#شاعرانه🌹
🍃گیریم خنجر حرف تو
بر پهلوی باورها نشست..
نوش دارویی
شرابی
شیونی
شعری به کارش میکنیم
دل که چرکین شد
چه کارش میکنیم..!؟🍃
#شفیعی_کدکنی
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🍃گیریم خنجر حرف تو
بر پهلوی باورها نشست..
نوش دارویی
شرابی
شیونی
شعری به کارش میکنیم
دل که چرکین شد
چه کارش میکنیم..!؟🍃
#شفیعی_کدکنی
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
Forwarded from اتچ بات
🔻دیروز انتظامات به بهانه ی نداشتن کارت پرسنلی مانع ورود دکتر #شفیعی_کدکنی ، استاد برجسته ی دانشگاه تهران و یکی از بزرگترین چهره های ادبی معاصر ایران ، به دانشگاه شد .
@antioligarchie
@antioligarchie
Telegram
attach 📎
#نکته
⭕️سفسطه به جای استدلال علمی!
در عصر صفوی، مسئلهٔ کشیدن غلیان( قلیان) یا به اصطلاح فقها، موضوعِ «شُربِ توتون» ، موضوع اصلی و مسئلهٔ روز مجالس فقها بود.
▪️گروهی حکم به اباحه(مباح بودن) و جمعی فتوا به حرمت(حرام بودن) دادند و هرکدام استدلال خاصی برای خود داشتند، تا اینکه یکی از علما کتابی نوشت در «حرمت کشیدن غلیان» و استدلال کرد که:
«غَلَیان بر وزن بَلَبان(نِی) است و چون نواختن نی حرام است، پس کشیدن غلیان هم حرام است»!
▫️فقیه دیگری که قائل به حرمت نبود، در ردِّ کتاب او، رسالهای پرداخت و از این استدلال او استفادهٔ وجوب کرد، یعنی به عکس او نتیجه گرفت، بدینگونه که:
«غَلَیان بر وزنِ بَلَبان است [اما] چون نواختن نِی حرام است، کشیدنِ غلیان واجب است؛ زیرا این دو، نقطهٔ مقابل یکدیگرند: در غلیان، ما هوا را به داخل ریهها و درون خویش فرو میبریم، در صورتی که در بَلَبان(نِی) هوا را به بیرون میرانیم. چون این دو حرکت متضاد یکدیگرند، پس باید از این مقایسه، استفادهٔ وجوبِ(واجب بودن) کشیدن غلیان بشود، نه حرمتِ(حرام بودن) آن»!!
📚 با چراغ و آینه/ #شفیعی_کدکنی
@antioligarchie
⭕️سفسطه به جای استدلال علمی!
در عصر صفوی، مسئلهٔ کشیدن غلیان( قلیان) یا به اصطلاح فقها، موضوعِ «شُربِ توتون» ، موضوع اصلی و مسئلهٔ روز مجالس فقها بود.
▪️گروهی حکم به اباحه(مباح بودن) و جمعی فتوا به حرمت(حرام بودن) دادند و هرکدام استدلال خاصی برای خود داشتند، تا اینکه یکی از علما کتابی نوشت در «حرمت کشیدن غلیان» و استدلال کرد که:
«غَلَیان بر وزن بَلَبان(نِی) است و چون نواختن نی حرام است، پس کشیدن غلیان هم حرام است»!
▫️فقیه دیگری که قائل به حرمت نبود، در ردِّ کتاب او، رسالهای پرداخت و از این استدلال او استفادهٔ وجوب کرد، یعنی به عکس او نتیجه گرفت، بدینگونه که:
«غَلَیان بر وزنِ بَلَبان است [اما] چون نواختن نِی حرام است، کشیدنِ غلیان واجب است؛ زیرا این دو، نقطهٔ مقابل یکدیگرند: در غلیان، ما هوا را به داخل ریهها و درون خویش فرو میبریم، در صورتی که در بَلَبان(نِی) هوا را به بیرون میرانیم. چون این دو حرکت متضاد یکدیگرند، پس باید از این مقایسه، استفادهٔ وجوبِ(واجب بودن) کشیدن غلیان بشود، نه حرمتِ(حرام بودن) آن»!!
📚 با چراغ و آینه/ #شفیعی_کدکنی
@antioligarchie