آنتی الیگارشی
#دیدگاه ⭕️جن انسان است ✍امیر حسین ترکاشوند 🔻در بسیاری از آیات قرآن، جنّ عبارت از انسان است چنانکه اِنس نیز عبارت از انسان است؛ و یعنی جمعیّتِ هفت و نیم میلیاردی کنونیِ مردم جهان، ترکیبی از اِنسها و جِنها است که هیچ تفاوتی با هم ندارند مگر اینکه هر…
#دیدگاه
#قسمت_دوم
⭕️جن انسان است
✍امیر ترکاشوند
#دیو آریایی ، #جِن عربی
🔻در پیِ انتشار دو بخش قبلی، دکتر منصورزاده (متخصص باستانشناسی و ادیان) توضیح دادند که: «... اعرابِ حجاز، هر غیر عرب را جنّ تلقی میکردند، چنانکه ایرانیان نیز هر غیر آریایی را دیو خطاب میکردند. دیو ایرانی معادل جن عربی است ...».
آریائیها پس از کوچ به فلات ایران، بومیان را (که اتفاقاً صاحب تمدن بودند) «دیو» نامیدند یعنی به غیر آریاییها (=غیر خودیها) عنوان دیو دادند.
دیو سفید و دیو سیاه:
آنان، بومیان را بر اساس رنگ پوستشان به دیو سفید و دیو سیاه تقسیمبندی کردند: به مردم طبرستان (در نوار ساحلیِ شمال) که رنگی روشن داشتند «دیو سفید» و به مردم جنوب که رنگی تیره داشتند «دیو سیاه» میگفتند.
در قصّههای نزاع میان کوچندگان و بومیان، به کلمهٔ «دیوبند» برمیخوریم که لقب تهمورث است زیرا دیوان (بومیانِ فلات) را به بند کشید و از آنان خط و معماری و کشاورزی آموختند.
وجه تسمیه:
برخی در بارهٔ علت این نامگذاری گویند آریاییها پس از کوچ، در گوشه و کنار این سرزمین پهناور با مردمانی روبرو گردیدند که دارای چهرههایی با موی و ریش بلند و اندامهایی درشت بودند که این ویژگیها برای کوچندگانِ آریایی شگفتآور بود و از این رو این مردمان را دیو نامیدند. برخی دیگر گویند به این خاطر که بومیان، مزداپرست نبودند و خدایان غیر ایرانی (غیر آریایی) را میپرستیدند، به همین خاطر آریاها آنان را دیوسنا و سپس دیو نامیدند؛ و شاید این نامگذاری ریشه در تبعیض نژادی داشته باشد که هر قوم و قبیله و نژادی، خود را بهتر از دیگران دانسته و به خود عنوانی اصیل و به دیگری صفتی پَست میداد و از همین رو کوچکنندگان خود را آریایی یعنی «نجیب و شریف» (با فرض صحت این معنا) و بومیان را دیو یعنی «بدمنش» نامیدند.
بنابراین دیو (پری) در نزد آریاییها؛
از یکسو متمدنتر و صاحب تخصص و فوتوفنهای پیشرفتهتری در زندگی بودند
و از سوی دیگر رنگ و چهرهای عجیب و متفاوت برای مهاجران سرزمینهای شمالی داشتند؛
یعنی تقریبا همان تصوری که مکیها و اعراب حجاز از جنها به عنوان مردم پیشرفتهتر و مختلفالالوانِ بلاد اطراف داشتند؛
قرآن نیز به ذکر تخصصِ این خارجیها (جنها)، در ساختِ قصر و معبد سلیمان پرداخته و در روایات نیز به رخسار متفاوت آنها (که ناشی از تفاوت نژاد و اقلیم بود) اشاره شد.
اغراقِ فریبندهٔ افکار:
گفتنی است عرب در بیان و ترسیم، دچار اغراقگویی و غلو بود و به همین خاطر پیشرفت جنهای بیگانه و خارجی را چندبرابر و ماورائی و در حدِّ غیبدانی (تا آنجا که وحیِ قرآن را حاصل ارتباط حضرت محمد با آن مردم پیشرفته و آگاه به غیب) میدانستند، و چهرهٔ متفاوتشان را نیز گاه افسانهوار فراتر از واقعیت به تصویر میکشیدند.
اغراق در بیان تفاوت علمی و ظاهری در اعصاری که محرومیتها و فقدان برق بیداد میکرد امری طبیعی است.
اقدام انسانیِ قرآن:
قرآن لقب غلطاندازِ دیو که بار منفی داشت را کنار گذاشت و به جای آن از عنوان جن که از نظر معنا فاقد بار منفی است استفاده کرد و از گذشتهها و دشمنیها (میان هموطنان با غیر هموطنان) به سرعت گذر کرد و هر دو گروه یعنی جن (غیر هموطن) و انس (اعراب هموطن) را مشترکاً خطاب کرد و آنها را دعوت به ایمان و عمل صالح کرد و از تکذیب نعمتهای پروردگار پرهیز داد. اگر شیطنت هست به هر دو نسبت داد: شیاطین الجن و الِانس؛ اگر وسوسه هست به هر دو نسبت داد: الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنة والناس؛ اگر عذاب اخروی هست به هر دو هشدار داد؛ اگر برای همقوم و غیر همقوم اسم انتخاب کرد برای هر دو از باری برابر استفاده کرد (اِنس و جِن: دمِدست و دور)؛ اگر دعوت به ایمان است هر دو را خطاب کرد؛ و چنان به همبستگی جهانی اعتنا نشان داد که دوست و دشمنِ دیروز را زیر یک چتر بُرد و از خطابی واحد برای اشاره به هر دو استفاده کرد: انسان.
نفی تبعیض نژادی. قرآن به ساکنان حجازِ گمنام و فراموششده اعتماد به نفس داد و با آیاتش متذکر شد که «آن مردم دیگر» (که جن نامیده شدند و به قرینهٔ "مجنون" برتر شناخته میشدند) اگر بر شما در تمدن برتری دارند (یا برخیشان کمتری دارند)، آن دانش و فرهنگ و تمدن را با تلاش و کوشش به دست آوردهاند و شما نیز میتوانید با تلاش و رَستن از جهالت، به آن رشد و پیشرفت دست یابید و اینگونه نیست که خدا راه رشد را بر نژادی بسته و بر نژاد دیگر باز گذاشته باشد و آپارتاید راه انداخته باشد
آریائیان سرانجام گویا به لطف قوای جسمانی بیشترشان بر «بومیان متمدن و غیر همنژادشان» (دیوان) پیروز شدند؛ چنانکه اعراب نیز سرانجام با اعتماد به نفسی که از قِبَل ظهور اسلام به دست آوردند به لطف همان قوای جسمانیِ برتر (و نه دانش بیشتر) بر «بلاد متمدن و غیر همنژادشان» (جنّیان) غلبه کردند.
@antioligarchie
#قسمت_دوم
⭕️جن انسان است
✍امیر ترکاشوند
#دیو آریایی ، #جِن عربی
🔻در پیِ انتشار دو بخش قبلی، دکتر منصورزاده (متخصص باستانشناسی و ادیان) توضیح دادند که: «... اعرابِ حجاز، هر غیر عرب را جنّ تلقی میکردند، چنانکه ایرانیان نیز هر غیر آریایی را دیو خطاب میکردند. دیو ایرانی معادل جن عربی است ...».
آریائیها پس از کوچ به فلات ایران، بومیان را (که اتفاقاً صاحب تمدن بودند) «دیو» نامیدند یعنی به غیر آریاییها (=غیر خودیها) عنوان دیو دادند.
دیو سفید و دیو سیاه:
آنان، بومیان را بر اساس رنگ پوستشان به دیو سفید و دیو سیاه تقسیمبندی کردند: به مردم طبرستان (در نوار ساحلیِ شمال) که رنگی روشن داشتند «دیو سفید» و به مردم جنوب که رنگی تیره داشتند «دیو سیاه» میگفتند.
در قصّههای نزاع میان کوچندگان و بومیان، به کلمهٔ «دیوبند» برمیخوریم که لقب تهمورث است زیرا دیوان (بومیانِ فلات) را به بند کشید و از آنان خط و معماری و کشاورزی آموختند.
وجه تسمیه:
برخی در بارهٔ علت این نامگذاری گویند آریاییها پس از کوچ، در گوشه و کنار این سرزمین پهناور با مردمانی روبرو گردیدند که دارای چهرههایی با موی و ریش بلند و اندامهایی درشت بودند که این ویژگیها برای کوچندگانِ آریایی شگفتآور بود و از این رو این مردمان را دیو نامیدند. برخی دیگر گویند به این خاطر که بومیان، مزداپرست نبودند و خدایان غیر ایرانی (غیر آریایی) را میپرستیدند، به همین خاطر آریاها آنان را دیوسنا و سپس دیو نامیدند؛ و شاید این نامگذاری ریشه در تبعیض نژادی داشته باشد که هر قوم و قبیله و نژادی، خود را بهتر از دیگران دانسته و به خود عنوانی اصیل و به دیگری صفتی پَست میداد و از همین رو کوچکنندگان خود را آریایی یعنی «نجیب و شریف» (با فرض صحت این معنا) و بومیان را دیو یعنی «بدمنش» نامیدند.
بنابراین دیو (پری) در نزد آریاییها؛
از یکسو متمدنتر و صاحب تخصص و فوتوفنهای پیشرفتهتری در زندگی بودند
و از سوی دیگر رنگ و چهرهای عجیب و متفاوت برای مهاجران سرزمینهای شمالی داشتند؛
یعنی تقریبا همان تصوری که مکیها و اعراب حجاز از جنها به عنوان مردم پیشرفتهتر و مختلفالالوانِ بلاد اطراف داشتند؛
قرآن نیز به ذکر تخصصِ این خارجیها (جنها)، در ساختِ قصر و معبد سلیمان پرداخته و در روایات نیز به رخسار متفاوت آنها (که ناشی از تفاوت نژاد و اقلیم بود) اشاره شد.
اغراقِ فریبندهٔ افکار:
گفتنی است عرب در بیان و ترسیم، دچار اغراقگویی و غلو بود و به همین خاطر پیشرفت جنهای بیگانه و خارجی را چندبرابر و ماورائی و در حدِّ غیبدانی (تا آنجا که وحیِ قرآن را حاصل ارتباط حضرت محمد با آن مردم پیشرفته و آگاه به غیب) میدانستند، و چهرهٔ متفاوتشان را نیز گاه افسانهوار فراتر از واقعیت به تصویر میکشیدند.
اغراق در بیان تفاوت علمی و ظاهری در اعصاری که محرومیتها و فقدان برق بیداد میکرد امری طبیعی است.
اقدام انسانیِ قرآن:
قرآن لقب غلطاندازِ دیو که بار منفی داشت را کنار گذاشت و به جای آن از عنوان جن که از نظر معنا فاقد بار منفی است استفاده کرد و از گذشتهها و دشمنیها (میان هموطنان با غیر هموطنان) به سرعت گذر کرد و هر دو گروه یعنی جن (غیر هموطن) و انس (اعراب هموطن) را مشترکاً خطاب کرد و آنها را دعوت به ایمان و عمل صالح کرد و از تکذیب نعمتهای پروردگار پرهیز داد. اگر شیطنت هست به هر دو نسبت داد: شیاطین الجن و الِانس؛ اگر وسوسه هست به هر دو نسبت داد: الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنة والناس؛ اگر عذاب اخروی هست به هر دو هشدار داد؛ اگر برای همقوم و غیر همقوم اسم انتخاب کرد برای هر دو از باری برابر استفاده کرد (اِنس و جِن: دمِدست و دور)؛ اگر دعوت به ایمان است هر دو را خطاب کرد؛ و چنان به همبستگی جهانی اعتنا نشان داد که دوست و دشمنِ دیروز را زیر یک چتر بُرد و از خطابی واحد برای اشاره به هر دو استفاده کرد: انسان.
نفی تبعیض نژادی. قرآن به ساکنان حجازِ گمنام و فراموششده اعتماد به نفس داد و با آیاتش متذکر شد که «آن مردم دیگر» (که جن نامیده شدند و به قرینهٔ "مجنون" برتر شناخته میشدند) اگر بر شما در تمدن برتری دارند (یا برخیشان کمتری دارند)، آن دانش و فرهنگ و تمدن را با تلاش و کوشش به دست آوردهاند و شما نیز میتوانید با تلاش و رَستن از جهالت، به آن رشد و پیشرفت دست یابید و اینگونه نیست که خدا راه رشد را بر نژادی بسته و بر نژاد دیگر باز گذاشته باشد و آپارتاید راه انداخته باشد
آریائیان سرانجام گویا به لطف قوای جسمانی بیشترشان بر «بومیان متمدن و غیر همنژادشان» (دیوان) پیروز شدند؛ چنانکه اعراب نیز سرانجام با اعتماد به نفسی که از قِبَل ظهور اسلام به دست آوردند به لطف همان قوای جسمانیِ برتر (و نه دانش بیشتر) بر «بلاد متمدن و غیر همنژادشان» (جنّیان) غلبه کردند.
@antioligarchie