#راز_قطع_نامه #احمد_متوسلیان
🔹شمخانی گفت: « متوسلیان دندان کرم خوردهای بود که دور انداختیم!»
🔹کامران غضنفری (نویسنده کتاب ممنوع الانتشار راز قطعنامه)
🔹به امثال شمخانی بگویید:
روزي حاج احمد(فرمانده ي ابديِ انقلابي ها) باز خواهد گشت.
روزي خواهد آمد كه كاخ هايتان را بر سرتان آوار كنيم.
آنروز ما شما را همچون دندان كرم خورده دور خواهيم انداخت.
#احمد_متوسلیان
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔹شمخانی گفت: « متوسلیان دندان کرم خوردهای بود که دور انداختیم!»
🔹کامران غضنفری (نویسنده کتاب ممنوع الانتشار راز قطعنامه)
🔹به امثال شمخانی بگویید:
روزي حاج احمد(فرمانده ي ابديِ انقلابي ها) باز خواهد گشت.
روزي خواهد آمد كه كاخ هايتان را بر سرتان آوار كنيم.
آنروز ما شما را همچون دندان كرم خورده دور خواهيم انداخت.
#احمد_متوسلیان
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
Forwarded from Zhanrnevis
طبق حکم قوه قضائیه همین الان باید سردار سلیمانی و سرداران سپاه قدس دستگیر و محاکمه شوند.
به چه حقی بیت المال را در اختیار افراد غیر مسول دادند؟
به چه حقی رشوه دادند؟
مردم اینو شما باید بپرسید
کجا میره این پولها
#احمد_متوسلیان
#ژانرنویس
@zhanrnevis
به چه حقی بیت المال را در اختیار افراد غیر مسول دادند؟
به چه حقی رشوه دادند؟
مردم اینو شما باید بپرسید
کجا میره این پولها
#احمد_متوسلیان
#ژانرنویس
@zhanrnevis
آنتی الیگارشی
⭕️شرط عجیب ایران برای صلح، پس از آزادی خرمشهر؛ جنگ با اسرائیل ✍ جعفر شیرعلی نیا 🔻ایرانیها خرمشهر را آزاد کرده بودند و خودشان را در اوج قدرت میدیدند. وقتی اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد، نیروی نظامی به سوریه فرستادند تا با صهیونیستها بجنگند. یک شرط عجیب…
#تکمیلی
⭕️ شکست تلخ
✍جعفر شیرعلی نیا
🔻نگاهی به تیتر این روزنامهها بیاندازید!
در یادداشت روز گذشته (مطلبی که بر روی آن ریپلای شده) دربارهی شرط عجیب ایران برای صلح پس از آزادی خرمشهر نوشتم، تصاویر پیوست نشان میدهند که این شرط برای ایران چقدر جدی بوده و تمرکز ایران را کاملا از جنگ با صدام منحرف کرده است.
ایران در میانهی جنگ بود اما فرماندهانش به سوریه رفتوآمد داشتند و نیروهای نظامیاش از جمله بخشی از تیپ ۲۷ محمد رسولالله که در عملیات آزادسازی خرمشهر نقش کلیدی داشت به سوریه رفتند و مدتی بعد در حالی بازگشتند که فرمانده پرنفوذشان #احمد_متوسلیان را از دست داده بودند.
از سوی دیگر ایران بعد از عملیات فتحالمبین[ فروردین ۶۱] حتی یک روز را هم از دست نداده بود و به سرعت بر عملیات بعدیاش که به آزادی خرمشهر منتهی شد متمرکز بود اما پس از عملیات بیتالمقدس [اردیبهشت و خرداد ۶۱ ] وقفهای طولانی در روند جنگ پیش آمد و تا عملیات رمضان [تیر و مرداد ۶۱] فرصت مناسبی در اختیار ارتش بعث قرار گرفت. صدام از این تاخیرها بیشترین استفاده را کرده بود. #محسن_رضایی با اشاره به حجم کار مهندسی ارتش عراق در این وقفه میگوید: «یک عملیات مهندسی فوقالعاده بود که برای ما هم غیرمنتظره بود و سابقه نداشت هیچگاه عراق طی یک زمان کوتاه، کار مهندسی به این ابعاد بزرگ انجام دهد.» [نشریهی نگین، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، شمارهی ۲۵، ص ۶۹ ]
عراق با پوشش ضعفهایش و ساخت موانع جدید با فاصلهی کمتر از دو ماه از پیروزی ایران در بیتالمقدس، عملیات رمضان را به یکی از تلخترین و سختترین شکستهای ایران تبدیل کرد تا #هاشمی_رفسنجانی در خاطراتش بنویسد: «روشن میشود که كار به این آسانی نیست و دشمن در خاك خودش با انگیزهی بیشتری دفاع میكند.» [پس از بحران، دفتر نشر معارف انقلاب، ص ۱۸۳]
ایرانیها پس از مدتها، تلفات زیاد و عقبنشینیهای سختی را تجربه کردند. #غلامعلی_رشید از فرماندهان ارشد سپاه در دفترچه یادداشت آن روزهایش نوشته است: «فشار دشمن عامل اساسی نبود که ما عقبنشینی کردیم، مجموعهای از توهم، ضعف و ازهمپاشیدگی بود.» [گزینههای راهبردی جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ص۲۱۷]
این یک سوال مهم است که چگونه ایران از اوج اقتدار بعد از پیروزی در خرمشهر به توهم، ضعف و ازهمپاشیدگی در عملیات رمضان رسید؟
دوستان عزیز اگر به این سوالها جواب ندهیم روزگار به تلخی جوابمان را خواهد داد.
(برای اطلاعات بیشتر ، یادداشت روز گذشته نویسنده را بخوانید)
http://s13.picofile.com/file/8401631776/8.jpg
@antioligarchie
⭕️ شکست تلخ
✍جعفر شیرعلی نیا
🔻نگاهی به تیتر این روزنامهها بیاندازید!
در یادداشت روز گذشته (مطلبی که بر روی آن ریپلای شده) دربارهی شرط عجیب ایران برای صلح پس از آزادی خرمشهر نوشتم، تصاویر پیوست نشان میدهند که این شرط برای ایران چقدر جدی بوده و تمرکز ایران را کاملا از جنگ با صدام منحرف کرده است.
ایران در میانهی جنگ بود اما فرماندهانش به سوریه رفتوآمد داشتند و نیروهای نظامیاش از جمله بخشی از تیپ ۲۷ محمد رسولالله که در عملیات آزادسازی خرمشهر نقش کلیدی داشت به سوریه رفتند و مدتی بعد در حالی بازگشتند که فرمانده پرنفوذشان #احمد_متوسلیان را از دست داده بودند.
از سوی دیگر ایران بعد از عملیات فتحالمبین[ فروردین ۶۱] حتی یک روز را هم از دست نداده بود و به سرعت بر عملیات بعدیاش که به آزادی خرمشهر منتهی شد متمرکز بود اما پس از عملیات بیتالمقدس [اردیبهشت و خرداد ۶۱ ] وقفهای طولانی در روند جنگ پیش آمد و تا عملیات رمضان [تیر و مرداد ۶۱] فرصت مناسبی در اختیار ارتش بعث قرار گرفت. صدام از این تاخیرها بیشترین استفاده را کرده بود. #محسن_رضایی با اشاره به حجم کار مهندسی ارتش عراق در این وقفه میگوید: «یک عملیات مهندسی فوقالعاده بود که برای ما هم غیرمنتظره بود و سابقه نداشت هیچگاه عراق طی یک زمان کوتاه، کار مهندسی به این ابعاد بزرگ انجام دهد.» [نشریهی نگین، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، شمارهی ۲۵، ص ۶۹ ]
عراق با پوشش ضعفهایش و ساخت موانع جدید با فاصلهی کمتر از دو ماه از پیروزی ایران در بیتالمقدس، عملیات رمضان را به یکی از تلخترین و سختترین شکستهای ایران تبدیل کرد تا #هاشمی_رفسنجانی در خاطراتش بنویسد: «روشن میشود که كار به این آسانی نیست و دشمن در خاك خودش با انگیزهی بیشتری دفاع میكند.» [پس از بحران، دفتر نشر معارف انقلاب، ص ۱۸۳]
ایرانیها پس از مدتها، تلفات زیاد و عقبنشینیهای سختی را تجربه کردند. #غلامعلی_رشید از فرماندهان ارشد سپاه در دفترچه یادداشت آن روزهایش نوشته است: «فشار دشمن عامل اساسی نبود که ما عقبنشینی کردیم، مجموعهای از توهم، ضعف و ازهمپاشیدگی بود.» [گزینههای راهبردی جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ص۲۱۷]
این یک سوال مهم است که چگونه ایران از اوج اقتدار بعد از پیروزی در خرمشهر به توهم، ضعف و ازهمپاشیدگی در عملیات رمضان رسید؟
دوستان عزیز اگر به این سوالها جواب ندهیم روزگار به تلخی جوابمان را خواهد داد.
(برای اطلاعات بیشتر ، یادداشت روز گذشته نویسنده را بخوانید)
http://s13.picofile.com/file/8401631776/8.jpg
@antioligarchie
#نقد_و_نظر
⭕️ اگر متوسلیان برگردد...
✍مصطفی داننده
🔻 ۳۸ سال از نبودن #احمد_متوسلیان از فرماندهان ارشد جنگ میگذرد و حالا خبرهایی میرسد که پیکر او در سواحل مدیترانه آرمیده است. #احمد به دستور فرمانده وقت سپاه یعنی محسن رضایی راهی سوریه و لبنان شد. #امام از این ماموریت اطلاع نداشت و بعد مطلع شدن دستور بازگشت #احمد و نیروهایش را صادر کردند.
#احمد در سوریه و لبنان ماند تا بعد از کسب اطلاعات دوباره به تهران برگردد. او با ماشین سفارت در لبنان ربوده و داستان خبرهای ضدونقیض در مورد فرمانده ارشد جنگ آغاز شد.
از سال ۶۱ تا به امروز هزار داستان از زنده بودن یا شهید شدن او و همراهانش روایت شده است. البته این آخری را هم وزارت خارجه و نزدیکان #متوسلیان تکذیب کردند.
در این نوشتار کاری به تایید ها و تکذیبها ندارم و میخواهم به جستوجوی یک سوال بروم که اگر #احمد_متوسلیان زنده به ایران برگردد چه برداشتی از وضعیت کشوری که به خاطرش جنگید و اسیر شد خواهد داشت؟
قطعا ایرانی که او در آن زندگی میکرد با امروز زمین تا آسمان فرق کرده است به ویژه در آرمانها و هدفهایی که امثال #احمد_متوسلیان به دنبال آن بودند.
مثلا فکر کنید او همین امروز برگشت و بعد از چند روز دیدار و احول پرسی از خانواده و دوستان، چشمش به دادگاه #طبری افتاد و حرفهای او را شنید و خواند. از خود نمیپرسد چرا کارگزار جمهوری اسلامی به داشتن رفیقهای پولدار که حاضر هستند تمام لواسان را به نامش بزنند افتخار میکند؟
شاید یاد #سخنرانی_معروفش در پاوه میافتد که میگوید:« ببینید برادرا! من در لباس سپاه، با کارت سپاه، با همه چیز سپاه دارم به شما میگم که شما باید از سپاه توضیح بخواید. باید (نامفهوم) شما بپرسه چرا.»
فکر کنید او در شهر قدم میزند و تضاد فرهنگی و اجتماعی جامعه را با چشم میبیند. از خود میپرسد در ۳۸ سال چه کار کردهاند که این همه دو گانگی در جامعه موج میزند؟ چرا جوانها در دریای تضاد شنا میکنند و هیچوقت به ساحل نمیرسند؟
فکر کنید #احمد_متوسلیان بخواهد برای دوران بعد از اسارتاش در تهران یا هر شهری که دلش خواست یک خانه بخرد یا رهن کند. با دیدن قیمتها چه واکنشی خواهد داشت؟ از خود نمیپرسد چرا مردمی که من به خاطرشان جنگیدم و اسیر شدم، توان خرید یک خانه کوچک در محله جنوبی شهر را ندارند. خریدن پیشکش، توان اجاره را هم ندارند.
در تمام این سالها دولتها چه کردهاند که وضعیت اقتصادی کشور این چنین نابسامان شده است؟
فکر کنید او به سراغ دوستانش برود و از آنها بپرسد بعد از جنگ چه کردید؟ آنها چه پاسخی خواهند داشت؟ مثلا از فرمانده وقت سپاه، #محسن_رضایی یا همین رییس مجلس، سردار #قالیباف! شاید از آنها بپرسد چه شد که این همه به سیاست علاقه مند شدید؟
فکر کنید او این همه ترویج ریا و دروغ و عطش رسیدن به قدرت را ببیند با خود چه فکر میکند؟ این همه یقه بسته و جای مهر برای چیست؟
شاید #احمد_متوسلیان بعد از دیدن شرایط کشور و وضع زندگی مردم یک بلیط برگشت به لبنان بگیرد و به همانجا برود که بود.
@antioligarchie
⭕️ اگر متوسلیان برگردد...
✍مصطفی داننده
🔻 ۳۸ سال از نبودن #احمد_متوسلیان از فرماندهان ارشد جنگ میگذرد و حالا خبرهایی میرسد که پیکر او در سواحل مدیترانه آرمیده است. #احمد به دستور فرمانده وقت سپاه یعنی محسن رضایی راهی سوریه و لبنان شد. #امام از این ماموریت اطلاع نداشت و بعد مطلع شدن دستور بازگشت #احمد و نیروهایش را صادر کردند.
#احمد در سوریه و لبنان ماند تا بعد از کسب اطلاعات دوباره به تهران برگردد. او با ماشین سفارت در لبنان ربوده و داستان خبرهای ضدونقیض در مورد فرمانده ارشد جنگ آغاز شد.
از سال ۶۱ تا به امروز هزار داستان از زنده بودن یا شهید شدن او و همراهانش روایت شده است. البته این آخری را هم وزارت خارجه و نزدیکان #متوسلیان تکذیب کردند.
در این نوشتار کاری به تایید ها و تکذیبها ندارم و میخواهم به جستوجوی یک سوال بروم که اگر #احمد_متوسلیان زنده به ایران برگردد چه برداشتی از وضعیت کشوری که به خاطرش جنگید و اسیر شد خواهد داشت؟
قطعا ایرانی که او در آن زندگی میکرد با امروز زمین تا آسمان فرق کرده است به ویژه در آرمانها و هدفهایی که امثال #احمد_متوسلیان به دنبال آن بودند.
مثلا فکر کنید او همین امروز برگشت و بعد از چند روز دیدار و احول پرسی از خانواده و دوستان، چشمش به دادگاه #طبری افتاد و حرفهای او را شنید و خواند. از خود نمیپرسد چرا کارگزار جمهوری اسلامی به داشتن رفیقهای پولدار که حاضر هستند تمام لواسان را به نامش بزنند افتخار میکند؟
شاید یاد #سخنرانی_معروفش در پاوه میافتد که میگوید:« ببینید برادرا! من در لباس سپاه، با کارت سپاه، با همه چیز سپاه دارم به شما میگم که شما باید از سپاه توضیح بخواید. باید (نامفهوم) شما بپرسه چرا.»
فکر کنید او در شهر قدم میزند و تضاد فرهنگی و اجتماعی جامعه را با چشم میبیند. از خود میپرسد در ۳۸ سال چه کار کردهاند که این همه دو گانگی در جامعه موج میزند؟ چرا جوانها در دریای تضاد شنا میکنند و هیچوقت به ساحل نمیرسند؟
فکر کنید #احمد_متوسلیان بخواهد برای دوران بعد از اسارتاش در تهران یا هر شهری که دلش خواست یک خانه بخرد یا رهن کند. با دیدن قیمتها چه واکنشی خواهد داشت؟ از خود نمیپرسد چرا مردمی که من به خاطرشان جنگیدم و اسیر شدم، توان خرید یک خانه کوچک در محله جنوبی شهر را ندارند. خریدن پیشکش، توان اجاره را هم ندارند.
در تمام این سالها دولتها چه کردهاند که وضعیت اقتصادی کشور این چنین نابسامان شده است؟
فکر کنید او به سراغ دوستانش برود و از آنها بپرسد بعد از جنگ چه کردید؟ آنها چه پاسخی خواهند داشت؟ مثلا از فرمانده وقت سپاه، #محسن_رضایی یا همین رییس مجلس، سردار #قالیباف! شاید از آنها بپرسد چه شد که این همه به سیاست علاقه مند شدید؟
فکر کنید او این همه ترویج ریا و دروغ و عطش رسیدن به قدرت را ببیند با خود چه فکر میکند؟ این همه یقه بسته و جای مهر برای چیست؟
شاید #احمد_متوسلیان بعد از دیدن شرایط کشور و وضع زندگی مردم یک بلیط برگشت به لبنان بگیرد و به همانجا برود که بود.
@antioligarchie
#نقد_و_نظر
⭕️ ایستاده در غبار اطلس مال
✍️علی عليزاده
🔻یک لحظه تصور کن بعد از سی و هشت سال اسارت و بیخبری از «وضعیت ما»، زنده برمی گشت. با مو و ریشی سپید. احتمالا اول بیتاب دیدن محل دفن امامش بود. با تصور دیوارها و ایوان رنگ و رو پریده جماران در سر، یکباره با «کاخ خمینیه» روبرو میشد. بعد "ایران مال" را می دید. و می فهمید محلی است که ثروتمندان شهر یک کفش می خرند معادل قیمت حقوق ماهانه پنج کارگر و یک کیف می خرند معادل ارزش سرپناه ده "آسیه پناهی". و میفهمید "ایران مال" تماما متعلق به یک فرد است و به ارزش صد هزار میلیارد تومن و این معادل یکماه حقوق ۵۰میلیون کارگر. و میپرسید: مگر جمعیت ایران امروز چقدر است و می فهمید هشتاد و پنج میلیون و جمعیت کل کارگران و کارمندان و معلمان رویِ هم بیست میلیون.
از توی پنجره سرش را بیرون میآورد و مجتمع لاکچری "اطلس مال" را می دید. و می فهمید صاحبش سپاه پاسداران است. و پنتهاوس و ویلاهای سیصد میلیاردی پسر فلان آیتالله و دختر فلان وزیر و برادرزاده بهمان سردار را می دید. و ماشینهای چند میلیاردیشان را پشت چراغ قرمزهایی که کودکان چهار پنج ساله کار به این سو و آن سو می روند. یکی دو روز که می گذشت، شاید جوانی از فامیل ناپرهیزی می کرد و اخبار اختلاسهای چند هزار میلیاردی #اکبر_طبری و #عیسی_شریفی و #دانیال_زاده را به او می داد. و فیلم اعتصاب کارگران #هفت_تپه که امروز نوزده روز است در اعتصابند و می گویند خبر دیروز مبنی بر پرداخت حقوق فروردینشان دروغ بوده.
یک لحظه تصور کن. چه حسی میکرد؟ چه میاندیشید؟ چه می گفت؟ با مو و ریش سپید و شیارهای عمیق شده بر صورتش؟
تخیل بازگشت زندهاش افقی باز می کند برای روایت تاریخ انقلاب مجروح ما و اجازه بازاندیشی به مسیری که کج رفتهایم و اعتراضهایی که نکردیم و فریادهایی که نزدیم.
باید فیلمی از تخیل بازگشت زندهاش ساخت. اما کدام فیلمساز تاجرنشدهای باقی مانده که طمع منافع سینمای سفارشی یا آلوده به پولشویی را رها کند و جرات ساخت چنین فیلمی را داشته باشد؟
حالا جنگ از صد متری هم نزدیکتر شده. به ده متری رسیده. به همانقلابیها و همرزمان سابق رسیده. حتی نزدیکتر. به یک متری. به برادران و شوهرخواهرهایی که رانت می گیرند و فساد می کنند و ما چشم میبندیم. حتی نزدیکتر. به داخل فکرها و ذهنهای خودمان که فساد می کنیم و رانت می گیریم و خود را فریب می دهیم و توجیه می کنیم. و تو همچنان در غبار ایستادهای و ما هر روز گوشهایمان را محکم تر می گیریم تا پیامت را نشنویم و بتوانیم از خود رفع تکلیف کنیم.
#احمد_متوسلیان
@antioligarchie
⭕️ ایستاده در غبار اطلس مال
✍️علی عليزاده
🔻یک لحظه تصور کن بعد از سی و هشت سال اسارت و بیخبری از «وضعیت ما»، زنده برمی گشت. با مو و ریشی سپید. احتمالا اول بیتاب دیدن محل دفن امامش بود. با تصور دیوارها و ایوان رنگ و رو پریده جماران در سر، یکباره با «کاخ خمینیه» روبرو میشد. بعد "ایران مال" را می دید. و می فهمید محلی است که ثروتمندان شهر یک کفش می خرند معادل قیمت حقوق ماهانه پنج کارگر و یک کیف می خرند معادل ارزش سرپناه ده "آسیه پناهی". و میفهمید "ایران مال" تماما متعلق به یک فرد است و به ارزش صد هزار میلیارد تومن و این معادل یکماه حقوق ۵۰میلیون کارگر. و میپرسید: مگر جمعیت ایران امروز چقدر است و می فهمید هشتاد و پنج میلیون و جمعیت کل کارگران و کارمندان و معلمان رویِ هم بیست میلیون.
از توی پنجره سرش را بیرون میآورد و مجتمع لاکچری "اطلس مال" را می دید. و می فهمید صاحبش سپاه پاسداران است. و پنتهاوس و ویلاهای سیصد میلیاردی پسر فلان آیتالله و دختر فلان وزیر و برادرزاده بهمان سردار را می دید. و ماشینهای چند میلیاردیشان را پشت چراغ قرمزهایی که کودکان چهار پنج ساله کار به این سو و آن سو می روند. یکی دو روز که می گذشت، شاید جوانی از فامیل ناپرهیزی می کرد و اخبار اختلاسهای چند هزار میلیاردی #اکبر_طبری و #عیسی_شریفی و #دانیال_زاده را به او می داد. و فیلم اعتصاب کارگران #هفت_تپه که امروز نوزده روز است در اعتصابند و می گویند خبر دیروز مبنی بر پرداخت حقوق فروردینشان دروغ بوده.
یک لحظه تصور کن. چه حسی میکرد؟ چه میاندیشید؟ چه می گفت؟ با مو و ریش سپید و شیارهای عمیق شده بر صورتش؟
تخیل بازگشت زندهاش افقی باز می کند برای روایت تاریخ انقلاب مجروح ما و اجازه بازاندیشی به مسیری که کج رفتهایم و اعتراضهایی که نکردیم و فریادهایی که نزدیم.
باید فیلمی از تخیل بازگشت زندهاش ساخت. اما کدام فیلمساز تاجرنشدهای باقی مانده که طمع منافع سینمای سفارشی یا آلوده به پولشویی را رها کند و جرات ساخت چنین فیلمی را داشته باشد؟
حالا جنگ از صد متری هم نزدیکتر شده. به ده متری رسیده. به همانقلابیها و همرزمان سابق رسیده. حتی نزدیکتر. به یک متری. به برادران و شوهرخواهرهایی که رانت می گیرند و فساد می کنند و ما چشم میبندیم. حتی نزدیکتر. به داخل فکرها و ذهنهای خودمان که فساد می کنیم و رانت می گیریم و خود را فریب می دهیم و توجیه می کنیم. و تو همچنان در غبار ایستادهای و ما هر روز گوشهایمان را محکم تر می گیریم تا پیامت را نشنویم و بتوانیم از خود رفع تکلیف کنیم.
#احمد_متوسلیان
@antioligarchie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #داودآبادی ،پژوهشگر تاریخ و دفاع مقدس : حاج #قاسم_سلیمانی گفت حاج #احمد_متوسلیان همان شب اول شهید شده است/در ۳۸ سال گذشته حتی یک پرونده هم در اینترپل، دستگاه قضائی ایران و لبنان و سفارت ایران در لبنان تشکیل نشده است!/هرسال وزارت خارجه فقط بیانیه میدهد؛ امسال هم گاف داد و بیانیه سال گذشته را منتشر کرد!
@antioligarchie
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
⭕️ #داودآبادی ،پژوهشگر تاریخ و دفاع مقدس : حاج #قاسم_سلیمانی گفت حاج #احمد_متوسلیان همان شب اول شهید شده است/در ۳۸ سال گذشته حتی یک پرونده هم در اینترپل، دستگاه قضائی ایران و لبنان و سفارت ایران در لبنان تشکیل نشده است!/هرسال وزارت خارجه فقط بیانیه میدهد؛…
#نقد_و_نظر
✍حسین شهبازی زاده
🔻دلار دهه شصت چند بوده؟ مرغ چند بوده؟ ماست و مربا و یک پاکت عقاب و.. چند بوده؟
حالا حساب کن مطابق تصریح #داودآبادی با آن قیمت های دهه شصت، بیست و یک میلیارد تومان خرج یک سناریو موهوم و کلاه برداری تبلیغاتی شده. و این فقط یک قلمش است. فقط یک قلم در همین ماجرا!
مدام فکر می کنی این دیگر آخرش است؛ اصلا به عقل کدام جن می رسد مثلا فیلان غلط را بکند. ولی کور خوانده ای و باز سورپرایز جدید رو می کنند. در فیلان بودن به یک بینهایتی میل کرده اند که خود بینهایت هاج و واج و کرک و پر ریخته، انگشت به دهان مانده....
💢عدالتخانه
🔻چیزایی که از قول جناب #حمید_داودآبادی در مورد پرونده حاج #احمد_متوسلیان و شهیدی که سالها در سردخانه نگهداری می شده منتشر شده، واقعا خیلی کمتر منو ناراحت و عصبانی کردن تا توجه به این نکته که اگر ادعاهای ایشان درست است، ایشان در این سالها دقیقا داشته و دارد زیر علم چه کسانی سینه می زند و از چه و که دفاع می کند.
💢آرمانشهر
@antioligarchie
✍حسین شهبازی زاده
🔻دلار دهه شصت چند بوده؟ مرغ چند بوده؟ ماست و مربا و یک پاکت عقاب و.. چند بوده؟
حالا حساب کن مطابق تصریح #داودآبادی با آن قیمت های دهه شصت، بیست و یک میلیارد تومان خرج یک سناریو موهوم و کلاه برداری تبلیغاتی شده. و این فقط یک قلمش است. فقط یک قلم در همین ماجرا!
مدام فکر می کنی این دیگر آخرش است؛ اصلا به عقل کدام جن می رسد مثلا فیلان غلط را بکند. ولی کور خوانده ای و باز سورپرایز جدید رو می کنند. در فیلان بودن به یک بینهایتی میل کرده اند که خود بینهایت هاج و واج و کرک و پر ریخته، انگشت به دهان مانده....
💢عدالتخانه
🔻چیزایی که از قول جناب #حمید_داودآبادی در مورد پرونده حاج #احمد_متوسلیان و شهیدی که سالها در سردخانه نگهداری می شده منتشر شده، واقعا خیلی کمتر منو ناراحت و عصبانی کردن تا توجه به این نکته که اگر ادعاهای ایشان درست است، ایشان در این سالها دقیقا داشته و دارد زیر علم چه کسانی سینه می زند و از چه و که دفاع می کند.
💢آرمانشهر
@antioligarchie
#یادداشت
⭕️ ثمره تدبیر #رفسنجانی و رفقایش!
✍مسعود شفیعی کیا
در ۲۲ تیر سال۶۱ #عملیات_رمضان اولین عملیاتی بود که تحت عنوان تعقیب متجاوز پس از آزادی #خرمشهر به تصور نابودی کامل صدام انجام شد.
این عملیات ، پس از مجاب کردن رهبرانقلاب توسط رفسنجانی و فرماندهان برای تداوم ستیز پس از #فتح_خرمشهر انجام شد.
به دلیل اینکه #محسن_رضایی تیپ تهران ( ۲۷ محمد رسولالله) را به لبنان و سوریه مأمور کرده بود، [ این عملیات] در منطقه ال کوشک و پاسگاه زید بدون تیپ خط شکن و نیروهای کیفی #احمد_متوسلیان و #ابراهیم_همت انجام شد و بار اصلی آن دوش نیروهای تیپ ۴۱ ثارالله کرمان افتاد. که سلیمانی از فرماندهان آن بود .
آن هم نیروهایی عمدتا از سیستان و بلوچستان و کرمان .
آن هم در گرمترین دمای منطقه که زیر آفتاب بیش از هفتاد درجه سانتیگراد است، بدون توجه به توان رزم نیروها. هزاران نوجوان و جوان تشنه به زیر شنیهای ماشین جنگی صدام روانه شدند.
به گفته رفیق السامرائی [از فرماندهان استخبارات عراق ] صدام خود شخصا در هتلی در بصره حاضر شده بود تا دفع عملیات را فرماندهی کند.
به اعتراف بازماندگان، بیشترین تلفات از گرما و تشنگی و بیحالی و گرمازدگی نیروها بود.
که اسیر این عملیات، خود به من با اشک جاری گفت: « بچهها پس از دهها کیلومتر دویدن در وسط بیابان بدون کندن سنگر و جانپناه پس از نماز صبح کنار مثلثیها از بیحالی غش خواب رفتند و وقتی به خودمان آمدیم که دیدیم تانکها دارند بچهها را زنده زنده له میکنند، و فقط یک سرباز عراقی مرا بالای تانک کشید!»
وقتی روحانیِ #تفحص_شهدا در #لشگر ۴۱ ثارالله بودم شاهد انبوه بقایای اجساد این عزیزان بودم.
دشت پاسگاه زید از شالهای سیستانی و ما بین خاکریزهای مثلثی قطعات ریز استخوان شهیدان آکنده بود و ...
عملیات بعد هم عملیات #محرم در آبان همان سال در کوههای حمرین و شرهانی و ابوغریب بود که شرح غرق شدن صدها تن از رزمندگان اصفهان در دویرج را قبلا دادم.
تقریبا تا سال ۶۶ هرسال یکی دو عملیات با طراحی رفسنجانی و محسن رضایی و ... داشتیم که به جز عملیات #والفجر۸ و تصرف #فاو در مابقی تلفاتِ بالا و عدمِ تحققِ اهداف، ارز رایج هشت سال جنگ شده بود و ...
که البته در بهار ۶۷ ورق برگشت و با حملات رعد آسا و تضعیف عمدی جبهه، فاو و شلمچه و ابوغریب و حتی خرمشهر مجدد اشغال شد که فرصت دیگری برای شرح آن میطلبد.
و در ضعف کامل جبههها و اقتصاد، رهبر انقلاب _که به وعده یک عملیات تا نابودی صدام _اجازه عملیات رمضان و سپس عملیات دیگر را داد ، در ۲۷ تیر۱۳۶۷ مجبور به پذیرش آتشبس و قبول #قطعنامه_۵۹۸ کردند که ازآن به #جام_زهر تعبیر میکرد...
سالها بعد #اکبر_هاشمی_رفسنجانی که بانی تداوم جنگ بود مدعی بود که از افتخارات من و آقای #حسن_روحانی پایان جنگ است!
@antioligarchie
⭕️ ثمره تدبیر #رفسنجانی و رفقایش!
✍مسعود شفیعی کیا
در ۲۲ تیر سال۶۱ #عملیات_رمضان اولین عملیاتی بود که تحت عنوان تعقیب متجاوز پس از آزادی #خرمشهر به تصور نابودی کامل صدام انجام شد.
این عملیات ، پس از مجاب کردن رهبرانقلاب توسط رفسنجانی و فرماندهان برای تداوم ستیز پس از #فتح_خرمشهر انجام شد.
به دلیل اینکه #محسن_رضایی تیپ تهران ( ۲۷ محمد رسولالله) را به لبنان و سوریه مأمور کرده بود، [ این عملیات] در منطقه ال کوشک و پاسگاه زید بدون تیپ خط شکن و نیروهای کیفی #احمد_متوسلیان و #ابراهیم_همت انجام شد و بار اصلی آن دوش نیروهای تیپ ۴۱ ثارالله کرمان افتاد. که سلیمانی از فرماندهان آن بود .
آن هم نیروهایی عمدتا از سیستان و بلوچستان و کرمان .
آن هم در گرمترین دمای منطقه که زیر آفتاب بیش از هفتاد درجه سانتیگراد است، بدون توجه به توان رزم نیروها. هزاران نوجوان و جوان تشنه به زیر شنیهای ماشین جنگی صدام روانه شدند.
به گفته رفیق السامرائی [از فرماندهان استخبارات عراق ] صدام خود شخصا در هتلی در بصره حاضر شده بود تا دفع عملیات را فرماندهی کند.
به اعتراف بازماندگان، بیشترین تلفات از گرما و تشنگی و بیحالی و گرمازدگی نیروها بود.
که اسیر این عملیات، خود به من با اشک جاری گفت: « بچهها پس از دهها کیلومتر دویدن در وسط بیابان بدون کندن سنگر و جانپناه پس از نماز صبح کنار مثلثیها از بیحالی غش خواب رفتند و وقتی به خودمان آمدیم که دیدیم تانکها دارند بچهها را زنده زنده له میکنند، و فقط یک سرباز عراقی مرا بالای تانک کشید!»
وقتی روحانیِ #تفحص_شهدا در #لشگر ۴۱ ثارالله بودم شاهد انبوه بقایای اجساد این عزیزان بودم.
دشت پاسگاه زید از شالهای سیستانی و ما بین خاکریزهای مثلثی قطعات ریز استخوان شهیدان آکنده بود و ...
عملیات بعد هم عملیات #محرم در آبان همان سال در کوههای حمرین و شرهانی و ابوغریب بود که شرح غرق شدن صدها تن از رزمندگان اصفهان در دویرج را قبلا دادم.
تقریبا تا سال ۶۶ هرسال یکی دو عملیات با طراحی رفسنجانی و محسن رضایی و ... داشتیم که به جز عملیات #والفجر۸ و تصرف #فاو در مابقی تلفاتِ بالا و عدمِ تحققِ اهداف، ارز رایج هشت سال جنگ شده بود و ...
که البته در بهار ۶۷ ورق برگشت و با حملات رعد آسا و تضعیف عمدی جبهه، فاو و شلمچه و ابوغریب و حتی خرمشهر مجدد اشغال شد که فرصت دیگری برای شرح آن میطلبد.
و در ضعف کامل جبههها و اقتصاد، رهبر انقلاب _که به وعده یک عملیات تا نابودی صدام _اجازه عملیات رمضان و سپس عملیات دیگر را داد ، در ۲۷ تیر۱۳۶۷ مجبور به پذیرش آتشبس و قبول #قطعنامه_۵۹۸ کردند که ازآن به #جام_زهر تعبیر میکرد...
سالها بعد #اکبر_هاشمی_رفسنجانی که بانی تداوم جنگ بود مدعی بود که از افتخارات من و آقای #حسن_روحانی پایان جنگ است!
@antioligarchie