#دیدگاه
⭕️ جنبش تحریم و اراده معطوف به زندگی
✍️ حسن بیات
در ساختار سیاسی کشورمان، تجمیع و تمرکز قدرت، به حدی رسیده که در آن، دولت، به گواهی چندباره رئیسانِ دولتهای پیشین، اساساً تبدیل به یک تدارکاتچی شده است که شنبهها متوجه تصمیمات بالادستیها میشود، اقلیتی دویست سیصد نفره که تفنگ و پول و رسانه را یکجا جمع کردهاند، شبکهای از صاحبان قدرت و نفوذ و برادران قاچاقچی.
اگر روسای جمهور، عین همین تعابیر را به کار نمیبردند، باور به ساختار دو دولتی میتوانست مصداق توطئهاندیشی باشد، ساختاری متشکل از دو دولت: دولتِ آشکارِ نیمهمنتخب و دولتِ پنهانِ تماماً منتصب.
دولت پنهان به این معنا ساختاری غیرقانونی، مداخلهگر، سلطهگر، غیرپاسخگو و غیرقابل نقد است و بنابراین نباید آن را با "کابینه در سایه" اشتباه گرفت.
در ساختارهای دو دولتی اگر غلبه دولتِ پنهان از نقطهای بحرانی به نام "سلطه" عبور کرده باشد، عملا دولتِ آشکار، فاقد اختیار و اراده مستقل خواهد شد. بخصوص در موضوعات مهم و اساسی و مناقشهآمیز، دولتِ آشکار موظف خواهد بود تا به موازین دولت پنهان، که خودشان گاهی به آن عمقِ راهبردی میگویند معتفد و ملتزم باشد.
به نظر میرسد، با حوادث ۹۶ و تحمیل شکست به برجام، فرایند تجمیع قدرت، نقطه بحرانیِ سلطه را متاسفانه رد کرد. بنابراین شرکت در انتخابات، از آن تاریخ به بعد، به معنای مشارکت در انتخاب یک دولتِ بیاختیار شده است، دولتی که در موضوعات اساسی کشور عملا فاقد اختیار است.
برخی ممکن است استدلال بالا را بپذیرند اما همچنان رایگرا یا مردد باشند. چون معتقدند دولت گرچه در موضوعات اساسی اراده و اختیاری ندارد، اما برای تغییرات کوچک، همچنان موثر است. این استدلال را میتوان تمثیل انتخاب زندانبانِ بهتر نامید، یا تمثیل گشودن روزنهای برای هوای تازه یا بارقهای نور.
اما حتی این توقع حداقلی نیز معقول نیست. چون هزینههای قطعی و احتمالی انتخاب زندانبانِ بهتر، یا گشودن روزنهای کوچک، بسیار بیشتر از فواید احتمالی آن است. از جملهی این هزینهها بازتولید ساختار اقتدارگراییِ انتخاباتی است و نیز دادن اعتبار و مشروعیت به آن و کار و کارنامه آن.
این یعنی اصل ترجیح بد به بدتر، در سیستمی که سیر اقتدارگرایی در آن، صعودی است، حال چه صعودی نوسانی و چه صعودی خطی، بعد از مدتی، معقولیت خود را از دست میدهد...
بنابراین مواضع برخی روشنفکران و تحلیلگران، در دفاع از آنچه "روزنهگشایی" مینامند، غیرقابل دفاع است. به نظر میرسد این عزیزان نه تنها در توسل به نظریههای علمی و شواهد تجربی، درست نمیاندیشند، بلکه صدای بخش بسیار وسیعی از بزرگان و کنشگران و مردم عادی را نیز درست نمیشنوند. مردمی که به تعبیر هاول مدتها در دایره حقیقت زیستهاند و به موجب چنین زیستنی، امید را در تاریکترین اعماق ناامیدی دیدهاند، و به تعبیر پائولو فریره به حکمت مشترک ارزشمند و "راهگشایی" رسیدهاند.
اما مهمترین پرسشی که تحریمگرایان باید پاسخ دهند این است که رای ندادن آیا سودی هم دارد؟ به عبارت دیگر، رای ندادن آیا فقط به موجب نداشتن هزینههایی که برای رای دادن برشمردیم، معقولتر است یا اینکه فایدهای هم دارد؟
به نظرم پاسخ را میتوان در رفتار مردم در ماههای پایانی جنگ جستجو کرد.
تا سال ۶۵ مردم از جنگ، حمایت میکردند، امیدوار و بیدریغ؛ و بنابراین رهبران به پیروزی در جنگ میاندیشیدند، امیدوار و بیتامل. کم کم مردم از جنگ خسته و ناامید شدند و به جبهه نرفتند، پس رهبران به تامل افتادند و ناامید شدند و به پایان جنگ تن دادند و جنگ تمام شد.
هم به سود مردم شد و هم ساختار.
این رفتار مردم نه انقلاب بود، نه کودتا، نه اصلاحطلبی بود و نه اصولگرایی. شاید بتوان نامش را واسازی نامید. واسازی انداموار (ارگانیک) ساختار برای تداوم زندگی. مردم اراده معطوف به زندگی را بر ساختار قدرتی که خودشان در ایجاد آن سهیم بودند، تحمیل کردند و آن را تغییر دادند...
@antioligarchie
⭕️ جنبش تحریم و اراده معطوف به زندگی
✍️ حسن بیات
در ساختار سیاسی کشورمان، تجمیع و تمرکز قدرت، به حدی رسیده که در آن، دولت، به گواهی چندباره رئیسانِ دولتهای پیشین، اساساً تبدیل به یک تدارکاتچی شده است که شنبهها متوجه تصمیمات بالادستیها میشود، اقلیتی دویست سیصد نفره که تفنگ و پول و رسانه را یکجا جمع کردهاند، شبکهای از صاحبان قدرت و نفوذ و برادران قاچاقچی.
اگر روسای جمهور، عین همین تعابیر را به کار نمیبردند، باور به ساختار دو دولتی میتوانست مصداق توطئهاندیشی باشد، ساختاری متشکل از دو دولت: دولتِ آشکارِ نیمهمنتخب و دولتِ پنهانِ تماماً منتصب.
دولت پنهان به این معنا ساختاری غیرقانونی، مداخلهگر، سلطهگر، غیرپاسخگو و غیرقابل نقد است و بنابراین نباید آن را با "کابینه در سایه" اشتباه گرفت.
در ساختارهای دو دولتی اگر غلبه دولتِ پنهان از نقطهای بحرانی به نام "سلطه" عبور کرده باشد، عملا دولتِ آشکار، فاقد اختیار و اراده مستقل خواهد شد. بخصوص در موضوعات مهم و اساسی و مناقشهآمیز، دولتِ آشکار موظف خواهد بود تا به موازین دولت پنهان، که خودشان گاهی به آن عمقِ راهبردی میگویند معتفد و ملتزم باشد.
به نظر میرسد، با حوادث ۹۶ و تحمیل شکست به برجام، فرایند تجمیع قدرت، نقطه بحرانیِ سلطه را متاسفانه رد کرد. بنابراین شرکت در انتخابات، از آن تاریخ به بعد، به معنای مشارکت در انتخاب یک دولتِ بیاختیار شده است، دولتی که در موضوعات اساسی کشور عملا فاقد اختیار است.
برخی ممکن است استدلال بالا را بپذیرند اما همچنان رایگرا یا مردد باشند. چون معتقدند دولت گرچه در موضوعات اساسی اراده و اختیاری ندارد، اما برای تغییرات کوچک، همچنان موثر است. این استدلال را میتوان تمثیل انتخاب زندانبانِ بهتر نامید، یا تمثیل گشودن روزنهای برای هوای تازه یا بارقهای نور.
اما حتی این توقع حداقلی نیز معقول نیست. چون هزینههای قطعی و احتمالی انتخاب زندانبانِ بهتر، یا گشودن روزنهای کوچک، بسیار بیشتر از فواید احتمالی آن است. از جملهی این هزینهها بازتولید ساختار اقتدارگراییِ انتخاباتی است و نیز دادن اعتبار و مشروعیت به آن و کار و کارنامه آن.
این یعنی اصل ترجیح بد به بدتر، در سیستمی که سیر اقتدارگرایی در آن، صعودی است، حال چه صعودی نوسانی و چه صعودی خطی، بعد از مدتی، معقولیت خود را از دست میدهد...
بنابراین مواضع برخی روشنفکران و تحلیلگران، در دفاع از آنچه "روزنهگشایی" مینامند، غیرقابل دفاع است. به نظر میرسد این عزیزان نه تنها در توسل به نظریههای علمی و شواهد تجربی، درست نمیاندیشند، بلکه صدای بخش بسیار وسیعی از بزرگان و کنشگران و مردم عادی را نیز درست نمیشنوند. مردمی که به تعبیر هاول مدتها در دایره حقیقت زیستهاند و به موجب چنین زیستنی، امید را در تاریکترین اعماق ناامیدی دیدهاند، و به تعبیر پائولو فریره به حکمت مشترک ارزشمند و "راهگشایی" رسیدهاند.
اما مهمترین پرسشی که تحریمگرایان باید پاسخ دهند این است که رای ندادن آیا سودی هم دارد؟ به عبارت دیگر، رای ندادن آیا فقط به موجب نداشتن هزینههایی که برای رای دادن برشمردیم، معقولتر است یا اینکه فایدهای هم دارد؟
به نظرم پاسخ را میتوان در رفتار مردم در ماههای پایانی جنگ جستجو کرد.
تا سال ۶۵ مردم از جنگ، حمایت میکردند، امیدوار و بیدریغ؛ و بنابراین رهبران به پیروزی در جنگ میاندیشیدند، امیدوار و بیتامل. کم کم مردم از جنگ خسته و ناامید شدند و به جبهه نرفتند، پس رهبران به تامل افتادند و ناامید شدند و به پایان جنگ تن دادند و جنگ تمام شد.
هم به سود مردم شد و هم ساختار.
این رفتار مردم نه انقلاب بود، نه کودتا، نه اصلاحطلبی بود و نه اصولگرایی. شاید بتوان نامش را واسازی نامید. واسازی انداموار (ارگانیک) ساختار برای تداوم زندگی. مردم اراده معطوف به زندگی را بر ساختار قدرتی که خودشان در ایجاد آن سهیم بودند، تحمیل کردند و آن را تغییر دادند...
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️سال ۹۶ فشارها از طرف ستاد و حامیان آقای رئیسی برای اعلام حمایت آقای احمدینژاد از ایشان بسیار زیاد بود. رئیس ستاد رئیسی هم آقای نیکزاد بود که در آن روز وجههاش نسبت به امروزش، قرابت خیلی بیشتری به احمدینژاد داشت. ولی احمدینژاد از حمایت امتناع کرد. اینکه اگر حمایت میکرد آیا اثری بر پیروزی رئیسی داشت را من بعید میدانم. ولی احمدینژاد به درستی اعتبار خود را خرج نکرد. عملکرد سه ساله دولت آقای رئیسی از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ گواه درستی موضع احمدینژاد است. امروز هم عدم حمایت احمدی نژاد از آقای جلیلی، روی همان منطق استوار است. بگذریم از اینکه جلیلی در این چند سال، کوشیده فاصله خود را با احمدینژاد حفظ کند و برنامه و طرح هایش هم مبتنی بر رویکرد احمدینژاد نیست...
💢حاشیه ساز
@antioligarchie
⭕️سال ۹۶ فشارها از طرف ستاد و حامیان آقای رئیسی برای اعلام حمایت آقای احمدینژاد از ایشان بسیار زیاد بود. رئیس ستاد رئیسی هم آقای نیکزاد بود که در آن روز وجههاش نسبت به امروزش، قرابت خیلی بیشتری به احمدینژاد داشت. ولی احمدینژاد از حمایت امتناع کرد. اینکه اگر حمایت میکرد آیا اثری بر پیروزی رئیسی داشت را من بعید میدانم. ولی احمدینژاد به درستی اعتبار خود را خرج نکرد. عملکرد سه ساله دولت آقای رئیسی از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ گواه درستی موضع احمدینژاد است. امروز هم عدم حمایت احمدی نژاد از آقای جلیلی، روی همان منطق استوار است. بگذریم از اینکه جلیلی در این چند سال، کوشیده فاصله خود را با احمدینژاد حفظ کند و برنامه و طرح هایش هم مبتنی بر رویکرد احمدینژاد نیست...
💢حاشیه ساز
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️در مورد گران کردن بنزین در دولت پزشکیان که کلیپش داره پخش می شه :
بنزین که در سیاست کلان نظام قرار هست گرون بشه . ولی این مسئله را از زبان دولت پزشکیان می گویند که فردا روز اگر پزشکیان رئیس جمهور شد فحش ها را به او و کسانی که به وی رای دادند بگویند . در این حد برنامه ریزی شده شما را جذب انتخابات می کنند که تهش گرفتار ماتریکس باشید . زد و خورد ها هم نمایشی است . بهترین شیوه مبارزه با این روند به نظر شرکت نکردن است . رئیس جمهور آینده با مشارکت پایین خیلی به نفع مردم است... رای بدهی هر کاری رئیس جمهور بکند تو هم شریکی . کسانی که دولت روحانی رای دادند و تبلیغش کردند گردن گرفتند ؟ هنرمندان چرا این دوره وسط میدان نیستند ؟ چون خیلی فحش خوردند . اعتراف کردند که نباید اعتبار خود را خرج سیاست می کردیم . آنهایی که شما را تشویق می کنند به رای دادن هیجانی، می خواهند شما را شریک کنند. آبان ۹۸ را دولت روحانی به تنهایی رقم نزد . بلکه آنهایی که برای برنده شدن روحانی خوشحالی کردند رقم زدند . اغلب اوقات خبر نداریم کاری که می کنیم علیه خودمان است ....می خوای رای بدی ؟ برو رای بده آزادی ولی بدان که شریک شکستهای حتمی دولت های ضعیف آینده خواهید بود .
💢حقیقت جو
@antioligarchie
⭕️در مورد گران کردن بنزین در دولت پزشکیان که کلیپش داره پخش می شه :
بنزین که در سیاست کلان نظام قرار هست گرون بشه . ولی این مسئله را از زبان دولت پزشکیان می گویند که فردا روز اگر پزشکیان رئیس جمهور شد فحش ها را به او و کسانی که به وی رای دادند بگویند . در این حد برنامه ریزی شده شما را جذب انتخابات می کنند که تهش گرفتار ماتریکس باشید . زد و خورد ها هم نمایشی است . بهترین شیوه مبارزه با این روند به نظر شرکت نکردن است . رئیس جمهور آینده با مشارکت پایین خیلی به نفع مردم است... رای بدهی هر کاری رئیس جمهور بکند تو هم شریکی . کسانی که دولت روحانی رای دادند و تبلیغش کردند گردن گرفتند ؟ هنرمندان چرا این دوره وسط میدان نیستند ؟ چون خیلی فحش خوردند . اعتراف کردند که نباید اعتبار خود را خرج سیاست می کردیم . آنهایی که شما را تشویق می کنند به رای دادن هیجانی، می خواهند شما را شریک کنند. آبان ۹۸ را دولت روحانی به تنهایی رقم نزد . بلکه آنهایی که برای برنده شدن روحانی خوشحالی کردند رقم زدند . اغلب اوقات خبر نداریم کاری که می کنیم علیه خودمان است ....می خوای رای بدی ؟ برو رای بده آزادی ولی بدان که شریک شکستهای حتمی دولت های ضعیف آینده خواهید بود .
💢حقیقت جو
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️بین سالهای ۸۱ تا ۸۴ مشارکت مردم در انتخابات کاهش پیدا کرده بود. علتش مشکلات اقتصادی و سیاسی نبود. مردم متوجه شده بودند نهادهای انتخابی نقش بسیار کوچکی دارند و قدرت اصلی در دست رهبری است. در نتیجه اهمیتی به انتخابات نمیدادند. انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ بشدت رقابتی بود اما جذابیتی برای عموم مردم نداشت.
با آمدن احمدینژاد این روند معکوس شد و دوباره مردم به انتخابات علاقمند شدند به دلیل اینکه مردم میدیدند شرایط کشور در حال تغییرات شدید است و این تغییر را به جایگزینی خاتمی با احمدینژاد نسبت میدادند. در آن زمان اگر به کسی میگفتی طبق قانون اساسی رئیسجمهور هیچکاره است پاسخ میداد که پس چرا کشور بعد از آمدن احمدینژاد اینقدر تغییر کرده؟
نزاع سال ۸۸ مدرکی بود که انتخابات مهم است. اگر مهم نبود که دعوا تا این میزان بالا نمیگرفت. چطور ممکن است بخاطر یک ریاستجمهوری بیفایده مقامات ارشد کشور اینطور به جان هم بیفتند؟
دولت روحانی و ماجرای نافرجام برجام دوباره این درک را به مردم داد که ریاستجمهوری فاقد اهمیت است و قدرت در دست رهبری و نهادهای انتصابی است.
در واقع دولت حسن روحانی هم درست مثل دولت محمد خاتمی به شکل کاملا ناخواسته مردم را از صندوق رای فراری داد. هر دو آنها بدون اینکه بدانند و بخواهند این درک را برای مردم ایجاد کردند که رئیسجمهور و مجلس اهمیتی ندارند و قدرت در جای دیگریست. حتی دولت رئیسی هم از این لحاظ شبیه روحانی و خاتمی عمل کرد. و در نتیجه مردم به جایی رسیدند که بیست سال قبل در آن قرار داشتند.
به همین دلیل است که پزشکیان با وعدههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نتوانست در حدی که انتظار میرود رای جمع کند چون علت رای ندادن مردم این است که سطح آگاهی بسیار بالاتری از ساخت حقیقی و حقوقی قدرت سیاسی به دست آوردند. بدون اینکه قانون اساسی را خوانده باشند و روابط قدرت را بشناسند بر مبنای تجربه زیسته خود کلیت آن را درک کردند.
پزشکیان هم نمیتواند یا نمیخواهد مثل احمدینژاد رفتار کند. احمدینژاد شعبدهباز بیهمتایی در تغییر و تحریف واقعیت بود. احمدینژاد همه مردم، چه موافقان و چه مخالفانش را، تحت تاثیر شعبدههای مدیریت ذهنی خودش قرار داد.
بعد از این چه خواهد شد؟ جمهوری اسلامی چه تدبیری برای جلب دوباره آرا مردمی میاندیشد؟ منظور این دو سه روز باقیمانده دور دوم نیست. آیا دوباره سعی میکند به مردم نشان دهد که ریاستجمهوری مهم است؟ در این صورت باید شاهد تغییرات مهمی در کشور باشیم چه پزشکیان پیروز انتخابات باشد و چه جلیلی.
💢محسن کاظم پور
@antioligarchie
⭕️بین سالهای ۸۱ تا ۸۴ مشارکت مردم در انتخابات کاهش پیدا کرده بود. علتش مشکلات اقتصادی و سیاسی نبود. مردم متوجه شده بودند نهادهای انتخابی نقش بسیار کوچکی دارند و قدرت اصلی در دست رهبری است. در نتیجه اهمیتی به انتخابات نمیدادند. انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ بشدت رقابتی بود اما جذابیتی برای عموم مردم نداشت.
با آمدن احمدینژاد این روند معکوس شد و دوباره مردم به انتخابات علاقمند شدند به دلیل اینکه مردم میدیدند شرایط کشور در حال تغییرات شدید است و این تغییر را به جایگزینی خاتمی با احمدینژاد نسبت میدادند. در آن زمان اگر به کسی میگفتی طبق قانون اساسی رئیسجمهور هیچکاره است پاسخ میداد که پس چرا کشور بعد از آمدن احمدینژاد اینقدر تغییر کرده؟
نزاع سال ۸۸ مدرکی بود که انتخابات مهم است. اگر مهم نبود که دعوا تا این میزان بالا نمیگرفت. چطور ممکن است بخاطر یک ریاستجمهوری بیفایده مقامات ارشد کشور اینطور به جان هم بیفتند؟
دولت روحانی و ماجرای نافرجام برجام دوباره این درک را به مردم داد که ریاستجمهوری فاقد اهمیت است و قدرت در دست رهبری و نهادهای انتصابی است.
در واقع دولت حسن روحانی هم درست مثل دولت محمد خاتمی به شکل کاملا ناخواسته مردم را از صندوق رای فراری داد. هر دو آنها بدون اینکه بدانند و بخواهند این درک را برای مردم ایجاد کردند که رئیسجمهور و مجلس اهمیتی ندارند و قدرت در جای دیگریست. حتی دولت رئیسی هم از این لحاظ شبیه روحانی و خاتمی عمل کرد. و در نتیجه مردم به جایی رسیدند که بیست سال قبل در آن قرار داشتند.
به همین دلیل است که پزشکیان با وعدههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نتوانست در حدی که انتظار میرود رای جمع کند چون علت رای ندادن مردم این است که سطح آگاهی بسیار بالاتری از ساخت حقیقی و حقوقی قدرت سیاسی به دست آوردند. بدون اینکه قانون اساسی را خوانده باشند و روابط قدرت را بشناسند بر مبنای تجربه زیسته خود کلیت آن را درک کردند.
پزشکیان هم نمیتواند یا نمیخواهد مثل احمدینژاد رفتار کند. احمدینژاد شعبدهباز بیهمتایی در تغییر و تحریف واقعیت بود. احمدینژاد همه مردم، چه موافقان و چه مخالفانش را، تحت تاثیر شعبدههای مدیریت ذهنی خودش قرار داد.
بعد از این چه خواهد شد؟ جمهوری اسلامی چه تدبیری برای جلب دوباره آرا مردمی میاندیشد؟ منظور این دو سه روز باقیمانده دور دوم نیست. آیا دوباره سعی میکند به مردم نشان دهد که ریاستجمهوری مهم است؟ در این صورت باید شاهد تغییرات مهمی در کشور باشیم چه پزشکیان پیروز انتخابات باشد و چه جلیلی.
💢محسن کاظم پور
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️راز تشویقهای ممتد!
✍سابر گل عنبری
نتانیاهو در حالی در کنگره آمریکا سخنرانی کرد که در خارج آن معترضان از جمله برخی یهودیان علیه او و جنگ تظاهرات کرده و او نیز آنها و دانشجویان معترض را تابع ایران و حماس خواند.
نتانیاهو دیوان لاهه واتهاماتش علیه اسرائیل را نیز به سخره گرفت. همه گزارشهای سازمان ملل در مورد کشتار غیرنظامیان و بحران انسانی در غزه را نیز زیر سوال برد؛ تا جایی که منکر کشته شدن حتی یک غیرنظامی در رفح شد!
تا توانست به ایران تاخت و نزاع با آن را نبرد مرگ وزندگی خواند.
با وجود عدم حضور ۹۰ نماینده دموکرات در نشست به دلایل متعدد، اما نمایندگان جمهوریخواه و بقیه دموکراتها از نتانیاهو پس از ده ماه جنگ نسل کشی و کشتار ۱۷ هزار کودک و ۱۲ هزار زن به عنوان یک «قهرمان» استقبال بیسابقهای کردند. دست زدنها و تشویقهای ممتد گواهی بر عمق پیوند آمریکا و اسرائیل است که فراتر از سیاست است. بدون توجه به این متغیر نمیتوان قرائتی درست از دورنمای تنش میان ایران و آمریکا و سیاست خارومیانهای این کشور داشت؛ متغیری که در برخی تحلیلها جایگاهی ندارد. آمریکا به بهانه چین خاورمیانه را رها نمیکند.
@antioligarchie
پانوشت ▪️بخش هایی از اظهارات خصمانه #نتانیاهو علیه ایران در کنگره آمریکا :
در خاورمیانه، محور تروریسم ایران، با آمریکا، اسرائیل و دوستان عرب ما در تقابل است.
این نبرد تمدنها نیست، این نبردی بین بربریت و تمدن است.
تظاهراتکنندگانی که همزمان با سخنرانی من در نزدیک کنگره تجمع کردهاند از ایران پول میگیرند.
برخی از این معترضان نشانهایی حمل میکنند که روی آن نوشته شده از بحر تا نهر. اما اصلا نمیدانند که دربارۀ کدام بحر یا نهر صحبت میکنند.
اینها نهتنها از جغرافی سر در نمیآورند بلکه تاریخ هم نمیدانند.
آیتالله خمینی وعده داده است که انقلاب اسلامی را به تمام جهان صادر کند و ایران در حال حرکت در این مسیر است
وقتی که جمهوری اسلامی ایران به دنبال صدور انقلاب خود به سراسر جهان است، آمریکا به عنوان بزرگترین دشمن و نگهبان تمدن غربی ایستادگی میکند.
از گروگانگیری سفارت آمریکا در سال ۱۹۷۹ تا تهدیدات هستهای امروز، این نبرد تاریخی همچنان ادامه دارد.
وزیر خارجه ایران صراحتا اعلام کرد که جنگ با اسرائیل در واقع جنگ با آمریکا است.
ایران مسئول قتل تعداد زیادی آمریکا در عراق، لبنان و آفریقا است.
ایران به آمریکا تیمهای ترور فرستاد تا وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی سابق این کشور را ترور کنند.
حرف اصلی سخنرانی من این است: دشمن ما یکی است.
ایران در حال تأمین مالی و ترویج اعتراضات ضد اسرائیلی در آمریکا است.
معترضان، با آتش زدن پرچمهای آمریکا حتی در چهارم جولای، به طور ناخودآگاه به ابزار تبلیغاتی و ترویجی ایران تبدیل شدهاند.
این اقدامات نشان میدهد که ایران به دنبال ایجاد آشوب و تفرقه در آمریکا است.
https://is.gd/PB68qQ
⭕️راز تشویقهای ممتد!
✍سابر گل عنبری
نتانیاهو در حالی در کنگره آمریکا سخنرانی کرد که در خارج آن معترضان از جمله برخی یهودیان علیه او و جنگ تظاهرات کرده و او نیز آنها و دانشجویان معترض را تابع ایران و حماس خواند.
نتانیاهو دیوان لاهه واتهاماتش علیه اسرائیل را نیز به سخره گرفت. همه گزارشهای سازمان ملل در مورد کشتار غیرنظامیان و بحران انسانی در غزه را نیز زیر سوال برد؛ تا جایی که منکر کشته شدن حتی یک غیرنظامی در رفح شد!
تا توانست به ایران تاخت و نزاع با آن را نبرد مرگ وزندگی خواند.
با وجود عدم حضور ۹۰ نماینده دموکرات در نشست به دلایل متعدد، اما نمایندگان جمهوریخواه و بقیه دموکراتها از نتانیاهو پس از ده ماه جنگ نسل کشی و کشتار ۱۷ هزار کودک و ۱۲ هزار زن به عنوان یک «قهرمان» استقبال بیسابقهای کردند. دست زدنها و تشویقهای ممتد گواهی بر عمق پیوند آمریکا و اسرائیل است که فراتر از سیاست است. بدون توجه به این متغیر نمیتوان قرائتی درست از دورنمای تنش میان ایران و آمریکا و سیاست خارومیانهای این کشور داشت؛ متغیری که در برخی تحلیلها جایگاهی ندارد. آمریکا به بهانه چین خاورمیانه را رها نمیکند.
@antioligarchie
پانوشت ▪️بخش هایی از اظهارات خصمانه #نتانیاهو علیه ایران در کنگره آمریکا :
در خاورمیانه، محور تروریسم ایران، با آمریکا، اسرائیل و دوستان عرب ما در تقابل است.
این نبرد تمدنها نیست، این نبردی بین بربریت و تمدن است.
تظاهراتکنندگانی که همزمان با سخنرانی من در نزدیک کنگره تجمع کردهاند از ایران پول میگیرند.
برخی از این معترضان نشانهایی حمل میکنند که روی آن نوشته شده از بحر تا نهر. اما اصلا نمیدانند که دربارۀ کدام بحر یا نهر صحبت میکنند.
اینها نهتنها از جغرافی سر در نمیآورند بلکه تاریخ هم نمیدانند.
آیتالله خمینی وعده داده است که انقلاب اسلامی را به تمام جهان صادر کند و ایران در حال حرکت در این مسیر است
وقتی که جمهوری اسلامی ایران به دنبال صدور انقلاب خود به سراسر جهان است، آمریکا به عنوان بزرگترین دشمن و نگهبان تمدن غربی ایستادگی میکند.
از گروگانگیری سفارت آمریکا در سال ۱۹۷۹ تا تهدیدات هستهای امروز، این نبرد تاریخی همچنان ادامه دارد.
وزیر خارجه ایران صراحتا اعلام کرد که جنگ با اسرائیل در واقع جنگ با آمریکا است.
ایران مسئول قتل تعداد زیادی آمریکا در عراق، لبنان و آفریقا است.
ایران به آمریکا تیمهای ترور فرستاد تا وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی سابق این کشور را ترور کنند.
حرف اصلی سخنرانی من این است: دشمن ما یکی است.
ایران در حال تأمین مالی و ترویج اعتراضات ضد اسرائیلی در آمریکا است.
معترضان، با آتش زدن پرچمهای آمریکا حتی در چهارم جولای، به طور ناخودآگاه به ابزار تبلیغاتی و ترویجی ایران تبدیل شدهاند.
این اقدامات نشان میدهد که ایران به دنبال ایجاد آشوب و تفرقه در آمریکا است.
https://is.gd/PB68qQ
#دیدگاه
⭕️ "سَنُصلي في القدسْ"
جغرافیای خاورمیانه عجائب کم ندارد. چه در سیاست و حکومت، چه در فرهنگ و مرام و مسلک! و درست جایی که این چند حوزه با هم تلاقی پیدا می کنند می توان اوج این عجائب را نظاره گر بود.
$اسماعیل_هنیه در تهران ترور شد. خیلی از کشورهای اسلامی و سران حکومتی ترور هنیه را محکوم کردند؛ اما هیچ واکنشی از سوی بشار اسد و سوریه نیست؟ (البته به جز واکنش رسمی حکومت سوریه در محکوم کردن نقض حاکمیت ایران توسط اسراییل) چرا؟
چون حماس و شخص هنیه در سالهای جنگ داخلی سوریه نه تنها جانب معارضین اسد را گرفتند بلکه جنگجویان حماس مستقیماً با نیروهای اسد و نیروهای غیر سوری مدافع بشار اسد (ایرانی، لبنانی، افغانی و پاکستانی) پیکار کردند.
در کتابی با عنوان «سرباز روز نهم» در روایتی از شهید "مصطفی صدرزاده" یکی از فرماندهان لشگر فاطمیون این درگیری بین حماس و خودشان و چگونگی سوءاستفاده حماس از تکنولوژی حفر تونل که از طریق سپاه قدس به حزب الله و از آن طریق به حماس برای مبارزه با اسراییل منتقل شده، چنین آمده است:
"در عملیات هجیره زیاد درگیری نداشتیم. نیروهای فلسطینی مقابل ما بودند. یک سال و نیم، فاصله هشتاد متریِ مقابل حرم حضرت زینب سلام الله علیها دست حماس بود. در جنگ سوریه بخشی از نیروهای حماس علیه نظام سوریه دست به اسلحه بردند. هر چه ما و حزبالله میدانستیم، حماس هم میدانست. به همین دلیل در ابتدای جنگ، حضور حماس برای ما به شدت آزاردهنده بود. در جنگ سوریه حفاریها و تکتیراندازها نقش اصلی را دارند و بیشترین کشته را میگیرند. حفاریها ماجرایش این است که ایران سیستمی را به نیروهای مقاومت میدهد که موقع حفاری نه خاک بیرون میریزد و نه سروصدا دارد. ایران این سیستم را میدهد به حزبالله و حزبالله هم به حماس میدهد که علیه اسرائیل استفاده کند. وقتی درگیریهای سوریه شروع میشود، حماس این تاکتیک نظامی را به تکفیریها هم آموزش میدهد. هنوز که هنوز است از آن حفاریها علیه ما استفاده میشود. میگفتند تکفیریها تا نزدیکی زیر حرم تونل زده بودند، از داخل یکی از خانههای زینبیه بیرون آمده و پشت حرم حضرت زینب سلام الله علیها نوشته بودند که اگر اسد برود، تو هم باید بروی! (منظور حرم زینبیه است) نیروهای مدافع حرم متوجه میشوند و آن تونل را تخریب میکنند." هجیره دست حماس بود. یک سال و نیم حزبالله نتوانسته بود آنجا را بگیرد."
در تحولات موسوم به بهار عربی و پس از روی کارآمدن محمد مرسی و قدرت گرفتن اخوان المسلمین (۲۰۱۲) در مصر سران حماس که شاخه فلسطینی اخوان المسلمین محسوب می گردند و در چارچوب ایدئولوژی سلفی_جهادی مشی طریق می کردند چنین تحلیل نمودند که حامی اصیل با پیوندهای فرهنگی، جغرافیایی و عقیدتی خود را یافته و دیگر به حمایت های ج.ا به نحو پیشین نیاز ندارند و اینچنین کمی روابط رو به سردی گرایید که با برکناری مرسی و تحولات میدانی در سوریه روابط کم کم مانند گذشته شد!
پیکر اسماعیل هنیه و محافظ شخصی اش پس از نماز در مسجد بزرگ امام محمدبن عبدالوهاب (دوحه قطر) پیشوای معنوی همه جریانات سلفی_جهادیِ بدعت ستیز در قبرستان سلطنتی قطر دفن گردید اما حکایت همچنان باقیست...
اینکه حماس و سوریه هر دو محور مقاومت نامیده میشوند ولی در میدان علیه هم شمشیر میکشند، اینکه بشار اسد حتی ابا دارد به صراحت ترور هنیه را محکوم کند، اینکه تکنولوژی ضد اسراییلی در میدانی دیگر علیه صادر کننده تکنولوژی مورد استفاده قرار میگیرد! اینکه در داخل ایران محمدبن عبدالوهاب منفور است و وهابیت زاییده استعمار و عامل اصلی فتنه در ممالک اسلامی و انحراف از مسیر اسلام ولی همه اینها وقتی به ایستگاه سیاست میرسند نادیده انگاشته میشوند؛ و فکت های بسیار دیگر همگی مؤید این معنا هستند که اگر در یک آزمایش ذهنی گمان می کنید در فردای بدون اسراییل خاورمیانه، تولیت مسجد الاقصی قرار است نصیب ولی فقیه شیعیان باشد و جشن وحدت برپا هنوز خاورمیانه را نشناختهاید...
💢اصول فقه و دانش های زبانی
@antioligarchie
⭕️ "سَنُصلي في القدسْ"
جغرافیای خاورمیانه عجائب کم ندارد. چه در سیاست و حکومت، چه در فرهنگ و مرام و مسلک! و درست جایی که این چند حوزه با هم تلاقی پیدا می کنند می توان اوج این عجائب را نظاره گر بود.
$اسماعیل_هنیه در تهران ترور شد. خیلی از کشورهای اسلامی و سران حکومتی ترور هنیه را محکوم کردند؛ اما هیچ واکنشی از سوی بشار اسد و سوریه نیست؟ (البته به جز واکنش رسمی حکومت سوریه در محکوم کردن نقض حاکمیت ایران توسط اسراییل) چرا؟
چون حماس و شخص هنیه در سالهای جنگ داخلی سوریه نه تنها جانب معارضین اسد را گرفتند بلکه جنگجویان حماس مستقیماً با نیروهای اسد و نیروهای غیر سوری مدافع بشار اسد (ایرانی، لبنانی، افغانی و پاکستانی) پیکار کردند.
در کتابی با عنوان «سرباز روز نهم» در روایتی از شهید "مصطفی صدرزاده" یکی از فرماندهان لشگر فاطمیون این درگیری بین حماس و خودشان و چگونگی سوءاستفاده حماس از تکنولوژی حفر تونل که از طریق سپاه قدس به حزب الله و از آن طریق به حماس برای مبارزه با اسراییل منتقل شده، چنین آمده است:
"در عملیات هجیره زیاد درگیری نداشتیم. نیروهای فلسطینی مقابل ما بودند. یک سال و نیم، فاصله هشتاد متریِ مقابل حرم حضرت زینب سلام الله علیها دست حماس بود. در جنگ سوریه بخشی از نیروهای حماس علیه نظام سوریه دست به اسلحه بردند. هر چه ما و حزبالله میدانستیم، حماس هم میدانست. به همین دلیل در ابتدای جنگ، حضور حماس برای ما به شدت آزاردهنده بود. در جنگ سوریه حفاریها و تکتیراندازها نقش اصلی را دارند و بیشترین کشته را میگیرند. حفاریها ماجرایش این است که ایران سیستمی را به نیروهای مقاومت میدهد که موقع حفاری نه خاک بیرون میریزد و نه سروصدا دارد. ایران این سیستم را میدهد به حزبالله و حزبالله هم به حماس میدهد که علیه اسرائیل استفاده کند. وقتی درگیریهای سوریه شروع میشود، حماس این تاکتیک نظامی را به تکفیریها هم آموزش میدهد. هنوز که هنوز است از آن حفاریها علیه ما استفاده میشود. میگفتند تکفیریها تا نزدیکی زیر حرم تونل زده بودند، از داخل یکی از خانههای زینبیه بیرون آمده و پشت حرم حضرت زینب سلام الله علیها نوشته بودند که اگر اسد برود، تو هم باید بروی! (منظور حرم زینبیه است) نیروهای مدافع حرم متوجه میشوند و آن تونل را تخریب میکنند." هجیره دست حماس بود. یک سال و نیم حزبالله نتوانسته بود آنجا را بگیرد."
در تحولات موسوم به بهار عربی و پس از روی کارآمدن محمد مرسی و قدرت گرفتن اخوان المسلمین (۲۰۱۲) در مصر سران حماس که شاخه فلسطینی اخوان المسلمین محسوب می گردند و در چارچوب ایدئولوژی سلفی_جهادی مشی طریق می کردند چنین تحلیل نمودند که حامی اصیل با پیوندهای فرهنگی، جغرافیایی و عقیدتی خود را یافته و دیگر به حمایت های ج.ا به نحو پیشین نیاز ندارند و اینچنین کمی روابط رو به سردی گرایید که با برکناری مرسی و تحولات میدانی در سوریه روابط کم کم مانند گذشته شد!
پیکر اسماعیل هنیه و محافظ شخصی اش پس از نماز در مسجد بزرگ امام محمدبن عبدالوهاب (دوحه قطر) پیشوای معنوی همه جریانات سلفی_جهادیِ بدعت ستیز در قبرستان سلطنتی قطر دفن گردید اما حکایت همچنان باقیست...
اینکه حماس و سوریه هر دو محور مقاومت نامیده میشوند ولی در میدان علیه هم شمشیر میکشند، اینکه بشار اسد حتی ابا دارد به صراحت ترور هنیه را محکوم کند، اینکه تکنولوژی ضد اسراییلی در میدانی دیگر علیه صادر کننده تکنولوژی مورد استفاده قرار میگیرد! اینکه در داخل ایران محمدبن عبدالوهاب منفور است و وهابیت زاییده استعمار و عامل اصلی فتنه در ممالک اسلامی و انحراف از مسیر اسلام ولی همه اینها وقتی به ایستگاه سیاست میرسند نادیده انگاشته میشوند؛ و فکت های بسیار دیگر همگی مؤید این معنا هستند که اگر در یک آزمایش ذهنی گمان می کنید در فردای بدون اسراییل خاورمیانه، تولیت مسجد الاقصی قرار است نصیب ولی فقیه شیعیان باشد و جشن وحدت برپا هنوز خاورمیانه را نشناختهاید...
💢اصول فقه و دانش های زبانی
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️ترور #اسماعیل_هنیه توسط اسرائیل در تهران با سه هدف صورت گرفت:
۱.حذف ایشان به عنوان رهبر حماس،
۲.زیر سوال بردن حاکمیت و امنیت در ایران،
۳.پایان دادن یا کند کردن مذاکرات غیر مستقیم میان ایران و امریکا در عمان بویژه پس از روی کارآمدن یک رئیس جمهور اصلاح طلب در ایران.
💢بیژن عباسی
@antioligarchie
⭕️ترور #اسماعیل_هنیه توسط اسرائیل در تهران با سه هدف صورت گرفت:
۱.حذف ایشان به عنوان رهبر حماس،
۲.زیر سوال بردن حاکمیت و امنیت در ایران،
۳.پایان دادن یا کند کردن مذاکرات غیر مستقیم میان ایران و امریکا در عمان بویژه پس از روی کارآمدن یک رئیس جمهور اصلاح طلب در ایران.
💢بیژن عباسی
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️پشت پرده بیانیه مشترک آمریکا، مصر و قطر در خصوص آتشبس در غزه!
کشورهای مصر، قطر و آمریکا به عنوان میانجیگران مذاکرات آتشبس میان حماس و اسرائیل در بیانیه مشترکی خواستار تسریع در امضای توافق آتشبس و آزادی اسرا شدند.
در این بیانیه آمده است: اکنون زمان آن فرا رسیده است که فوراً به درد و رنج ساکنان نوار غزه، گروگانها و خانواده های آنها پایان دهیم، زمان امضای توافق آتش بس و آزادی گروگانها و بازداشت شدگان فرا رسیده است.
این سه کشور افزودند: «ماهها به دنبال دستیابی به توافق بودیم و اکنون روی میز است و تنها جزئیات اجرایی آن باقی مانده است؛ دیگر نباید زمان تلف شود و هیچ طرفی نباید برای تعویق بیشتر بهانهای داشته باشد».
آمریکا، مصر و قطر همچنین گفتند که از اسرائیل و حماس خواستهاند تا در تاریخ ۱۵ آگوست مذاکرات را در دوحه یا قاهره از بگیرند تا اختلافهای باقی مانده حل و فصل شود.
نکته بسیار مهمی که در رابطه با این بیانیه وجود دارد، همزمانی آن با آماده شدن ایران برای حمله به اسرائیل است و بدون تردید بی ارتباط با این موضوع نیست.
دو فرض در این رابطه قابل تصور است:
نخست آنکه، این بیانیه برای آن صادر شده تا در صورت حمله ایران و محور مقاومت به اسرائیل، آن ها را مقصر شکست آتش بس غزه جلوه دهند و به همین جهت فشار سیاسی جدیدی را به ایران برای توقف حمله یا محدود کردن آن وارد کنند.
دوم اینکه ممکن است پیام هایی میان ایران و آمریکا تبادل شده است که در این پیام ها، آتش بس در غزه به عنوان یکی از شروط و مشوق ها برای عدم پاسخ ایران مطرح شده است.
هر چه هست، صدور این بیانیه ناگهانی در شرایطی که عملا مذاکراتی برای آتش بس در غزه در جریان نبوده و پس از ترور اسماعیل هنیه نیز کاملا متوقف شده بود، جالب توجه است و بلاشک به یکی از دو فرضیه مطرح شده مربوط می شود.
از سوی دیگر، چندان نمی توان به این بیانیه و نتایج آن خوشبین بود؛ مگر آنکه همه به صورت واقعی بخواهند مانع از وقوع یک جنگ بزرگ شوند!
🀄️مصطفی نجفی( اصولگرا/ کارشناس منازعات خاورمیانه)
#twitter
@antioligarchie
⭕️پشت پرده بیانیه مشترک آمریکا، مصر و قطر در خصوص آتشبس در غزه!
کشورهای مصر، قطر و آمریکا به عنوان میانجیگران مذاکرات آتشبس میان حماس و اسرائیل در بیانیه مشترکی خواستار تسریع در امضای توافق آتشبس و آزادی اسرا شدند.
در این بیانیه آمده است: اکنون زمان آن فرا رسیده است که فوراً به درد و رنج ساکنان نوار غزه، گروگانها و خانواده های آنها پایان دهیم، زمان امضای توافق آتش بس و آزادی گروگانها و بازداشت شدگان فرا رسیده است.
این سه کشور افزودند: «ماهها به دنبال دستیابی به توافق بودیم و اکنون روی میز است و تنها جزئیات اجرایی آن باقی مانده است؛ دیگر نباید زمان تلف شود و هیچ طرفی نباید برای تعویق بیشتر بهانهای داشته باشد».
آمریکا، مصر و قطر همچنین گفتند که از اسرائیل و حماس خواستهاند تا در تاریخ ۱۵ آگوست مذاکرات را در دوحه یا قاهره از بگیرند تا اختلافهای باقی مانده حل و فصل شود.
نکته بسیار مهمی که در رابطه با این بیانیه وجود دارد، همزمانی آن با آماده شدن ایران برای حمله به اسرائیل است و بدون تردید بی ارتباط با این موضوع نیست.
دو فرض در این رابطه قابل تصور است:
نخست آنکه، این بیانیه برای آن صادر شده تا در صورت حمله ایران و محور مقاومت به اسرائیل، آن ها را مقصر شکست آتش بس غزه جلوه دهند و به همین جهت فشار سیاسی جدیدی را به ایران برای توقف حمله یا محدود کردن آن وارد کنند.
دوم اینکه ممکن است پیام هایی میان ایران و آمریکا تبادل شده است که در این پیام ها، آتش بس در غزه به عنوان یکی از شروط و مشوق ها برای عدم پاسخ ایران مطرح شده است.
هر چه هست، صدور این بیانیه ناگهانی در شرایطی که عملا مذاکراتی برای آتش بس در غزه در جریان نبوده و پس از ترور اسماعیل هنیه نیز کاملا متوقف شده بود، جالب توجه است و بلاشک به یکی از دو فرضیه مطرح شده مربوط می شود.
از سوی دیگر، چندان نمی توان به این بیانیه و نتایج آن خوشبین بود؛ مگر آنکه همه به صورت واقعی بخواهند مانع از وقوع یک جنگ بزرگ شوند!
🀄️مصطفی نجفی( اصولگرا/ کارشناس منازعات خاورمیانه)
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️در حال پژوهش در خصوص پادگان سعدآباد یا امام علی بودم که در ابتدای انقلاب تاریخ ساز بوده که متعجبانه دیدم در حدود ۸ سال قبل اینجا به عنوان یکی از مراکز نیروی قدس با جزئیاتش افشا شده است. ناخوداگاه یادجلسه ام با یکی از فرماندهان مطرح افتادم، وقتی می گفت شبکه رژیم صهیونیستی در سالیان اخیر حدود دهها عملیات موفق از ترور تا خرابکاری در ایران داشته است و بسیاری از آنها را نیز همچون فخریزاده از قبل اعلام کرده بود.
در این شرایط در امنیتی ترین روز کشور ، خاصترین مهمان جمع که پیشتر هدف حذف رژیم صهیونیستی اعلام شده بود در تهران حذف شد. این اتفاق یک شکست بزرگ امنیتی برای کشور به حساب میآید که اگر اتفاقات مهم پیشین سبب بازنگری های کلان می شد، امروز این آبرو ریزی به وقوع نمیپیوست.
سیستمی که اجرای امنیت را در چیدن یگان ویژه بر خیابان میبیند و در عوض مهمان امنیتی اش را یک راست میبرد در ساختمانی در یک پادگان لورفته و مهمانسرای نیروی قدس که اتفاقا در سفر قبلی اسماعیل هنیه هم محل اسکان همین جا بوده! چه باید گفت در حالی که حتی یک سرباز تازهکار آگاهی هم میداند که بهترین راه پیشگیری از سرقت عدم اطلاع سارق یا همان اصل مخفیکاری است و گرنه هر قفلی بالاخره شاه کلیدی دارد. وقتی هر جوجه نیرو امنیتی می داند هیچ اقدامی بدون شناسایی و اطمینان قبلی صورت نمی گیرد و روتین بودن احتمال ضربه به کیس را بسبار بالا می برد. وقتی هر کارشناس ساده ای می فهمد که ساختمان سوژه مورد حفاظتش نباید در رصد مستقیم هیچ سازه یا ارتفاع دیگری باشد چه برسد که ان سازه در رصد مستقیم یک محل عمومی باشد! وقتی هر بادیگارد تازه کاری اولین کاری که یادش می دهند این است که در دقیقه نود همه برنامه ها را عوض کن و دهها مورد دیگر که از بدیهیات آموزش های امنیتی، حفاظتی است و در این حادثه هیچکدام رعایت نشده است، درست مثل فاجعه از دست دادن رئیسی؛ آیا باید فقط متمرکز توان دشمن شد! . اگر این روند تلخ ادامه یابد کشور در حوزه امنیت به ناچار به قدرت های بزرگ (چین و روسیه) تکیه خواهد کرد واین به ضرر کشورمان است. چرا بعد از این همه حادثه تلخ هیچ انگیزه ای برای بازنگری در سیستم امنیتی ، سیاست گذازی ها و اولویت های آن و ... نمی شود؟!
اگر بعد از سرقت اسناد کشور جای مسخره بازی قالیشویی تورقوزآباد را راه نمی انداختیم؛ دیگر وضع امروزمان به اینجا نمی رسید. مطمئن باشید لشکر مخفی صهیونیستها همان افرادی هستند که با شانتاژ و ارزشی بازی جلوی نقد سیستم و بازسازی ان را می گیرند تا این حوادث تکرار شود...
💢محمد رحمانی
@antioligarchie
⭕️در حال پژوهش در خصوص پادگان سعدآباد یا امام علی بودم که در ابتدای انقلاب تاریخ ساز بوده که متعجبانه دیدم در حدود ۸ سال قبل اینجا به عنوان یکی از مراکز نیروی قدس با جزئیاتش افشا شده است. ناخوداگاه یادجلسه ام با یکی از فرماندهان مطرح افتادم، وقتی می گفت شبکه رژیم صهیونیستی در سالیان اخیر حدود دهها عملیات موفق از ترور تا خرابکاری در ایران داشته است و بسیاری از آنها را نیز همچون فخریزاده از قبل اعلام کرده بود.
در این شرایط در امنیتی ترین روز کشور ، خاصترین مهمان جمع که پیشتر هدف حذف رژیم صهیونیستی اعلام شده بود در تهران حذف شد. این اتفاق یک شکست بزرگ امنیتی برای کشور به حساب میآید که اگر اتفاقات مهم پیشین سبب بازنگری های کلان می شد، امروز این آبرو ریزی به وقوع نمیپیوست.
سیستمی که اجرای امنیت را در چیدن یگان ویژه بر خیابان میبیند و در عوض مهمان امنیتی اش را یک راست میبرد در ساختمانی در یک پادگان لورفته و مهمانسرای نیروی قدس که اتفاقا در سفر قبلی اسماعیل هنیه هم محل اسکان همین جا بوده! چه باید گفت در حالی که حتی یک سرباز تازهکار آگاهی هم میداند که بهترین راه پیشگیری از سرقت عدم اطلاع سارق یا همان اصل مخفیکاری است و گرنه هر قفلی بالاخره شاه کلیدی دارد. وقتی هر جوجه نیرو امنیتی می داند هیچ اقدامی بدون شناسایی و اطمینان قبلی صورت نمی گیرد و روتین بودن احتمال ضربه به کیس را بسبار بالا می برد. وقتی هر کارشناس ساده ای می فهمد که ساختمان سوژه مورد حفاظتش نباید در رصد مستقیم هیچ سازه یا ارتفاع دیگری باشد چه برسد که ان سازه در رصد مستقیم یک محل عمومی باشد! وقتی هر بادیگارد تازه کاری اولین کاری که یادش می دهند این است که در دقیقه نود همه برنامه ها را عوض کن و دهها مورد دیگر که از بدیهیات آموزش های امنیتی، حفاظتی است و در این حادثه هیچکدام رعایت نشده است، درست مثل فاجعه از دست دادن رئیسی؛ آیا باید فقط متمرکز توان دشمن شد! . اگر این روند تلخ ادامه یابد کشور در حوزه امنیت به ناچار به قدرت های بزرگ (چین و روسیه) تکیه خواهد کرد واین به ضرر کشورمان است. چرا بعد از این همه حادثه تلخ هیچ انگیزه ای برای بازنگری در سیستم امنیتی ، سیاست گذازی ها و اولویت های آن و ... نمی شود؟!
اگر بعد از سرقت اسناد کشور جای مسخره بازی قالیشویی تورقوزآباد را راه نمی انداختیم؛ دیگر وضع امروزمان به اینجا نمی رسید. مطمئن باشید لشکر مخفی صهیونیستها همان افرادی هستند که با شانتاژ و ارزشی بازی جلوی نقد سیستم و بازسازی ان را می گیرند تا این حوادث تکرار شود...
💢محمد رحمانی
@antioligarchie
#دیدگاه
⭕️ترامپ دیروز گفته: «ایرانیها عرب نیستند و میتوانند دوست و متحد خوبی برای آمریکا باشند و من به دنبال ایجاد رابطه خوب با ایران بودم اما بایدن تقلب کرد و نگذاشت و این بار اگر انتخاب شوم روابط با ایران را برقرار میکنم.» (نقل به مضمون)
نکته اینجاست ترامپ اصلا حرف جدیدی نزده و می دانید که بعد خروج ترامپ از برجام، در مطالب متعددی به صراحت نوشتم که ترامپ به دنبال عادیسازی روابط با ایران است و علت خروجش از برجام هم این بود که برجام را سند غیرعادیسازی روابط ایران با آمریکا و عامل حفظ وضعیت نه جنگ نه صلح میدانست و خروجش از برجام یک فرصت برای مذاکرات عادیسازی بود و اینکه تیم حسن روحانی و برجامیون مانع و دشمن اصلی عادیسازی روابط هستند زیرا آنها پیرو خط دولتهای اروپایی و دموکرات های آمریکایند.
... تنها راه خروج مردم ایران از زیر آوار ظلم و فریبی که زنجیره آن از حلقههای داخلی تا حلقههایی در آمریکا تشکیل شده، بازگشت ترامپ است و این موضوع هم اصلاحطلبان هم عرزشیها و هم براندازان را غافلگیر و نقرهداغ خواهد کرد.... تیم ترامپ به بازی کثیف نه صلح و نه جنگ و تخاصمات نمایشی و توافقات پشتپرده پایان خواهد داد و جمهوری اسلامی را از پایین تا بالا مجبور خواهد کرد بین صلح یا جنگ یکی را برگزیند.
کسانی که در داخل برای پیروزی کاملا هریس لهله میزنند همان مزدوران بیگانه و منتفعان وضع موجودند. آنها را از همین نشانه بشناسید.
💢کفش های آهنی
@antioligarchie
⭕️ترامپ دیروز گفته: «ایرانیها عرب نیستند و میتوانند دوست و متحد خوبی برای آمریکا باشند و من به دنبال ایجاد رابطه خوب با ایران بودم اما بایدن تقلب کرد و نگذاشت و این بار اگر انتخاب شوم روابط با ایران را برقرار میکنم.» (نقل به مضمون)
نکته اینجاست ترامپ اصلا حرف جدیدی نزده و می دانید که بعد خروج ترامپ از برجام، در مطالب متعددی به صراحت نوشتم که ترامپ به دنبال عادیسازی روابط با ایران است و علت خروجش از برجام هم این بود که برجام را سند غیرعادیسازی روابط ایران با آمریکا و عامل حفظ وضعیت نه جنگ نه صلح میدانست و خروجش از برجام یک فرصت برای مذاکرات عادیسازی بود و اینکه تیم حسن روحانی و برجامیون مانع و دشمن اصلی عادیسازی روابط هستند زیرا آنها پیرو خط دولتهای اروپایی و دموکرات های آمریکایند.
... تنها راه خروج مردم ایران از زیر آوار ظلم و فریبی که زنجیره آن از حلقههای داخلی تا حلقههایی در آمریکا تشکیل شده، بازگشت ترامپ است و این موضوع هم اصلاحطلبان هم عرزشیها و هم براندازان را غافلگیر و نقرهداغ خواهد کرد.... تیم ترامپ به بازی کثیف نه صلح و نه جنگ و تخاصمات نمایشی و توافقات پشتپرده پایان خواهد داد و جمهوری اسلامی را از پایین تا بالا مجبور خواهد کرد بین صلح یا جنگ یکی را برگزیند.
کسانی که در داخل برای پیروزی کاملا هریس لهله میزنند همان مزدوران بیگانه و منتفعان وضع موجودند. آنها را از همین نشانه بشناسید.
💢کفش های آهنی
@antioligarchie