#پروپاگاندای_امپریالیسم
🔻 #فیدل_کاسترو دهه 70 دو تا بچّه تمساح میده یه فضانورد روس اونم میبره باغ وحش مسکو؛ اونام میبینن نگهداری اینا سخته میدن سوئد.
بعد چند دهه یکی دست میکنه تو شیشه اینام گاز میگیرن، تیتر؟👇
«تمساح فیدل کاسترو مرد سوئدی را گاز گرفت»
t.co/uH1uslrGEr
🀄️SZaman
@antioligarchie
#حکایت_آشنا
🔻 #فیدل_کاسترو دهه 70 دو تا بچّه تمساح میده یه فضانورد روس اونم میبره باغ وحش مسکو؛ اونام میبینن نگهداری اینا سخته میدن سوئد.
بعد چند دهه یکی دست میکنه تو شیشه اینام گاز میگیرن، تیتر؟👇
«تمساح فیدل کاسترو مرد سوئدی را گاز گرفت»
t.co/uH1uslrGEr
🀄️SZaman
@antioligarchie
#حکایت_آشنا
BBC News فارسی
تمساح فیدل کاسترو مرد سوئدی را گاز گرفت
یکی از دو کروکودیلی که در دهه ۷۰ میلادی به فیدل کاسترو، رهبر فقید کوبا تعلق داشتند دست مردی سوئدی را که به داخل محل نگهداری آنها در اکواریومی در استکهلم فرو برده بود گاز گرفت به طوری که او برای مداوا راهی بیمارستان شد.
#یادداشت
⭕️حتی روسپیهای ما لیسانسهاند!
✍مهدی تدینی
🔻این جمله بیشتر به بندی از شعری آوانگارد میخورد تا اینکه جملۀ معروف یکی از معروفترین دولتمردان قرن بیستم باشد. این جمله یِ #کاسترو، رهبر کوباست: "فایدۀ انقلاب این است که حتی روسپیهای ما لیسانسهاند!" #کاسترو این را در ستایش حکومت و انقلابی که خود رهبرش بود گفت؛ آن هم در مستندی که میتواند بهترین تبلیغ برای یک دولتمرد سوسیالیست باشد! وقتی یکی از معروفترین کارگردانهای آمریکای کاپیتالیست به کوبا میرود، از گپوگفت خود با #کاسترو مستندی میسازد که به عنوان ساختۀ یکی از معروفترین کارگردانهای جهان در معتبرترین جشنوارۀ مستقل سینمایی [فستیوال ساندَنس] اکران میشود.
#الیور_استون، کارگردان آمریکایی که سه اُسکار در کارنامه دارد و بارها هم نامزد اسکار شده است، در ۲۰۰۳ به کوبا رفت، سه روز با «فرمانده» ــ فیدل کاسترو ــ گشت زد و صحبت کرد. دو فیلمبردار، دوربینبهدوش، این سه روز را ضبط کردند و این شد مبنای مستندی دربارۀ #فیدل با عنوان «فرمانده». #استون در فیلم مصاحبهکنندهای است که رابطۀ صمیمانهای با #کاسترو دارد و بیشتر به دو دوست قدیمی میمانند. #استون کجا و کوبا کجا؟
چندان از سینما نمیدانم، ولی این حد میفهمم که #استون از آن دست هنرمندان آمریکایی است که هیچگاه ترومای جنگ ویتنام در وجودشان التیام نیافت؛ کسانی که جهان را بر اساس جنگ ویتنام فهمیدند، همان جوانهای ازهمهجا بیخبری که از برکۀ اقیانوسگون اما در نهایت بستۀ آمریکا به مقصد ویتنام خارج شدند و در مواجهه با خون و باروت دنیای تخیلیشان ویران شد. #استون در جوانی چند ماهی به عنوان داوطلب به ویتنام رفت چون به حرف پدرش ایمان داشت که میگفت: :"جنگ ویتنام جنگ خوبیه چون کمونیستها آدمای شروریاند و باید در برابرشان بجنگیم". طبعاً چنین برداشت سادهانگارانهای خیلی زود ویران میشد و نتیجه چیزی شد که شخصیت هنری #اولیور_استون را ساخت! او همۀ عمرش به نابودی این توهم واکنش نشان داد. معروفترین فیلمهای ضدجنگ را ساخت [«جوخه»، «متولد چهارم ژوئیه» و «بهشت و زمین»]. توهم او ویران شده بود و باید از دنیای واقعی انتقام میگرفت، این ویژگی بسیاری از هنرمندانی است که چون در ابتدا درک عمیقی از جهان ندارند و دنیای خیالیشان نابود میشود، شروع میکنند به انتقامگیری جزماندیشانه از واقعیت. البته کوکائین، ماریجوآنا و روانگردانها همواره عصای دست #الیور_استون ماند تا شاید جایگزین توهمات ازدسترفته باشد. برای جنگیدن با واقعیت قدری توهم مصنوعی لازم است!
#الیور_استون در اوج شهرت میتوانست به رفیق #کاسترو سری بزند و فیلمی از او بسازد. انگار قهرمان زندگیاش را دیده بود؛ دربارۀ #کاسترو میگفت: :"او مرد بسیار مصممی است، بسیار اخلاقی است. خیلی نگران کشورش است. از این لحاظ آدم فداکاری است." آری؛ یک ورشکستۀ جنگ ویتنام میتواند یک دیکتاتور را مردی «بسیار اخلاقی و فداکار» ببیند، چون همچنان باید آروارهاش را بر گلوی توهمات جوانیاش بفشارد!
در این مستند تصویری خودمانی و آرمانی از کاسترو ترسیم میشود؛ بهترین روش برای پاره کردن آن تصویر دیوسازانهای که شاید در رسانههای آمریکا از او ترسیم میشود. اما آیا این هم مصداق افتادن از آن سوی بام نیست؟ آیا همۀ واقعیت و جهان را باید بر مبنای دهن کجی به رسانهها فهمید؟ آیا برای جنگیدن با دیوسازی باید به هر بهایی دیوزدایی کرد؟ #کاسترو در این مستند فرصت میباید مانند اخلاقمداری بزرگ با افتخار بگوید، ما در کوبا هیچگاه کسی را شکنجه نکردیم! مگر تحمیل کردن یک زندگی اجباری سوسیالیستی به میلیونها انسان برای یک عمر شکنجه نیست؟ دوران شکنجه با داغ و درفش که گذشته است!
و همینجا #کاسترو در ستایش نظام موفق خود میگوید: "حتی روسپیهای ما لیسانهاند". میخواهد بگوید سطح سواد در کوبا چنان بالا آمده که حتی روسپیان تحصیلات عالی دارند! اما این بیش از آنکه ستایش باشد، نشان میدهد حتی فرد تحصیلکرده هم بعید نیست کارش به روسپیگری رسد. این چه سیستمی است که فرد را لیسانسه میکند، اما مانع روسپیگریاش نمیتواند شود؟ اتفاقاً روسپیگری زمانی قابل توجیه است که بگوییم، روسپیان افرادی کمسواد، بیدانش و بیمهارتند! اگر کسی بگوید حتی معتادان ما دکتری دارند یا حتی معتادان ما پیشتر قهرمان ورزشی بودند، نشاندهندۀ این است که حتی دکتری گرفتن و قهرمانی نمیتواند فرد را از احتمال معتادشدن نجات دهد.
اصلاً فرض کنیم این جملۀ #کاسترو کنایی است و فقط لاف حکومتش را زده است. اما با این واقعیت که کوبا به ویژه در دهۀ ۱۹۹۰ یکی از مقاصد اصلی گردشگری جنسی بود ــ و همچنان کموبیش هست ــ چه باید کرد؟ چه شد که کوبا معروف شد به «تایلندِ کارائیب»، با آنکه روسپیگری همواره در کوبا ممنوع بوده است؟
@antioligarchie
⭕️حتی روسپیهای ما لیسانسهاند!
✍مهدی تدینی
🔻این جمله بیشتر به بندی از شعری آوانگارد میخورد تا اینکه جملۀ معروف یکی از معروفترین دولتمردان قرن بیستم باشد. این جمله یِ #کاسترو، رهبر کوباست: "فایدۀ انقلاب این است که حتی روسپیهای ما لیسانسهاند!" #کاسترو این را در ستایش حکومت و انقلابی که خود رهبرش بود گفت؛ آن هم در مستندی که میتواند بهترین تبلیغ برای یک دولتمرد سوسیالیست باشد! وقتی یکی از معروفترین کارگردانهای آمریکای کاپیتالیست به کوبا میرود، از گپوگفت خود با #کاسترو مستندی میسازد که به عنوان ساختۀ یکی از معروفترین کارگردانهای جهان در معتبرترین جشنوارۀ مستقل سینمایی [فستیوال ساندَنس] اکران میشود.
#الیور_استون، کارگردان آمریکایی که سه اُسکار در کارنامه دارد و بارها هم نامزد اسکار شده است، در ۲۰۰۳ به کوبا رفت، سه روز با «فرمانده» ــ فیدل کاسترو ــ گشت زد و صحبت کرد. دو فیلمبردار، دوربینبهدوش، این سه روز را ضبط کردند و این شد مبنای مستندی دربارۀ #فیدل با عنوان «فرمانده». #استون در فیلم مصاحبهکنندهای است که رابطۀ صمیمانهای با #کاسترو دارد و بیشتر به دو دوست قدیمی میمانند. #استون کجا و کوبا کجا؟
چندان از سینما نمیدانم، ولی این حد میفهمم که #استون از آن دست هنرمندان آمریکایی است که هیچگاه ترومای جنگ ویتنام در وجودشان التیام نیافت؛ کسانی که جهان را بر اساس جنگ ویتنام فهمیدند، همان جوانهای ازهمهجا بیخبری که از برکۀ اقیانوسگون اما در نهایت بستۀ آمریکا به مقصد ویتنام خارج شدند و در مواجهه با خون و باروت دنیای تخیلیشان ویران شد. #استون در جوانی چند ماهی به عنوان داوطلب به ویتنام رفت چون به حرف پدرش ایمان داشت که میگفت: :"جنگ ویتنام جنگ خوبیه چون کمونیستها آدمای شروریاند و باید در برابرشان بجنگیم". طبعاً چنین برداشت سادهانگارانهای خیلی زود ویران میشد و نتیجه چیزی شد که شخصیت هنری #اولیور_استون را ساخت! او همۀ عمرش به نابودی این توهم واکنش نشان داد. معروفترین فیلمهای ضدجنگ را ساخت [«جوخه»، «متولد چهارم ژوئیه» و «بهشت و زمین»]. توهم او ویران شده بود و باید از دنیای واقعی انتقام میگرفت، این ویژگی بسیاری از هنرمندانی است که چون در ابتدا درک عمیقی از جهان ندارند و دنیای خیالیشان نابود میشود، شروع میکنند به انتقامگیری جزماندیشانه از واقعیت. البته کوکائین، ماریجوآنا و روانگردانها همواره عصای دست #الیور_استون ماند تا شاید جایگزین توهمات ازدسترفته باشد. برای جنگیدن با واقعیت قدری توهم مصنوعی لازم است!
#الیور_استون در اوج شهرت میتوانست به رفیق #کاسترو سری بزند و فیلمی از او بسازد. انگار قهرمان زندگیاش را دیده بود؛ دربارۀ #کاسترو میگفت: :"او مرد بسیار مصممی است، بسیار اخلاقی است. خیلی نگران کشورش است. از این لحاظ آدم فداکاری است." آری؛ یک ورشکستۀ جنگ ویتنام میتواند یک دیکتاتور را مردی «بسیار اخلاقی و فداکار» ببیند، چون همچنان باید آروارهاش را بر گلوی توهمات جوانیاش بفشارد!
در این مستند تصویری خودمانی و آرمانی از کاسترو ترسیم میشود؛ بهترین روش برای پاره کردن آن تصویر دیوسازانهای که شاید در رسانههای آمریکا از او ترسیم میشود. اما آیا این هم مصداق افتادن از آن سوی بام نیست؟ آیا همۀ واقعیت و جهان را باید بر مبنای دهن کجی به رسانهها فهمید؟ آیا برای جنگیدن با دیوسازی باید به هر بهایی دیوزدایی کرد؟ #کاسترو در این مستند فرصت میباید مانند اخلاقمداری بزرگ با افتخار بگوید، ما در کوبا هیچگاه کسی را شکنجه نکردیم! مگر تحمیل کردن یک زندگی اجباری سوسیالیستی به میلیونها انسان برای یک عمر شکنجه نیست؟ دوران شکنجه با داغ و درفش که گذشته است!
و همینجا #کاسترو در ستایش نظام موفق خود میگوید: "حتی روسپیهای ما لیسانهاند". میخواهد بگوید سطح سواد در کوبا چنان بالا آمده که حتی روسپیان تحصیلات عالی دارند! اما این بیش از آنکه ستایش باشد، نشان میدهد حتی فرد تحصیلکرده هم بعید نیست کارش به روسپیگری رسد. این چه سیستمی است که فرد را لیسانسه میکند، اما مانع روسپیگریاش نمیتواند شود؟ اتفاقاً روسپیگری زمانی قابل توجیه است که بگوییم، روسپیان افرادی کمسواد، بیدانش و بیمهارتند! اگر کسی بگوید حتی معتادان ما دکتری دارند یا حتی معتادان ما پیشتر قهرمان ورزشی بودند، نشاندهندۀ این است که حتی دکتری گرفتن و قهرمانی نمیتواند فرد را از احتمال معتادشدن نجات دهد.
اصلاً فرض کنیم این جملۀ #کاسترو کنایی است و فقط لاف حکومتش را زده است. اما با این واقعیت که کوبا به ویژه در دهۀ ۱۹۹۰ یکی از مقاصد اصلی گردشگری جنسی بود ــ و همچنان کموبیش هست ــ چه باید کرد؟ چه شد که کوبا معروف شد به «تایلندِ کارائیب»، با آنکه روسپیگری همواره در کوبا ممنوع بوده است؟
@antioligarchie
#یادداشت
⭕️چه گوارا؛ از 'چریک شهادتطلب تا جلاد بیرحم
خاویر آرزواگا کشیش باسک که به محکومینِ اعدام آرامش میداد و خود در آن دوران شاهد دهها اعدام بوده است به تازگی گفت:
"در محیطی که برای کمتر از سیصد نفر ساخته شده بود بیش از هشتصد نفر جا داده شده بودند.
دادگاه انقلاب از شبه نظامیان تشکیل شده بود و #چهگوارا خود بر ریاست دادگاه تجدید نظر نشسته بود، اما هیچگاه حکمی را رد یا متوقف نکرد.
من خود شاهد ۵۵ اعدام بودم و در ماه مه آنجا را ترک کردم که کماکان اعدامها شدت بیشتری گرفته بود.
یک آمریکایی به نام" هرمن مارکس" که ظاهرا یک زندانی سابقهدار بود مسوول اعدامها بود. ما او را "قصاب” صدا میکردیم چون از دادن فرمان آتش لذت میبرد. من بارها از طرف زندانیان برای درخواست رحم و دلسوزی پیش #چهگوارا رفتم.
خصوصا بخاطر پرونده" آریل لیما" تلاش زیادی کردم چون پسر بچه ای بیش نبود. اما #چهگوارا کوتاه نیامد. حتی پیش #فیدل نیز رفتم اما او هم توجهی نکرد. چنان دچار شوک روحی شده بودم که در اواخر ماه مه ۱۹۵۹ توسط کلیسا دستور ترک منطقه کاسا بلانکا که زندان لاکابانا در آن قرار داشت به من ابلاغ شد. برای درمان به مکزیک رفتم. روزی که لاکابانا را ترک میکردم #چهگوارا به من گفت که من و او هر دو در این مدت سعی کرده بودیم دیگری را به سمت خود بکشیم ولی هیچکدام موفق نشده بودیم. آخرین کلمات او این بود: "وقتی نقابها فرو بیفتد، ما دشمن هم خواهیم بود.”
#والیسوسا که در دادگاه نظامی زندان مشغول به کار بوده به من گفت که از ژانویه تا ژوئن ۱۹۵۹ (که #چهگوارا مسوول زندان بود) چهارصد نفر اعدام شدند.
چند نفر در لاکابانا کشته شدند؟ پدرو "کورزو" و "آرماندو لاگو" حدس میزنند که حدود دویست نفر اعدام شده اند.
گفته شد #چهگوارا شخصا دوهزار نفر را اعدام کرد و یا بر اعدامشان نظارت داشت.
💢ساقی نامه
پانوشت کانال : بیشتر بخوانید👇
https://b2n.ir/e08716
@antioligarchie
⭕️چه گوارا؛ از 'چریک شهادتطلب تا جلاد بیرحم
خاویر آرزواگا کشیش باسک که به محکومینِ اعدام آرامش میداد و خود در آن دوران شاهد دهها اعدام بوده است به تازگی گفت:
"در محیطی که برای کمتر از سیصد نفر ساخته شده بود بیش از هشتصد نفر جا داده شده بودند.
دادگاه انقلاب از شبه نظامیان تشکیل شده بود و #چهگوارا خود بر ریاست دادگاه تجدید نظر نشسته بود، اما هیچگاه حکمی را رد یا متوقف نکرد.
من خود شاهد ۵۵ اعدام بودم و در ماه مه آنجا را ترک کردم که کماکان اعدامها شدت بیشتری گرفته بود.
یک آمریکایی به نام" هرمن مارکس" که ظاهرا یک زندانی سابقهدار بود مسوول اعدامها بود. ما او را "قصاب” صدا میکردیم چون از دادن فرمان آتش لذت میبرد. من بارها از طرف زندانیان برای درخواست رحم و دلسوزی پیش #چهگوارا رفتم.
خصوصا بخاطر پرونده" آریل لیما" تلاش زیادی کردم چون پسر بچه ای بیش نبود. اما #چهگوارا کوتاه نیامد. حتی پیش #فیدل نیز رفتم اما او هم توجهی نکرد. چنان دچار شوک روحی شده بودم که در اواخر ماه مه ۱۹۵۹ توسط کلیسا دستور ترک منطقه کاسا بلانکا که زندان لاکابانا در آن قرار داشت به من ابلاغ شد. برای درمان به مکزیک رفتم. روزی که لاکابانا را ترک میکردم #چهگوارا به من گفت که من و او هر دو در این مدت سعی کرده بودیم دیگری را به سمت خود بکشیم ولی هیچکدام موفق نشده بودیم. آخرین کلمات او این بود: "وقتی نقابها فرو بیفتد، ما دشمن هم خواهیم بود.”
#والیسوسا که در دادگاه نظامی زندان مشغول به کار بوده به من گفت که از ژانویه تا ژوئن ۱۹۵۹ (که #چهگوارا مسوول زندان بود) چهارصد نفر اعدام شدند.
چند نفر در لاکابانا کشته شدند؟ پدرو "کورزو" و "آرماندو لاگو" حدس میزنند که حدود دویست نفر اعدام شده اند.
گفته شد #چهگوارا شخصا دوهزار نفر را اعدام کرد و یا بر اعدامشان نظارت داشت.
💢ساقی نامه
پانوشت کانال : بیشتر بخوانید👇
https://b2n.ir/e08716
@antioligarchie