#ممنوع_المنبر
🔻یکی از خاطره انگیزترین روضه‌ها، روضه‌ایست که آشیخ محمدرضا زائری خواند. اربعین نود و یک، همان سالی که گروه چله شکل گرفت. یکی از شب‌های اقامتمان در نجف رفتیم مسجد کوفه. مینی‌بوسی که کرایه کرده بودیم کمی دورتر از مسجد ایستاد و ما برای رسیدن به مسجد کوفه باید از زمین خاکی غیرهمواری رد می‌شدیم. رفتیم و بعد از نماز و زیارتی برگشتیم حالا دیگر آن بیابان خلوت شده بود و تاریک‌تر. شیخ همه را جمع کرد و در بیابان تاریک روضه‌ی آوارگی اهل بیت سیدالشهدا را در شام عاشورا خواند. حال عجیبی بود آن شب.
حالا این شیخِ دلسوخته‌ی خوش ذوق در آستانه‌ی محرم ممنوع المنبر شده است. مبادا که اسب آقایان را یابو خطاب کند و به تریج قبایشان بربخورد. نظام جمهوری اسلامی در چهل سالگیش که باید صبورتر و عاقل‌تر باشد انگار ترقی معکوس کرده و از بالا به پایین می‌ترقد. اقتصاد و سیاست و فرهنگ به هم پاشیده و دیگر این چهل ساله‌ی عبوس حوصله‌ی خودش را هم ندارد. با شیخ زائریِ معتقد و منتقد که این است بیچاره آنها که مخالفند. خب این‌کارها را که پهلوی‌ها هم می‌کردند. برای آخوندها خط و نشان می‌کشیدند که روی منبر با شخص اول مملکت کاری نداشته باشید. خط قرمزی هم اگر بود شخص اول مملکت بود نه این که نظام جور هر تازه به دوران رسیده‌ی دغل‌بازی را بکشد.
قدیم‌ها روی دیواری نزدیک خانه‌مان به نقل از امام خمینی نوشته بود؛ من هم اگر پایم را کج گذاشتم گوشزد کنید.
و منِ سادهِ دل فکر می‌کردم به امام خمینی هم می‌شود گوشزد کرد. حواسمان باشد که گوشزد یک‌جور عتاب هم در خودش دارد. و حالا انگار به مدیرکل مستراح‌های عمومی یالغوز تپه هم نمی‌شود گفت چرا آفتابه‌ات آب ندارد. و دردناک اینکه هیچ آفتابه‌ای هم آب ندارد.
کاش امسال محرم جمع شویم یک مسجدی، هیاتی، خانه‌ای، جایی و همراه با حضرت حجت الاسلام و المسلمسن دکتر محمد رضا زائری برای غربت سیدالشهدا گریه کنیم
💢alirezaaleyamin
@antioligarchie
🔻یکی از خاطره انگیزترین روضه‌ها، روضه‌ایست که آشیخ محمدرضا زائری خواند. اربعین نود و یک، همان سالی که گروه چله شکل گرفت. یکی از شب‌های اقامتمان در نجف رفتیم مسجد کوفه. مینی‌بوسی که کرایه کرده بودیم کمی دورتر از مسجد ایستاد و ما برای رسیدن به مسجد کوفه باید از زمین خاکی غیرهمواری رد می‌شدیم. رفتیم و بعد از نماز و زیارتی برگشتیم حالا دیگر آن بیابان خلوت شده بود و تاریک‌تر. شیخ همه را جمع کرد و در بیابان تاریک روضه‌ی آوارگی اهل بیت سیدالشهدا را در شام عاشورا خواند. حال عجیبی بود آن شب.
حالا این شیخِ دلسوخته‌ی خوش ذوق در آستانه‌ی محرم ممنوع المنبر شده است. مبادا که اسب آقایان را یابو خطاب کند و به تریج قبایشان بربخورد. نظام جمهوری اسلامی در چهل سالگیش که باید صبورتر و عاقل‌تر باشد انگار ترقی معکوس کرده و از بالا به پایین می‌ترقد. اقتصاد و سیاست و فرهنگ به هم پاشیده و دیگر این چهل ساله‌ی عبوس حوصله‌ی خودش را هم ندارد. با شیخ زائریِ معتقد و منتقد که این است بیچاره آنها که مخالفند. خب این‌کارها را که پهلوی‌ها هم می‌کردند. برای آخوندها خط و نشان می‌کشیدند که روی منبر با شخص اول مملکت کاری نداشته باشید. خط قرمزی هم اگر بود شخص اول مملکت بود نه این که نظام جور هر تازه به دوران رسیده‌ی دغل‌بازی را بکشد.
قدیم‌ها روی دیواری نزدیک خانه‌مان به نقل از امام خمینی نوشته بود؛ من هم اگر پایم را کج گذاشتم گوشزد کنید.
و منِ سادهِ دل فکر می‌کردم به امام خمینی هم می‌شود گوشزد کرد. حواسمان باشد که گوشزد یک‌جور عتاب هم در خودش دارد. و حالا انگار به مدیرکل مستراح‌های عمومی یالغوز تپه هم نمی‌شود گفت چرا آفتابه‌ات آب ندارد. و دردناک اینکه هیچ آفتابه‌ای هم آب ندارد.
کاش امسال محرم جمع شویم یک مسجدی، هیاتی، خانه‌ای، جایی و همراه با حضرت حجت الاسلام و المسلمسن دکتر محمد رضا زائری برای غربت سیدالشهدا گریه کنیم
💢alirezaaleyamin
@antioligarchie