#داستان_طنز
#بیداری
حماسه ابوالفتح خان!
ابوالفتح خان، خان نبود، دزد بود. آفتابه دزدی میکرد. میرفت و از خانه های مردم آفتابه ها و دمپایی ها را از دم دستشویی ها جمع میکرد و میبرد. آن زمانها دستشویی ها اکثرا توی حیاط خانه ها بود و آفتابه دزدی سر راست ترین و راحت ترین دزدی بود. حتی صاحب مال هم اگر سر میرسید معمولا به صرافت تعقیب دزد و پس گرفتن مالش نمیافتاد و معمولا فحشی حواله دزد میکرد و ماجرا تمام میشد.
هرچه بود ابوالفتح خان که آن زمان به «ابوالفتح آفتابه دزد» معروف بود و هنوز «خان» نشده بود، روزگارش را با آفتابه دزدی و سرقت دمپایی توالت میگذراند. یک روز موقع یکی از سرقتهایش صاحبخانه سر رسید و ابوالفتح که هول شده بود، در داخل مستراح پایش لیز خورد و سرش به سنگ توالت برخورد کرد و همانجا راهی سفر آخرت شد.
بعد از مرگ او فرزندانش برای او مجلس ختم ترتیب دادند و کسی را به عنوان ذاکر آوردند تا از خوبیهای پدرشان یاد کند... منتهی چون مرحوم هیچ خوبی نداشت و همه ی شهر هم او را به آفتابه دزدی میشناختند، فرزندان مرحوم پولی اضافه بر نرخ معمول به ذاکر دادند که بگوید ابوالفتح آفتابه هایی را که از در مستراح مردم بر میداشت خرج ایتام میکرد. ذاکر هم چنین کرد اما ملت بلند بلند خندیدند که این فلان فلان شده بچه یتیم گیر میآورد رحم نمی کرد و این حرفها را جایی بزنید که کسی این پست فطرت را نشناسد.
خلاصه هرچه ذاکر میگفت، ملت که احساس میکردند به شعورشان توهین شده است، با خنده و تمسخر و سخنان زشت برخورد میکردند، جوری که در نهایت ذاکر قهر کرد و رفت و مردم هم چای و خرما نخورده و «تف به گور ابوالفتح» گویان متفرق شدند.
سالگرد مرحوم ابوالفتح باز فرزندان مرحوم به ذاکر دیگری پول دادند و خواستند کمتر روی آفتابه دزدی مانور دهد و بیشتر فوکوس کند روی بخش کمک به ایتام... ذاکر هم مقدمه ای چید مبنی بر اینکه گاهی هدف وسیله را توجیه میکند و بعد اشاره مختصری کرد به آفتابه دزدی های مرحوم و بلافاصله رفت و فوکوس کرد روی بخش کمک به ایتام... باز صدای همهمه و پچ پچ در سالن بلند شد و عده ای بر سبیل اعتراض و تمسخر چیزی گفتند، ولی خب یک سال از فوت ابوالفتح گذشته بود و دیگر زیاد کسی به آفتابه های از دست داده اش فکر نمیکرد و اعتراضها به شدت سال پیش نبود. در این میان بعضی هم فکر میکردند از کجا معلوم واقعا ابوالفتح آفتابه دزد، پول دزدی را گاهی صرف کمک به ایتام نمیکرده...؟ باری این بار به جز چند نفری که بلند شدند و ناسزاگویان مجلس را ترک کردند، بقیه نشستند و گوش دادند و چای و خرمایی خوردند و فاتحه ای نثار روح ابوالفتح آفتابه دزد کردند.
سال بعد و سالهای بعد هر سال در مراسم ختم ابوالفتح، ذاکر از بخش آفتابه دزدی مرحوم سانسور میکرد و به بخش کمک به ایتام میفزود.
سال چهارم یا پنجم بود که دیگر لقب آفتابه دزد از پسوند اسم مرحوم به کلی افتاد و او را مرحوم ابوالفتح خالی خطابش میکردند.
هشتمین سالگرد او بود که ذاکری در حین ذکر گفتن، سهوا لقب «خان» را به انتهای نام مرحوم اضافه کرد که البته همانجا عده ای که ابوالفتح را میشناختند تذکر دادند که ابوالفتح، خان نبود و شغل آزاد داشته است.
در دوازدهمین سالگرد بود که در اعلامیه مراسم ترحیم لقب «خان» به اسم ابوالفتح اضافه شد و چون کسی توجهی نکرد، دیگر این اسم بر سر زبان ها افتاد...
سال پانزدهم در مراسم ترحیم او جوانی بلند شد و با گریه به حضار گفت که وقتی که کودکی یتیم بوده ابوالفتح خان شبانه برایش غذا و لباس میآورده و حاضران در مسجد به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و گریستند.
بیست سال بعد از فوت ابوالفتح خان در مراسم سالگرد او که دیگر مراسم ترحیم نبود و به نوعی مراسم بزرگداشت ابوالفتح خان شمرده میشد، اولین بار صحبت از «حماسه ابوالفتح خان» شد... گویا کسی مدعی شده بود که مرگ ابوالفتح خان بر اثر شکستگی پیشانی بوده که بر اثر شیرجه زدن در رودخانه برای نجات جان دخترکی یتیم که در حال غرق شدن بوده است حادث شده است.
در سیاُمین سالروز بزرگداشت حماسه ابوالفتح خان و مرگ شهادت گونه اش گفته شد که عده ای او را به خواب دیده اند که با اولیا مانوس بود .
در پنجاهمین سالروز حماسه ی آن بزرگوار، اسم میدان اصلی شهر به میدان ابوالفتح خان تغییر پیدا کرد و از همان سال بود که در سالروز حماسه او،هرسال عزاداری می کنند.
تو زندگیتون چند ابوالفتح خان
میشناسین؟؟؟
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
#بیداری
حماسه ابوالفتح خان!
ابوالفتح خان، خان نبود، دزد بود. آفتابه دزدی میکرد. میرفت و از خانه های مردم آفتابه ها و دمپایی ها را از دم دستشویی ها جمع میکرد و میبرد. آن زمانها دستشویی ها اکثرا توی حیاط خانه ها بود و آفتابه دزدی سر راست ترین و راحت ترین دزدی بود. حتی صاحب مال هم اگر سر میرسید معمولا به صرافت تعقیب دزد و پس گرفتن مالش نمیافتاد و معمولا فحشی حواله دزد میکرد و ماجرا تمام میشد.
هرچه بود ابوالفتح خان که آن زمان به «ابوالفتح آفتابه دزد» معروف بود و هنوز «خان» نشده بود، روزگارش را با آفتابه دزدی و سرقت دمپایی توالت میگذراند. یک روز موقع یکی از سرقتهایش صاحبخانه سر رسید و ابوالفتح که هول شده بود، در داخل مستراح پایش لیز خورد و سرش به سنگ توالت برخورد کرد و همانجا راهی سفر آخرت شد.
بعد از مرگ او فرزندانش برای او مجلس ختم ترتیب دادند و کسی را به عنوان ذاکر آوردند تا از خوبیهای پدرشان یاد کند... منتهی چون مرحوم هیچ خوبی نداشت و همه ی شهر هم او را به آفتابه دزدی میشناختند، فرزندان مرحوم پولی اضافه بر نرخ معمول به ذاکر دادند که بگوید ابوالفتح آفتابه هایی را که از در مستراح مردم بر میداشت خرج ایتام میکرد. ذاکر هم چنین کرد اما ملت بلند بلند خندیدند که این فلان فلان شده بچه یتیم گیر میآورد رحم نمی کرد و این حرفها را جایی بزنید که کسی این پست فطرت را نشناسد.
خلاصه هرچه ذاکر میگفت، ملت که احساس میکردند به شعورشان توهین شده است، با خنده و تمسخر و سخنان زشت برخورد میکردند، جوری که در نهایت ذاکر قهر کرد و رفت و مردم هم چای و خرما نخورده و «تف به گور ابوالفتح» گویان متفرق شدند.
سالگرد مرحوم ابوالفتح باز فرزندان مرحوم به ذاکر دیگری پول دادند و خواستند کمتر روی آفتابه دزدی مانور دهد و بیشتر فوکوس کند روی بخش کمک به ایتام... ذاکر هم مقدمه ای چید مبنی بر اینکه گاهی هدف وسیله را توجیه میکند و بعد اشاره مختصری کرد به آفتابه دزدی های مرحوم و بلافاصله رفت و فوکوس کرد روی بخش کمک به ایتام... باز صدای همهمه و پچ پچ در سالن بلند شد و عده ای بر سبیل اعتراض و تمسخر چیزی گفتند، ولی خب یک سال از فوت ابوالفتح گذشته بود و دیگر زیاد کسی به آفتابه های از دست داده اش فکر نمیکرد و اعتراضها به شدت سال پیش نبود. در این میان بعضی هم فکر میکردند از کجا معلوم واقعا ابوالفتح آفتابه دزد، پول دزدی را گاهی صرف کمک به ایتام نمیکرده...؟ باری این بار به جز چند نفری که بلند شدند و ناسزاگویان مجلس را ترک کردند، بقیه نشستند و گوش دادند و چای و خرمایی خوردند و فاتحه ای نثار روح ابوالفتح آفتابه دزد کردند.
سال بعد و سالهای بعد هر سال در مراسم ختم ابوالفتح، ذاکر از بخش آفتابه دزدی مرحوم سانسور میکرد و به بخش کمک به ایتام میفزود.
سال چهارم یا پنجم بود که دیگر لقب آفتابه دزد از پسوند اسم مرحوم به کلی افتاد و او را مرحوم ابوالفتح خالی خطابش میکردند.
هشتمین سالگرد او بود که ذاکری در حین ذکر گفتن، سهوا لقب «خان» را به انتهای نام مرحوم اضافه کرد که البته همانجا عده ای که ابوالفتح را میشناختند تذکر دادند که ابوالفتح، خان نبود و شغل آزاد داشته است.
در دوازدهمین سالگرد بود که در اعلامیه مراسم ترحیم لقب «خان» به اسم ابوالفتح اضافه شد و چون کسی توجهی نکرد، دیگر این اسم بر سر زبان ها افتاد...
سال پانزدهم در مراسم ترحیم او جوانی بلند شد و با گریه به حضار گفت که وقتی که کودکی یتیم بوده ابوالفتح خان شبانه برایش غذا و لباس میآورده و حاضران در مسجد به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و گریستند.
بیست سال بعد از فوت ابوالفتح خان در مراسم سالگرد او که دیگر مراسم ترحیم نبود و به نوعی مراسم بزرگداشت ابوالفتح خان شمرده میشد، اولین بار صحبت از «حماسه ابوالفتح خان» شد... گویا کسی مدعی شده بود که مرگ ابوالفتح خان بر اثر شکستگی پیشانی بوده که بر اثر شیرجه زدن در رودخانه برای نجات جان دخترکی یتیم که در حال غرق شدن بوده است حادث شده است.
در سیاُمین سالروز بزرگداشت حماسه ابوالفتح خان و مرگ شهادت گونه اش گفته شد که عده ای او را به خواب دیده اند که با اولیا مانوس بود .
در پنجاهمین سالروز حماسه ی آن بزرگوار، اسم میدان اصلی شهر به میدان ابوالفتح خان تغییر پیدا کرد و از همان سال بود که در سالروز حماسه او،هرسال عزاداری می کنند.
تو زندگیتون چند ابوالفتح خان
میشناسین؟؟؟
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
🔹 همینایی که الان طلبکارن که چرا نمیذارید زن ها برن ورزشگاه! چند سال پیش:
🔹رییس جمهور رو مسخره می کردن و می گفتن :فکرکرده منجی بشریته که گفته زن ها هم برن ورزشگاه؟
@antioligarchie
🔹رییس جمهور رو مسخره می کردن و می گفتن :فکرکرده منجی بشریته که گفته زن ها هم برن ورزشگاه؟
@antioligarchie
🔹رئیس جمهوراحمدی نژاد در سال 85 دستور ورود زنان به ورزشگاه ها را صادر کرد .
🔹موافق: کوچک زاده نماینده یِ اصولگرا
🔹مخالف: روزنامه اصلاح طلبِ آفتاب یزد
@antioligarchie
🔹موافق: کوچک زاده نماینده یِ اصولگرا
🔹مخالف: روزنامه اصلاح طلبِ آفتاب یزد
@antioligarchie
سومین مطلبی که برای شما مخاطبان عزیز به اشتراک گذاشته میشود بازخوانی عزل و ابقای وزیر اطلاعات و خانهنشینی احمدینژاد با موضوع #به_طرف_منزل_آقای_رئیسجمهور میباشد.
مطالب در چند بخش ارائه میشود!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
مطالب در چند بخش ارائه میشود!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
#انحراف_احمدی_نژاد
#به_طرف_منزل_آقای_رئیسجمهور
#قسمت_پنجم👇
#روایتهایی_از_احمدینژاد_در_ایام_خانهنشینی
🔹در این دو سه ماه علاوه بر تحلیلهایی که پیرامون فتنهی جدید و هدف قرار گرفتن ولایت فقیه از سوی رئیس جمهور و اطرافیانش بیان میشد، برخی شخصیتهای سیاسی نقل قولهایی هم از احمدینژاد درباره خانهنشینیاش داشتند.
🔹مرتضی آقاتهرانی (نماینده مجلس نهم و دهم، عضو جبهه پایداری و استاد اخلاق هیئت دولت) در سخنانی که اسفند۹۰ منتشر شد گفت:
«همینهایی که میگویند ایشان برای آقا شرط گذاشته، جلسهای که بین حضرت آقا و ایشان خصوصی است و حتی بچههای دفتر ایشان هم نیستند، این گزارش را چه کسی برای شما آورد؟ از کجا خبر دارید؟ غیب میدانید؟»
🔹وی با اشاره به ناراحتی شدید احمدینژاد از نسبت ضدولایتفقیه شنیدن از قول رئیس جمهور دربارهی دیدارش با رهبری در ایام خانهنشینی چنین گفت: «من صحبتی کردم، برداشتن وزیر از اختیارات من هست یا نیست، نمایندگان حق دخالت ندارند. یا درست یا غلط برمیدارم یا میگذارم. حضرت آقا باید نظر بدهند و باید عنایت شود. آقا هم یا موافقت میکنند یا مخالفت، از این دو حالت که بیرون نیست، اگر موافقت کردند که هیچ، اگر مخالفت کردند من چه وظیفهای دارم؟ من صریحا به حضرت آقا گفتم، اگر ببینم نظر شما است که باشد ولی من نمیتوانم با او کار کنم، آیا حق انتقاد و گفتن دارم؟ گفتند: بله حتی به [حق انتقاد به] من هم داری. گفتم: حق دارم اگر نتوانستم حتی استعفا بدهم؟ گفتند: اگر خواستید. خب یک زمانی به من دادند که تا آن زمان فکر کنم، یا استعفا بدهم یا میپذیرم، یا نمیپذیرم، آقا هر چه تدبیر کرد، این ضد ولایت فقیه است؟»
#روایتهای_ضدانقلابپسند و #پایکوبی_دشمنان
🔹غلامرضا مصباحی مقدم در مصاحبهای گفت که احمدینژاد در مدت خانهنشینیاش با برخی افراد گفتوگوهایی داشته و طی آن گفته است که «من الان ۳۵ میلیون رای دارم.» پیشتر علیرضا زاکانی در یادداشتی در هفتهنامهی خود (پنجره) این موضوع را طرح کرده بود.
🔹آیتالله عبدالنبی نمازی (نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان) نیز علنا این مطلب را تکرار کرد و نکتهی دیگر را هم بر آن افزود: «در جلسه ای گفته بوده است که شش میلیون از آراء من به خاطر حمایت آقا کم شده است.»
🔹دفتر ریاست جمهوری سخنان آیتالله #نمازی را #تکذیب_کرد. اما این روایت بیسند به طور گسترده در رسانههای غربی و ضدانقلاب مانند بیبیسی، العربیه، کلمه و… بازنشر شد و ضدانقلاب و غرب بهترین استفاده را در جهت القای «حاکمیت دوگانه» از آن برد. برای مثال بیبیسی در تحلیل مفصل با عنوان «نگاهی دیگر: تاریکخانه استبداد» به قلم ضدانقلاب خارجنشین، اکبر گنجی با اشاره به ماجرای خانهنشینی و نقلقولهای حاشیهی آن مانند قضیهی رأی ۳۵ میلیونی، نوشت: «حکومت ولایت فقیه و روحانیت چه جاذبه ای دارد؟ مردم می بینند که ولی فقیه و روحانیت طرفدار او وقتی می خواستند احمدی نژاد را بالا کشند، او را نظر کرده امام زمان قلمداد میکردند و اینک که میخواهند او را پائین کشند، جنگیر و رمال به شمار میآورند.»
🔹همچنین ابوالحسن بنیصدر، که عملکرد احمدینژاد را مکررا به او تشبیه میکردند و از این رهگذر برای او تریبونی به وجود آوردند در گفتوگویی با بیبیسی فارسی (۲خرداد۹۰) گفت:
«دعوای آقای احمدی نژاد و آقای خامنه ای، اعلان ورشکست ولایت فقیه است… سی سال پیش تقابل میان حاکمیت مردم بوده و ولایت فقیه، حالا این تقابل یک بن بستی را بیان می کند.»
🔹و این همان نتیجهی تلخی بود که رهبری برای اختلافافکنی و بزرگنمایی مسأله خانهنشینی پیشبینی کرده بود و شخصیتهای سیاسی و رسانهای را از آن منع کرده بود؛ منعی که به بهانه حمایت از ولایت فقیه زیرپا گذاشته شد.
#اصولگراشناسی
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
#به_طرف_منزل_آقای_رئیسجمهور
#قسمت_پنجم👇
#روایتهایی_از_احمدینژاد_در_ایام_خانهنشینی
🔹در این دو سه ماه علاوه بر تحلیلهایی که پیرامون فتنهی جدید و هدف قرار گرفتن ولایت فقیه از سوی رئیس جمهور و اطرافیانش بیان میشد، برخی شخصیتهای سیاسی نقل قولهایی هم از احمدینژاد درباره خانهنشینیاش داشتند.
🔹مرتضی آقاتهرانی (نماینده مجلس نهم و دهم، عضو جبهه پایداری و استاد اخلاق هیئت دولت) در سخنانی که اسفند۹۰ منتشر شد گفت:
«همینهایی که میگویند ایشان برای آقا شرط گذاشته، جلسهای که بین حضرت آقا و ایشان خصوصی است و حتی بچههای دفتر ایشان هم نیستند، این گزارش را چه کسی برای شما آورد؟ از کجا خبر دارید؟ غیب میدانید؟»
🔹وی با اشاره به ناراحتی شدید احمدینژاد از نسبت ضدولایتفقیه شنیدن از قول رئیس جمهور دربارهی دیدارش با رهبری در ایام خانهنشینی چنین گفت: «من صحبتی کردم، برداشتن وزیر از اختیارات من هست یا نیست، نمایندگان حق دخالت ندارند. یا درست یا غلط برمیدارم یا میگذارم. حضرت آقا باید نظر بدهند و باید عنایت شود. آقا هم یا موافقت میکنند یا مخالفت، از این دو حالت که بیرون نیست، اگر موافقت کردند که هیچ، اگر مخالفت کردند من چه وظیفهای دارم؟ من صریحا به حضرت آقا گفتم، اگر ببینم نظر شما است که باشد ولی من نمیتوانم با او کار کنم، آیا حق انتقاد و گفتن دارم؟ گفتند: بله حتی به [حق انتقاد به] من هم داری. گفتم: حق دارم اگر نتوانستم حتی استعفا بدهم؟ گفتند: اگر خواستید. خب یک زمانی به من دادند که تا آن زمان فکر کنم، یا استعفا بدهم یا میپذیرم، یا نمیپذیرم، آقا هر چه تدبیر کرد، این ضد ولایت فقیه است؟»
#روایتهای_ضدانقلابپسند و #پایکوبی_دشمنان
🔹غلامرضا مصباحی مقدم در مصاحبهای گفت که احمدینژاد در مدت خانهنشینیاش با برخی افراد گفتوگوهایی داشته و طی آن گفته است که «من الان ۳۵ میلیون رای دارم.» پیشتر علیرضا زاکانی در یادداشتی در هفتهنامهی خود (پنجره) این موضوع را طرح کرده بود.
🔹آیتالله عبدالنبی نمازی (نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان) نیز علنا این مطلب را تکرار کرد و نکتهی دیگر را هم بر آن افزود: «در جلسه ای گفته بوده است که شش میلیون از آراء من به خاطر حمایت آقا کم شده است.»
🔹دفتر ریاست جمهوری سخنان آیتالله #نمازی را #تکذیب_کرد. اما این روایت بیسند به طور گسترده در رسانههای غربی و ضدانقلاب مانند بیبیسی، العربیه، کلمه و… بازنشر شد و ضدانقلاب و غرب بهترین استفاده را در جهت القای «حاکمیت دوگانه» از آن برد. برای مثال بیبیسی در تحلیل مفصل با عنوان «نگاهی دیگر: تاریکخانه استبداد» به قلم ضدانقلاب خارجنشین، اکبر گنجی با اشاره به ماجرای خانهنشینی و نقلقولهای حاشیهی آن مانند قضیهی رأی ۳۵ میلیونی، نوشت: «حکومت ولایت فقیه و روحانیت چه جاذبه ای دارد؟ مردم می بینند که ولی فقیه و روحانیت طرفدار او وقتی می خواستند احمدی نژاد را بالا کشند، او را نظر کرده امام زمان قلمداد میکردند و اینک که میخواهند او را پائین کشند، جنگیر و رمال به شمار میآورند.»
🔹همچنین ابوالحسن بنیصدر، که عملکرد احمدینژاد را مکررا به او تشبیه میکردند و از این رهگذر برای او تریبونی به وجود آوردند در گفتوگویی با بیبیسی فارسی (۲خرداد۹۰) گفت:
«دعوای آقای احمدی نژاد و آقای خامنه ای، اعلان ورشکست ولایت فقیه است… سی سال پیش تقابل میان حاکمیت مردم بوده و ولایت فقیه، حالا این تقابل یک بن بستی را بیان می کند.»
🔹و این همان نتیجهی تلخی بود که رهبری برای اختلافافکنی و بزرگنمایی مسأله خانهنشینی پیشبینی کرده بود و شخصیتهای سیاسی و رسانهای را از آن منع کرده بود؛ منعی که به بهانه حمایت از ولایت فقیه زیرپا گذاشته شد.
#اصولگراشناسی
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
#راز_سکوت_این_روزها
🔹الگوی بعضی ها در ایران ٬ روزي رهبر جنايتکاران ميانماربود.
#فتنه_گر
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔹الگوی بعضی ها در ایران ٬ روزي رهبر جنايتکاران ميانماربود.
#فتنه_گر
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#فواید_پاچه_خواری
🔹وقتی عیسی کلانتری "پروفسور" و فرزانه و...خوانده شد ❗️کاندیدای شکست خورده ٬ معاون شد.😳
پ.ن. #ژن_خوب نداریم #پاچه_خواری کهبلدیم 🤣
#لیست_امید_مرند
@antioligarchie
🔹وقتی عیسی کلانتری "پروفسور" و فرزانه و...خوانده شد ❗️کاندیدای شکست خورده ٬ معاون شد.😳
پ.ن. #ژن_خوب نداریم #پاچه_خواری کهبلدیم 🤣
#لیست_امید_مرند
@antioligarchie
#خبر_تلخ
🔹بندر شرفخانه ٬ دریاچه ارومیه بطور کامل خشک شد.😞
#وعده_ها_ی_دروغ
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔹بندر شرفخانه ٬ دریاچه ارومیه بطور کامل خشک شد.😞
#وعده_ها_ی_دروغ
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#صالحی:
🔹اگر آمریکا برجام را نقض کند ما به برجام پایبند خواهیم بود!
🔹گزارش ۲۰:۳۰ از ماجرای صحبتهای جنجالی رئیس سازمان انرژی اتمی!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔹اگر آمریکا برجام را نقض کند ما به برجام پایبند خواهیم بود!
🔹گزارش ۲۰:۳۰ از ماجرای صحبتهای جنجالی رئیس سازمان انرژی اتمی!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#آیت_اله_طالقانی
🔹جوانهای مسلمان در آفتاب تابستان با زبان روزه در روستاها کار میکنند، آنوقت تو نشستهای فقط شعار میدهی؟ ۵۸/۶/۳
#روشنفکر_غرب_زده
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔹جوانهای مسلمان در آفتاب تابستان با زبان روزه در روستاها کار میکنند، آنوقت تو نشستهای فقط شعار میدهی؟ ۵۸/۶/۳
#روشنفکر_غرب_زده
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#تفاوت_نگاه
🔹ایران:شاهی تنپرور 😉بیعرضه 🙃 عامل از دست رفتن بخش عظیمی از خاک ایران😡
🔹اروپا:خوشتیپترین چهره موزه لوور پاریس😳
#فتحعلی_شاه_قاجار
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔹ایران:شاهی تنپرور 😉بیعرضه 🙃 عامل از دست رفتن بخش عظیمی از خاک ایران😡
🔹اروپا:خوشتیپترین چهره موزه لوور پاریس😳
#فتحعلی_شاه_قاجار
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔹اولین روز مدرسه وارث تاج و تخت بریتانیا 😳😳
پ.ن. من حرفی ندارم.🙃🙄
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
پ.ن. من حرفی ندارم.🙃🙄
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#کولبر
🔹در حکایت آورده اند که شاعری پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت امیر دستور داد تا جامه از او برکنند و از دِه به در کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بر دارد و سگان را دفع کند، در زمین یخ گرفته بود، عاجز شد و گفت : این چه حرامزاده مردمانند ، سگ را گشاده اند و سنگ را بسته !!
داستان کولبران و پولبران ما نیز چنین است، کولبرانِ زحمت کش را به هزار دلیل واهی محکوم می کنند اما پولبران را که خاور خاور از مملکت پول می برند و در بانک های اجنبی می اندوزند آزاد و رها می گذارند.!!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
🔹در حکایت آورده اند که شاعری پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت امیر دستور داد تا جامه از او برکنند و از دِه به در کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بر دارد و سگان را دفع کند، در زمین یخ گرفته بود، عاجز شد و گفت : این چه حرامزاده مردمانند ، سگ را گشاده اند و سنگ را بسته !!
داستان کولبران و پولبران ما نیز چنین است، کولبرانِ زحمت کش را به هزار دلیل واهی محکوم می کنند اما پولبران را که خاور خاور از مملکت پول می برند و در بانک های اجنبی می اندوزند آزاد و رها می گذارند.!!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
سومین مطلبی که برای شما مخاطبان عزیز به اشتراک گذاشته میشود بازخوانی عزل و ابقای وزیر اطلاعات و خانهنشینی احمدینژاد با موضوع #به_طرف_منزل_آقای_رئیسجمهور میباشد.
مطالب در چند بخش ارائه میشود!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
مطالب در چند بخش ارائه میشود!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
#انحراف_احمدی_نژاد
#به_طرف_منزل_آقای_رئیسجمهور
#قسمت_ششم👇
#رهبری_چه_گفت؟ #سیاستمداران_چه_کردند؟
🔹سخنان رهبری در سوم و چهارم اردیبهشتماه پیرامون این ماجرا چند نکتهی مهم در بر داشت:
شکاف در جمهوری اسلامی، حاکمیت دوگانه و گوش نکردن حرف رهبری توسط رئیس جمهور تحلیلی نادرست و بیپایه است و حاصل القائات دشمنان است. دولت مشغول تلاش و فعالیت است و به این علت مردم و رهبری طرفدار دولت اند. دخالت رهبری در موضوع عزل وزیر اطلاعات برای جلوگیری از فوت شدن مصلحتی بزرگ بوده است. موضوع عزل و ابقای وزیر اطلاعات مسألهی مهم و ریشهای نیست.
🔹رسانهها و شخصیتهای سیاسی کشور با بزرگنمایی این مسأله به آشفتگی کمک نکنند .رهبری خود اجازهی انحراف در حرکت به سوی آرمانها را نخواهند داد .رفتار رسانههای داخلی در این موضوع اختلافانگیز و خلاف مصلحت بوده است.
🔹برخلاف این موارد، منتقدین اصولگرای دولت، به گونهای دیگر عمل کردند. اظهارات برخی از شاخصترین این شخصیتها را در ادامه میخوانید.
🔹آیتالله محمدتقی #مصباح یزدی در دو ماه پس از ماجرای خانهنشینی، طی بیش از شانزده سخنرانی، اینگونه تفسیر کردند که دلیل سرپیچی از دستورات رهبری، ادعای دستور گرفتن « #جریان_انحرافی» از امام زمان است.
🔹ایشان که عضو مجلس خبرگان، مدیر مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی و از اندیشمندان فلسفه اسلامی و فقه سیاسی هستند، در این ایام با اشاره به عجیب بودن رفتارهای احمدینژاد، از سحر شدن وی به دست مشایی سخن گفت.
این مطلب در رسانههای خارجی بازتاب پیدا کرد.
🔹خطر ظهور «علیمحمد باب» جدیدی به پشتوانهی دولت از دیگر سخنان ایشان است و این توضیح که ادعای ارتباط با امام زمان و دستور گرفتن از وی، دلیل و بهانهی عدم اطاعت «این شیاطین» از ولی فقیه زمان و تضعیف وی است.
🔹آیتالله #مصباح_یزدی از قدرت گرفتن مجدد «فراماسونری» و «فتنهی عمیقتر»ی که در پیش است گفت که «دیگر جایی برای اسلام و ولایت فقیه و ارزشهای اسلام نخواهد گذاشت.» و معتقد است که «ابلیس با تجربه چندین هزار ساله به کمک اینها آمده است.»
🔹حجتالاسلام و المسلمین مهدی طائب نیز که مدرس حوزه علمیه و عضو قرارگاه عمار است و همچنین برادر رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران نیز هست دو ماه پس از خانهنشینی گفت که احمدینژاد خود را «دولت ظهور» میداند، و به همین علت از دستور رهبری سرپیچی کرد و بعد از ابقای مصلحی استعفا نداد.
🔹علیرضا زاکانی، رئیس سابق سازمان بسیج دانشجویی و دبیر جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، ماه بعد از ماجرای عزل وزیر اطلاعات، این ماجرا را ناشی از قصد «جریان انحرافی» برای در دست گرفتن وزارت اطلاعات دانست تا نظارتی بر «فعالیتهای مشکوک و مفسدهآمیز» آنها نباشد و «پروندههای سنگین» اعضای خود را از وزارت اطلاعات خارج کند.
🔹وی که مدیرمسئول هفتهنامه پنجره و سایت خبریتحلیل جهاننیوز نیز هست این ماجرا را «گردنهای خطرناک و سخت» معرفی کرد.
🔹حسین شریعتمداری، مدیر مؤسسه کیهان، ماجرای عزل و ابقای وزیر اطلاعات را «آژیر خطری که از ورود دزد خبر میدهد» تفسیر کرد و با انتقاد از تأخیر در پذیرش ابقای مصلحی، پرسید: «به ولی فقیه اعتقاد ندارید یا به امام زمان(عج) و یا خدای نخواسته به هیچکدام؟!»
🔹حجتالاسلام حمید رسایی، نماینده مجلس، عضو شاخص جبهه پایداری و مدیرمسئول هفتهنامه ۹دی نیز در همان ایام، خانهنشینی را «کودتا»ی مشایی علیه احمدینژاد دانست و گفت که احتمالا وی احمدینژاد را ترور میکند.
🔹همانطور که از نمونههای بالا برمیآید، تحلیلها و خبرهای شخصیتها و رسانههای داخلی از زمان خانه نشینی تا دو ماه بعد، محورهای زیر را پیگیری میکرد که در تقابل کامل با بیانات رهبری بود:رئیس جمهور با تحریک مشایی حرف رهبر را گوش نکرده است و قصد مقابله با رهبری را دارد. رئیسجمهور خانهنشین شده است و به مسائل مملکت و مشکلات مردم بیتوجهی میکند. دخالت رهبری در موضوع عزل مصلحی مسألهای بسیار مهم و ریشهایست که از خطرات جریان انحرافی خبر میدهد.
🔹رهبری به طور تلویحی وجود جریان انحرافی را تأیید کرده و گفته که جلوی آن را میگیرد. جریان انحرافی مدعیاست که از امام زمان دستور میگیرد و از ولیفقیه اطاعت نمیکند. این جریان ولایت فقیه را هدف گرفته است. فتنهای سهمگینتر از فتنه ۸۸ در راه است که به دست جریان انحرافی به پا میشود. همانطور که بنیصدر در برابر امام سرکشی کرد و برکنار شد، احمدینژاد هم در برابر رهبری سرکشی میکند. حمایت رهبری از احمدینژاد مانند حمایتهای اولیه امام از بنیصدر است.
#اصولگرا_شناسی
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
#به_طرف_منزل_آقای_رئیسجمهور
#قسمت_ششم👇
#رهبری_چه_گفت؟ #سیاستمداران_چه_کردند؟
🔹سخنان رهبری در سوم و چهارم اردیبهشتماه پیرامون این ماجرا چند نکتهی مهم در بر داشت:
شکاف در جمهوری اسلامی، حاکمیت دوگانه و گوش نکردن حرف رهبری توسط رئیس جمهور تحلیلی نادرست و بیپایه است و حاصل القائات دشمنان است. دولت مشغول تلاش و فعالیت است و به این علت مردم و رهبری طرفدار دولت اند. دخالت رهبری در موضوع عزل وزیر اطلاعات برای جلوگیری از فوت شدن مصلحتی بزرگ بوده است. موضوع عزل و ابقای وزیر اطلاعات مسألهی مهم و ریشهای نیست.
🔹رسانهها و شخصیتهای سیاسی کشور با بزرگنمایی این مسأله به آشفتگی کمک نکنند .رهبری خود اجازهی انحراف در حرکت به سوی آرمانها را نخواهند داد .رفتار رسانههای داخلی در این موضوع اختلافانگیز و خلاف مصلحت بوده است.
🔹برخلاف این موارد، منتقدین اصولگرای دولت، به گونهای دیگر عمل کردند. اظهارات برخی از شاخصترین این شخصیتها را در ادامه میخوانید.
🔹آیتالله محمدتقی #مصباح یزدی در دو ماه پس از ماجرای خانهنشینی، طی بیش از شانزده سخنرانی، اینگونه تفسیر کردند که دلیل سرپیچی از دستورات رهبری، ادعای دستور گرفتن « #جریان_انحرافی» از امام زمان است.
🔹ایشان که عضو مجلس خبرگان، مدیر مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی و از اندیشمندان فلسفه اسلامی و فقه سیاسی هستند، در این ایام با اشاره به عجیب بودن رفتارهای احمدینژاد، از سحر شدن وی به دست مشایی سخن گفت.
این مطلب در رسانههای خارجی بازتاب پیدا کرد.
🔹خطر ظهور «علیمحمد باب» جدیدی به پشتوانهی دولت از دیگر سخنان ایشان است و این توضیح که ادعای ارتباط با امام زمان و دستور گرفتن از وی، دلیل و بهانهی عدم اطاعت «این شیاطین» از ولی فقیه زمان و تضعیف وی است.
🔹آیتالله #مصباح_یزدی از قدرت گرفتن مجدد «فراماسونری» و «فتنهی عمیقتر»ی که در پیش است گفت که «دیگر جایی برای اسلام و ولایت فقیه و ارزشهای اسلام نخواهد گذاشت.» و معتقد است که «ابلیس با تجربه چندین هزار ساله به کمک اینها آمده است.»
🔹حجتالاسلام و المسلمین مهدی طائب نیز که مدرس حوزه علمیه و عضو قرارگاه عمار است و همچنین برادر رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران نیز هست دو ماه پس از خانهنشینی گفت که احمدینژاد خود را «دولت ظهور» میداند، و به همین علت از دستور رهبری سرپیچی کرد و بعد از ابقای مصلحی استعفا نداد.
🔹علیرضا زاکانی، رئیس سابق سازمان بسیج دانشجویی و دبیر جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، ماه بعد از ماجرای عزل وزیر اطلاعات، این ماجرا را ناشی از قصد «جریان انحرافی» برای در دست گرفتن وزارت اطلاعات دانست تا نظارتی بر «فعالیتهای مشکوک و مفسدهآمیز» آنها نباشد و «پروندههای سنگین» اعضای خود را از وزارت اطلاعات خارج کند.
🔹وی که مدیرمسئول هفتهنامه پنجره و سایت خبریتحلیل جهاننیوز نیز هست این ماجرا را «گردنهای خطرناک و سخت» معرفی کرد.
🔹حسین شریعتمداری، مدیر مؤسسه کیهان، ماجرای عزل و ابقای وزیر اطلاعات را «آژیر خطری که از ورود دزد خبر میدهد» تفسیر کرد و با انتقاد از تأخیر در پذیرش ابقای مصلحی، پرسید: «به ولی فقیه اعتقاد ندارید یا به امام زمان(عج) و یا خدای نخواسته به هیچکدام؟!»
🔹حجتالاسلام حمید رسایی، نماینده مجلس، عضو شاخص جبهه پایداری و مدیرمسئول هفتهنامه ۹دی نیز در همان ایام، خانهنشینی را «کودتا»ی مشایی علیه احمدینژاد دانست و گفت که احتمالا وی احمدینژاد را ترور میکند.
🔹همانطور که از نمونههای بالا برمیآید، تحلیلها و خبرهای شخصیتها و رسانههای داخلی از زمان خانه نشینی تا دو ماه بعد، محورهای زیر را پیگیری میکرد که در تقابل کامل با بیانات رهبری بود:رئیس جمهور با تحریک مشایی حرف رهبر را گوش نکرده است و قصد مقابله با رهبری را دارد. رئیسجمهور خانهنشین شده است و به مسائل مملکت و مشکلات مردم بیتوجهی میکند. دخالت رهبری در موضوع عزل مصلحی مسألهای بسیار مهم و ریشهایست که از خطرات جریان انحرافی خبر میدهد.
🔹رهبری به طور تلویحی وجود جریان انحرافی را تأیید کرده و گفته که جلوی آن را میگیرد. جریان انحرافی مدعیاست که از امام زمان دستور میگیرد و از ولیفقیه اطاعت نمیکند. این جریان ولایت فقیه را هدف گرفته است. فتنهای سهمگینتر از فتنه ۸۸ در راه است که به دست جریان انحرافی به پا میشود. همانطور که بنیصدر در برابر امام سرکشی کرد و برکنار شد، احمدینژاد هم در برابر رهبری سرکشی میکند. حمایت رهبری از احمدینژاد مانند حمایتهای اولیه امام از بنیصدر است.
#اصولگرا_شناسی
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
#داستان_شاهنامه
قسمت پانزدهم
داستان زال و رودابه ( ادامه داستان زال)
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
قسمت پانزدهم
داستان زال و رودابه ( ادامه داستان زال)
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#داستان_شاهنامه
قسمت پانزدهم
🔹داستان زال و رودابه( ۲)
زال گفت : منوچهر اگر این داستان را بداند ناراحت خواهد شد . پدرم سام نیز خشمگین میشود ولی من دیگر از جانم گذشتهام و از تو دست نمیکشم و از خدا میخواهم دل سام و شاه را نرم نماید و ما آشکارا همسر یکدیگر شویم . و چنین بود تا سپیدهدم که زمان جدایی فرارسید و آنها با چشمانی اشکبار از هم جدا شدند . صبح روز بعد زال بزرگان و موبدان را فراخواند و بعد از مدح یزدان گفت : جهان از جفتها پدید آمد و جز خداوند که همتایی ندارد همه نیازمند شریکند . من نیز در غم عشق دختر مهراب میسوزم. اگر منوچهر این سخن بشنود از من ناخرسند میشود . شما موبدان چه چارهای میدانید ؟ موبدان سکوت کردند چون میدانستند که ضحاک نیای مهراب است و شاه از او دلخوشی ندارد . زال خروشید که میدانم در دل مرا سرزنش میکنید اما آخر چه کنم؟ موبدان گفتند : نامهای به سام بنویس و از او کمک بخواه تا شاید نامهای به شاه بنویسد . شاه از رای سام سر نمیپیچد. پس زال نامهای به پدرش نوشت و راز دل با او در میان نهاد . سام پس از خواندن نامه ناراحت شد و موبدان را فراخواند و خواست تا طالع آنها را ببیند. ستاره شناسان با خوشحالی نزد سام آمدند و گفتند : مژده باد که این دو جفت خوبی هستند و از این دو دلیری چون پیل ژیان به وجود میآید که او کمر به مردی و رادی میبندد و زمین را از لوث وجود بدکاران پاک میکند و از او بیشتر از همه به توران بد میرسد و به سلاح و رای ایران کار میکند و در روم و هند و ایران نام او را بر نگین مینویسند. سام شاد شد و به ستاره شناسان زر و سیم زیادی داد. بعد پیک زال را فراخواند و گفت: این آرزوی درستی نبود ولی چون قول دادهام آرزوهایت را برآورم پس زیر قولم نمیزنم . تو فعلاً این راز را پوشیده دار تا من به ایران رفته و با شهریار صحبت کنم. از آنسو بین زال و رودابه زنی پیام ردوبدل میکرد . زال پیام سام را برای رودابه فرستاد. رودابه خوشحال شد و خلعت و سربند و انگشتری برای زال فرستاد. درراه سیندخت مادر رودابه زن را دید و به او گفت : هر زمان تو را میبینم که داخل حجره میشوی و میروی دلم به تو بدگمان میشود . زن ترسید و گفت : من جامه و زیورآلات میفروشم و پیش رودابه رفتم و تاج زرنگاری به او دادم و او گفت قیمتش را فردا خواهم داد . سیندخت لباسهایی را که او برای زال میبرد دید و بدگمانتر شد و خشمگین بر او شورید و او را به خاک و خون کشید . سپس دخترش را فراخواند و گفت : اگر رازی هست به من بگو . این زن برای چه نزد تو میآید ؟ این مرد کیست که سربند و خلعت و انگشتری برایش میفرستی؟ رودابه شرمگین و گریان شد و گفت : مهر زال مرا به آتش افکند و من در عشق او میسوزم و بدون او خواهم مرد . این زن هم پیامآور ما بود و پیام آورده بود که سام هم با ازدواج ما موافقت کرده است . سیندخت ساکت شد و زال را برای رودابه پسندید ولی گفت : شاه ایران خشمگین میشود چون نمیخواهد از نژاد ضحاک کسی روی زمین باشد .سیندخت از ناراحتی آرمیده بود . مهراب او را پژمرده دید پس سؤال کرد چه شده که پژمرده شدی ؟ سیندخت ماجرا را تعریف کرد و مهراب خشمگین شد و گفت : الآن میروم و رودابه را میکشم .سیندخت مانع شد ولی مهراب گفت : اگر شاه یا سام بفهمند لشکر میکشند و ما را هلاک میکنند . سیندخت به او فهماند که سام از موضوع آگاه است . مهراب به سیندخت گفت رودابه را نزد من آور . سیندخت قول گرفت که بلایی سرش نیاورد و او نیز پذیرفت . رودابه آمد و مهراب گفت :مگر مغزت از عقل تهی شده است؟ آیا ممکن است اهریمن با پری جفت شود ؟ رودابه وقتی این سخن را شنید دلش خون شد و رنگ از رویش پرید. در آنسو منوچهرشاه از موضوع باخبر شد و با بزرگان گفت : فریدون ضحاک را کشت . اگر از دختر مهراب و پسر سام فرزندی پدید آید شهر ایران را به آشوب میکشد و دوباره تاجوتخت به ضحاکیان میرسد. پس نظر بزرگان را پرسید و آنها گفتند : تو از ما داناتری . کاری کن که عاقلانهتر است . پس منوچهر به نوذر گفت : نزد سام برو و بگو چرا از کارزار برگشتی ؟ و او را نزد من بیاور . نوذر چنین نمود و سام به بارگاه منوچهر رفت و گفت : شرح ماجرا این است که: وقتی به سگسار رسیدم دیوان نر در شهر نعره میزدند و نزد ما آمدند . در بین سپاهیان من ترس افتاد پس گرز سیصد منی را برداشته و در هر حمله صد تن به خاک انداختم. نبیره سلم کرکوی که از طرف مادر از نژاد ضحاک است مانند گرگ زخمخورده جلو آمد . من گرز را برداشتم و به مبارزه رفتم . کرکوی صدای مرا شنید و قصد جنگ با من را کرد . میخواست مرا با کمند به دام آورد که کمان کیانی گرفتم و بهسوی او تیر زدم و فکر کردم کارش تمام است اما چنین نشد و او تیغ هندی به دست بهسوی من آمد.
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
قسمت پانزدهم
🔹داستان زال و رودابه( ۲)
زال گفت : منوچهر اگر این داستان را بداند ناراحت خواهد شد . پدرم سام نیز خشمگین میشود ولی من دیگر از جانم گذشتهام و از تو دست نمیکشم و از خدا میخواهم دل سام و شاه را نرم نماید و ما آشکارا همسر یکدیگر شویم . و چنین بود تا سپیدهدم که زمان جدایی فرارسید و آنها با چشمانی اشکبار از هم جدا شدند . صبح روز بعد زال بزرگان و موبدان را فراخواند و بعد از مدح یزدان گفت : جهان از جفتها پدید آمد و جز خداوند که همتایی ندارد همه نیازمند شریکند . من نیز در غم عشق دختر مهراب میسوزم. اگر منوچهر این سخن بشنود از من ناخرسند میشود . شما موبدان چه چارهای میدانید ؟ موبدان سکوت کردند چون میدانستند که ضحاک نیای مهراب است و شاه از او دلخوشی ندارد . زال خروشید که میدانم در دل مرا سرزنش میکنید اما آخر چه کنم؟ موبدان گفتند : نامهای به سام بنویس و از او کمک بخواه تا شاید نامهای به شاه بنویسد . شاه از رای سام سر نمیپیچد. پس زال نامهای به پدرش نوشت و راز دل با او در میان نهاد . سام پس از خواندن نامه ناراحت شد و موبدان را فراخواند و خواست تا طالع آنها را ببیند. ستاره شناسان با خوشحالی نزد سام آمدند و گفتند : مژده باد که این دو جفت خوبی هستند و از این دو دلیری چون پیل ژیان به وجود میآید که او کمر به مردی و رادی میبندد و زمین را از لوث وجود بدکاران پاک میکند و از او بیشتر از همه به توران بد میرسد و به سلاح و رای ایران کار میکند و در روم و هند و ایران نام او را بر نگین مینویسند. سام شاد شد و به ستاره شناسان زر و سیم زیادی داد. بعد پیک زال را فراخواند و گفت: این آرزوی درستی نبود ولی چون قول دادهام آرزوهایت را برآورم پس زیر قولم نمیزنم . تو فعلاً این راز را پوشیده دار تا من به ایران رفته و با شهریار صحبت کنم. از آنسو بین زال و رودابه زنی پیام ردوبدل میکرد . زال پیام سام را برای رودابه فرستاد. رودابه خوشحال شد و خلعت و سربند و انگشتری برای زال فرستاد. درراه سیندخت مادر رودابه زن را دید و به او گفت : هر زمان تو را میبینم که داخل حجره میشوی و میروی دلم به تو بدگمان میشود . زن ترسید و گفت : من جامه و زیورآلات میفروشم و پیش رودابه رفتم و تاج زرنگاری به او دادم و او گفت قیمتش را فردا خواهم داد . سیندخت لباسهایی را که او برای زال میبرد دید و بدگمانتر شد و خشمگین بر او شورید و او را به خاک و خون کشید . سپس دخترش را فراخواند و گفت : اگر رازی هست به من بگو . این زن برای چه نزد تو میآید ؟ این مرد کیست که سربند و خلعت و انگشتری برایش میفرستی؟ رودابه شرمگین و گریان شد و گفت : مهر زال مرا به آتش افکند و من در عشق او میسوزم و بدون او خواهم مرد . این زن هم پیامآور ما بود و پیام آورده بود که سام هم با ازدواج ما موافقت کرده است . سیندخت ساکت شد و زال را برای رودابه پسندید ولی گفت : شاه ایران خشمگین میشود چون نمیخواهد از نژاد ضحاک کسی روی زمین باشد .سیندخت از ناراحتی آرمیده بود . مهراب او را پژمرده دید پس سؤال کرد چه شده که پژمرده شدی ؟ سیندخت ماجرا را تعریف کرد و مهراب خشمگین شد و گفت : الآن میروم و رودابه را میکشم .سیندخت مانع شد ولی مهراب گفت : اگر شاه یا سام بفهمند لشکر میکشند و ما را هلاک میکنند . سیندخت به او فهماند که سام از موضوع آگاه است . مهراب به سیندخت گفت رودابه را نزد من آور . سیندخت قول گرفت که بلایی سرش نیاورد و او نیز پذیرفت . رودابه آمد و مهراب گفت :مگر مغزت از عقل تهی شده است؟ آیا ممکن است اهریمن با پری جفت شود ؟ رودابه وقتی این سخن را شنید دلش خون شد و رنگ از رویش پرید. در آنسو منوچهرشاه از موضوع باخبر شد و با بزرگان گفت : فریدون ضحاک را کشت . اگر از دختر مهراب و پسر سام فرزندی پدید آید شهر ایران را به آشوب میکشد و دوباره تاجوتخت به ضحاکیان میرسد. پس نظر بزرگان را پرسید و آنها گفتند : تو از ما داناتری . کاری کن که عاقلانهتر است . پس منوچهر به نوذر گفت : نزد سام برو و بگو چرا از کارزار برگشتی ؟ و او را نزد من بیاور . نوذر چنین نمود و سام به بارگاه منوچهر رفت و گفت : شرح ماجرا این است که: وقتی به سگسار رسیدم دیوان نر در شهر نعره میزدند و نزد ما آمدند . در بین سپاهیان من ترس افتاد پس گرز سیصد منی را برداشته و در هر حمله صد تن به خاک انداختم. نبیره سلم کرکوی که از طرف مادر از نژاد ضحاک است مانند گرگ زخمخورده جلو آمد . من گرز را برداشتم و به مبارزه رفتم . کرکوی صدای مرا شنید و قصد جنگ با من را کرد . میخواست مرا با کمند به دام آورد که کمان کیانی گرفتم و بهسوی او تیر زدم و فکر کردم کارش تمام است اما چنین نشد و او تیغ هندی به دست بهسوی من آمد.
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEOL5PA81hI9ioK_EA
یکی که رییس دفترش جاسوس بود🙄 اون یکی رو هم که برای حفظ آبرو از وزارتش استعفا دادند.....😏
#قحط_الرجال
#علی_برکت_الله
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
#قحط_الرجال
#علی_برکت_الله
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
#تفاوت_از_زمین_تا_آسمان
#تاج زاده:
🔹حداد عادل ادعای تقلب کرد ٬بدون رای به مجلس رفت و به صندلی ریاست آن تکیه زد .کروبی ادعای تقلب کرد ٬ از ریاست مجلس به #حصر_ابد محکوم شد.
پ.ن. کاری به حداد عادل نداریم ولی کروبی که :
۸۲ رییس مجلس بود و۸۹ حصر شد .
🙄 یه پنج سالی فاصله بوده ! داداش! جوری دروغ بگو باور کنیم 🙃
#فتنه_گر
#مصداق_جعل_تاریخ
#اعلام_شورش_سال_۸۹
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
#تاج زاده:
🔹حداد عادل ادعای تقلب کرد ٬بدون رای به مجلس رفت و به صندلی ریاست آن تکیه زد .کروبی ادعای تقلب کرد ٬ از ریاست مجلس به #حصر_ابد محکوم شد.
پ.ن. کاری به حداد عادل نداریم ولی کروبی که :
۸۲ رییس مجلس بود و۸۹ حصر شد .
🙄 یه پنج سالی فاصله بوده ! داداش! جوری دروغ بگو باور کنیم 🙃
#فتنه_گر
#مصداق_جعل_تاریخ
#اعلام_شورش_سال_۸۹
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇