👈کنایه تند #باهنر به #احمدینژاد:
🔴 من اگر جای این آقا بودم با یک صدم این تشر رهبری، آرزو میکردم اصلا زنده نباشم .
#اصحاب_فتنه
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔴 من اگر جای این آقا بودم با یک صدم این تشر رهبری، آرزو میکردم اصلا زنده نباشم .
#اصحاب_فتنه
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
Forwarded from اتچ بات
❌"به نام بیداری اسلامی به کام عبور از طرح ترافیک"
✍ #رضا_رئوف
🔻چند روزی است که یک پرده جدید از استفاده شخصی آقای مقدم فر، مدیرعامل خبرگزاری بیداری اسلامی (تسنیم) از بیت المال رونمایی شده است و برای دختر و برادر و داماد و همسر و برادر همسرش به اسم بیداری اسلامی طرح ترافیک گرفته است.
یادم افتاد سال 90 اختلافات آقای نقدی بعنوان رئیس سازمان بسیج مستضعفین با مدیریت خبرگزاری فارس زیاد شد. سید نظام الدین موسوی را از روزنامه جوان به فارس آوردند و با مدیرعامل قبلی یعنی آقای مقدم فر و تیم شان خداحافظی کردند.
آن روزها اوج قضایای بیداری اسلامی بود. بیداری اسلامی درست است برای مردم کشورهای منطقه نانی نپخت ولی اینجا برای خیلی از آقایان، دکان و دستگاه و بودجه های آنچنانی و ساختمان ها تراشید.
آنهایی که از فارس رفته بودند بهشان بر خورده بود. می خواستند با پول بیت المال یک دکان جدید راه بیندازند. چون سپاه یک خبرگزاری سیاسی داشت نمی توانستند فرمانده ها را برای یک کار موازی و تکراری جهت گرفتن ساختمان و بودجه های آنچنانی توجیه کنند.
به اسم یک خبرگزاری برای بیداری اسلامی بودجه ها و ساختمان ها را گرفتند. الآن هرکس یک دور در صفحات خبرگزاری تسنیم بزند از همه بهتر می تواند قضاوت کند معنای بیداری اسلامی مد نظر آقایان چه بود. نطفه خبرگزاری با دروغ و خیانت به بیت المال شکل گرفت.
یک پرده دیگر از فرصت شناسی آقای مقدم فر زمانی بود که رهبری به جوانان غربی نامه نوشت. دوباره بودجه گرفتن و ساختمان گرفتن ها شروع شد. اینبار به اسم "ستاد ترویج و تبلیغ نامه رهبری به جوانان غربی" دکان راه انداختند.
بماند که بعدها چه گزارش کارهای خلافی ساختند و چه گندکاری هایی کردند و چقدر ربات در فضای مجازی به اسم جوانان اروپایی و آمریکایی درست کردند که داخل را توجیه کنند الآن جوانان کل دنیا دارند نامه رهبری را می خوانند و لذت می برند. ( درباره این مطلب در لینک زیر بخوانید👇
https://t.me/K1inUSAmedia/255)
حالا که افتضاح استفاده از رانت طرح ترافیک رسانه ای شده شاید خیلی ها که سوابق آقای مقدم فر را نمی دانند تعجب کنند. ولی آقای مقدم فر یک نفر نیست یک روحیه و یک باند است. (در رابطه با باند پرنفوذ #اصحاب_سررسید و به خصوص نفوذشان در بیت این مطلب را ببینید)
#مکتوبات
@antioligarchie
▪️توییت محمدرضا اصنافی در مورد طرح ترافیک خبرنگاری اقوام (دختر برادر داماد همسر برادر همسر) حمیدرضا مقدم فر در خبرگزاری بیداری اسلامی (تسنیم) 👇
✍ #رضا_رئوف
🔻چند روزی است که یک پرده جدید از استفاده شخصی آقای مقدم فر، مدیرعامل خبرگزاری بیداری اسلامی (تسنیم) از بیت المال رونمایی شده است و برای دختر و برادر و داماد و همسر و برادر همسرش به اسم بیداری اسلامی طرح ترافیک گرفته است.
یادم افتاد سال 90 اختلافات آقای نقدی بعنوان رئیس سازمان بسیج مستضعفین با مدیریت خبرگزاری فارس زیاد شد. سید نظام الدین موسوی را از روزنامه جوان به فارس آوردند و با مدیرعامل قبلی یعنی آقای مقدم فر و تیم شان خداحافظی کردند.
آن روزها اوج قضایای بیداری اسلامی بود. بیداری اسلامی درست است برای مردم کشورهای منطقه نانی نپخت ولی اینجا برای خیلی از آقایان، دکان و دستگاه و بودجه های آنچنانی و ساختمان ها تراشید.
آنهایی که از فارس رفته بودند بهشان بر خورده بود. می خواستند با پول بیت المال یک دکان جدید راه بیندازند. چون سپاه یک خبرگزاری سیاسی داشت نمی توانستند فرمانده ها را برای یک کار موازی و تکراری جهت گرفتن ساختمان و بودجه های آنچنانی توجیه کنند.
به اسم یک خبرگزاری برای بیداری اسلامی بودجه ها و ساختمان ها را گرفتند. الآن هرکس یک دور در صفحات خبرگزاری تسنیم بزند از همه بهتر می تواند قضاوت کند معنای بیداری اسلامی مد نظر آقایان چه بود. نطفه خبرگزاری با دروغ و خیانت به بیت المال شکل گرفت.
یک پرده دیگر از فرصت شناسی آقای مقدم فر زمانی بود که رهبری به جوانان غربی نامه نوشت. دوباره بودجه گرفتن و ساختمان گرفتن ها شروع شد. اینبار به اسم "ستاد ترویج و تبلیغ نامه رهبری به جوانان غربی" دکان راه انداختند.
بماند که بعدها چه گزارش کارهای خلافی ساختند و چه گندکاری هایی کردند و چقدر ربات در فضای مجازی به اسم جوانان اروپایی و آمریکایی درست کردند که داخل را توجیه کنند الآن جوانان کل دنیا دارند نامه رهبری را می خوانند و لذت می برند. ( درباره این مطلب در لینک زیر بخوانید👇
https://t.me/K1inUSAmedia/255)
حالا که افتضاح استفاده از رانت طرح ترافیک رسانه ای شده شاید خیلی ها که سوابق آقای مقدم فر را نمی دانند تعجب کنند. ولی آقای مقدم فر یک نفر نیست یک روحیه و یک باند است. (در رابطه با باند پرنفوذ #اصحاب_سررسید و به خصوص نفوذشان در بیت این مطلب را ببینید)
#مکتوبات
@antioligarchie
▪️توییت محمدرضا اصنافی در مورد طرح ترافیک خبرنگاری اقوام (دختر برادر داماد همسر برادر همسر) حمیدرضا مقدم فر در خبرگزاری بیداری اسلامی (تسنیم) 👇
Telegram
attach 📎
#دیدگاه
⭕️مسأله #جعبه خالی و #اصحاب_جعبه
✍ #محمد_فاضلی ( عضو هیئت علمی دانشگاه)
🔻 یک جعبه خالی را در خانه یا روی میزتان تصور کنید. فرض کنید کالایی خریدهاید، خودش را مصرف کردهاید اما جعبه مقوایی محکم و خوبی دارد و دلتان نمیآید آنرا دور بیندازید. شما وسوسه میشوید وسایلی را داخل آن قرار دهید و جعبه را حفظ کنید.
وسایل را که داخل جعبه گذاشتید، شأن و هویت پیدا میکند و به خودتان میقبولانید که وجودش لازم است. شما بدون جعبه هم زندگی میکردید ولی حالا جعبه هست و جای شما را گاه تنگ میکند.
نظامهای سیاسی، اداری و حکمرانی هم با «مسأله جعبه خالی» دست به گریبان هستند. آنها زمانی برای کاری، یک کارگروه، دفتر یا معاونت و اداره تشکیل دادهاند. عین آدمی که کالایی را سفارش داده و دریافت کرده باشد. این تشکیلات مثل جعبهای (به قول اداریها، باکس) در ساختار اداری جا میگیرند.
کارشان که تمام میشود (کالا که مصرف میشود)، جعبه خالی باقی میماند.
منافعی به این جعبهها گره میخورند (عین علاقه شما به جعبهتان). جعبه را نگه میدارند و برای آنکه شأن و هویت پیدا کند، «اصحاب جعبه» - افراد داخل جعبه یا کسانی که از جعبه نفع میبرند - کار تراشیدن برای جعبهشان را شروع میکنند.
اصحاب جعبه گرفتن بودجه، وضع قوانین، گرفتن اختیارات نظارتی و شاید مهمتر از همه «مسألهسازی برای جعبه» را آغاز میکنند. هر جعبه در ساختار نظام سیاسی و اداری باید مسئول رسیدگی به مسألهای باشد و اگر مسألهای در واقعیت نیست، باید آنرا ساخت. اول مسألهای بود و برای حل آن جعبه ساختند، مسأله پایان یافت اما جعبه باقی ماند تا مسأله بسازد و به حیات خود ادامه دهد.
موجودات زنده در فرایند تکاملی از طریق تطبیق با شرایط، اندامهای اضافی و بیکارکرد خود را حذف کردهاند (جعبههای اضافی را دور ریختهاند.)
نظامهای سیاسی و اداری هم با معضل بزرگ حذف کردن جعبههای اضافی مواجه هستند. نگه داشتن جعبههای اضافی، ظرفیت تطبیق با شرایط جدید، چابکی و الزامات حکمرانی نوآورانه را به شدت کاهش میدهد.
یک راه برای بهبود این است که بیندیشید چند جعبه اضافی در ساختار سازمانیتان وجود دارد، هر جعبه چقدر منابع هدر میدهد، اصحاب جعبه چه کسانی هستند، چه منافعی دارند و چگونه برای دیگران دردسر درست میکنند. جعبههای اضافی را که حذف کنید، جا برای جعبههای ضروری باز میشود.
@antioligarchie
⭕️مسأله #جعبه خالی و #اصحاب_جعبه
✍ #محمد_فاضلی ( عضو هیئت علمی دانشگاه)
🔻 یک جعبه خالی را در خانه یا روی میزتان تصور کنید. فرض کنید کالایی خریدهاید، خودش را مصرف کردهاید اما جعبه مقوایی محکم و خوبی دارد و دلتان نمیآید آنرا دور بیندازید. شما وسوسه میشوید وسایلی را داخل آن قرار دهید و جعبه را حفظ کنید.
وسایل را که داخل جعبه گذاشتید، شأن و هویت پیدا میکند و به خودتان میقبولانید که وجودش لازم است. شما بدون جعبه هم زندگی میکردید ولی حالا جعبه هست و جای شما را گاه تنگ میکند.
نظامهای سیاسی، اداری و حکمرانی هم با «مسأله جعبه خالی» دست به گریبان هستند. آنها زمانی برای کاری، یک کارگروه، دفتر یا معاونت و اداره تشکیل دادهاند. عین آدمی که کالایی را سفارش داده و دریافت کرده باشد. این تشکیلات مثل جعبهای (به قول اداریها، باکس) در ساختار اداری جا میگیرند.
کارشان که تمام میشود (کالا که مصرف میشود)، جعبه خالی باقی میماند.
منافعی به این جعبهها گره میخورند (عین علاقه شما به جعبهتان). جعبه را نگه میدارند و برای آنکه شأن و هویت پیدا کند، «اصحاب جعبه» - افراد داخل جعبه یا کسانی که از جعبه نفع میبرند - کار تراشیدن برای جعبهشان را شروع میکنند.
اصحاب جعبه گرفتن بودجه، وضع قوانین، گرفتن اختیارات نظارتی و شاید مهمتر از همه «مسألهسازی برای جعبه» را آغاز میکنند. هر جعبه در ساختار نظام سیاسی و اداری باید مسئول رسیدگی به مسألهای باشد و اگر مسألهای در واقعیت نیست، باید آنرا ساخت. اول مسألهای بود و برای حل آن جعبه ساختند، مسأله پایان یافت اما جعبه باقی ماند تا مسأله بسازد و به حیات خود ادامه دهد.
موجودات زنده در فرایند تکاملی از طریق تطبیق با شرایط، اندامهای اضافی و بیکارکرد خود را حذف کردهاند (جعبههای اضافی را دور ریختهاند.)
نظامهای سیاسی و اداری هم با معضل بزرگ حذف کردن جعبههای اضافی مواجه هستند. نگه داشتن جعبههای اضافی، ظرفیت تطبیق با شرایط جدید، چابکی و الزامات حکمرانی نوآورانه را به شدت کاهش میدهد.
یک راه برای بهبود این است که بیندیشید چند جعبه اضافی در ساختار سازمانیتان وجود دارد، هر جعبه چقدر منابع هدر میدهد، اصحاب جعبه چه کسانی هستند، چه منافعی دارند و چگونه برای دیگران دردسر درست میکنند. جعبههای اضافی را که حذف کنید، جا برای جعبههای ضروری باز میشود.
@antioligarchie