💥پاسخ به ادعای آزادی اهل کتاب(یهودیان و‌مسیحیان و زرتشتیان) در قلمرو اسلام
#ادعا
کانال اسلامگرا ضمن رد فتوحات توام با کشت و کشتار اعراب در ایران٬ برای اثبات آزادی اهل کتاب در قلمرو اسلام به مطالب یک خاورشناس انگلیسی به نام ادوارد براون اشاره می کند.
================================
#پاسخ_به_ادعا
➖اولاً این از بی بضاعتی نویسنده ی مسلمان است که برای فریب مخاطبانش به اقوال خاورشناسی که به اعتراف خود رسانه های داخلی ایران٬ یک جاسوس انگلیسی بوده است استناد میکند:
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرق‌شناس»
منبع:وبسایت خبری مشرق نیوز (از رسانه های نزدیک به سپاه پاسداران)
➖ثانیاً فضاحتی که دین اسلام در مقوله ی «آزادی های اهل کتاب در جامعه ی اسلامی» به بار آورده است قابل لاپوشان کردن نیست و نخواهد بود؛ برای روشن شدن رویکرد حقیقی اسلام نسبت به حق و حقوق اهل کتاب ساکن در جامعه ی اسلامی٬ نویسنده ی دروغ پرداز کانال اسلامگرا را به اقوال امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله ارجاع می دهیم:
{ اهل كتاب و كسى كه در حكم آنها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‌ها و كنيسه‌ها و صومعه‌ها و آتشكده‌ها و غير آنها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آنها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آنها را از بين ببرد. }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۳۷
{ احداث كنيسه نكنند و ناقوس نزنند و ساختمانى را طولانى(منظور مرتفع تر از ساختمان های مسلمین)ننمايند؛ و اگر مخالفت كنند تعزير مى‌شوند. }
📓تحریر الوسیله-جلد۲-ص۵۳۵
{ كفّار- ذمّى باشند يا نه- حق ندارند در بلاد مسلمين، مذاهب فاسدشان را تبليغ نمايند و كتاب‌هاى ضالّه را در آنها منتشر كنند و مسلمين و فرزندان آنها را به مذاهب باطلشان دعوت نمايند. و تعزير آنها واجب است و بر اولياى دول اسلامى است كه آنها را از اين كار به هر وسيله مناسب، جلوگيرى كنند. و بر مسلمين واجب است كه از كتاب‌ها و مجالس آنها احتراز نمايند و فرزندانشان را از آن منع كنند. و اگر از كتاب‌ها و اوراق ضالّه آنها چيزى به ايشان برسد محو آنها واجب است؛ زيرا كتاب‌هاى اين‌ها چيزى نيست مگر تحريف شده و غير محترم. خداوند متعال مسلمين را از شرور بيگانگان و كيد آنان حفظ فرمايد و خداوند تعالى كلمه اسلام را اعلى قرار دهد. }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۴۰
{مسأله ۷: سزاوار است كه در عقد ذمّه هر آنچه كه در آن براى مسلمين نفع و رفعت و براى اهل ذمّه خفت است و آنچه كه مقتضى دخول آنها به اسلام است- از روى رغبت يا ترس- شرط شود. و از اين قبيل است شرط كردن تميّز از مسلمانان در لباس و مو و سوارى و كنيه‌ها، به آنچه كه در جاهاى مفصّل مذكور است. }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۳۶
{مستحب است كه آنها را به تنگ‌ترين راه‌ها مضطر نماید( یعنی او را ناچار کند که از تنگ ترین راه عبور کند ). }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۳۶
{ مسأله ۱: اندازه خاصى در جزيه نيست و حدّى ندارد، بلكه اندازه آن به نظر والى مى‌باشد؛ به حسب آنچه كه از مصالح و مكان‌ها و زمان‌ها و مقتضيات احوال، صلاح مى‌بيند. و بهتر است كه اندازه آن در عقد ذمّه معلوم نشود و به نظر امام عليه السلام قرار داده شود تا آن‌كه حقارت و ذلّت (كه در آیه ۲۹ سوره توبه مذكور است) بر آنان تحقق يابد. }
📓تحریر الوسیله-جلد۲-ص۵۳۲
{ مسأله ۶: جايز است كه علاوه بر جزيه، ضيافت رهگذران مسلمان- نيروهاى نظامى باشند يا نه- بر آنها شرط شود. و ظاهر آن است كه تعيين زمان اين ضيافت لازم است مانند يك روز يا سه روز. و جايز است كه كيفيت مهمانى به عرف و عادت- در ميهمانى اهل آيينى، اهل آيين ديگرى را كه آنها را نجس مى‌دانند- واگذار شود. }
📓تحریر الوسیله-جلد۲-ص۵۳۲
➖ثالثاً وقوع جنایات جنگی و کشت و کشتار در حمله ی اعراب به ایران به قدری واضح و غیر قابل انکار است که حتی کارشناس شبکه ی ولایت (آخوند یزدانی) هم بدان اعتراف کرده است. ویدیوی این اعتراف آخوند یزدانی ضمیمه مقاله شده است↓↓↓
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#ادعا
کانال اسلامگرا ضمن رد فتوحات توام با کشت و کشتار اعراب در ایران٬ برای اثبات آزادی اهل کتاب در قلمرو اسلام به مطالب یک خاورشناس انگلیسی به نام ادوارد براون اشاره می کند.
================================
#پاسخ_به_ادعا
➖اولاً این از بی بضاعتی نویسنده ی مسلمان است که برای فریب مخاطبانش به اقوال خاورشناسی که به اعتراف خود رسانه های داخلی ایران٬ یک جاسوس انگلیسی بوده است استناد میکند:
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرق‌شناس»
منبع:وبسایت خبری مشرق نیوز (از رسانه های نزدیک به سپاه پاسداران)
➖ثانیاً فضاحتی که دین اسلام در مقوله ی «آزادی های اهل کتاب در جامعه ی اسلامی» به بار آورده است قابل لاپوشان کردن نیست و نخواهد بود؛ برای روشن شدن رویکرد حقیقی اسلام نسبت به حق و حقوق اهل کتاب ساکن در جامعه ی اسلامی٬ نویسنده ی دروغ پرداز کانال اسلامگرا را به اقوال امام خمینی در کتاب تحریر الوسیله ارجاع می دهیم:
{ اهل كتاب و كسى كه در حكم آنها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‌ها و كنيسه‌ها و صومعه‌ها و آتشكده‌ها و غير آنها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آنها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آنها را از بين ببرد. }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۳۷
{ احداث كنيسه نكنند و ناقوس نزنند و ساختمانى را طولانى(منظور مرتفع تر از ساختمان های مسلمین)ننمايند؛ و اگر مخالفت كنند تعزير مى‌شوند. }
📓تحریر الوسیله-جلد۲-ص۵۳۵
{ كفّار- ذمّى باشند يا نه- حق ندارند در بلاد مسلمين، مذاهب فاسدشان را تبليغ نمايند و كتاب‌هاى ضالّه را در آنها منتشر كنند و مسلمين و فرزندان آنها را به مذاهب باطلشان دعوت نمايند. و تعزير آنها واجب است و بر اولياى دول اسلامى است كه آنها را از اين كار به هر وسيله مناسب، جلوگيرى كنند. و بر مسلمين واجب است كه از كتاب‌ها و مجالس آنها احتراز نمايند و فرزندانشان را از آن منع كنند. و اگر از كتاب‌ها و اوراق ضالّه آنها چيزى به ايشان برسد محو آنها واجب است؛ زيرا كتاب‌هاى اين‌ها چيزى نيست مگر تحريف شده و غير محترم. خداوند متعال مسلمين را از شرور بيگانگان و كيد آنان حفظ فرمايد و خداوند تعالى كلمه اسلام را اعلى قرار دهد. }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۴۰
{مسأله ۷: سزاوار است كه در عقد ذمّه هر آنچه كه در آن براى مسلمين نفع و رفعت و براى اهل ذمّه خفت است و آنچه كه مقتضى دخول آنها به اسلام است- از روى رغبت يا ترس- شرط شود. و از اين قبيل است شرط كردن تميّز از مسلمانان در لباس و مو و سوارى و كنيه‌ها، به آنچه كه در جاهاى مفصّل مذكور است. }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۳۶
{مستحب است كه آنها را به تنگ‌ترين راه‌ها مضطر نماید( یعنی او را ناچار کند که از تنگ ترین راه عبور کند ). }
📓تحرير الوسيله-جلد۲-ص۵۳۶
{ مسأله ۱: اندازه خاصى در جزيه نيست و حدّى ندارد، بلكه اندازه آن به نظر والى مى‌باشد؛ به حسب آنچه كه از مصالح و مكان‌ها و زمان‌ها و مقتضيات احوال، صلاح مى‌بيند. و بهتر است كه اندازه آن در عقد ذمّه معلوم نشود و به نظر امام عليه السلام قرار داده شود تا آن‌كه حقارت و ذلّت (كه در آیه ۲۹ سوره توبه مذكور است) بر آنان تحقق يابد. }
📓تحریر الوسیله-جلد۲-ص۵۳۲
{ مسأله ۶: جايز است كه علاوه بر جزيه، ضيافت رهگذران مسلمان- نيروهاى نظامى باشند يا نه- بر آنها شرط شود. و ظاهر آن است كه تعيين زمان اين ضيافت لازم است مانند يك روز يا سه روز. و جايز است كه كيفيت مهمانى به عرف و عادت- در ميهمانى اهل آيينى، اهل آيين ديگرى را كه آنها را نجس مى‌دانند- واگذار شود. }
📓تحریر الوسیله-جلد۲-ص۵۳۲
➖ثالثاً وقوع جنایات جنگی و کشت و کشتار در حمله ی اعراب به ایران به قدری واضح و غیر قابل انکار است که حتی کارشناس شبکه ی ولایت (آخوند یزدانی) هم بدان اعتراف کرده است. ویدیوی این اعتراف آخوند یزدانی ضمیمه مقاله شده است↓↓↓
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
attach 📎
Forwarded from پاسخ به اسلامگرایان
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد نور ماه (بخش اول)
#متن_ادعا:
قرآن برای نور خورشید و ماه #تفاوت قائل است و با الفاظ متفاوتی از آنها یاد میکند:
وجَعلَ الْقمَرَ فيهِنَّ نُوراً وجَعلَ الشَّمْسَ سِراجاً (نوح/16)
وميان آنها ماه را نورى و خورشيد را چراغى قرار داده است.
🔚خورشید #سراج است،ماه فقط نور
🖋"سراج" به معنى چراغ است كه نور از درون خودش سرچشمه مى‌گيرد،برخلاف ماه كه نورش از پرتو خورشيد است
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياء والْقَمَرَ نُوراً...(یونس/5)
اوست كه خورشيد را درخشنده و ماه را تابان قرار داد
#ضیاء یعنی نوري که از ذاتِ چیزي باشد،اما #نور یعني آنچه از چیز دیگري اکتساب شده باشد؛
#پاسخ_به_ادعا:
➖اولاً اگر به کار بردن کلمه ی «نور» برای ماه٬ به معنای عاریتی بودن درخشش ماه باشد٬ پس الله که در آیه ی ۳۵ سوره ی نور خود را «نور آسمان ها و زمین» معرفی می کند ( اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) الزاماً طبق برداشت نویسنده ی معجزه تراش٬این نور را از منبع دیگری غیر از خودش دریافت می کند!!
➖ثانیاً در آیات ۴۵ و ۴۶ سوره ی احزاب٬ کلمات سراج و منیر همزمان برای یک شی واحد به کار رفته است! فلذا اصل مناقشه ی نویسنده ی معجزه تراش بر سر کلمات «منیر و سراج» منتفی می شود؛ اگر منیر به معنای «عاریتی بودن نور» است و سراج٬ «ذاتی بودن نور» را می رساند٬ چطور این دو کلمه همزمان برای یک شی واحد به کار رفته است:
◾️سوره الأحزاب - آیات ۴۵ و ۴۶:
﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا﴾
﴿وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ #سراجا_منیرا﴾
#ترجمه: اى پيامبر، ما تو را فرستاديم تا شاهد و مژده‌دهنده و بيم‌دهنده باشى.و مردم را به فرمان خدا به سوى او بخوانى، و «چراغى تابناك» باشى.
➖ثالثاً در برخی ادعیه و نیز تفسیر منسوب به امام حسن عسکری هم کلمه ی #منیر برای خورشید به کار رفته است! بنابراین طبق نظر نویسنده ی معجزه تراش٬ امام معصوم مرتکب خطای علمی شده است! چون #منیر که دلالت بر عاریتی بودن نور می کند برای خورشید به کار رفته است!
◾️يَا مَنْ أَنَارَ الْقَمَرَ الْمُنِيرَ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ بِلُطْفِهِ، يَا مَنْ أَنَارَ #الشمس_المنیرة
#ترجمه: اى كسى كه ماه را در شب ظلمت، به لطف خود نورانى كرده، اى كسى كه خورشيد را نورانى كرده
#منبع: زاد المعاد ـ مفتاح الجنان ( العلامة المجلسي ) - ج۱ - ص۵۲۵
◾️ثم في السماوات من #الشمس_المنيرة في نهاركم
#منبع: تفسير الإمام العسكري - ج۱ - ص۵۷۵
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#متن_ادعا:
قرآن برای نور خورشید و ماه #تفاوت قائل است و با الفاظ متفاوتی از آنها یاد میکند:
وجَعلَ الْقمَرَ فيهِنَّ نُوراً وجَعلَ الشَّمْسَ سِراجاً (نوح/16)
وميان آنها ماه را نورى و خورشيد را چراغى قرار داده است.
🔚خورشید #سراج است،ماه فقط نور
🖋"سراج" به معنى چراغ است كه نور از درون خودش سرچشمه مى‌گيرد،برخلاف ماه كه نورش از پرتو خورشيد است
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياء والْقَمَرَ نُوراً...(یونس/5)
اوست كه خورشيد را درخشنده و ماه را تابان قرار داد
#ضیاء یعنی نوري که از ذاتِ چیزي باشد،اما #نور یعني آنچه از چیز دیگري اکتساب شده باشد؛
#پاسخ_به_ادعا:
➖اولاً اگر به کار بردن کلمه ی «نور» برای ماه٬ به معنای عاریتی بودن درخشش ماه باشد٬ پس الله که در آیه ی ۳۵ سوره ی نور خود را «نور آسمان ها و زمین» معرفی می کند ( اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) الزاماً طبق برداشت نویسنده ی معجزه تراش٬این نور را از منبع دیگری غیر از خودش دریافت می کند!!
➖ثانیاً در آیات ۴۵ و ۴۶ سوره ی احزاب٬ کلمات سراج و منیر همزمان برای یک شی واحد به کار رفته است! فلذا اصل مناقشه ی نویسنده ی معجزه تراش بر سر کلمات «منیر و سراج» منتفی می شود؛ اگر منیر به معنای «عاریتی بودن نور» است و سراج٬ «ذاتی بودن نور» را می رساند٬ چطور این دو کلمه همزمان برای یک شی واحد به کار رفته است:
◾️سوره الأحزاب - آیات ۴۵ و ۴۶:
﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا﴾
﴿وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ #سراجا_منیرا﴾
#ترجمه: اى پيامبر، ما تو را فرستاديم تا شاهد و مژده‌دهنده و بيم‌دهنده باشى.و مردم را به فرمان خدا به سوى او بخوانى، و «چراغى تابناك» باشى.
➖ثالثاً در برخی ادعیه و نیز تفسیر منسوب به امام حسن عسکری هم کلمه ی #منیر برای خورشید به کار رفته است! بنابراین طبق نظر نویسنده ی معجزه تراش٬ امام معصوم مرتکب خطای علمی شده است! چون #منیر که دلالت بر عاریتی بودن نور می کند برای خورشید به کار رفته است!
◾️يَا مَنْ أَنَارَ الْقَمَرَ الْمُنِيرَ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ بِلُطْفِهِ، يَا مَنْ أَنَارَ #الشمس_المنیرة
#ترجمه: اى كسى كه ماه را در شب ظلمت، به لطف خود نورانى كرده، اى كسى كه خورشيد را نورانى كرده
#منبع: زاد المعاد ـ مفتاح الجنان ( العلامة المجلسي ) - ج۱ - ص۵۲۵
◾️ثم في السماوات من #الشمس_المنيرة في نهاركم
#منبع: تفسير الإمام العسكري - ج۱ - ص۵۷۵
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Forwarded from پاسخ به اسلامگرایان
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد نور ماه (بخش دوم)
ادامه از بخش اول↓↓↓↓
➖رابعاً معجزه طبق تعریف متکلمان اسلام٬ «کاری است بر خلاف قوانین عادی، که مدعی نبوت دست به آن می زند و مردم را برای مقابله دعوت می نماید، و مردم نیز از مقابله با آن ناتوان باشند ( منبع: مدخل مسائل جدید در علم کلام- تالیف آیت الله جعفر سبحانی- صفحه ۲۳۷) »
حال آنکه باور به ذاتی نبودن نور ماه قرن ها پیش از انعقاد نطفه ی محمد بن عبدالله نیز در یونان باستان و توسط فلاسفه٬ ( آن هم با استدلال٬ نه صرف ادعای محض ) مطرح بوده است. بنابراین اصرار نویسنده ی کانال اسلامگرا بر این معجزه تراشی٬ تنها نشانه ی جهل ایشان به تعریف اعجاز است! در ادامه به چند نمونه از نظرات موافق عاریتی بودنِ نور ماه که پیش از زمان محمد مطرح شده است اشاره خواهیم کرد:
۱) آناکساگوراس ( فیلسوف یونانی متولد ۴۹۹ قبل از میلاد )
Anaxagoras proposed that the moon shines by reflected light from the "red-hot stone" which was the sun, the first such recorded claim.
#ترجمه: آناکساگوراس بود که برای اولین بار مطرح کرد که درخشش ماه ناشی از انعکاس نور خورشید است
منبع:دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند
۲) امپدوکلس (فیلسوف یونانی متولد ۴۹۵ قبل از میلاد )
153. As sunlight striking the broad circle of the moon.
154. A borrowed light, circular in form, it revolves about the earth
#ترجمه: نور خورشید بر تمام گستره ی دایروی ماه می تابد؛ (بنابراین) نوری عاریتی و مدور بر زمین متمرکز می شود
منبع: دیپارتمان تاریخ کالج هانوفر
۴) بطلمیوس ( فیلسوف و منجم یونانی متولد سال ۹۰ میلادی )
She has, however, also a moderate share in the production of heat, in consequence of the illumination she receives from the Sun.
#ترجمه: ماه نیز سهم میانگینی در تولید گرما و نور دارد که آن را نیز وامدار نوری است که از خورشید دریافت میکند
#منبع: https://is.gd/uYjbmE
۵) تالس ( فیلسوف یونانی متولد ۵۸۵ قبل از میلاد )
The moon is lighted from the sun.
ماه بواسطه ی خورشید است که نورانی است
منبع: دیپارتمان تاریخ کالج هانوفر
۶) منجم شهیر چینی Shi Shen چهار قرن پیش از میلاد مسیح از عاریتی بودن نور ماه سخن به میان آورده:
The sun is like fire and the moon like water. The fire gives out light and the water reflects it. Thus the moon’s brightness is produced from the radiance of the sun
#ترجمه: خورشید مانند آتش است و ماه مانند آب.آتش نور تولید می کند و آب نیز آن را منعکس میکند.بنابراین روشنایی ماه ناشی از تابش خورشید است
#منبع: https://is.gd/BKfeZ9
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
ادامه از بخش اول↓↓↓↓
➖رابعاً معجزه طبق تعریف متکلمان اسلام٬ «کاری است بر خلاف قوانین عادی، که مدعی نبوت دست به آن می زند و مردم را برای مقابله دعوت می نماید، و مردم نیز از مقابله با آن ناتوان باشند ( منبع: مدخل مسائل جدید در علم کلام- تالیف آیت الله جعفر سبحانی- صفحه ۲۳۷) »
حال آنکه باور به ذاتی نبودن نور ماه قرن ها پیش از انعقاد نطفه ی محمد بن عبدالله نیز در یونان باستان و توسط فلاسفه٬ ( آن هم با استدلال٬ نه صرف ادعای محض ) مطرح بوده است. بنابراین اصرار نویسنده ی کانال اسلامگرا بر این معجزه تراشی٬ تنها نشانه ی جهل ایشان به تعریف اعجاز است! در ادامه به چند نمونه از نظرات موافق عاریتی بودنِ نور ماه که پیش از زمان محمد مطرح شده است اشاره خواهیم کرد:
۱) آناکساگوراس ( فیلسوف یونانی متولد ۴۹۹ قبل از میلاد )
Anaxagoras proposed that the moon shines by reflected light from the "red-hot stone" which was the sun, the first such recorded claim.
#ترجمه: آناکساگوراس بود که برای اولین بار مطرح کرد که درخشش ماه ناشی از انعکاس نور خورشید است
منبع:دانشگاه سنت اندروز اسکاتلند
۲) امپدوکلس (فیلسوف یونانی متولد ۴۹۵ قبل از میلاد )
153. As sunlight striking the broad circle of the moon.
154. A borrowed light, circular in form, it revolves about the earth
#ترجمه: نور خورشید بر تمام گستره ی دایروی ماه می تابد؛ (بنابراین) نوری عاریتی و مدور بر زمین متمرکز می شود
منبع: دیپارتمان تاریخ کالج هانوفر
۴) بطلمیوس ( فیلسوف و منجم یونانی متولد سال ۹۰ میلادی )
She has, however, also a moderate share in the production of heat, in consequence of the illumination she receives from the Sun.
#ترجمه: ماه نیز سهم میانگینی در تولید گرما و نور دارد که آن را نیز وامدار نوری است که از خورشید دریافت میکند
#منبع: https://is.gd/uYjbmE
۵) تالس ( فیلسوف یونانی متولد ۵۸۵ قبل از میلاد )
The moon is lighted from the sun.
ماه بواسطه ی خورشید است که نورانی است
منبع: دیپارتمان تاریخ کالج هانوفر
۶) منجم شهیر چینی Shi Shen چهار قرن پیش از میلاد مسیح از عاریتی بودن نور ماه سخن به میان آورده:
The sun is like fire and the moon like water. The fire gives out light and the water reflects it. Thus the moon’s brightness is produced from the radiance of the sun
#ترجمه: خورشید مانند آتش است و ماه مانند آب.آتش نور تولید می کند و آب نیز آن را منعکس میکند.بنابراین روشنایی ماه ناشی از تابش خورشید است
#منبع: https://is.gd/BKfeZ9
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد نور ماه (بخش سوم)
در جریان معجزه تراشی اسلامگرایان در مورد عاریتی بودنِ نور ماه٬ برخی از کانال های دروغ پرداز اسلامی( تصویر پست یکی از این کانال ها ضمیمه ی پست شده است ) مدعی شده اند که:
–اولاً پیامبر اسلام چون یک بیسواد بوده است محال است به آرای فلاسفه و اندیشمندان یونانی دسترسی پیدا کرده باشد
–و ثانیاً اگر پیامبر بیسواد اسلام از آرای فلاسفه و اندیشمندان گذشته کپی برداری میکرده پس چرا فقط نظرات صحیحشان را کپی برداری میکرده نه نظرات غلطشان را !
#پاسخ_به_ادعای_اول:
اولاً برخلاف زعم باطل کانال اسلامگرا٬ «بیسواد بودن پیامبر اسلام به منزله ی ناشنوا بودن ایشان نمی باشد!» بنابراین حتی اگر ادعای بیسوادیِ پیامبر اسلام صحیح باشد٬ باز هم همواره این امکان وجود داشته است که آرای فلاسفه و اندیشمندان به گوش پیامبر اسلام رسیده باشد. به خصوص وقتی که می دانیم شهر مکه در زمان محمد مرکز تجارت شبه جزیره عربستان بوده و در مسیر رفت و آمد کاروان های تجاری از سرزمین های مختلف قرار داشته است و بدین جهت موجب آشنایی اهل مکه با اخبار و عقاید مردمان سایر سرزمین ها می شده است. تا جایی که حتی در آیه ی ۵ سوره ی فرقان هم ذکر شده است که مردم با شنیدن سخنان محمد متوجه میشدند که این سخنان چیزی نیست جز کپی برداری از عقاید و اساطیر پیشینیان:
#متن_عربی سوره الفرقان - آیه ۵:
وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
#ترجمه: و گفتند: اين اساطير پيشينيان است كه هر صبح و شام بر او املا مى‌شود و او مى‌نويسدش.
ثانیاً علاوه بر اینها خود محمد نیز پیش از ادعای نبوت چندین بار به سرزمین های مختلف سفر کرده و بدین جهت هیچ بعید نیست که در این سفرها تجربیاتی کسب کرده و با عقاید و نظریات مردمان سرزمین های مختلف آشنا شده باشد:
#متن_عربی: « أنه (صلى اللّه عليه و سلم) سافر لها ثلاث سفرات كما تقدم، و لعل سوق حباشة هو جرش، و إلا لزم أن يكون (صلى اللّه عليه و سلم) سافر لها خمس سفرات: أربعة إلى اليمن، و واحدة إلى الشام »
#ترجمه: به درستی که پیامبر همانطور که پیش از این ذکر شد سه سفر ( به بازار حبشه در جرش ( از روستاهای یمن) ) یا پنج سفر (چهار بار به یمن و یکبار به شام) داشته است
منبع: السيرة الحلبية - ج۱ - ص۱۹۷
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
در جریان معجزه تراشی اسلامگرایان در مورد عاریتی بودنِ نور ماه٬ برخی از کانال های دروغ پرداز اسلامی( تصویر پست یکی از این کانال ها ضمیمه ی پست شده است ) مدعی شده اند که:
–اولاً پیامبر اسلام چون یک بیسواد بوده است محال است به آرای فلاسفه و اندیشمندان یونانی دسترسی پیدا کرده باشد
–و ثانیاً اگر پیامبر بیسواد اسلام از آرای فلاسفه و اندیشمندان گذشته کپی برداری میکرده پس چرا فقط نظرات صحیحشان را کپی برداری میکرده نه نظرات غلطشان را !
#پاسخ_به_ادعای_اول:
اولاً برخلاف زعم باطل کانال اسلامگرا٬ «بیسواد بودن پیامبر اسلام به منزله ی ناشنوا بودن ایشان نمی باشد!» بنابراین حتی اگر ادعای بیسوادیِ پیامبر اسلام صحیح باشد٬ باز هم همواره این امکان وجود داشته است که آرای فلاسفه و اندیشمندان به گوش پیامبر اسلام رسیده باشد. به خصوص وقتی که می دانیم شهر مکه در زمان محمد مرکز تجارت شبه جزیره عربستان بوده و در مسیر رفت و آمد کاروان های تجاری از سرزمین های مختلف قرار داشته است و بدین جهت موجب آشنایی اهل مکه با اخبار و عقاید مردمان سایر سرزمین ها می شده است. تا جایی که حتی در آیه ی ۵ سوره ی فرقان هم ذکر شده است که مردم با شنیدن سخنان محمد متوجه میشدند که این سخنان چیزی نیست جز کپی برداری از عقاید و اساطیر پیشینیان:
#متن_عربی سوره الفرقان - آیه ۵:
وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
#ترجمه: و گفتند: اين اساطير پيشينيان است كه هر صبح و شام بر او املا مى‌شود و او مى‌نويسدش.
ثانیاً علاوه بر اینها خود محمد نیز پیش از ادعای نبوت چندین بار به سرزمین های مختلف سفر کرده و بدین جهت هیچ بعید نیست که در این سفرها تجربیاتی کسب کرده و با عقاید و نظریات مردمان سرزمین های مختلف آشنا شده باشد:
#متن_عربی: « أنه (صلى اللّه عليه و سلم) سافر لها ثلاث سفرات كما تقدم، و لعل سوق حباشة هو جرش، و إلا لزم أن يكون (صلى اللّه عليه و سلم) سافر لها خمس سفرات: أربعة إلى اليمن، و واحدة إلى الشام »
#ترجمه: به درستی که پیامبر همانطور که پیش از این ذکر شد سه سفر ( به بازار حبشه در جرش ( از روستاهای یمن) ) یا پنج سفر (چهار بار به یمن و یکبار به شام) داشته است
منبع: السيرة الحلبية - ج۱ - ص۱۹۷
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
attach 📎
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد نور ماه (بخش چهارم)
پیش از این در بخش اول نشان دادیم که برداشت معجزه تراشان از کلمات منیر و نور و سراج و ضیاء برداشتی بلاوجه است؛ و در بخش دوم ثابت کردیم باور به عاریتی بودن نور ماه قرن ها پیش از زمان محمد مطرح بوده است فلذا اگر قرار بر معجزه تراشی باشد٬ فلاسفه و منجمان پیش از محمد به این معجزه تراشی مستحق ترند! در بخش سوم از مقاله به دو ادعای برخی کانال های دروغ پرداز اسلامی اشاره کردیم که عبارت بودند از:
۱) پیامبر اسلام چون یک بیسواد بوده است محال است به آرای فلاسفه و اندیشمندان یونانی دسترسی پیدا کرده باشد
۲) اگر پیامبر بیسواد اسلام از آرای فلاسفه و اندیشمندان گذشته کپی برداری میکرده پس چرا فقط نظرات صحیحشان را کپی برداری میکرده نه نظرات غلطشان را!
در بخش قبلی به مورد اول پاسخ دادیم؛ اکنون می پردازیم به مورد دوم:
#پاسخ_به_ادعای_دوم:
اولاً این ادعا که محمد فقط نظرات صحیح پیشینیان را کپی برداری میکرده ( نه نظرات غلطشان را ) دروغی بیش نیست. به عنوان نمونه رجوع کنید به مقاله ی خطای علمی محمد در رابطه با شکافته شدن آسمان و نیز مقاله ی مربوط به خطای علمی قرآن در باب زوجیت گیاهان.
ثانیاً در همین بحث مربوط به نور ماه نیز برخی از روایات ائمه ی شیعه شباهت بسیار زیادی به آرای یک منجم چینی به نام Shi Shen دارد که در قرن چهارم پیش از میلاد میزیسته است. این منجم چینی قائل بر این بوده است که خورشید مانند آتش است و ماه مانند آب:
The sun is like fire and the moon like water. The fire gives out light and the water reflects it. Thus the moon’s brightness is produced from the radiance of the sun
#ترجمه: خورشید مانند آتش است و ماه مانند آب.آتش نور تولید می کند و آب نیز آن را منعکس میکند.بنابراین روشنایی ماه ناشی از تابش خورشید است
#منبع: https://is.gd/BKfeZ9
مشابه همین دیدگاه در اقوال ائمه ی معصوم (!) شیعه نیز ذکر شده است:
#متن_عربی: حدثنا محمد بن الحسن رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، عن محمد بن أحمد، عن عيسى بن محمد، عن علي بن مهزيار، عن علي بن حسان، عن أبى أيوب، عن محمد بن مسلم قال: قلت لأبي جعفر عليه السلام جعلت فداك لأي شئ صارت الشمس أشد حرارة من القمر؟ فقال إن الله تبارك وتعالى خلق الشمس من نور النار وصفو الماء طبقا من هذا وطبقا من هذا، حتى إذا كانت سبعة أطباق ألبسها لباسا من نار، فمن ثم صارت أشد حرارة من القمر، فقلت: جعلت فداك فالقمر؟ فقال: إن الله تعالى خلق القمر من نور النار وصفو الماء طبقا من هذا وطبقا من هذا حتى إذا صارت سبعة أطباق ألبسها لباسا من ماء فمن ثم صار القمر أبرد من الشمس.
#ترجمه: محمد بن مسلم مى‌گويد: به امام باقر عرض كردم:فدايت شوم چرا گرماى خورشيد بيش از ماه است؟ فرمود: همانا خداوند عزّ و جلّ خورشيد را از نور آتش و آب زلال آفريد،يك لايه از اين و يك لايه از آن تا چون هفت لايه شد «جامۀ آتشين در برش كرد» و از اين روى گرمايى پيش از ماه يافت. عرض كردم: قربانت گردم، ماه چگونه است؟ فرمود: همانا خداى عزّ و جلّ ماه را از پرتو نور آتش و آب زلال آفريد، يك لايه از اين و يك لايه از آن تا چون هفت لايه شد «جامه‌اى از آب در برش كشيد» و از اين روى ماه سردتر از خورشيد گشت.
منبع: الخصال ( الشيخ الصدوق ) - ج۱ - ص۳۵۶
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
پیش از این در بخش اول نشان دادیم که برداشت معجزه تراشان از کلمات منیر و نور و سراج و ضیاء برداشتی بلاوجه است؛ و در بخش دوم ثابت کردیم باور به عاریتی بودن نور ماه قرن ها پیش از زمان محمد مطرح بوده است فلذا اگر قرار بر معجزه تراشی باشد٬ فلاسفه و منجمان پیش از محمد به این معجزه تراشی مستحق ترند! در بخش سوم از مقاله به دو ادعای برخی کانال های دروغ پرداز اسلامی اشاره کردیم که عبارت بودند از:
۱) پیامبر اسلام چون یک بیسواد بوده است محال است به آرای فلاسفه و اندیشمندان یونانی دسترسی پیدا کرده باشد
۲) اگر پیامبر بیسواد اسلام از آرای فلاسفه و اندیشمندان گذشته کپی برداری میکرده پس چرا فقط نظرات صحیحشان را کپی برداری میکرده نه نظرات غلطشان را!
در بخش قبلی به مورد اول پاسخ دادیم؛ اکنون می پردازیم به مورد دوم:
#پاسخ_به_ادعای_دوم:
اولاً این ادعا که محمد فقط نظرات صحیح پیشینیان را کپی برداری میکرده ( نه نظرات غلطشان را ) دروغی بیش نیست. به عنوان نمونه رجوع کنید به مقاله ی خطای علمی محمد در رابطه با شکافته شدن آسمان و نیز مقاله ی مربوط به خطای علمی قرآن در باب زوجیت گیاهان.
ثانیاً در همین بحث مربوط به نور ماه نیز برخی از روایات ائمه ی شیعه شباهت بسیار زیادی به آرای یک منجم چینی به نام Shi Shen دارد که در قرن چهارم پیش از میلاد میزیسته است. این منجم چینی قائل بر این بوده است که خورشید مانند آتش است و ماه مانند آب:
The sun is like fire and the moon like water. The fire gives out light and the water reflects it. Thus the moon’s brightness is produced from the radiance of the sun
#ترجمه: خورشید مانند آتش است و ماه مانند آب.آتش نور تولید می کند و آب نیز آن را منعکس میکند.بنابراین روشنایی ماه ناشی از تابش خورشید است
#منبع: https://is.gd/BKfeZ9
مشابه همین دیدگاه در اقوال ائمه ی معصوم (!) شیعه نیز ذکر شده است:
#متن_عربی: حدثنا محمد بن الحسن رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، عن محمد بن أحمد، عن عيسى بن محمد، عن علي بن مهزيار، عن علي بن حسان، عن أبى أيوب، عن محمد بن مسلم قال: قلت لأبي جعفر عليه السلام جعلت فداك لأي شئ صارت الشمس أشد حرارة من القمر؟ فقال إن الله تبارك وتعالى خلق الشمس من نور النار وصفو الماء طبقا من هذا وطبقا من هذا، حتى إذا كانت سبعة أطباق ألبسها لباسا من نار، فمن ثم صارت أشد حرارة من القمر، فقلت: جعلت فداك فالقمر؟ فقال: إن الله تعالى خلق القمر من نور النار وصفو الماء طبقا من هذا وطبقا من هذا حتى إذا صارت سبعة أطباق ألبسها لباسا من ماء فمن ثم صار القمر أبرد من الشمس.
#ترجمه: محمد بن مسلم مى‌گويد: به امام باقر عرض كردم:فدايت شوم چرا گرماى خورشيد بيش از ماه است؟ فرمود: همانا خداوند عزّ و جلّ خورشيد را از نور آتش و آب زلال آفريد،يك لايه از اين و يك لايه از آن تا چون هفت لايه شد «جامۀ آتشين در برش كرد» و از اين روى گرمايى پيش از ماه يافت. عرض كردم: قربانت گردم، ماه چگونه است؟ فرمود: همانا خداى عزّ و جلّ ماه را از پرتو نور آتش و آب زلال آفريد، يك لايه از اين و يك لايه از آن تا چون هفت لايه شد «جامه‌اى از آب در برش كشيد» و از اين روى ماه سردتر از خورشيد گشت.
منبع: الخصال ( الشيخ الصدوق ) - ج۱ - ص۳۵۶
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
پاسخ به اسلامگرایان
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد نور ماه (بخش اول)
#متن_ادعا:
قرآن برای نور خورشید و ماه #تفاوت قائل است و با الفاظ متفاوتی از آنها یاد میکند:
وجَعلَ الْقمَرَ فيهِنَّ نُوراً وجَعلَ الشَّمْسَ سِراجاً (نوح/16)
وميان آنها ماه را نورى و خورشيد را چراغى…
#متن_ادعا:
قرآن برای نور خورشید و ماه #تفاوت قائل است و با الفاظ متفاوتی از آنها یاد میکند:
وجَعلَ الْقمَرَ فيهِنَّ نُوراً وجَعلَ الشَّمْسَ سِراجاً (نوح/16)
وميان آنها ماه را نورى و خورشيد را چراغى…
Forwarded from نقدى بر اسلام
نقاط مهمى كه بايد در اينروزها توسط مردم هدف قرار گيرد.
١) مراكز و پايگاه هاى بسيج
٢) حوزه هاى علميه شهرها
٣) دفاتر امام جمعه ها
٣) مراكز صدا و سيما
٤) فرماندارى شهرها
٥) از كار انداختن دوربينهاى امنيتى
زمان عمليات بايد شبها و در تاريكى هوا انجام شود، زدن ماسك بر صورت يادتان نرود.
بدست گرفتن اين مراكز توازن قدرت را بطور جدى تغيير ميدهد.
اين مراكز پاشنه آشيل حكومت هستند.
هرجا يك آخوند ديديد بدون هيچ توجهى به سن و سالش او را به سوى زباله دان همراهى كنيد.
اين بار براى هميشه بايد اين حكومت ضدمردمى و تروريست پرور را كه ايران و ايرانيان را به فلاكت كشانده، نابود كرد.
@naghde_eslamm
١) مراكز و پايگاه هاى بسيج
٢) حوزه هاى علميه شهرها
٣) دفاتر امام جمعه ها
٣) مراكز صدا و سيما
٤) فرماندارى شهرها
٥) از كار انداختن دوربينهاى امنيتى
زمان عمليات بايد شبها و در تاريكى هوا انجام شود، زدن ماسك بر صورت يادتان نرود.
بدست گرفتن اين مراكز توازن قدرت را بطور جدى تغيير ميدهد.
اين مراكز پاشنه آشيل حكومت هستند.
هرجا يك آخوند ديديد بدون هيچ توجهى به سن و سالش او را به سوى زباله دان همراهى كنيد.
اين بار براى هميشه بايد اين حكومت ضدمردمى و تروريست پرور را كه ايران و ايرانيان را به فلاكت كشانده، نابود كرد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
اى فسيلهاى حوزه در كدام جهنمى مخفى شده ايد؟
اى مراجع زالوصف كه در همه امور دخالت ميكنيد و فتوا ميدهيد، چرا خفه خون گرفته ايد؟
چرا در مقابل كشتار اين همه زن و مرد سكوت كرده ايد؟
تف به شرافت تك تك شما
لعنت بر تمامى اعتقادات پوچ و پوسيده تان
براى رقيه و على اصغر موهوم عرعرتان به هوا ميرود اما اكنون تبديل به سنگ شده ايد!
تف به شرفتان اى بى شرفان بى ناموس
اى مراجع زالوصف كه در همه امور دخالت ميكنيد و فتوا ميدهيد، چرا خفه خون گرفته ايد؟
چرا در مقابل كشتار اين همه زن و مرد سكوت كرده ايد؟
تف به شرافت تك تك شما
لعنت بر تمامى اعتقادات پوچ و پوسيده تان
براى رقيه و على اصغر موهوم عرعرتان به هوا ميرود اما اكنون تبديل به سنگ شده ايد!
تف به شرفتان اى بى شرفان بى ناموس
💥پاسخ به ادعای اعجاز قرآن در اشاره به گسترش جهان (بخش اول)
#متن_ادعا: آیه ی ۴۷ سوره ذاریات ﴿وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ:و آسمان را به نيرو برافراشتيم و حقا كه ما تواناييم.﴾ اشاره به گسترش جهان میکند و این مطابق یافته های علمی عصر حاضر است!
#پاسخ_به_ادعا:
➖اولاً منابع علمی بر خلاف آیه ی قرآن اشاره به گسترش جهان می کنند٬ نه آسمان! در حالی که برای اشاره به جهان در عربی کلمه ی مستقل «عالم» وجود دارد. بنابراین اصل ادعای نویسنده ی معجزه تراش باطل بوده و در حقیقت اصرار ایشان بر این معجزه تراشی متضمن اثبات بلیغ نبودن کلام قرآن و الکن بودن خدایشان است! این چگونه خداییست که می خواهد به انبساط عالم اشاره کند اما اشتباهاً به جای کلمه ی دقیق تر «عالم» از کلمه ی «سماء» به معنی آسمان استفاده می کند؟؟
➖ثانیاً به لحاظ قواعد علم صرف و لغت عربی، برداشت نویسنده ی معجزه تراش از آیه صحیح نیست.در عبارت [لَمُوسِعُونَ]، مُوسِع اسم فاعل از مصدر ایساع و ریشه ی وسع می باشد.نکته ی بسیار مهم این است که اسم فاعل اساسا دلالت بر حدوث فعل میکند نه ثبوت و استمرار آن! یعنی در این آیه،از کلمه ی موسع نمیتوان تداوم و استمرار وقوع فعل وسع ( وسعت بخشیدن ) را برداشت کرد. در ادامه٬ برخی از منابعی را که به این مهم اشاره کرده اند ( و نویسنده ی معجزه تراش آن ها را نخوانده! ) ذکر می کنیم:
۱– اسم الفاعل : ١ ـ تعريفه : هو اسم مشتقّ للدلالة على معنى مجرّدحادث (أي : يطرأ ويزول) و على فاعله
#ترجمه:اسم فاعل اسم مشتقی است که دلالت میکند بر حدوث فعل (یعنی: رخ دهد و سپس از بین برود) و نیز بر فاعل آن.
منبع:موسوعة النحو والصرف والإعراب - امیل یعقوب - ج۱ - ص۶۷
۲– اسم الفاعل : ما دلّ على حدث وفاعله على معنى الحدوث.(أي : بمعنى عدم الثبوت ، وخرّج بذلك الصفة المشبّهة حيث إن دلالتها بمعنى الثبوت.)
#ترجمه: اسم فاعل: آنچه که دلالت کند بر حدث فعل و انجام دهنده ی آن فعل به نحوی که معنای حدوث را برساند. ( یعنی: به معنی عدم ثبوت و استمرار فعل باشد. برای رساندن معنای ثبوت و استمرار،از صفت مشبهه استفاده می شود )
منبع: نزهة الطرف في علم الصرف - السيد محمد تقي الحسيني الجلالي - ج۱- ص۱۵۳
۳– در کتاب نحو الوافی جلد ۳ صفحه ۳۷ در ضمن تعریف اسم فاعل ذکر شده است که:
وهو يفيد حدوث معناه، ولا يفيد الدوام أو الثبوت، إلا إذا تخلى عن دلالته الخاصة
#ترجمه:اسم فاعل افاده ی معنای حدوث میکند و بر استمرار و ثبوت دلالت نمیکند، مگر در زمانی که دلالت آن تخصیص خورده باشد بر دوام و ثبوت
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#متن_ادعا: آیه ی ۴۷ سوره ذاریات ﴿وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ:و آسمان را به نيرو برافراشتيم و حقا كه ما تواناييم.﴾ اشاره به گسترش جهان میکند و این مطابق یافته های علمی عصر حاضر است!
#پاسخ_به_ادعا:
➖اولاً منابع علمی بر خلاف آیه ی قرآن اشاره به گسترش جهان می کنند٬ نه آسمان! در حالی که برای اشاره به جهان در عربی کلمه ی مستقل «عالم» وجود دارد. بنابراین اصل ادعای نویسنده ی معجزه تراش باطل بوده و در حقیقت اصرار ایشان بر این معجزه تراشی متضمن اثبات بلیغ نبودن کلام قرآن و الکن بودن خدایشان است! این چگونه خداییست که می خواهد به انبساط عالم اشاره کند اما اشتباهاً به جای کلمه ی دقیق تر «عالم» از کلمه ی «سماء» به معنی آسمان استفاده می کند؟؟
➖ثانیاً به لحاظ قواعد علم صرف و لغت عربی، برداشت نویسنده ی معجزه تراش از آیه صحیح نیست.در عبارت [لَمُوسِعُونَ]، مُوسِع اسم فاعل از مصدر ایساع و ریشه ی وسع می باشد.نکته ی بسیار مهم این است که اسم فاعل اساسا دلالت بر حدوث فعل میکند نه ثبوت و استمرار آن! یعنی در این آیه،از کلمه ی موسع نمیتوان تداوم و استمرار وقوع فعل وسع ( وسعت بخشیدن ) را برداشت کرد. در ادامه٬ برخی از منابعی را که به این مهم اشاره کرده اند ( و نویسنده ی معجزه تراش آن ها را نخوانده! ) ذکر می کنیم:
۱– اسم الفاعل : ١ ـ تعريفه : هو اسم مشتقّ للدلالة على معنى مجرّدحادث (أي : يطرأ ويزول) و على فاعله
#ترجمه:اسم فاعل اسم مشتقی است که دلالت میکند بر حدوث فعل (یعنی: رخ دهد و سپس از بین برود) و نیز بر فاعل آن.
منبع:موسوعة النحو والصرف والإعراب - امیل یعقوب - ج۱ - ص۶۷
۲– اسم الفاعل : ما دلّ على حدث وفاعله على معنى الحدوث.(أي : بمعنى عدم الثبوت ، وخرّج بذلك الصفة المشبّهة حيث إن دلالتها بمعنى الثبوت.)
#ترجمه: اسم فاعل: آنچه که دلالت کند بر حدث فعل و انجام دهنده ی آن فعل به نحوی که معنای حدوث را برساند. ( یعنی: به معنی عدم ثبوت و استمرار فعل باشد. برای رساندن معنای ثبوت و استمرار،از صفت مشبهه استفاده می شود )
منبع: نزهة الطرف في علم الصرف - السيد محمد تقي الحسيني الجلالي - ج۱- ص۱۵۳
۳– در کتاب نحو الوافی جلد ۳ صفحه ۳۷ در ضمن تعریف اسم فاعل ذکر شده است که:
وهو يفيد حدوث معناه، ولا يفيد الدوام أو الثبوت، إلا إذا تخلى عن دلالته الخاصة
#ترجمه:اسم فاعل افاده ی معنای حدوث میکند و بر استمرار و ثبوت دلالت نمیکند، مگر در زمانی که دلالت آن تخصیص خورده باشد بر دوام و ثبوت
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
💥پاسخ به ادعای اعجاز قرآن در اشاره به گسترش جهان (بخش دوم)
در بخش نخست به دو مورد از اشکالات وارد بر این ادعای اعجاز پرداختیم.در ادامه به سایر اشکالات وارد بر این معجزه تراشی می پردازیم:
➖ثالثاً اگر در نظر بگیریم موسعون در آیه ی ۴۷ دلالت بر تداوم انجام فعل گسترش آسمان داشته باشد، پس در آیه ی ۴۸ که میگوید ﴿وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ: و زمين را گسترديم، و چه نيكو گسترندگانيم.﴾ عبارت ماهدون را نیز باید متضمن مفهوم استمرار و تداوم فعل گسترش مساحت سطح زمین دانست! که البته واضحاً اشتباه است. چون همانطور که پیش از این اشاره کردیم، اسم فاعل، دلالت بر تداوم انجام فعل نمی کند. بلکه ناظر بر حدوث فعل است.
➖رابعاً اساساً مسئله ی گسترش و انبساط دائمی جهان به منزله ی یک واقعیت علمی خدشه ناپذیر نبوده و نیست! به طور دقیق تر می توان گفت در معادله فريدمان با گذاشتن مقادير مختلف برای چگالی ها (Matter, Radiation, Curvature, Lambda)، سرنوشت هاي مختلفي براي عالم پيش بيني می شود. از جمله Big Rip (پارگیِ بزرگ)، Big Bounce و Big Crunch که هر یک از این ها نیز صرفا در حد یک پیش بینی علمی هستند و نمی توان به آن به عنوان یک واقعیت علمی خدشه ناپذیر نگریست.
جالب آنکه خود پایگاه حوزه علمیه هم تلویحاً به این مسئله اشاره کرده است که در ادامه مسلمین علاقه مند به معجزه علمی تراشی برای قرآن را به خواندن آن دعوت میکنیم:
« با توجه به اینکه نظریه های علمی همیشه پا بر جا نیست و احتمال خطا و تغییر در آنها وجود دارد. پس نمی توان به طور قطعی نظریه گسترش جهان را به قرآن نسبت داد و اعجاز علمی آن را نتیجه گرفت »
#منبع: https://hawzah.net/fa/goharenab/View/56523/اسرار-علمی-گسترش-جهان
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
در بخش نخست به دو مورد از اشکالات وارد بر این ادعای اعجاز پرداختیم.در ادامه به سایر اشکالات وارد بر این معجزه تراشی می پردازیم:
➖ثالثاً اگر در نظر بگیریم موسعون در آیه ی ۴۷ دلالت بر تداوم انجام فعل گسترش آسمان داشته باشد، پس در آیه ی ۴۸ که میگوید ﴿وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ: و زمين را گسترديم، و چه نيكو گسترندگانيم.﴾ عبارت ماهدون را نیز باید متضمن مفهوم استمرار و تداوم فعل گسترش مساحت سطح زمین دانست! که البته واضحاً اشتباه است. چون همانطور که پیش از این اشاره کردیم، اسم فاعل، دلالت بر تداوم انجام فعل نمی کند. بلکه ناظر بر حدوث فعل است.
➖رابعاً اساساً مسئله ی گسترش و انبساط دائمی جهان به منزله ی یک واقعیت علمی خدشه ناپذیر نبوده و نیست! به طور دقیق تر می توان گفت در معادله فريدمان با گذاشتن مقادير مختلف برای چگالی ها (Matter, Radiation, Curvature, Lambda)، سرنوشت هاي مختلفي براي عالم پيش بيني می شود. از جمله Big Rip (پارگیِ بزرگ)، Big Bounce و Big Crunch که هر یک از این ها نیز صرفا در حد یک پیش بینی علمی هستند و نمی توان به آن به عنوان یک واقعیت علمی خدشه ناپذیر نگریست.
جالب آنکه خود پایگاه حوزه علمیه هم تلویحاً به این مسئله اشاره کرده است که در ادامه مسلمین علاقه مند به معجزه علمی تراشی برای قرآن را به خواندن آن دعوت میکنیم:
« با توجه به اینکه نظریه های علمی همیشه پا بر جا نیست و احتمال خطا و تغییر در آنها وجود دارد. پس نمی توان به طور قطعی نظریه گسترش جهان را به قرآن نسبت داد و اعجاز علمی آن را نتیجه گرفت »
#منبع: https://hawzah.net/fa/goharenab/View/56523/اسرار-علمی-گسترش-جهان
#ادامه_دارد
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
attach 📎
💥پاسخ به ادعای اعجاز قرآن در اشاره به گسترش جهان (بخش سوم)
در بخش اول و دوم از پاسخ به این ادعای اعجاز به موارد زیر اشاره کردیم:
–عدم انطباق کلمه ی « سماء (آسمان) » در آیه ۴۷ ذاریات با مفهوم جهان در مقالات مربوط به نظریه گسترش جهان
–عدم دلالت کلمه ی موسعون بر تداوم و ثبوت فعل گستراندن آسمان
–الزام بر ایجاد اشکال علمی برای آیه ی ۴۸ سوره ذاریات در صورت قبول معنای تداوم و استمرار گسترش برای کلمه موسعون ( تحمیل معنای تداوم گسترش مساحت زمین برای کلمه ی ماهدون )
–قطعی نبودن مسئله ی گسترش کائنات از منظر علمی و اقرار حوزه علمیه بر موجه نبودن تحمیل اعجاز بر آیه ۴۷ ذاریات
در ادامه به پنجمین اشکال وارد بر این معجزه تراشی می پردازیم:
➖تا پیش از مطرح شدن مسئله ی گسترش و انبساط جهان توسط دانشمندان، حتی یک تن از مفسران قرآن از این آیه٬ تداوم و استمرار گسترش آسمان توسط الله را برداشت نکردند. در ادامه چند نمونه از تفاسیر بزرگترین مفسران قرآن را بازبینی خواهیم کرد:
۱) #متن_عربی: «وَ اَلسَّمََاءَ بَنَيْنََاهََا بِأَيْدٍ» تقديره و بنينا السماء بنيناها بقوة عن ابن عباس و مجاهد و ابن زيد و قتادة أي خلقناها ورفعناها على حسن نظامها «وَ إِنََّا لَمُوسِعُونَ» أي قادرون على خلق ما هو أعظم منها عن ابن عباس و قيل معناه و إنالموسعون الرزق على الخلق بالمطر عن الحسن و قيل معناه وإنا لذو سعة لخلقنا أي قادرون على رزقهم لا نعجز عنه فالموسع ذو الوسع و السعة أي الغني و الجدة
#ترجمه: «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» به نقل از ابن عباس يعنی: ما قدرت داريم كه از آسمان با عظمت‌تر نيز بيافرينيم. حسن گفته است يعني: ما قدرت داريم كه به وسيله باران روزی مردم را بيشتر توسعه دهيم. و بعضي گفته‌اند يعنی: ما نسبت به مخلوقات خود دستمان باز است و از آن عاجز نيستيم، بنا بر اين (موسع) بمعني صاحب (سعه) است كه آن نيز به معنی بي‌نيازی و توان داشتن است.
منبع: مجمع البيان في تفسير القرآن - الشيخ الطبرسی -ج۹ - ص۲۴۲
۲) وَ السَّمٰاءَ ؛و آسمان را بنا كرديم بقوّت. وَ إِنّٰا لَمُوسِعُونَ،عبد اللّه عبّاس گفت:ما قادريم برآن.روايتى هم از او آن است كه ما روزى فراخ كنيم برآن كه خواهيم.ضحّاك گفت:ما توانگريم ،بيانه: عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ .حسين بن الفضل گفت:علم ما واسع است،يعنى همه چيز دانيم
منبع: روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن - ابوالفتوح الرازی - ج ۱۸ - ص۱۱۳
۳) (وانا لموسعون) قال ابن عباس: لقادرون.
وقيل: أي وإنا لذو سعة، وبخلقها وخلق غيرها لا يضيق علينا شئ نريده. وقيل: أي وإنا لموسعون الرزق على خلقنا. عن ابن عباس أيضا. الحسن: وإنا لمطيقون. وعنه أيضا:
وإنا لموسعون الرزق بالمطر. وقال الضحاك: أغنيناكم، دليله: (على الموسع [1] قدره). وقال القتبي: ذو سعه على خلقنا. والمعنى متقارب. وقيل: جعلنا بينهما وبين الأرض سعة.
#ترجمه: در مورد عبارت (وانا لموسعون) ابن عباس گفته است: یعنی تواناییم. و گفته اند: یعنی ما صاحب وسعت و قدرتیم. و در خلق آسمان و غیر آن، ناتوان نمی شویم. و گفته اند: یعنی ما در رزق و روزی دادن به آفریدگانمان وسعت و فراخی ایجاد میکنیم. حسن گفته است: یعنی احاطه داریم. همچنین گفته است: مراد از لموسعون، وسعت و فراخی ایجاد کردن در رزق بواسطه ی باران است. و ضحاک گفته است: یعنی بی نیاز کنندگان شماییم. دلیل آن آیه ۲۳۶ بقره است: عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ یعنی توانگر به قدر توانش (همسرش را که طلاق داده) بی نیاز کند. قتبی گفته است: یعنی نسبت به خلقمان دستمان باز است و تواناییم. و گفته اند: یعنی بین آسمان ها و زمین و بین زمین وسعت و فراخی قرار دادیم.
منبع: تفسير القرطبی - ج۱۷ - ص۵۲
۴) وإنالموسعون " أي قد وسعنا أرجاءها ورفعناها بغير عمد حتى استقلت
ترجمه: عبارت وإنالموسعون یعنی به درستی که کرانه های آن را فراخ گردانیدیم و سپس آن را بالا بردیم تا جایی که بدون هیچ ستونی برافراشته شد.
منبع: تفسير ابن كثير - ج۴ - ص۲۵۴
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
در بخش اول و دوم از پاسخ به این ادعای اعجاز به موارد زیر اشاره کردیم:
–عدم انطباق کلمه ی « سماء (آسمان) » در آیه ۴۷ ذاریات با مفهوم جهان در مقالات مربوط به نظریه گسترش جهان
–عدم دلالت کلمه ی موسعون بر تداوم و ثبوت فعل گستراندن آسمان
–الزام بر ایجاد اشکال علمی برای آیه ی ۴۸ سوره ذاریات در صورت قبول معنای تداوم و استمرار گسترش برای کلمه موسعون ( تحمیل معنای تداوم گسترش مساحت زمین برای کلمه ی ماهدون )
–قطعی نبودن مسئله ی گسترش کائنات از منظر علمی و اقرار حوزه علمیه بر موجه نبودن تحمیل اعجاز بر آیه ۴۷ ذاریات
در ادامه به پنجمین اشکال وارد بر این معجزه تراشی می پردازیم:
➖تا پیش از مطرح شدن مسئله ی گسترش و انبساط جهان توسط دانشمندان، حتی یک تن از مفسران قرآن از این آیه٬ تداوم و استمرار گسترش آسمان توسط الله را برداشت نکردند. در ادامه چند نمونه از تفاسیر بزرگترین مفسران قرآن را بازبینی خواهیم کرد:
۱) #متن_عربی: «وَ اَلسَّمََاءَ بَنَيْنََاهََا بِأَيْدٍ» تقديره و بنينا السماء بنيناها بقوة عن ابن عباس و مجاهد و ابن زيد و قتادة أي خلقناها ورفعناها على حسن نظامها «وَ إِنََّا لَمُوسِعُونَ» أي قادرون على خلق ما هو أعظم منها عن ابن عباس و قيل معناه و إنالموسعون الرزق على الخلق بالمطر عن الحسن و قيل معناه وإنا لذو سعة لخلقنا أي قادرون على رزقهم لا نعجز عنه فالموسع ذو الوسع و السعة أي الغني و الجدة
#ترجمه: «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» به نقل از ابن عباس يعنی: ما قدرت داريم كه از آسمان با عظمت‌تر نيز بيافرينيم. حسن گفته است يعني: ما قدرت داريم كه به وسيله باران روزی مردم را بيشتر توسعه دهيم. و بعضي گفته‌اند يعنی: ما نسبت به مخلوقات خود دستمان باز است و از آن عاجز نيستيم، بنا بر اين (موسع) بمعني صاحب (سعه) است كه آن نيز به معنی بي‌نيازی و توان داشتن است.
منبع: مجمع البيان في تفسير القرآن - الشيخ الطبرسی -ج۹ - ص۲۴۲
۲) وَ السَّمٰاءَ ؛و آسمان را بنا كرديم بقوّت. وَ إِنّٰا لَمُوسِعُونَ،عبد اللّه عبّاس گفت:ما قادريم برآن.روايتى هم از او آن است كه ما روزى فراخ كنيم برآن كه خواهيم.ضحّاك گفت:ما توانگريم ،بيانه: عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ .حسين بن الفضل گفت:علم ما واسع است،يعنى همه چيز دانيم
منبع: روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن - ابوالفتوح الرازی - ج ۱۸ - ص۱۱۳
۳) (وانا لموسعون) قال ابن عباس: لقادرون.
وقيل: أي وإنا لذو سعة، وبخلقها وخلق غيرها لا يضيق علينا شئ نريده. وقيل: أي وإنا لموسعون الرزق على خلقنا. عن ابن عباس أيضا. الحسن: وإنا لمطيقون. وعنه أيضا:
وإنا لموسعون الرزق بالمطر. وقال الضحاك: أغنيناكم، دليله: (على الموسع [1] قدره). وقال القتبي: ذو سعه على خلقنا. والمعنى متقارب. وقيل: جعلنا بينهما وبين الأرض سعة.
#ترجمه: در مورد عبارت (وانا لموسعون) ابن عباس گفته است: یعنی تواناییم. و گفته اند: یعنی ما صاحب وسعت و قدرتیم. و در خلق آسمان و غیر آن، ناتوان نمی شویم. و گفته اند: یعنی ما در رزق و روزی دادن به آفریدگانمان وسعت و فراخی ایجاد میکنیم. حسن گفته است: یعنی احاطه داریم. همچنین گفته است: مراد از لموسعون، وسعت و فراخی ایجاد کردن در رزق بواسطه ی باران است. و ضحاک گفته است: یعنی بی نیاز کنندگان شماییم. دلیل آن آیه ۲۳۶ بقره است: عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ یعنی توانگر به قدر توانش (همسرش را که طلاق داده) بی نیاز کند. قتبی گفته است: یعنی نسبت به خلقمان دستمان باز است و تواناییم. و گفته اند: یعنی بین آسمان ها و زمین و بین زمین وسعت و فراخی قرار دادیم.
منبع: تفسير القرطبی - ج۱۷ - ص۵۲
۴) وإنالموسعون " أي قد وسعنا أرجاءها ورفعناها بغير عمد حتى استقلت
ترجمه: عبارت وإنالموسعون یعنی به درستی که کرانه های آن را فراخ گردانیدیم و سپس آن را بالا بردیم تا جایی که بدون هیچ ستونی برافراشته شد.
منبع: تفسير ابن كثير - ج۴ - ص۲۵۴
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
پاسخ به اسلامگرایان
💥پاسخ به ادعای اعجاز قرآن در اشاره به گسترش جهان (بخش اول)
#متن_ادعا: آیه ی ۴۷ سوره ذاریات ﴿وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ:و آسمان را به نيرو برافراشتيم و حقا كه ما تواناييم.﴾ اشاره به گسترش جهان میکند و این مطابق یافته های علمی…
#متن_ادعا: آیه ی ۴۷ سوره ذاریات ﴿وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ:و آسمان را به نيرو برافراشتيم و حقا كه ما تواناييم.﴾ اشاره به گسترش جهان میکند و این مطابق یافته های علمی…
💥پاسخ به دروغ پردازی اسلامگرایان در مورد دکتر جیمز واتسون
#متن_ادعا:
کانال نقد الحاد و آتئیسم مدعی شده که دکتر جیمز واتسون به خاطر اظهار نظر بر علیه همجنسگرایی٬ تمام عناوین و افتخاراتش لغو شده و تا جایی بر او فشار وارد کردند که به فقر شدید دچار شده و ناچاراً برای امرار معاش خود جایزه ی نوبلش را به حراج می گذارد!
#پاسخ_به_ادعا:
— اولاً دکتر جیمز واتسون نه به خاطر اظهار نظرش در مورد همجنس گرایی٬ بلکه به خاطر نظرات عجیبش در مورد «ارتباط بین نژاد و هوش انسان و نیز کمتر دانستن هوش سیاه پوستان نسبت به سفید پوستان» بود که از سمت مدیریت آزمایشگاه مشهور کلد اسپرینگ هاربر (CSHL) کنار گذاشته شد.
جالب آنکه در همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا هم به این مطلب اشاره شده است:
او در سال ۲۰۰۷ به روزنامه تایمز گفته بود که "اساسا به آینده آفریقا خوشبین نیست" چون "همه سیاست های اجتماعی ما بر این واقعیت استوار است که هوش آنها مثل ماست - درحالی که همه تست ها می گوید واقعا چنین نیست."
او گفت هرچند امیدوار است که همه انسان ها برابر باشند اما "کسانی که مجبورند با کارمندان سیاهپوست کار کنند می دانند اینطور نیست."
بعد از آن اظهارات دکتر واتسون عنوان ریاست آزمایشگاه کلد اسپرینگ هاربر از دست داد و از کلیه مسئولیت های اداری اش کنار گذاشته شد. او نامه ای در عذرخواهی نوشت و عناوین افتخاری خود را حفظ کرد
منبع: بی بی سی
— ثانیاً مسئولان آزمایشگاه کلد اسپرینگ هاربر حتی بعد از خلع آقای واتسون از مقام ریاست این آزمایشگاه٬ باز هم به وی اجازه دادند در همین آزمایشگاه آزادانه تحقیقات علمی اش را ادامه دهد و نیز برخی از عناوین خود را حفظ کند:
مسئولان CSHL علی رغم اخراج واتسون از تمامی سمت های مدیریتی به خاطر اظهار پشیمانی به او اجازه داد که در دفترش به تحقیقات ادامه داده و برخی از عناوینش را حفظ کند.
#منبع: https://gourl.page.link/Thuv
— ثالثاً بر طبق همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا٬ آقای واتسون نه به خاطر فقر و تنگدستی٬ بلکه به نشانه ی اعتراض به واکنش جامعه ی علمی نسبت به اظهار نظرهایش مدال طلای نوبل خود را به حراج می گذارد:
دکتر واتسون در سال ۲۰۱۴ مدال طلای نوبل خود را فروخت چون گفت جامعه علمی او را به خاطر اظهاراتش درباره نژاد طرد کرده است.
منبع: بی بی سی
پ.ن: ویس مربوط به اظهارات ادمین کانال اسلامگرا ضمیمه ی پست شده است
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#متن_ادعا:
کانال نقد الحاد و آتئیسم مدعی شده که دکتر جیمز واتسون به خاطر اظهار نظر بر علیه همجنسگرایی٬ تمام عناوین و افتخاراتش لغو شده و تا جایی بر او فشار وارد کردند که به فقر شدید دچار شده و ناچاراً برای امرار معاش خود جایزه ی نوبلش را به حراج می گذارد!
#پاسخ_به_ادعا:
— اولاً دکتر جیمز واتسون نه به خاطر اظهار نظرش در مورد همجنس گرایی٬ بلکه به خاطر نظرات عجیبش در مورد «ارتباط بین نژاد و هوش انسان و نیز کمتر دانستن هوش سیاه پوستان نسبت به سفید پوستان» بود که از سمت مدیریت آزمایشگاه مشهور کلد اسپرینگ هاربر (CSHL) کنار گذاشته شد.
جالب آنکه در همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا هم به این مطلب اشاره شده است:
او در سال ۲۰۰۷ به روزنامه تایمز گفته بود که "اساسا به آینده آفریقا خوشبین نیست" چون "همه سیاست های اجتماعی ما بر این واقعیت استوار است که هوش آنها مثل ماست - درحالی که همه تست ها می گوید واقعا چنین نیست."
او گفت هرچند امیدوار است که همه انسان ها برابر باشند اما "کسانی که مجبورند با کارمندان سیاهپوست کار کنند می دانند اینطور نیست."
بعد از آن اظهارات دکتر واتسون عنوان ریاست آزمایشگاه کلد اسپرینگ هاربر از دست داد و از کلیه مسئولیت های اداری اش کنار گذاشته شد. او نامه ای در عذرخواهی نوشت و عناوین افتخاری خود را حفظ کرد
منبع: بی بی سی
— ثانیاً مسئولان آزمایشگاه کلد اسپرینگ هاربر حتی بعد از خلع آقای واتسون از مقام ریاست این آزمایشگاه٬ باز هم به وی اجازه دادند در همین آزمایشگاه آزادانه تحقیقات علمی اش را ادامه دهد و نیز برخی از عناوین خود را حفظ کند:
مسئولان CSHL علی رغم اخراج واتسون از تمامی سمت های مدیریتی به خاطر اظهار پشیمانی به او اجازه داد که در دفترش به تحقیقات ادامه داده و برخی از عناوینش را حفظ کند.
#منبع: https://gourl.page.link/Thuv
— ثالثاً بر طبق همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا٬ آقای واتسون نه به خاطر فقر و تنگدستی٬ بلکه به نشانه ی اعتراض به واکنش جامعه ی علمی نسبت به اظهار نظرهایش مدال طلای نوبل خود را به حراج می گذارد:
دکتر واتسون در سال ۲۰۱۴ مدال طلای نوبل خود را فروخت چون گفت جامعه علمی او را به خاطر اظهاراتش درباره نژاد طرد کرده است.
منبع: بی بی سی
پ.ن: ویس مربوط به اظهارات ادمین کانال اسلامگرا ضمیمه ی پست شده است
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
attach 📎
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد وجود سیاراتی مشابه زمین (بخش اول)
#متن_ادعا:
در آیه ی ۱۲ سوره طلاق بیان شده است که «سیاراتی مانند زمین آفریدیم»:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا
ترجمه انصاریان: خداست كه هفت آسمان و نيز مثل آنها هفت زمين را آفريد همواره فرمان او در ميان آنها نازل مى شود، تا بدانيد كه خدا بر هر كارى تواناست و اينكه يقيناً علم خدا به همه چيز احاطه دارد
همین مطلب امروزه توسط جامعه ی علمی کشف شده است:
Our Interstellar Neighbors:5 Potentially Earth-Like Planets Nearby
"همسایگان درون ستاره‌اي ما: 5 سیاره زمین مانند در این نزدیکي"
منبع: اسپیس
#پاسخ_به_ادعا:
–اولاً در این آیه٬ ضمیر هنَّ در عبارت «وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» به آسمان ها بر میگردد و با توجه به اینکه تعداد آسمان ها هفت عدد توصیف شده است، مفهوم آن چنین است:
آفرینش هفت زمین مانند آسمان ها٬ از نظر تعداد! نه آفرینش سیاراتی مانند زمین.
نویسنده مسلمان به منظور انحراف ذهن مخاطبانش از مسئله ی «هفتگانه بودن زمین در قرآن» عبارت را چنین معنا می کند: سیاراتی مشابه زمین!
حال آنکه شیخ طبرسی در مجمع البیان به صورت واضحی به این مطلب اشاره کرده است👇
#متن_عربی: (الله الذي خلق سبع سماواتومن الأرض مثلهن) أي وخلق من الأرض مثلهن في العدد، لا في الكيفية لأن كيفية السماء مخالفة لكيفية الأرض.
#ترجمه: آیه ی «خدای يكتا آن ذاتيست كه هفت آسمان و از زمين مانند آنها را آفريد» يعنی: و از زمين مثل آسمان در عدد خلق كرد نه در كيفيت! برای اينكه كيفيت آسمان مخالف با كيفيت زمين است.
منبع: مجمع البيان - شیخ طبرسی - ج۱۰ - ص۵۰
حال سوال این است:
مقصود از هفتگانگی زمینی که قرآن بدان اشاره کرده چیست؟
وقتی به احادیث ائمه ی معصوم رجوع می کنیم در می یابیم که پاسخ ائمه معصوم در مورد چیستی هفت آسمان و هفت زمین٬ نشان می دهد که بر خلاف ادعای کانال اسلامگرا٬ نه تنها اعجازی در میان نیست٬ بلکه خطای علمی آن نیز محرز است. به عنوان مثال بنگرید به توصیف امام کاظم از مقوله ی هفتگانگی زمین و آسمان:
#متن_عربی: وَ قَدْ رَوَى اَلْعَيَّاشِيُّ بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: بَسَطَ كَفَّيْهِ ثُمَّ وَضَعَ اَلْيُمْنَى عَلَيْهَا فَقَالَ هَذِهِ اَلْأَرْضُ اَلدُّنْيَا وَ اَلسَّمَاءُ اَلدُّنْيَا عَلَيْهَا قُبَّةٌ وَ اَلْأَرْضُ اَلثَّانِيَةُ فَوْقَ سَمَاءِ اَلدُّنْيَا اَلسَّمَاءُ اَلثَّانِيَةُ فَوْقَهَا قُبَّةٌ وَ اَلْأَرْضُ اَلثَّالِثَةُ فَوْقَ اَلسَّمَاءِ اَلثَّانِيَةِ وَ اَلسَّمَاءُ اَلثَّالِثَةُ فَوْقَهَا قُبَّةٌ حَتَّى ذَكَرَ اَلرَّابِعَةَ وَ اَلْخَامِسَةَ وَ اَلسَّادِسَةَ فَقَالَ وَ اَلْأَرْضُ اَلسَّابِعَةُ فَوْقَ اَلسَّمَاءِ اَلسَّادِسَةِ وَ اَلسَّمَاءُ اَلسَّابِعَةُ فَوْقَهَا قُبَّةٌ وَ عَرْشُ اَلرَّحْمَنِ فَوْقَ اَلسَّمَاءِ اَلسَّابِعَةِ وَ هُوَ قَوْلُهُ: سَبْعَ سَمٰاوٰاتٍ وَ مِنَ اَلْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ اَلْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ
#ترجمه: و عياشى بسندش از امام کاظم روايت كرده كه وی دو كف دستش را گشود و راست را بر چپ نهاد و فرمود:اين زمين دنيا است و آسمان دنيا گنبد آنست،زمين دوم بالاى آسمان دنيا است و آسمان دوم گنبد آنست و زمين سوم بالاى آسمان دوم است و آسمان سوم گنبد آنست تا چهارم و پنجم و ششم را بيان كرد و فرمود:زمين هفتم بالاى آسمان ششم است و آسمان ششم گنبديست بر آن،و عرش رحمان بالاى آسمان هفتم است و اينست معناى قول خدا«هفت آسمان و مانند آنها از زمين كه فرمان ميان آنها فرو آيد[الطلاق-۱۲]»
منبع: بحار الأنوار - علامه مجلسی - ج۱۷ - ص۵۶۶
در این حدیث به وضوح میبینیم که امام کاظم آسمان را جسم گنبدی شکل میدانسته که بر بالای هر طبقه از طبقات زمین قرار میگیرد و آسمان و زمین دنیا٬ همان طبقه ی اول از طبقات هفتگانه ی آسمان و زمین محسوب می شود. بنابراین اساساً تطبیق دادنِ «هفت زمین در قرآن» با سیارات مشابه کره ی زمین در کیهان بر خلاف آموزه های قرآن و ائمه معصوم می باشد. به همین خاطر است که حتی آیت الله مکارم شیرازی هم که در کتاب تفسیر خود عادت به ربط دادن مفاهیم آیات به یافته های علمی دارد، در این مورد توقف کرده و میگوید:
▪️تمام كرات و ثوابت و سياراتى را كه ما مى‌بينيم همه جزء آسمان اول است، و شش عالم ديگر وجود دارد كه از دسترس ديد ما و ابزارهاى علمى امروز ما بيرون است و مجموعا هفت عالم را به عنوان هفت آسمان تشكيل مى‌دهند.
منبع: تفسير نمونه - مكارم شیرازی - ج۱ - ص۱۶۷
ادامه دارد...
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
#متن_ادعا:
در آیه ی ۱۲ سوره طلاق بیان شده است که «سیاراتی مانند زمین آفریدیم»:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا
ترجمه انصاریان: خداست كه هفت آسمان و نيز مثل آنها هفت زمين را آفريد همواره فرمان او در ميان آنها نازل مى شود، تا بدانيد كه خدا بر هر كارى تواناست و اينكه يقيناً علم خدا به همه چيز احاطه دارد
همین مطلب امروزه توسط جامعه ی علمی کشف شده است:
Our Interstellar Neighbors:5 Potentially Earth-Like Planets Nearby
"همسایگان درون ستاره‌اي ما: 5 سیاره زمین مانند در این نزدیکي"
منبع: اسپیس
#پاسخ_به_ادعا:
–اولاً در این آیه٬ ضمیر هنَّ در عبارت «وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» به آسمان ها بر میگردد و با توجه به اینکه تعداد آسمان ها هفت عدد توصیف شده است، مفهوم آن چنین است:
آفرینش هفت زمین مانند آسمان ها٬ از نظر تعداد! نه آفرینش سیاراتی مانند زمین.
نویسنده مسلمان به منظور انحراف ذهن مخاطبانش از مسئله ی «هفتگانه بودن زمین در قرآن» عبارت را چنین معنا می کند: سیاراتی مشابه زمین!
حال آنکه شیخ طبرسی در مجمع البیان به صورت واضحی به این مطلب اشاره کرده است👇
#متن_عربی: (الله الذي خلق سبع سماواتومن الأرض مثلهن) أي وخلق من الأرض مثلهن في العدد، لا في الكيفية لأن كيفية السماء مخالفة لكيفية الأرض.
#ترجمه: آیه ی «خدای يكتا آن ذاتيست كه هفت آسمان و از زمين مانند آنها را آفريد» يعنی: و از زمين مثل آسمان در عدد خلق كرد نه در كيفيت! برای اينكه كيفيت آسمان مخالف با كيفيت زمين است.
منبع: مجمع البيان - شیخ طبرسی - ج۱۰ - ص۵۰
حال سوال این است:
مقصود از هفتگانگی زمینی که قرآن بدان اشاره کرده چیست؟
وقتی به احادیث ائمه ی معصوم رجوع می کنیم در می یابیم که پاسخ ائمه معصوم در مورد چیستی هفت آسمان و هفت زمین٬ نشان می دهد که بر خلاف ادعای کانال اسلامگرا٬ نه تنها اعجازی در میان نیست٬ بلکه خطای علمی آن نیز محرز است. به عنوان مثال بنگرید به توصیف امام کاظم از مقوله ی هفتگانگی زمین و آسمان:
#متن_عربی: وَ قَدْ رَوَى اَلْعَيَّاشِيُّ بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: بَسَطَ كَفَّيْهِ ثُمَّ وَضَعَ اَلْيُمْنَى عَلَيْهَا فَقَالَ هَذِهِ اَلْأَرْضُ اَلدُّنْيَا وَ اَلسَّمَاءُ اَلدُّنْيَا عَلَيْهَا قُبَّةٌ وَ اَلْأَرْضُ اَلثَّانِيَةُ فَوْقَ سَمَاءِ اَلدُّنْيَا اَلسَّمَاءُ اَلثَّانِيَةُ فَوْقَهَا قُبَّةٌ وَ اَلْأَرْضُ اَلثَّالِثَةُ فَوْقَ اَلسَّمَاءِ اَلثَّانِيَةِ وَ اَلسَّمَاءُ اَلثَّالِثَةُ فَوْقَهَا قُبَّةٌ حَتَّى ذَكَرَ اَلرَّابِعَةَ وَ اَلْخَامِسَةَ وَ اَلسَّادِسَةَ فَقَالَ وَ اَلْأَرْضُ اَلسَّابِعَةُ فَوْقَ اَلسَّمَاءِ اَلسَّادِسَةِ وَ اَلسَّمَاءُ اَلسَّابِعَةُ فَوْقَهَا قُبَّةٌ وَ عَرْشُ اَلرَّحْمَنِ فَوْقَ اَلسَّمَاءِ اَلسَّابِعَةِ وَ هُوَ قَوْلُهُ: سَبْعَ سَمٰاوٰاتٍ وَ مِنَ اَلْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ اَلْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ
#ترجمه: و عياشى بسندش از امام کاظم روايت كرده كه وی دو كف دستش را گشود و راست را بر چپ نهاد و فرمود:اين زمين دنيا است و آسمان دنيا گنبد آنست،زمين دوم بالاى آسمان دنيا است و آسمان دوم گنبد آنست و زمين سوم بالاى آسمان دوم است و آسمان سوم گنبد آنست تا چهارم و پنجم و ششم را بيان كرد و فرمود:زمين هفتم بالاى آسمان ششم است و آسمان ششم گنبديست بر آن،و عرش رحمان بالاى آسمان هفتم است و اينست معناى قول خدا«هفت آسمان و مانند آنها از زمين كه فرمان ميان آنها فرو آيد[الطلاق-۱۲]»
منبع: بحار الأنوار - علامه مجلسی - ج۱۷ - ص۵۶۶
در این حدیث به وضوح میبینیم که امام کاظم آسمان را جسم گنبدی شکل میدانسته که بر بالای هر طبقه از طبقات زمین قرار میگیرد و آسمان و زمین دنیا٬ همان طبقه ی اول از طبقات هفتگانه ی آسمان و زمین محسوب می شود. بنابراین اساساً تطبیق دادنِ «هفت زمین در قرآن» با سیارات مشابه کره ی زمین در کیهان بر خلاف آموزه های قرآن و ائمه معصوم می باشد. به همین خاطر است که حتی آیت الله مکارم شیرازی هم که در کتاب تفسیر خود عادت به ربط دادن مفاهیم آیات به یافته های علمی دارد، در این مورد توقف کرده و میگوید:
▪️تمام كرات و ثوابت و سياراتى را كه ما مى‌بينيم همه جزء آسمان اول است، و شش عالم ديگر وجود دارد كه از دسترس ديد ما و ابزارهاى علمى امروز ما بيرون است و مجموعا هفت عالم را به عنوان هفت آسمان تشكيل مى‌دهند.
منبع: تفسير نمونه - مكارم شیرازی - ج۱ - ص۱۶۷
ادامه دارد...
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد وجود سیاراتی مشابه زمین (بخش دوم)
در بخش نخست بیان کردیم که اساساً مراد از هفت زمین در قرآن هیچ ارتباطی با کشف سیاراتی مشابه زمین ندارد٬ چرا که طبق توصیفات ائمه ی معصوم٬ کل سیارات این دنیا جزو آسمان اول محسوب می شوند و سایر طبقات زمین٬ بالای آسمان اول قرار دارند. پس سیارات مشابه زمین در این دنیا نمی توانند مصادیق اشاره ی قرآن در مورد هفتگانگی زمین باشند.
اما در این بخش به این مهم خواهیم پرداخت که اگر اشاره به وجود «هفت زمین» جنبه ی اعجاز علمی داشته باشد٬ آیا این اعجاز متعلق به قرآن و پیامبر اسلام است؟ یا متعلق به مردمانی است که قرن ها پیش از انعقاد نطفه ی محمد قائل به هفتگانگی آسمان و زمین بودند؟؟
۱ ) This concept dates back to ancient Mesopotamian religions and a similar concept is also found in some Indian religions such as Hinduism, and in some Abrahamic religions such as Islam, Judaism and Catholicism.Some of these traditions, including Jainism, also have a concept of seven earths or seven underworlds
#ترجمه: قدمت این ایده بر میگردد به مذاهب باستانی بین النهرین و مفهوم مشابه آن در برخی مذاهب هندی نظیر هندوئیسم و نیز برخی ادیان ابراهیمی نظیر اسلام و یهودیت و مسیحیت کاتولیک یافت شده است. در برخی از این مذاهب سنتی از جمله آیین برهما بودا مفهوم هفت زمین یا هفت جهان زیرین (عالم اموات) وجود دارد.
#منبع: https://gourl.page.link/RcLL
۲ ) In the Puranas, and already in the Atharvaveda, there are fourteen worlds, seven higher ones (Vyahrtis) and seven lower ones (Pātālas), viz. Bhuloka, Bhuvar Loka, svarga, Mahar Loka, Jana Loka, Tapa Loka, and Satyaloka above and Atala, Vitala, Sutala, Rasaataala, Talatala, Mahaatala, Patala and naraka below.
#ترجمه: در پورانه‌ها ( مجموعه‌ای از مهم‌ترین متون مقدس در آئین هندو، آئین جین و بوداگرایی) که در کتاب آتارواودا (یکی از چهار ودای آریایی‌های هند که مربوط به ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد می شود) هم اکنون وجود دارد نوشته شده هستی متشکل از ۱۴ جهان است، ۷،جهان بالا و ۷ جهان پایین.
#منبع: https://gourl.page.link/ZFHZ
۳ )زرتشت در یسنای 32-2 نیز به این تقسیم بندی اشاره کرده و خطاب به دیوها میگوید: «از این روست که بدین کردار فریبکارانه‌تان، در هفت بوم (جهان) به بدی نامبردار شدید»
سوال از معجزه تراشان:
آیا کپی برداری محمد از باور مرسوم و شایع تمدن های باستانی در مورد «هفتگانگی آسمان و زمین» جنبه ی اعجاز دارد؟؟
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
در بخش نخست بیان کردیم که اساساً مراد از هفت زمین در قرآن هیچ ارتباطی با کشف سیاراتی مشابه زمین ندارد٬ چرا که طبق توصیفات ائمه ی معصوم٬ کل سیارات این دنیا جزو آسمان اول محسوب می شوند و سایر طبقات زمین٬ بالای آسمان اول قرار دارند. پس سیارات مشابه زمین در این دنیا نمی توانند مصادیق اشاره ی قرآن در مورد هفتگانگی زمین باشند.
اما در این بخش به این مهم خواهیم پرداخت که اگر اشاره به وجود «هفت زمین» جنبه ی اعجاز علمی داشته باشد٬ آیا این اعجاز متعلق به قرآن و پیامبر اسلام است؟ یا متعلق به مردمانی است که قرن ها پیش از انعقاد نطفه ی محمد قائل به هفتگانگی آسمان و زمین بودند؟؟
۱ ) This concept dates back to ancient Mesopotamian religions and a similar concept is also found in some Indian religions such as Hinduism, and in some Abrahamic religions such as Islam, Judaism and Catholicism.Some of these traditions, including Jainism, also have a concept of seven earths or seven underworlds
#ترجمه: قدمت این ایده بر میگردد به مذاهب باستانی بین النهرین و مفهوم مشابه آن در برخی مذاهب هندی نظیر هندوئیسم و نیز برخی ادیان ابراهیمی نظیر اسلام و یهودیت و مسیحیت کاتولیک یافت شده است. در برخی از این مذاهب سنتی از جمله آیین برهما بودا مفهوم هفت زمین یا هفت جهان زیرین (عالم اموات) وجود دارد.
#منبع: https://gourl.page.link/RcLL
۲ ) In the Puranas, and already in the Atharvaveda, there are fourteen worlds, seven higher ones (Vyahrtis) and seven lower ones (Pātālas), viz. Bhuloka, Bhuvar Loka, svarga, Mahar Loka, Jana Loka, Tapa Loka, and Satyaloka above and Atala, Vitala, Sutala, Rasaataala, Talatala, Mahaatala, Patala and naraka below.
#ترجمه: در پورانه‌ها ( مجموعه‌ای از مهم‌ترین متون مقدس در آئین هندو، آئین جین و بوداگرایی) که در کتاب آتارواودا (یکی از چهار ودای آریایی‌های هند که مربوط به ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد می شود) هم اکنون وجود دارد نوشته شده هستی متشکل از ۱۴ جهان است، ۷،جهان بالا و ۷ جهان پایین.
#منبع: https://gourl.page.link/ZFHZ
۳ )زرتشت در یسنای 32-2 نیز به این تقسیم بندی اشاره کرده و خطاب به دیوها میگوید: «از این روست که بدین کردار فریبکارانه‌تان، در هفت بوم (جهان) به بدی نامبردار شدید»
سوال از معجزه تراشان:
آیا کپی برداری محمد از باور مرسوم و شایع تمدن های باستانی در مورد «هفتگانگی آسمان و زمین» جنبه ی اعجاز دارد؟؟
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
پاسخ به اسلامگرایان
💥پاسخ به ادعای اعجاز علمی قرآن در مورد وجود سیاراتی مشابه زمین (بخش اول)
#متن_ادعا:
در آیه ی ۱۲ سوره طلاق بیان شده است که «سیاراتی مانند زمین آفریدیم»:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ…
#متن_ادعا:
در آیه ی ۱۲ سوره طلاق بیان شده است که «سیاراتی مانند زمین آفریدیم»:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ…
💥پاسخ به دروغ پردازی اسلامگرایان در مورد ورنر هایزنبرگ
کانال دروغ پرداز اسلامگرا سخنی را به ورنر هایزنبرگ نسبت می دهد:
«نوشیدن اولین جرعه از لیوان علوم طبیعی تو را تبدیل به یک بیخدا میکند اما ته لیوان، خدا در انتظار توست»
اما جالب آنکه در همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا٬ ضمن معرفی کتابی که برای اولین بار این سخن را به هایزنبرگ نسبت داده٬ اشاره می شود که نویسنده ی این کتاب منبعی برای این ادعایش ذکر نکرده است و اساسا در مطالب منتشر شده از هایزنبرگ چنین سخنی یافت نمی شود:
Otremba does not declare his source, and the quote per se cannot be found in Heisenberg's published works.
#ترجمه: Otremba (نویسنده ی کتابی که در آن برای اولین بار آن سخن به هایزنبرگ نسبت داده شده است) منبعش را مشخص نمی کند. علاوه بر آن٬ این سخن را نمی توان در مطالب منتشر شده از شخص هایزنبرگ پیدا کرد.
#منبع: https://en.m.wikiquote.org/wiki/Werner_Heisenberg
باز در همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا چنین بیان می شود:
The journalist Eike Christian Hirsch PhD, a personal acquaintance of Heisenberg, whom he interviewed for his 1981 book Expedition in die Glaubenswelt, claimed in de.wikiquote.org on 22 June 2015, that the content and style of the quote was completely foreign to Heisenberg's convictions and the way he used to express himself, and that Heisenberg's children, Dr. Maria Hirsch and Prof. Dr. Martin Heisenberg, did not recognize their father in this quote.
#ترجمه: دکتر Eike Christian Hirsch از آشنایان نزدیک هایزنبرگ در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۵ بیان کرد که مفاد و طرز بیان آن سخن منتسب به هایزنبرگ٬ کاملا با عقاید و شیوه ی بیانی که هایزنبرگ برای ابراز عقایدش به کار میبرد مغایر است. همچنین فرزندان هایزنبرگ (دکتر Maria Hirsch و پروفسور Martin Heisenberg) اعلام کردند چنین سخنی را هرگز از پدر خود نشنیده اند.
#منبع: https://en.m.wikiquote.org/wiki/Werner_Heisenberg
نتیجتاً می توان گفت ادمینهای این کانال اسلامگرا حتی منابع مورد استناد خودشان را نیز مطالعه نمی کنند! و تنها چیزی که برایشان مهم است دروغ پردازی برای حفظ و گسترش اسلام است!
پ.ن: وجوب دروغ گفتن برای حفظ اسلام٬ از جمله آموزه های اسلامی می باشد که امام خمینی نیز بر آن تاکید داشته است.ویدیوی این سخن خمینی ضمیمه ی پست شده است.
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
کانال دروغ پرداز اسلامگرا سخنی را به ورنر هایزنبرگ نسبت می دهد:
«نوشیدن اولین جرعه از لیوان علوم طبیعی تو را تبدیل به یک بیخدا میکند اما ته لیوان، خدا در انتظار توست»
اما جالب آنکه در همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا٬ ضمن معرفی کتابی که برای اولین بار این سخن را به هایزنبرگ نسبت داده٬ اشاره می شود که نویسنده ی این کتاب منبعی برای این ادعایش ذکر نکرده است و اساسا در مطالب منتشر شده از هایزنبرگ چنین سخنی یافت نمی شود:
Otremba does not declare his source, and the quote per se cannot be found in Heisenberg's published works.
#ترجمه: Otremba (نویسنده ی کتابی که در آن برای اولین بار آن سخن به هایزنبرگ نسبت داده شده است) منبعش را مشخص نمی کند. علاوه بر آن٬ این سخن را نمی توان در مطالب منتشر شده از شخص هایزنبرگ پیدا کرد.
#منبع: https://en.m.wikiquote.org/wiki/Werner_Heisenberg
باز در همان منبع مورد استناد کانال اسلامگرا چنین بیان می شود:
The journalist Eike Christian Hirsch PhD, a personal acquaintance of Heisenberg, whom he interviewed for his 1981 book Expedition in die Glaubenswelt, claimed in de.wikiquote.org on 22 June 2015, that the content and style of the quote was completely foreign to Heisenberg's convictions and the way he used to express himself, and that Heisenberg's children, Dr. Maria Hirsch and Prof. Dr. Martin Heisenberg, did not recognize their father in this quote.
#ترجمه: دکتر Eike Christian Hirsch از آشنایان نزدیک هایزنبرگ در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۵ بیان کرد که مفاد و طرز بیان آن سخن منتسب به هایزنبرگ٬ کاملا با عقاید و شیوه ی بیانی که هایزنبرگ برای ابراز عقایدش به کار میبرد مغایر است. همچنین فرزندان هایزنبرگ (دکتر Maria Hirsch و پروفسور Martin Heisenberg) اعلام کردند چنین سخنی را هرگز از پدر خود نشنیده اند.
#منبع: https://en.m.wikiquote.org/wiki/Werner_Heisenberg
نتیجتاً می توان گفت ادمینهای این کانال اسلامگرا حتی منابع مورد استناد خودشان را نیز مطالعه نمی کنند! و تنها چیزی که برایشان مهم است دروغ پردازی برای حفظ و گسترش اسلام است!
پ.ن: وجوب دروغ گفتن برای حفظ اسلام٬ از جمله آموزه های اسلامی می باشد که امام خمینی نیز بر آن تاکید داشته است.ویدیوی این سخن خمینی ضمیمه ی پست شده است.
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Telegram
attach 📎
💥گزارش تلخ دکتر محسن رضائیان از افزایش نرخ خودکشی زنان مسلمان خاورمیانه
در حالی که دستگاه تبلیغات اسلامی در ایران از حقوق و جایگاه رفیع زن در اسلام صحبت می کند٬ نتایج تحقیقات علمی نشان می دهد که اوضاع زنان در مناطق اسلامی به قدری اسفناک است که آمار خودکشی در بین آنان روز به روز افزایش پیدا می کند:
Higher suicide rates among young Middle Eastern Muslim females must be considered an important issue, and their root causes should be dealt with properly and without delay.
#ترجمه: نرخ بالاتر خودکشی در میان زنان مسلمان خاورمیانه باید به عنوان یک مسئله ی مهم در نظر گرفته شود و سریعاً به طور کامل و جدی به علل و ریشه های آن پرداخته شود.
#منبع: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/m/pubmed/20197256/
#فلاکت_و_بدبختی_زن_در_اسلام
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
در حالی که دستگاه تبلیغات اسلامی در ایران از حقوق و جایگاه رفیع زن در اسلام صحبت می کند٬ نتایج تحقیقات علمی نشان می دهد که اوضاع زنان در مناطق اسلامی به قدری اسفناک است که آمار خودکشی در بین آنان روز به روز افزایش پیدا می کند:
Higher suicide rates among young Middle Eastern Muslim females must be considered an important issue, and their root causes should be dealt with properly and without delay.
#ترجمه: نرخ بالاتر خودکشی در میان زنان مسلمان خاورمیانه باید به عنوان یک مسئله ی مهم در نظر گرفته شود و سریعاً به طور کامل و جدی به علل و ریشه های آن پرداخته شود.
#منبع: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/m/pubmed/20197256/
#فلاکت_و_بدبختی_زن_در_اسلام
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
PubMed
Suicide among young Middle Eastern Muslim females - PubMed
Higher suicide rates among young Middle Eastern Muslim females must be considered an important issue, and their root causes should be dealt with properly and without delay.