radio-goftego-97_10_25-20_00.mp4
14.1 MB
📻 «واگذاری مالكیت كتاب»
🔎 [🔴 کسانی با پرداخت پول، کتابی به نامشان منتشر می‌شود که در پدیدآوردنش نقشی نداشته‌اند.]

📻 گفت‌وگوی فرهنگی رادیو گفت‌وگو
با حضور
#سیدعباس_حسینی_نیک
و
#بهزاد_پاكروح
با اجرای شهاب دارابیان
بخش 1⃣ از 2⃣
۳۰ دقیقه، صدا، ۱۴ مگابایت
@andishehsarapub
@pakruh
radio-goftego-97_10_25-20_30.mp4
14.1 MB
📻 «واگذاری مالكیت كتاب»
🔎 [🔴 کسانی با پرداخت پول، کتابی به نامشان منتشر می‌شود که در پدیدآوردنش نقشی نداشته‌اند.]

📻 گفت‌و‌گوی فرهنگی رادیو گفت‌وگو
با حضور
#سیدعباس_حسینی_نیک
و
#بهزاد_پاكروح
با اجرای شهاب دارابیان
بخش 2⃣ از 2⃣
۳۰ دقیقه، صدا، ۱۴ مگابایت
@andishehsarapub
@pakruh
اندیشه سرا
🔴 شخصی در یک گروه گردشگری از خوش‌رفتاری مردم بارسلونا با او نوشته بود. شخص دیگری، در پاسخ، با ارسال عکس‌های بالا نوشته بود: «تعجب می‌کنم می‌گید خوب رفتار کردند، در اسپانیا همه‌جا [😳] بر در و دیوار نوشته‌اند "Tourist go home"» خوشبختانه او ادامۀ جمله را ننوشته…
✈️🚢 گردشگری‌هراسی از ونیز تا بارسلونا
Tourismophobia
#بهزاد_پاكروح
t.me/andishehsarapub/12620

«توریست به خانه‌ات برگرد وگرنه در نوشیدنی‌ات آب دهان می‌ریزیم»!😳
"Tourist go home
or we will spit in your beer"

🔴 شخصی در یک گروه گردشگری از خوش‌رفتاری مردم بارسلونا با خودش نوشته بود.
شخصی دیگر، در پاسخ، با ارسال عکس‌های بالا نوشته بود:

«تعجب می‌کنم می‌گید خوب رفتار کردند.
در اسپانیا، همه‌جا [😳] بر در و دیوار نوشته‌اند:
"Tourist go home"»

خوشبختانه او ادامۀ جمله را ننوشته بود🤠:
"or we will spit in your beer!"

از او پرسیدم:
«به کدام شهرهای اسپانیا سفر کرده‌اید؟»
پاسخ داد: «هیچ‌کدام»
---
🚨 «مطالب در فضای مجازی متناسب با ارزششان پربازدید نمی‌شوند!
مطالب جالب و جذاب بیشتر بازنشر می‌شوند
در حالی که از دقت و صحت کمتری برخوردارند!»

🔴 اما واقعیت چیست؟

🔴 در هیچ‌یک از شهرهای اسپانیا از جمله بارسلونا یک مخالفت جدی پیوسته و منسجم با توریست‌ها نیست.
یک گروه هستند که معتقدند توریستها زندگی را در بارسلونا برای مردم عادی این شهر سخت کرده‌اند.
(امروزه تعداد توریست در سال، حدوداً بیست برابر جمعیت بارسلوناست، در حدود سی سال قبل این تعداد برابر با جمعیت بود.)

این افراد توجه ندارند که اقتصاد شهرشان وابستگی زیادی به توریسم دارد.
این‌ها شغلشان مستقیم به توریسم ربط ندارد اما نمی‌دانند که بخشی از مشتری‌های آن‌ها یا تأمین کنندگان حقوق آن‌ها هم بر مبنای درآمد ناشی از توریسم می‌توانند مشتری آن‌ها یا تأمین کنندۀ حقوقشان باشند و بخشی از آبادانی و رونق شهر هم به توریسم وابسته است.
(از حدود ۱,۶۰۰,۰۰۰ نفر جمعیت بارسلونا حدود ۱۱۵,۰۰۰ نفر شغلشان مستقیم با توریسم مرتبط است، از هر ۱۴ نفر یک نفر.
اگر تعداد اعضای خانواده را به طور متوسط حدود ۳ نفر در نظر بگیریم می‌شود یک پنجم تمام خانواده‌های بارسلونا)

گردشگری‌هراسی تنها در بارسلونا نیست.
در شهرهای زیادی در دنیا مخالفت با زیادیِ گردشگران مطرح است.
از جمله ونیز، آمستردام، لیسبون و ...
اما در هیچ‌یک از این شهرها مشکل جدی و ادامه داری برای توریست‌ها ایجاد نشده. (شما آن یک نفر از ۲۰ میلیون نفری را که تخم‌مرغ به کله‌اش خورده می‌بینید ۱۹,۹۹۹,۹۹۹ نفر دیگر هم هستند که تخم مرغ به کله‌شان نخورده!🤠🙈)

در مواردی (مثلاً ونیز و آمستردام) در بین مقامات شهر هم این بحث وجود داشته که به چه روشی تعداد توریست‌ها را کم کنند و تغییراتی انجام شده یا قرار است انجام شود.

عکس‌هایی که در گروه فرستاده‌اند مربوط به یکی دو سال قبل از پاندمی‌ست.
در آن سال‌ها توریست‌ها در حدود سالی ۳۰ میلیارد دلار در بارسلونا پول خرج می‌کردند.
بعد که پاندمی شد و توریسم مدتی متوقف شد هرکسی هم که تا پیش از آن نمی‌دانست شهرش با توریسم زنده است، این را فهمید.

با این حال اگر شما خودتان را جای فرد بازنشسته‌ای بگذارید که در یک محلۀ توریستی بارسلونا زندگی می‌کند، شلوغی محل و وسایل نقلیه، سر و صدا و گرانی ناشی از توریسم مزاحمتان است و از دید خودتان به‌تنهایی، اگر توجهی به دیگران و کل شهر و کشور نداشته باشید، یا مثلاً فقط لیوان‌های پلاستیکی زباله‌های بازار بوکِریا را بدون در نظر گرفتن میزان درآمد آبمیوه فروشی‌های آنجا در نظر بگیرید، به کل ماجرا معترض خواهید بود نه به چگونگی آن!

ونیز، آمستردام، لیسبون و بارسلونا!
وجه مشترک اغلب شهرهایی که گاهی صدای ساز مخالفت با توریسم در آن‌ها شنیده می‌شود چیست؟
اووردوز توریست؟ نه! این را که خیلی از شهرهای توریستی دیگر هم دارند!
این‌ها، توقفگاه تعداد زیادی کشتی کروز هستند؛
کشتی‌هایی که آلودگی محیط ایجاد می‌کنند، شلوغی ایجاد می‌کنند، اما به علت خدمات یو آل به توریست‌ها، مسافرانشان وارد شهر که می‌شوند هزینۀ چندانی نمی‌کنند! نه هتل لازم دارند و نه خوراکی زیادی؛ فرصت کافی برای خرید کردن هم ندارند باید تا ساعت معینی به کشتی برگردند
اما این‌ها هم سودشان از زیانشان برای شهر بیشتر است و مردم عادی از حساب و کتاب مربوط اطلاع ندارند.

خلاصه این‌که راحت به هر شهری در اسپانیا سفر کنید و ذره‌ای نگران این اخبار اینترنتی و مجازی و چند نشریه نباشید.

شعار
"Tourist go home"
بر دیوارهای بارسلونا یک جاذبۀ گردشگری شده است! هرجا که پاک نشده باشد توریستها را می‌بینید که ایستاده‌اند تا از آن و با آن عکس بگیرند!🤠

کشورهای زیادی هم در تلاشند کاری کنند تا از این سرریز توریست در چنین شهرهایی نهایت بهره را ببرند ...
کشورهایی هم که کاری نمی‌کنند و چون احتمالاً گمان می‌کنند بدون کاری کردن هم کشورشان می‌تواند در رقابت برای جذب توریست از کشورهای دیگر موفق‌تر باشد!

🔵 دربارۀ پاریس، فرانسه و اروپا
تاریخ، فرهنگ و نکات گردشگری:
t.me/LaVilleLumiere

✈️ خبرهای اثرگذار بر گردشگری:
t.me/keikojaberim
🔥روزهای آخرِ اسفند وقتی می‌رسد
ما شبیه دانۀ اسفند روی آتشیم!

مثل این‌که چند روزی تا قیامت مانده است
بارِ برجاماندۀ یک عمرِ خود را می‌کشیم!
...
#بهزاد_پاكروح
👈 افسانۀ ماهی و دریا
انتشارات اندیشه‌سرا
t.me/andishehsarapub
🎸 دربارۀ شعر، موسیقی و جهانگردی:
🎸 t.me/pakruh
عکس از ایرنا
اندیشه سرا
🚶🚶🚶نام کلی: مسافر Les Voyageurs نام اختصاصی: Le Grand Van Gogh (هریک از مسافران کاتالانو نام اختصاصی خود را دارند.) «مسافر»، اثر «برونو کاتالانو» Bruno Catalano مجسمه‌ساز فرانسوی اصالتاً مراکشی؛ عکس در مارسِی (فرانسه) گرفته شده (یک مجسمه از سه زاویه) اما…
😞😢 و اما شرح سوم!

دو شرح متفاوت را برای این مجسمه نوشته بودم:
مسافرها، وقتی می‌روند بخشی از وجودشان از جمله قلبشان را جا می‌گذارند
یا این‌که مسافرها در جست‌وجوی آن‌چه کاملشان می‌کند به سفر می‌روند.

می‌شود همزمان، هردو را پذیرفت، البته، شرح نخست به #مهاجر بیشتر می‌خورد تا به مسافر!
اما صاحب اثر (برونو کاتالانو) نام مسافر را برای اثرش برگزیده.

اما شرح سوم:
شما در مجسمه فقط مهاجر را ناتمام می‌بینید
اما این برای بازماندگان هم هست.
مهاجر وقتی می‌رود بخشی از وجود عزیزانش را با خود می‌برد
مثل مسافری که هنگام ترک قایقی بخشی از کف قایق را کنده و با خود برده باشد.
اگر می‌پرسید این را کجای این مجسمه می‌توان دید؟
با چشم دل ببینید، شاید موفق به دیدنش شوید!😞
اگر اصرار دارید که در جایی در مجسمه نشانتان بدهم، فرض کنید داخل چمدان است، مثل آن جعبه‌ای که خلبان برای شازده‌کوچولو کشید.
#بهزاد_پاكروح

دربارۀ این مجسمه:
t.me/andishehsarapub/5128
#مهاجرت
#یک_عکس:
@andishehsarapub
اثری دیگر از کاتالانو:
t.me/LaVilleLumiere/657
مطالب و نکات مرتبط با سفر:
@keikojaberim
مطالب این کانال اختصاصی‌اند، لطفاً لینکشان را حذف نکنید🌹
@pakruh
😞متأسفانه شده است، خیلی هم شده است!
#بهزاد_پاكروح
@andishehsarapub

این‌که افرادی که سطح دانش بالاتری دارند در فضای مجازی «معمولاً» کمتر از افراد دارای سطح دانش پایینتر مطلب می‌نویسند یا بازنشر می‌کنند،
و اختلاف میزان نوشتن و بازنشر این دو گروه بسیار بسیار زیاد است،
دارد با سرعت زیادی «مطالب نامعتبر و نادرست علمی و فرهنگی را گسترش می‌دهد و جای مطالب معتبر و درست را تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌کند».

از این نظر
هم در وضعیت بدی هستیم،
هم این وضعیت، به سرعت در حال بدتر شدن است.

باید عدۀ بیشتری را برای نوشتن مطالب درست و مفید یا بازنشر چنین مطالبی با خود همراه کنیم
و هم‌زمان در آگاه‌سازی افرادی که بازنشرکنندۀ مطالب نادرستِ زیانبار هستند جداً بکوشیم.

نمودار کنونی وضعیتمان، نقطۀ عطفی پیش رو ندارد😞
تلاش برای تغییر شکل نمودار، بسیار بسیار دشوار است😞
و اگر موفق به انجامش شویم با نقطۀ عطف، فاصلۀ بسیار بسیار زیادی داریم😞
و اگر به نقطۀ عطف برسیم تا رسیدن به جایگاه قابل قبول هم راه بسیار بسیار درازی داریم!😞

اینها به معنی «ره نیست و خلاص» نیست، چون یک امیدواریهایی وجود دارد:

این وضعیتِ نامطلوبِ ناگوارِ ناهنجار برای «کل جمعیت» است اما می‌توانیم دست کم دو امیدواری داشته باشیم:

یکی اینکه «جمعیتهای کوچک اطراف خودمان» و «هر جمعیت خواهان اطلاعات درست دیگر»، نمودار بهتری داشته باشند؛
دیگر اینکه گرچه جمعیتهایی که صدای ما به آنها می‌رسد و حرف درست را می‌پذیرند بسیار کوچکتر از جمعیتهای دیگرند، امیدوار باشیم که
«افراد تصمیم‌گیرندۀ زیادی وجود داشته باشند و هر نفرشان بسیار بسیار اثرگذارتر از افراد جمعیتهای دیگر باشد».
خلاصه، ما در تعداد مخاطب نمی‌توانیم با چرندگویان رقابت کنیم! اما در جذب افراد اثرگذارتر، امیدواری جدی است.

این نکته را با یک مثال ساده ملموستر کنم:
واکسن سرخک را در نظر بگیرید.
ما لازم نیست تمام مردم را قانع کنیم که دریافت واکسن سرخک لازم است،
لازم است افرادی را قانع کنیم که «تصمیم‌گیرنده‌اند» و افرادی را که «حرفشان پذیرندگان زیادی دارد».

شاید بگویید مگر کسی هم هست که با واکسن سرخک مخالف باشد؟!
یکی از اشکالات موجود همین است!
اغلب اشخاصی که صدای ما به آنها می‌رسد، سر و کارشان بیشتر با کسانی شبیه به خودشان است و از جمعیتهای دارای ذهنیتها و باورها و تصورات عجیب و غریب بی‌خبرند!

استفاده از مثال واکسن سرخک به این معنی نیست که حرف اصلی این متن دربارۀ موضوعات مرتبط با بهداشت و درمان است،
این نوشته دربارۀ موضوعات متعدد و متنوعی است، این مثال یکی از مثالهاست که به علت ملموس بودن انتخاب شده.

به تازگی یک آقای تحصیل کردۀ یک رشتۀ مهندسی در یک جمع گفت «می‌دانید دانشمندان معتقدند زمین تخت است؟»
پرسیدم «داری شوخی می‌کنی؟»
گفت «نه!»
دوباره پرسیدم «واقعاً جدی می‌گویی؟»
گفت «بله!»
از ادامۀ صحبتش فهمیدم که کاملاً جدی‌ست!
پرسیدم کدام دانشمند؟!

گفتم ما اصطلاحی داریم برای این که بگوییم این آدم طرفدار شبه‌علم دیگر خیلی پرت است می‌گوییم «او در حد کسانی‌ست که معتقدند زمین تخت است!»

و هر وقت می‌خواهیم مثال بزنیم که در قرن بیست و یکم هنوز کسانی وجود دارند که خیلی پرت هستند می‌گوییم «هنوز کسانی هستند که گمان می‌کنند زمین تخت است!»

با این حال من تاکنون یک طرفدار تخت بودن زمین را از نزدیک ندیده بودم!🤠 هرچه دیده بودم در وب و فضای مجازی بود!

این که چرندیات زمین‌تخت‌پنداران یک نفر را که دو لیسانس مهندسی دارد جذب خود کرده باشد بیش از آنکه جای تعجب باشد، جای نگرانی است.

نه اینکه تصور تخت بودن زمین توسط کسانی، برای مردم مشکل‌آفرین باشد،
نه! خودِ این تصور نیست که مشکل‌آفرین می‌شود، اینکه «مروجین شبه‌علم و ضدعلم ادعایی را که در حد یک جوک است می‌توانند در این حد ترویج کنند زنگ هشداری‌ست «برای آنان که می‌فهمند»، هشدار در این مورد که تمام اطلاعات غلط بسیار مضر این افراد که برای تشخیص نادرست بودنش به حد بسیار بیشتری از دانش نیازمند است چه آسان می‌تواند ترویج شود» و «متأسفانه شده است، خیلی هم شده است»😞

کاربرد نادرست گزاره‌هایی چون
«نکند درست باشد؟»
«تا نباشد چیزکی مردم نگوید چیزها!»
و «احتیاط ضرر نداره!»
تشدیدکنندۀ تأثیر تلاش چرندگویان است
مثلاً وقتی به افرادی گفته شود که دریافت واکسن سبب اوتیسم می‌شود...

ما از عموم انتظار نداریم که بحث علمی فایده و زیان را در مصرف دارو یا دریافت واکسن درک کنند
اما اگر فرصت مساوی وجود داشت تا علم و شبه‌علم برای مخاطبان داستانشان را تعریف کنند، چیزی شبیه به ماجرای «نوشتن مار و کشیدن شکل مار» می‌شد!
این در باب باورپذیری است،
حالا که اصلاً فرصت مساوی هم در کار نیست!
میزان بازدید مطالب نادرست شبه‌علمی بیش از هزار برابرِ میزان بازدید تکذیبیه‌شان است!
ادامه دارد:
t.me/andishehsarapub
t.me/Fact_Check
t.me/nouritazeh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😞ترافیک سنگین در کوچ اجباری لبنانیها از جنوب به شمال

جوزف حرب (شاعر لبنانی ۲۰۱۴-۱۹۴۴):
«سلامی از قلبم برای بیروت
و بوسه‌‌ای برای دریا و خانه‌هایش
و برای آن صخره‌ای که به چهرۀ دریانوردی پیر می‌ماند
شهری که از روح مردمانش و از شراب ساخته شده
و از نان و یاسمین ...
چه شد که نصیبش آتش و دود شد؟»*

*وقتی به اینجای شعر می‌رسید لازم نیست اهل بیروت یا علاقه‌مند به بیروت باشید تا اشک در چشمتان جمع یا از آن سرازیر شود؛😢
کافی‌ست شناخت کمی از آتش و دود برآمده از جنگ دو کشور یا جنگ داخلی کشوری در هر گوشه از دنیا داشته باشید.
برای من بیروت از آن مهم نیست که بیروت است!
بیروت یادآور آتش و دود در خاورمیانه است ...
و عبرتِ آنچه جنگ با مردمان می‌کند
و غم مهاجرت جوانان هر کشور برای فرار از آتش و دود.
و اندوه این‌که انگار «کلمات»^ مجبورند تنها در کلمات بمانند
و «قومي إكراماً للأنهارِ وللوديانِ والإنسان**» کلماتی‌اند که تنها در کلمه مانده‌اند.
#بهزاد_پاكروح

**برای تکریم رودخانه‌ها، کوهها و انسانها به‌پاخیز
نزار قبانی (شاعر سوری ۱۹۹۸-۱۹۲۳)

^کلمات: نام شعری از نزار قبانی

🌱دربارۀ بیروت:
t.me/pakruh/1230
یا بیروت

لبیروت