😞 در یک گروه، پیامی از کانال آقای دکتر [...] که عنوان کانالش همان نام خودش است و جلو نامش رشتۀ تخصصی‌اش نوشته شده که از رشته‌های علوم انسانی است و از موضوع بحث این پیام دور نیست، فوروارد شده و نام نویسندۀ آن پیام، آقای دکتر [...] (متخصص بیماری‌های کودکان، فوق تخصص آلرژی و ایمونولوژی بالینی) است؛
اما در پیام، آی‌دی یا لینکی از کانال اصلی نیست!

نام نویسندۀ اصلی را در تلگرام جست‌وجو کردم و به‌آسانی به کانالش رسیدم.

⁉️ آیا آقای کپی‌کننده که دکترای [...] دارد و سالها فعالیت رسانه‌ای داشته نمی‌داند که از نظر حقوقی و اخلاقی باید لینک منبع اصلی را حفظ کند؟

⁉️ آیا نمی‌داند که نبود لینک در پیام‌ها چه تبعاتی دارد؟

⁉️ آیا نمی‌داند که با این کار دارد سعی می‌کند با نوشتۀ دیگران، مخاطبان را به کانال خودش جذب کند و نگذارد کانال اصلی را بیابند؟
و با چنین دلایلی است که کانال او (کپی‌کننده) چندهزار دنبال‌کننده دارد و کانال نویسندۀ اصلی کمتر از ۵۰۰ دنبال‌کننده؟
و این کار چیزی جز سوء استفاده نیست؟

نشانه‌ای وجود دارد که به احتمال زیاد حذف لینک در کانال آقای کپی‌کننده اتفاقی نیست؛
ایشان ویدئوی مربوط به آن پیام را هم از کانال اصلی فوروارد نکرده، دانلود و در کانال خودش آپلود کرده! یعنی می‌داند دارد چه کاری می‌کند!

⁉️ آیا نکات ساده‌ای را که لینکشان در ادامه آمده است نمی‌دانسته؟
⁉️ ادمین‌های گروه‌ها و کانال‌ها و کسانی که مطالب کانال‌ها را در گروه‌ها فوروارد می‌کنند هم این نکات ساده را نمی‌دانند؟

ما با نشر این پیام می‌کوشیم چند نفری از این نکات آگاهی یابند،
لطفاً شما هم تلاش کنید تعداد این افراد بیشتر شود.

روی این افراد اثر مستقیم هم نداشته باشد، یک اثر غیرمستقیم ارزشمند دارد:
وقتی کاربران بدانند حذف لینک مطالب، «مطلب‌دزدی» است و چه تبعاتی دارد، کم‌کم قبح این کارِ قبیح پنهان نمی‌ماند و ادمین‌های کانال‌هایی که لینک مطالب دیگران را حذف می‌کنند و ادمین‌های گروه‌هایی که اعضا را مجبور به حذف لینک مطالب دیگران می‌کنند نمی‌توانند مثل قبل سرشان را بالا بگیرند و این کارهای ناشایست را بکنند!
و سبب شوند افراد حقیقی یا حقوقی‌ای که تولید محتوای مفید می‌کنند تعداد دنبال‌کنندگانشان کم باشد و دست از فعالیت بکشند یا کم فعالیت کنند یا با وجود فعالیت زیاد کم‌اثر باشند
و کسانی که با دزدی مطلب دیگران دنبال‌کنندگان زیادی را دور خود جمع می‌کنند تأمین‌کنندۀ مطالب فضای مجازی شوند.
آن هم در روزگاری که اغلب مردم اطلاعات عمومی و حتی تخصصی‌شان! را هم از فضای مجازی به دست می‌آورند و فکر و ذکرشان همان مطالبی است که در فضای مجازی خوانده‌اند.

حتی اگر آن ادمین‌ها هم به‌خاطر منافعشان (بقا و رونق کانال و گروهشان) این نکات را جدی نگیرند، همین که بازنشرکنندگان مطالب در گروه‌ها با کمی جست‌وجو مطلب را در کانال اصلی پیدا و از آنجا (در گروه‌هایی که حذف لینک اجباری نیست) بازنشر کنند خودش گامی به پیش است.

کم‌کم کاربران در گروه‌هایی که ادمین‌ها اعضا را مجبور به حذف لینک می‌کنند این سؤال برایشان پیش می‌آید که «چرا دارند مطالبی را می‌خوانند که معلوم نیست از کجاست و معلوم نیست چه‌قدر معتبر است»! و این باعث می‌شود گروه‌هایی که در آنها ارسال مطلب لینکدار ممنوع نیست ارزش بیشتری پیدا کنند،
هرچند برخی افراد حتی در گروه‌هایی که ارسال مطلب لینکدار مجاز است نیز لینک مطالب را حذف می‌کنند!
شبیه به آن شپش‌هایی که مدتی در «لیوانی با درپوش» بالا پریده و به درپوش خورده‌اند و پس از برداشتن درپوش هم دیگر تا ارتفاع بالاتر از آن درپوش نمی‌پرند.
این‌جاست که باید ادمین‌ها و اعضای گروه‌هایی که ارسال مطالب لینکدار در آن‌ها ممنوع نیست به ارسال‌کنندۀ مطالب بگویند که «لینک مطالب را حذف نکند»
و البته تازه باید رفت سراغ این‌که «مطلب را از منبع اصلی فوروارد کنند وگرنه لینک مطلب‌دزد که مطلوب نیست»!
خلاصه راه درازی در پیش است و «مقصد بس بعید»؛
اما فعلاً همین‌که در جهت درست و با سرعت مناسب در حرکت باشیم کافی‌ست.

#آسیب_شناسی_جامعه_مجازی:
t.me/andishehsarapub

🌱 مطمئن هستم بازنشر این مطلب و مطالب زیر اثر مثبت دارد اما اثر آن به نسبت نیاز، بسیار بسیار کم است؛ با این حال ما در حد توان تلاش می‌کنیم شما هم لطفاً در حد امکان تلاش کنید.🌹

چرا مهم است بدانیم اصل مطلب کجاست:
t.me/nouritazeh/2162

اینکه مطلب باید لینک داشته باشد ابعاد گوناگونی دارد:
t.me/andishehsarapub/7708

t.me/andishehsarapub/7709

t.me/andishehsarapub/7710
💥آنچه راست‌دست‌ها هم باید دربارۀ موضوع چپ‌دستی و راست‌دستی بدانند!
🕯 t.me/andishehsarapub

سیزدهم ماه اوت*، معمولاً برابر با بیست‌ودوم مردادماه، گاهی برابر با بیست‌وسوم مردادماه*، روز «جهانی» چپ‌دست‌ها
International Left Handers Day
است که از سال ۱۹۷۶ میلادی (۱۳۵۵ خورشیدی) مطرح شده و در بسیاری از نقاط جهان «جشن گرفته می‌شود».

🔹در جهانی که راست‌دست‌ها
Right-handed people
بیش از نود درصد از افراد جامعه‌اند
و بیشتر امکاناتی که به راست‌دست یا چپ‌دست بودن مربوط است برای آن‌ها طراحی شده، این روز می‌تواند توجه به نیازهای چپ‌دستان را که تا حد زیادی به حکم ژن، چپ‌دست
Left-handed
شده‌اند سبب شود.

🔹حدود یک درصد از انسان‌ها توانایی یکسانی برای به‌کارگیری هر دو دست دارند:
یکسان‌دستی
Ambidexterity.

از کسانی که برای کارهای مختلف دست متفاوتی را بهتر می‌توانند به کار بگیرند هم بگوییم:
mixed-handed people.

💥در نگاه تخصصی از «سو برتری طرفی» یا «غلبۀ طرفی» می‌گویند، راست‌برتر و چپ‌برتر؛
غلبۀ طرفی فقط مربوط به دست نیست، مربوط به سایر اعضا و اندام‌های دوگانه مثلاً کلیه و ریه‌ها هم می‌شود ...
تشخیص آن تنها با نگاه به این‌که فرد از کدام دستش برای نوشتن استفاده می‌کند نیست، برای تشخیصش از آزمون‌های تخصصی استفاده می‌شود
کاربردهای تخصصی‌ای هم دارد که اگر بشنوید تعجب می‌کنید! مثلاً تعیین مسیر جراحی مغز، پرتودرمانی، توان‌بخشی!

🔹در مجموع ۱۴۴ مطالعه که بر روی نزدیک به ۱,۸ میلیون نفر انجام شده، فراوانی چپ‌دستی در بین مردان ۲۳٪ بیش از زنان بوده.

🔹شما راست‌دست عزیز آیا تاکنون به این فکر کرده‌اید که ابزارهای زیر همه یا غالباً برای شما طراحی شده است و استفاده از آن‌ها برای چپ‌دست‌ها کمی‌سخت است؟

صندلی‌های یک‌دسته (مخصوص نوشتن) [بعضی جاها برای چپ‌دست‌ها هم وجود دارد.]

خودرو (جای ترمز دستی و دنده)

کی‌برد کامپیوتر (جای اعداد)

قیچی (جای انگشت‌ها)

اسلحه (پوکۀ داغ ممکن است روی دست چپ‌دست‌ها بیفتد!)

دوربین عکاسی (جای دکمۀ شاتر)

خط‌کش و متر (جای اعداد)

دربازکن قوطی‌های کنسرو

سازهای زهی مانند ویولن

یونیت دندانپزشکی (برای خود دندان‌پزشک)

ابزارهای جراحی چشم‌پزشکان

و ...

[اگر می‌توانید مواردی را به این لیست بیفزایید لطفاً برایم بفرستید تا به پیام اضافه شود @pakrouh ]

🔹چپ‌دستان، نیمکرۀ راست مغزشان فعال‌تر است و چون نیمکرۀ راست در تجسم فضایی، خلاقیت و کشف، سهم بیشتری دارد به طور میانگین خلاق‌ترند.

🔹داروین، نیوتن، بتهوون، باخ، میکلانژ، داوینچی، رافائل و بسیاری از افراد سرشناس دیگر چپ‌دست بوده‌اند.
[اگر می‌توانید افراد بسیار معروفی را به این لیست بیفزایید لطفاً برایم بفرستید تا پس از بررسی به پیام اضافه شود @pakrouh ]

🔹چپ‌دست یا راست‌دست بودن انتخابی نیست؛
⁉️ آیا هنوز هم کسی هست که فرزندش را برای نوشتن «مجبور» به استفاده از دستِ راست کند؟!

[در مطلب بالا به چه نکتۀ مهمی در مورد چپ‌دست بودن اشاره نشده؟ لطفاً بفرمایید تا اضافه شود. @pakrouh ]

💥نکاتی مهم دربارۀ چیزی که ما به اسم چپ‌دستی و راست‌دستی می‌شناسیم وجود دارد:
مخاطب، فقط چپ‌دست‌ها نیستند
مسئله به راست‌دستی و چپ‌دستی تقسیم نمی‌شود، بحث برتری طرفی است، با میزان‌های متفاوت.
هم این‌که فقط دست نیست! سایر اعضا و اندام‌ها هم هستند.
نیز این‌که کسی که چپ‌دست است لزوماً چپ‌پا نیست و همین‌طور برای سایر اعضا و اندام‌ها.
و بالاخره این‌که این نکات در جاهای بسیار حیاتی مثل جراحی مغز هم باید لحاظ شود و ...
- - - - - - - - -
پی‌نوشت:

* به این دلیل اغلب کانال‌ها و وب‌سایت‌های فارسی به‌اشتباه دیروز را روز چپ‌دست‌ها نامیدند [سال ۱۳۹۹]:
t.me/pakruh/674
(نکته‌ای که سبب می‌شود برابری تاریخ‌های میلادی و خورشیدی در سال‌های مختلف یکسان نباشد.)

* اوت؟ یا آگِست؟ توضیح:
همنشینیِ «سورپریز» با «سِپرایز» او را «سورپرایز» کرد! تا «جَنیواِری» با «ژانویه» چه کند:
t.me/andishehsarapub/2132

لطفاً پست را فوروارد بفرمایید و منتظر ادامۀ مطلب باشید.🌹
چرا تمام کانال‌هایی که در آن‌ها می‌نویسم یکجا نمی‌شوند؟

می‌دانم که اگر تمام کانال‌ها یکجا شوند تعداد کل دنبال‌کنندگان افزایش می‌یابد
اما در حالت جدا بودن کانالها بر حسب موضوع، دوستان می‌توانند تنها کانال‌هایی را دنبال کنند که مایل به خواندن مطالبشان هستند
و با مطالب ناخواستۀ کمتری روبه‌رو شوند.

لینک این کانال‌ها:

1⃣ گروه اول،
کانال‌هایی با چند موضوع مختلف:

🔸آسیب‌شناسی جامعۀ مجازی، سواد رسانه‌ای، فناوری و برخی از مباحث روز:
t.me/andishehsarapub

🔸درستی‌سنجی و حقیقت‌یابی شایعات فضای مجازی و مقابله با شبه‌علم:
t.me/Fact_Check

🔸اخبار و نکات گردشگری:
t.me/KeiKojaBerim

🔸دربارۀ پاریس، فرانسه و اروپا:
t.me/LaVilleLumiere

🔸دربارۀ شعر و موسیقی:
t.me/pakruh

🔸لینک کانال‌ها و گروه‌هایی که علمی، مفید، تخصصی و غیرتبلیغاتی‌اند:
t.me/moarrefi

🔸کتابهای اندیشه‌سرا:
t.me/andishesara

2⃣ گروه دوم،
کانال‌های مرتبط با سلامت:

🔸شناخت کووید-۱۹ و راه‌های کاهش ریسک ابتلا،
استفاده از تجربه‌های کشورهای دیگر
و نقد و بررسی شایعات دربارۀ کووید-۱۹:
t.me/nouritazeh

🔸دربارۀ کووید-۱۹ و واکسن‌های کووید-۱۹:
t.me/SarsCoVTwo

🔸مطالب «کوتاه» «کاربردی» برای پیشگیری از ابتلا به کووید-۱۹:
t.me/Stop_Corona

🔸توصیه‌های پزشکان متخصص برای عموم:
t.me/GreatPharos

🔸نکات مرتبط با سلامت:
t.me/HealthNotes

🔸اخبار تخصصی، مقاله‌ها و گایدلاین‌های کووید-۱۹:
t.me/CovidPapers

🔸خبرها و نکات مهم ام‌پاکس (آبله میمون):
t.me/Orthopoxvirus

اگر گمان می‌کنید مطالب این کانال‌ها قدم هرچند کوچکی در بهبود کیفیت محتوای فضای مجازی و کاهش تأثیرات سوء مطالب نادرست است، لطفاً با فوروارد کردن پیام‌های این کانال‌ها و همین پیام که حاوی لینک این کانال‌هاست سبب دیده‌شدنشان شوید.🌹
اندیشه سرا
📱برای نشان دادن اینکه اثر فعالیت در فضای مجازی چه‌قدر کمتر از حدی است که اغلب دارندگان یک گروه چندصد یا حتی چندهزار نفره گمان می‌کنند، به یکی از چندین عامل، که تعداد بازدید پیامهای فوروارد شده در تعدادی گروه است توجه می‌کنیم. این پیام: t.me/keikojaberim/2980…
📱 گاهی دیده می‌شود که عزیزانی که زحمت ایجاد کانال یا گروهی علمی را کشیده‌اند و برای تداوم کار کانال یا گروه هم وقت زیادی صرف می‌کنند در مورد میزان تأثیر مثبت کارشان تصور درستی ندارند. (این‌که تصورمان از تأثیر نوع کاری که انجام می‌دهیم بیش از واقعیت باشد سبب می‌شود روشمان را تصحیح نکنیم و این بحثِ مفصل و مستقلی دارد.)

با شناختی که از فضای مجازی و بازخورد تأثیراتش در فضای حقیقی دارم با اطمینان خدمت این عزیزان که در این کانال هم حضور دارند و احتمالاً این پیام را می‌بینند عرض می‌کنم میزان اثرگذاری آنها (و من و تمام کسانی که مطالبشان در کانال‌هایشان در چارچوب علم است) بر روی هم به‌اندازۀ خنثی کردن دو سه تا کانال زرد بزرگ که افراد بی‌سواد اداره‌شان می‌کنند نیست
لذا اگر بهتر عمل نکنیم حاصل زحماتمان می‌سوزد.
یک وقت برای دل خودمان مطلب می‌نویسیم یا برای چند دوست و آشنا، فرق می‌کند با زمانی که گمان می‌کنیم در حد وظیفه‌مان یا در حد تصورمان داریم در موضوعی که نیاز به اثرگذاری است اثر می‌گذاریم، مثلاً در موضوع کووید-۱۹.

به‌اندازۀ طول عمر چند پلتفرم شبکه‌های اجتماعی مجازی، فضای مجازیِ چند زبان مختلف را مطالعه کرده‌ام و مختصری از مشاهدات و نتایج را در
@andishehsarapub
نوشته‌ام.
اگر فرصت باشد و شرایط فراهم باشد روزی کتاب مفصلی را در این زمینه منتشر می‌کنم.
اگر مایلید نکاتی را در این زمینه مطالعه بفرمایید، لطفاً #آسیب_شناسی_جامعه_مجازی را در این کانال دنبال کنید:
t.me/andishehsarapub
بر اساس همین شناخت این حرف‌ها را می‌زنم نه بر اساس حدس و گمان.

ما صدایمان به نسبتِ منابع زرد چندان شنیده نمی‌شود
و مطالبمان برای درصد زیادی از مردم به‌ویژه طرفداران شبه‌علم جذاب نیست
و اگر صدایمان برسد و آن‌ها مطالب را بخوانند چندان مورد پذیرششان قرار نمی‌گیرد!

بعضی موضوعات هستند که نمی‌توانیم بگوییم
«من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم! / تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال!»
ما باید زبان مخاطب را بشناسیم و با بیانی که او را قانع می‌کند صحبت کنیم،
ما فقط مسئول درست گفتن نیستیم
مسئول این‌که مخاطب درست بفهمد هم هستیم
مسئول این‌که حرف‌های لازم به تمام کسانی برسد که باید برسد هم هستیم
و این کارها کار فردیِ چند فرد نیست و تنها به دانش تخصصی دربارۀ آن موضوع نیاز ندارد.

ادامه دارد:
#آسیب_شناسی_جامعه_مجازی:
t.me/andishehsarapub

🆘 لطفاً این دو مطلب را بخوانید:
t.me/andishehsarapub/11146
&
t.me/andishehsarapub/8937
🔵 رئیس جمهور چین دربارۀ رابطه پکن-واشنگتن چه گفت؟

🔹ما بزرگترین کشور در حال توسعه جهان و ایالات متحده بزرگترین کشور توسعه یافته جهان است. ما می‌باید در کنار هم باشیم.

🔹چین آماده است که شریک و دوست ایالات متحده باشد.

🔹اصول اساسی ما در اداره روابطمان با ایالات متحده عبارت است از احترام متقابل، همزیستی مسالمت‌آمیز و همکاری برد-برد. 

🔹ما هرگز علیه ایالات متحده شرط‌بندی نمی‌کنیم و در امور داخلی او دخالت نمی‌کنیم.
چین هرگز قصد چالش و از پای انداختن آمریکا را نخواهد داشت و بالعکس از آمریکای مطمئن، باز، روبه‌رشد و خوشبخت خوشحال خواهد شد.

🔹همین‌طور هم ایالات متحده نباید علیه چین شرط‌بندی و یا در امور داخلی چین دخالت کند.

🔹چین به هر سطح از توسعه برسد هرگز به دنبال هژمونی و گسترش سلطه نخواهد بود و هرگز درصدد تحمیل اراده خود به دیگران برنخواهد آمد. 

🔹چین به دنبال ایجاد قلمرو نفوذ نخواهد بود و در هیج جنگی چه سرد و چه گرم شرکت نخواهدکرد.

🔹همکاری برد-برد روند زمانه و پایه روابط چین و آمریکا است.
چین متعهد به توسعه با کیفیت است و ایالات متحده نیز برای احیای اقتصاد تلاش می‌کند، فضای نامحدودی برای همکاری بین دو طرف وجود دارد و دو طرف می‌توانند به موفقیت متقابل و نتایج برد-برد دست یابند.

🔹ابتکار کمربند و جاده و همچنین ابتکارات توسعه جهانی، ابتکار امنیت جهانی و تمدن جهانی پیشنهاد شده توسط چین، همیشه به روی همه کشورها از جمله ایالات متحده باز است.

🔹چین همچنین مایل است در طرح‌های همکاری چندجانبه پیشنهاد شده از سوی ایالات متحده شرکت کند.
منبع: @SaMassoumi

t.me/andishehsarapub
 ⚠️ خبر اصلاح قانون بازنشستگی به‌عنوان یک خبر مهم امروز به میزان زیادی بازنشر شده.

۱. مطلبی که دارد در فضای مجازی بازنشر می‌شود ناقص است. کامل آن را (همراه با تبصره‌ها) در ادامه ببینید.

۲. نقدهایی بر این مصوبه قابل ارائه است، مثلاً پله‌های تعیین شده برای سابقۀ افراد بلند است، برای نمونه کسی که ۱۹,۵ سال سابقه دارد در مقایسه با کسی که ۲۰ سال سابقه دارد با تفاوت چشمگیری در مدت افزایش روبه‌رو خواهد شد. (فرد اول با ۴۰ ماه افزایش تا رسیدن به موعد بازنشستگی روبه‌رو می‌شود و فرد دوم با ۳۰ ماه)
t.me/andishehsarapub

🔴 آغاز نقل قول:
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی نوبت صبح امروز (یکشنبه) و در ادامه بررسی گزارش کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه، بند الحاقی بند خ ماده ۲۹ لایحه را به تصویب رساندند.

بر اساس این مصوبه، به منظور کاهش ناترازی صندوق‌های بازنشستگی و تقویت توان صندوق‌ها در انجام تکالیف محوله:

۱. بیمه پردازانی که ۲۸ تا ۳۰ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنها برای بازنشستگی اضافه نمی‌گردد.

۲. بیمه پردازانی که ۲۵ تا ۲۸ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی دو ماه اضافه می‌گردد.

۳‌. بیمه پردازانی که ۲۰ تا ۲۵ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی سه ماه اضافه می‌گردد.

۴. بیمه پردازانی که مطابق قوانین ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی چهار ماه اضافه می‌گردد.

۵. بیمه پردازانی که مطابق قوانین تا ۱۰ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی پنج ماه اضافه می‌گردد.

تبصره ۱- اجرای تمام یا بخشی از احکام فوق الذکر مشروط بر آن است که سن بیمه شده در زمان بازنشستگی برای مردان از ۶۲ سال و برای زنان از ۵۵ سال بیشتر نباشد.

تبصره ۲- اصلاحات فوق در قوانین صندوق‌های بازنشستگی به استثنای صندوق‌هایی که حداقل سن بازنشستگی بیمه شدگان آنها از ارقام مذکور در تبصره (۱) بیشتر است به صورت دائمی اعمال می‌گردد.

تبصره ۳- ایثارگران و مشمولان قوانین سخت و زیان آور مشمول قوانین خاص خود هستند.

تبصره ۴- اشخاص موضوع این حکم با رضایت خود و موافقت دستگاه‌های ذی ربط می‌توانند بدون نیاز زمان‌های مذکور در بندهای (۲) الی (۵) تا سقف سن موضوع تبصره (۱) حسب مورد به خدمت ادامه دهند. خدمت مازاد بر اساس قوانین و مقررات مربوطه امکان پذیر است.

تبصره ۵- چنانچه دستگاه‌ها به خدمات برخی از کارکنان نیاز نداشته باشند حسب مورد می‌توانند بدون لحاظ زمان‌های مذکور با پیشنهاد بالاترین مقام دستگاه و موافقت معاون اول رئیس جمهور بر اساس قوانین مربوط نسبت به صدور احکام بازنشستگی آنان اقدام کنند.

تبصره ۶- افرادی که تقاضای خود مایل به بازنشستگی زودتر از موعد فوق الذکر باشند، بازنشستگی آنها مطابق قوانین مربوطه و بدون رعایت بندهای (۱) تا (۵) بلامانع است و حقوق بازنشستگی آنان مطابق احکام این سند برقرار خواهد شد.

این مصوبه در صورت تأیید شورای نگهبان اجرایی خواهد شد.
🔴 پایان نقل قول
منبع
mehrnews.com/x33xym
نکات دیگر:
t.me/andishehsarapub
🚨ورود پلیس ترکیه به پرونده خانۀ وحشت «امیر تتلو»
خبری است که بهمن بابازاده به نقل از خبرگزاری «ایهلاس» داده.
t.me/andishehsarapub
بابازاده نوشته است:
«در ترکیه پلیس این کشور در پی انتشار ویدیوهایی در فضای مجازی و گزارش‌هایی که از فعالان حقوق زنان دریافت کرده، تحقیقاتش را دربارۀ منزل مسکونی «امیر تتلو» خوانندۀ ایرانی آغاز کرده است.
در این ویدئوها و بسیاری دیگر از ویدئوهای خبرساز، افرادی ادعا کرده اند که دختران جوان و نوجوانی در منزل این خواننده مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند.
سحر قریشی بازیگر ایرانی پیش‌تر با انتشار ویدیوهایی، این جریان را تایید و افشا نمود.
به مرور برخی اطرافیان پیشین تتلو نیز با انتشار ویدیوهای مشابه، به این موج دامن زدند. حالا اما برخی ویدیوها به صورت علنی از سوی نزدیکان این خواننده نشر داده شده که شبهات را بیشتر کرده است.
پلیس ترکیه اعلام کرده تا نتیجه قطعی از تحقیقات، امکان دسترسی رسانه‌ها به این پرونده محدود خواهد بود.
امیر تتلو به دلیل پرونده رابطه جنسی با دختران زیر سن قانونی، در بسیاری از کشورهای جهان امکان دریافت ویزا ندارد و کنسرت‌هایش بجز ترکیه، در اروپا و بسیاری دیگر از کشورها لغو می‌شود.»
پایان نقل قول
منبع

اگر دوستان خبر را در منبع اصلی یافتند لطفاً لینکش را برایم بفرستند تا در این پیام نوشته شود. (منظورم این نیست که در منبع نبوده! من ترکی بلد نیستم و نتوانستم با واژه‌هایی که حدس زدم خبر را بیابم)
متأسفانه بابازاده هم مثل اغلب نویسندگان در فضای مجازی فارسی لینک منبعش را نمی‌نویسد.

لینک ایهلاس برای جست‌وجوی شما:
وبسایت | توئیتر | اینستاگرام

به‌روزرسانی می‌شود:
t.me/andishehsarapub
دوست گرامی!
اگر در گروهی سؤالی را پرسیدید و جوابی به سؤالتان داده شد، لطفاً سؤالتان را حذف نکنید!

هم ممکن است معنی پاسخ، بدون پرسش، درست معلوم نباشد، یا در مواردی گمراه‌کننده باشد؛

هم آن شخصی که به پرسش شما پاسخ داده ممکن است شبیه به کسی به نظر برسد که با خودش حرف زده!

🕯گاهی از این حرف‌ها:
t.me/andishehsarapub
لطفاً لینک مطالب این کانال را حذف نفرمایید تا کسانی که مایلند بتوانند مطالب دیگر کانال را هم بخوانند.🌹

🚯 نکات دیگری که رعایتشان در گروه‌ها پیشنهاد می‌شود:
t.me/andishehsarapub/12309
🔴 شکایت از هوش مصنوعی به دادگاه!

مایکروسافت و شرکت OPEN AI پدیدآورندۀ چت جی‌پی‌تی با شکایت نیو یورک تایمز به دادگاه کشیده می‌شوند؛
نیو یورک تایمز می‌گوید این شرکت‌ها برای استفاده از محتوای تولیدی نیو یورک تایمز اجازه نگرفته‌اند و مرتکب نقض کپی‌رایت شده‌اند.

پیروزی نیو یورک تایمز در این پرونده در دادگاه فدرال می‌تواند مشوق سایر تولیدکنندگان محتوا برای اقدام مشابهی باشد.

🔴 نکات مهمی که همه باید دربارۀ چت‌باکس‌های مبتنی بر هوش مصنوعی بدانند:
t.me/andishehsarapub/10511

🔴 به‌روزرسانی و تکمیل می‌شود:
t.me/andishehsarapub
🔵 به مناسبت روز جهانی موزه

شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که در دورۀ شهرنشینی آثار هنری ارزشمندی در معابد گردآوری و نگاه‌داری می‌شده.

غالباً مردم از طبقات اجتماعی مختلف، در ساعات مختلفِ روز در معبد حضور می‌یافتند و ضمن برگزاری مراسم مذهبی و بازدید، اوقات فراغت خود را در آن‌جا می‌گذرانند.
بنابراین شاید بتوان معابد را اولین موزه‌های جهان دانست.

در اروپا احتمالاً نخستین موزه در سال ۳۴۰ ق. م. در جزیره لسبوس توسط ارسطو ایجاد شده است؛
جایی که ارسطو و شاگردانش اقدام به جمع‌آوري و طبقه‌بندي آثار گیاه‌شناسی براي آموزش علوم تجربی و تحقیق دربارۀ آن‌ها کردند.

پس از آن در سال ۳۳۴ ق. م. ارسطو با کمک مالی اسکندر در آتن، مدرسه، کتابخانه، ‌باغ وحش و موزۀ تاریخ طبیعی تأسیس کرد.
در این موزه مجموعه‌ای از حیوانات و گیاهان و اشيائی در رابطه با عادات غیریونانی‌ها و تشکیل شهرهای یونان وجود داشت.

پس از آن در شهرهاي مهم قلمرو اسکندر موزه‌هاي علمی و هنري توسعه پیدا کرد.

بطلمیوس اول از سرداران اسکندر مقدونی در اسکندریه مصر در کنار کاخ مسکونی خود مکانی مشتمل بر یک دانشگاه، کتابخانه، آزمایشگاه، رصدخانه و باغ گیاهان و جانوران تأسیس کرد و آن را موزه نامید.

پس از اسکندر، یونانیان نگاهی دوباره به پیشینۀ تاریخی خود داشتند (هلنیسم) و به بازنگري و تجزیه و تحلیل خود پرداختند و از آن‌جا که شکوه تمدن خود را در حال اضمحلال دیدند، حریصانه به جمع‌آوری آثار گذشته پرداختند.
موزۀ پرگامون در آسیای صغیر حاصل این نگاه به گذشته است.

با ظهور و توسعۀ روم و ورود مجسمه‌ها و نقاشی‌هاي غارت شده از سرزمین‌هاي مغلوب، رومیان ساختمان‌ها را با یادمان‌هاي تاریخی و مجسمه‌ها تزئین می‌کردند و به گفتۀ جروم پالیت؛ «رم به موزۀ هنرهاي یونان تبدیل شد»؛
حتی سرداران رومی غنایم جنگی خود را در پارک‌ها برای بازدید عموم می‌گذاشتند.

در قرون وسطی آثار هنری پیش از مسیحیت برای ثواب دینی تخریب می‌شدند و آثار هنری صرفاً در خدمت کلیسا و در کلیسا معنا می‌یافت از این رو اماکن مذهبی و کلیساها مجموعه‌های نفیسی را جمع‌آوری کردند.

در رنسانس موزه‌ها جان دوباره‌ای یافتند و با نام‌های مختلفی مانند استودیو، کازیو، گالری و … آغاز به کار کردند.

رنسانس با اومانیسم و تعریف دوبارۀ نقش انسان در رقم زدن تاریخ، میل به آگاهی از گذشته پیشاقرون وسطایی را دامن زد.

از طرفی عینیت و پدیده‌های عینی اهمیت دوباره یافتند.

کلیسا نیز تحت تأثیر قرار گرفته و حتی در زمان پاپ لئوی دهم فعالیت‌های باستان‌شناسی برای شناخت روم باستان آغاز شده و از کتیبه‌های رومی نسخه‌برداری شده و چاپ شد.

در دورۀ اکتشافات،‌ اروپایی‌ها با کشف آمریکا و سپس کاوش‌های باستان‌شناسانه، با تمدن‌های کهنی چون مصر،‌ بین‌النهرین و ایران آشنا شدند و موزه‌های بزرگی چون لوور،‌ موزۀ بریتانیا،‌ موزه برلین،‌ موزۀ دانمارک و … شکل گرفتند.

در دورۀ رنسانس و سپس انقلاب صنعتی لزوم بهره‌مندی تمام افراد جامعه از امتیازات و مزایای اجتماعی حس شد و در سال ۱۶۸۳ موزه آشمولین Ashmolean نخستین موزۀ ملی بر مبنای مجموعه خصوصی الیاس آشمول در شهر آکسفورد انگلستان گشایش یافت.

در ۱۷۵۰م در کاخ لوکزامبورگ پاریس بخشی از مجموعۀ سلطنتی در معرض بازدید عموم قرار گرفت و در نخستین سال انقلاب فرانسه درهای موزۀ لوور به روی عموم مردم باز شد.

منابع:
📕 منصورزاده، یوسف. حاتمی، ابوالقاسم. مبانی موزه‌داری. انتشارات سمت
📘 نفیسی، نوشین‌دخت. موزه‌داری. انتشارات سمت
t.me/andishehsarapub
ممنون که لینک مطالب کانال را حذف نمی‌فرمایید.🌹

ضمن گرامی‌داشت روز جهانی موزه، آیا شما می‌دانید قدیمی‌ترین موزه جهان که هنوز در حال فعالیت باشد کدام است؟
t.me/keikojaberim/3946
😞متأسفانه شده است، خیلی هم شده است!
#بهزاد_پاكروح
@andishehsarapub

این‌که افرادی که سطح دانش بالاتری دارند در فضای مجازی «معمولاً» کمتر از افراد دارای سطح دانش پایینتر مطلب می‌نویسند یا بازنشر می‌کنند،
و اختلاف میزان نوشتن و بازنشر این دو گروه بسیار بسیار زیاد است،
دارد با سرعت زیادی «مطالب نامعتبر و نادرست علمی و فرهنگی را گسترش می‌دهد و جای مطالب معتبر و درست را تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌کند».

از این نظر
هم در وضعیت بدی هستیم،
هم این وضعیت، به سرعت در حال بدتر شدن است.

باید عدۀ بیشتری را برای نوشتن مطالب درست و مفید یا بازنشر چنین مطالبی با خود همراه کنیم
و هم‌زمان در آگاه‌سازی افرادی که بازنشرکنندۀ مطالب نادرستِ زیانبار هستند جداً بکوشیم.

نمودار کنونی وضعیتمان، نقطۀ عطفی پیش رو ندارد😞
تلاش برای تغییر شکل نمودار، بسیار بسیار دشوار است😞
و اگر موفق به انجامش شویم با نقطۀ عطف، فاصلۀ بسیار بسیار زیادی داریم😞
و اگر به نقطۀ عطف برسیم تا رسیدن به جایگاه قابل قبول هم راه بسیار بسیار درازی داریم!😞

اینها به معنی «ره نیست و خلاص» نیست، چون یک امیدواریهایی وجود دارد:

این وضعیتِ نامطلوبِ ناگوارِ ناهنجار برای «کل جمعیت» است اما می‌توانیم دست کم دو امیدواری داشته باشیم:

یکی اینکه «جمعیتهای کوچک اطراف خودمان» و «هر جمعیت خواهان اطلاعات درست دیگر»، نمودار بهتری داشته باشند؛
دیگر اینکه گرچه جمعیتهایی که صدای ما به آنها می‌رسد و حرف درست را می‌پذیرند بسیار کوچکتر از جمعیتهای دیگرند، امیدوار باشیم که
«افراد تصمیم‌گیرندۀ زیادی وجود داشته باشند و هر نفرشان بسیار بسیار اثرگذارتر از افراد جمعیتهای دیگر باشد».
خلاصه، ما در تعداد مخاطب نمی‌توانیم با چرندگویان رقابت کنیم! اما در جذب افراد اثرگذارتر، امیدواری جدی است.

این نکته را با یک مثال ساده ملموستر کنم:
واکسن سرخک را در نظر بگیرید.
ما لازم نیست تمام مردم را قانع کنیم که دریافت واکسن سرخک لازم است،
لازم است افرادی را قانع کنیم که «تصمیم‌گیرنده‌اند» و افرادی را که «حرفشان پذیرندگان زیادی دارد».

شاید بگویید مگر کسی هم هست که با واکسن سرخک مخالف باشد؟!
یکی از اشکالات موجود همین است!
اغلب اشخاصی که صدای ما به آنها می‌رسد، سر و کارشان بیشتر با کسانی شبیه به خودشان است و از جمعیتهای دارای ذهنیتها و باورها و تصورات عجیب و غریب بی‌خبرند!

استفاده از مثال واکسن سرخک به این معنی نیست که حرف اصلی این متن دربارۀ موضوعات مرتبط با بهداشت و درمان است،
این نوشته دربارۀ موضوعات متعدد و متنوعی است، این مثال یکی از مثالهاست که به علت ملموس بودن انتخاب شده.

به تازگی یک آقای تحصیل کردۀ یک رشتۀ مهندسی در یک جمع گفت «می‌دانید دانشمندان معتقدند زمین تخت است؟»
پرسیدم «داری شوخی می‌کنی؟»
گفت «نه!»
دوباره پرسیدم «واقعاً جدی می‌گویی؟»
گفت «بله!»
از ادامۀ صحبتش فهمیدم که کاملاً جدی‌ست!
پرسیدم کدام دانشمند؟!

گفتم ما اصطلاحی داریم برای این که بگوییم این آدم طرفدار شبه‌علم دیگر خیلی پرت است می‌گوییم «او در حد کسانی‌ست که معتقدند زمین تخت است!»

و هر وقت می‌خواهیم مثال بزنیم که در قرن بیست و یکم هنوز کسانی وجود دارند که خیلی پرت هستند می‌گوییم «هنوز کسانی هستند که گمان می‌کنند زمین تخت است!»

با این حال من تاکنون یک طرفدار تخت بودن زمین را از نزدیک ندیده بودم!🤠 هرچه دیده بودم در وب و فضای مجازی بود!

این که چرندیات زمین‌تخت‌پنداران یک نفر را که دو لیسانس مهندسی دارد جذب خود کرده باشد بیش از آنکه جای تعجب باشد، جای نگرانی است.

نه اینکه تصور تخت بودن زمین توسط کسانی، برای مردم مشکل‌آفرین باشد،
نه! خودِ این تصور نیست که مشکل‌آفرین می‌شود، اینکه «مروجین شبه‌علم و ضدعلم ادعایی را که در حد یک جوک است می‌توانند در این حد ترویج کنند زنگ هشداری‌ست «برای آنان که می‌فهمند»، هشدار در این مورد که تمام اطلاعات غلط بسیار مضر این افراد که برای تشخیص نادرست بودنش به حد بسیار بیشتری از دانش نیازمند است چه آسان می‌تواند ترویج شود» و «متأسفانه شده است، خیلی هم شده است»😞

کاربرد نادرست گزاره‌هایی چون
«نکند درست باشد؟»
«تا نباشد چیزکی مردم نگوید چیزها!»
و «احتیاط ضرر نداره!»
تشدیدکنندۀ تأثیر تلاش چرندگویان است
مثلاً وقتی به افرادی گفته شود که دریافت واکسن سبب اوتیسم می‌شود...

ما از عموم انتظار نداریم که بحث علمی فایده و زیان را در مصرف دارو یا دریافت واکسن درک کنند
اما اگر فرصت مساوی وجود داشت تا علم و شبه‌علم برای مخاطبان داستانشان را تعریف کنند، چیزی شبیه به ماجرای «نوشتن مار و کشیدن شکل مار» می‌شد!
این در باب باورپذیری است،
حالا که اصلاً فرصت مساوی هم در کار نیست!
میزان بازدید مطالب نادرست شبه‌علمی بیش از هزار برابرِ میزان بازدید تکذیبیه‌شان است!
ادامه دارد:
t.me/andishehsarapub
t.me/Fact_Check
t.me/nouritazeh
🔴 صد رحمت به همان رسانه‌ها!
#بهزاد_پاکروح
t.me/andishehsarapub
t.me/pakruh

🔴 در بانکوک، آقایی احتمالاً تایلندی، حدوداً ۵۰ ساله، مؤدب و با لباس مرتب، در کنار من ایستاده بود و چون من منتظر سبز شدن چراغ قرمزِ پیاده‌ها بود تا از عرض خیابان بگذرد.

بدون مقدمه، با خوشرویی و احترام رو به من حرف‌هایی زد، به زبان انگلیسی.
گفت: «این منطقه تجاری است خیلی رونق پیدا کرده، خیلی شلوغ شده، قبلاً این‌طور نبود.»

من چیزی نمی‌گفتم، تنها شنونده بودم.
او پس از گفتن چند جمله، پرسید: «اهل کجا هستی؟»
گفتم: «ایران».

با تعجب زیادی گفت «واوووووو ...»!!!
و بی‌آن‌که حتی یک کلمۀ دیگر مانند «ببخشید» یا «خداحافظ» بگوید، ۱۸۰ درجه برگشت و به سرعت زیاد (راه رفتنِ تند)، بی‌آن‌که پشت سرش را نگاه کند، فرار کرد! 😳
درست مثل این‌که کسی به او گفته باشد «ایرانی دیدی، فرار کن!» یا چیزی به او گفته باشد که او چنین نتیجه‌ای را گرفته باشد.

بارها در نقاط مختلف جهان به این پرسش که «اهل کجا هستی؟» پاسخ داده‌ام و واکنش‌های گوناگونی را دیده‌ام،

از «خانم مسنی در وین که در پاسخ، با حسرت گفت: «آه! ایران! جوان که بودم دوست پسرم ایرانی بود»!

تا «گارسون جوان هندی در دبی که دو دستش را مانند وقتی که اسلحۀ بزرگ در دست دارد قرار داد و صدای تیراندازی در آورد»!

«مردمی که عراق را بیشتر می‌شناختند و در پاسخ می‌گفتند: "ایراک؟!"»

«مردی در تنریف (جزیره‌ای از جزایر قناری) که پرسید: "آیا ایران برای توریست‌ها امن است؟"»

«مردی در بارسلونا که با خوشحالی گفت: "در کیش صد دلار به صرافی دادم، حجم زیادی پول نقد به من داد که در کیف پولم جا نشد" و از کباب‌های خوشمزۀ ایران هم گفت.»

«مرد مسنی در جنوب هند که به فکر فرو رفت و با حسرت از سال‌های دور که به ایران سفر کرده بود یاد کرد.»

«مردی در سنگاپور که پرسید: "آیا غذاهایتان خوشمزه است؟!"»

«مردی در دوبروونیک (کرواسی) که پرسید "ایران در کدام قاره است؟"»

«زنی صاحب فروشگاه پنیرفروشی در آمستردام که وقتی گفتم ایرانی هستم، پرسید: "از کدام کشور آمده‌ای؟" گفتم: "ایران!" گفت: "من مشتری ایرانی زیاد دارم اما از کشورهای مختلفی آمده‌اند به‌جز خود ایران".»

«مردی در وولندام هلند که گفت "می‌شود پیام من را به مسئولین کشورت برسانی؟" و شروع کرد به صحبت کردن، وقتی گفتم "از اول بگو تا فیلمبرداری کنم" قبول نکرد!»

و «مردی در موناکو که با خوشحالی از خاطرات سفرش به شیراز و اصفهان گفت.»

و ... و ... و ....

اما این واکنش که از کسی که از ایران آمده بی‌درنگ فرار کنند نخستین‌بار بود!

🔴 ذهنیتی که مردم جهان از کشورها پیدا می‌کنند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله رسانه‌های کشورشان و رسانه‌های بین‌المللی است؛
پای شبکه‌های اجتماعی مجازی هم در میان است.

سال‌ها قبل، پیش از آن‌که عراق را بمباران کنند، در رسانه‌ها ذهن‌ها را آماده کردند طوری که همه بپذیرند که عراق کشور خطرناکی است و اعتراضی به بمبارانش نداشته باشند.

آن سال‌ها شبکه‌های اجتماعی مجازی به‌اندازۀ این روزها فراگیر نشده بود و در ساختن افکار عمومی سهم بزرگی نداشت،
حالا سهم شبکه‌های اجتماعی مجازی در ساختن افکار عمومی بسیار زیاد است،
اما در مجموع بسیار بدتر از رسانه‌های رسمی عمل می‌کنند،
به‌جای آن‌که مقابل رسانه‌ها بایستند و جلوی خطاهایشان را بگیرند، خیلی بدتر از آن‌ها در حال تاختنند
و اگر با تزریق گستردۀ اطلاعات درست و مقابلۀ جدی با اطلاعات غلط، فکری به حالشان نشود نتایجشان خیلی بدتر از نتایج رسانه‌های رسمی است؛
به قول معروف «صد رحمت به همان رسانه‌ها»!
t.me/andishehsarapub
t.me/pakruh