⁉️ آیا شنبۀ آینده زلزله می‌آید؟
#بهزاد_پاکروح
t.me/andishehsarapub
1⃣ کلاس اول دبیرستان بودم
با ادغام بعضی از فرمولهای فیزیک به فرمولهایی مانند
V^2 - V.^2 = 2ax
رسیده بودم که چون در کتاب درسی‌مان نبود، این پرسش برایم پیش آمده بود که:
آیا این دستکاری ساده به فکر کسی نرسیده؟
یا رسیده اما به درد نمی‌خورد؟
یا به درد می‌خورد اما نویسندۀ کتاب درسی بلد نبوده؟
یا بلد بوده اما به اشتباه گمان کرده به درد نمی‌خورد؟

خیلی زود به جواب رسیدم.
این فرمولها کشف تازه‌ای نبودند،
به درد هم می‌خوردند اما
تشخیص اینکه باید در کتاب درسی نوشته می‌شدند یا نه، در حد یک دانش‌آموز نبود، اگر دست من بود که نظرم این بود که باید وارد کتابهای درسی می‌شدند ولی این‌جور چیزها را باید گذاشت دست بهترین کسانی که می‌توانند انجامش دهند نه یک دانش‌آموز!
نه‌اینکه بگویم آن موقع چنین بود و یا الآن چنین است!
اصولاً از همان موقع نسبت به کتابهای درسی انتقاد جدی داشتم و هرچه زمان گذشت این انتقادات متنوع‌تر، متعددتر، عمیق‌تر، وسیع‌تر و جدی‌تر شد
و بعداً این فرصت را داشتم که از جنبه‌های گوناگون با سازمانها و ادارات مرتبط با تألیف کتاب و آموزش و پرورش (مثل ... و ... و ...) همکاری یا لااقل آشنایی کافی داشته باشم و بیشتر بدانم که چه دلایلی سبب بروز ویژگیهایی شده که من قبلاً از دور می‌دیدمشان؛
و دریغ که [...]
آخرش هم دیدم باید بروم خودم یک انتشارات راه بیندازم و آنچه را می‌خواستم آنجا اجرا کنم و در حد امکان کردم.
به‌اندازۀ هزار صفحه ناگفته‌هایش بماند برای بعد.
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقتی دگر

2⃣ از مقدمۀ بالا منظورم این نبود که هوگربیتس یا هرکسی شبیه به او چندتا فرمول را ادغام کرده و به فرمولی جدید یا تکراری رسیده که می‌شود با آن زلزله را پیشبینی کرد و باید دید به درد می‌خورد یا نه!

نه! او که چیزهای بی‌ربطی را از جنس حرفهای خوابگزار اعظم سریال سلطان و شبان مبنای ادعاهایش کرده و مبنایش شبه‌علمی و روش مطرح کردنش شیادی است.

مقدمۀ بالا برای موضوعی دیگر بود:
تا جایی که علم امروزی می‌تواند کم یا زیاد بودن احتمال وقوع زلزله در منطقه‌ای را تخمین بزند، در چه صورت باید اعلام عمومی شود و در چه صورت نباید.

ممکن است بشود بر اساس سوابق وقوع زلزله در هر منطقه و برخی مطالعات زمین‌شناسی و ... به این نتیجه رسید که امروز یا این هفته احتمال وقوع زلزله در جای معینی کم است یا زیاد؛

سؤال این است که اگر ما بتوانیم تا حدی احتمال وقوع زلزله را در مناطقی پیشبینی کنیم،
باید آن را روزانه به مردم اعلام کنیم؟

مثلاً یک وبسایت داشته باشیم که هر روز بنویسد امروز احتمال وقوع زلزله در این منطقه ۱۵ درصد است؟!
و هر روز تن و جان مردم را بلرزانیم و
🚨پس از مدتی آنها را حتی به هشدارهای واقعی و جدی بی‌تفاوت کنیم؟!

یا باید تنها وقتی که هشدار جدی است آن را به مردم اعلام کنیم؟
مرز اینکه کی و چه چیزی باید اعلام شود توسط یک فرد که با فرمولها بازی می‌کند تعیین شود یا گروهی از متخصصین که انواع جوانب را می‌سنجند؟

چیزی که علم در این زمینه تاکنون می‌داند این نیست که روز و مکان و بزرگی زلزله‌ای را پیشبینی کند،
اما بسیاری از مردم از این نوع پیشبینی خوششان می‌آید!
و کسانی مانند هوگربیتس بی‌آن‌که دانش کافی در این زمینه داشته باشند از این خوش‌آیند مردم سوء استفاده می‌کنند. (تأکید دوباره این‌که این‌ها شبیه آن مثال که چند فرمول را ادغام می‌کنند و به فرمول درست دیگری می‌رسند که در کتاب نیامده نیستند، آن مثال در مورد کسانی بود که کمی بلدند و به نتیجۀ درستی می‌رسند اما این نتیجۀ درست صحبت از احتمال است و تشخیص اینکه باید برای عموم چه و چگونه گفته شود از تشخیص یک فرد که یک جنبه را می‌بیند خارج است.)

اینکه برای برنامه‌ریزیهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت باید چه چیزی را به مسئولین و به مردم بگوییم
و چه کارهایی را باید انجام دهیم غیر از اعلام پیشگوییهای غیرعلمی جنجالی رایج در صفحات مجازی است؛ چیزی که واقعاً کمبودش را داریم، یعنی چیزی را که باید به بهترین شکل و به‌موقع داشته باشیم نداریم،
چیزی را که نباید داشته باشیم داریم.

وقتی مناطق زلزله‌خیز هستند باید اصول ساختمان‌سازی و شهرسازی و ... طوری رعایت شده باشد که زلزله‌هایی که وقوعشان محتمل است مشکل جدی نیافرینند
وگرنه اگر قرار باشد همان‌قدر که شنبۀ آینده ممکن است زلزله بیاید مردم در خانه‌شان نمانند یا بمانند و احساس امنیت نکنند، ۳۶۵ روز سال را باید همین‌طور باشند.

3⃣ هنوز علم قادر نیست زلزله را به‌صورت زمان-مکان-بزرگی پیشبینی کند و آنچه هست این است که:

ادامه:
t.me/andishehsarapub/10409
🔵 رئیس جمهور چین دربارۀ رابطه پکن-واشنگتن چه گفت؟

🔹ما بزرگترین کشور در حال توسعه جهان و ایالات متحده بزرگترین کشور توسعه یافته جهان است. ما می‌باید در کنار هم باشیم.

🔹چین آماده است که شریک و دوست ایالات متحده باشد.

🔹اصول اساسی ما در اداره روابطمان با ایالات متحده عبارت است از احترام متقابل، همزیستی مسالمت‌آمیز و همکاری برد-برد. 

🔹ما هرگز علیه ایالات متحده شرط‌بندی نمی‌کنیم و در امور داخلی او دخالت نمی‌کنیم.
چین هرگز قصد چالش و از پای انداختن آمریکا را نخواهد داشت و بالعکس از آمریکای مطمئن، باز، روبه‌رشد و خوشبخت خوشحال خواهد شد.

🔹همین‌طور هم ایالات متحده نباید علیه چین شرط‌بندی و یا در امور داخلی چین دخالت کند.

🔹چین به هر سطح از توسعه برسد هرگز به دنبال هژمونی و گسترش سلطه نخواهد بود و هرگز درصدد تحمیل اراده خود به دیگران برنخواهد آمد. 

🔹چین به دنبال ایجاد قلمرو نفوذ نخواهد بود و در هیج جنگی چه سرد و چه گرم شرکت نخواهدکرد.

🔹همکاری برد-برد روند زمانه و پایه روابط چین و آمریکا است.
چین متعهد به توسعه با کیفیت است و ایالات متحده نیز برای احیای اقتصاد تلاش می‌کند، فضای نامحدودی برای همکاری بین دو طرف وجود دارد و دو طرف می‌توانند به موفقیت متقابل و نتایج برد-برد دست یابند.

🔹ابتکار کمربند و جاده و همچنین ابتکارات توسعه جهانی، ابتکار امنیت جهانی و تمدن جهانی پیشنهاد شده توسط چین، همیشه به روی همه کشورها از جمله ایالات متحده باز است.

🔹چین همچنین مایل است در طرح‌های همکاری چندجانبه پیشنهاد شده از سوی ایالات متحده شرکت کند.
منبع: @SaMassoumi

t.me/andishehsarapub
 ⚠️ خبر اصلاح قانون بازنشستگی به‌عنوان یک خبر مهم امروز به میزان زیادی بازنشر شده.

۱. مطلبی که دارد در فضای مجازی بازنشر می‌شود ناقص است. کامل آن را (همراه با تبصره‌ها) در ادامه ببینید.

۲. نقدهایی بر این مصوبه قابل ارائه است، مثلاً پله‌های تعیین شده برای سابقۀ افراد بلند است، برای نمونه کسی که ۱۹,۵ سال سابقه دارد در مقایسه با کسی که ۲۰ سال سابقه دارد با تفاوت چشمگیری در مدت افزایش روبه‌رو خواهد شد. (فرد اول با ۴۰ ماه افزایش تا رسیدن به موعد بازنشستگی روبه‌رو می‌شود و فرد دوم با ۳۰ ماه)
t.me/andishehsarapub

🔴 آغاز نقل قول:
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی نوبت صبح امروز (یکشنبه) و در ادامه بررسی گزارش کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه، بند الحاقی بند خ ماده ۲۹ لایحه را به تصویب رساندند.

بر اساس این مصوبه، به منظور کاهش ناترازی صندوق‌های بازنشستگی و تقویت توان صندوق‌ها در انجام تکالیف محوله:

۱. بیمه پردازانی که ۲۸ تا ۳۰ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنها برای بازنشستگی اضافه نمی‌گردد.

۲. بیمه پردازانی که ۲۵ تا ۲۸ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی دو ماه اضافه می‌گردد.

۳‌. بیمه پردازانی که ۲۰ تا ۲۵ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی سه ماه اضافه می‌گردد.

۴. بیمه پردازانی که مطابق قوانین ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی چهار ماه اضافه می‌گردد.

۵. بیمه پردازانی که مطابق قوانین تا ۱۰ سال سابقه خدمت دارند به سنوات اشتغال آنان به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی پنج ماه اضافه می‌گردد.

تبصره ۱- اجرای تمام یا بخشی از احکام فوق الذکر مشروط بر آن است که سن بیمه شده در زمان بازنشستگی برای مردان از ۶۲ سال و برای زنان از ۵۵ سال بیشتر نباشد.

تبصره ۲- اصلاحات فوق در قوانین صندوق‌های بازنشستگی به استثنای صندوق‌هایی که حداقل سن بازنشستگی بیمه شدگان آنها از ارقام مذکور در تبصره (۱) بیشتر است به صورت دائمی اعمال می‌گردد.

تبصره ۳- ایثارگران و مشمولان قوانین سخت و زیان آور مشمول قوانین خاص خود هستند.

تبصره ۴- اشخاص موضوع این حکم با رضایت خود و موافقت دستگاه‌های ذی ربط می‌توانند بدون نیاز زمان‌های مذکور در بندهای (۲) الی (۵) تا سقف سن موضوع تبصره (۱) حسب مورد به خدمت ادامه دهند. خدمت مازاد بر اساس قوانین و مقررات مربوطه امکان پذیر است.

تبصره ۵- چنانچه دستگاه‌ها به خدمات برخی از کارکنان نیاز نداشته باشند حسب مورد می‌توانند بدون لحاظ زمان‌های مذکور با پیشنهاد بالاترین مقام دستگاه و موافقت معاون اول رئیس جمهور بر اساس قوانین مربوط نسبت به صدور احکام بازنشستگی آنان اقدام کنند.

تبصره ۶- افرادی که تقاضای خود مایل به بازنشستگی زودتر از موعد فوق الذکر باشند، بازنشستگی آنها مطابق قوانین مربوطه و بدون رعایت بندهای (۱) تا (۵) بلامانع است و حقوق بازنشستگی آنان مطابق احکام این سند برقرار خواهد شد.

این مصوبه در صورت تأیید شورای نگهبان اجرایی خواهد شد.
🔴 پایان نقل قول
منبع
mehrnews.com/x33xym
نکات دیگر:
t.me/andishehsarapub
🚨ورود پلیس ترکیه به پرونده خانۀ وحشت «امیر تتلو»
خبری است که بهمن بابازاده به نقل از خبرگزاری «ایهلاس» داده.
t.me/andishehsarapub
بابازاده نوشته است:
«در ترکیه پلیس این کشور در پی انتشار ویدیوهایی در فضای مجازی و گزارش‌هایی که از فعالان حقوق زنان دریافت کرده، تحقیقاتش را دربارۀ منزل مسکونی «امیر تتلو» خوانندۀ ایرانی آغاز کرده است.
در این ویدئوها و بسیاری دیگر از ویدئوهای خبرساز، افرادی ادعا کرده اند که دختران جوان و نوجوانی در منزل این خواننده مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند.
سحر قریشی بازیگر ایرانی پیش‌تر با انتشار ویدیوهایی، این جریان را تایید و افشا نمود.
به مرور برخی اطرافیان پیشین تتلو نیز با انتشار ویدیوهای مشابه، به این موج دامن زدند. حالا اما برخی ویدیوها به صورت علنی از سوی نزدیکان این خواننده نشر داده شده که شبهات را بیشتر کرده است.
پلیس ترکیه اعلام کرده تا نتیجه قطعی از تحقیقات، امکان دسترسی رسانه‌ها به این پرونده محدود خواهد بود.
امیر تتلو به دلیل پرونده رابطه جنسی با دختران زیر سن قانونی، در بسیاری از کشورهای جهان امکان دریافت ویزا ندارد و کنسرت‌هایش بجز ترکیه، در اروپا و بسیاری دیگر از کشورها لغو می‌شود.»
پایان نقل قول
منبع

اگر دوستان خبر را در منبع اصلی یافتند لطفاً لینکش را برایم بفرستند تا در این پیام نوشته شود. (منظورم این نیست که در منبع نبوده! من ترکی بلد نیستم و نتوانستم با واژه‌هایی که حدس زدم خبر را بیابم)
متأسفانه بابازاده هم مثل اغلب نویسندگان در فضای مجازی فارسی لینک منبعش را نمی‌نویسد.

لینک ایهلاس برای جست‌وجوی شما:
وبسایت | توئیتر | اینستاگرام

به‌روزرسانی می‌شود:
t.me/andishehsarapub
دوست گرامی!
اگر در گروهی سؤالی را پرسیدید و جوابی به سؤالتان داده شد، لطفاً سؤالتان را حذف نکنید!

هم ممکن است معنی پاسخ، بدون پرسش، درست معلوم نباشد، یا در مواردی گمراه‌کننده باشد؛

هم آن شخصی که به پرسش شما پاسخ داده ممکن است شبیه به کسی به نظر برسد که با خودش حرف زده!

🕯گاهی از این حرف‌ها:
t.me/andishehsarapub
لطفاً لینک مطالب این کانال را حذف نفرمایید تا کسانی که مایلند بتوانند مطالب دیگر کانال را هم بخوانند.🌹

🚯 نکات دیگری که رعایتشان در گروه‌ها پیشنهاد می‌شود:
t.me/andishehsarapub/12309
🔴 شکایت از هوش مصنوعی به دادگاه!

مایکروسافت و شرکت OPEN AI پدیدآورندۀ چت جی‌پی‌تی با شکایت نیو یورک تایمز به دادگاه کشیده می‌شوند؛
نیو یورک تایمز می‌گوید این شرکت‌ها برای استفاده از محتوای تولیدی نیو یورک تایمز اجازه نگرفته‌اند و مرتکب نقض کپیرایت شده‌اند.

پیروزی نیو یورک تایمز در این پرونده در دادگاه فدرال می‌تواند مشوق سایر تولیدکنندگان محتوا برای اقدام مشابهی باشد.

🔴 نکات مهمی که همه باید دربارۀ چت‌باکس‌های مبتنی بر هوش مصنوعی بدانند:
t.me/andishehsarapub/10511

🔴 به‌روزرسانی و تکمیل می‌شود:
t.me/andishehsarapub
🔵 به مناسبت روز جهانی موزه

شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که در دورۀ شهرنشینی آثار هنری ارزشمندی در معابد گردآوری و نگاه‌داری می‌شده.

غالباً مردم از طبقات اجتماعی مختلف، در ساعات مختلفِ روز در معبد حضور می‌یافتند و ضمن برگزاری مراسم مذهبی و بازدید، اوقات فراغت خود را در آن‌جا می‌گذرانند.
بنابراین شاید بتوان معابد را اولین موزه‌های جهان دانست.

در اروپا احتمالاً نخستین موزه در سال ۳۴۰ ق. م. در جزیره لسبوس توسط ارسطو ایجاد شده است؛
جایی که ارسطو و شاگردانش اقدام به جمع‌آوري و طبقه‌بندي آثار گیاه‌شناسی براي آموزش علوم تجربی و تحقیق دربارۀ آن‌ها کردند.

پس از آن در سال ۳۳۴ ق. م. ارسطو با کمک مالی اسکندر در آتن، مدرسه، کتابخانه، ‌باغ وحش و موزۀ تاریخ طبیعی تأسیس کرد.
در این موزه مجموعه‌ای از حیوانات و گیاهان و اشيائی در رابطه با عادات غیریونانی‌ها و تشکیل شهرهای یونان وجود داشت.

پس از آن در شهرهاي مهم قلمرو اسکندر موزه‌هاي علمی و هنري توسعه پیدا کرد.

بطلمیوس اول از سرداران اسکندر مقدونی در اسکندریه مصر در کنار کاخ مسکونی خود مکانی مشتمل بر یک دانشگاه، کتابخانه، آزمایشگاه، رصدخانه و باغ گیاهان و جانوران تأسیس کرد و آن را موزه نامید.

پس از اسکندر، یونانیان نگاهی دوباره به پیشینۀ تاریخی خود داشتند (هلنیسم) و به بازنگري و تجزیه و تحلیل خود پرداختند و از آن‌جا که شکوه تمدن خود را در حال اضمحلال دیدند، حریصانه به جمع‌آوری آثار گذشته پرداختند.
موزۀ پرگامون در آسیای صغیر حاصل این نگاه به گذشته است.

با ظهور و توسعۀ روم و ورود مجسمه‌ها و نقاشی‌هاي غارت شده از سرزمین‌هاي مغلوب، رومیان ساختمان‌ها را با یادمان‌هاي تاریخی و مجسمه‌ها تزئین می‌کردند و به گفتۀ جروم پالیت؛ «رم به موزۀ هنرهاي یونان تبدیل شد»؛
حتی سرداران رومی غنایم جنگی خود را در پارک‌ها برای بازدید عموم می‌گذاشتند.

در قرون وسطی آثار هنری پیش از مسیحیت برای ثواب دینی تخریب می‌شدند و آثار هنری صرفاً در خدمت کلیسا و در کلیسا معنا می‌یافت از این رو اماکن مذهبی و کلیساها مجموعه‌های نفیسی را جمع‌آوری کردند.

در رنسانس موزه‌ها جان دوباره‌ای یافتند و با نام‌های مختلفی مانند استودیو، کازیو، گالری و … آغاز به کار کردند.

رنسانس با اومانیسم و تعریف دوبارۀ نقش انسان در رقم زدن تاریخ، میل به آگاهی از گذشته پیشاقرون وسطایی را دامن زد.

از طرفی عینیت و پدیده‌های عینی اهمیت دوباره یافتند.

کلیسا نیز تحت تأثیر قرار گرفته و حتی در زمان پاپ لئوی دهم فعالیت‌های باستان‌شناسی برای شناخت روم باستان آغاز شده و از کتیبه‌های رومی نسخه‌برداری شده و چاپ شد.

در دورۀ اکتشافات،‌ اروپایی‌ها با کشف آمریکا و سپس کاوش‌های باستان‌شناسانه، با تمدن‌های کهنی چون مصر،‌ بین‌النهرین و ایران آشنا شدند و موزه‌های بزرگی چون لوور،‌ موزۀ بریتانیا،‌ موزه برلین،‌ موزۀ دانمارک و … شکل گرفتند.

در دورۀ رنسانس و سپس انقلاب صنعتی لزوم بهره‌مندی تمام افراد جامعه از امتیازات و مزایای اجتماعی حس شد و در سال ۱۶۸۳ موزه آشمولین Ashmolean نخستین موزۀ ملی بر مبنای مجموعه خصوصی الیاس آشمول در شهر آکسفورد انگلستان گشایش یافت.

در ۱۷۵۰م در کاخ لوکزامبورگ پاریس بخشی از مجموعۀ سلطنتی در معرض بازدید عموم قرار گرفت و در نخستین سال انقلاب فرانسه درهای موزۀ لوور به روی عموم مردم باز شد.

منابع:
📕 منصورزاده، یوسف. حاتمی، ابوالقاسم. مبانی موزه‌داری. انتشارات سمت
📘 نفیسی، نوشین‌دخت. موزه‌داری. انتشارات سمت
t.me/andishehsarapub
ممنون که لینک مطالب کانال را حذف نمی‌فرمایید.🌹

ضمن گرامی‌داشت روز جهانی موزه، آیا شما می‌دانید قدیمی‌ترین موزه جهان که هنوز در حال فعالیت باشد کدام است؟
t.me/keikojaberim/3946
😞متأسفانه شده است، خیلی هم شده است!
#بهزاد_پاكروح
@andishehsarapub

این‌که افرادی که سطح دانش بالاتری دارند در فضای مجازی «معمولاً» کمتر از افراد دارای سطح دانش پایینتر مطلب می‌نویسند یا بازنشر می‌کنند،
و اختلاف میزان نوشتن و بازنشر این دو گروه بسیار بسیار زیاد است،
دارد با سرعت زیادی «مطالب نامعتبر و نادرست علمی و فرهنگی را گسترش می‌دهد و جای مطالب معتبر و درست را تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌کند».

از این نظر
هم در وضعیت بدی هستیم،
هم این وضعیت، به سرعت در حال بدتر شدن است.

باید عدۀ بیشتری را برای نوشتن مطالب درست و مفید یا بازنشر چنین مطالبی با خود همراه کنیم
و هم‌زمان در آگاه‌سازی افرادی که بازنشرکنندۀ مطالب نادرستِ زیانبار هستند جداً بکوشیم.

نمودار کنونی وضعیتمان، نقطۀ عطفی پیش رو ندارد😞
تلاش برای تغییر شکل نمودار، بسیار بسیار دشوار است😞
و اگر موفق به انجامش شویم با نقطۀ عطف، فاصلۀ بسیار بسیار زیادی داریم😞
و اگر به نقطۀ عطف برسیم تا رسیدن به جایگاه قابل قبول هم راه بسیار بسیار درازی داریم!😞

اینها به معنی «ره نیست و خلاص» نیست، چون یک امیدواریهایی وجود دارد:

این وضعیتِ نامطلوبِ ناگوارِ ناهنجار برای «کل جمعیت» است اما می‌توانیم دست کم دو امیدواری داشته باشیم:

یکی اینکه «جمعیتهای کوچک اطراف خودمان» و «هر جمعیت خواهان اطلاعات درست دیگر»، نمودار بهتری داشته باشند؛
دیگر اینکه گرچه جمعیتهایی که صدای ما به آنها می‌رسد و حرف درست را می‌پذیرند بسیار کوچکتر از جمعیتهای دیگرند، امیدوار باشیم که
«افراد تصمیم‌گیرندۀ زیادی وجود داشته باشند و هر نفرشان بسیار بسیار اثرگذارتر از افراد جمعیتهای دیگر باشد».
خلاصه، ما در تعداد مخاطب نمی‌توانیم با چرندگویان رقابت کنیم! اما در جذب افراد اثرگذارتر، امیدواری جدی است.

این نکته را با یک مثال ساده ملموستر کنم:
واکسن سرخک را در نظر بگیرید.
ما لازم نیست تمام مردم را قانع کنیم که دریافت واکسن سرخک لازم است،
لازم است افرادی را قانع کنیم که «تصمیم‌گیرنده‌اند» و افرادی را که «حرفشان پذیرندگان زیادی دارد».

شاید بگویید مگر کسی هم هست که با واکسن سرخک مخالف باشد؟!
یکی از اشکالات موجود همین است!
اغلب اشخاصی که صدای ما به آنها می‌رسد، سر و کارشان بیشتر با کسانی شبیه به خودشان است و از جمعیتهای دارای ذهنیتها و باورها و تصورات عجیب و غریب بی‌خبرند!

استفاده از مثال واکسن سرخک به این معنی نیست که حرف اصلی این متن دربارۀ موضوعات مرتبط با بهداشت و درمان است،
این نوشته دربارۀ موضوعات متعدد و متنوعی است، این مثال یکی از مثالهاست که به علت ملموس بودن انتخاب شده.

به تازگی یک آقای تحصیل کردۀ یک رشتۀ مهندسی در یک جمع گفت «می‌دانید دانشمندان معتقدند زمین تخت است؟»
پرسیدم «داری شوخی می‌کنی؟»
گفت «نه!»
دوباره پرسیدم «واقعاً جدی می‌گویی؟»
گفت «بله!»
از ادامۀ صحبتش فهمیدم که کاملاً جدی‌ست!
پرسیدم کدام دانشمند؟!

گفتم ما اصطلاحی داریم برای این که بگوییم این آدم طرفدار شبه‌علم دیگر خیلی پرت است می‌گوییم «او در حد کسانی‌ست که معتقدند زمین تخت است!»

و هر وقت می‌خواهیم مثال بزنیم که در قرن بیست و یکم هنوز کسانی وجود دارند که خیلی پرت هستند می‌گوییم «هنوز کسانی هستند که گمان می‌کنند زمین تخت است!»

با این حال من تاکنون یک طرفدار تخت بودن زمین را از نزدیک ندیده بودم!🤠 هرچه دیده بودم در وب و فضای مجازی بود!

این که چرندیات زمین‌تخت‌پنداران یک نفر را که دو لیسانس مهندسی دارد جذب خود کرده باشد بیش از آنکه جای تعجب باشد، جای نگرانی است.

نه اینکه تصور تخت بودن زمین توسط کسانی، برای مردم مشکل‌آفرین باشد،
نه! خودِ این تصور نیست که مشکل‌آفرین می‌شود، اینکه «مروجین شبه‌علم و ضدعلم ادعایی را که در حد یک جوک است می‌توانند در این حد ترویج کنند زنگ هشداری‌ست «برای آنان که می‌فهمند»، هشدار در این مورد که تمام اطلاعات غلط بسیار مضر این افراد که برای تشخیص نادرست بودنش به حد بسیار بیشتری از دانش نیازمند است چه آسان می‌تواند ترویج شود» و «متأسفانه شده است، خیلی هم شده است»😞

کاربرد نادرست گزاره‌هایی چون
«نکند درست باشد؟»
«تا نباشد چیزکی مردم نگوید چیزها!»
و «احتیاط ضرر نداره!»
تشدیدکنندۀ تأثیر تلاش چرندگویان است
مثلاً وقتی به افرادی گفته شود که دریافت واکسن سبب اوتیسم می‌شود...

ما از عموم انتظار نداریم که بحث علمی فایده و زیان را در مصرف دارو یا دریافت واکسن درک کنند
اما اگر فرصت مساوی وجود داشت تا علم و شبه‌علم برای مخاطبان داستانشان را تعریف کنند، چیزی شبیه به ماجرای «نوشتن مار و کشیدن شکل مار» می‌شد!
این در باب باورپذیری است،
حالا که اصلاً فرصت مساوی هم در کار نیست!
میزان بازدید مطالب نادرست شبه‌علمی بیش از هزار برابرِ میزان بازدید تکذیبیه‌شان است!
ادامه دارد:
t.me/andishehsarapub
t.me/Fact_Check
t.me/nouritazeh
🔴 صد رحمت به همان رسانه‌ها!
#بهزاد_پاکروح
t.me/andishehsarapub
t.me/pakruh

🔴 در بانکوک، آقایی احتمالاً تایلندی، حدوداً ۵۰ ساله، مؤدب و با لباس مرتب، در کنار من ایستاده بود و چون من منتظر سبز شدن چراغ قرمزِ پیاده‌ها بود تا از عرض خیابان بگذرد.

بدون مقدمه، با خوشرویی و احترام رو به من حرف‌هایی زد، به زبان انگلیسی.
گفت: «این منطقه تجاری است خیلی رونق پیدا کرده، خیلی شلوغ شده، قبلاً این‌طور نبود.»

من چیزی نمی‌گفتم، تنها شنونده بودم.
او پس از گفتن چند جمله، پرسید: «اهل کجا هستی؟»
گفتم: «ایران».

با تعجب زیادی گفت «واوووووو ...»!!!
و بی‌آن‌که حتی یک کلمۀ دیگر مانند «ببخشید» یا «خداحافظ» بگوید، ۱۸۰ درجه برگشت و به سرعت زیاد (راه رفتنِ تند)، بی‌آن‌که پشت سرش را نگاه کند، فرار کرد! 😳
درست مثل این‌که کسی به او گفته باشد «ایرانی دیدی، فرار کن!» یا چیزی به او گفته باشد که او چنین نتیجه‌ای را گرفته باشد.

بارها در نقاط مختلف جهان به این پرسش که «اهل کجا هستی؟» پاسخ داده‌ام و واکنش‌های گوناگونی را دیده‌ام،

از «خانم مسنی در وین که در پاسخ، با حسرت گفت: «آه! ایران! جوان که بودم دوست پسرم ایرانی بود»!

تا «گارسون جوان هندی در دبی که دو دستش را مانند وقتی که اسلحۀ بزرگ در دست دارد قرار داد و صدای تیراندازی در آورد»!

«مردمی که عراق را بیشتر می‌شناختند و در پاسخ می‌گفتند: "ایراک؟!"»

«مردی در تنریف (جزیره‌ای از جزایر قناری) که پرسید: "آیا ایران برای توریست‌ها امن است؟"»

«مردی در بارسلونا که با خوشحالی گفت: "در کیش صد دلار به صرافی دادم، حجم زیادی پول نقد به من داد که در کیف پولم جا نشد" و از کباب‌های خوشمزۀ ایران هم گفت.»

«مرد مسنی در جنوب هند که به فکر فرو رفت و با حسرت از سال‌های دور که به ایران سفر کرده بود یاد کرد.»

«مردی در سنگاپور که پرسید: "آیا غذاهایتان خوشمزه است؟!"»

«مردی در دوبروونیک (کرواسی) که پرسید "ایران در کدام قاره است؟"»

«زنی صاحب فروشگاه پنیرفروشی در آمستردام که وقتی گفتم ایرانی هستم، پرسید: "از کدام کشور آمده‌ای؟" گفتم: "ایران!" گفت: "من مشتری ایرانی زیاد دارم اما از کشورهای مختلفی آمده‌اند به‌جز خود ایران".»

«مردی در وولندام هلند که گفت "می‌شود پیام من را به مسئولین کشورت برسانی؟" و شروع کرد به صحبت کردن، وقتی گفتم "از اول بگو تا فیلمبرداری کنم" قبول نکرد!»

و «مردی در موناکو که با خوشحالی از خاطرات سفرش به شیراز و اصفهان گفت.»

و ... و ... و ....

اما این واکنش که از کسی که از ایران آمده بی‌درنگ فرار کنند نخستین‌بار بود!

🔴 ذهنیتی که مردم جهان از کشورها پیدا می‌کنند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله رسانه‌های کشورشان و رسانه‌های بین‌المللی است؛
پای شبکه‌های اجتماعی مجازی هم در میان است.

سال‌ها قبل، پیش از آن‌که عراق را بمباران کنند، در رسانه‌ها ذهن‌ها را آماده کردند طوری که همه بپذیرند که عراق کشور خطرناکی است و اعتراضی به بمبارانش نداشته باشند.

آن سال‌ها شبکه‌های اجتماعی مجازی به‌اندازۀ این روزها فراگیر نشده بود و در ساختن افکار عمومی سهم بزرگی نداشت،
حالا سهم شبکه‌های اجتماعی مجازی در ساختن افکار عمومی بسیار زیاد است،
اما در مجموع بسیار بدتر از رسانه‌های رسمی عمل می‌کنند،
به‌جای آن‌که مقابل رسانه‌ها بایستند و جلوی خطاهایشان را بگیرند، خیلی بدتر از آن‌ها در حال تاختنند
و اگر با تزریق گستردۀ اطلاعات درست و مقابلۀ جدی با اطلاعات غلط، فکری به حالشان نشود نتایجشان خیلی بدتر از نتایج رسانه‌های رسمی است؛
به قول معروف «صد رحمت به همان رسانه‌ها»!
t.me/andishehsarapub
t.me/pakruh