آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
«نقد برنامهی گوتا» نوشتهی کارل مارکس ۱۵۰ سال پیش، در چنین هفتهای، به نگارش درآمد. این اثر، مفصلترین اظهارات مارکس را در مورد استراتژی انقلابی، معنای اصطلاح «دیکتاتوری پرولتاریا»، ماهیت دورهی گذار از سرمایهداری به کمونیسم و اهمیت انترناسیونالیسم ارائه…
🔴 از متن:
🔴اصطلاح دیکتاتوری پرولتاریا از روزنامهنگار کمونیست، ژوزف ویدمایر، گرفته شده است که در سال ۱۸۵۲ مقالهای با عنوان «دیکتاتوری پرولتاریا» در روزنامهی آلمانیزبان «ترن تسایتونگ» Turn-Zeitung منتشر کرد. در آن سال، مارکس به او نوشت: «مدتها پیش از من، مورخان بورژوا، تکامل تاریخی این مبارزه بین طبقات را توصیف کرده بودند، همانطور که اقتصاددانان بورژوا آناتومی اقتصادی آنها را شرح داده بودند. سهم خود من این بود که (۱) نشان دهم که وجود طبقات صرفاً با مراحل تاریخی خاصی در تکامل تولید مرتبط است؛ (۲) مبارزهی طبقاتی لزوماً به دیکتاتوری پرولتاریا منجر میشود؛ [و] (۳) خود این دیکتاتوری چیزی نیست جز گذار به الغای تمامی طبقات و به یک جامعهی بیطبقه.»
سرمایهداری ممکن است با حق رأی عمومی نسبتاً محدود و رهبران انتخابی، ظاهری شبیه به «دموکراسی» داشته باشد. اما در واقع، این دموکراسی دیکتاتوری سرمایه است: حاکمیت سرمایه مالی و انحصارهای بزرگ که نهادهای «دموکراتیک» را کنترل میکنند. دیکتاتوری پرولتاریا به معنای حاکمیت دموکراتیک اکثریت زحمتکشان است که به سرمایه «امر میکنند»، نه برعکس.
وقتی از مارکس و انگلس خواسته شد که نمونهای از دیکتاتوری پرولتاریا ارائه دهند، هم مارکس و هم انگلس پاسخ دادند: کمون پاریس. انگلس در ضمیمهی ۱۸۹۱ بر جزوهی جنگ داخلی در فرانسه (۱۸۷۲) اظهار داشت: «بسیار خب، آقایان، میخواهید بدانید که این دیکتاتوری چگونه است؟ به کمون پاریس نگاه کنید. آن دیکتاتوری پرولتاریا بود.»
انگلس برای جلوگیری از فساد، توصیه کرده بود که کمون از دو تدبیر استفاده کند. اول، تمام مناصب اداری، قضایی و آموزشی را از طریق انتخابات و بر اساس حق رأی عمومی همهی افراد ذینفع پر کند، با این حق که همان انتخابکنندگان بتوانند هر زمان که میخواهند نمایندهی خود را عزل کنند. و دوم، تمام مقامات، اعم از مقامات بالایی و پایینی، فقط دستمزدی معادل دستمزد سایر کارگران دریافت کنند. بدین ترتیب، جدا از احکام الزامآور برای نمایندگان [و] نهادهای نمایندگی که بهوفور اضافه میشدند، سدی مؤثر در برابر مقامطلبی و جاهطلبی ایجاد میشود.
اصل دوم انگلس این بود که انتخابشدگان نباید بیشتر از انتخابکنندگان درآمد داشته باشند. این نه تنها یک عنصر قدرتمند ضد فساد است؛ بلکه به این معنی است که این اصل که کارگران ماهر باید بیشتر از کارگران غیرماهر درآمد داشته باشند، بقایای روابط تولیدی سرمایهداری کهنه است. کارگران یا به دلیل ویژگیهای ذاتی خود ماهر هستند (و هیچ دلیلی برای پاداش دادن به آنها به خاطر این موضوع وجود ندارد) یا به این دلیل که از سیستم آموزشی بهرهمند شدهاند. در هر دو صورت، هیچ دلیلی برای پاداش بیشتر به آنها به خاطر این موضوع وجود ندارد. جمعآوریکنندگان زباله به همان اندازهی اساتید اقتصاد برای جامعه اهمیت دارند، اگر نگوییم بیشتر.
🔴اصطلاح دیکتاتوری پرولتاریا از روزنامهنگار کمونیست، ژوزف ویدمایر، گرفته شده است که در سال ۱۸۵۲ مقالهای با عنوان «دیکتاتوری پرولتاریا» در روزنامهی آلمانیزبان «ترن تسایتونگ» Turn-Zeitung منتشر کرد. در آن سال، مارکس به او نوشت: «مدتها پیش از من، مورخان بورژوا، تکامل تاریخی این مبارزه بین طبقات را توصیف کرده بودند، همانطور که اقتصاددانان بورژوا آناتومی اقتصادی آنها را شرح داده بودند. سهم خود من این بود که (۱) نشان دهم که وجود طبقات صرفاً با مراحل تاریخی خاصی در تکامل تولید مرتبط است؛ (۲) مبارزهی طبقاتی لزوماً به دیکتاتوری پرولتاریا منجر میشود؛ [و] (۳) خود این دیکتاتوری چیزی نیست جز گذار به الغای تمامی طبقات و به یک جامعهی بیطبقه.»
سرمایهداری ممکن است با حق رأی عمومی نسبتاً محدود و رهبران انتخابی، ظاهری شبیه به «دموکراسی» داشته باشد. اما در واقع، این دموکراسی دیکتاتوری سرمایه است: حاکمیت سرمایه مالی و انحصارهای بزرگ که نهادهای «دموکراتیک» را کنترل میکنند. دیکتاتوری پرولتاریا به معنای حاکمیت دموکراتیک اکثریت زحمتکشان است که به سرمایه «امر میکنند»، نه برعکس.
وقتی از مارکس و انگلس خواسته شد که نمونهای از دیکتاتوری پرولتاریا ارائه دهند، هم مارکس و هم انگلس پاسخ دادند: کمون پاریس. انگلس در ضمیمهی ۱۸۹۱ بر جزوهی جنگ داخلی در فرانسه (۱۸۷۲) اظهار داشت: «بسیار خب، آقایان، میخواهید بدانید که این دیکتاتوری چگونه است؟ به کمون پاریس نگاه کنید. آن دیکتاتوری پرولتاریا بود.»
انگلس برای جلوگیری از فساد، توصیه کرده بود که کمون از دو تدبیر استفاده کند. اول، تمام مناصب اداری، قضایی و آموزشی را از طریق انتخابات و بر اساس حق رأی عمومی همهی افراد ذینفع پر کند، با این حق که همان انتخابکنندگان بتوانند هر زمان که میخواهند نمایندهی خود را عزل کنند. و دوم، تمام مقامات، اعم از مقامات بالایی و پایینی، فقط دستمزدی معادل دستمزد سایر کارگران دریافت کنند. بدین ترتیب، جدا از احکام الزامآور برای نمایندگان [و] نهادهای نمایندگی که بهوفور اضافه میشدند، سدی مؤثر در برابر مقامطلبی و جاهطلبی ایجاد میشود.
اصل دوم انگلس این بود که انتخابشدگان نباید بیشتر از انتخابکنندگان درآمد داشته باشند. این نه تنها یک عنصر قدرتمند ضد فساد است؛ بلکه به این معنی است که این اصل که کارگران ماهر باید بیشتر از کارگران غیرماهر درآمد داشته باشند، بقایای روابط تولیدی سرمایهداری کهنه است. کارگران یا به دلیل ویژگیهای ذاتی خود ماهر هستند (و هیچ دلیلی برای پاداش دادن به آنها به خاطر این موضوع وجود ندارد) یا به این دلیل که از سیستم آموزشی بهرهمند شدهاند. در هر دو صورت، هیچ دلیلی برای پاداش بیشتر به آنها به خاطر این موضوع وجود ندارد. جمعآوریکنندگان زباله به همان اندازهی اساتید اقتصاد برای جامعه اهمیت دارند، اگر نگوییم بیشتر.
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴چرا مردمان فلات ایران از دیرباز در پی نجاتدهنده بودهاند و همچنان هستند؟
در رمانی کمیاب و دشوارخوان، با زبانی نزدیک به نثر بیهقی، هوشنگ گلشیری در حدیث مرده بَردار کردن آن سوار که خواهد آمد، مردمانی به ستوهآمده از ستم پادشاهی را تصویر میکند؛ با نثری که بیرجوع به لغتنامه برای بسیاری دشوارفهم است. مردمانی که دل به شمایلی بستهاند حکشده بر دروازهی شرقی، تا آن سوار روزی بیاید و آنان را از بیداد برهاند.
از همان زمانی که اندیشهی ترقی و حکومت قانون در ایرانِ پیشامشروطه تبلیغ میشد، میرزا حسینخان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدینشاه، سخت در تلاش بود تا حمایت بیسمارک، سیاستمدار "خون و آهن" (لقبی که گویا مارکس به او داده بود) را جلب کند. پاسخ بیسمارک اما، آنگونه که در صفحهی ۱۶۹ کتاب اندیشهی ترقی و حکومت قانون نوشتهی فریدون آدمیت آمده، چنین بود: «به عصای چوبین بیگانگان تکیه کردن خطای محض است.»
متن کامل در اینجا👇👇👇
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴چرا مردمان فلات ایران از دیرباز در پی نجاتدهنده بودهاند و همچنان هستند؟
در رمانی کمیاب و دشوارخوان، با زبانی نزدیک به نثر بیهقی، هوشنگ گلشیری در حدیث مرده بَردار کردن آن سوار که خواهد آمد، مردمانی به ستوهآمده از ستم پادشاهی را تصویر میکند؛ با نثری که بیرجوع به لغتنامه برای بسیاری دشوارفهم است. مردمانی که دل به شمایلی بستهاند حکشده بر دروازهی شرقی، تا آن سوار روزی بیاید و آنان را از بیداد برهاند.
از همان زمانی که اندیشهی ترقی و حکومت قانون در ایرانِ پیشامشروطه تبلیغ میشد، میرزا حسینخان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدینشاه، سخت در تلاش بود تا حمایت بیسمارک، سیاستمدار "خون و آهن" (لقبی که گویا مارکس به او داده بود) را جلب کند. پاسخ بیسمارک اما، آنگونه که در صفحهی ۱۶۹ کتاب اندیشهی ترقی و حکومت قانون نوشتهی فریدون آدمیت آمده، چنین بود: «به عصای چوبین بیگانگان تکیه کردن خطای محض است.»
متن کامل در اینجا👇👇👇
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
@amookhtan 🔴 #حافظه_تاريخي 🔴چرا مردمان فلات ایران از دیرباز در پی نجاتدهنده بودهاند و همچنان هستند؟ در رمانی کمیاب و دشوارخوان، با زبانی نزدیک به نثر بیهقی، هوشنگ گلشیری در حدیث مرده بَردار کردن آن سوار که خواهد آمد، مردمانی به ستوهآمده از ستم پادشاهی…
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴چرا مردمان فلات ایران از دیرباز در پی نجاتدهنده بودهاند و همچنان هستند؟
در رمانی کمیاب و دشوارخوان، با زبانی نزدیک به نثر بیهقی، هوشنگ گلشیری در حدیث مرده بَردار کردن آن سوار که خواهد آمد، مردمانی به ستوهآمده از ستم پادشاهی را تصویر میکند؛ با نثری که بیرجوع به لغتنامه برای بسیاری دشوارفهم است. مردمانی که دل به شمایلی بستهاند حکشده بر دروازهی شرقی، تا آن سوار روزی بیاید و آنان را از بیداد برهاند.
از همان زمانی که اندیشهی ترقی و حکومت قانون در ایرانِ پیشامشروطه تبلیغ میشد، میرزا حسینخان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدینشاه، سخت در تلاش بود تا حمایت بیسمارک، سیاستمدار "خون و آهن" (لقبی که گویا مارکس به او داده بود) را جلب کند. پاسخ بیسمارک اما، آنگونه که در صفحهی ۱۶۹ کتاب اندیشهی ترقی و حکومت قانون نوشتهی فریدون آدمیت آمده، چنین بود: «به عصای چوبین بیگانگان تکیه کردن خطای محض است.»
با اینهمه، در ماههای گذشته نیز ایرانیان به نجاتدهندههای تازهای دل بستهاند.
چرا ما، با آنکه به گفتهی فروغ:
«نجاتدهنده در گور خفتهست»،
به خود نمیپردازیم؟ چرا خویشتن را نقد نمیکنیم، تا کاستیهایمان را – و نه شکوه گذشتهمان را – دریابیم؟
منبع:https://t.me/c/1333583383/162
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴چرا مردمان فلات ایران از دیرباز در پی نجاتدهنده بودهاند و همچنان هستند؟
در رمانی کمیاب و دشوارخوان، با زبانی نزدیک به نثر بیهقی، هوشنگ گلشیری در حدیث مرده بَردار کردن آن سوار که خواهد آمد، مردمانی به ستوهآمده از ستم پادشاهی را تصویر میکند؛ با نثری که بیرجوع به لغتنامه برای بسیاری دشوارفهم است. مردمانی که دل به شمایلی بستهاند حکشده بر دروازهی شرقی، تا آن سوار روزی بیاید و آنان را از بیداد برهاند.
از همان زمانی که اندیشهی ترقی و حکومت قانون در ایرانِ پیشامشروطه تبلیغ میشد، میرزا حسینخان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدینشاه، سخت در تلاش بود تا حمایت بیسمارک، سیاستمدار "خون و آهن" (لقبی که گویا مارکس به او داده بود) را جلب کند. پاسخ بیسمارک اما، آنگونه که در صفحهی ۱۶۹ کتاب اندیشهی ترقی و حکومت قانون نوشتهی فریدون آدمیت آمده، چنین بود: «به عصای چوبین بیگانگان تکیه کردن خطای محض است.»
با اینهمه، در ماههای گذشته نیز ایرانیان به نجاتدهندههای تازهای دل بستهاند.
چرا ما، با آنکه به گفتهی فروغ:
«نجاتدهنده در گور خفتهست»،
به خود نمیپردازیم؟ چرا خویشتن را نقد نمیکنیم، تا کاستیهایمان را – و نه شکوه گذشتهمان را – دریابیم؟
منبع:https://t.me/c/1333583383/162
@amookhtan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴#ديالکتيک_طبيعت
🔴آتشفشان هاوایی!
🔹آتشفشان «کیلاویا» یکی از فعالترین آتشفشانهای جهان، در یک نمایش خیره کننده آسمان هاوایی را روشن کرد.
@amookhtan
🔴آتشفشان هاوایی!
🔹آتشفشان «کیلاویا» یکی از فعالترین آتشفشانهای جهان، در یک نمایش خیره کننده آسمان هاوایی را روشن کرد.
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
826.ازبين تودهي کالاها يک کالاي مقتدررا،که ارزش همهي کالاهاي ديگر بهتواند يکبار وبراي هميشه درآن متجلي شود،انتخاب ميکند؛کالايي که به مثابهي تجسم مستقيم کاراجتماعي خدمت ميکندوازاينرو بهطورمستقيم وبيقيدوشرط قابل تبديل به همهي کالاهاي ديگرست.یعنی...
827. مارکس:«طبقهيي که فقط ميخرد تا بفروشد و فقط ميفروشد تا دوباره بخرد، و در اين عمل هدفاش تملک کالاها به مثابهي محصولات نيست، بلکه فقط کسب خود ارزش مبادله يعني پول است ...» نام طبقه کدام است؟ (شکلک لامپ را بازکنید.)
Anonymous Quiz
16%
1. سرمايهدار صنعتي ( صنعت بزرگ و کوچک)
84%
2. سرمايهدار تجاري (بانکها،بازار ارز و طلا،مسکن،زمين، واردات کالاي مصرفي،بورس، دلالان، دستفروشان)
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴ما به توطئهها باور نداریم و اقدامهای انقلابی منفرد برای سرنگونی حکومت را مردود میدانیم؛ شعار عملی کار ما از زبان لیبکنشت، کهنهسرباز سوسیالدموکراسی آلمان، چنین است: «مطالعه، تبلیغ، سازماندهی» - و هسته مرکزی این فعالیتها تنها میتواند یک ارگان مطبوعاتی حزبی باشد.
لنین، «وظیفه فوری ما»، ۱۸۹۹✍️
@amookhtan
🔴 #حافظه_تاريخي
🔴ما به توطئهها باور نداریم و اقدامهای انقلابی منفرد برای سرنگونی حکومت را مردود میدانیم؛ شعار عملی کار ما از زبان لیبکنشت، کهنهسرباز سوسیالدموکراسی آلمان، چنین است: «مطالعه، تبلیغ، سازماندهی» - و هسته مرکزی این فعالیتها تنها میتواند یک ارگان مطبوعاتی حزبی باشد.
لنین، «وظیفه فوری ما»، ۱۸۹۹✍️
@amookhtan
آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی
827. مارکس:«طبقهيي که فقط ميخرد تا بفروشد و فقط ميفروشد تا دوباره بخرد، و در اين عمل هدفاش تملک کالاها به مثابهي محصولات نيست، بلکه فقط کسب خود ارزش مبادله يعني پول است ...» نام طبقه کدام است؟ (شکلک لامپ را بازکنید.)
828. نيروي کار کارگران+ همهي کالاها، داراي دو ويژهگي؛ ارزش مصرفي و ارزش مبادلهيي هستند، آنها دو نوع مالکيت بهوجود میآورند: مالکيت بر ارزشهای مصرفي مالکيت شخصي است و مالکيت بر ارزشهای مبادلهيي مالکیت خصوصي. کدام مالکيت استثمارگر است؟ کدام نیست؟
Anonymous Quiz
90%
1. مالکيت خصوصي استثمارگر است. اما مالکيت شخصي معيار انساني را رعايت ميکند.
10%
2. مالکيت خصوصي معيار انساني را رعايت ميکند اما مالکيت شخصي استثمارگر است.
🔴فرار شهروندان غیرنظامی هندی به مناطق امن در منطقه جامو در کشمیر تحت کنترل هند/ رویترز
🔴 #آموختن: چه کسانی در جنگهای امپریالیستی آسیب میبینند؟
@amookhtan
🔴 #آموختن: چه کسانی در جنگهای امپریالیستی آسیب میبینند؟
@amookhtan
🔴وقتی تلاش میکنید که روی یک پا بایستید مغزسیگنالهایی از مایع گوش درونی دریافت میکند، نشانههای بصری از چشمها دریافت میکند و حتی پیامهایی از مفاصل و ماهیچهها به آن میرسد . سیگنالهایی که از چشمها به مغز میرسند بیشترین نقش را در حفظ تعادل ما دارند به همین دلیل است که ایستادن بر روی یک پا وقتی چشمها بسته است خیلی سختتر است. اگر بتوانید ۱۰ ثانیه با چشم بسته روی یک پا بایستید، خوب است.
تمرین تعادل برای تقویت توان بدنی و همترازی اعضای بدن هم مفید است. اگر در خانه تمرین میکنید این بهترین راه برای پرهیز از یکجانشستن و اصلاح هر وضعیت نامتعادلی است که بر اثر نشستن طولانی دچار آن شدهاید.
فقط ایستادن ساده تأثیر عمیقی بر سلامت جسمی شما دارد . ایستادن را با چند حرکت ورزشی تعادلی همراه کنید تا فایدهٔ بیشتری ببرید.
خود را به چالش بکشید
پروفسور داون اسکلتون که در این زمینه تحقیق کرده، ثابت کرده است که با تمرین میتوانید به جایی برسید که با چشمان بسته یک دقیقه بر یک پا بایستید. او از تمرینهای دیگری هم میگوید که پس از مهارت در ایستادن روی یک پا میتوانید انجام دهید. مانند پیادهروی. بی بی سی
@amookhtan
تمرین تعادل برای تقویت توان بدنی و همترازی اعضای بدن هم مفید است. اگر در خانه تمرین میکنید این بهترین راه برای پرهیز از یکجانشستن و اصلاح هر وضعیت نامتعادلی است که بر اثر نشستن طولانی دچار آن شدهاید.
فقط ایستادن ساده تأثیر عمیقی بر سلامت جسمی شما دارد . ایستادن را با چند حرکت ورزشی تعادلی همراه کنید تا فایدهٔ بیشتری ببرید.
خود را به چالش بکشید
پروفسور داون اسکلتون که در این زمینه تحقیق کرده، ثابت کرده است که با تمرین میتوانید به جایی برسید که با چشمان بسته یک دقیقه بر یک پا بایستید. او از تمرینهای دیگری هم میگوید که پس از مهارت در ایستادن روی یک پا میتوانید انجام دهید. مانند پیادهروی. بی بی سی
@amookhtan