در سکانسی از فیلم #رژه_پنگوئن_ها برنده #اسکار بهترین #مستند بلند سال ۲۰۰۶ یک جفت پنگوئن را می بینیم که معاشقه می کنند و رفتارشان به جای تداعی عمل جنسی، شبیه حرمت گذاشتن به همدیگر است. قطعه موسیقی زیبا و گوش نوازی با ترانه ای دربارهٔ یکی شدن و زیبا شدن در دل برف و یخ، سکانس را همراهی می کند. این فیلم آن زمان در ایران هم اکران شد و در #تلویزیون هم به نمایش درآمد. اما این سکانس از آن حذف شد! از آن موقع تا همین اواخر که در برنامهٔ #اتاق_روشن به صحبت از #فیلم آخر آقای #عباس_کیارستمی یعنی #۲۴_فریم نشستیم، همواره به این فکر می کنم که چرا باید در این کشور چنین موقعیت های عاطفی زیبایی از چشم مردم ما دریغ شود؟ در فریم نُهُم فیلم آقای #کیارستمی هم لحظهای کوتاه از همآغوشی یک شیر نر و یک شیر ماده از خیلی دور دیده می شود و اگر بنا بود به #اکران_عمومی درآید، حتماً باید حذف می شد. چه احتمالی از به گناه افتادن و وسوسه و تحریک در چنین تصاویری نهفته است که #سانسور
این سرنوشت را برایشان رقم می زند؟
حتی اگر این حذف، حق مردم نباشد، کاری نمی شود کرد. اما در خانه ها، در #کانون_فیلم ها، #سینماتک ها و کلاس های تخصصی #سینما همه این تصاویر را می بینیم و حق مان است که ببینیم. در تمام مجلات سینمایی دربارهٔ آنها و فیلم های بسیار ممنوع تر با معیارهای امروز و اینجا، #نقد می نویسیم و چاپ هم می شود و مشکلی هم نیست. وقتی منتقدان غیرایرانی از من می پرسند چه طور دربارهٔ فیلمی که نمایش رسمی آن در کشورتان ممکن نیست در مجلات و کتاب های رسمی و دارای مجوز، می نویسید، جواب روشنی برایشان ندارم. می گویم یک توافق نانوشته است. مسئولان هم این را می دانند که تماشای هیچ فیلمی برای یک پیگیر جدی سینما و مطالعات سینمایی، ممنوع نیست. منع هر #سینمادوست از این تماشا مانند آن است که به پزشکان شاخه های مختلف بگوییم هیچ نقطه از بدن بیمار را نباید ببینند و لمس کنند! در نتیجه، تلاش برای از بین بردن همین حق حداقلی، نوع تحمل ناپذیری از تنگ نظری است. امیدوارم اگر در جامعه هم به وفور یافت می شود، من یکی در اطرافم دیگر نشانههای ناخوشایند «سانسورچی تر از سانسورچی ها» را نبینم.
@amiropouria
این سرنوشت را برایشان رقم می زند؟
حتی اگر این حذف، حق مردم نباشد، کاری نمی شود کرد. اما در خانه ها، در #کانون_فیلم ها، #سینماتک ها و کلاس های تخصصی #سینما همه این تصاویر را می بینیم و حق مان است که ببینیم. در تمام مجلات سینمایی دربارهٔ آنها و فیلم های بسیار ممنوع تر با معیارهای امروز و اینجا، #نقد می نویسیم و چاپ هم می شود و مشکلی هم نیست. وقتی منتقدان غیرایرانی از من می پرسند چه طور دربارهٔ فیلمی که نمایش رسمی آن در کشورتان ممکن نیست در مجلات و کتاب های رسمی و دارای مجوز، می نویسید، جواب روشنی برایشان ندارم. می گویم یک توافق نانوشته است. مسئولان هم این را می دانند که تماشای هیچ فیلمی برای یک پیگیر جدی سینما و مطالعات سینمایی، ممنوع نیست. منع هر #سینمادوست از این تماشا مانند آن است که به پزشکان شاخه های مختلف بگوییم هیچ نقطه از بدن بیمار را نباید ببینند و لمس کنند! در نتیجه، تلاش برای از بین بردن همین حق حداقلی، نوع تحمل ناپذیری از تنگ نظری است. امیدوارم اگر در جامعه هم به وفور یافت می شود، من یکی در اطرافم دیگر نشانههای ناخوشایند «سانسورچی تر از سانسورچی ها» را نبینم.
@amiropouria