Amir Pouria
تصویر سیاه و سفید ِ زمینه، لحظهای از برخورد مردم با یکی از "لباس-شخصی"هاست. خودشان خود را "بسیجی" مینامند. لابد این عنوان بهشان حس نبرد در راه خدا میبخشد. عکس، متعلق به یکی از تجمعات دیروز رشت ِ خودم است. اما این موقعیتها به رشت و تهران و سقز -زادگاه…
نوشتهای از امیر پوریا دربارهی همراهی سینماگران با موج اعتراضهای مردم در این روزهای شهریور ۱۴۰۱
تشخیص شرایط، فکر به این که هر همراهی با جریان خونخواهی و اعتراضهای مردم، تا چه اندازه برای نظام و نمایندگان نگرشش گران تمام میشود، در احوال کنونی بسیار مهمتر از مواقع دیگر است. به خصوص که برای اولین بار به زیباترین شکل، پای چیزی در میان است که با وجود وجوه سیاسی و انسانیاش، با وجود ارتباط با حقوق بدیهی هر زن و هر فرد جامعهی انسانی، به یک چالش "ایدئولوژیک" ربط دارد. یعنی چیزی که حکومت اسلامی همواره آن را تقدسآمیز دانسته و هیچ نوع بحثی را جایز نشمرده. شکاف برداشتن آن سد بلند در برابر آزادیهای فردی که اسمش "حجاب اجباری"ست، به هر آدمی حق میدهد که فارغ از هر گفتار و رفتار قبلی خود، حالا نظرش را با هر بیانی که توان دفاع از آن را دارد، ابراز کند.
اگر تا دیروز و پریروز میدیدم دوستانی که همسو با خشم خودجوش مردماند، کنش یا واکنش چند بازیگر و سینماگر را که عکس بدون روسری منتشر کردهاند، دست میاندازند، سکوت میکردم. در دل و ذهنم میگفتم نباید کار این سينماگران، از جمله مردانی که صادقانه رنج و زخم حاصل از فاجعهی قتل مهسا/ژینا امینی را بازتاب میدهند، بیارزش تلقی شود. نبايد بر آنها تاخت که پس چرا فلان موقع ناپیدا بودید و بهمان موضع را نگرفتید. باید استقبال کرد، وگرنه خیل آن همه که هنوز خاموشاند، خواهند گفت هر کاری بکنیم، چوب دوسرطلاییم و در هر حال همه آمادهی حمله به ما هستند.
اما حالا که یکی از همان نمایندگان نگرش رسمی و حاکم یعنی روزنامهی "کیهان" به صراحت این همراهشدگان با اعتراضات سراسری را "تعدادی بازیگر از رده خارج" توصیف کرده، دیگر میتوانیم به روشنی ببینیم که زیر سؤال بردن حرکت آنها، به سود کدام طیف است.
به جای تاختن بر آنهایی که تصور میکنیم چیزی برای از دست دادن نداشتهاند، توقع داشته باشیم بقیه هم با مردم معترض همراه شوند.
اما چند جملهی ساده هم رو به خود آنان که باورهای واقعی همدیگر را خوب میشناسیم: این که دودستی به قراردادهای بعدی با پروژههای طاق و جفت سینمایی یا تلویزیونی یا شبکهی نمایش خانگی بچسبیم و اندوختههای کنونی، بسمان نباشد و ممنوعالکاری خودمان از به خطر افتادن جان و سلامت و حقوق این همه زنان ایرانی، برایمان نگرانکنندهتر باشد، از آن بزنگاههاست که شاید یک بار در عمرمان پیش بیاید. انتخاب غلط در این بزنگاه، ایستادن در سمتی به غیر از سمت مردم، بعدها نمیگذارد خودمان را ببخشیم. حتی اگر به ظاهر در سمت مقابل نایستیم و فقط سکوت اختیار کنیم.
@amiropouria
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#حجاب_اجباری
#نه_به_حجاب_اجباری
#سلبریتی
تشخیص شرایط، فکر به این که هر همراهی با جریان خونخواهی و اعتراضهای مردم، تا چه اندازه برای نظام و نمایندگان نگرشش گران تمام میشود، در احوال کنونی بسیار مهمتر از مواقع دیگر است. به خصوص که برای اولین بار به زیباترین شکل، پای چیزی در میان است که با وجود وجوه سیاسی و انسانیاش، با وجود ارتباط با حقوق بدیهی هر زن و هر فرد جامعهی انسانی، به یک چالش "ایدئولوژیک" ربط دارد. یعنی چیزی که حکومت اسلامی همواره آن را تقدسآمیز دانسته و هیچ نوع بحثی را جایز نشمرده. شکاف برداشتن آن سد بلند در برابر آزادیهای فردی که اسمش "حجاب اجباری"ست، به هر آدمی حق میدهد که فارغ از هر گفتار و رفتار قبلی خود، حالا نظرش را با هر بیانی که توان دفاع از آن را دارد، ابراز کند.
اگر تا دیروز و پریروز میدیدم دوستانی که همسو با خشم خودجوش مردماند، کنش یا واکنش چند بازیگر و سینماگر را که عکس بدون روسری منتشر کردهاند، دست میاندازند، سکوت میکردم. در دل و ذهنم میگفتم نباید کار این سينماگران، از جمله مردانی که صادقانه رنج و زخم حاصل از فاجعهی قتل مهسا/ژینا امینی را بازتاب میدهند، بیارزش تلقی شود. نبايد بر آنها تاخت که پس چرا فلان موقع ناپیدا بودید و بهمان موضع را نگرفتید. باید استقبال کرد، وگرنه خیل آن همه که هنوز خاموشاند، خواهند گفت هر کاری بکنیم، چوب دوسرطلاییم و در هر حال همه آمادهی حمله به ما هستند.
اما حالا که یکی از همان نمایندگان نگرش رسمی و حاکم یعنی روزنامهی "کیهان" به صراحت این همراهشدگان با اعتراضات سراسری را "تعدادی بازیگر از رده خارج" توصیف کرده، دیگر میتوانیم به روشنی ببینیم که زیر سؤال بردن حرکت آنها، به سود کدام طیف است.
به جای تاختن بر آنهایی که تصور میکنیم چیزی برای از دست دادن نداشتهاند، توقع داشته باشیم بقیه هم با مردم معترض همراه شوند.
اما چند جملهی ساده هم رو به خود آنان که باورهای واقعی همدیگر را خوب میشناسیم: این که دودستی به قراردادهای بعدی با پروژههای طاق و جفت سینمایی یا تلویزیونی یا شبکهی نمایش خانگی بچسبیم و اندوختههای کنونی، بسمان نباشد و ممنوعالکاری خودمان از به خطر افتادن جان و سلامت و حقوق این همه زنان ایرانی، برایمان نگرانکنندهتر باشد، از آن بزنگاههاست که شاید یک بار در عمرمان پیش بیاید. انتخاب غلط در این بزنگاه، ایستادن در سمتی به غیر از سمت مردم، بعدها نمیگذارد خودمان را ببخشیم. حتی اگر به ظاهر در سمت مقابل نایستیم و فقط سکوت اختیار کنیم.
@amiropouria
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#حجاب_اجباری
#نه_به_حجاب_اجباری
#سلبریتی