دوستانی که اندازه نگه نمیدارند!
من واقعاً اکراه دارم که بخواهم با دوستانی که سالها با آنها دمخور بوده و از صمیم قلب دوستشان دارم، وارد بگو- مگوهای سیاسی شوم، ولی نمیدانم آنها روی چه حساب و کتابی به ادامۀ بگو-مگوها علاقۀ زایدالوصفی نشان میدهند!
به هر حال برای یک بار هم شده لازم است با این دوستان سنگهایم را وابِکنم تا بلکه این ماجرا پایان یابد.
دوستانی مانند علی افشاری و عمار ملکی ظاهراً از وقتی که به خارج از کشور تشریف بردهاند، امثال مرا نه به عنوان انسانهایی صاحب عقل و اختیار و فکر، بلکه به منزلۀ جسم یا جسدی مینگرند که فقط زندان رفتن و یا مرگش به کار آنها میآید تا احتمالاً سوژۀ مناسبی برای فعالیتهای مورد علاقۀ آنان در خارج از کشور شود!
من متأسفانه یا خوشبختانه آنقدر سودای نام و شهرت و افتخار ندارم که به منظور و هدفی سوای آنچه به نفعِ سرنوشت کلان کشور میدانم، دست به کاری بزنم و یا ماجرایی به پا کنم. به عبارت دیگر، طبق دانش و تحلیل و تجربۀ سیاسی خودم عمل میکنم و از این حیث، آن دوستان را در جایگاهی نمیبینم که بخواهند با زخم زبانهای خود، مرا به سمتی خلاف فهم و درکام از شرایط امروز ایران هدایت کنند.
این روزها با بسیاری افراد روبرو میشوم که تحت تأثیر آن دوستان و به تأسی از آنها، حرف دلشان این است که ما به تو احترام میگذاریم به شرطی که طبق نظر ما بیاندیشی و عمل کنی! حرف من هم به آنها این است که احترامت را برای خودت نگهدار و مرا برای همیشه از آن محروم دار!
بر این اساس، اگر دوستان عزیری مانند علی آقای افشاری و آقا عمار ملکی به واقع هوس انقلاب به سرشان زده است، به نظرم شایسته نیست که در ینگۀ دنیا و یا شمال اروپا بنشینند و از راه دور، دیگران را به انجام آن در داخل کشور تشویق کنند!
من تاکنون این سخن تلخ را به روی آنان نیاورده بودم چون گمان میکردم که حتماً خود نیز کم و بیش به آن واقفاند و لابد اندازه نگه میدارند! اما میبینم که اندازهای در کار نیست و قرار است روز به روز بر تیزی کلامشان افزوده شود!
در این میان گویا عمار در آخرین توئیت خود نوشته است: "اما یک نکته! زیدآبادی میگوید که مواضعش در این سالها نسبت به گذشته تغییری نکرده و همیشه انتقادهایش همین بوده؛ پس اگر او دیگر برای انتقادهایش به زندان نمیرود به خاطر رادیکالیسم براندازان است که موجب شده انتقادهای او دیگر به چشم نیاید؛ اگر بعد از توافق نظام با آمریکا "چیزی از اپوزیسیون نماند" زید میماند و رأفت دوبارۀ نظام!"
اولاً دست عمار جان درد نکند که با رادیکالیسم خود از دانشگاه تیلبرگ در هلند، اسباب امنیت مرا در داخل کشور فراهم کرده است! ثانیاً آیا طعن و کنایهای که در عبارت "زید میماند" پنهان شده، جز این است که این دوستان بیشتر مردۀ مرا خوش میدارند؟
#احمد_زیدآبادی
#انقلاب
#عمار_ملکی
#علی_افشاری
#اپوزیسیون
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
من واقعاً اکراه دارم که بخواهم با دوستانی که سالها با آنها دمخور بوده و از صمیم قلب دوستشان دارم، وارد بگو- مگوهای سیاسی شوم، ولی نمیدانم آنها روی چه حساب و کتابی به ادامۀ بگو-مگوها علاقۀ زایدالوصفی نشان میدهند!
به هر حال برای یک بار هم شده لازم است با این دوستان سنگهایم را وابِکنم تا بلکه این ماجرا پایان یابد.
دوستانی مانند علی افشاری و عمار ملکی ظاهراً از وقتی که به خارج از کشور تشریف بردهاند، امثال مرا نه به عنوان انسانهایی صاحب عقل و اختیار و فکر، بلکه به منزلۀ جسم یا جسدی مینگرند که فقط زندان رفتن و یا مرگش به کار آنها میآید تا احتمالاً سوژۀ مناسبی برای فعالیتهای مورد علاقۀ آنان در خارج از کشور شود!
من متأسفانه یا خوشبختانه آنقدر سودای نام و شهرت و افتخار ندارم که به منظور و هدفی سوای آنچه به نفعِ سرنوشت کلان کشور میدانم، دست به کاری بزنم و یا ماجرایی به پا کنم. به عبارت دیگر، طبق دانش و تحلیل و تجربۀ سیاسی خودم عمل میکنم و از این حیث، آن دوستان را در جایگاهی نمیبینم که بخواهند با زخم زبانهای خود، مرا به سمتی خلاف فهم و درکام از شرایط امروز ایران هدایت کنند.
این روزها با بسیاری افراد روبرو میشوم که تحت تأثیر آن دوستان و به تأسی از آنها، حرف دلشان این است که ما به تو احترام میگذاریم به شرطی که طبق نظر ما بیاندیشی و عمل کنی! حرف من هم به آنها این است که احترامت را برای خودت نگهدار و مرا برای همیشه از آن محروم دار!
بر این اساس، اگر دوستان عزیری مانند علی آقای افشاری و آقا عمار ملکی به واقع هوس انقلاب به سرشان زده است، به نظرم شایسته نیست که در ینگۀ دنیا و یا شمال اروپا بنشینند و از راه دور، دیگران را به انجام آن در داخل کشور تشویق کنند!
من تاکنون این سخن تلخ را به روی آنان نیاورده بودم چون گمان میکردم که حتماً خود نیز کم و بیش به آن واقفاند و لابد اندازه نگه میدارند! اما میبینم که اندازهای در کار نیست و قرار است روز به روز بر تیزی کلامشان افزوده شود!
در این میان گویا عمار در آخرین توئیت خود نوشته است: "اما یک نکته! زیدآبادی میگوید که مواضعش در این سالها نسبت به گذشته تغییری نکرده و همیشه انتقادهایش همین بوده؛ پس اگر او دیگر برای انتقادهایش به زندان نمیرود به خاطر رادیکالیسم براندازان است که موجب شده انتقادهای او دیگر به چشم نیاید؛ اگر بعد از توافق نظام با آمریکا "چیزی از اپوزیسیون نماند" زید میماند و رأفت دوبارۀ نظام!"
اولاً دست عمار جان درد نکند که با رادیکالیسم خود از دانشگاه تیلبرگ در هلند، اسباب امنیت مرا در داخل کشور فراهم کرده است! ثانیاً آیا طعن و کنایهای که در عبارت "زید میماند" پنهان شده، جز این است که این دوستان بیشتر مردۀ مرا خوش میدارند؟
#احمد_زیدآبادی
#انقلاب
#عمار_ملکی
#علی_افشاری
#اپوزیسیون
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
لزومِ پاسخ روشن به یک فرض!
فرض کنیم - اصلاً گیریم فرض محال - که دولت رئیسی بر اثر جبر شرایط یا اقتضائات حکمرانی یا ضرورت بقا یا حتی مثلاً خوابنما شدن، در صدد کاهش فشارهای اجتماعی و سیاسی و ایجاد تعدیلی در سیاست داخلی و خارجی برآید، در آن صورت وظیفۀ فعالان سیاسیِ روشنفکر و وطنخواه وایراندوست چیست؟
آیا باید به هر ترتیب که شده برنامۀ فرضیاش را از طرق مختلف خنثی و بیاعتبار کنند تا به هیچ طریقی امکان ورود به چنین راهی نداشته باشد، یا فرصتی در اختیارش بگذارند که در مقام عمل نیّات درونی خود را به اثبات برساند؟
این پرسش را مشخصاً در برابر دوستانی مانند سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده در داخل و محسن سازگارا و علی افشاری در خارج میگذارم تا پاسخ روشنی به آن بدهند.
امیدوارم پاسخ احتمالی این دوستان معطوف به "نمیخواهد" و "نمیتواند" نباشد چرا که فرض را بر این گذاشتیم که بخواهد یا بتواند! فرض محال هم که محال نیست!
#احمد_زیدآبادی
#سعید_حجاریان
#مصطفی_تاجزاده
#محسن_سازگارا
#علی_افشاری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
فرض کنیم - اصلاً گیریم فرض محال - که دولت رئیسی بر اثر جبر شرایط یا اقتضائات حکمرانی یا ضرورت بقا یا حتی مثلاً خوابنما شدن، در صدد کاهش فشارهای اجتماعی و سیاسی و ایجاد تعدیلی در سیاست داخلی و خارجی برآید، در آن صورت وظیفۀ فعالان سیاسیِ روشنفکر و وطنخواه وایراندوست چیست؟
آیا باید به هر ترتیب که شده برنامۀ فرضیاش را از طرق مختلف خنثی و بیاعتبار کنند تا به هیچ طریقی امکان ورود به چنین راهی نداشته باشد، یا فرصتی در اختیارش بگذارند که در مقام عمل نیّات درونی خود را به اثبات برساند؟
این پرسش را مشخصاً در برابر دوستانی مانند سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده در داخل و محسن سازگارا و علی افشاری در خارج میگذارم تا پاسخ روشنی به آن بدهند.
امیدوارم پاسخ احتمالی این دوستان معطوف به "نمیخواهد" و "نمیتواند" نباشد چرا که فرض را بر این گذاشتیم که بخواهد یا بتواند! فرض محال هم که محال نیست!
#احمد_زیدآبادی
#سعید_حجاریان
#مصطفی_تاجزاده
#محسن_سازگارا
#علی_افشاری
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii