تكبيرات الحج | إدريس أبكر
💭🌸خدمة تلاوات🎧
الله أكبر
الله أكبر
الله أكبر لا إله إلا الله
الله أكبر
الله أكبر ولله الحمد
ﷲ أكبر كبيرا والحمدلله كثيرا
وسبحان ﷲ بكـرةً وأصـيــلا
الله أكبر
الله أكبر لا إله إلا الله
الله أكبر
الله أكبر ولله الحمد
ﷲ أكبر كبيرا والحمدلله كثيرا
وسبحان ﷲ بكـرةً وأصـيــلا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌سروده بسیار زیبا ( عربی)
❣ #لبیکاللهملبیک
با تصاویر اماکن متبرکه ،کعبه شریفه، عرفات،و.....
❣تقدیم به عارفان و محبین حرم امن اللهی
❣ما رو هم از دعاهای خوبتون بی نصیب نزارین
https://t.me/ahadis_sahihe
❣ #لبیکاللهملبیک
با تصاویر اماکن متبرکه ،کعبه شریفه، عرفات،و.....
❣تقدیم به عارفان و محبین حرم امن اللهی
❣ما رو هم از دعاهای خوبتون بی نصیب نزارین
https://t.me/ahadis_sahihe
همه ساله روز دهم ماه ذی الحجه، مصادف است با عید_قربان یا عید الاضحی که از عید های بزرگ مسلمانان می باشد، در این روز الله_سبحان به ابراهيم خلیل(ع) فرمان داد اسماعيل(ع) را ذبح کند.
او اسماعيل را به قربانگاه برد ولی جبرئيلامین همراه با « قوچى» فرود آمد و ابراهيم(ع) آن را به جای اسماعیل(ع) قربانی كرد.
تقبل الله منا و منکم صالح الأعمال🎁🎈
عیدقربان بر جمیع مسلمانان جهان مبارک💐🎉🎊
او اسماعيل را به قربانگاه برد ولی جبرئيلامین همراه با « قوچى» فرود آمد و ابراهيم(ع) آن را به جای اسماعیل(ع) قربانی كرد.
تقبل الله منا و منکم صالح الأعمال🎁🎈
عیدقربان بر جمیع مسلمانان جهان مبارک💐🎉🎊
صدقه نمودن گوشت، پوست وپالان شترهای قربانی
عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ ﷺَّ أَنْ أَقُومَ عَلَى بُدْنِهِ، وَأَنْ أَتَصَدَّقَ بِلَحْمِهَا وَجُلُودِهَا وَأَجِلَّتِهَا، وَأَنْ لاَ أُعْطِيَ الْجَزَّارَ مِنْهَا، قَالَ: «نَحْنُ نُعْطِيهِ مِنْ عِنْدِنَا».
(مسلم/1317)
ترجمه: علی میگوید: رسول الله ﷺَّ به من دستور داد تا شتر قربانیاش را ذبح کنم و گوشت، پوست و پالانش را صدقه نمایم و قصاب را از آن، چیزی ندهم. و فرمود: «ما دستمزد قصاب را از خودمان میدهیم».
(دستمزد قصاب را نباید از گوشت قربانی بدهیم.
باید نقد پرداخت شود و یا بخاطر ثواب بدون دست مزد انجام دهد)
عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ ﷺَّ أَنْ أَقُومَ عَلَى بُدْنِهِ، وَأَنْ أَتَصَدَّقَ بِلَحْمِهَا وَجُلُودِهَا وَأَجِلَّتِهَا، وَأَنْ لاَ أُعْطِيَ الْجَزَّارَ مِنْهَا، قَالَ: «نَحْنُ نُعْطِيهِ مِنْ عِنْدِنَا».
(مسلم/1317)
ترجمه: علی میگوید: رسول الله ﷺَّ به من دستور داد تا شتر قربانیاش را ذبح کنم و گوشت، پوست و پالانش را صدقه نمایم و قصاب را از آن، چیزی ندهم. و فرمود: «ما دستمزد قصاب را از خودمان میدهیم».
(دستمزد قصاب را نباید از گوشت قربانی بدهیم.
باید نقد پرداخت شود و یا بخاطر ثواب بدون دست مزد انجام دهد)
آداب و سنتهای عید قربان
از ام سلمه رضی الله عنها روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: هرگاه هلال ماه ذی الحجه را مشاهده نمودید و قصد قربانی کردن را داشتید تا حیوان را قربانی نکردهاید چیزی از مو, ناخن و موهای زاید خود را کوتاه نکنید.(صحیح مسلم شماره 1977)
رعایت نظافت ، استعمال بوی خوش، مسواک زدن و غسل زدن چنانچه در روز جمعه تأکید شده است.
از عبدالله بن عباس رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم در یکی از جمعهها فرمودند: خداوند این روز را برای شما مسلمانان «عید» قرار داده است پس کسی که به نماز جمعه آمد، غسل کند، و اگر بوی خوش دارد استفاده کند و مسواک بزند.
(حدیث صحیح/ سنن ابن ماجه شماره 1098)
بهترین لباس خود را بپوشد.
( صحیح بخاری شماره 948)
پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز عید قربان قبل از نماز چیزی نمیخورد تا از نماز برمیگشت.
(حدیث صحیح/ سنن ترمذی شماره 542)
نظر علما بر این است که بعد از نماز عید غذای خود را با گوشت قربانیاش شروع کند.
(فتح البای شرح حدیث 955 صحیح بخاری)
از ام سلمه رضی الله عنها روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: هرگاه هلال ماه ذی الحجه را مشاهده نمودید و قصد قربانی کردن را داشتید تا حیوان را قربانی نکردهاید چیزی از مو, ناخن و موهای زاید خود را کوتاه نکنید.(صحیح مسلم شماره 1977)
رعایت نظافت ، استعمال بوی خوش، مسواک زدن و غسل زدن چنانچه در روز جمعه تأکید شده است.
از عبدالله بن عباس رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم در یکی از جمعهها فرمودند: خداوند این روز را برای شما مسلمانان «عید» قرار داده است پس کسی که به نماز جمعه آمد، غسل کند، و اگر بوی خوش دارد استفاده کند و مسواک بزند.
(حدیث صحیح/ سنن ابن ماجه شماره 1098)
بهترین لباس خود را بپوشد.
( صحیح بخاری شماره 948)
پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز عید قربان قبل از نماز چیزی نمیخورد تا از نماز برمیگشت.
(حدیث صحیح/ سنن ترمذی شماره 542)
نظر علما بر این است که بعد از نماز عید غذای خود را با گوشت قربانیاش شروع کند.
(فتح البای شرح حدیث 955 صحیح بخاری)
عَنْ أَبِي مُوسَى رضي الله عنه قَالَ: عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و سلم قَالَ: «مَثَلُ مَا بَعَثَنِي اللَّهُ بِهِ مِنَ الهُدَى وَالعِلْمِ، كَمَثَلِ الغَيْثِ الكَثِيرِ أَصَابَ أَرْضًا، فَكَانَ مِنْهَا نَقِيَّةٌ، قَبِلَتِ المَاءَ، فَأَنْبَتَتِ الكَلَأَ وَالعُشْبَ الكَثِيرَ، وَكَانَتْ مِنْهَا أَجَادِبُ، أَمْسَكَتِ المَاءَ، فَنَفَعَ اللَّهُ بِهَا النَّاسَ، فَشَرِبُوا وَسَقَوْا وَزَرَعُوا، وَأَصَابَتْ مِنْهَا طَائِفَةً أُخْرَى، إِنَّمَا هِيَ قِيعَانٌ لاَ تُمْسِكُ مَاءً وَلاَ تُنْبِتُ كَلَأً، فَذَلِكَ مَثَلُ مَنْ فَقُهَ فِي دِينِ اللَّهِ، وَنَفَعَهُ مَا بَعَثَنِي اللَّهُ بِهِ فَعَلِمَ وَعَلَّمَ، وَمَثَلُ مَنْ لَمْ يَرْفَعْ بِذَلِكَ رَأْسًا، وَلَمْ يَقْبَلْ هُدَى اللَّهِ الَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ»
متفقعلیه
بخاری (٧٩)مسلم(۲۲۸۲)
از ابو موسی رضیاللهعنه روایت است که رسول الله صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: مثال هدايت و دانشی كه الله مرا با آن مبعوث گردانيده، مانند بارانی است كه بر زمين می بارد؛ زمينی كه حاصلخيز باشد، آب باران را در خود جذب می كند و در نتيجه در آن علف و گياهان فراوانی می رويد. و زمينی كه سخت است، آب را بر روی خود نگه می دارد و الله مردم را از اين آب بهره مند می سازد و از اين آب می نوشند و با آن کشاورزی و آبياری می کنند. اما شوره زار و زمين خشک، بارانی را که در آن می بارد، در خود نگه نمی دارد و هيچ گياهی به بار نمی آورد. زمين حاصلخيز، مثال کسی است که از دانش و بینش دينی برخوردار می شود و الله او را از هدايت و دانشی که مرا با آن برانگيخته، بهره مند می سازد؛ لذا خود می آموزد و به ديگران نيز آموزش می دهد. اما زمين شوره زار، مثال كسی است كه به احكام و علوم دينی توجهی نمی کند و رهنمودهايی را كه از سوی الله آورده ام نمی پذيرد
کسانی که احکام دین برای آنها رسیده است سه دستهاند:
اول: کسانیاند که احکام دین را میآموزند، و به آن عمل میکنند، و از آنچه که آموختهاند به دیگران نیز آموزند، این مانند همان زمین حاصلخیزی است که باران بر آن میبارد، آب را در خود نگه میدارد، و از آن گیاه میروید، و به دیگران هم منفعت میرساند..
دوم: کسانی هستند که هدایت را با خود دارند و حاملان آن می باشند اما دانش و بینش آنها در این هدایت همچون دسته ی اول نیست.
سوم: کسانی هستند که به علم و هدایتی که رسول الله صلی الله علیه وسلم پیام آور آن بوده، توجهی ندارند؛ و از آن رو گردانده و اهمیتی نمی دهند؛ این دسته نه خود از علم و هدایت نبوی سودی می برند و نه دیگران از ایشان بهره ای.
متفقعلیه
بخاری (٧٩)مسلم(۲۲۸۲)
از ابو موسی رضیاللهعنه روایت است که رسول الله صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: مثال هدايت و دانشی كه الله مرا با آن مبعوث گردانيده، مانند بارانی است كه بر زمين می بارد؛ زمينی كه حاصلخيز باشد، آب باران را در خود جذب می كند و در نتيجه در آن علف و گياهان فراوانی می رويد. و زمينی كه سخت است، آب را بر روی خود نگه می دارد و الله مردم را از اين آب بهره مند می سازد و از اين آب می نوشند و با آن کشاورزی و آبياری می کنند. اما شوره زار و زمين خشک، بارانی را که در آن می بارد، در خود نگه نمی دارد و هيچ گياهی به بار نمی آورد. زمين حاصلخيز، مثال کسی است که از دانش و بینش دينی برخوردار می شود و الله او را از هدايت و دانشی که مرا با آن برانگيخته، بهره مند می سازد؛ لذا خود می آموزد و به ديگران نيز آموزش می دهد. اما زمين شوره زار، مثال كسی است كه به احكام و علوم دينی توجهی نمی کند و رهنمودهايی را كه از سوی الله آورده ام نمی پذيرد
کسانی که احکام دین برای آنها رسیده است سه دستهاند:
اول: کسانیاند که احکام دین را میآموزند، و به آن عمل میکنند، و از آنچه که آموختهاند به دیگران نیز آموزند، این مانند همان زمین حاصلخیزی است که باران بر آن میبارد، آب را در خود نگه میدارد، و از آن گیاه میروید، و به دیگران هم منفعت میرساند..
دوم: کسانی هستند که هدایت را با خود دارند و حاملان آن می باشند اما دانش و بینش آنها در این هدایت همچون دسته ی اول نیست.
سوم: کسانی هستند که به علم و هدایتی که رسول الله صلی الله علیه وسلم پیام آور آن بوده، توجهی ندارند؛ و از آن رو گردانده و اهمیتی نمی دهند؛ این دسته نه خود از علم و هدایت نبوی سودی می برند و نه دیگران از ایشان بهره ای.
عن أبي هُريرةَ رضي الله عنه قال: جاءَ رجلٌ إلى النَّبيِّ صلى الله عليه و سلم فقال: يا رسولَ اللَّهِ، أيُّ الصَّدقةِ أعْظمُ أجْرا؟ قال: «أنْ تَصَدَّقَ وأنْت صحيحٌ شَحيحٌ تَخْشى الْفقرَ، وتأْمُلُ الْغنى، ولا تُمْهِلْ حتَّى إذا بلَغتِ الْحلُقُومَ. قُلت: لفُلانٍ كذا ولفلانٍ كَذَا، وقَدْ كان لفُلانٍ»
[متفق عليه]
بخاری(۱۴۱۹)و مسلم(۱۰۳۲)
از ابوهریره رضي الله عنه روایت است که شخصی نزد رسولالله صلى الله عليه و سلم آمد و پرسید: ای رسولخدا! کدامین صدقه، اجر و پاداش بیشتری دارد؟ فرمود: «صدقهای که آن را در حالی بدهی که خود، سالم و تندرستی و نسبت به مال و ثروت، حریص و علاقهمندی و از فقر میترسی و به مال و ثروت، امیدواری؛ نه اینکه آنقدر در صدقه دادن درنگ کنی تا جانت به گلو برسد و آنگاه بگویی: این، مال فلانی باشد و آن، از آنِ فلانی. در حالی که آن مال، دیگر، از آنِ وارثان توست.
در این روایت، آمده است:
«تَخْشى الْفقرَ، وتأْمُلُ الْغنى»؛
یعنی: «از فقر میترسی و به مال و ثروت، امیدواری». در روایت دیگری آمده است:
«تأْمُلُ الْبقاء وَتَخْشى الْفقرَ»؛
یعنی: بدان سبب که سالم و تندرستی، به زندگی و طول عمر، امیدوار هستی؛ زیرا آدمِ تندرست، مرگ را از خود دور میپندارد؛ حال آنکه ممکن است به صورت ناگهانی بمیرد. بر خلاف بیمار که مرگش را نزدیک میداند و اگر بمیرد، مرگش، ناگهانی نیست. فرمود:«وَتَخْشى الْفقرَ»؛ یعنی: چون به زندگی، امیدواری و فکر می کنی که عمر طولانی خواهی کرد، نگرانِ فقر هستی. انسانی که تصور میکند، زیاد عمر خواهد کرد، از فقر میترسد؛ زیرا نگران است که شاید داراییاش تمام شود.
[متفق عليه]
بخاری(۱۴۱۹)و مسلم(۱۰۳۲)
از ابوهریره رضي الله عنه روایت است که شخصی نزد رسولالله صلى الله عليه و سلم آمد و پرسید: ای رسولخدا! کدامین صدقه، اجر و پاداش بیشتری دارد؟ فرمود: «صدقهای که آن را در حالی بدهی که خود، سالم و تندرستی و نسبت به مال و ثروت، حریص و علاقهمندی و از فقر میترسی و به مال و ثروت، امیدواری؛ نه اینکه آنقدر در صدقه دادن درنگ کنی تا جانت به گلو برسد و آنگاه بگویی: این، مال فلانی باشد و آن، از آنِ فلانی. در حالی که آن مال، دیگر، از آنِ وارثان توست.
در این روایت، آمده است:
«تَخْشى الْفقرَ، وتأْمُلُ الْغنى»؛
یعنی: «از فقر میترسی و به مال و ثروت، امیدواری». در روایت دیگری آمده است:
«تأْمُلُ الْبقاء وَتَخْشى الْفقرَ»؛
یعنی: بدان سبب که سالم و تندرستی، به زندگی و طول عمر، امیدوار هستی؛ زیرا آدمِ تندرست، مرگ را از خود دور میپندارد؛ حال آنکه ممکن است به صورت ناگهانی بمیرد. بر خلاف بیمار که مرگش را نزدیک میداند و اگر بمیرد، مرگش، ناگهانی نیست. فرمود:«وَتَخْشى الْفقرَ»؛ یعنی: چون به زندگی، امیدواری و فکر می کنی که عمر طولانی خواهی کرد، نگرانِ فقر هستی. انسانی که تصور میکند، زیاد عمر خواهد کرد، از فقر میترسد؛ زیرا نگران است که شاید داراییاش تمام شود.
وسعت رحمت الله متعال
وَعَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم قَالَ: «لَوْ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ العُقُوبَةِ. مَا طَمِعَ بجَنَّتِهِ أَحَدٌ،وَلَوْ يَعْلَمُ الكَافِرُ مَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الرَّحْمَةِ، مَا قَنَطَ مِنْ جَنَّتِهِ أَحَدٌ»
مسلم (۲۷۵۵)
و از ابوهریره رضي الله عنه روایت شده است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود: اگر مؤمن آن شکنجه و عقوبت را که نزد الله است میدانست، هیچکس در بهشت طمع نمیکرد و امید نمیبست و اگر شخص کافر آن رحمتی را که نزد الله است، میدانست، هیچکس از رحمت و بهشت الله مأیوس نمیشد.
پروردگارا از تو بهشت و هرچه که از قول و عمل سبب نزدیکی به آن میشود را درخواست مینماییم و از آتش و هر چیزی که از قول و عمل سبب نزدیکی به آن میگردد به تو پناه میبریم.
وَعَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم قَالَ: «لَوْ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ مَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ العُقُوبَةِ. مَا طَمِعَ بجَنَّتِهِ أَحَدٌ،وَلَوْ يَعْلَمُ الكَافِرُ مَا عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الرَّحْمَةِ، مَا قَنَطَ مِنْ جَنَّتِهِ أَحَدٌ»
مسلم (۲۷۵۵)
و از ابوهریره رضي الله عنه روایت شده است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود: اگر مؤمن آن شکنجه و عقوبت را که نزد الله است میدانست، هیچکس در بهشت طمع نمیکرد و امید نمیبست و اگر شخص کافر آن رحمتی را که نزد الله است، میدانست، هیچکس از رحمت و بهشت الله مأیوس نمیشد.
پروردگارا از تو بهشت و هرچه که از قول و عمل سبب نزدیکی به آن میشود را درخواست مینماییم و از آتش و هر چیزی که از قول و عمل سبب نزدیکی به آن میگردد به تو پناه میبریم.
عَنُ عَبدالله بن مسعود رضی الله عنه عن رَسُول اللهَ صلیاللهعلیهوسلم اَنَّهُ قَال «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَلْقَى اللَّهَ غَدًا مُسْلِمًا فَلْيُحَافِظْ عَلَى هَؤُلاءِ الصَّلَوَاتِ حَيْثُ يُنَادَى بِهِنَّ، فَإِنَّ اللَّهَ شَرَعَ لِنَبِيِّكُمْ صسُنَنَ الْهُدَى، وَإِنَّهُنَّ مِنْ سُنَنِ الْهُدَى، وَلَوْ أَنَّكُمْ صَلَّيْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ كَمَا يُصَلِّي هَذَا الْمُتَخَلِّفُ فِي بَيْتِهِ، لَتَرَكْتُمْ سُنَّةَ نَبِيِّكُمْ، وَلَوْ تَرَكْتُمْ سُنَّةَ نَبِيِّكُمْ لَضَلَلْتُمْ»
مسلم (۶۵۴)
از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود: هرکس میخواهد فردا در حالی که مسلمان است به دیدار الله برود، پس این نمازها را در مکانهایی که اذان گفته میشود، بخواند زیرا الله متعال سنتهای هدایت را برای پیامبرتان بعنوان دین و شریعت، بیان نموده است و خواندن نمازها با جماعت، یکی از سنتهای هدایت میباشد. اگر شما مانند این متخلف در خانههایتان نماز بخوانید، در واقع، سنت پیامبرتان را ترک کردهاید و بدانید که اگر سنت پیامبرتان را ترک کنید، گمراه میشوید
این حدیث اهمیت نماز جماعت را بیان می کند. می فرماید: (الذین راضیه) یعنی: هر که او را شاد کند و هر که دوست دارد (لَقَدَ اللَّهُ فَیْداً مُسلَمًا) یعنی: تمامیت اسلام، این نمازها را در جایی که خوانده می شود حفظ کند. یعنی: نمازهای پنج گانه را در وقت و در مسجد حفظ کند. الله متعال برای رسولالله صلی الله علیه و آله سنت های هدایت را تشریع کرده است.
مسلم (۶۵۴)
از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود: هرکس میخواهد فردا در حالی که مسلمان است به دیدار الله برود، پس این نمازها را در مکانهایی که اذان گفته میشود، بخواند زیرا الله متعال سنتهای هدایت را برای پیامبرتان بعنوان دین و شریعت، بیان نموده است و خواندن نمازها با جماعت، یکی از سنتهای هدایت میباشد. اگر شما مانند این متخلف در خانههایتان نماز بخوانید، در واقع، سنت پیامبرتان را ترک کردهاید و بدانید که اگر سنت پیامبرتان را ترک کنید، گمراه میشوید
این حدیث اهمیت نماز جماعت را بیان می کند. می فرماید: (الذین راضیه) یعنی: هر که او را شاد کند و هر که دوست دارد (لَقَدَ اللَّهُ فَیْداً مُسلَمًا) یعنی: تمامیت اسلام، این نمازها را در جایی که خوانده می شود حفظ کند. یعنی: نمازهای پنج گانه را در وقت و در مسجد حفظ کند. الله متعال برای رسولالله صلی الله علیه و آله سنت های هدایت را تشریع کرده است.
عَنْ سُهَيْلٍ، قَالَ كَانَ أَبُو صَالِحٍ يَأْمُرُنَا إِذَا أَرَادَ أَحَدُنَا أَنْ يَنَامَ أَنْ يَضْطَجِعَ عَلَى شِقِّهِ الأَيْمَنِ ثُمَّ يَقُولُ " اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَوَاتِ وَرَبَّ الأَرْضِ وَرَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ رَبَّنَا وَرَبَّ كُلِّ شَىْءٍ فَالِقَ الْحَبِّ وَالنَّوَى وَمُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ وَالْفُرْقَانِ أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَىْءٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهِ اللَّهُمَّ أَنْتَ الأَوَّلُ فَلَيْسَ قَبْلَكَ شَىْءٌ وَأَنْتَ الآخِرُ فَلَيْسَ بَعْدَكَ شَىْءٌ وَأَنْتَ الظَّاهِرُ فَلَيْسَ فَوْقَكَ شَىْءٌ وَأَنْتَ الْبَاطِنُ فَلَيْسَ دُونَكَ شَىْءٌ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَأَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ " . وَكَانَ يَرْوِي ذَلِكَ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم .
مسلم (۲۷۱۳)
ترمزی(۳۴۰۰) ابی داود(۵۰۵۱)
از سهيل روایت است که می گويد: هرگاه يکی از ما قصد خوابیدن داشت، ابوصالح به ما دستور می داد به پهلوی راستش بخوابد و اين دعا را بخواند: پروردگار آسمان ها و پروردگار زمين و پروردگار عرش بزرگ، پروردگار ما و همه ى چيزها، شکافنده ى دانه و هسته، نازل کننده ى تورات و انجيل و فرقان، از شرّ هر آنچـه پيشانى اش در دست توست به تو پناه مى آورم؛ یا الله، اول تويى و قبل از تو چيزى وجود ندارد؛ آخر تويى و بعد از تو چيزى نيست؛ ظاهر تویی و چيزی بالاتر از تو نيست. باطن تویى و هيچ چيز از تو پنهان نبوده و نزدیک تر از تو نيست؛ یا الله، قرض هاى ما را ادا کن و ما را از تنگدستى به غنا و توانگرى برسان». سهیل اين را از ابوهريره از رسول الله صلی الله علیه وسلم روايت می نمود.
رسول الله صلی الله علیه وسلم این اسامی چهارگانه را بسیار واضح و روشن تفسیر می کند چنانکه: «الأول» بر این دلالت دارد که هرچیزی غیر از الله حادث بوده و بعد از اینکه وجود نداشته، ایجاد شده است. و این مساله بر بنده واجب می کند که فضل پروردگارش را در هر نعمت دینی و دنیوی که به او عطا کرده، ببیند. چون سبب و مسبب به الله متعال بازمی گردد. «الآخر» بر این دلالت دارد که الله متعال باقی بوده و آنچه غیر اوست نابود شده و فانی می باشد. و او بی نیازی است که مخلوقات با تمام نیازها و بیم و امید و محبت به او روی می آورند. «الظاهر»؛ بر عظمت و بزرگی صفات الهی و ناچیز بودن هر چیز و هر صفتی در برابر عظمت و بزرگی او دلالت دارد. و بر علو حقیقی و بالاتر بودن او از مخلوقاتش دلالت می کند. «الباطن» بر اطلاع و آگاهی الله متعال بر ضمایر و آنچه مخفی و پنهان است، دلالت دارد چنانکه بر کمال قرب و نزدیکی او دلالت می کند. و دو اسم «ظاهر» و «باطن» منافاتی با هم ندارند چون الله متعال در هیچ صفتی شبیه هیچ چیزی نیست. چنانکه الله متعال با وجود علو و بالا بودنش، بسیار نزدیک می باشد. «اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَأَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ» سپس از الله عزوجل می خواهد بدهی اش را از طرف او پرداخت نماید و او را از فقر و تنگدستی بی نیاز گرداند
مسلم (۲۷۱۳)
ترمزی(۳۴۰۰) ابی داود(۵۰۵۱)
از سهيل روایت است که می گويد: هرگاه يکی از ما قصد خوابیدن داشت، ابوصالح به ما دستور می داد به پهلوی راستش بخوابد و اين دعا را بخواند: پروردگار آسمان ها و پروردگار زمين و پروردگار عرش بزرگ، پروردگار ما و همه ى چيزها، شکافنده ى دانه و هسته، نازل کننده ى تورات و انجيل و فرقان، از شرّ هر آنچـه پيشانى اش در دست توست به تو پناه مى آورم؛ یا الله، اول تويى و قبل از تو چيزى وجود ندارد؛ آخر تويى و بعد از تو چيزى نيست؛ ظاهر تویی و چيزی بالاتر از تو نيست. باطن تویى و هيچ چيز از تو پنهان نبوده و نزدیک تر از تو نيست؛ یا الله، قرض هاى ما را ادا کن و ما را از تنگدستى به غنا و توانگرى برسان». سهیل اين را از ابوهريره از رسول الله صلی الله علیه وسلم روايت می نمود.
رسول الله صلی الله علیه وسلم این اسامی چهارگانه را بسیار واضح و روشن تفسیر می کند چنانکه: «الأول» بر این دلالت دارد که هرچیزی غیر از الله حادث بوده و بعد از اینکه وجود نداشته، ایجاد شده است. و این مساله بر بنده واجب می کند که فضل پروردگارش را در هر نعمت دینی و دنیوی که به او عطا کرده، ببیند. چون سبب و مسبب به الله متعال بازمی گردد. «الآخر» بر این دلالت دارد که الله متعال باقی بوده و آنچه غیر اوست نابود شده و فانی می باشد. و او بی نیازی است که مخلوقات با تمام نیازها و بیم و امید و محبت به او روی می آورند. «الظاهر»؛ بر عظمت و بزرگی صفات الهی و ناچیز بودن هر چیز و هر صفتی در برابر عظمت و بزرگی او دلالت دارد. و بر علو حقیقی و بالاتر بودن او از مخلوقاتش دلالت می کند. «الباطن» بر اطلاع و آگاهی الله متعال بر ضمایر و آنچه مخفی و پنهان است، دلالت دارد چنانکه بر کمال قرب و نزدیکی او دلالت می کند. و دو اسم «ظاهر» و «باطن» منافاتی با هم ندارند چون الله متعال در هیچ صفتی شبیه هیچ چیزی نیست. چنانکه الله متعال با وجود علو و بالا بودنش، بسیار نزدیک می باشد. «اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَأَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ» سپس از الله عزوجل می خواهد بدهی اش را از طرف او پرداخت نماید و او را از فقر و تنگدستی بی نیاز گرداند
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم قَالَ: «لاَ يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَصُومَ وَزَوْجُهَا شَاهِدٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ، وَلاَ تَأْذَنَ فِي بَيْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ، وَمَا أَنْفَقَتْ مِنْ نَفَقَةٍ عَنْ غَيْرِ أَمْرِهِ فَإِنَّهُ يُؤَدَّى إِلَيْهِ شَطْرُهُ»
بخاری(۵۱٩۵)
از ابو هریره رضي الله عنه از رسولالله صلى الله عليه و سلم روایت است که فرمودند: برای زن روا نیست که در وقت بودن شوهرش بدون اجازهاش روزه بگیرد، و روا نیست که بدون اجازهاش به کسی اجازۀ داخل شدن به خانهاش را بدهد، و آنچه که از مال شوهرش بدون اجازهاش نفقه میکند، نیم ثواب آن برای شوهرش میباشد
مراد از روزه نگرفتن زن بدون اجازۀ شوهر، روزۀ نفلی است، و روزۀ واجب، چه ادائی باشد، و چه قضائی، وابسته به اجازۀ شوهر نیست.
مراد از اجازۀ شوهر نسبت به داخل شدن کسی به خانهاش، کسی است که داخل شدنش از نگاه شرعی جواز داشته باشد، و آن کسی است که برای زن محرم باشد، و اگر محرم نباشد، ولو آنکه شوهر اجازه بدهد، داخل شدنش در نزد زن در حالت تنهائی جواز ندارد.
اگر شوهر برای زن اجازه نداده بود که فلان مال را برای فقراء بدهد، ولی زن میدانست که اگر آن مال را برای فقراء بدهد، شوهرش ممانعت نمیکند، در این صورت برای زن جهت صدقعه دادنش نیم ثواب، و برای شوهر جهت آنکه مال از او است، نیم ثواب، ولی اگر شوهر زن را از دادن مالی به طور صریح منع کرده بود، زن حق ندارد از آن مال برای هیچ کسی چیزی بدهد، و اگر در آن مال در غیر نفقۀ خود تصرف نمود، آن مال را ضامن میگردد.
بخاری(۵۱٩۵)
از ابو هریره رضي الله عنه از رسولالله صلى الله عليه و سلم روایت است که فرمودند: برای زن روا نیست که در وقت بودن شوهرش بدون اجازهاش روزه بگیرد، و روا نیست که بدون اجازهاش به کسی اجازۀ داخل شدن به خانهاش را بدهد، و آنچه که از مال شوهرش بدون اجازهاش نفقه میکند، نیم ثواب آن برای شوهرش میباشد
مراد از روزه نگرفتن زن بدون اجازۀ شوهر، روزۀ نفلی است، و روزۀ واجب، چه ادائی باشد، و چه قضائی، وابسته به اجازۀ شوهر نیست.
مراد از اجازۀ شوهر نسبت به داخل شدن کسی به خانهاش، کسی است که داخل شدنش از نگاه شرعی جواز داشته باشد، و آن کسی است که برای زن محرم باشد، و اگر محرم نباشد، ولو آنکه شوهر اجازه بدهد، داخل شدنش در نزد زن در حالت تنهائی جواز ندارد.
اگر شوهر برای زن اجازه نداده بود که فلان مال را برای فقراء بدهد، ولی زن میدانست که اگر آن مال را برای فقراء بدهد، شوهرش ممانعت نمیکند، در این صورت برای زن جهت صدقعه دادنش نیم ثواب، و برای شوهر جهت آنکه مال از او است، نیم ثواب، ولی اگر شوهر زن را از دادن مالی به طور صریح منع کرده بود، زن حق ندارد از آن مال برای هیچ کسی چیزی بدهد، و اگر در آن مال در غیر نفقۀ خود تصرف نمود، آن مال را ضامن میگردد.
أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه و سلم قَالَ: يُسْتَجَابُ لأَحَدِكُمْ مَا لَمْ يَعْجَلْ يَقُولُ: دَعَوْتُ فَلَمْ يُسْتَجَبْ لِي
بخاری(۶۳۴۰)ابنماجه(۳۸۵۳)
مسلم(۲۷۳۵)ابیداود(۱۴۸۴)ترمذی(۳۳۸۷)
ازابو هریره رضي الله عنه روایت است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود دعاى شما قبول مىشود مادام عجله نکنید و نگویید دعا کردیم و قبول نشد.
نبی اکرم صلیاللهعلیهوسلم ما را به آداب دعا راهنمایی می کند. بر آن است که بنده در دعای خود به خواسته خود پایبند باشد و از اجابت ناامید نشود. این به دلیل تسلیم، تسلیم و عدم نشان دادن است.
و اگر بگويد: دعا كردم و دعایم مستجاب نشد، مانند كسى است كه به درگاه الله تعالى تضرّع مىكند، يا گمان مىكند كه دعاى مستجابى كرده است، يا از آن خسته مىشود. دعا کند و آن را ترک کند و این نزد الله متعال بد اخلاقی است. و در روایت مسلم آمده است: «بنده تا زمانی که دعای گناه یا قطع رابطه خویشاوندی نکند، تا زمانی که عجله نکند مستجاب است. گفته شد یا رسول الله چه عجله ای؟ فرمود: میگوید: دعا کردم و دعا کردم، ولی ندیدم که مرا مستجاب کند، پس از آن ناراحت میشود و دعا را ترک میکند
بخاری(۶۳۴۰)ابنماجه(۳۸۵۳)
مسلم(۲۷۳۵)ابیداود(۱۴۸۴)ترمذی(۳۳۸۷)
ازابو هریره رضي الله عنه روایت است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود دعاى شما قبول مىشود مادام عجله نکنید و نگویید دعا کردیم و قبول نشد.
نبی اکرم صلیاللهعلیهوسلم ما را به آداب دعا راهنمایی می کند. بر آن است که بنده در دعای خود به خواسته خود پایبند باشد و از اجابت ناامید نشود. این به دلیل تسلیم، تسلیم و عدم نشان دادن است.
و اگر بگويد: دعا كردم و دعایم مستجاب نشد، مانند كسى است كه به درگاه الله تعالى تضرّع مىكند، يا گمان مىكند كه دعاى مستجابى كرده است، يا از آن خسته مىشود. دعا کند و آن را ترک کند و این نزد الله متعال بد اخلاقی است. و در روایت مسلم آمده است: «بنده تا زمانی که دعای گناه یا قطع رابطه خویشاوندی نکند، تا زمانی که عجله نکند مستجاب است. گفته شد یا رسول الله چه عجله ای؟ فرمود: میگوید: دعا کردم و دعا کردم، ولی ندیدم که مرا مستجاب کند، پس از آن ناراحت میشود و دعا را ترک میکند
عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍ رضي الله عنه قَالَ: انْشَقَّ الْقَمَرُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللهِ صلى الله عليه و سلم شِقَّتَيْنِ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و سلم : اشْهَدُوا»
بخاری(۳۶۳۶)مسلم(۲۸۰۰)
ترمذی(۳۲۸۷)
از عبدالله بن مسعود رضي الله عنه روایت است که در زمان رسولالله صلى الله عليه و سلم قرص ماه به دو نیم شق شد و از هم جدا گردید و رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود نگاه کنید و شاهد آن باشید
«أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضي الله عنه أَنَّ أَهْلَ مَكَّةَ سَأَلُوا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه و سلم أَنْ يُرِيَهُمْ آيَةً فَأَرَاهُمُ انْشِقَاقَ الْقَمَرِ»
از انس بن مالک رضي الله عنه روایت است که اهل مکه از رسولالله صلى الله عليه و سلم درخواست معجزه کردند، رسولالله صلى الله عليه و سلم دو نیم شدن قرص ماه را به ایشان نشان داد
ابْنِ عَبَّاسٍ رضي الله عنهما أَنَّ الْقَمَرَ انْشَقَّ فِي زَمَانِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و سلم
«ابن عباس رضي الله عنهما گوید: ماه در زمان رسولالله صلى الله عليه و سلم دو نیم گردید و از هم جدا شد
(ابن عبدالبر گوید: جماعت فراوانى از اصحاب نبیاکرم صلى الله عليه و سلم این حدیث را نقل کردهاند و همچنین جماعت فراوانى از تابعین و تابع تابعین و... تا به امروز به ترتیب این حدیث را از رسولالله صلى الله عليه و سلم به ما رسانیدهاند و آیه اوّل سوره قمر نیز آن را تأیید مىنماید
در زمان رسولالله صلى الله عليه و سلم کافران آن را تصدیق نکردند و گفتند: این معجزه نیست بلکه سحر آشکار است.
بخاری(۳۶۳۶)مسلم(۲۸۰۰)
ترمذی(۳۲۸۷)
از عبدالله بن مسعود رضي الله عنه روایت است که در زمان رسولالله صلى الله عليه و سلم قرص ماه به دو نیم شق شد و از هم جدا گردید و رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود نگاه کنید و شاهد آن باشید
«أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رضي الله عنه أَنَّ أَهْلَ مَكَّةَ سَأَلُوا رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه و سلم أَنْ يُرِيَهُمْ آيَةً فَأَرَاهُمُ انْشِقَاقَ الْقَمَرِ»
از انس بن مالک رضي الله عنه روایت است که اهل مکه از رسولالله صلى الله عليه و سلم درخواست معجزه کردند، رسولالله صلى الله عليه و سلم دو نیم شدن قرص ماه را به ایشان نشان داد
ابْنِ عَبَّاسٍ رضي الله عنهما أَنَّ الْقَمَرَ انْشَقَّ فِي زَمَانِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و سلم
«ابن عباس رضي الله عنهما گوید: ماه در زمان رسولالله صلى الله عليه و سلم دو نیم گردید و از هم جدا شد
(ابن عبدالبر گوید: جماعت فراوانى از اصحاب نبیاکرم صلى الله عليه و سلم این حدیث را نقل کردهاند و همچنین جماعت فراوانى از تابعین و تابع تابعین و... تا به امروز به ترتیب این حدیث را از رسولالله صلى الله عليه و سلم به ما رسانیدهاند و آیه اوّل سوره قمر نیز آن را تأیید مىنماید
در زمان رسولالله صلى الله عليه و سلم کافران آن را تصدیق نکردند و گفتند: این معجزه نیست بلکه سحر آشکار است.
عَن عَبْدَ اللَّهِ بْنَ يَزِيدَ الأَنْصَارِيَّ قَالَ: «نَهَى النَّبِيُّ صلى الله عليه و سلم عَنِ النُّهْبَى وَالمُثْلَةِ»
بخاری(۲۴٧۴)
از عبدالله بن یزید انصاری رضي الله عنه روایت است که گفت: رسول الله صلى الله عليه و سلم از چور و چپاول و مثله کردن، نهی فرمودهاند
چور و چپاول عبارت از آن است که هرکس به اندازه که میتواند از مالی بدون توزیع و تقسیم معین برای خود جمع نماید، عربها در زمان جاهلیت عادت داشتند که بر قبائل و قوافل یک دیگر حمله میکردند، و اگر غالب میشدند، اموال آنها را چور میکردند. چور و چپاول کردن همان طوری که در اموال ممنوع است، در خوردن نیز ممنوع است، مثلا: اگر چند نفری با هم نان میخوردند روا نیست که طعام را از نزد یک دیگر چور کنند، و بدون مراعات ادب نان خوردن، نان بخورند.
بخاری(۲۴٧۴)
از عبدالله بن یزید انصاری رضي الله عنه روایت است که گفت: رسول الله صلى الله عليه و سلم از چور و چپاول و مثله کردن، نهی فرمودهاند
چور و چپاول عبارت از آن است که هرکس به اندازه که میتواند از مالی بدون توزیع و تقسیم معین برای خود جمع نماید، عربها در زمان جاهلیت عادت داشتند که بر قبائل و قوافل یک دیگر حمله میکردند، و اگر غالب میشدند، اموال آنها را چور میکردند. چور و چپاول کردن همان طوری که در اموال ممنوع است، در خوردن نیز ممنوع است، مثلا: اگر چند نفری با هم نان میخوردند روا نیست که طعام را از نزد یک دیگر چور کنند، و بدون مراعات ادب نان خوردن، نان بخورند.
عَنِ بْنِ عُمَرَ رضي الله عنهما ، عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و سلم قَالَ: «الظُّلْمُ ظُلُمَاتٌ يَوْمَ القِيَامَةِ»
بخاری(۲۴۴٧)
از ابن عمر رضي الله عنهما از رسولالله صلى الله عليه و سلم روایت است که فرمودند: «ظلم سبب تاریکیهایی در روز قیامت میشود»
علماء گفتهاند که: سبب ظلم کردن، ظلمت و تاریکی قلب است، زیرا کسی که قلبش به نور خدایی روشن باشد، به عواقب ظلم نظر انداخته و از آن خود داری مینماید، و کسی به ظلم و ستم اقدام میکند که قلبش تاریک باشد. کسی که در این دنیا مرتکب ظلم میشود، در روز قیامت در تاریکی میماند، و نمیداند که به کجا میرود، و در نهایت به دوزخ میافتد.
بخاری(۲۴۴٧)
از ابن عمر رضي الله عنهما از رسولالله صلى الله عليه و سلم روایت است که فرمودند: «ظلم سبب تاریکیهایی در روز قیامت میشود»
علماء گفتهاند که: سبب ظلم کردن، ظلمت و تاریکی قلب است، زیرا کسی که قلبش به نور خدایی روشن باشد، به عواقب ظلم نظر انداخته و از آن خود داری مینماید، و کسی به ظلم و ستم اقدام میکند که قلبش تاریک باشد. کسی که در این دنیا مرتکب ظلم میشود، در روز قیامت در تاریکی میماند، و نمیداند که به کجا میرود، و در نهایت به دوزخ میافتد.
عَنْ أبي هُريْرةَ رضي الله عنه قال: قال رسولُ الله صلى الله عليه و سلم : «مَنْ تاب قَبْلَ أَنْ تطلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مغْرِبِهَا تَابَ الله علَيْه»
مسلم(۲۷۰۳)
ابوهریره رضي الله عنه روایت است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود: «هرکس پیش از طلوع خورشید از مغرب توبه کند، الله توبهاش را میپذیرد»
این حدیث، بیانگر این است که وقتی خورشید از مغرب طلوع کند، زمان پذیرش توبه پایان مییابد. شاید کسی بپرسد: آیا مگر خورشید از مغرب، طلوع خواهد کرد؟ آری؛ اگرچه نظام هستی از آغاز تا کنون بر این بوده که خورشید از مشرق طلوع کند، ولی در آخر زمان، الله جل جلاله به خورشید فرمان میدهد که باز گردد و بدینسان گردش زمان، وارونه میشود! حرکت خورشید، برعکس میگردد و از مغرب طلوع میکند. در آنهنگام همهی انسانها، که منکر الله هستند، همه ایمان میآورند؛ ولی ایمان کسی که پیش از طلوع خورشید از مغرب ایمان نیاورده است، سودی به حالش ندارد. همه توبه میکنند، ولی توبهی کسی که پیش از طلوع خورشید از مغرب توبه نکرده است، پذیرفته نمیشود؛ زیرا همه، این نشانه را میبینند و زمانی که نشانههای بیمناک فرارسد، ایمان و توبه هیچ سودی ندارد
مسلم(۲۷۰۳)
ابوهریره رضي الله عنه روایت است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمود: «هرکس پیش از طلوع خورشید از مغرب توبه کند، الله توبهاش را میپذیرد»
این حدیث، بیانگر این است که وقتی خورشید از مغرب طلوع کند، زمان پذیرش توبه پایان مییابد. شاید کسی بپرسد: آیا مگر خورشید از مغرب، طلوع خواهد کرد؟ آری؛ اگرچه نظام هستی از آغاز تا کنون بر این بوده که خورشید از مشرق طلوع کند، ولی در آخر زمان، الله جل جلاله به خورشید فرمان میدهد که باز گردد و بدینسان گردش زمان، وارونه میشود! حرکت خورشید، برعکس میگردد و از مغرب طلوع میکند. در آنهنگام همهی انسانها، که منکر الله هستند، همه ایمان میآورند؛ ولی ایمان کسی که پیش از طلوع خورشید از مغرب ایمان نیاورده است، سودی به حالش ندارد. همه توبه میکنند، ولی توبهی کسی که پیش از طلوع خورشید از مغرب توبه نکرده است، پذیرفته نمیشود؛ زیرا همه، این نشانه را میبینند و زمانی که نشانههای بیمناک فرارسد، ایمان و توبه هیچ سودی ندارد
ابْنِ عَبَّاسٍ رضي الله عنهما : أَنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و سلم ، قَالَ: «أَبْغَضُ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ ثَلاَثَةٌ: مُلْحِدٌ فِي الحَرَمِ، وَمُبْتَغٍ فِي الإِسْلاَمِ سُنَّةَ الجَاهِلِيَّةِ، وَمُطَّلِبُ دَمِ امْرِئٍ بِغَيْرِ حَقٍّ لِيُهَرِيقَ دَمَهُ»
بخاری(۶٧۸۲)
از ابن عباس رضي الله عنهما روایت است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمودند: «منفورترین مردمان در نزد الله سه گروهاند: کسی که در حرم مرتکب گناه شود، کسی که در اسلام روش جاهلیت را بخواهد، و کسی که به ناحق مطالبۀ خون شخصی را بکند تا خونش را بریزاند
در بین اهل جاهلیت کارهای زشت و ناپسند فراوانی رواج داشت، و اسلام که آمد تمام این کارهای ناپسند را باطل ساخت، از جملۀ این کارها: نوحه سرایی، کهانت، فال بدگرفتن، همسایه را به گناه همسایۀ دیگری گرفتن، میراث ندادن به زنها، مبادله کردن زنها با یکدیگر، چور و چپاول اموال، زنده به گور کردن دختران و امثال این امور و حشیانه و زشت بود، ولی متاسفانه بعضی از این کارها تا هنوز در بین بسیاری از مسلمانان هم من عادات و تقالید منطقوی، قومی وجود دارد، و چه بسا که بعضی از این اعمال زشت را به اسلام نیز نسبت میدهند.
بخاری(۶٧۸۲)
از ابن عباس رضي الله عنهما روایت است که رسولالله صلى الله عليه و سلم فرمودند: «منفورترین مردمان در نزد الله سه گروهاند: کسی که در حرم مرتکب گناه شود، کسی که در اسلام روش جاهلیت را بخواهد، و کسی که به ناحق مطالبۀ خون شخصی را بکند تا خونش را بریزاند
در بین اهل جاهلیت کارهای زشت و ناپسند فراوانی رواج داشت، و اسلام که آمد تمام این کارهای ناپسند را باطل ساخت، از جملۀ این کارها: نوحه سرایی، کهانت، فال بدگرفتن، همسایه را به گناه همسایۀ دیگری گرفتن، میراث ندادن به زنها، مبادله کردن زنها با یکدیگر، چور و چپاول اموال، زنده به گور کردن دختران و امثال این امور و حشیانه و زشت بود، ولی متاسفانه بعضی از این کارها تا هنوز در بین بسیاری از مسلمانان هم من عادات و تقالید منطقوی، قومی وجود دارد، و چه بسا که بعضی از این اعمال زشت را به اسلام نیز نسبت میدهند.
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه ، عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و سلم قَالَ: «يُسَلِّمُ الصَّغِيرُ عَلَى الكَبِيرِ، وَالمَارُّ عَلَى القَاعِدِ، وَالقَلِيلُ عَلَى الكَثِيرِ»
بخاری (۶۲۳۱)
از ابو هریره رضي الله عنه از پیامبر خدا صلى الله عليه و سلم روایت است که فرمودند: «خوردسال بر بزرگ سال، رهگذر برنشسته، و افراد کم بر افراد بسیار سلام بدهند»
در صورت تعارض بین این حالات، هرطرف که پیشتر سلام بدهد، برایش ثواب بیشتری دارد، ولی از نگاه ادب بهتر است که جانب معنوی مراعات گردد.
بخاری (۶۲۳۱)
از ابو هریره رضي الله عنه از پیامبر خدا صلى الله عليه و سلم روایت است که فرمودند: «خوردسال بر بزرگ سال، رهگذر برنشسته، و افراد کم بر افراد بسیار سلام بدهند»
در صورت تعارض بین این حالات، هرطرف که پیشتر سلام بدهد، برایش ثواب بیشتری دارد، ولی از نگاه ادب بهتر است که جانب معنوی مراعات گردد.