Lost and Love
Zbigniew Preisner
بشدت عصبانی بودم، چوب را برداشتم و به هر طرف ضربه زدم ...
صدای شکستنها به گوشم میرسید ...
آنقدر ضربه زدم تا خشمم فروکش کرد ...
مدتی بیحرکت نشستم ...
#چشمبند را که از چشمهایم برداشتم دیدم خودم را بیشتر زخمی کردم ...
دست و پایم کبود شده بود ...
شیشههای شکسته به بدنم فرو رفته بودند...
میز و صندلیها را دوباره به حالت اول برگرداندم ...
شیشهها و ظرفهای شکسته را جمع کردم ...
همه چیز را میشد مثل قبل کرد، بجز ماهی زیبای داخل تنگ ...
تنگش را شکسته بودم، او دیگر مرده بود ...
"حمیدرضا عباسی"
قطعهای از جدیدترین ساختههای آهنگساز برجستهی لهستانی آقای "زبیگنف پرایزنر"❣️
🎵🎵💕💕🎵🎵
🌟🌟🌟🆔 @agahane
صدای شکستنها به گوشم میرسید ...
آنقدر ضربه زدم تا خشمم فروکش کرد ...
مدتی بیحرکت نشستم ...
#چشمبند را که از چشمهایم برداشتم دیدم خودم را بیشتر زخمی کردم ...
دست و پایم کبود شده بود ...
شیشههای شکسته به بدنم فرو رفته بودند...
میز و صندلیها را دوباره به حالت اول برگرداندم ...
شیشهها و ظرفهای شکسته را جمع کردم ...
همه چیز را میشد مثل قبل کرد، بجز ماهی زیبای داخل تنگ ...
تنگش را شکسته بودم، او دیگر مرده بود ...
"حمیدرضا عباسی"
قطعهای از جدیدترین ساختههای آهنگساز برجستهی لهستانی آقای "زبیگنف پرایزنر"❣️
🎵🎵💕💕🎵🎵
🌟🌟🌟🆔 @agahane