Forwarded from سیناپس (نادر گنجی)
‼️ #اقتصاد_به_زبان_ساده ‼️
✍نادرگنجی؛
قسمت سوم #اقتصاد_به_زبان_ساده
جناب #احمدینژاد برای اصلاح وضع موجود، کوچکتر شدن دولت و #تمرکز بر #سیاست_خارجی و توان #نظامی و سیستم #نظارتی را در مقابل #واگذاری بخشهایی از #بهداشت و #آموزش را به #مردم پیشنهاد میدهند.
که عده ای از دوستان ایشان را به #راستگرایی در اقتصاد و #لیبرال منشی #متهم کردند.
نکته اینکه واگذاری به مردم با واگذاری به افراد خاص تفاوت دارد.
ضمنا ایشان قبلا هم چنین رویه ای را در #یارانه های نقدی و حذف یارانه های #دولتی به بخشهای #خاص از جمله #انرژی و #نان را در کارنامه خود دارند بدین صورت که ایشان معتقد است مردم خودشان بهترازدولت منابع وسرمایه خودرا( #مدیریت_مردمی) مدیریت میکنند. و #تصدی_گری_دولت در این بخشها باعث بوجود آمدن #رانت برای افراد و #اشخاص_خاص میشود و به طور کلی در بستر #فساد قرار دارد. که توضیح آن در قسمت اول همین برنامه ذیل توزیع منابع وهزینه های دولت و #دخالت روز افزون #دولت در زندگی #جامعه بیان شد.
نکته دیگر اینکه #منتقدان_دلسوز عموما به این خاطر دچار #سؤتفاهم شدند که عدم دخالت دولت در آموزش و بهداشت را ذیل #مکاتب فریدمنی و کینزی و #اقتصادلیبرال در ذهن خود #پیش_فرض گرفته اند وازاین بابت امر برآنان #مشتبه شده است.
درصورتی که در #اندیشه جناب #احمدینژاد گام اول برای خروج از این بحران #مبارزه با #اقتصادحکومتی یا دولتی و قطع دست #انحصارگرایان تحت حمایتهای بی بدیل دولتی و حکومتی است. که منجر به ایجاد فضای #رقابت و خروج از #یکجانبه_گرایی_اقتصادی میگردد.
که یکی از نتایج فوقالعاده آن توانمند سازی مردم و #تکثرگرایی در حوزه #فرهنگ و اقتصاد و به رسمیت شناختن دیگران در قالب #چندصدایی که منجر به #رشدوتعالی فرهنگ و اقتصاد مردمی خواهد شد.
اگر احمدینژاد را فقط در همین کلیپ شش دقیقه ای ببینیم شاید دچار چنین سوء تفاهمی بشویم ولی اگر #احمدینژاد و سبک و سیاق زندگی شخصی و #زیست_اجتماعی اش در چهارده سال گذشته را مورد بررسی قرار دهیم بی شک به راهی که انتخاب کرده و #راهبری بی بدیلش شک نخواهیم کرد۰
@siinaaps 🖌نادرگنجی
✍نادرگنجی؛
قسمت سوم #اقتصاد_به_زبان_ساده
جناب #احمدینژاد برای اصلاح وضع موجود، کوچکتر شدن دولت و #تمرکز بر #سیاست_خارجی و توان #نظامی و سیستم #نظارتی را در مقابل #واگذاری بخشهایی از #بهداشت و #آموزش را به #مردم پیشنهاد میدهند.
که عده ای از دوستان ایشان را به #راستگرایی در اقتصاد و #لیبرال منشی #متهم کردند.
نکته اینکه واگذاری به مردم با واگذاری به افراد خاص تفاوت دارد.
ضمنا ایشان قبلا هم چنین رویه ای را در #یارانه های نقدی و حذف یارانه های #دولتی به بخشهای #خاص از جمله #انرژی و #نان را در کارنامه خود دارند بدین صورت که ایشان معتقد است مردم خودشان بهترازدولت منابع وسرمایه خودرا( #مدیریت_مردمی) مدیریت میکنند. و #تصدی_گری_دولت در این بخشها باعث بوجود آمدن #رانت برای افراد و #اشخاص_خاص میشود و به طور کلی در بستر #فساد قرار دارد. که توضیح آن در قسمت اول همین برنامه ذیل توزیع منابع وهزینه های دولت و #دخالت روز افزون #دولت در زندگی #جامعه بیان شد.
نکته دیگر اینکه #منتقدان_دلسوز عموما به این خاطر دچار #سؤتفاهم شدند که عدم دخالت دولت در آموزش و بهداشت را ذیل #مکاتب فریدمنی و کینزی و #اقتصادلیبرال در ذهن خود #پیش_فرض گرفته اند وازاین بابت امر برآنان #مشتبه شده است.
درصورتی که در #اندیشه جناب #احمدینژاد گام اول برای خروج از این بحران #مبارزه با #اقتصادحکومتی یا دولتی و قطع دست #انحصارگرایان تحت حمایتهای بی بدیل دولتی و حکومتی است. که منجر به ایجاد فضای #رقابت و خروج از #یکجانبه_گرایی_اقتصادی میگردد.
که یکی از نتایج فوقالعاده آن توانمند سازی مردم و #تکثرگرایی در حوزه #فرهنگ و اقتصاد و به رسمیت شناختن دیگران در قالب #چندصدایی که منجر به #رشدوتعالی فرهنگ و اقتصاد مردمی خواهد شد.
اگر احمدینژاد را فقط در همین کلیپ شش دقیقه ای ببینیم شاید دچار چنین سوء تفاهمی بشویم ولی اگر #احمدینژاد و سبک و سیاق زندگی شخصی و #زیست_اجتماعی اش در چهارده سال گذشته را مورد بررسی قرار دهیم بی شک به راهی که انتخاب کرده و #راهبری بی بدیلش شک نخواهیم کرد۰
@siinaaps 🖌نادرگنجی
Forwarded from آنتی الیگارشی
❇️ مشکل از اونجایی شروع شد که تمام جذابیت فوتبال رو یک جا زدیم به پای مجری گری عادل فردوسی پور. نه عزیزم فوتبال اساسا جذابه عادل فقط به جذابیتش اضافه میکنه اما اصل ماجرا جذابیت ذاتی خود این ورزشه.
با اینکه حذف عادل رو به نفع فوتبال کشور میدونم منتها با حذف این چنینی مخالفم. چرا که اصل بر نظر مردمه و فعلا نظر مردم بر حضور یکی مثل عادله. مشکل از ابتدا، دادن دربست فوتبال به یک تیم واحد بود.
#رقابت_چاره_کار_است
#فردوسی_پور
💢 مارکوپولو
@antioligarchie
با اینکه حذف عادل رو به نفع فوتبال کشور میدونم منتها با حذف این چنینی مخالفم. چرا که اصل بر نظر مردمه و فعلا نظر مردم بر حضور یکی مثل عادله. مشکل از ابتدا، دادن دربست فوتبال به یک تیم واحد بود.
#رقابت_چاره_کار_است
#فردوسی_پور
💢 مارکوپولو
@antioligarchie
Forwarded from On Liberty | دربارهی آزادی
📃 استدلالی اخلاقی در دفاع از آزادی: همکاری از طریق قواعد مورد موافقت | ✍🏻 ایمون باتلر
➣ @Notes_On_Liberty
❃ همکاری موفقیتآمیز با دیگران، نیازمند آن است که هر یک از ما رفتار و کنشهای خودمان را برای دیگران قابل پیشبینی و قابل اعتماد کنیم. اگر مردم مدام نظرشان را تغییر میدادند یا بهصورت اتفاقی و پیشبینیناپذیر عمل میکردند و یا هیچوقت به قولشان عمل نمیکردند، همکاری بهکلی ناممکن میشد. جامعه آزاد به مردم امکان میدهد تا در مورد زندگی شخصیشان هرگونه که خودشان میخواهند تصمیم بگیرند، به شرط آنکه در روند این تصمیمگیری به دیگران آسیبی نرسد. اما چنین جامعهای در عین حال تشویقگر نوعی انسجام و پیوستگی در رفتار است که برای همکاری اجتماعی از ضروریات اساسی محسوب میشود.
❃ بهطور مثال، جامعه آزاد یکسری قواعد قانونی در مورد مالکیت، کنترل، و انتقال اموال دارد. این قواعد به مردم امکان میدهد تا بدون ترس از تهدید به بهرهکشی یا غارت اموالشان از سوی دیگران یا از سوی مقامات دولتی، به کسب مال بپردازند و در کالاهای سرمایهای (نظیر املاک، کارگاهها، کارخانهها یا تجهیزاتی که زندگی را بهبود بخشیده و تولید را آسانتر و به صرفهتر میکنند) سرمایهگذاری کنند. این قواعد، که به «حقوق مالکیت» معروفاند، توسط هیچ دولتی طراحی نشدهاند، بلکه طی صدها سال به تدریج شکل گرفتهاند. حد و مرز این قواعد در بیشمار دعاوی طرح شده در بیشمار دادگاههای مختلف در جوامع بشری سنجیده شدهاند و در طی این فرایند طبیعی و تدریجی، رفتهرفته مجموعهلی از قوانین و روشها شکل گرفتهاند که از مردم در معاملاتشان با دیگران محافظت میکنند و در ضمن، همکاری بین مردم را آسانتر و پربارتر میسازند.
❃ جوامع آزادتر همچنین پذیرای بسیاری دیگر از قواعد و هنجارها شدهاند که وجودشان برای همکاری اجتماعی هماهنگی بین مردم از ضروریات اساسی محسوب میگردد. بهطور مثال، «قواعد اخلاقی» تعیینکننده حدومرزهایی
هستند که تعامل اجتماعی را برای تکتک افراد آسانتر میکنند. بهعلاوه، در این جوامع «معیارهای عام رفتار اجتماعی» نیز وجود دارند (نظیر خوش رفتاری، مؤدب بودن، و هنجارهای پذیرفته شده در روشهای مقبول و شایسته در کسبوکار) که همگی به تدریج و در طی زمانی بسیار طولانی از بطن تعاملات انسانی به وجود آمده و شکل گرفتهاند. این هنجارهای سودمند (که در جوامع آزادتر امری عادی و روزمره محسوب میشوند) قابلیت بازتولید ندارند، یعنی مثلاً بسیار دشوار و حتی ناممکن است که دولتها در کشورهای ناآزادتر بخواهند آنها را بازتولید کنند.
❃ همچنین، شهروندان یک جامعه آزاد «حقوق مدنی» ابتدایی و مشخصی دارند که شکل ظاهری آنها ممکن است در هر جامعهای متفاوت باشد، اما این حقوق در تمام جوامع آزاد اساساً هنجارهای پذیرفتهشدهای هستند که آزادیهای مختلفی را شامل میشوند، از جمله آزادی از بردگی و کار اجباری و آزادی از شکنجه یا مجازات بیتناسب با جرم مجرمين. این هنجارها همچنین آزادی اندیشه و اعتقاد قلبی را نیز شامل میشوند، به این معنا که فرد آزاد است تا درباره دین و سیاست نظرات خودش را داشته باشد و آزاد است تا بدون تهدید و ارعاب، به فرایض دینی خود عمل کند یا در سیاست شرکت داشته باشد.
❃ حقوق مدنی همچنین شامل آزادی بیان است، یعنی آزادی شخص در بیان اندیشههایش و آزادی رسانههای ارتباط جمعی (مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، و اینترنت) در گزارش و تفسیر به تشخیص و انتخاب خودشان، و همینطور آزادی تجمع و انجمن با هر که فرد خود مایل به معاشرت با او باشد. یکی دیگر از این هنجارهای پذیرفتهشده، حریم شخصی و آزادی در حریم شخصی است، بهگونهای که هیچکس (بهویژه آنان که در مسند قدرت هستند) حق جاسوسی و زیر نظر گرفتن او را نداشته باشد. بهطور خلاصه، در یک جامعه آزاد از شهروندان انتظار میرود که نسبت به دیدگاهها، اعتقادات، اعمال و رفتاری و شیوه زندگی دیگران (به شرط آنکه در دیدگاهها و اعمال و رفتارشان قاعده عدم آسیبرسانی را رعایت کرده باشند) تحمل و سعه صدر داشته باشند و از دخالت در امور دیگران بپرهیزند.
#آزادی #آزادی_فردی #آزادی_اقتصادی
#رقابت_آزاد #اقتصاد #مالکیت_خصوصی
#حقوق_مدنی #حقوق_مالکیت #آزادی_بیان
➣ @Notes_On_Liberty
➣ @Notes_On_Liberty
❃ همکاری موفقیتآمیز با دیگران، نیازمند آن است که هر یک از ما رفتار و کنشهای خودمان را برای دیگران قابل پیشبینی و قابل اعتماد کنیم. اگر مردم مدام نظرشان را تغییر میدادند یا بهصورت اتفاقی و پیشبینیناپذیر عمل میکردند و یا هیچوقت به قولشان عمل نمیکردند، همکاری بهکلی ناممکن میشد. جامعه آزاد به مردم امکان میدهد تا در مورد زندگی شخصیشان هرگونه که خودشان میخواهند تصمیم بگیرند، به شرط آنکه در روند این تصمیمگیری به دیگران آسیبی نرسد. اما چنین جامعهای در عین حال تشویقگر نوعی انسجام و پیوستگی در رفتار است که برای همکاری اجتماعی از ضروریات اساسی محسوب میشود.
❃ بهطور مثال، جامعه آزاد یکسری قواعد قانونی در مورد مالکیت، کنترل، و انتقال اموال دارد. این قواعد به مردم امکان میدهد تا بدون ترس از تهدید به بهرهکشی یا غارت اموالشان از سوی دیگران یا از سوی مقامات دولتی، به کسب مال بپردازند و در کالاهای سرمایهای (نظیر املاک، کارگاهها، کارخانهها یا تجهیزاتی که زندگی را بهبود بخشیده و تولید را آسانتر و به صرفهتر میکنند) سرمایهگذاری کنند. این قواعد، که به «حقوق مالکیت» معروفاند، توسط هیچ دولتی طراحی نشدهاند، بلکه طی صدها سال به تدریج شکل گرفتهاند. حد و مرز این قواعد در بیشمار دعاوی طرح شده در بیشمار دادگاههای مختلف در جوامع بشری سنجیده شدهاند و در طی این فرایند طبیعی و تدریجی، رفتهرفته مجموعهلی از قوانین و روشها شکل گرفتهاند که از مردم در معاملاتشان با دیگران محافظت میکنند و در ضمن، همکاری بین مردم را آسانتر و پربارتر میسازند.
❃ جوامع آزادتر همچنین پذیرای بسیاری دیگر از قواعد و هنجارها شدهاند که وجودشان برای همکاری اجتماعی هماهنگی بین مردم از ضروریات اساسی محسوب میگردد. بهطور مثال، «قواعد اخلاقی» تعیینکننده حدومرزهایی
هستند که تعامل اجتماعی را برای تکتک افراد آسانتر میکنند. بهعلاوه، در این جوامع «معیارهای عام رفتار اجتماعی» نیز وجود دارند (نظیر خوش رفتاری، مؤدب بودن، و هنجارهای پذیرفته شده در روشهای مقبول و شایسته در کسبوکار) که همگی به تدریج و در طی زمانی بسیار طولانی از بطن تعاملات انسانی به وجود آمده و شکل گرفتهاند. این هنجارهای سودمند (که در جوامع آزادتر امری عادی و روزمره محسوب میشوند) قابلیت بازتولید ندارند، یعنی مثلاً بسیار دشوار و حتی ناممکن است که دولتها در کشورهای ناآزادتر بخواهند آنها را بازتولید کنند.
❃ همچنین، شهروندان یک جامعه آزاد «حقوق مدنی» ابتدایی و مشخصی دارند که شکل ظاهری آنها ممکن است در هر جامعهای متفاوت باشد، اما این حقوق در تمام جوامع آزاد اساساً هنجارهای پذیرفتهشدهای هستند که آزادیهای مختلفی را شامل میشوند، از جمله آزادی از بردگی و کار اجباری و آزادی از شکنجه یا مجازات بیتناسب با جرم مجرمين. این هنجارها همچنین آزادی اندیشه و اعتقاد قلبی را نیز شامل میشوند، به این معنا که فرد آزاد است تا درباره دین و سیاست نظرات خودش را داشته باشد و آزاد است تا بدون تهدید و ارعاب، به فرایض دینی خود عمل کند یا در سیاست شرکت داشته باشد.
❃ حقوق مدنی همچنین شامل آزادی بیان است، یعنی آزادی شخص در بیان اندیشههایش و آزادی رسانههای ارتباط جمعی (مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه، و اینترنت) در گزارش و تفسیر به تشخیص و انتخاب خودشان، و همینطور آزادی تجمع و انجمن با هر که فرد خود مایل به معاشرت با او باشد. یکی دیگر از این هنجارهای پذیرفتهشده، حریم شخصی و آزادی در حریم شخصی است، بهگونهای که هیچکس (بهویژه آنان که در مسند قدرت هستند) حق جاسوسی و زیر نظر گرفتن او را نداشته باشد. بهطور خلاصه، در یک جامعه آزاد از شهروندان انتظار میرود که نسبت به دیدگاهها، اعتقادات، اعمال و رفتاری و شیوه زندگی دیگران (به شرط آنکه در دیدگاهها و اعمال و رفتارشان قاعده عدم آسیبرسانی را رعایت کرده باشند) تحمل و سعه صدر داشته باشند و از دخالت در امور دیگران بپرهیزند.
#آزادی #آزادی_فردی #آزادی_اقتصادی
#رقابت_آزاد #اقتصاد #مالکیت_خصوصی
#حقوق_مدنی #حقوق_مالکیت #آزادی_بیان
➣ @Notes_On_Liberty
⭕ارزش ذاتی یا ارزش واقعی چگونه قابل محاسبه است؟!!!!
#رقابت پذیری
#انحصار
در علوم مالی، ارزش، به ارزش واقعی یک دارایی گفته می شود که بر اساس بررسی تمامی ابعاد کسبوکار مورد نظر، از جمله1_ صورتهای مالی،2_ پتانسل رشد شرکت و3_ لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفتهاست . ارزش، بعد قابل اندازه گیری اقتصاد است و تنها سنجه ای است که منافع تمام ذینفعان را در نظر می گیرد.
⭕تعریف فوق یک برداشت حداقلی از ارزش ذاتی یا واقعی یک شرکت و یا دارایی و مورد سرمایه گذاری است
⭕اما سوال اساسی این است
که
1_صورتهای مالی شرکت در شرایط عدم قطعیت شدید که بنا بر عملکرد شرکت طی مثلا فصل گذشته بوده، حالا تاچه حد به تخمین ارزش ذاتی کمک میکند؟!!!
بنابر این در شرایطی مثل اکنون(شرایط کرونا و افت قابل توجه تقاضا) ودر کشوری مثل ایران که اقتصاد کاملا دولتی و بخشنامه ای است، چگونه قابل اعتماد است، این در شرایطی است که تحولات سیاسی و تحریم ها نیز تعیین کننده است
2_پتانسیل رشد شرکتها بستگی به صدها عامل دارد تا جاییکه تجزیه و تحلیل پتانسیل رشد شرکتها بی شک چندان قابل اعتنا نیست حتی در شرایطی که به ظاهر شرتیط قطعیت
نسبی در بازارها ارزیابی میشود!!!!
⭕موارد 1 و2 تاتیر اساسی در نرخ باز گشت سرمایه دارد و پیش بینی وصعیت آتی شرکت ویا کالا و....
⬛مورد 3 اما پیچیدگی عجیبی دارد👌لحاظ داراییهای مشهود و غیر مشهود
سوال اینجاست که اگر ملاک ارزش بازار نباشد، چگونه میخواهیم داراییهای مشهود را ارزشگذاری کنیم و اگر این موردهم با توجه به ارزش ذاتی قرار است قیمت گذاری شود که یک سلسله از دنباله های ارزش گذاری را باید دنبال کنیم و در هر مورد که اندک خطایی باشد جمع کل را متوجه خطای بزرگی خواهد کرد و اینکه وقتی مقدار عرضه داراییهای مشهودمتلا زمین محدود است چگونه میتوان بخش بزرگ از داراییها را بر این مبنا ارزشگذاری کرد؟!!!
این در حالیست که چند کیلومتر آنطرفتر قیمت بازاری همین زمین کمتر از نصف است
و
وانگهی چنانچه همین زمینها ویا موارد مشابه که در اختیار دولت یا تراستها است عرضه شودچه اتفاقی خواهد افتاد
و
ایا نوع کاربری صنعتی و خدماتی چندان ارزشی برای محل احداث در جایگزینی همان تاسیسات قائل خواهد شد؟!!! بدیهی است این مورد در کار بریهای مسکونی و تجاری و گاها خدماتی#موقعیت مکانی اصیلترین مبنای ارزشگذاری است، اما برای کاربری صنعتی از اهمیت بسیار کمتری برخوردار است
اما ارزش دیگر داراییها تاحدود زیادی قابل ارزیابی است شامل ساختمان و ماشین آلات و..
و
داراییهای #غیر مشهود
⭕که میتواند عامل مثبت یامنفی باشد
مثلا سیستم مدیریتی، تعداد افراد متخصص و کارگران ماهر به نسبت درآمد و سود دهی و برند و حسن شهرت و.. یا بالعکس
⭕ادامه دارد
#ارزش ذاتی
#رقابت پذیری، #انحصار
✍️حسین یزدان پناه یزدی
#رقابت پذیری
#انحصار
در علوم مالی، ارزش، به ارزش واقعی یک دارایی گفته می شود که بر اساس بررسی تمامی ابعاد کسبوکار مورد نظر، از جمله1_ صورتهای مالی،2_ پتانسل رشد شرکت و3_ لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفتهاست . ارزش، بعد قابل اندازه گیری اقتصاد است و تنها سنجه ای است که منافع تمام ذینفعان را در نظر می گیرد.
⭕تعریف فوق یک برداشت حداقلی از ارزش ذاتی یا واقعی یک شرکت و یا دارایی و مورد سرمایه گذاری است
⭕اما سوال اساسی این است
که
1_صورتهای مالی شرکت در شرایط عدم قطعیت شدید که بنا بر عملکرد شرکت طی مثلا فصل گذشته بوده، حالا تاچه حد به تخمین ارزش ذاتی کمک میکند؟!!!
بنابر این در شرایطی مثل اکنون(شرایط کرونا و افت قابل توجه تقاضا) ودر کشوری مثل ایران که اقتصاد کاملا دولتی و بخشنامه ای است، چگونه قابل اعتماد است، این در شرایطی است که تحولات سیاسی و تحریم ها نیز تعیین کننده است
2_پتانسیل رشد شرکتها بستگی به صدها عامل دارد تا جاییکه تجزیه و تحلیل پتانسیل رشد شرکتها بی شک چندان قابل اعتنا نیست حتی در شرایطی که به ظاهر شرتیط قطعیت
نسبی در بازارها ارزیابی میشود!!!!
⭕موارد 1 و2 تاتیر اساسی در نرخ باز گشت سرمایه دارد و پیش بینی وصعیت آتی شرکت ویا کالا و....
⬛مورد 3 اما پیچیدگی عجیبی دارد👌لحاظ داراییهای مشهود و غیر مشهود
سوال اینجاست که اگر ملاک ارزش بازار نباشد، چگونه میخواهیم داراییهای مشهود را ارزشگذاری کنیم و اگر این موردهم با توجه به ارزش ذاتی قرار است قیمت گذاری شود که یک سلسله از دنباله های ارزش گذاری را باید دنبال کنیم و در هر مورد که اندک خطایی باشد جمع کل را متوجه خطای بزرگی خواهد کرد و اینکه وقتی مقدار عرضه داراییهای مشهودمتلا زمین محدود است چگونه میتوان بخش بزرگ از داراییها را بر این مبنا ارزشگذاری کرد؟!!!
این در حالیست که چند کیلومتر آنطرفتر قیمت بازاری همین زمین کمتر از نصف است
و
وانگهی چنانچه همین زمینها ویا موارد مشابه که در اختیار دولت یا تراستها است عرضه شودچه اتفاقی خواهد افتاد
و
ایا نوع کاربری صنعتی و خدماتی چندان ارزشی برای محل احداث در جایگزینی همان تاسیسات قائل خواهد شد؟!!! بدیهی است این مورد در کار بریهای مسکونی و تجاری و گاها خدماتی#موقعیت مکانی اصیلترین مبنای ارزشگذاری است، اما برای کاربری صنعتی از اهمیت بسیار کمتری برخوردار است
اما ارزش دیگر داراییها تاحدود زیادی قابل ارزیابی است شامل ساختمان و ماشین آلات و..
و
داراییهای #غیر مشهود
⭕که میتواند عامل مثبت یامنفی باشد
مثلا سیستم مدیریتی، تعداد افراد متخصص و کارگران ماهر به نسبت درآمد و سود دهی و برند و حسن شهرت و.. یا بالعکس
⭕ادامه دارد
#ارزش ذاتی
#رقابت پذیری، #انحصار
✍️حسین یزدان پناه یزدی