Forwarded from خاکـــ و خــون
📝 دیگر روی ما حساب نکن!
🖌#سلمان_کدیور
🔸 پیرمرد لاغر با لباسی ژولیده و لهجه ای دهاتی که خاص مستضعفین است، چشم در چشم وزیر فربه پایتخت نشین، بی ترس و بی حساب آوردن مقام و منصب و کت و شلوار و ریش آنکارد شده اش، او را فارغ از لابی های کثیف بهارستانی، استیضاح می کند.
🔹 شعر معترض و هجو او، در مقابل سال ها مدح و تایید رانتی که به نتیجه مدیریت ده ها ساله کشور اشاره می کند، زبانه می کشد که «همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم .... پسران را همه بدخواه پدر می بینم » اما نرسیده به بیت «پند حافظ بشو خواجه برو نیکی کن» دست بر شانه کسی که انگار نماینده حاکمیت است می زند و می گوید: "خودتان می دانید و مملکتتان"!
🔸 و این قید ملکی «تان» چه عصیانگر واژه ای است. یعنی مملکت برای شماست و ما پاپتی ها، دهاتی ها، و پشت کوهی ها در آن هیچ سهمی نداریم.
🔹و وقتی وزیر با جلال و جبروت را در کمال بی توجهی و کم محلی ترک می کند، به مثابه این است که «دیگر روی ما حساب نکن» و این سنگین ترین جمله ای است که هر حکومتی باید از آن بیمناک شود. جدا شدن توده های مردم و مستضعف از او.
🔸 این صحنه کوتاه شاید شورانگیز ترین پرده ای بوده که در مقام اعتراض به وضع موجود در تمام عمرم دیده ام. رو در رویی عینی به مثابه #جنگ_فقر_و_غنا.
جنگ سیلی خورده های تاریخ تلخ و حاکمان بی خیر و بی درد.
🔹 نبردی که اگر رسانه ملی و نفتی، فردا سراغ پیرمرد(مثل همان کاری که برای وزیر سرمایه دار بهداشت کرد) برود، بلکه بتواند با عصای طلایی ماله کشی و با به پا کردن نبرد دروغین اخلاق در برابر عدالت، صدای او را منحرف نماید، به این آسانی ها موفق نخواهد شد. ..
@maktubat
🖌#سلمان_کدیور
🔸 پیرمرد لاغر با لباسی ژولیده و لهجه ای دهاتی که خاص مستضعفین است، چشم در چشم وزیر فربه پایتخت نشین، بی ترس و بی حساب آوردن مقام و منصب و کت و شلوار و ریش آنکارد شده اش، او را فارغ از لابی های کثیف بهارستانی، استیضاح می کند.
🔹 شعر معترض و هجو او، در مقابل سال ها مدح و تایید رانتی که به نتیجه مدیریت ده ها ساله کشور اشاره می کند، زبانه می کشد که «همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم .... پسران را همه بدخواه پدر می بینم » اما نرسیده به بیت «پند حافظ بشو خواجه برو نیکی کن» دست بر شانه کسی که انگار نماینده حاکمیت است می زند و می گوید: "خودتان می دانید و مملکتتان"!
🔸 و این قید ملکی «تان» چه عصیانگر واژه ای است. یعنی مملکت برای شماست و ما پاپتی ها، دهاتی ها، و پشت کوهی ها در آن هیچ سهمی نداریم.
🔹و وقتی وزیر با جلال و جبروت را در کمال بی توجهی و کم محلی ترک می کند، به مثابه این است که «دیگر روی ما حساب نکن» و این سنگین ترین جمله ای است که هر حکومتی باید از آن بیمناک شود. جدا شدن توده های مردم و مستضعف از او.
🔸 این صحنه کوتاه شاید شورانگیز ترین پرده ای بوده که در مقام اعتراض به وضع موجود در تمام عمرم دیده ام. رو در رویی عینی به مثابه #جنگ_فقر_و_غنا.
جنگ سیلی خورده های تاریخ تلخ و حاکمان بی خیر و بی درد.
🔹 نبردی که اگر رسانه ملی و نفتی، فردا سراغ پیرمرد(مثل همان کاری که برای وزیر سرمایه دار بهداشت کرد) برود، بلکه بتواند با عصای طلایی ماله کشی و با به پا کردن نبرد دروغین اخلاق در برابر عدالت، صدای او را منحرف نماید، به این آسانی ها موفق نخواهد شد. ..
@maktubat
Forwarded from خاکـــ و خــون
📝 دیگر روی ما حساب نکن!
🖌#سلمان_کدیور
🔸 پیرمرد لاغر با لباسی ژولیده و لهجه ای دهاتی که خاص مستضعفین است، چشم در چشم وزیر فربه پایتخت نشین، بی ترس و بی حساب آوردن مقام و منصب و کت و شلوار و ریش آنکارد شده اش، او را فارغ از لابی های کثیف بهارستانی، استیضاح می کند.
🔹 شعر معترض و هجو او، در مقابل سال ها مدح و تایید رانتی که به نتیجه مدیریت ده ها ساله کشور اشاره می کند، زبانه می کشد که «همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم .... پسران را همه بدخواه پدر می بینم » اما نرسیده به بیت «پند حافظ بشو خواجه برو نیکی کن» دست بر شانه کسی که انگار نماینده حاکمیت است می زند و می گوید: "خودتان می دانید و مملکتتان"!
🔸 و این قید ملکی «تان» چه عصیانگر واژه ای است. یعنی مملکت برای شماست و ما پاپتی ها، دهاتی ها، و پشت کوهی ها در آن هیچ سهمی نداریم.
🔹و وقتی وزیر با جلال و جبروت را در کمال بی توجهی و کم محلی ترک می کند، به مثابه این است که «دیگر روی ما حساب نکن» و این سنگین ترین جمله ای است که هر حکومتی باید از آن بیمناک شود. جدا شدن توده های مردم و مستضعف از او.
🔸 این صحنه کوتاه شاید شورانگیز ترین پرده ای بوده که در مقام اعتراض به وضع موجود در تمام عمرم دیده ام. رو در رویی عینی به مثابه #جنگ_فقر_و_غنا.
جنگ سیلی خورده های تاریخ تلخ و حاکمان بی خیر و بی درد.
🔹 نبردی که اگر رسانه ملی و نفتی، فردا سراغ پیرمرد(مثل همان کاری که برای وزیر سرمایه دار بهداشت کرد) برود، بلکه بتواند با عصای طلایی ماله کشی و با به پا کردن نبرد دروغین اخلاق در برابر عدالت، صدای او را منحرف نماید، به این آسانی ها موفق نخواهد شد. ..
@maktubat
🖌#سلمان_کدیور
🔸 پیرمرد لاغر با لباسی ژولیده و لهجه ای دهاتی که خاص مستضعفین است، چشم در چشم وزیر فربه پایتخت نشین، بی ترس و بی حساب آوردن مقام و منصب و کت و شلوار و ریش آنکارد شده اش، او را فارغ از لابی های کثیف بهارستانی، استیضاح می کند.
🔹 شعر معترض و هجو او، در مقابل سال ها مدح و تایید رانتی که به نتیجه مدیریت ده ها ساله کشور اشاره می کند، زبانه می کشد که «همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم .... پسران را همه بدخواه پدر می بینم » اما نرسیده به بیت «پند حافظ بشو خواجه برو نیکی کن» دست بر شانه کسی که انگار نماینده حاکمیت است می زند و می گوید: "خودتان می دانید و مملکتتان"!
🔸 و این قید ملکی «تان» چه عصیانگر واژه ای است. یعنی مملکت برای شماست و ما پاپتی ها، دهاتی ها، و پشت کوهی ها در آن هیچ سهمی نداریم.
🔹و وقتی وزیر با جلال و جبروت را در کمال بی توجهی و کم محلی ترک می کند، به مثابه این است که «دیگر روی ما حساب نکن» و این سنگین ترین جمله ای است که هر حکومتی باید از آن بیمناک شود. جدا شدن توده های مردم و مستضعف از او.
🔸 این صحنه کوتاه شاید شورانگیز ترین پرده ای بوده که در مقام اعتراض به وضع موجود در تمام عمرم دیده ام. رو در رویی عینی به مثابه #جنگ_فقر_و_غنا.
جنگ سیلی خورده های تاریخ تلخ و حاکمان بی خیر و بی درد.
🔹 نبردی که اگر رسانه ملی و نفتی، فردا سراغ پیرمرد(مثل همان کاری که برای وزیر سرمایه دار بهداشت کرد) برود، بلکه بتواند با عصای طلایی ماله کشی و با به پا کردن نبرد دروغین اخلاق در برابر عدالت، صدای او را منحرف نماید، به این آسانی ها موفق نخواهد شد. ..
@maktubat
Forwarded from مستضعفین تیوی | Mostazafin.TV
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ حق کودکان زباله گرد را در کاخهای مسئولین باید جستجو کرد!
◀️ کودکِ زبالهگردِ خوزستانی برای اینکه بتواند شکم خود و پدر و مادر مریضش را سیر کند باید زباله جمع کند. چرا؟ چرا او نباید در رفاه و آسایش زندگی کند؟ اگر این سوال را از برگزارکنندگان سمینارهای موفقیت بپرسید، میگویند تقصیر خودش بوده است، چون اراده نکرده پولدار باشد، ذهنش فقیر بوده و به کائنات سلامی دوباره نکرده است؛ پس محکوم به فقر است.
▪️ اما اگر بجای رو آوردن به سخنرانان سمینارهای موفقیت، که خواسته یا ناخواسته عملههای نظام سرمایهداری هستند، پاسخ سوالمان را در حکمت ۳۲۸ #نهجالبلاغه جستجو کنیم، دیگر جایی برای آدرس غلط نمیماند:
💬 خداوند سبحان، خوراک تهیدستان را در اموال توانگران قرار داده است. پیس هیچ تهیدستی گرسنه نماند، مگر به سبب این که ثروتمندی از حق او بهرهمند شده است و خدای بزرگ در این باره از آنان بازخواست میکند.
🔺 حق کودکان کار و زبالهگرد و مستضعف، نه در زبالهدان هاست و نه در خیریهها؛ حق آنها و میلیونها مستضعف دیگر را باید در کاخهای ثروتمندان، خصوصاً مسئولان کاخنشینِ این کشور جستجو کرد.
#جنگ_فقر_و_غنا
🎬 @Mostazafin_TV
◀️ کودکِ زبالهگردِ خوزستانی برای اینکه بتواند شکم خود و پدر و مادر مریضش را سیر کند باید زباله جمع کند. چرا؟ چرا او نباید در رفاه و آسایش زندگی کند؟ اگر این سوال را از برگزارکنندگان سمینارهای موفقیت بپرسید، میگویند تقصیر خودش بوده است، چون اراده نکرده پولدار باشد، ذهنش فقیر بوده و به کائنات سلامی دوباره نکرده است؛ پس محکوم به فقر است.
▪️ اما اگر بجای رو آوردن به سخنرانان سمینارهای موفقیت، که خواسته یا ناخواسته عملههای نظام سرمایهداری هستند، پاسخ سوالمان را در حکمت ۳۲۸ #نهجالبلاغه جستجو کنیم، دیگر جایی برای آدرس غلط نمیماند:
💬 خداوند سبحان، خوراک تهیدستان را در اموال توانگران قرار داده است. پیس هیچ تهیدستی گرسنه نماند، مگر به سبب این که ثروتمندی از حق او بهرهمند شده است و خدای بزرگ در این باره از آنان بازخواست میکند.
🔺 حق کودکان کار و زبالهگرد و مستضعف، نه در زبالهدان هاست و نه در خیریهها؛ حق آنها و میلیونها مستضعف دیگر را باید در کاخهای ثروتمندان، خصوصاً مسئولان کاخنشینِ این کشور جستجو کرد.
#جنگ_فقر_و_غنا
🎬 @Mostazafin_TV