Forwarded from آنتی الیگارشی
#نکته
🔻#خیام_و_نظریه_تناسخ
در #افسانه ها آمده که روزی خیام با شاگردان از نزدیکی مدرسهای میگذشت. شماری، دست به کارِ بازسازی آن آموزشگاه بودند و چارپایانی، پیوسته بار (شامل سنگ و خشت) را به داخل مدرسه میبردند و بیرون میآمدند ...
یکی از آن چارپایان از وارد شدن به مدرسه میترسید و هیچکس نمیتوانست آن را وارد مدرسه کند. چون خیام این اوضاع را دید، جلو رفت و در گوش چارپا چیزی گفت. سپس چارپا آرام شد و داخل مدرسه شد. پس از اینکه خیام بازگشت، شاگردان پرسیدند که ماجرا چه بود؟
خیام گفت که آن خر ، یکی از محصلان همین مدرسه بوده و پس از مردن به این شکل درآمده و دوباره به دنیا بازگشته است (اشاره به نظریهٔ تناسخ) و میترسید که وارد مدرسه بشود و کسی او را بشناسد و شرمنده گردد. من این موضوع را فهمیدم و این شعر را در گوشش خواندم و چون متوجه شد که من او را شناخته ام ، به درون مدرسه رفتن تن درداد:
ای رفته و باز آمده بَل هُم گشته
نامت ز میان مردمان گم گشته
ناخن همه جمع آمده و سم گشته
ریشت ز عقب در آمده ، دُم گشته
📚 با کاروان حُله/#عبدالحسین_زرین_کوب
@antioligarchie
🔻#خیام_و_نظریه_تناسخ
در #افسانه ها آمده که روزی خیام با شاگردان از نزدیکی مدرسهای میگذشت. شماری، دست به کارِ بازسازی آن آموزشگاه بودند و چارپایانی، پیوسته بار (شامل سنگ و خشت) را به داخل مدرسه میبردند و بیرون میآمدند ...
یکی از آن چارپایان از وارد شدن به مدرسه میترسید و هیچکس نمیتوانست آن را وارد مدرسه کند. چون خیام این اوضاع را دید، جلو رفت و در گوش چارپا چیزی گفت. سپس چارپا آرام شد و داخل مدرسه شد. پس از اینکه خیام بازگشت، شاگردان پرسیدند که ماجرا چه بود؟
خیام گفت که آن خر ، یکی از محصلان همین مدرسه بوده و پس از مردن به این شکل درآمده و دوباره به دنیا بازگشته است (اشاره به نظریهٔ تناسخ) و میترسید که وارد مدرسه بشود و کسی او را بشناسد و شرمنده گردد. من این موضوع را فهمیدم و این شعر را در گوشش خواندم و چون متوجه شد که من او را شناخته ام ، به درون مدرسه رفتن تن درداد:
ای رفته و باز آمده بَل هُم گشته
نامت ز میان مردمان گم گشته
ناخن همه جمع آمده و سم گشته
ریشت ز عقب در آمده ، دُم گشته
📚 با کاروان حُله/#عبدالحسین_زرین_کوب
@antioligarchie
چرا و چگونه چسبندگی نظریه ئ ملک ارزان نمیشود و گستردگی نوعی جنون کل بنایی در جامعه ایرانی ؛ در کنار منافع اقلیت ثروتمند و انحصارات و رانتهای حکومتی ؛ مانع واقعی شدن قیمت زمین و مسکن طی بیش از نیم قرن گذشته شده است
#افسانه ئ ملک ارزان نمیشود!!!!!!
و
متعاقب آن چه خواهد شد؟!!!!!!!!!!!
این بنده
حسین یزدان پناه یزدی
پا سخ مبسوطی در فایل صوتی ارائه خواهم کرد.
#همینجا
#بزودی
در.
@Adalat7amlak7
#افسانه ئ ملک ارزان نمیشود!!!!!!
و
متعاقب آن چه خواهد شد؟!!!!!!!!!!!
این بنده
حسین یزدان پناه یزدی
پا سخ مبسوطی در فایل صوتی ارائه خواهم کرد.
#همینجا
#بزودی
در.
@Adalat7amlak7
Forwarded from آن مَرد
🔴 آدمها آزادند حتی برای سکوت
✍ حسین قدیانی
با افتخار آنقدری پیگیر اخبار نیستم که بدانم بالاخره احمدینژاد دربارهی وقایع آخرین غزه موضع گرفت یا نه. اساساً معتقدم که از یک جا به بعد به ابتذال اطلاعات نتیجه میشود و از قضا همان حجم وسیعی از اطلاعات پفکی میتواند مانع از تحلیل درست قضایا شود. من با وجود وجود بیش از ربع قرن روزنامه نگاری، اگر چه همیشه یک روزنامهخوان حرفهای بودهام اما هرگز عضو هیچ کانال خبری نبودهام؛ کانالهایی که با اخبار لاس میزنند تا ضمن افزودن آن به آن اطلاعات بعضاً نه چندان مهم آدمی، خود را به بزرگترین مانع در جهت رسیدن به تحلیلی جامع تبدیل کنند. عاقبت تحلیل #آرامش هم میخواهد و مع الاسف مهمترین کارکرد کانالهای خبری در خلال بمباران خبر، گرفتن همین آرامش از مخاطب است. با این فرض احمدینژاد، اگر دربارهی وضعیت این روزهای خانوادهای هم در این یکی دو روز گذشته باشد، کمترین گزندی به متن من وارد نمیشود. حرفم و فیالواقع نقدم این است: چرا آدمها را در تنگنا قرار میدهیم بابت سکوت مقطعی یا دائمشان در مواجهه با اخبار؟ متأسفانه دارم به نکتهای اشاره میکنم که خیلی مختصر حزب فلان یا بهمان جناح نیست و معمولاً همه ما ایرانیها به این #مرض مبتلایم. واقعاً این است که از الهی قمشهای یا پروفسور سمیعی یا علی نصیریان یا شهرام ناظری نمیخواهم نظر خود را درباره این ایام بیت المقدس برملا کنند، هنر نهایم. هنر آنجاست که اتفاقاً افراد مبتلا را لای منگنهای موضعگیری نمیکنند. فراموش نکنیم آدمها فقط برای فریاد نیازمند #آزادی که مشکل ؛ پس کاش برای سکوت هم آزادشان بگذاریم. مینویسم که آدمیزاد بر حق فریاد، از حق سکوت همخواه است. اینکه احمدینژاد روزگاری دربارهی هلوکاست چه نظری داشته است و حتی اینکه با این نظر چه نظری داشته باشد یا احیاناً فایدههایی بار کشور کرده است، دلیل نمیشود او را دلهای قدسی کنیم. دقت کنید که من از احمدینژاد #دفاع نمیکنم بلکه من حرف دیگری میزنم: به #شروین فشار بیاورید که چرا برای بچههای نوار #غزه نمیخوانی، همان قدر بیراه است که از حاجمنصور گله میشود چرا از مظلومیت ابوالفضل آدینهزاده گریز به مظلومیت ابوالفضل کربلاست؟ باری موضع آدمی را میتوان #نقد کرد اما فقط فریادشان را هم صرفاً سکوتشان را نه. حتی نقد دوگانهای انسانها نیز نباید به این مدل خاص از #دیکتاتوری ختم شود که ما توهم بزنیم قیم سکوت و با دیگران صحبت کنیم. این #مسئله البته آنقدرها هم #سیاسی نیست.
آنها روابط #خانوادگی یا #عاطفی داریم، به #افسانه میزنیم. دوستی دارم که دو برادر دارد و سه خواهر. پایان مهر در ضایعههای دلخراش، سایهی #پدر از سرشان کم شد. محمد دیگر برادران و خواهرانش در قبال این رخداد تلخ، هیچ واکنشی در پیجش نشان نمیدهد و حتی یک استوری ساده هم برای پدرش نرفت. با اینکه پیجش از آنهای دیگر مخاطبان بیشتری هم دارد. سوال اینجاست: آیا میتوانیم محمدی را که در قامت برادر بزرگتر، آن همه پیکر پدر را ضجه میآورم، به خاطر عدم ریاکشن در مجاز به بیتفاوتی در پدر میسازیم؟ آری! در سکوت آدمها گاه حرفهای بیشتری خفته است تا آن زمان که زبان باز میکنند و سخنی میگویند. اساساً ارزش آدمها به اندازهای فریادی است که در سکوت خود نهفتهاند. من نمیدانم سکوت مقطعی یا ممتد احمدینژاد درباره وضعیت مصیبتبار #فلسطین هم از این گزارههای درخشان تبعیت میکند یا نه. این نکته هم که آیا او دربارهی موضوع قدس دارد #تجدیدنظر شده یا نه، نه برایم روشن است و نه واجد مهم است. اصل حرفم این است: آدمها را کمتر انگولک کنیم برای اظهار نظر و الا روزی این نسخهی آلوده به #دیکتاتوری گریبان خودمان را هم خواهد گرفت. طرفه حکایت این جاست: از مرده گرفته شده تا زنده برای غزه حرف زدهاند. خب سودش؟ یعنی جوری شماری از ما به شروین برای نخواندن از اطفال فلسطین گیر سهپیچ دادهایم کَنه حل معضل #خاورمیانه در گرو این است که یک #برای هم برای کلیت منطقهی غرب آسیا خوانده میشود! خیالتان تخت؛ واکنش احمدینژاد هم سوای کم و کیفش هیچ دردی را از هیچ کودکی در هیچ کجای فلسطینی درمان نمیکند. کاش بس کنیم این روحیهای منحوس را که تو گفتهای شهوت دانستن درباره آدمها را داریم درباره حوادث...
▪️احمدینژاد قبل از آنکه برکشیدهای خامنهای یا حتی مصباح باشد، توسط #هاشمی چهره شد و با انتصاب همین #مرحوم_هاشمی در دورهای موسوم به #سازندگی استاندار بلکه سال هفتاد و دو محمود احمدینژاد رئیس ستاد تبلیغاتی #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در شرق تهران برای دور دوم دولت وقت بود. حرفم چیست؟
ادامه👇👇👇
@TheMan81
✍ حسین قدیانی
با افتخار آنقدری پیگیر اخبار نیستم که بدانم بالاخره احمدینژاد دربارهی وقایع آخرین غزه موضع گرفت یا نه. اساساً معتقدم که از یک جا به بعد به ابتذال اطلاعات نتیجه میشود و از قضا همان حجم وسیعی از اطلاعات پفکی میتواند مانع از تحلیل درست قضایا شود. من با وجود وجود بیش از ربع قرن روزنامه نگاری، اگر چه همیشه یک روزنامهخوان حرفهای بودهام اما هرگز عضو هیچ کانال خبری نبودهام؛ کانالهایی که با اخبار لاس میزنند تا ضمن افزودن آن به آن اطلاعات بعضاً نه چندان مهم آدمی، خود را به بزرگترین مانع در جهت رسیدن به تحلیلی جامع تبدیل کنند. عاقبت تحلیل #آرامش هم میخواهد و مع الاسف مهمترین کارکرد کانالهای خبری در خلال بمباران خبر، گرفتن همین آرامش از مخاطب است. با این فرض احمدینژاد، اگر دربارهی وضعیت این روزهای خانوادهای هم در این یکی دو روز گذشته باشد، کمترین گزندی به متن من وارد نمیشود. حرفم و فیالواقع نقدم این است: چرا آدمها را در تنگنا قرار میدهیم بابت سکوت مقطعی یا دائمشان در مواجهه با اخبار؟ متأسفانه دارم به نکتهای اشاره میکنم که خیلی مختصر حزب فلان یا بهمان جناح نیست و معمولاً همه ما ایرانیها به این #مرض مبتلایم. واقعاً این است که از الهی قمشهای یا پروفسور سمیعی یا علی نصیریان یا شهرام ناظری نمیخواهم نظر خود را درباره این ایام بیت المقدس برملا کنند، هنر نهایم. هنر آنجاست که اتفاقاً افراد مبتلا را لای منگنهای موضعگیری نمیکنند. فراموش نکنیم آدمها فقط برای فریاد نیازمند #آزادی که مشکل ؛ پس کاش برای سکوت هم آزادشان بگذاریم. مینویسم که آدمیزاد بر حق فریاد، از حق سکوت همخواه است. اینکه احمدینژاد روزگاری دربارهی هلوکاست چه نظری داشته است و حتی اینکه با این نظر چه نظری داشته باشد یا احیاناً فایدههایی بار کشور کرده است، دلیل نمیشود او را دلهای قدسی کنیم. دقت کنید که من از احمدینژاد #دفاع نمیکنم بلکه من حرف دیگری میزنم: به #شروین فشار بیاورید که چرا برای بچههای نوار #غزه نمیخوانی، همان قدر بیراه است که از حاجمنصور گله میشود چرا از مظلومیت ابوالفضل آدینهزاده گریز به مظلومیت ابوالفضل کربلاست؟ باری موضع آدمی را میتوان #نقد کرد اما فقط فریادشان را هم صرفاً سکوتشان را نه. حتی نقد دوگانهای انسانها نیز نباید به این مدل خاص از #دیکتاتوری ختم شود که ما توهم بزنیم قیم سکوت و با دیگران صحبت کنیم. این #مسئله البته آنقدرها هم #سیاسی نیست.
آنها روابط #خانوادگی یا #عاطفی داریم، به #افسانه میزنیم. دوستی دارم که دو برادر دارد و سه خواهر. پایان مهر در ضایعههای دلخراش، سایهی #پدر از سرشان کم شد. محمد دیگر برادران و خواهرانش در قبال این رخداد تلخ، هیچ واکنشی در پیجش نشان نمیدهد و حتی یک استوری ساده هم برای پدرش نرفت. با اینکه پیجش از آنهای دیگر مخاطبان بیشتری هم دارد. سوال اینجاست: آیا میتوانیم محمدی را که در قامت برادر بزرگتر، آن همه پیکر پدر را ضجه میآورم، به خاطر عدم ریاکشن در مجاز به بیتفاوتی در پدر میسازیم؟ آری! در سکوت آدمها گاه حرفهای بیشتری خفته است تا آن زمان که زبان باز میکنند و سخنی میگویند. اساساً ارزش آدمها به اندازهای فریادی است که در سکوت خود نهفتهاند. من نمیدانم سکوت مقطعی یا ممتد احمدینژاد درباره وضعیت مصیبتبار #فلسطین هم از این گزارههای درخشان تبعیت میکند یا نه. این نکته هم که آیا او دربارهی موضوع قدس دارد #تجدیدنظر شده یا نه، نه برایم روشن است و نه واجد مهم است. اصل حرفم این است: آدمها را کمتر انگولک کنیم برای اظهار نظر و الا روزی این نسخهی آلوده به #دیکتاتوری گریبان خودمان را هم خواهد گرفت. طرفه حکایت این جاست: از مرده گرفته شده تا زنده برای غزه حرف زدهاند. خب سودش؟ یعنی جوری شماری از ما به شروین برای نخواندن از اطفال فلسطین گیر سهپیچ دادهایم کَنه حل معضل #خاورمیانه در گرو این است که یک #برای هم برای کلیت منطقهی غرب آسیا خوانده میشود! خیالتان تخت؛ واکنش احمدینژاد هم سوای کم و کیفش هیچ دردی را از هیچ کودکی در هیچ کجای فلسطینی درمان نمیکند. کاش بس کنیم این روحیهای منحوس را که تو گفتهای شهوت دانستن درباره آدمها را داریم درباره حوادث...
▪️احمدینژاد قبل از آنکه برکشیدهای خامنهای یا حتی مصباح باشد، توسط #هاشمی چهره شد و با انتصاب همین #مرحوم_هاشمی در دورهای موسوم به #سازندگی استاندار بلکه سال هفتاد و دو محمود احمدینژاد رئیس ستاد تبلیغاتی #اکبر_هاشمی_رفسنجانی در شرق تهران برای دور دوم دولت وقت بود. حرفم چیست؟
ادامه👇👇👇
@TheMan81