#شهید_میرزا_محمدتقیخان_فراهانی
«امیرکبیر»
«میرزامحمدتقیخان فراهانی» معروف به «امیرکبیر» پسر مشهدیقربان هزاوهای فراهانی از اهالی روستای هزاوه در ۱۲ کیلومتری شمال غربی کلانشهر اراک است. وی از نخبگان و استعدادهای درخشان عهد قاجار بود، شوق و هوش فراوانی به فراگیری علم داشت و سرانجام به دومین مقام کشور بعد از شاه یعنی صدراعظم تبدیل شد.
اصلاحات وی اندکی بعد از رسیدن به صدارت آغاز و تا پایان صدارت کوتاه او (سه سال و سه ماه) دنبال شد؛ از جمله تلاش برای افزایش سطح دانش و آگاهی مردم و مبارزه با مفاسد مالی و اقتصادی اما این پیشرفتها به جای آنکه سبب خرسندی دولتیان شود آنها را برآشفت؛ زیرا به بیقاعدگی خو گرفته بودند و امیر را مخالف منفعتطلبیها و بیقانونیهای خود میدیدند؛ پس وی را با تهمت به زیر کشیدند. در حالی که امیرکبیر خواستار اصلاح وضع نابسامان کشور و مردم بود، در ۱۸ ربیعالاول ۱۲۶۸ ه.ق. در خفا کشته شد تا قدرتطلبان داخلی و خارجی در سایهی هرج و مرج از انجام وظیفه خودداری و مقام و ثروت خود را حفظ کنند...
آری! یاد باد؛ یاد این غیور مرد ایرانی! اما از آن روز تا به امروز چقدر دولتمردان اعمال امیرکبیر را الگوی خود ساختهاند؟ چقدر تلاش شده نیروهای کارآمد و انسانیمان حفظ شوند و با نیشتر ناحقی از بین نروند؟
همانطور که جنگها دیگر سختافزاری نیستند قتلها هم دیگر محدود به جسم و گرفتن هوا از ششها نیستند؛ آنها نیز رشد و پیشرفت هولناکی داشتهاند. با نگاهی گذرا به مجامع و سازمانهای گوناگون مؤثرمان میبینیم که هرساله نیروهای انسانی نخبه و کارآمد بسیاری را از چرخهی خدمت به کشور به واسطهی چشمتنگی و عدم رعایت درست عدالت آموزشی و اجتماعی کنار میگذاریم!
امروز ما فینهای مجازی بسیاری دایر کردهایم و در حال پر پر کردن امیرانمان هستیم اما فقط میگوییم از تاریخ باید عبرت گرفت! تاریخ هم مگر رشته است؟ دو ساعت در مدرسه که بیشتر تدریس نمیشود! اصلاً معلمهای ریاضی و فیزیک هم میتوانند تاریخ درس دهد؟ آری... به راستی ما هرگز تاریخ را نفهمیدهایم ورنه امیرانمان را بعد از امیر محبوس و مقتول نمیساختیم!
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
⚫️مجله فرهنگی اجتماعی هیوا⚫️
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
«امیرکبیر»
«میرزامحمدتقیخان فراهانی» معروف به «امیرکبیر» پسر مشهدیقربان هزاوهای فراهانی از اهالی روستای هزاوه در ۱۲ کیلومتری شمال غربی کلانشهر اراک است. وی از نخبگان و استعدادهای درخشان عهد قاجار بود، شوق و هوش فراوانی به فراگیری علم داشت و سرانجام به دومین مقام کشور بعد از شاه یعنی صدراعظم تبدیل شد.
اصلاحات وی اندکی بعد از رسیدن به صدارت آغاز و تا پایان صدارت کوتاه او (سه سال و سه ماه) دنبال شد؛ از جمله تلاش برای افزایش سطح دانش و آگاهی مردم و مبارزه با مفاسد مالی و اقتصادی اما این پیشرفتها به جای آنکه سبب خرسندی دولتیان شود آنها را برآشفت؛ زیرا به بیقاعدگی خو گرفته بودند و امیر را مخالف منفعتطلبیها و بیقانونیهای خود میدیدند؛ پس وی را با تهمت به زیر کشیدند. در حالی که امیرکبیر خواستار اصلاح وضع نابسامان کشور و مردم بود، در ۱۸ ربیعالاول ۱۲۶۸ ه.ق. در خفا کشته شد تا قدرتطلبان داخلی و خارجی در سایهی هرج و مرج از انجام وظیفه خودداری و مقام و ثروت خود را حفظ کنند...
آری! یاد باد؛ یاد این غیور مرد ایرانی! اما از آن روز تا به امروز چقدر دولتمردان اعمال امیرکبیر را الگوی خود ساختهاند؟ چقدر تلاش شده نیروهای کارآمد و انسانیمان حفظ شوند و با نیشتر ناحقی از بین نروند؟
همانطور که جنگها دیگر سختافزاری نیستند قتلها هم دیگر محدود به جسم و گرفتن هوا از ششها نیستند؛ آنها نیز رشد و پیشرفت هولناکی داشتهاند. با نگاهی گذرا به مجامع و سازمانهای گوناگون مؤثرمان میبینیم که هرساله نیروهای انسانی نخبه و کارآمد بسیاری را از چرخهی خدمت به کشور به واسطهی چشمتنگی و عدم رعایت درست عدالت آموزشی و اجتماعی کنار میگذاریم!
امروز ما فینهای مجازی بسیاری دایر کردهایم و در حال پر پر کردن امیرانمان هستیم اما فقط میگوییم از تاریخ باید عبرت گرفت! تاریخ هم مگر رشته است؟ دو ساعت در مدرسه که بیشتر تدریس نمیشود! اصلاً معلمهای ریاضی و فیزیک هم میتوانند تاریخ درس دهد؟ آری... به راستی ما هرگز تاریخ را نفهمیدهایم ورنه امیرانمان را بعد از امیر محبوس و مقتول نمیساختیم!
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
⚫️مجله فرهنگی اجتماعی هیوا⚫️
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎