#تحلیل_یک_پژوهش 📚
علیرضا عابدین، روانشناس، در پژوهشی به بررسی، تحلیل و مقایسهی ۵۱ داستان کتاب فارسی کلاس اول دبستان ایران (سال ۹۱) با ۴۴ داستان کتاب زبان کلاس اول چین و ۲۶ داستان از مجموعهی چهار کتاب زبان کلاس اول آلمان پرداخته است. نتایج پژوهش وی نشان داده که محتوای داستانهای کتاب فارسی اول دبستان در ایران به دانشآموزان مفاهیم «اطاعت کردن، طلبکننده و گیرنده بودن و یا همان مصرفگرایی و تنبلی» را آموزش میدهد که در ادامه به تأثیرات این دادهها بر شخصیت و آیندهی دانشآموزان و سرنوشت کشور پرداخته میشود.
آموزش «پیروی، اطاعت و سر به زیر بودن» اگر همراه با سایر مفاهیمی که سبب شکلگیری شخصیتی معتدل است نباشد، دانشآموزان را به یک شکل واحد تبدیل میکند یعنی از آنها امکان تفکر، استقلال و خلاقیت را میگیرد و در صورت تداوم این روند، شاهد پرورش نیروهایی وابسته، بدون اعتمادبهنفس، بیعزتنفس و خودکمبین خواهیم بود؛ دانشآموزانی که چون امکان مستقل شدن را از آنها گرفتهایم، نیازمند ساپورت شدن از سوی خانواده و جامعه خواهند بود و به جای اینکه باری از دوش آنها بردارند، خود تبدیل به بار میشوند! با این نوع آموزش، کشور با کمبود نیرویهای انسانی کارآمد روبهرو میشود و از تحولات شگرف، عمیق و همهجانبه باز میماند زیرا در بطن آن افرادی پرورش یافتهاند که توانایی نقد کردن و ظرفیت نقد شدن را ندارند...
از سوی دیگر، سربار و وابسته تربیت کردن دانشآموزان، آنان را متوقع و تنبل میکند. تنبلانی که مسئولیتپذیری و تعهد برایشان ناشناخته است و غیرقابل اعتماداند. آنها از تلاش بازایستاده و مدام طلبکاراند، آستانهی تحمل و صبرشان پایین آمده و با برآورده نشدن خواستههایشان که غیرمنطقی هم هستند، برآشفته میشوند! پس، خشم، نفرت و دشمنی وجود آنها را فراخواهد گرفت و چون مدام این تسلسل ادامه دارد، تبدیل به انسانهایی بدبین، افسرده و بیمار (جسمی و روحی) میشوند؛ احساس بیارزش بودن و پوچی حاصل از این اتفاقات سبب انزوای آنها خواهد شد و این یعنی پرت کردن دانشآموزان و آیندهسازان جامعه در چالهی نابودی و بیثمری.
بنابراین، آموزش مفاهیم مذکور، القای احساس «نتوانستن» است و زمانی که انسان باور کند «نمیتواند» از حرکت میایستد و رکود جز گندیدگی (چه برای فرد، چه جامعه) حاصلی نخواهد داشت!
📌 مشروح خبر در لینک زیر:
📎https://www.asriran.com/fa/news/556288
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
⚫️مجله فرهنگی اجتماعی هیوا⚫️
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
علیرضا عابدین، روانشناس، در پژوهشی به بررسی، تحلیل و مقایسهی ۵۱ داستان کتاب فارسی کلاس اول دبستان ایران (سال ۹۱) با ۴۴ داستان کتاب زبان کلاس اول چین و ۲۶ داستان از مجموعهی چهار کتاب زبان کلاس اول آلمان پرداخته است. نتایج پژوهش وی نشان داده که محتوای داستانهای کتاب فارسی اول دبستان در ایران به دانشآموزان مفاهیم «اطاعت کردن، طلبکننده و گیرنده بودن و یا همان مصرفگرایی و تنبلی» را آموزش میدهد که در ادامه به تأثیرات این دادهها بر شخصیت و آیندهی دانشآموزان و سرنوشت کشور پرداخته میشود.
آموزش «پیروی، اطاعت و سر به زیر بودن» اگر همراه با سایر مفاهیمی که سبب شکلگیری شخصیتی معتدل است نباشد، دانشآموزان را به یک شکل واحد تبدیل میکند یعنی از آنها امکان تفکر، استقلال و خلاقیت را میگیرد و در صورت تداوم این روند، شاهد پرورش نیروهایی وابسته، بدون اعتمادبهنفس، بیعزتنفس و خودکمبین خواهیم بود؛ دانشآموزانی که چون امکان مستقل شدن را از آنها گرفتهایم، نیازمند ساپورت شدن از سوی خانواده و جامعه خواهند بود و به جای اینکه باری از دوش آنها بردارند، خود تبدیل به بار میشوند! با این نوع آموزش، کشور با کمبود نیرویهای انسانی کارآمد روبهرو میشود و از تحولات شگرف، عمیق و همهجانبه باز میماند زیرا در بطن آن افرادی پرورش یافتهاند که توانایی نقد کردن و ظرفیت نقد شدن را ندارند...
از سوی دیگر، سربار و وابسته تربیت کردن دانشآموزان، آنان را متوقع و تنبل میکند. تنبلانی که مسئولیتپذیری و تعهد برایشان ناشناخته است و غیرقابل اعتماداند. آنها از تلاش بازایستاده و مدام طلبکاراند، آستانهی تحمل و صبرشان پایین آمده و با برآورده نشدن خواستههایشان که غیرمنطقی هم هستند، برآشفته میشوند! پس، خشم، نفرت و دشمنی وجود آنها را فراخواهد گرفت و چون مدام این تسلسل ادامه دارد، تبدیل به انسانهایی بدبین، افسرده و بیمار (جسمی و روحی) میشوند؛ احساس بیارزش بودن و پوچی حاصل از این اتفاقات سبب انزوای آنها خواهد شد و این یعنی پرت کردن دانشآموزان و آیندهسازان جامعه در چالهی نابودی و بیثمری.
بنابراین، آموزش مفاهیم مذکور، القای احساس «نتوانستن» است و زمانی که انسان باور کند «نمیتواند» از حرکت میایستد و رکود جز گندیدگی (چه برای فرد، چه جامعه) حاصلی نخواهد داشت!
📌 مشروح خبر در لینک زیر:
📎https://www.asriran.com/fa/news/556288
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
⚫️مجله فرهنگی اجتماعی هیوا⚫️
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎
#ایران_شناسی
«تالاب میقان»
شهر صنعتی و عالمخیز اراک، همواره پایگاه نوادر و یگانههای روزگار بوده اما این خصلت را به انسانها محدود نساخته است! در تمام فصول به ویژه آغاز فصل برگریزان، گونههای خاص و کمیاب پرندگان از اقصی نقاط جهان مسیرهای پرپیچ و خم را بال میزنند تا خود را به منطقهی نادر و شگرف «تالاب میقان» در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی کلانشهر اراک برسانند! تالابی منحصر به فرد که زبانم از توصیف زیباییش قاصر مانده است!
تماشای غروب در حالی که دست نوازش انوار طلایی هور بر روی سطوح شیشهای تالاب کشیده شده، بهشتی را مینمایاند آسمانی! هر آن ممکن است چنان محسورش شوی که زمان تو را به تاریکی شب واگذارد ولی چه باک! سکوت شب با در هم پیچیدن صدای باد، پرندگان و خزندگان تالاب دری دیگر از زیبایی به رویت خواهد گشود که اگر ساعتها به تماشایش بنشینی، خستگی را به وجودت راهی نباشد! به واقع هنگام ترک تالاب بینظیر میقان، قلبت را گم شده در اکناف آن خواهی یافت و یاد این گردش بدیع، باز تو را به سوی این بهشت زمینی خواهد کشاند!
✍ و 📸 #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
«تالاب میقان»
شهر صنعتی و عالمخیز اراک، همواره پایگاه نوادر و یگانههای روزگار بوده اما این خصلت را به انسانها محدود نساخته است! در تمام فصول به ویژه آغاز فصل برگریزان، گونههای خاص و کمیاب پرندگان از اقصی نقاط جهان مسیرهای پرپیچ و خم را بال میزنند تا خود را به منطقهی نادر و شگرف «تالاب میقان» در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی کلانشهر اراک برسانند! تالابی منحصر به فرد که زبانم از توصیف زیباییش قاصر مانده است!
تماشای غروب در حالی که دست نوازش انوار طلایی هور بر روی سطوح شیشهای تالاب کشیده شده، بهشتی را مینمایاند آسمانی! هر آن ممکن است چنان محسورش شوی که زمان تو را به تاریکی شب واگذارد ولی چه باک! سکوت شب با در هم پیچیدن صدای باد، پرندگان و خزندگان تالاب دری دیگر از زیبایی به رویت خواهد گشود که اگر ساعتها به تماشایش بنشینی، خستگی را به وجودت راهی نباشد! به واقع هنگام ترک تالاب بینظیر میقان، قلبت را گم شده در اکناف آن خواهی یافت و یاد این گردش بدیع، باز تو را به سوی این بهشت زمینی خواهد کشاند!
✍ و 📸 #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎
#ارزش ✨
چیزی که از ارزشتان بکاهد بر زبان جاری نکنید.
👤 #امام_حسین (ع)
📸 #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
چیزی که از ارزشتان بکاهد بر زبان جاری نکنید.
👤 #امام_حسین (ع)
📸 #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
#زنگ_معرفت
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
👤 #سعدی
📸 #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
👤 #سعدی
📸 #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
#شعر_خوانی 📻
یک نقطه بیش، فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلبنکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهای است که قربانیات کنند.
🎙 #سیده_افروز_شجری (مرکز بیتالهدی آمل)
⚙ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
یک نقطه بیش، فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلبنکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهای است که قربانیات کنند.
🎙 #سیده_افروز_شجری (مرکز بیتالهدی آمل)
⚙ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎
#دلنوشته_خوانی 📻
خورشید را یک بار هم که شده در دستت بگیر!
بگذار نورش بی هیچ واسطهای بر صورتم بنشیند.
دلت قرص! بهایش را تا آخرین قطرهی پول خردهایم میپردازم...🍃
🎙 #سیده_افروز_شجری (مرکز بیتالهدی آمل)
⚙ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
خورشید را یک بار هم که شده در دستت بگیر!
بگذار نورش بی هیچ واسطهای بر صورتم بنشیند.
دلت قرص! بهایش را تا آخرین قطرهی پول خردهایم میپردازم...🍃
🎙 #سیده_افروز_شجری (مرکز بیتالهدی آمل)
⚙ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎
#تعبیر_آمدنت
تعبیر آمدنت چه غریب و پوسیده افتاده است گنج دلم؛ مثل داستان دریا و اضطرار قلب مسافر طوفانزده که فریاد میزند: «یٰا غِیاثَالمُستَغیثینَ اَغِثْنی...» اما چون دریا آرام گرفت و خورشید از پس ابرهای وحشت، خود را نمایان ساخت گویی آنچه بر او گذشته بود، افسانهای بیش نبوده است!
در ثانیههای زیستمان چنان نایاب گشتهای که گویا گم شدهای و گرد غفلت تو را به دنیای نسیان فروخته است!
شرممان باد! شرممان باد! هر گاه مصیبتزده و گرفتار شدیم، فریادت کردیم و چون غرق در شادی و سرور گشتیم خنجر خباثت را بر استخوان امامت فرو ساختیم!
رویمان سیاه! رویمان سیاه! هنوز هم هر گاه زرد و تکیده میشویم و روزگار بر طبل بیمعرفتیاش میکوبد، دل هوای گمشدهای را میکند!
ای نور هدایت، مَهدی جان! میدانم که این خواندنها هم از برکت وجود خود تو و آن اسلام ناب محمدیست که به نام مولایمان، علی، مُهر شیعه بر قلبهایمان زده است!
مولای دلهای خاکستری! زمانی که نسیم دلنشین مِهرت، قلب خاکستری و روح خزانزدهیمان را مینوازد، دلتنگت میشویم و حضورت را میطلبیم؛ پس بیا و پریشانیها را سامان ده و دردهای عمیق بیدرمان را التیام بخش که:
«بیهمگان به سر شود بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود.»
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
تعبیر آمدنت چه غریب و پوسیده افتاده است گنج دلم؛ مثل داستان دریا و اضطرار قلب مسافر طوفانزده که فریاد میزند: «یٰا غِیاثَالمُستَغیثینَ اَغِثْنی...» اما چون دریا آرام گرفت و خورشید از پس ابرهای وحشت، خود را نمایان ساخت گویی آنچه بر او گذشته بود، افسانهای بیش نبوده است!
در ثانیههای زیستمان چنان نایاب گشتهای که گویا گم شدهای و گرد غفلت تو را به دنیای نسیان فروخته است!
شرممان باد! شرممان باد! هر گاه مصیبتزده و گرفتار شدیم، فریادت کردیم و چون غرق در شادی و سرور گشتیم خنجر خباثت را بر استخوان امامت فرو ساختیم!
رویمان سیاه! رویمان سیاه! هنوز هم هر گاه زرد و تکیده میشویم و روزگار بر طبل بیمعرفتیاش میکوبد، دل هوای گمشدهای را میکند!
ای نور هدایت، مَهدی جان! میدانم که این خواندنها هم از برکت وجود خود تو و آن اسلام ناب محمدیست که به نام مولایمان، علی، مُهر شیعه بر قلبهایمان زده است!
مولای دلهای خاکستری! زمانی که نسیم دلنشین مِهرت، قلب خاکستری و روح خزانزدهیمان را مینوازد، دلتنگت میشویم و حضورت را میطلبیم؛ پس بیا و پریشانیها را سامان ده و دردهای عمیق بیدرمان را التیام بخش که:
«بیهمگان به سر شود بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود.»
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎
#خورشید_یلدا
در ایران باستان یلدا سالگرد تولد خورشید، فرشتهی مبارزه با تاریکی، محسوب میشد. به همین مناسبت خانوادههای ایرانی جشن گرفته و به نیّت پیروزی نور بر ظلمت، دعای «شکرانهی نعمت» را میخواندند. در واقع یلدا جشن بشارت بود؛ بشارتِ پیروزی نهایی خورشید بر تاریکی و سرما...
در عصر حاضر نیز یلدا روزنهی امیدیست برای ترمیم و پیوند رابطههای زخمی و از هم گسیخته؛ فرصتی برای غلبه بر تاریکیهای درون که یک سال تمام بر آنها پای لجاجت کوبیدیم تا بیش از پیش خود را موجّه و محقّ جلوه دهیم...
یلدا فرصتیست برای مهرورزی و کنار نهادن خودخواهیها و بخشیدن یکدیگر؛ فرصتی برای آنکه به خاطر بیاوریم هر قدر سفرهی جشن یلدایمان بلندتر باشد و مهمانهایش بیشتر، ما نیز به راه خورشیدِ یلدا قدم نهادهایم؛ خورشیدی که در آستانهی سرما و یخبندان با فروغ اندکش بیهیچ چشمداشتی به مهر و بخشش دعوت میکند تا گوید حتّی با وجود کوچکترین روزن هم پیروزی ممکن است:
«شمردم من ز چلّه تا به نوروز، نمانده هیچ جز هشتاد و نه روز!
کنون معکوس بشمارید یاران که در راه است فصل نوبهاران!»
بهتر است در کنار خوردن شیرینیها و میوههای خوشمزهی سفرهی شب یلدا با هم از رویاها و امیدهایمان برای آینده حرف بزنیم و از دل این شب طولانی و سرد، «زندگی و گرما» بسازیم نه فقط مرور تلخیها و حسرتهای گذشته!
و یادمان باشد با یلدا نقش بهار را روی قلبهای رنجور و دستهای تهی حکّاکی کنیم و زیباترست که در این وادی، نقشی ماندگار بزنیم؛ زیرا هرگاه دستی دراز میگردد عزّتی شکسته میشود و انسانِ بیعزّت مردهایست متحرک! پس خوراندن و پوشاندن مقطعی کافی نیست؛ باید چنان نقشی بزنیم که آن دست در یلدای بعد نه به سوی ما دراز که در حال بخشش به سایرین باشد!
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
در ایران باستان یلدا سالگرد تولد خورشید، فرشتهی مبارزه با تاریکی، محسوب میشد. به همین مناسبت خانوادههای ایرانی جشن گرفته و به نیّت پیروزی نور بر ظلمت، دعای «شکرانهی نعمت» را میخواندند. در واقع یلدا جشن بشارت بود؛ بشارتِ پیروزی نهایی خورشید بر تاریکی و سرما...
در عصر حاضر نیز یلدا روزنهی امیدیست برای ترمیم و پیوند رابطههای زخمی و از هم گسیخته؛ فرصتی برای غلبه بر تاریکیهای درون که یک سال تمام بر آنها پای لجاجت کوبیدیم تا بیش از پیش خود را موجّه و محقّ جلوه دهیم...
یلدا فرصتیست برای مهرورزی و کنار نهادن خودخواهیها و بخشیدن یکدیگر؛ فرصتی برای آنکه به خاطر بیاوریم هر قدر سفرهی جشن یلدایمان بلندتر باشد و مهمانهایش بیشتر، ما نیز به راه خورشیدِ یلدا قدم نهادهایم؛ خورشیدی که در آستانهی سرما و یخبندان با فروغ اندکش بیهیچ چشمداشتی به مهر و بخشش دعوت میکند تا گوید حتّی با وجود کوچکترین روزن هم پیروزی ممکن است:
«شمردم من ز چلّه تا به نوروز، نمانده هیچ جز هشتاد و نه روز!
کنون معکوس بشمارید یاران که در راه است فصل نوبهاران!»
بهتر است در کنار خوردن شیرینیها و میوههای خوشمزهی سفرهی شب یلدا با هم از رویاها و امیدهایمان برای آینده حرف بزنیم و از دل این شب طولانی و سرد، «زندگی و گرما» بسازیم نه فقط مرور تلخیها و حسرتهای گذشته!
و یادمان باشد با یلدا نقش بهار را روی قلبهای رنجور و دستهای تهی حکّاکی کنیم و زیباترست که در این وادی، نقشی ماندگار بزنیم؛ زیرا هرگاه دستی دراز میگردد عزّتی شکسته میشود و انسانِ بیعزّت مردهایست متحرک! پس خوراندن و پوشاندن مقطعی کافی نیست؛ باید چنان نقشی بزنیم که آن دست در یلدای بعد نه به سوی ما دراز که در حال بخشش به سایرین باشد!
✍ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎
#قصه_شب_جمعه 📻
📖 عنوان قصه: گرگ و میش غروب
«نورمَن گورتسبی» روی نیمکت پارک نشست. پشتش نواری از بوتههای کاشته شده در چمنزار و محصور در ردیفی از نردههای پارک بود و رو به رویش پهنهی گستردهای از خیابان کالسکهرو...
✍ #هکتور_هیو_مونرو
🎙 #عاطفه_جدایی (پردیس آیتالله کمالوند خرمآباد)
⚙ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
📖 عنوان قصه: گرگ و میش غروب
«نورمَن گورتسبی» روی نیمکت پارک نشست. پشتش نواری از بوتههای کاشته شده در چمنزار و محصور در ردیفی از نردههای پارک بود و رو به رویش پهنهی گستردهای از خیابان کالسکهرو...
✍ #هکتور_هیو_مونرو
🎙 #عاطفه_جدایی (پردیس آیتالله کمالوند خرمآباد)
⚙ #ساره_مشهدی_میقانی (دانشگاه دولتی اراک)
🔴مجله فرهنگی اجتماعی هیوا🔴
https://t.me/joinchat/AAAAAD0IffGmaFepCzFZLA
Telegram
attach 📎