برون ز خویش کجا میروی؟ جهان خالی‌ست

#بیدل_دهلوی

دل منتظر فرصت
و فرصت همه ماییم...!!!
#بیدل_دهلوی
#هیوا
#یزد
@YBQuerencia

تو به ناز و ما در آتش، تو به خواب و ما نشسته

#بیدل_دهلوی

از کتابِ آرزو، بابی دگر نَگْشوده‌ام
همچو آهِ بی‌دلان، سطری به خون آلوده‌ام
#بیدل_دهلوی

تاب دلتنگی ندارد آنکه مجنون می‌شود!

#بیدل‌‌_دهلوی
0000

من خود به خیالم خبر از خویش ندارم!

#بیدل_دهلوی

‌‌گفتی : چه کسی؟
درچه خیالی؟ به کجایی...؟
بی تاب توام ، محوتوام ،
خانه خرابم...

#بیدل_دهلوی

یا مرا با خود ببر آنجا که هستی، یا بیا...

#بیدل_دهلوی

یاد باد کز آن تبسّم فیضِ عامی داشتی
در خطابِ غیر هم با من پیامی داشتی

یاد باد آن ساز شفقت‌ها _ که‌ بی‌ناموسِ غیر_
در بساطِ تیره‌روزان عیش شامی داشتی

یاد باد، ای حسرتِ ننهاده پا از دل ْبرون!
چون نگه، در چشم حیران هم، مقامی داشتی

گاه‌گاهی باوجود بی‌نیازی‌هایِ ناز
خدمتی ارشاد می‌کردی غلامی داشتی

آمد ْآمد ْخاکِ مشتاقان به گردونِ می‌ رساند
یک دو گام، آن‌سویِ تمکین، طرفه گامی داشتی


#بیدل_دهلوی

ای فراموشی کجایی تا به فریادم رسی!

#بیدل‌_دهلوی

فردوسِ دل، اسیرِ خیالِ تو بودن است

#بیدل_دهلوی

تا قیامت در کف خاکی که نقش پای اوست
دل تپد، آیینه بالد، گل دَمَد، جان بشکفد..

#بیدل_دهلوی