من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل میگذرد همنفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
عندلیبان گلِ سوری به چمن کرد ورود
بهرِ شادباش قُدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغ گرفتارکنید ای مرغان
چو تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و یاد مَنَش آزاد کنید
آشیانِ منِ بیچاره اگر سوخت چه باک؟
فکرِ ویران شدنِ خانه ی صیاد کنید
#ملک_الشعرا_بهار
@YBQuerencia
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل میگذرد همنفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
عندلیبان گلِ سوری به چمن کرد ورود
بهرِ شادباش قُدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغ گرفتارکنید ای مرغان
چو تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و یاد مَنَش آزاد کنید
آشیانِ منِ بیچاره اگر سوخت چه باک؟
فکرِ ویران شدنِ خانه ی صیاد کنید
#ملک_الشعرا_بهار
@YBQuerencia
اگر به سختی دلشکسته شدی اما همچنان شهامت مهربان بودن با دیگران را داری، پس لایق عشقی عمیقتر از اقیانوس هستی...
👤 #نیکیتا_گیل
@YBQuerencia
👤 #نیکیتا_گیل
@YBQuerencia
پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سر و پا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر
#عبدالرحمن_جامی
@YBQuerencia
که تو آدم نشوی جان پدر
حیف از آن عمر که ای بی سر و پا
در پی تربیتت کردم سر
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر
عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر
چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر
پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر
پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر
گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر
پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در
من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر
#عبدالرحمن_جامی
@YBQuerencia
دیدن عیب خود
#داستانهای_مثنوی_معنوی
حکایتی در مثنوی در مورد چهار هندو است که در مسجد به نماز می ایستند، وقتی صدای موذن بر می آید یکی از آنها با آن که خود در نماز است می گوید: ای موذن بانگ کردی وقت هست؟ هندوی دیگر در همان حال به وی می گوید: سخن گفتی و نمازت باطل است. سومی به دومی می گوید: به او طعن نزن که نماز تو هم باطل است. سپس هندوی چهارم می گوید: خدا رو شکر که من مثل شما سه تن سخن نگفتم. بدین گونه بالاخره نماز هر چهار تن تباه می شود.
در این حکایت، چهار هندو نمادی از انسانهایی هستند که به عیب خود کورند و به عیب دیگران بینا و آگاه.
و مولانا توصیه می کند به جای پرداختن به عیب دیگران خوب است انسان معایب خود را جستجو کند.
چارْ هِنْدو در یکی مَسجد شُدند
بَهرِ طاعَتْ راکِع و ساجِد شُدند
هر یکی بر نیّتی تَکْبیر کرد
در نماز آمد به مِسْکینیّ و دَرد
.
.
.
پس نمازِ هر چهاران شُد تَباه
عَیْبگویان بیشتَر گُم کرده راه
ای خُنُک جانی که عَیْبِ خویش دید
هر کِه عیبی گفت، آن بر خود خَرید
#مثنوی_معنوی
#مولانا
@YBQuerencia
#داستانهای_مثنوی_معنوی
حکایتی در مثنوی در مورد چهار هندو است که در مسجد به نماز می ایستند، وقتی صدای موذن بر می آید یکی از آنها با آن که خود در نماز است می گوید: ای موذن بانگ کردی وقت هست؟ هندوی دیگر در همان حال به وی می گوید: سخن گفتی و نمازت باطل است. سومی به دومی می گوید: به او طعن نزن که نماز تو هم باطل است. سپس هندوی چهارم می گوید: خدا رو شکر که من مثل شما سه تن سخن نگفتم. بدین گونه بالاخره نماز هر چهار تن تباه می شود.
در این حکایت، چهار هندو نمادی از انسانهایی هستند که به عیب خود کورند و به عیب دیگران بینا و آگاه.
و مولانا توصیه می کند به جای پرداختن به عیب دیگران خوب است انسان معایب خود را جستجو کند.
چارْ هِنْدو در یکی مَسجد شُدند
بَهرِ طاعَتْ راکِع و ساجِد شُدند
هر یکی بر نیّتی تَکْبیر کرد
در نماز آمد به مِسْکینیّ و دَرد
.
.
.
پس نمازِ هر چهاران شُد تَباه
عَیْبگویان بیشتَر گُم کرده راه
ای خُنُک جانی که عَیْبِ خویش دید
هر کِه عیبی گفت، آن بر خود خَرید
#مثنوی_معنوی
#مولانا
@YBQuerencia
Forwarded from گَزافات (Shahin PourAliAkbar)
زین همـــــه زخم که افتـــاده بـــه جان وطنم
درد افتـــاده بـــــــه روی همـــــهی جان و تنم
رنج بیماری خویشم، نــــه بــــه اندیشه ی من
کــــــه کنــــون ارجحیت بــــــا سرطانِ وطنم
"مرد" باش و تو به "آبادی" ایـن "میهن" کوش!
فکر "آزادی" ایـــــــــن "زندگی" و جنس "زنم"
مــــن بــــه فکر گـــذر از بند، بــــه آزادی خلق
نــــه گمان دار فقط فکر خــــــود و خویشتنم
بــــه کبودی تن هــرکـــــه لگد خــــورده قسم!
کـــــــه کبود اســـت ز غم هــای وی اندر بدنم
ظلم دارند بــــــــه مظلوم و دهانش بنــدنــــد
میزننــــــدم ز تظلّم بـــــــــه کســـــی دم نزنم
جــــان ستاننــــد ز طُلّاب رهایـــــی، هــــرروز
مــــن ندانم کــــــه بــــــــه تن پیرهنم یا کفنم
تو ز من بودی و من از تو چه توفیر به ماست؟
آن کــــــه دیـــــروز شــــد اعدام بگویید: منم!
خجل از این که تو جان دادی و من زنده هنوز
بـــا چـه روییست ندانم بـــه دهان هر سخنم
ادبــــــم گفت ســــــزاوار نباشــد بــــــــه غزل
ناسزا گفتــــــنِ بــــــــر ظالم و بســت او دهنم
آه اینــجا بـــــــــه هنرمند "مُحارِب" گوینـــــد
آه شـاهیـن! ز وطـن گفتـــــــــم و در سوءظنم
#شاهین_پورعلی_اکبر
آذر ماه / ۱۴۰۱
@Gazafat
درد افتـــاده بـــــــه روی همـــــهی جان و تنم
رنج بیماری خویشم، نــــه بــــه اندیشه ی من
کــــــه کنــــون ارجحیت بــــــا سرطانِ وطنم
"مرد" باش و تو به "آبادی" ایـن "میهن" کوش!
فکر "آزادی" ایـــــــــن "زندگی" و جنس "زنم"
مــــن بــــه فکر گـــذر از بند، بــــه آزادی خلق
نــــه گمان دار فقط فکر خــــــود و خویشتنم
بــــه کبودی تن هــرکـــــه لگد خــــورده قسم!
کـــــــه کبود اســـت ز غم هــای وی اندر بدنم
ظلم دارند بــــــــه مظلوم و دهانش بنــدنــــد
میزننــــــدم ز تظلّم بـــــــــه کســـــی دم نزنم
جــــان ستاننــــد ز طُلّاب رهایـــــی، هــــرروز
مــــن ندانم کــــــه بــــــــه تن پیرهنم یا کفنم
تو ز من بودی و من از تو چه توفیر به ماست؟
آن کــــــه دیـــــروز شــــد اعدام بگویید: منم!
خجل از این که تو جان دادی و من زنده هنوز
بـــا چـه روییست ندانم بـــه دهان هر سخنم
ادبــــــم گفت ســــــزاوار نباشــد بــــــــه غزل
ناسزا گفتــــــنِ بــــــــر ظالم و بســت او دهنم
آه اینــجا بـــــــــه هنرمند "مُحارِب" گوینـــــد
آه شـاهیـن! ز وطـن گفتـــــــــم و در سوءظنم
#شاهین_پورعلی_اکبر
آذر ماه / ۱۴۰۱
@Gazafat
«همهجا پیشِ من بمان. حتی اگر باهم بحث کنیم هم خوب است. با هم بحث میکنیم و بعد میخندی همانطور که خوب بلدی. این لبخندت است که دوست دارم ببوسمش»
👤 #آلبر_کامو / نامه به ماریا کاسارس
@YBQuerencia
👤 #آلبر_کامو / نامه به ماریا کاسارس
@YBQuerencia
خاطرهى خوب كسى شو
حتى اگر قرار بر هميشه ماندن نيست،
آنی شو كه وقتى در ذهنش آمدى،
چشمانش تو را لو بدهند!
#صابر_ابر
@YBQuerencia
حتى اگر قرار بر هميشه ماندن نيست،
آنی شو كه وقتى در ذهنش آمدى،
چشمانش تو را لو بدهند!
#صابر_ابر
@YBQuerencia
آنجا که تویی عقل کجا در تو رسد؟
خود زشت بود که عقل ما در تو رسد
گویند: ثنای هر کسی برتر ازوست
تو برتر از آنی که ثنا در تو رسد
#عراقی
@YBQuerencia
خود زشت بود که عقل ما در تو رسد
گویند: ثنای هر کسی برتر ازوست
تو برتر از آنی که ثنا در تو رسد
#عراقی
@YBQuerencia
روزِ اول رفت دینم در سر زلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
ساقیا یک جرعهای زآن آبِ آتشگون که من
در میان پختگانِ عشقِ او خامم هنوز
نام من رفته است روزی بر لب جانان به سهو
اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
در ازل داده است ما را ساقیِ لعلِ لبت
جرعهٔ جامی که من مدهوشِ آن جامم هنوز
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرامِ جان
دل به غمهایش سپردم نیست آرامم هنوز
#حافظ
@YBQuerencia
روزِ اول رفت دینم در سر زلفین تو
تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز
ساقیا یک جرعهای زآن آبِ آتشگون که من
در میان پختگانِ عشقِ او خامم هنوز
نام من رفته است روزی بر لب جانان به سهو
اهل دل را بوی جان میآید از نامم هنوز
در ازل داده است ما را ساقیِ لعلِ لبت
جرعهٔ جامی که من مدهوشِ آن جامم هنوز
ای که گفتی جان بده تا باشدت آرامِ جان
دل به غمهایش سپردم نیست آرامم هنوز
#حافظ
@YBQuerencia
بعدها از خاکِ من، درختی سبز خواهد شد که هر شاخهاش هزار پرنده را به آسمان پَر خواهد داد.
#معصومه_صابر
@YBQuerencia
#معصومه_صابر
@YBQuerencia
به نام خداوند رنگین کمان
آفریننده آزادی و ایرانمان!
فرزند ادمی را نمیتوان در قفس محدودیت غل وزنجیر کرد.زمانی که بیدار و آگاه شود،زمانی که با برادران و خواهران خویش یکدل و همراه شود چون طوفانِ خشمگینِ دریا، صحنه دنیا را از سیاهی و ظلم و صاحبان ظلم چون آیینه شفاف میکند.
سکوت ما یعنی حمایت از ظلم و ظالم، مهر دوخته شده بر لبان ما باعث نابودی زندگی جوان بی گناهی میشود که هزاران هدف برای شیرین کردن چای تلخ زندگی خود دارد.
اتحاد،آزادی میاورد و آزادی،عدالت را و در پی عدالت آرامش می خرامد، آرامشی ک برای مردمان سرزمین مان رویایی شده است که مدهاست تصور لمس طعم آن در وجودمان گم شده.
در سپیده دم با رقص طلوع خورشید بر قلهِ همیشه استوارِ دماوندِ ایران، جان ارزشمند جوانی بی گناه بر چوبه دار بی جانی، غروب میکند.
خون ها میریزد جان ها گرفته میشود و جوانانی به قعر خاک کشیده میشوند تا ابلهانی جیره خوار برای ضحاکان ماردوشی خوش رقصی کنند و شیشه عمرشان درپستوی قلب سیاهشان بی خراش بماند
با متحد شدن انسان های آزادی خواه، نمیگذاریم قلب مادران ایران زمین چون کوره ی اتش خشم دل مام میهن ب سوز درآید.
اتحاد کوهی را به لرزه درمیاورد و شفا دهنده زخم هاست و خیر را بر شر پیروز می نماید. کی و کجا دیدید که خیر سربلند نشود؟مگر میشود اتحاد پیکر ظالم را بر تن خاک خونین نغلطاند؟
ایستاده ام
ایستاده ایی
ایستاده اییم
جنگلیم
تن به صندلی شدن نمیدهیم..
#قلم_آبی
@YBQuerencia
آفریننده آزادی و ایرانمان!
فرزند ادمی را نمیتوان در قفس محدودیت غل وزنجیر کرد.زمانی که بیدار و آگاه شود،زمانی که با برادران و خواهران خویش یکدل و همراه شود چون طوفانِ خشمگینِ دریا، صحنه دنیا را از سیاهی و ظلم و صاحبان ظلم چون آیینه شفاف میکند.
سکوت ما یعنی حمایت از ظلم و ظالم، مهر دوخته شده بر لبان ما باعث نابودی زندگی جوان بی گناهی میشود که هزاران هدف برای شیرین کردن چای تلخ زندگی خود دارد.
اتحاد،آزادی میاورد و آزادی،عدالت را و در پی عدالت آرامش می خرامد، آرامشی ک برای مردمان سرزمین مان رویایی شده است که مدهاست تصور لمس طعم آن در وجودمان گم شده.
در سپیده دم با رقص طلوع خورشید بر قلهِ همیشه استوارِ دماوندِ ایران، جان ارزشمند جوانی بی گناه بر چوبه دار بی جانی، غروب میکند.
خون ها میریزد جان ها گرفته میشود و جوانانی به قعر خاک کشیده میشوند تا ابلهانی جیره خوار برای ضحاکان ماردوشی خوش رقصی کنند و شیشه عمرشان درپستوی قلب سیاهشان بی خراش بماند
با متحد شدن انسان های آزادی خواه، نمیگذاریم قلب مادران ایران زمین چون کوره ی اتش خشم دل مام میهن ب سوز درآید.
اتحاد کوهی را به لرزه درمیاورد و شفا دهنده زخم هاست و خیر را بر شر پیروز می نماید. کی و کجا دیدید که خیر سربلند نشود؟مگر میشود اتحاد پیکر ظالم را بر تن خاک خونین نغلطاند؟
ایستاده ام
ایستاده ایی
ایستاده اییم
جنگلیم
تن به صندلی شدن نمیدهیم..
#قلم_آبی
@YBQuerencia
در جواب اصلا واست مهمم مگه؟!
بگین:
من تو را پارهای از خود نه بلکه تمام وجود خود یافتم،
چنان که اگر رنجی به تو برسد به من رسیده..!
@YBQuerencia
بگین:
من تو را پارهای از خود نه بلکه تمام وجود خود یافتم،
چنان که اگر رنجی به تو برسد به من رسیده..!
@YBQuerencia
Sami Low - Shahkar
..:: bartaryna.ir ::..
دیوانگیست! آدم نرمال به جایی نمیرسه هرکس دیوانه باید باشه.. دیوانه!
پر از شعر یه دیوانه پر از معنی ایهامه!
یه ابریشم ک میخواد از شوق بباره.. پر از نقشو نگاره!
پر از حرفو کنایه.. پر از دردو گلایه روش کسی قیمت نمیذاره.. شاهکاره!
@YBQuerencia
پر از شعر یه دیوانه پر از معنی ایهامه!
یه ابریشم ک میخواد از شوق بباره.. پر از نقشو نگاره!
پر از حرفو کنایه.. پر از دردو گلایه روش کسی قیمت نمیذاره.. شاهکاره!
@YBQuerencia