آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
حدود ۶۰ زن زندانی سیاسی_عقیدتی از عصر چهارشنبه سوم مرداد در اعتراض به صدور حکم اعدام #پخشان_عزیزی، به صورت دسته‌جمعی در حیاط #بند_زنان_اوین اقدام به تحصن کرده و صدای #نه_به_اعدام را بلند کرده‌اند.

آن‌ها اعلام کرده‌اند به داخل بند باز نخواهند گشت و شب را در حیاط زندان خواهند ماند.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، پخشان عزیزی، فعال و مددکار اجتماعی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین تهران را به اتهام «بغی» از طریق «عضویت در گروه‌های معارض کشور» به اعدام محکوم کرده است.

پخشان عزیزی اهل مهاباد، مرداد ماه سال گذشته (۱۴۰۲) توسط ماموران وزارت اطلاعات در تهران بازداشت شد. بنا بر گزارش‌ها او در دوران بازداشت دستکم برای مدت چهار ماه در سلول انفرادی به سر برده و از دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بوده است.

پخشان عزیزی، پیش از این با انتشار نامه‌ای از زندان اوین تهران، از تحمل شکنجه و آزار و اذیت در دوران بازداشت خود پرده برداشته بود. او در این نامه نوشته بود: «بارها توسط بازجویان به دار کشیده شده‌ام.»

- منبع خبر تحصن: رضا اکوانیان، روزنامه‌نگار

#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایت یک جنگ بی‌پایان

✍️مطهره گونه‌ای، فعال مدنی و دانشجوی تعلیقی

مطهره گونه‌ای، فعال مدنی، در این یادداشت درباره جنایات جمهوری اسلامی علیه زنان از جمله تعرض و تجاوز به زنان در خانه‌های امن نهادهای امنیتی، تجاوز در اتاق ملاقات شرعی زندان‌ها، حین بازداشت، شکنجه، اعتراف اجباری و صدور حکم اعدام... نوشته است.

«دینا قالیباف، که چندی پیش روایت خود از تعرض و آزار کلامی و رفتاری جنسی ماموران را منتشر کرده و با خشونت بازداشت شده بود، با اتهام نشر اکاذیب، به دوسال حبس که به مدت پنج سال به تعلیق درآمده و مجازات‌های تکمیلی محکوم شد.
سپیده رشنو نیز برای اجرای حکم حبس چهارساله‌اش به زندان اوین فراخوانده شد.
شریفه محمدی و  پخشان عزیزی، فعالان سیاسی و مدنی نیز با اتهام واهی بغی، به حکم غیرانسانی اعدام (قتل حکومتی) محکوم شدند.
سپیده، در آخرین پست اینستاگرامش به روشنی اشاره کرده است. موی ما و بدن ما مدرک جرم است.
صدایمان، نگاهمان، رفتارمان و گفتارمان و اندیشیدنمان جرم است.
اصلا بودنمان و تمام وجود ما برای سیستم مردسالار و زن ستیز جمهوری اسلامی جرم است.
ما حیاتمان هم عاریه‌ای است و ولی مطلقه فقیه بر سرمان منت گذاشته که حداقل زنده بمانیم!
شما که ریشه‌های این شجره خبیثه‌تان بر دروغ و کذب استوار است.
کدام اکاذیب وقتی خشونت و دنائت و پستی رفتار ماموران انتظامی و امنیتی بر کسی پوشیده نیست.
در یک نمونه‌ی کوچک، پس از آزار روانی پدرم، مرا قپانی کردید و تا دادسرا بردید.
یعنی از پشت دستبند زدید و پابند به پایم پیچیدید!
ما فقط با یک حکومت ظالم طرف نیستیم.
بلکه یک نظام قاتل و جانی با حداکثر قوایش مقابلمان ایستاده و قصد جانمان را کرده است.
روایتگری رفتار دون شان انسان ماموران توسط دینا قالیباف، چیزی جز حقیقت نبوده است و این یکی دیگر از هزاران سند رسوایی شما و شجاعت و شهامت این دختر است که بر صفحه تاریخ ماندگار خواهد شد.
ما که می‌دانیم شما از هیچ چیزی، مطلقا هیچ‌چیز!، در اعتراف‌گیری و پر کردن برگه‌های بازجویی فروگذار نمی‌کنید و به هر دستاویز غیراخلاقی متوسل می‌شوید.
ما که دیده‌ایم چگونه برای موهایمان، ما را به وحشیانه‌ترین شکل ممکن، روی زمین کشان کشان روانه‌ی ون‌های چرک گشت شوم ارشاد می‌کنید. چرا که بدن و موی زنان متعلق به شماست و هرزمان که اراده کنید از آن بهره‌کشی می‌کنید.
ما که می‌دانیم هیچ مرز و خط قرمزی برای زیر پا گذاشتن انسانیت و اخلاق نمی‌شناسید.
پس کدام اکاذیب و کدام دروغ؟!
ما که شنیده‌ایم در خلوتگاه‌هایتان که به نام "خانه امن" شناخته می‌شوند، چه بلاها و مصیبت‌هایی بر سر زنان آوردید که هیچگاه مثل قبل نتوانستند زندگی کنند.
ما که شنیده‌ایم و دیده‌ایم چطور از حربه‌های جنسی در هنگام بازجویی‌ها استفاده می‌کنید.
از کدامین دروغ دم می‌زنید؟!
وقتی همه می‌دانیم که در ۱۴۰۱ و درجریان خیزش مهسا، دختران جوان را در قرچک به بهانه کمبود فضا برای بازجویی و بدون حضور مامور زن، به "سالن ملاقات شرعی" می‌بردید و وقتی آن دختران باز می‌گشتند دچار تشنج و حملات عصبی می‌شدند و با مسکن و آرام‌بخش صدایشان را خفه می‌کردید.
کدام اکاذیب را وصله‌ی شریف‌ترین و دغدغه‌مندترین فعالین مدنی می‌کنید؟!
وقتی با چشم خود دیده‌ایم که تن و بدن زنی که از خانه‌های امن شما بازگشته بود، جای سالم و عاری از کبودی نداشت!
در بیدادگاه‌هایتان اجازه‌ی صحبت جدی به یک زن را هم نمی‌دهید و آن را به استهزا و شوخی و تمسخر می‌گیرید و از صاحبش، یعنی همسر و پدرش، می‌پرسید و هیچ حق استقلالی برایش قائل نیستید.
کدام دروغ؟! وقتی پستی و شنیع بودنتان تا مغز استخوانمان را سوزانده است.
شما که از خداخواسته طلب مرگ برای زنانی چون ما دارید و فقط می‌خواهید خبر این رذالت شما که بر ما روا می‌دارید به گوش مردم نرسد.
اما ما دختری را دیده‌ایم که آنقدر شکنجه‌اش کردید و کتکش زدید و بعد هم به او تجاوز کردید تا کشته شد و بعد جنازه‌اش را کنار خیابان و مقابل یک ساختمان رها کردید و گفتید خودکشی کرده است تا قداست نظام جنایتکارتان آسیب نبیند.
و وقتی گزارش قتل و تجاوز به آن دختر، نیکا شاکرمی، منتشر شد و همه‌ دنیا از میزان پستی و فرومایگی‌تان انگشت حیرت به دهان گرفتند، گفتید این هم دروغ است و ده‌ها نفر -از جمله خود من- را به دلیل بازنشر و تحلیل آن بازداشت کردید.
برای شستن و پاک کردن خون و لجن گ‌بارگی که تمامیت نظامتان را فرا گرفته است، بیهوده تقلا نکنید.
جایگاهی که در آن قرار دارید چیزی جز یک باتلاق عمیق برای بلعیدن شما و تمام رذالتتان نیست.
پس برعبث نپایید که هنگامه‌ی فروپاشی هیمنه‌ی پوشالی و مقدس نظام شنیعتان عجیب نزدیک است.
چرا که ما همه راویان این تاریخ و روزگار شوم و سیاهیم.»

#پخشان_عزیزی #شريفه_محمدی #سپیده_رشنو #دینا_قالیباف #نیکا_شاکرمی  #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری‌_اسلامی #مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«بارها او را در بازجویی‌ها به دار می‌کشند، ۱۰ متر به قعر زمین فرو می‌برند و باز بیرون می‌آورند، او را سرخورده و شکست‌خورده‌ اجتماعی خطاب می‌کنند.
پنج ماه سلول انفرادی دهشتناک‌ترین شکنجه سفید است و فشارهای هویتی و تاریخی، فضای اتاق را پر می‌کند، شکنجه‌هایی که قطره کوچکی از تاریخ است.
این عین زندگی با علم زن است. تحقق دموکراسی به تحقق آزادی منجر خواهد شد. اگر اراده‌ زن را به عنوان یک انسان دارای عزت نفس سِقط نمایی، دیگر جایی برای زندگی آزاد وجود ندارد.»

بخشی از روایت شکنجه پخشان عزیزی را خواندیم. این زندانی سیاسی به اعدام محکوم شده است.
قاضی ایمان افشاری، رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، پخشان عزیزی را با اتهام «بغی» به اعدام محکوم کرد.

پخشان عزیزی، اهل مهاباد در تاریخ سیزدهم مرداد ۱۴۰۲، توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی در تهران بازداشت شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
او در نامه‌ای که آموزشکده توانا هم آن را منتشر کرده، از شکنجه اعدام مصنوعی و ضرب‌وشتم خود در زندان خبر داده بود.

چرا اعتراض جامعه به شکنجه و اعدام مهم است؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_شكنجه
#نه_به_اعدام
#اینفوگرافیک
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
دایه شریفه، مادر جاویدنام رامین حسین‌پناهی، مادری که هنوز نمی‌دانند فرزندش را بعد از قتل حکومتی کجا دفن کرده‌اند، در مخالفت با حکم اعدام پخشان عزیزی و شریفه محمدی، نوشته‌ای به شرح زیر در دستش گرفته است؛

«اعدام قتل عمد حكومتیست

من مادر رامین حسین پناهی خواهان لغو فوری حكم اعدام و ازادی پخشان عزیزی و شریفە محمدی هستم

اعدام ننگ بشریت است
ننگ بر حاكمیتی كە برای بقا بە دنبال گردن برای طناب دارش می‌گردد»

#نه_به_اعدام #آزادی_شریفه #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #رامین_حسین_پناهی #دایه_شریفه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زنان زندانی سیاسی و عقیدتی زندان اوین اعلام کرده‌اند که امروز ششم مرداد ماه از ساعت ۱۹ تا فردا صبح در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی در حیاط زندان تحصین خواهند کرد. آن‌ها خواستار پیوستن مردم در این اعتراض علیه اعدام شده‌اند.

متن بیانیه آن‌ها به شرح زیر است:


«خبر فوری ! ‼️🆘🚨‼️
زنان زندانی سیاسی- عقیدتی اوین:

امروز ششم مردادماه در تداوم اعتراض به صدور حکم اعدام پخشان عزیزی از ساعت ۱۹ تا فردا صبح در حیاط زندان اوین تجمع خواهیم کرد و به داخل بند باز نخواهیم گشت.

از همه می‌خواهیم

با شعار #نه_به_اعدام با ما زنان زندانی اوین همراه شوند.
با شعار #آزادی زندانی سیاسی با ما زنان زندانی اوین همراه شوند.

زنان بند اوین
هم صدا و هم پیمان
تا لغو حکم‌ اعدام
ایستاده ایم تا پایان

زنان اوین - ۶ مرداد ۱۴۰۳»


#نه_به_اعدام
#NoToExecution

از صفحه اینستاگرام نرگس محمدی


- اتحاد زندانیان سیاسی را به خارج زندان‌ها تعمیم بدهیم و فارغ از هر جهت‌گیری سیاسی، برای آزادی همه زندانیان سیاسی تلاش کنیم.

زندانیان در همان فضای زندان به محوطه می‌آیند و اعتراض می‌کنند، ما چه کارها می‌توانیم بکنیم؟

- خیابان مال ما و حق ماست. اگر امکان تحصن برابر زندان، تحصن در برابر دادگاه و ... نیست (که البته در صورت همبستگی و حضور جمعی هست)، می‌توان با پخش تراکت، شعار نویسی و اقدامات دیگر با زندانیان همراه شد.
- در شبکه‌های اجتماعی، افراد با گرایش‌های متنوع، ضمن پذیرش تفاوت، در خصوص مبارزه با حکم اعدام و زندانی کردن آزادی‌خواهان، یکصدا «نه به اعدام» بگوییم و خواستار «آزادی» زندانیان شویم.
- در خارج از ایران، نامه نگاری به نهادهای حقوق بشری بین‌المللی، ارسال ویدیو و پیام برای رسانه‌ها، تجمع در اعتراض به اعدام و ...

می‌توان کمپین بزرگی راه انداخت و از تمام ظرفیت‌های موجود استفاده کرد.

#بیانیه #زندانیان_سیاسی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانم صدیقه وسمقی، نویسنده و اسلام‌پژوه، در این فایل صوتی که در صفحه اینستاگرام در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، شریفه محمدی و سایر زندانیان سیاسی و عقیدتی منتشر کرده، اصولاً دادگاه انقلاب و دستگاه قضایی و قضات این دستگاه را فاقد صلاحیت می‌داند و می‌گوید قضات دادگاه انقلاب مسایل ابتدایی حقوقی و اصل بی‌طرفی را رعایت نمی‌کنند.
او می‌گوید صدور حکم اعدام خودش جرم است و اجرای آن جنایت است.
او علاوه بر اعتراض به اعدام‌ها، نسبت به صدور حکم زندان برای افراد صرفا به دلیل باورمندی به ادیان دیگر معترض است.
او می‌گوید چرا یک خانم جوان بهایی به خاطر پیگیری دفن مادر بزرگش باید در زندان باشد در حالی که یک بچه کوچک بیرون زندان دارد؟ چرا خانمی که برادرش را این حکومت کشته و او در این خصوص دادخواهی می‌کند، باید در زندان باشد؟ چرا فعالان محیط زیست و فعالان حقوق بشر باید زندانی باشند؟

خانم وسمقی می‌گوید: ظلم هیچوقت نمی‌تواند منافع هیچکس و هیچ حکومتی را تضمین کند، بلکه بر عکس آن اتفاق می‌افتد.


#نه_به_جمهوری‌_اسلامی #نه_به_اعدام #شريفه_محمدی #پخشان_عزیزی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارشی کوتاه از تحصن زنان زندانی در اوین

بند زنان اوین هم‌صدا و هم‌پیمان تا لغو حکم اعدام

سوم مردادماه زندانیان بند زنان اوین در اولین شب تحصن خود در اعتراض به حکم اعدام هم‌بندی‌شان پخشان عزیزی در هواخوری زندان تحصن کردند. این زندانیان تمام مردم را به هم‌صدایی با بند زنان اوین فراخوانده‌اند. در اولین شب تحصن ۲۵ نفر از زندانیان شب را در هواخوری به صبح رساندند.

از عصر تا نیمه شب برای ساعاتی طولانی فریاد شعارهای زنان فضای زندان را پر کرده بود:
«ژن، ژیان، ئازادی»
«بند زنان اوین/هم‌صدا و هم‌پیمان/تا لغو حکم اعدام/ایستاده‌ایم تا پایان»
«صدور حکم اعدام/انتقام حاکمان/از زنان کردستان/تا هر گوشه در ایران»
«درود بر شکاری/قبادلو/کرمی/حسینی/رهنورد/یعقوبی/میرهاشمی/کاظمی»

زنان اوین، سرود‌های آزادی خواندند، پلاکارد درست کردند و طنابی را به‌عنوان نمادی از مجازات مرگ به آتش کشیدند.

ششم مردادماه نیز زندانیان برای دومین بار در هواخوری زندان تحصن کردند و مجددا بیش از ۲۰ نفر از زندانیان شب را در هواخوری به صبح رساندند. این بار نیز زنان سرود‌خوانی و شعرخوانی کردند و از عصر تا نیمه‌شب شعار دادند.

این بار شعارهایی به شعارهای زندانیان اضافه شده بود:
«جان برود/سر برود/آزادی هرگز نرود»
«نه تهدید، نه سرکوب، نه اعدام دیگر اثر ندارد»

نام شیرین علم هولی نیز در فضای زندان طنین‌انداز شده بود. شیرین سال ۸۹ پس از گذراندن ۱ سال و ۹ ماه حبس در زندان اوین اعدام شد.

زنان اوین در شعارهای خود از سایر معترضانی که حکم اعدام دریافت کرده‌اند و یا در خطر دریافت حکم اعدام هستند نیز یاد کردند:
«دریس، کورکور، رسائی»
«بچه‌های اکباتان/بچه‌های اکباتان»

در بند زنان اوین پخشان عزیزی به‌تازگی از قاضی افشاری حکم اعدام دریافت کرده. پیش از او نیز شریفه محمدی حکم اعدام دریافت کرد. در این بند وریشه مرادی و نسیم سیمیاری نیز با اتهام بغی در خطر دریافت حکم اعدام قرار دارند. شهریار بیات نیز در این زندان با اتهام سب‌النبی حکم اعدام دریافت کرده است.

این زندانیان از تمامی مردم خواسته‌اند تا در فریاد نه به اعدام با آن‌ها هم‌صدا شوند.

منبع:
صفحه دیده‌بان آزار

#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_به_اعدام
#پخشان_عزیزی
#شیرین_علم_هولی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از مادران دادخواە سنندج روز یکشنبە ۷ مرداد ماه جهت محکوم کردن حکم ناروای اعدام دو فعال مدنی و کارگری
" پخشان عزیزی و شریفە محمدی" دور هم جمع شدە و خواستار توقف حکم اعدام این عزیزان شدند.

#دادخواهی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ویدا ربانی، خبرنگار و زندانی سیاسی، در دلنوشته‌ای از عدم رعایت حقوق افراد بازداشت‌شده، به خصوص در فاصله بین زمان بازداشت تا تحویل پرونده به دستگاه قضایی نوشته است.

متن کامل نوشته ویدا ربانی به شرح زیر است:


ما در دادگاه‌ها بیش از هر زمان شهروندیم

ما گاه شهروندان دارای حق و مسئولیت هستیم و بنابراین به عنوان موجودی دارای عقل و اراده می‌توان بر او اقتدار قانونی اعمال کرد و سوژه امر سیاسی قرار داد و گاه به تعبیر جورجیو آگامبن، فیلسوف ایتالیایی، ما “هوموساکر” یعنی حیات برهنه یا حیات صرف هستیم، حیات بیولوژیک حیوانی که هنوز دارای هیچ حق و منزلتی نیست.

در آن لحظاتی که باتون‌ها با ضربات پیاپی فرود می‌آیند، گلوله‌ها پوست تن را می‌شکافد یا از فاصله‌ای نزدیک حباب چشمی را می‌ترکانند، در آن لحظه‌ای که زیر پوتین لگدمال می‌شويم و… در آن لحظات چه هستیم؟ بشر دارای حق و مسئولیت و شان انسانی یا تکه‌ای پوست و گوشت و استخوان رها شده؟ در دادگاه‌ها ولی ما همواره شهروندانی هستیم که باید پاسخگوی اعمال خود باشیم.

در شرایط استثنایی که مدام خود را به نرم و قاعده بدل می‌کند، در رویارویی بدن‌ها، در تقابل با آن مامور دارای اقتدار ما به حیات صرف و به هیچ بدل می‌شویم. حقوق ما به سادگی به تعلیق در می‌آيد، آماج خشونت می‌شويم و دوباره آن تن بی حق شده در کالبد شهروندی چپانده می‌شود، برای اینکه حضور در دادگاه مختص شهروندان است، چرا که پرونده‌ای بی حق و مسئولیت را نمی‌توان به دادگاه برد.

پخشان عزیزی، همبندی من، حکم اعدام گرفته است و دو همبندی دیگرم نسیم سیمیاری و وریشه مرادی در خطر حکم اعدام هستند. آن‌ها شهروند شده‌اند و باید قانون بر آن‌ها اعمال شود. پخشان در همان “وضعیت استثنایی” که به آن اشاره کردم، آن وضعیتی که خود را به نرم و قاعده تبدیل کرده برای چند ماه به روایت خودش در نامه‌ای که از او منتشر شده، مورد شکنجه و آزار قرار گرفته است. وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده می‌شد، پخشان حیات صرف بود و قانون از او دفاع نمی‌کرد، اما همان اقتدار قانونی امروز او را به عنوان شهروند شناسایی و مستحق اعدام می‌داند.

در روم باستان هومو ساکرها در اصطلاح حقوقی افرادی بودند که می‌شد آن‌ها را کشت بدون اینکه قاتل شناخته شد. این مفهوم در واقع واجد دو معنای انسان مقدس و هم لعنت شده است، لعنت شده است چون قانون از او دفاع نمی‌کند و مقدس است زیرا تنها می‌توانستند به حمایت خدایان امید داشته باشند.

نسیم سیمیاری همین وضعیت دوگانه را زندگی می‌کند. او چندماه را در خانه امن سپاه گذرانده در ناکجایی و در بی‌پناهی، در رها شدگی از حقوق قانونی. مانند همان انسان لعنت شده‌ای که قانونی از او حمایت نمی‌کند و همان انسان مقدسی که تنها حافظ جان او خداست. ما ساعت های طولانی را با نسیم در هواخوری زندان گذرانده ایم و هر یک از بازداشت ها و بازجویی هایمان حرف زده ایم. نسیم گاهی تنها اشاره‌های کوچکی به آنچه در آن چند ماه بر سرش آورده‌اند، می‌کرد. من لا به لای خنده‌ها و حرف‌های پراکنده شنیدم که نسیم زیر فشار برای اعتراف از شدت درد و ضعف از هوش می‌رفته است.

نسیم آن چند ماهی که در بازداشت بود هیچ حقی نداشت، نسیم در آن چندماه حیات صرف بود، حیات بدون شان و منزلت و حقوق انسانی.
فاصله‌ای که می‌تواند با خشونت پر شود
همواره در فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی شکافی است که می‌تواند با هر خشونتی پر شود. در این فاصله دیگر بشری دارای حقوق وجود ندارد، حقوقش به تعلیق در می‌آید و در برابر خشونتی که ساخته اقتدار قانونی است، بی دفاع شود.
می‌خواهم از این فاصله بگویم از فاصله بین بازداشت تا تحویل به مرجع یا مرکزی قانونی که پر مخاطره‌ترین و بی‌پناه‌ترین لحظات بازداشتی‌ها است. در این بازه زمانی چه نظارتی وجود دارد؟ بازداشتی چه حقی دارد و اگر حقی از او گرفته شد چگونه باید آن را اثبات کند؟
حتی اگر داستان نیکا را ساخته و پرداخته رسانه‌ها بدانیم، چنین فاجعه‌ای غیر ممکن است؟ نه! نظارتی بر ضابط‌ها در هنگام بازداشت تا تحویل به مرکزی قانونی وجود ندارد و من این را بی‌واسطه تجربه کرده‌ام.

مگر جز آن است که‌ در شرایط ویژه پروتکل‌های معمول کنار گذاشته می‌شود.

امروز هم گویا به شرایط استثنایی جدیدی وارد می‌شویم. همان زن‌های بی‌حق شده، همان حیات صرف، حالا شهروند می‌شوند تا بتوان آن‌ها را به دادگاه برد و برای او سنگین‌ترین حکم ممکن یعنی مرگ را صادر کرد.
گویی ما در دادگاه‌ها بیش از هر زمان دیگری شهروند هستیم.
۱۰ مرداد ۱۴۰۳

#ویدا_ربانی #نسیم_سمیاری #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
انجمن قلم فرانسه، در بیانیه‌ای خواستار لغو حکم اعدام پخشان عزیزی، شد. این انجمن تاکید کرده است که جمهوری اسلامی روزنامه‌‌نگاران، نویسندگان و هنرمندان را به‌عنوان اهداف اصلی خود قرار داده است.

قاضی بدنام ایمان افشاری، حکم اعدام او را صادر کرده است.

پخشان عزیزی پیشتر با انتشار نامه‌ای درباره شکنجه‌هایی که در زندان جمهوری اسلامی متحمل شده نوشته بود:
«بارها او را در بازجویی‌ها به دار می‌کشند، ۱۰ متر به قعر زمین فرو می‌برند و باز بیرون می‌آورند، او را سرخورده و شکست‌خورده‌ اجتماعی خطاب می‌کنند.
پنج ماه سلول انفرادی دهشتناک‌ترین شکنجه سفید است و فشارهای هویتی و تاریخی، فضای اتاق را پر می‌کند، شکنجه‌هایی که قطره کوچکی از تاریخ است.»
پخشان عزیزی، اهل مهاباد در تاریخ سیزدهم مرداد ۱۴۰۲، توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی در تهران بازداشت شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.


چرا اعتراض جامعه به شکنجه و اعدام مهم است؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_شكنجه
#نه_به_اعدام
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
مهناز طراح، زندانی سیاسی، بیانیه‌ای در حمایت از پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، نوشت.

متن این بیانیه که نسخه‌ای از آن به دست آموزشکده توانا رسیده، به شرح زیر است:

«روزهای اول که پس از چند ماه انفرادی به بند زنان زندان اوین منتقل شد، با شنیدن عنوان اتهامی‌اش سعی کردم فاصله‌ام را حفظ کنم. تجزیه‌طلبی عنوانی نبود که بتوانم نادیده بگیرم. تا روزی که برای اولین‌بار در هواخوری زندان هم‌کلام شدیم.
از ایران گفت و تمامیت ارضی. از اینکه یک کُرد ایرانی است و همیشه خود را یک ایرانی می‌داند. هرگز از اینکه ممکن است چه حکمی بگیرد چیزی نگفت. با اینکه از پیش می‌دانست.
نگران دیگران بود. دیگرانی چون نسیم. تا روزی که حکم‌اش ابلاغ شد؛ اعدام. هرگز نفهمیدم تمام این مدت چطور توانست این اندازه محکم و استوار بماند ولی فهمیدم چطور حکام می‌توانند با کلیدواژه‌های خود، میان یک ملت انقاق ایجاد کنند تا سرکوب و کشتار را مشروع جلوه دهند.
من یک مشروطه‌خواهم ولی می‌گویم پخشان عزیزی با هر عنوان اتهامی و تفکری که داشته باشد، برای من نماد ایستادگی در برابر جور جباران است و فشارها و سرکوب‌های زندان نیز نمی‌تواند خللی در همبستگی ما ایجاد کند.
ما تا روز خشکیدن ریشه ستم در پهنه ایران، کنار یکدیگر خواهیم ماند.
مهناز طراح
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
زندان اوین»


#مهناز_طراح #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زندان اوین، دفاعیه‌ای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته است.
بخشی از نوشته او به شرح زیر است:

«در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشه‌‌های ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظه‌ی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجه‌ی سفید) به دور از چشم دوربین‌ها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقی‌شان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم،‌ بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشی‌ام خواندند و گفتند زنانگی‌ات را از دست داده‌ای! چرا گریه نمی‌کنی؟ آخرین بار که گریستی ‌چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییده‌ای؟

سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجویی‌ها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجه‌های سفید، سناریوسازی‌های متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و ... نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خون‌ریزی‌های مداوم (از ناحیه‌ی بینی)، ‌شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر،‌ ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.

در تاریخ ۵ دی ماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شدم. در نهایت در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «عضویت در گروه‌های معارض» و «بغی» تفهیم اتهام شد. اما سوال اساسی این است که «چرا مبارزه با نیرویی تروریستی هم‌چون داعش هم‌تراز و هم‌ردیف جنگ علیه جمهوری اسلامی قلمداد می‌شود؟!» پس ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر مبارزه‌اش با داعش در کجای تاریخ قرار می‌گیرد؟! داعش سرمان را می‌بُرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار می‌کشد. ‌هیچ دانش سیاسی-حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.

در طول یک سال بازداشت موقت، تنها به مدت سه ماه و نیم حق ملاقات با خانواده را داشتم. مابقی را نیز یا در سلول انفرادی به سر بردم یا همانند اکنون در بند زنان، اما با شرایط انفرادی.

پس از گذشت ده ماه از بازداشت، در فاصله‌ی روزهای ۲۵ تا۲۷ اردیبهشت در بند اوین، بدون در نظر گرفتن و توجه به سوابق و کارنامه‌ام، مرا هم‌ردیف با داعش خواندند و تروریستم نامیدند و گفتند لازم بود از سوی دولت و با عنوان مدافع حرم به سوریه می‌رفتی. با توجه به این تعاریف، پس همه‌ی کسانی که بر مبنای وظایف انسانی علیه داعش مبارزه نمودند، باید تروریست باشند!
در طول سه ماه گذشته نیز سعی در انتساب اتهامات جدیدی به من داشتند،‌ علاوه بر شنیدن ادعاهای پوچ و واهی، بازجویی‌های تلقینی،‌ تحقیر، تهدید به اعدام، تحریک و فشار به منظور اعتراف اجباری‌ از دیگر مسائل و مشکلات این مدت بود. اکنون قریب به سه ماه از بازجویی‌های اخیر می‌گذرد، نه وکلا حق مطالعه‌ی مجدد پرونده را داشته‌اند و نه من نیز حق ملاقات با وکیل را! هم‌اکنون نیز دوران ممنوعیت تماس و ملاقات را سپری می‌کنم.
حال با نگاهی به گذشته و مسیری که پیموده‌ام، از عملکردم دفاع می‌کنم، زیرا در هیچ زمان و مکانی به جان و مال کسی کوچک‌ترین تعرضی ننموده و یگانه جرم من مسئولیت‌پذیری در قبال جامعه می‌باشد. همچنان از مبارزاتم بر علیه نیروهای تروریستی داعش در کوبانی دفاع می‌کنم، و تا پایان هرگونه ستم علیه زنان، از کوردستان تا بلوچستان و از ایران تا افغانستان، و تا رسیدن به آرمان‌های ژن، ژیان، ئازادی به مبارزه ادامه خواهم داد.»

متن کامل را را در ببدارزنی بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z

#بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری‌_اسلامی  #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
علیه پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، پرونده جدیدی در زندان گشوده شد.

بنابر خبری کە امروز ٢٤ مرداد ماه بە کمپین آزادی پخشان عزیزی رسیدە است، در شعبەی سوم بازپرسی دادسرای اوین، پروندەای علیە پخشان عزیزی، تحت عنوان آشوب در زندان گشودە شد.

پخشان عزیزی بە همین دلیل از همان روز از حق تماس و ملاقات با خانوادە محروم شدە است.
این پروندە مربوط بە روز برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در ایران است.

لازم به یادآوری است که بر اساس دادنامه صادره از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، این زندانی سیاسی از بابت اتهام‌ «بغی» به #اعدام و همچنین به اتهام «عضویت در جمعیت‌های معارض کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

همچنین او ماه‌هاست که با دستور مستقیم قاضی صلواتی از حق ملاقات با وکیل و‌ ملاقات نیز محروم است.

- پرونده‌سازی در داخل زندان، از راه‌های اعمال فشار بیشتر بر زندانیان سیاسی برای به انفعال و سکوت کشاندن آن‌ها است.
پرونده پشت پرونده می‌سازند تا زندانی را از نظر روانی تحت فشار قرار دهند و در صورت نقض یک حکم، حکم دیگری را به اجرا می‌گذارند.

#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام مجاهد کورکور این فایل را منتشر کرد. صدای توماج صالحی روی تصویر برادرش. صدای توماج که می‌گوید فردا اگه کشته شدم، به یاد من گریه نکن ...

او نوشته:
صدای_بی_صدایان_باشیم🙏🙏🙏
صدای زندانیان محکوم به اعدام باشیم...

- برای جلوگیری از اجرای حکم ظالمانه اعدام و لغو این حکم، همه جامعه باید به پا خیزد. وگرنه محکوم‌کردن و بیانیه صرف دادن سازمان‌ها و اشخاص، هشتگ زدن بدون عمل میدانی، تا کنون ثمر نداده است.

#مجاهد_کورکور
#عباس_دریس
#پخشان_عزیزی
#محمود_مهرابی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نرگس محمدی، پخشان عزیزی، محبوبه رضایی، وریشه مرادی و پریوش مسلمی به دادسرای امنیت اوین احضار شده‌اند. هر پنج زندانی امروز هیجدهم شهریور ماه از حضور در دادسرا امتناع کردند.

۱۶ مرداد ماه پس از اعدام رضا رسایی و اعتراض زنان زندانی در بند زندان اوین، نیروهای امنیتی و انتظامی اوین تعدادی از معترضان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
علی رغم آثار ضرب و شتم شدید ، زندان و دادستانی از حضور نماینده پزشکی قانونی جهت ثبت کبودی و جراحت ها جلوگیری کرده و حتی از اعزام برخی از آسیب دیدگان به بیمارستان علی رغم دستور پزشک زندان ممانعت به عمل آوردند.

پس از دو بار تحصن شبانه‌ی زنان زندانی در حیاط اوین در اعتراض به صدور احکام اعدام( از جمله علیه پخشان عزیزی و شریفه محمدی) و اجرای گسترده احکام اعدام در سراسر کشور و این واقعه، دادستانی و زندان در اقدامی بی سابقه تعداد کثیری از زنان زندانی را یک الی سه ماه ممنوع التماس و ممنوع الملاقات کرده‌اند و در اقدامی دیگر در تاریخ هفدهم شهریور ماه دفتر بند زنان زندان اوین احضاریه ای را به نرگس محمدی، پخشان عزیزی، محبوبه رضایی، وریشه مرادی و پریوش مسلمی ابلاغ کرده که بر اساس آن این پنج زن زندانی برای تفهیم اتهام به دادسرای ناحیه ۳۳ مقدس اردبیلی احضار شده‌اند. هر پنج زن زندانی اعلام کرده اند که در دادسرا حاضر نخواهند شد و امروز هیجدهم شهریور از رفتن به دادسرا امتناع کرده‌اند.

#زنذان_اوین #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #پخشان_عزیزی #وریشه_مرادی #محبوبه_رضایی #پریوش_مسلمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانم گوهر عشقی، مادر جاویدنام ستار بهشتی، اعلام کرد که دوشنبه دوم مهر ماه در اعتراض به بازداشت دایه مینا و زندانی بودن خانواده‌های دادخواه و در اعتراض به صدور حکم اعدام علیه زندانیان سیاسی، دست به تحصن خواهد زد و از مردم خواست که او را همراهی کنند.

در صفحه اینستاگرام این مادر دادخواه، ضمن انتشار این ویدیو نوشته شده:

«فرزندانم .همانطور که شنیدید،حکومت سیاه جمهوری اسلامی،#دایه_مینا مادر جاوید نام #شهریار_محمدی را دستگیر کرده است. بسیاری دیگر نیز در زندان و زیر شکنجه هستند. من به عنوان مادر #ستار_بهشتی ،در همبستگی با دایه مینا و برادرم #ماشالله_کرمی ،خانواده شریف #پویا_بختیاری ،#پخشان_عزیزی و #شریفه_محمدی که زیر حکم اعدام هستند و همه فرزندانم که در زندان جمهوری اسلامی هستند، بزودی تحصن و اعتصاب خواهم کرد. اگر‌ در ظرف یک هفته آینده از تاریخ انتشار این ویدئو دایه مینا مادر داغدار شهریار محمدی آزاد نشود، روز دوشنبه دوم مهرماه ساعت ۹ صبح به محل دفتر سازمان ملل متحد در تهران یا به امام زاده صالح تجریش خواهم رفت و در آنجا تحصن و اعتصاب خودم را آغاز می کنم.از طریق همین صفحه و یک روز قبل از شروع تحصن باز هم شما را در جریان قرار خواهم داد.دست قشنگ هر کسی با من‌همراهی کند را می بوسم.جانم فدای آزادی ایران »



#گوهر_عشقی #ستار_بهشتی #داذخواهی #تحصن
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وضعیت جسمانی نامناسب پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اوین

گزارش‌ها از زندان اوین تهران، از وضعیت وخیم جسمانی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام خبر می‌دهند.

شرایط جسمانی این زندانی سیاسی به قدری نامناسب است که به گزارش هرانا، او روز سه‌شنبه ۳ مهر، به بیمارستان منتقل شده و پس از انجام معاینات پزشکی توسط پزشکان، مجددا به زندان بازگردانده شده است.

این رسانه به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده پخشان عزیزی نوشته: «از مشکلات جسمی همچون سردردهای مزمن و کمردرد رنج می‌برد و با وجود درخواست‌های مکرر برای رسیدگی پزشکی، پس از مدتها انتظار به بیمارستان منتقل شد. به گفته پزشکان، وی برای تکمیل مراحل درمان و انجام معاینات ماهانه باید مجددا به بیمارستان اعزام شود.»

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری خرداد ماه سال جاری، پخشان عزیزی، فعال و مددکار اجتماعی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین تهران را به اتهام «بغی» از طریق «عضویت در گروه‌های معارض کشور» به اعدام محکوم کرد.

این زندانی سیاسی همچنین از سه ماه پیش تاکنون به دستور کمیته انضباطی زندان اوین از بهره‌مندی از حق ملاقات با خانواده محروم بوده است.

‌#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
سه عضو خانواده پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، به یک سال حبس محکوم شدند.

قاضی ایمان افشاری سه تن از اعضای خانواده پخشان عزیزی؛
عزیز عزیزی، ۶۷ ساله
پرشنگ عزیزی، ۴۸ ساله
و
حسین عباسی، ۴۸ ساله
پدر، خواهر و شوهرخواهر پخشان عزیزی،
را به یک سال حبس محکوم کرد. این رای در دادگاه تجدیدنظر هم عینا تایید شده است.

بر اساس دادنامه صادره از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، پخشان عزیزی از بابت اتهام‌ «بغی» به اعدام محکوم شده؛ همچنین به اتهام «عضویت در جمعیت‌های معارض کشور» به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
این زندانی سیاسی ماه‌هاست که با دستور مستقیم قاضی صلواتی از حق ملاقات با وکیل و‌ ملاقات نیز محروم بوده است.
اکنون جمهوری اسلامی اعضای خانواده این زندانی را هم به حبس محکوم کرده است.
صدای زندانیان باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهورى_اسلامى
#نه_به_اعدام
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
با دستور دادستان؛ پخشان عزیزی از ملاقات با وکلا و خانواده خود محروم شده است
پخشان_عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام که در زندان اوین محبوس است، با دستور دادستانی از ملاقات با وکلای پرونده به‌صورت نامحدود از ملاقات با خانواده‌اش محروم شده است.
یک منبع مطلع به «هرانا» گفته است:
«امروز شنبه، دو وکیل پخشان به زندان مراجعه کردند، اما با دستور دادستانی، از انجام ملاقات جلوگیری شد. نیری، دادیار ناظر، این تصمیم دادستانی را به وکلا ابلاغ کرده است. خانم عزیزی علاوه بر پرونده‌ای که حکم اعدام برای آن صادر شده، به دلیل اعتراض به ورود صندوق رأی به بند زنان اوین در روز انتخابات و در پی اعتراض به اعدام رضا رسائی و احکام اعدام‌های دیگر، با دو پرونده قضایی دیگر مواجه شده است.»

یادآور می‌شویم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری خردادماه سال جاری ۱۴۰۳، پخشان عزیزی، فعال و مددکار اجتماعی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین تهران را به اتهام «بغی» از طریق «عضویت در گروه‌های معارض کشور» به اعدام محکوم کرده بود.

صدای زندانیان باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پخشان_عزیزی
@Tavaana_TavaanaTech
هفت زن هم‌بندی پخشان عزیزی:
امدادرسانی به جنگ‌زدگان جرم نیست. حضور در مناطق جنگی و امدادرسانی به زنان و کودکانِ جنگ‌زده و تحمل مخاطراتِ حضور در مناطقی که توسط نیروهای داعش احاطه شده بود، قابل‌تقدیر است. پاسخ به آن حکم مرگ نیست.

متن کامل نامه را در ادامه بخوانید:
«امدادرسانی به جنگ‌زدگان جرم نیست.
حضور در مناطق جنگی و امدادرسانی به زنان و کودکانِ جنگ‌زده و تحمل مخاطراتِ حضور در مناطقی که توسط نیروهای داعش احاطه شده بود، قابل‌تقدیر است. پاسخ به آن حکم مرگ نیست.
حدود یک‌سال است که با پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی و فعال در حوزه‌ی ژنولوژی هم‌بند هستیم.
بعد از تحمل ماه‌ها انفرادی، بازجویی و شکنجه وارد بند زنان زندان اوین شد و در تیرماه سال گذشته، در دادگاهی فرمایشی، بدون ملاقات با وکیل در روزهای متنهی به برگزاری دادگاه و بدون آنکه فرصتِ دفاع از خود داشته باشد، با اتهاماتی واهی محکوم به اعدام شد.
حدود پنج ماه است که از ملاقات با وکیلان و خانواده محروم است. حتا حالا که پرونده برای بازبینی مجدد به دیوان ارسال شد نیز از حق ملاقات با وکلا و فرصتِ مشاوره با آنان محروم است.
پخشان سال‌های طولانی از عمر خود را در کمپ‌های آوارگان جنگی به امدادرسانی به زنان و کودکان جنگ‌زده که از حمله‌های داعش جان به در برده بودند، سپری کرد و پس از بازگشت به ایران و نزد خانواده، به همراه تعدادی از اعضای خانواده‌اش بازداشت شد.
صدور حکم مرگ برای یک مددکار که به امدادرسانی به قربانیان داعش برخاسته بود _که جمهوری اسلامی خود مدعی مقابله با آنان است_ و اعمال فشار بیشتر بر او و خانواده از طریق محدود کردنِ او در زندان با محرومیت از حقوق اولیه‌ی یک زندانی را خالی از غرض نمی‌بینیم.
ما نگران عواقب صدور این حکم هستیم. حکمی که آن را پاسخ به خیزشِ زنان علیه آن‌چه به ناحق بر آنان روا داشته‌اند می‌دانیم.
واکنش شما پیش از آنکه دیر شود، کارساز خواهد بود.

ریحانه انصاری
گلرخ ایرایی
سکینه پروانه
ناهید خداجو
نسرین خضری جوادی
وریشه مرادی
مریم یحیوی

بند زنان اوین. آبان ۱۴۰۳»

#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech