بیانیه کارگران زندانی رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی: اتهام واهی «بغی» و حکم بیشرمانه اعدام علیه فعال کارگری شریفه محمدی باید فوری و بدون قید و شرط لغو گردند
بر کسی پوشیده نیست که نیروهای امنیتی و قوه قضاییه حساسیت، نفرت و واهمه عمیقی نسبت به کارگران و تشکلات کارگری مستقل، حق طلب و معترض دارند. مگر سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالین و تشکلات مستقل و دیگر کارگران حق طلب در کشور چهکرده بودند که سالیان سال، و صرف نظر از اینکه چه کسانی و از چه جناحهایی رؤسای قوه مجریه و قضائیه بودهاند، بطور بیوقفه تحت کنترل پلیسی، پروندهسازی، اخراج، بازداشت و زندان و حکمهای سنگین بودهاند. مگر کارگران خاتونآباد که تنها خواستهشان امنیت شغلی بود چه گناهی کرده بودند که مورد سرکوب و کشتار قرار گرفتند؟ مگر کارگرانی که در اقصی نقاط کشور، از فولاد اهواز، تا هپکو و آق دره، حکم ظالمانه شلاق گرفتند چه کرده بودند؟
در همان سالهای اولیه دهه ۸۰ که سندیکای کارگران شرکت واحد به همت صدها راننده و دیگر کارگران در پروسه بازگشایی بود، چندین تشکل و کمیته مستقل کارگری نیز بطور علنی و شفاف ایجاد گردیدند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری نیز یکی از آن نهادهای کارگری ای بود که بطور مستقل از کارفرماها و دولت و احزاب و سازمانهای سیاسی ایجاد گردید و تعداد قابل توجهی از کارگران و فعالین کارگری از مناطق مختلف کشور، از جمله شریفه محمدی، به آن پیوستند. اگر چه حاکمیت تشکلات و کمیتههای مستقل کارگری را بر نمیتابید اما تمام این تشکلات از ماهیت طبقاتی، صنفی، کارگری، مدنی و مطالبهگرانه برخوردار بودند و به قصد فعالیت کارگری علنی ایجاد شده بودند. اینها توضیح واضحات است که جهت یاداوری بازگو میکنیم. نیروهای امنیتی و دادستانها و قاضیها هم خوب میدانند که تشکلات مستقل کارگری در ایران همواره بر استقلال تشکیلاتی خود تاکید داشتهاند. بنابراین، همانقدر برای ما امضا کنندگان این نوشتهمحرز است که برای صادرکنندگان حکم سبعانه اعدام علیه شریفه محمدی نیز روشن است که ایشان هیچ جرمی مرتکب نشده است و عضویت سابق ایشان در کمیته هماهنگی جرممحسوب نمیشد و کماکان نیز نباید هیچ جرمی محسوب گردد.
یفین داریم هیچ کارگر و انسان شرافتمندی در سراسر کشور یافت نمیشود که اتهام واهی «بغی» و حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی را حیرت آور، جنونآمیز و غیر قابل قبول نداند.
مطمئن هستیم که همکاران ما و کلیت طبقه کارگر و مردم حق طلب نسبت به سرنوشت خواهر خود، کارگر زندنی شریفه محمدی، سکوت نخواهند کرد.
اتهام واهی «بغی» و حکم بیشرمانه اعدام علیه شریفه محمدی باید فوری و بدون قید و شرط لغوگردند.
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
داود رضوی، حسن سعیدی، رضا شهابی،
اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
بند ۴، زندان اوین
۲۱ تیر ۱۴۰۳
#بیانیه #شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بر کسی پوشیده نیست که نیروهای امنیتی و قوه قضاییه حساسیت، نفرت و واهمه عمیقی نسبت به کارگران و تشکلات کارگری مستقل، حق طلب و معترض دارند. مگر سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالین و تشکلات مستقل و دیگر کارگران حق طلب در کشور چهکرده بودند که سالیان سال، و صرف نظر از اینکه چه کسانی و از چه جناحهایی رؤسای قوه مجریه و قضائیه بودهاند، بطور بیوقفه تحت کنترل پلیسی، پروندهسازی، اخراج، بازداشت و زندان و حکمهای سنگین بودهاند. مگر کارگران خاتونآباد که تنها خواستهشان امنیت شغلی بود چه گناهی کرده بودند که مورد سرکوب و کشتار قرار گرفتند؟ مگر کارگرانی که در اقصی نقاط کشور، از فولاد اهواز، تا هپکو و آق دره، حکم ظالمانه شلاق گرفتند چه کرده بودند؟
در همان سالهای اولیه دهه ۸۰ که سندیکای کارگران شرکت واحد به همت صدها راننده و دیگر کارگران در پروسه بازگشایی بود، چندین تشکل و کمیته مستقل کارگری نیز بطور علنی و شفاف ایجاد گردیدند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری نیز یکی از آن نهادهای کارگری ای بود که بطور مستقل از کارفرماها و دولت و احزاب و سازمانهای سیاسی ایجاد گردید و تعداد قابل توجهی از کارگران و فعالین کارگری از مناطق مختلف کشور، از جمله شریفه محمدی، به آن پیوستند. اگر چه حاکمیت تشکلات و کمیتههای مستقل کارگری را بر نمیتابید اما تمام این تشکلات از ماهیت طبقاتی، صنفی، کارگری، مدنی و مطالبهگرانه برخوردار بودند و به قصد فعالیت کارگری علنی ایجاد شده بودند. اینها توضیح واضحات است که جهت یاداوری بازگو میکنیم. نیروهای امنیتی و دادستانها و قاضیها هم خوب میدانند که تشکلات مستقل کارگری در ایران همواره بر استقلال تشکیلاتی خود تاکید داشتهاند. بنابراین، همانقدر برای ما امضا کنندگان این نوشتهمحرز است که برای صادرکنندگان حکم سبعانه اعدام علیه شریفه محمدی نیز روشن است که ایشان هیچ جرمی مرتکب نشده است و عضویت سابق ایشان در کمیته هماهنگی جرممحسوب نمیشد و کماکان نیز نباید هیچ جرمی محسوب گردد.
یفین داریم هیچ کارگر و انسان شرافتمندی در سراسر کشور یافت نمیشود که اتهام واهی «بغی» و حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی را حیرت آور، جنونآمیز و غیر قابل قبول نداند.
مطمئن هستیم که همکاران ما و کلیت طبقه کارگر و مردم حق طلب نسبت به سرنوشت خواهر خود، کارگر زندنی شریفه محمدی، سکوت نخواهند کرد.
اتهام واهی «بغی» و حکم بیشرمانه اعدام علیه شریفه محمدی باید فوری و بدون قید و شرط لغوگردند.
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
داود رضوی، حسن سعیدی، رضا شهابی،
اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
بند ۴، زندان اوین
۲۱ تیر ۱۴۰۳
#بیانیه #شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عدالت مُرد!
در حاشیه صدور احکام سنگین برای فعالان مدنی و کارگری
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/death_of_justice/
#کارتون
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
در حاشیه صدور احکام سنگین برای فعالان مدنی و کارگری
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/death_of_justice/
#کارتون
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گوهر عشقی، مادر دادخواه ستار بهشتی، با انتشار ویدئویی در اعتراض به صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی گفت:
«فرزندانم! من احساس خطر میکنم۔ حکومتِ سیاه قصد دارد فرزندم #شریفه_محمدی را اعدام کند. طنابِهای دارشان دوباره به کار افتاده است. این حاکمیت به مردم ایران خصوصا نسیت به جوانان، زنان و کارگران کینه دارد. حالا که #نمایش_انتخابات شان تمام شده است، دارند با مردم تسویه حساب میکنند۔»
شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، روز چهاردهم تیرماه توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت از بابت اتهام بغی به اعدام محکوم شد.
این فعال کارگری دختری ۱۲ ساله دارد به نام آیدین.
پیش از این نامههایی از خانم محمدی منتشر کردهایم که او در آن نامهها به ضرب و جرح در دوران بازداشت، حبس در سلول انفرادی، رنج دوری از فرزند و محرومیت از ملاقات حضوری با خانوادهاش اشاره کرده بود.
به خانم محمدی اتهام ارتباط با حزب کومله نسبت داده شده است، اما همسرش هر گونه ارتباط او با سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی را رد کرده بود.
این روش معمول جمهوری اسلامی است که فعالان مدنی را به گروههای سیاسی مخالف و کشورهای دیگر منتسب میکند تا بتواند بیشتر تحت فشار قرار دهد و جلوی حمایت از آنها را بگیرد.
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
#شریفه_محمدی #اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
«فرزندانم! من احساس خطر میکنم۔ حکومتِ سیاه قصد دارد فرزندم #شریفه_محمدی را اعدام کند. طنابِهای دارشان دوباره به کار افتاده است. این حاکمیت به مردم ایران خصوصا نسیت به جوانان، زنان و کارگران کینه دارد. حالا که #نمایش_انتخابات شان تمام شده است، دارند با مردم تسویه حساب میکنند۔»
شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، روز چهاردهم تیرماه توسط شعبه اول دادگاه انقلاب رشت از بابت اتهام بغی به اعدام محکوم شد.
این فعال کارگری دختری ۱۲ ساله دارد به نام آیدین.
پیش از این نامههایی از خانم محمدی منتشر کردهایم که او در آن نامهها به ضرب و جرح در دوران بازداشت، حبس در سلول انفرادی، رنج دوری از فرزند و محرومیت از ملاقات حضوری با خانوادهاش اشاره کرده بود.
به خانم محمدی اتهام ارتباط با حزب کومله نسبت داده شده است، اما همسرش هر گونه ارتباط او با سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی را رد کرده بود.
این روش معمول جمهوری اسلامی است که فعالان مدنی را به گروههای سیاسی مخالف و کشورهای دیگر منتسب میکند تا بتواند بیشتر تحت فشار قرار دهد و جلوی حمایت از آنها را بگیرد.
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
#شریفه_محمدی #اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نخواب وقتی
که هم بغضت
به زنجیره
#شهیار_قنبری
و این ارزش فکر کردن را دارد!
——————
حکم اعدام این فعال کارگری بانو #شریفه_محمدی محبوس در زندان لاکان رشت، در رابطه با اتهام «بغی» صادر شده است. بغی در قانون مجازات اسلامی به معنای قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی بکار برده شده است.
یکی از مصادیق اتهام بغی، عضویت خانم محمدی در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده است.
#صدای_او_باشیم
——————
Video edit /تدوین:
dd_novin
Music by / موسقی:
🎤 shahyarghanbari
——————
#نه_به_اعدام #شريفه_محمدی
#آزادی_شریفه #زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
که هم بغضت
به زنجیره
#شهیار_قنبری
و این ارزش فکر کردن را دارد!
——————
حکم اعدام این فعال کارگری بانو #شریفه_محمدی محبوس در زندان لاکان رشت، در رابطه با اتهام «بغی» صادر شده است. بغی در قانون مجازات اسلامی به معنای قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی بکار برده شده است.
یکی از مصادیق اتهام بغی، عضویت خانم محمدی در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده است.
#صدای_او_باشیم
——————
Video edit /تدوین:
dd_novin
Music by / موسقی:
🎤 shahyarghanbari
——————
#نه_به_اعدام #شريفه_محمدی
#آزادی_شریفه #زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نمیشه تو کوه باشی و غزاله عزیز رو به یاد نیاری
#غزاله_چلابی
صعود به قله آزادکوه را تقدیم میکنم شریفه محمدی فعال کارگری و کوهنورد، که #برابری را حق انسانها میدانسته و با اتهام #بغی حکم اعدام گرفت.
و به همه کسانی که با اتهام بغی حکم اعدام دارند.»
#شریفه_محمدی
#shrifahmohamadi
باهر شیوهای که میتوانیم برای نجات جان همه انسانهایی که زیر تیغ اعدام هستند، تلاش کنیم.
#نسیم_غلامیسیمیاری #حمیدرضا_سهلآبادی #احسان_روازژیان #امین_سخنور #علی_هراتیمختاری #حسین_محمدحسینی #حسین_اردستانی #امیر_شاهولایتی #وحید_بنیعامریان #پویا_قبادی #محمد_تقوی #مجتبی_تقوی #بابک_علیپور #ابوالحسن_منتظر #اصغر_دانشفر
#نه_به_اعدام
زنده باد #زن_زندگی_آزادی
زنده باد #آزادی_برابری
۲۱ و ۲۲ تیر ۱۴۰۳»
از صفحه اکرم نصیریان فعال حقوق زنان ایران
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#غزاله_چلابی
صعود به قله آزادکوه را تقدیم میکنم شریفه محمدی فعال کارگری و کوهنورد، که #برابری را حق انسانها میدانسته و با اتهام #بغی حکم اعدام گرفت.
و به همه کسانی که با اتهام بغی حکم اعدام دارند.»
#شریفه_محمدی
#shrifahmohamadi
باهر شیوهای که میتوانیم برای نجات جان همه انسانهایی که زیر تیغ اعدام هستند، تلاش کنیم.
#نسیم_غلامیسیمیاری #حمیدرضا_سهلآبادی #احسان_روازژیان #امین_سخنور #علی_هراتیمختاری #حسین_محمدحسینی #حسین_اردستانی #امیر_شاهولایتی #وحید_بنیعامریان #پویا_قبادی #محمد_تقوی #مجتبی_تقوی #بابک_علیپور #ابوالحسن_منتظر #اصغر_دانشفر
#نه_به_اعدام
زنده باد #زن_زندگی_آزادی
زنده باد #آزادی_برابری
۲۱ و ۲۲ تیر ۱۴۰۳»
از صفحه اکرم نصیریان فعال حقوق زنان ایران
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه ناهید خداجو، فعال کارگری محبوس در زندان اوین، در محکومیت صدور حکم اعدام شریفه محمدی
صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی فعال کارگری توسط قوه قضائیه ی غیر مستقل حاکمان سرمایه را به شدت محکوم میکنم.
شریفه محمدی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ۱۴ آذر ماه در رشت توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. ۲۳ روز زیر فشار بازجوییهای فشرده در انفرادی بود و سپس او را به زندان سنندج منتقل کردند. در سنندج توسط اداره اطلاعات زیر فشارهای سنگین روحی و شکنجه جهت اعتراف به کارها و فعالیتهای نکرده در سلول انفرادی و محروم از تماس و ملاقات با خانواده نگه داشته شد بیخبری خانواده از وضعیت شريفه شرایط بسیار دشواری را برای آنها به همراه داشت و در نهایت پس از ۸۷ روز اعمال فشارهای روحی و جسمی او را به زندان لاکان رشت منتقل کردند. شریفه را به بهانهی عضویتش در کمیتهی هماهنگی تحت عنوان وابستگی به کومله محکوم کردهاند. چنین پروندهسازیهایی طى ٤٦ سال اخیر جزو سناریوهای تکراری حکومتیان برای سرکوب فعالان کارگری و منتسبکردن شان به جریانات و احزاب سیاسی بوده تا چنین اتهامات سنگین و غیر قابل باوری را موجه جلوه دهند. اما باید بدانند جامعه به چنان حدی از آگاهی رسیده که حکم اعدام را نه فقط برای اتهامات سیاسی بلکه تحت هیچ شرایطی و برای هیچ انسانی نمیپذیرد و اعدام را محکوم میکند. جرم شریفه همچون همه ی ما فعالین کارگری دفاع از حق و حقوق خود و هم طبقهایهایمان عليه استثمار و به بردگی کشاندن کارگران و زحمتکشان و تلاش جهت داشتن زندگی شایسته و درخور ما مردم رنج دیده است.
اعلام صدور حکم اعدام شريفه يك روز پیش از انتخابات با پیامی سخیفانه و بستن شمشیرهایشان از رو و برای ادامهی سرکوبی وحشیانهتر از گذشته بر طبقه کارگر و مردم به تنگ آمده از زندگی مشقت باری است که حاکمان برایمان رقم زدهاند بویژه برای زنان مبارز و معترضی که طی سالهای متمادی علیه ستمهای طبقاتی و جنسیتی مبارزه کردهاند بالاخص نوك تيز حمله که در پاسخ به جنبش ١٤٠١ و رو به زنانی است که با عزمی جزم تر از همیشه بدون ترس و واهمه جلودار صفوف اعتراضات چند ماهه شدند. زنانی که حضورشان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان کشور شد و با هیچ پروژه و سرکوبی خاتمه نخواهد یافت.
من ناهيد خداجو فعال کارگری بار دیگر صدور حکم اعدام شريفه محمدی فعال کارگری را به شدت محکوم میکنم و بدين طريق حمايتم را از شریفه ی عزیز اعلام میدارم.
#بیانیه #شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #ناهید_خداجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی فعال کارگری توسط قوه قضائیه ی غیر مستقل حاکمان سرمایه را به شدت محکوم میکنم.
شریفه محمدی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ۱۴ آذر ماه در رشت توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. ۲۳ روز زیر فشار بازجوییهای فشرده در انفرادی بود و سپس او را به زندان سنندج منتقل کردند. در سنندج توسط اداره اطلاعات زیر فشارهای سنگین روحی و شکنجه جهت اعتراف به کارها و فعالیتهای نکرده در سلول انفرادی و محروم از تماس و ملاقات با خانواده نگه داشته شد بیخبری خانواده از وضعیت شريفه شرایط بسیار دشواری را برای آنها به همراه داشت و در نهایت پس از ۸۷ روز اعمال فشارهای روحی و جسمی او را به زندان لاکان رشت منتقل کردند. شریفه را به بهانهی عضویتش در کمیتهی هماهنگی تحت عنوان وابستگی به کومله محکوم کردهاند. چنین پروندهسازیهایی طى ٤٦ سال اخیر جزو سناریوهای تکراری حکومتیان برای سرکوب فعالان کارگری و منتسبکردن شان به جریانات و احزاب سیاسی بوده تا چنین اتهامات سنگین و غیر قابل باوری را موجه جلوه دهند. اما باید بدانند جامعه به چنان حدی از آگاهی رسیده که حکم اعدام را نه فقط برای اتهامات سیاسی بلکه تحت هیچ شرایطی و برای هیچ انسانی نمیپذیرد و اعدام را محکوم میکند. جرم شریفه همچون همه ی ما فعالین کارگری دفاع از حق و حقوق خود و هم طبقهایهایمان عليه استثمار و به بردگی کشاندن کارگران و زحمتکشان و تلاش جهت داشتن زندگی شایسته و درخور ما مردم رنج دیده است.
اعلام صدور حکم اعدام شريفه يك روز پیش از انتخابات با پیامی سخیفانه و بستن شمشیرهایشان از رو و برای ادامهی سرکوبی وحشیانهتر از گذشته بر طبقه کارگر و مردم به تنگ آمده از زندگی مشقت باری است که حاکمان برایمان رقم زدهاند بویژه برای زنان مبارز و معترضی که طی سالهای متمادی علیه ستمهای طبقاتی و جنسیتی مبارزه کردهاند بالاخص نوك تيز حمله که در پاسخ به جنبش ١٤٠١ و رو به زنانی است که با عزمی جزم تر از همیشه بدون ترس و واهمه جلودار صفوف اعتراضات چند ماهه شدند. زنانی که حضورشان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان کشور شد و با هیچ پروژه و سرکوبی خاتمه نخواهد یافت.
من ناهيد خداجو فعال کارگری بار دیگر صدور حکم اعدام شريفه محمدی فعال کارگری را به شدت محکوم میکنم و بدين طريق حمايتم را از شریفه ی عزیز اعلام میدارم.
#بیانیه #شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #ناهید_خداجو #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام نسرین جوادی, فعال کارگری زندانی، در دفاع از شریفه محمدی
شريفه محمدی فعال کارگری در بیدادگاه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شد شریفه در اواسط آبان در محل زندگیش توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی دستگیر و به زندان لاكان رشت منتقل شد. مدتی را در سلولهای انفرادی و تحت بازجویی قرار گرفت و در کمتر از یکماه به زندان سنندج منتقل شد. در سنندج تحت شکنجه های جسمی و روانی قرار گرفت به شکلی که آثار شکنجه در ناحیه صورت و چشمان او مشهود بود. وی در تمام این مدت ممنوع التماس و ممنوع الملاقات بود و خانواده نیز تحت فشار مضاعف بیخبری مطلق قرار داشتند. حال نیز طبق روال گذشته و جهت سرکوب بیشتر در پروژه ای نخنما و پوسیده این فعال کارگری را به جریانات و احزاب سیاسی پیوند دادند تا او را با حکمی سنگین روبرو کنند. شریفه محمدی يك فعال کارگری است. او بدون داشتن هیچ گونه وابستگی حزبی برای کارگران که تمام آنچه داشتهاند توسط حاکمیت سرمایه به یغما رفته و برای دفاع از شرایط مادی طبقهی کارگر و پایان دادن به بهرهکشی از آنان مبارزه می کند. اعلام حكم اعدام شريفه تنها يك روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری حامل پیامی است به جامعهای که در مقابل سرکوبهای حکومتی هرگز آرام نبود و در اعتراضات سال ۱٤۰۱ با حضور گسترده ی زنان مواجه شد. این پیامی ست برای سرکوبهایی وحشیانه تر از پیش طی ٤٦ سال سركوب و زندان و شکنجه و اعدام نتوانستند طبقه ی کارگر و دیگر مردم ستمدیده را وادار به عقبنشینی کنند. بدون تردید این پیام در این مقطع تاریخی نه تنها نمیتواند برای حکومت پاسخی داشته باشد بلکه برعكس كينه و نفرت مردم را نسبت به حکومت جبار بیش از پیش می کند. شريفه محمدی فعال کارگری بدون هیچ قید و شرطی باید آزاد گردد.
نسرین جوادی فعال کارگری و عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران زندان اوین
#شریفه_محمدی
#آزادی_شریفه
#نه_به_اعدام #نسرین_جوادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شريفه محمدی فعال کارگری در بیدادگاه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شد شریفه در اواسط آبان در محل زندگیش توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی دستگیر و به زندان لاكان رشت منتقل شد. مدتی را در سلولهای انفرادی و تحت بازجویی قرار گرفت و در کمتر از یکماه به زندان سنندج منتقل شد. در سنندج تحت شکنجه های جسمی و روانی قرار گرفت به شکلی که آثار شکنجه در ناحیه صورت و چشمان او مشهود بود. وی در تمام این مدت ممنوع التماس و ممنوع الملاقات بود و خانواده نیز تحت فشار مضاعف بیخبری مطلق قرار داشتند. حال نیز طبق روال گذشته و جهت سرکوب بیشتر در پروژه ای نخنما و پوسیده این فعال کارگری را به جریانات و احزاب سیاسی پیوند دادند تا او را با حکمی سنگین روبرو کنند. شریفه محمدی يك فعال کارگری است. او بدون داشتن هیچ گونه وابستگی حزبی برای کارگران که تمام آنچه داشتهاند توسط حاکمیت سرمایه به یغما رفته و برای دفاع از شرایط مادی طبقهی کارگر و پایان دادن به بهرهکشی از آنان مبارزه می کند. اعلام حكم اعدام شريفه تنها يك روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری حامل پیامی است به جامعهای که در مقابل سرکوبهای حکومتی هرگز آرام نبود و در اعتراضات سال ۱٤۰۱ با حضور گسترده ی زنان مواجه شد. این پیامی ست برای سرکوبهایی وحشیانه تر از پیش طی ٤٦ سال سركوب و زندان و شکنجه و اعدام نتوانستند طبقه ی کارگر و دیگر مردم ستمدیده را وادار به عقبنشینی کنند. بدون تردید این پیام در این مقطع تاریخی نه تنها نمیتواند برای حکومت پاسخی داشته باشد بلکه برعكس كينه و نفرت مردم را نسبت به حکومت جبار بیش از پیش می کند. شريفه محمدی فعال کارگری بدون هیچ قید و شرطی باید آزاد گردد.
نسرین جوادی فعال کارگری و عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران زندان اوین
#شریفه_محمدی
#آزادی_شریفه
#نه_به_اعدام #نسرین_جوادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دو زندانی سیاسی صدور حکم اعدام علیه شریفه محمدی، فعال کارگری، را محکوم کردند.
عیسی چولاندیم و جمشید عزیزی زندانیان سیاسی هستند که هماکنون در زندان لاکان محبوس هستند.
عیسی چولاندیم، نقاش، مجسمهساز و استاد سابق دانشگاه گیلان، ساکن رشت و از بازداشتشدگان انقلاب ۱۴۰۱ است.
جمشید عزیزی از شاعران معاصر است که به اتهام تبلیغ علیه نظام هماکنون در زندان لاکان رشت زندانی ست.
در این زمانه بیهایوهوی و لالپرست زندانیانی که خود قربانی ضحاک بودهاند صدای اعتراضشان به حکم اعدام یک فعال کارگری بلند است.
صدای جامعه ایران باشیم
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
عیسی چولاندیم و جمشید عزیزی زندانیان سیاسی هستند که هماکنون در زندان لاکان محبوس هستند.
عیسی چولاندیم، نقاش، مجسمهساز و استاد سابق دانشگاه گیلان، ساکن رشت و از بازداشتشدگان انقلاب ۱۴۰۱ است.
جمشید عزیزی از شاعران معاصر است که به اتهام تبلیغ علیه نظام هماکنون در زندان لاکان رشت زندانی ست.
در این زمانه بیهایوهوی و لالپرست زندانیانی که خود قربانی ضحاک بودهاند صدای اعتراضشان به حکم اعدام یک فعال کارگری بلند است.
صدای جامعه ایران باشیم
#نه_به_اعدام
#یاری_مدنی_توانا
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز جمعه ۲۹ تیرماه گروهی از ایرانیان ساکن هلند در اعتراض به حکم اعدام شریفه محمدی در شهر خرونینگن تجمع کردند.
ایجاد کمپین برای حمایت از زندانیان سیاسی، به خصوص زندانیان محکوم شده به اعدام، از جمله اقداماتی است که فعالان جامعه مدنی میتوانند انجام دهند.
این کمپینها با نامه نگاری به مقامات داخلی، نهادها (نهادهای حقوق بشری و صنفی بینالمللی) و دولتهای خارجی، انتشار مقاله در رسانهها، مصاحبه با رسانههای خارجی، فعالیت میدانی در داخل ایران (مثل شعارنویسی ...) میتوانند در رساندن صدای زندانی و تحت فشار گذاشتن حکومت مؤثر باشند.
#شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ایجاد کمپین برای حمایت از زندانیان سیاسی، به خصوص زندانیان محکوم شده به اعدام، از جمله اقداماتی است که فعالان جامعه مدنی میتوانند انجام دهند.
این کمپینها با نامه نگاری به مقامات داخلی، نهادها (نهادهای حقوق بشری و صنفی بینالمللی) و دولتهای خارجی، انتشار مقاله در رسانهها، مصاحبه با رسانههای خارجی، فعالیت میدانی در داخل ایران (مثل شعارنویسی ...) میتوانند در رساندن صدای زندانی و تحت فشار گذاشتن حکومت مؤثر باشند.
#شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا میگوییم نه به اعدام؟
صدای رضا رسایی باشیم
عباس دریس / شریفه محمدی / پخشان عزیزی / مجاهد کورکور
و هزاران زندانی دیگر که جمهوری اسلامی آنها را به اعدام محکوم کرده است
کامو در رساله تامل درباره گیوتین مینویسد:
«خدایان سرمست از خون، که حکم میدهند، دیگر چونان تماشاچیان عامی اعدام یا مجریان بیمبالات حکم نیستند که میان غثیان و لذت در نوسان باشند.
آنانی که بیشترین خونها را میریزند همانهایی هستند که گمان میکنند حق و منطق و تاریخ با آنهاست.»
کامو در ادامه نتیجه میگیرد:
«بنابراین چیزی که جامعه باید در برابر آن از خود دفاع کند نه فرد بلکه حکومت است. چرا که قانون حکومت با خون نوشته شده است و جامعه را هم به خون میآلاید.»
صدای جامعه باشیم در نه به اعدام
گردونه اعدام
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/execution_iran/
@rezacartoon
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#رضا_رسایی
#عباس_دریس
#مجاهد_کورکور
@Tavaana_TavaanaTech
صدای رضا رسایی باشیم
عباس دریس / شریفه محمدی / پخشان عزیزی / مجاهد کورکور
و هزاران زندانی دیگر که جمهوری اسلامی آنها را به اعدام محکوم کرده است
کامو در رساله تامل درباره گیوتین مینویسد:
«خدایان سرمست از خون، که حکم میدهند، دیگر چونان تماشاچیان عامی اعدام یا مجریان بیمبالات حکم نیستند که میان غثیان و لذت در نوسان باشند.
آنانی که بیشترین خونها را میریزند همانهایی هستند که گمان میکنند حق و منطق و تاریخ با آنهاست.»
کامو در ادامه نتیجه میگیرد:
«بنابراین چیزی که جامعه باید در برابر آن از خود دفاع کند نه فرد بلکه حکومت است. چرا که قانون حکومت با خون نوشته شده است و جامعه را هم به خون میآلاید.»
صدای جامعه باشیم در نه به اعدام
گردونه اعدام
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/execution_iran/
@rezacartoon
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#رضا_رسایی
#عباس_دریس
#مجاهد_کورکور
@Tavaana_TavaanaTech
دایه شریفه، مادر جاویدنام رامین حسینپناهی، مادری که هنوز نمیدانند فرزندش را بعد از قتل حکومتی کجا دفن کردهاند، در مخالفت با حکم اعدام پخشان عزیزی و شریفه محمدی، نوشتهای به شرح زیر در دستش گرفته است؛
«اعدام قتل عمد حكومتیست
من مادر رامین حسین پناهی خواهان لغو فوری حكم اعدام و ازادی پخشان عزیزی و شریفە محمدی هستم
اعدام ننگ بشریت است
ننگ بر حاكمیتی كە برای بقا بە دنبال گردن برای طناب دارش میگردد»
#نه_به_اعدام #آزادی_شریفه #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #رامین_حسین_پناهی #دایه_شریفه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اعدام قتل عمد حكومتیست
من مادر رامین حسین پناهی خواهان لغو فوری حكم اعدام و ازادی پخشان عزیزی و شریفە محمدی هستم
اعدام ننگ بشریت است
ننگ بر حاكمیتی كە برای بقا بە دنبال گردن برای طناب دارش میگردد»
#نه_به_اعدام #آزادی_شریفه #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #رامین_حسین_پناهی #دایه_شریفه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنان زندانی سیاسی و عقیدتی زندان اوین اعلام کردهاند که امروز ششم مرداد ماه از ساعت ۱۹ تا فردا صبح در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی در حیاط زندان تحصین خواهند کرد. آنها خواستار پیوستن مردم در این اعتراض علیه اعدام شدهاند.
متن بیانیه آنها به شرح زیر است:
«خبر فوری ! ‼️🆘🚨‼️
زنان زندانی سیاسی- عقیدتی اوین:
امروز ششم مردادماه در تداوم اعتراض به صدور حکم اعدام پخشان عزیزی از ساعت ۱۹ تا فردا صبح در حیاط زندان اوین تجمع خواهیم کرد و به داخل بند باز نخواهیم گشت.
از همه میخواهیم
با شعار #نه_به_اعدام با ما زنان زندانی اوین همراه شوند.
با شعار #آزادی زندانی سیاسی با ما زنان زندانی اوین همراه شوند.
زنان بند اوین
هم صدا و هم پیمان
تا لغو حکم اعدام
ایستاده ایم تا پایان
زنان اوین - ۶ مرداد ۱۴۰۳»
#نه_به_اعدام
#NoToExecution
از صفحه اینستاگرام نرگس محمدی
- اتحاد زندانیان سیاسی را به خارج زندانها تعمیم بدهیم و فارغ از هر جهتگیری سیاسی، برای آزادی همه زندانیان سیاسی تلاش کنیم.
زندانیان در همان فضای زندان به محوطه میآیند و اعتراض میکنند، ما چه کارها میتوانیم بکنیم؟
- خیابان مال ما و حق ماست. اگر امکان تحصن برابر زندان، تحصن در برابر دادگاه و ... نیست (که البته در صورت همبستگی و حضور جمعی هست)، میتوان با پخش تراکت، شعار نویسی و اقدامات دیگر با زندانیان همراه شد.
- در شبکههای اجتماعی، افراد با گرایشهای متنوع، ضمن پذیرش تفاوت، در خصوص مبارزه با حکم اعدام و زندانی کردن آزادیخواهان، یکصدا «نه به اعدام» بگوییم و خواستار «آزادی» زندانیان شویم.
- در خارج از ایران، نامه نگاری به نهادهای حقوق بشری بینالمللی، ارسال ویدیو و پیام برای رسانهها، تجمع در اعتراض به اعدام و ...
میتوان کمپین بزرگی راه انداخت و از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کرد.
#بیانیه #زندانیان_سیاسی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه آنها به شرح زیر است:
«خبر فوری ! ‼️🆘🚨‼️
زنان زندانی سیاسی- عقیدتی اوین:
امروز ششم مردادماه در تداوم اعتراض به صدور حکم اعدام پخشان عزیزی از ساعت ۱۹ تا فردا صبح در حیاط زندان اوین تجمع خواهیم کرد و به داخل بند باز نخواهیم گشت.
از همه میخواهیم
با شعار #نه_به_اعدام با ما زنان زندانی اوین همراه شوند.
با شعار #آزادی زندانی سیاسی با ما زنان زندانی اوین همراه شوند.
زنان بند اوین
هم صدا و هم پیمان
تا لغو حکم اعدام
ایستاده ایم تا پایان
زنان اوین - ۶ مرداد ۱۴۰۳»
#نه_به_اعدام
#NoToExecution
از صفحه اینستاگرام نرگس محمدی
- اتحاد زندانیان سیاسی را به خارج زندانها تعمیم بدهیم و فارغ از هر جهتگیری سیاسی، برای آزادی همه زندانیان سیاسی تلاش کنیم.
زندانیان در همان فضای زندان به محوطه میآیند و اعتراض میکنند، ما چه کارها میتوانیم بکنیم؟
- خیابان مال ما و حق ماست. اگر امکان تحصن برابر زندان، تحصن در برابر دادگاه و ... نیست (که البته در صورت همبستگی و حضور جمعی هست)، میتوان با پخش تراکت، شعار نویسی و اقدامات دیگر با زندانیان همراه شد.
- در شبکههای اجتماعی، افراد با گرایشهای متنوع، ضمن پذیرش تفاوت، در خصوص مبارزه با حکم اعدام و زندانی کردن آزادیخواهان، یکصدا «نه به اعدام» بگوییم و خواستار «آزادی» زندانیان شویم.
- در خارج از ایران، نامه نگاری به نهادهای حقوق بشری بینالمللی، ارسال ویدیو و پیام برای رسانهها، تجمع در اعتراض به اعدام و ...
میتوان کمپین بزرگی راه انداخت و از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کرد.
#بیانیه #زندانیان_سیاسی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از مادران دادخواە سنندج روز یکشنبە ۷ مرداد ماه جهت محکوم کردن حکم ناروای اعدام دو فعال مدنی و کارگری
" پخشان عزیزی و شریفە محمدی" دور هم جمع شدە و خواستار توقف حکم اعدام این عزیزان شدند.
#دادخواهی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
" پخشان عزیزی و شریفە محمدی" دور هم جمع شدە و خواستار توقف حکم اعدام این عزیزان شدند.
#دادخواهی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدا ربانی، خبرنگار و زندانی سیاسی، در دلنوشتهای از عدم رعایت حقوق افراد بازداشتشده، به خصوص در فاصله بین زمان بازداشت تا تحویل پرونده به دستگاه قضایی نوشته است.
متن کامل نوشته ویدا ربانی به شرح زیر است:
ما در دادگاهها بیش از هر زمان شهروندیم
ما گاه شهروندان دارای حق و مسئولیت هستیم و بنابراین به عنوان موجودی دارای عقل و اراده میتوان بر او اقتدار قانونی اعمال کرد و سوژه امر سیاسی قرار داد و گاه به تعبیر جورجیو آگامبن، فیلسوف ایتالیایی، ما “هوموساکر” یعنی حیات برهنه یا حیات صرف هستیم، حیات بیولوژیک حیوانی که هنوز دارای هیچ حق و منزلتی نیست.
در آن لحظاتی که باتونها با ضربات پیاپی فرود میآیند، گلولهها پوست تن را میشکافد یا از فاصلهای نزدیک حباب چشمی را میترکانند، در آن لحظهای که زیر پوتین لگدمال میشويم و… در آن لحظات چه هستیم؟ بشر دارای حق و مسئولیت و شان انسانی یا تکهای پوست و گوشت و استخوان رها شده؟ در دادگاهها ولی ما همواره شهروندانی هستیم که باید پاسخگوی اعمال خود باشیم.
در شرایط استثنایی که مدام خود را به نرم و قاعده بدل میکند، در رویارویی بدنها، در تقابل با آن مامور دارای اقتدار ما به حیات صرف و به هیچ بدل میشویم. حقوق ما به سادگی به تعلیق در میآيد، آماج خشونت میشويم و دوباره آن تن بی حق شده در کالبد شهروندی چپانده میشود، برای اینکه حضور در دادگاه مختص شهروندان است، چرا که پروندهای بی حق و مسئولیت را نمیتوان به دادگاه برد.
پخشان عزیزی، همبندی من، حکم اعدام گرفته است و دو همبندی دیگرم نسیم سیمیاری و وریشه مرادی در خطر حکم اعدام هستند. آنها شهروند شدهاند و باید قانون بر آنها اعمال شود. پخشان در همان “وضعیت استثنایی” که به آن اشاره کردم، آن وضعیتی که خود را به نرم و قاعده تبدیل کرده برای چند ماه به روایت خودش در نامهای که از او منتشر شده، مورد شکنجه و آزار قرار گرفته است. وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده میشد، پخشان حیات صرف بود و قانون از او دفاع نمیکرد، اما همان اقتدار قانونی امروز او را به عنوان شهروند شناسایی و مستحق اعدام میداند.
در روم باستان هومو ساکرها در اصطلاح حقوقی افرادی بودند که میشد آنها را کشت بدون اینکه قاتل شناخته شد. این مفهوم در واقع واجد دو معنای انسان مقدس و هم لعنت شده است، لعنت شده است چون قانون از او دفاع نمیکند و مقدس است زیرا تنها میتوانستند به حمایت خدایان امید داشته باشند.
نسیم سیمیاری همین وضعیت دوگانه را زندگی میکند. او چندماه را در خانه امن سپاه گذرانده در ناکجایی و در بیپناهی، در رها شدگی از حقوق قانونی. مانند همان انسان لعنت شدهای که قانونی از او حمایت نمیکند و همان انسان مقدسی که تنها حافظ جان او خداست. ما ساعت های طولانی را با نسیم در هواخوری زندان گذرانده ایم و هر یک از بازداشت ها و بازجویی هایمان حرف زده ایم. نسیم گاهی تنها اشارههای کوچکی به آنچه در آن چند ماه بر سرش آوردهاند، میکرد. من لا به لای خندهها و حرفهای پراکنده شنیدم که نسیم زیر فشار برای اعتراف از شدت درد و ضعف از هوش میرفته است.
نسیم آن چند ماهی که در بازداشت بود هیچ حقی نداشت، نسیم در آن چندماه حیات صرف بود، حیات بدون شان و منزلت و حقوق انسانی.
فاصلهای که میتواند با خشونت پر شود
همواره در فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی شکافی است که میتواند با هر خشونتی پر شود. در این فاصله دیگر بشری دارای حقوق وجود ندارد، حقوقش به تعلیق در میآید و در برابر خشونتی که ساخته اقتدار قانونی است، بی دفاع شود.
میخواهم از این فاصله بگویم از فاصله بین بازداشت تا تحویل به مرجع یا مرکزی قانونی که پر مخاطرهترین و بیپناهترین لحظات بازداشتیها است. در این بازه زمانی چه نظارتی وجود دارد؟ بازداشتی چه حقی دارد و اگر حقی از او گرفته شد چگونه باید آن را اثبات کند؟
حتی اگر داستان نیکا را ساخته و پرداخته رسانهها بدانیم، چنین فاجعهای غیر ممکن است؟ نه! نظارتی بر ضابطها در هنگام بازداشت تا تحویل به مرکزی قانونی وجود ندارد و من این را بیواسطه تجربه کردهام.
مگر جز آن است که در شرایط ویژه پروتکلهای معمول کنار گذاشته میشود.
امروز هم گویا به شرایط استثنایی جدیدی وارد میشویم. همان زنهای بیحق شده، همان حیات صرف، حالا شهروند میشوند تا بتوان آنها را به دادگاه برد و برای او سنگینترین حکم ممکن یعنی مرگ را صادر کرد.
گویی ما در دادگاهها بیش از هر زمان دیگری شهروند هستیم.
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
#ویدا_ربانی #نسیم_سمیاری #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن کامل نوشته ویدا ربانی به شرح زیر است:
ما در دادگاهها بیش از هر زمان شهروندیم
ما گاه شهروندان دارای حق و مسئولیت هستیم و بنابراین به عنوان موجودی دارای عقل و اراده میتوان بر او اقتدار قانونی اعمال کرد و سوژه امر سیاسی قرار داد و گاه به تعبیر جورجیو آگامبن، فیلسوف ایتالیایی، ما “هوموساکر” یعنی حیات برهنه یا حیات صرف هستیم، حیات بیولوژیک حیوانی که هنوز دارای هیچ حق و منزلتی نیست.
در آن لحظاتی که باتونها با ضربات پیاپی فرود میآیند، گلولهها پوست تن را میشکافد یا از فاصلهای نزدیک حباب چشمی را میترکانند، در آن لحظهای که زیر پوتین لگدمال میشويم و… در آن لحظات چه هستیم؟ بشر دارای حق و مسئولیت و شان انسانی یا تکهای پوست و گوشت و استخوان رها شده؟ در دادگاهها ولی ما همواره شهروندانی هستیم که باید پاسخگوی اعمال خود باشیم.
در شرایط استثنایی که مدام خود را به نرم و قاعده بدل میکند، در رویارویی بدنها، در تقابل با آن مامور دارای اقتدار ما به حیات صرف و به هیچ بدل میشویم. حقوق ما به سادگی به تعلیق در میآيد، آماج خشونت میشويم و دوباره آن تن بی حق شده در کالبد شهروندی چپانده میشود، برای اینکه حضور در دادگاه مختص شهروندان است، چرا که پروندهای بی حق و مسئولیت را نمیتوان به دادگاه برد.
پخشان عزیزی، همبندی من، حکم اعدام گرفته است و دو همبندی دیگرم نسیم سیمیاری و وریشه مرادی در خطر حکم اعدام هستند. آنها شهروند شدهاند و باید قانون بر آنها اعمال شود. پخشان در همان “وضعیت استثنایی” که به آن اشاره کردم، آن وضعیتی که خود را به نرم و قاعده تبدیل کرده برای چند ماه به روایت خودش در نامهای که از او منتشر شده، مورد شکنجه و آزار قرار گرفته است. وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده میشد، پخشان حیات صرف بود و قانون از او دفاع نمیکرد، اما همان اقتدار قانونی امروز او را به عنوان شهروند شناسایی و مستحق اعدام میداند.
در روم باستان هومو ساکرها در اصطلاح حقوقی افرادی بودند که میشد آنها را کشت بدون اینکه قاتل شناخته شد. این مفهوم در واقع واجد دو معنای انسان مقدس و هم لعنت شده است، لعنت شده است چون قانون از او دفاع نمیکند و مقدس است زیرا تنها میتوانستند به حمایت خدایان امید داشته باشند.
نسیم سیمیاری همین وضعیت دوگانه را زندگی میکند. او چندماه را در خانه امن سپاه گذرانده در ناکجایی و در بیپناهی، در رها شدگی از حقوق قانونی. مانند همان انسان لعنت شدهای که قانونی از او حمایت نمیکند و همان انسان مقدسی که تنها حافظ جان او خداست. ما ساعت های طولانی را با نسیم در هواخوری زندان گذرانده ایم و هر یک از بازداشت ها و بازجویی هایمان حرف زده ایم. نسیم گاهی تنها اشارههای کوچکی به آنچه در آن چند ماه بر سرش آوردهاند، میکرد. من لا به لای خندهها و حرفهای پراکنده شنیدم که نسیم زیر فشار برای اعتراف از شدت درد و ضعف از هوش میرفته است.
نسیم آن چند ماهی که در بازداشت بود هیچ حقی نداشت، نسیم در آن چندماه حیات صرف بود، حیات بدون شان و منزلت و حقوق انسانی.
فاصلهای که میتواند با خشونت پر شود
همواره در فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی شکافی است که میتواند با هر خشونتی پر شود. در این فاصله دیگر بشری دارای حقوق وجود ندارد، حقوقش به تعلیق در میآید و در برابر خشونتی که ساخته اقتدار قانونی است، بی دفاع شود.
میخواهم از این فاصله بگویم از فاصله بین بازداشت تا تحویل به مرجع یا مرکزی قانونی که پر مخاطرهترین و بیپناهترین لحظات بازداشتیها است. در این بازه زمانی چه نظارتی وجود دارد؟ بازداشتی چه حقی دارد و اگر حقی از او گرفته شد چگونه باید آن را اثبات کند؟
حتی اگر داستان نیکا را ساخته و پرداخته رسانهها بدانیم، چنین فاجعهای غیر ممکن است؟ نه! نظارتی بر ضابطها در هنگام بازداشت تا تحویل به مرکزی قانونی وجود ندارد و من این را بیواسطه تجربه کردهام.
مگر جز آن است که در شرایط ویژه پروتکلهای معمول کنار گذاشته میشود.
امروز هم گویا به شرایط استثنایی جدیدی وارد میشویم. همان زنهای بیحق شده، همان حیات صرف، حالا شهروند میشوند تا بتوان آنها را به دادگاه برد و برای او سنگینترین حکم ممکن یعنی مرگ را صادر کرد.
گویی ما در دادگاهها بیش از هر زمان دیگری شهروند هستیم.
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
#ویدا_ربانی #نسیم_سمیاری #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زندان اوین، دفاعیهای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته است.
بخشی از نوشته او به شرح زیر است:
«در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشههای ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظهی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجهی سفید) به دور از چشم دوربینها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقیشان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم، بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشیام خواندند و گفتند زنانگیات را از دست دادهای! چرا گریه نمیکنی؟ آخرین بار که گریستی چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییدهای؟
سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجوییها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجههای سفید، سناریوسازیهای متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و ... نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خونریزیهای مداوم (از ناحیهی بینی)، شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر، ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.
در تاریخ ۵ دی ماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شدم. در نهایت در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «عضویت در گروههای معارض» و «بغی» تفهیم اتهام شد. اما سوال اساسی این است که «چرا مبارزه با نیرویی تروریستی همچون داعش همتراز و همردیف جنگ علیه جمهوری اسلامی قلمداد میشود؟!» پس ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر مبارزهاش با داعش در کجای تاریخ قرار میگیرد؟! داعش سرمان را میبُرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار میکشد. هیچ دانش سیاسی-حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.
در طول یک سال بازداشت موقت، تنها به مدت سه ماه و نیم حق ملاقات با خانواده را داشتم. مابقی را نیز یا در سلول انفرادی به سر بردم یا همانند اکنون در بند زنان، اما با شرایط انفرادی.
پس از گذشت ده ماه از بازداشت، در فاصلهی روزهای ۲۵ تا۲۷ اردیبهشت در بند اوین، بدون در نظر گرفتن و توجه به سوابق و کارنامهام، مرا همردیف با داعش خواندند و تروریستم نامیدند و گفتند لازم بود از سوی دولت و با عنوان مدافع حرم به سوریه میرفتی. با توجه به این تعاریف، پس همهی کسانی که بر مبنای وظایف انسانی علیه داعش مبارزه نمودند، باید تروریست باشند!
در طول سه ماه گذشته نیز سعی در انتساب اتهامات جدیدی به من داشتند، علاوه بر شنیدن ادعاهای پوچ و واهی، بازجوییهای تلقینی، تحقیر، تهدید به اعدام، تحریک و فشار به منظور اعتراف اجباری از دیگر مسائل و مشکلات این مدت بود. اکنون قریب به سه ماه از بازجوییهای اخیر میگذرد، نه وکلا حق مطالعهی مجدد پرونده را داشتهاند و نه من نیز حق ملاقات با وکیل را! هماکنون نیز دوران ممنوعیت تماس و ملاقات را سپری میکنم.
حال با نگاهی به گذشته و مسیری که پیمودهام، از عملکردم دفاع میکنم، زیرا در هیچ زمان و مکانی به جان و مال کسی کوچکترین تعرضی ننموده و یگانه جرم من مسئولیتپذیری در قبال جامعه میباشد. همچنان از مبارزاتم بر علیه نیروهای تروریستی داعش در کوبانی دفاع میکنم، و تا پایان هرگونه ستم علیه زنان، از کوردستان تا بلوچستان و از ایران تا افغانستان، و تا رسیدن به آرمانهای ژن، ژیان، ئازادی به مبارزه ادامه خواهم داد.»
متن کامل را را در ببدارزنی بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z
#بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وی از بند زندان زندان اوین، دفاعیهای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته است.
بخشی از نوشته او به شرح زیر است:
«در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشههای ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظهی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجهی سفید) به دور از چشم دوربینها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقیشان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم، بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشیام خواندند و گفتند زنانگیات را از دست دادهای! چرا گریه نمیکنی؟ آخرین بار که گریستی چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییدهای؟
سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجوییها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجههای سفید، سناریوسازیهای متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و ... نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خونریزیهای مداوم (از ناحیهی بینی)، شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر، ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.
در تاریخ ۵ دی ماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شدم. در نهایت در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «عضویت در گروههای معارض» و «بغی» تفهیم اتهام شد. اما سوال اساسی این است که «چرا مبارزه با نیرویی تروریستی همچون داعش همتراز و همردیف جنگ علیه جمهوری اسلامی قلمداد میشود؟!» پس ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر مبارزهاش با داعش در کجای تاریخ قرار میگیرد؟! داعش سرمان را میبُرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار میکشد. هیچ دانش سیاسی-حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.
در طول یک سال بازداشت موقت، تنها به مدت سه ماه و نیم حق ملاقات با خانواده را داشتم. مابقی را نیز یا در سلول انفرادی به سر بردم یا همانند اکنون در بند زنان، اما با شرایط انفرادی.
پس از گذشت ده ماه از بازداشت، در فاصلهی روزهای ۲۵ تا۲۷ اردیبهشت در بند اوین، بدون در نظر گرفتن و توجه به سوابق و کارنامهام، مرا همردیف با داعش خواندند و تروریستم نامیدند و گفتند لازم بود از سوی دولت و با عنوان مدافع حرم به سوریه میرفتی. با توجه به این تعاریف، پس همهی کسانی که بر مبنای وظایف انسانی علیه داعش مبارزه نمودند، باید تروریست باشند!
در طول سه ماه گذشته نیز سعی در انتساب اتهامات جدیدی به من داشتند، علاوه بر شنیدن ادعاهای پوچ و واهی، بازجوییهای تلقینی، تحقیر، تهدید به اعدام، تحریک و فشار به منظور اعتراف اجباری از دیگر مسائل و مشکلات این مدت بود. اکنون قریب به سه ماه از بازجوییهای اخیر میگذرد، نه وکلا حق مطالعهی مجدد پرونده را داشتهاند و نه من نیز حق ملاقات با وکیل را! هماکنون نیز دوران ممنوعیت تماس و ملاقات را سپری میکنم.
حال با نگاهی به گذشته و مسیری که پیمودهام، از عملکردم دفاع میکنم، زیرا در هیچ زمان و مکانی به جان و مال کسی کوچکترین تعرضی ننموده و یگانه جرم من مسئولیتپذیری در قبال جامعه میباشد. همچنان از مبارزاتم بر علیه نیروهای تروریستی داعش در کوبانی دفاع میکنم، و تا پایان هرگونه ستم علیه زنان، از کوردستان تا بلوچستان و از ایران تا افغانستان، و تا رسیدن به آرمانهای ژن، ژیان، ئازادی به مبارزه ادامه خواهم داد.»
متن کامل را را در ببدارزنی بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z
#بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۳۱ سازمان مدافع حقوقبشر در بیانیهای به صدور حکم اعدام علیه شریفه محمدی، اعتراض کردند و خواهان لغو حکم اعدام علیه این فعال کارگری شدند.
مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران به همراه ۳۰ سازمان مدافع حقوقبشر دیگر، با نگارش بیانیهای مشترک از مقامات جمهوری اسلامی خواستند به آزار و اذیت سیستماتیک زنان مدافع حقوقبشر پایان دهد و از صدور احکام اعدام خودداری کنند.
در این بیانیه آمده است:
«ما امضاکنندگان این بیانیه به نمایندگی از زنان و سازمانهای بینالمللی و منطقهای حقوقبشر، از حکم ناعادلانه اعدام که توسط جمهوری اسلامی ایران علیه فعال حقوقبشر شریفه محمدی صادر شده، شوکه شده و بهشدت نگران هستیم. اتهاماتی که به او وارد شده به دلیل فعالیتهای او در دفاع از حقوق کارگران بوده است، فعالیتهایی که نه فقط مسالمتآمیز بلکه قانونی و در چارچوب قوانین کشور بوده است.
این حکم یکی از سنگینترین و شدیدترین مجازاتها علیه یک زن مدافع حقوقبشر در ایران و حتی در منطقه است. پرونده او نمونه بارز تداوم سرکوب و خصومت جمهوری اسلامی با فعالان حقوق زنان و کنشگران مدنی است.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران به همراه ۳۰ سازمان مدافع حقوقبشر دیگر، با نگارش بیانیهای مشترک از مقامات جمهوری اسلامی خواستند به آزار و اذیت سیستماتیک زنان مدافع حقوقبشر پایان دهد و از صدور احکام اعدام خودداری کنند.
در این بیانیه آمده است:
«ما امضاکنندگان این بیانیه به نمایندگی از زنان و سازمانهای بینالمللی و منطقهای حقوقبشر، از حکم ناعادلانه اعدام که توسط جمهوری اسلامی ایران علیه فعال حقوقبشر شریفه محمدی صادر شده، شوکه شده و بهشدت نگران هستیم. اتهاماتی که به او وارد شده به دلیل فعالیتهای او در دفاع از حقوق کارگران بوده است، فعالیتهایی که نه فقط مسالمتآمیز بلکه قانونی و در چارچوب قوانین کشور بوده است.
این حکم یکی از سنگینترین و شدیدترین مجازاتها علیه یک زن مدافع حقوقبشر در ایران و حتی در منطقه است. پرونده او نمونه بارز تداوم سرکوب و خصومت جمهوری اسلامی با فعالان حقوق زنان و کنشگران مدنی است.»
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگار کورکور، خواهر زندانی سیاسی محکوم به اعدام مجاهد کورکور این فایل را منتشر کرد. صدای توماج صالحی روی تصویر برادرش. صدای توماج که میگوید فردا اگه کشته شدم، به یاد من گریه نکن ...
او نوشته:
صدای_بی_صدایان_باشیم🙏🙏🙏
صدای زندانیان محکوم به اعدام باشیم...
- برای جلوگیری از اجرای حکم ظالمانه اعدام و لغو این حکم، همه جامعه باید به پا خیزد. وگرنه محکومکردن و بیانیه صرف دادن سازمانها و اشخاص، هشتگ زدن بدون عمل میدانی، تا کنون ثمر نداده است.
#مجاهد_کورکور
#عباس_دریس
#پخشان_عزیزی
#محمود_مهرابی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشته:
صدای_بی_صدایان_باشیم🙏🙏🙏
صدای زندانیان محکوم به اعدام باشیم...
- برای جلوگیری از اجرای حکم ظالمانه اعدام و لغو این حکم، همه جامعه باید به پا خیزد. وگرنه محکومکردن و بیانیه صرف دادن سازمانها و اشخاص، هشتگ زدن بدون عمل میدانی، تا کنون ثمر نداده است.
#مجاهد_کورکور
#عباس_دریس
#پخشان_عزیزی
#محمود_مهرابی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از کوهنوردان گیلانی با صعود به قله درفک، یاد شریفه محمدی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، را گرامی داشتند. پیشتر نیز این افراد با صدور بیانیهای پیرامون لغو اعدام شریفه محمدی، خواستار آزادی این زن فعال کارگری و کوهنورد زندانی شده بودند.
آنها شریفه محمدی را عروس گیلان نامیدند، زن فعال مدنی کردتبار، که در استان گیلان ساکن بوده است.
این فعالان در بیانیهشان ضمن درخواست لغو حکم اعدام و آزادی شریفه محمدی نوشتهاند: «... به جرم انسان بودن و آگاه به حقوق انسانی و نوع دوستی، وجود شریف و نجیب تو را پشت قفس آهنین انداختند و قاضی احمد درویش گفتار رئیس شعبه یک دادگاه انقلاب رشت حکم اعدام تو را صادر کرد. شریفه عزیز، همنورد پرتلاش، دختر آذربایجان، تو عروس گیلان هستی و اینک قاضی تو را در شرایطی قرار داد که عروس ایران و جهان شدی و صدها میلیون انسان نگران تو و ظلم و شکنجههایی هستند که بر تو روا شد.»
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #از_گیلان_تا_سیستان_جانم_فدای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها شریفه محمدی را عروس گیلان نامیدند، زن فعال مدنی کردتبار، که در استان گیلان ساکن بوده است.
این فعالان در بیانیهشان ضمن درخواست لغو حکم اعدام و آزادی شریفه محمدی نوشتهاند: «... به جرم انسان بودن و آگاه به حقوق انسانی و نوع دوستی، وجود شریف و نجیب تو را پشت قفس آهنین انداختند و قاضی احمد درویش گفتار رئیس شعبه یک دادگاه انقلاب رشت حکم اعدام تو را صادر کرد. شریفه عزیز، همنورد پرتلاش، دختر آذربایجان، تو عروس گیلان هستی و اینک قاضی تو را در شرایطی قرار داد که عروس ایران و جهان شدی و صدها میلیون انسان نگران تو و ظلم و شکنجههایی هستند که بر تو روا شد.»
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #از_گیلان_تا_سیستان_جانم_فدای_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانم گوهر عشقی، مادر جاویدنام ستار بهشتی، اعلام کرد که دوشنبه دوم مهر ماه در اعتراض به بازداشت دایه مینا و زندانی بودن خانوادههای دادخواه و در اعتراض به صدور حکم اعدام علیه زندانیان سیاسی، دست به تحصن خواهد زد و از مردم خواست که او را همراهی کنند.
در صفحه اینستاگرام این مادر دادخواه، ضمن انتشار این ویدیو نوشته شده:
«فرزندانم .همانطور که شنیدید،حکومت سیاه جمهوری اسلامی،#دایه_مینا مادر جاوید نام #شهریار_محمدی را دستگیر کرده است. بسیاری دیگر نیز در زندان و زیر شکنجه هستند. من به عنوان مادر #ستار_بهشتی ،در همبستگی با دایه مینا و برادرم #ماشالله_کرمی ،خانواده شریف #پویا_بختیاری ،#پخشان_عزیزی و #شریفه_محمدی که زیر حکم اعدام هستند و همه فرزندانم که در زندان جمهوری اسلامی هستند، بزودی تحصن و اعتصاب خواهم کرد. اگر در ظرف یک هفته آینده از تاریخ انتشار این ویدئو دایه مینا مادر داغدار شهریار محمدی آزاد نشود، روز دوشنبه دوم مهرماه ساعت ۹ صبح به محل دفتر سازمان ملل متحد در تهران یا به امام زاده صالح تجریش خواهم رفت و در آنجا تحصن و اعتصاب خودم را آغاز می کنم.از طریق همین صفحه و یک روز قبل از شروع تحصن باز هم شما را در جریان قرار خواهم داد.دست قشنگ هر کسی با منهمراهی کند را می بوسم.جانم فدای آزادی ایران »
#گوهر_عشقی #ستار_بهشتی #داذخواهی #تحصن
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در صفحه اینستاگرام این مادر دادخواه، ضمن انتشار این ویدیو نوشته شده:
«فرزندانم .همانطور که شنیدید،حکومت سیاه جمهوری اسلامی،#دایه_مینا مادر جاوید نام #شهریار_محمدی را دستگیر کرده است. بسیاری دیگر نیز در زندان و زیر شکنجه هستند. من به عنوان مادر #ستار_بهشتی ،در همبستگی با دایه مینا و برادرم #ماشالله_کرمی ،خانواده شریف #پویا_بختیاری ،#پخشان_عزیزی و #شریفه_محمدی که زیر حکم اعدام هستند و همه فرزندانم که در زندان جمهوری اسلامی هستند، بزودی تحصن و اعتصاب خواهم کرد. اگر در ظرف یک هفته آینده از تاریخ انتشار این ویدئو دایه مینا مادر داغدار شهریار محمدی آزاد نشود، روز دوشنبه دوم مهرماه ساعت ۹ صبح به محل دفتر سازمان ملل متحد در تهران یا به امام زاده صالح تجریش خواهم رفت و در آنجا تحصن و اعتصاب خودم را آغاز می کنم.از طریق همین صفحه و یک روز قبل از شروع تحصن باز هم شما را در جریان قرار خواهم داد.دست قشنگ هر کسی با منهمراهی کند را می بوسم.جانم فدای آزادی ایران »
#گوهر_عشقی #ستار_بهشتی #داذخواهی #تحصن
#نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شریفه محمدی آزاد باید گردد
۲۴ آبان۱۴۰۳ قرار است شریفه در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت ( بعنوان دادگاه هم عرض ) محاکمه شود.
او قبلا در شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به ریاست احمد درویشگفتار محاکمه و به اعدام محکوم شده بود.
با ایرادات ماهوی شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور، رای ظالمانه صادره نقض و به شعبه هم عرض ارجاع داده شد.
جالب اینجاست که رئیس شعبه دو دادگاه انقلاب رشت، درویشگفتار هست.
اشتباه نشود، ایشون احمد درویشگفتار نیست، بلکه پسرشان است!!!
پدر رئیس شعبه اول، پسر رئیس شعبه دوم!!!
پدر رئیس شعبهای که شریفه را محکوم به اعدام کرد!
پسر قرار است رای جدیدی صادر کند!!!
آیا این انتخاب شعبه هم عرض ، اتفاقی هست؟!!!»
یونس آزادبر، زندانی سیاسی سابق
۲۱ آبان ۱۴۰۳
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #یونس_آزادبر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۴ آبان۱۴۰۳ قرار است شریفه در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت ( بعنوان دادگاه هم عرض ) محاکمه شود.
او قبلا در شعبه اول دادگاه انقلاب رشت به ریاست احمد درویشگفتار محاکمه و به اعدام محکوم شده بود.
با ایرادات ماهوی شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور، رای ظالمانه صادره نقض و به شعبه هم عرض ارجاع داده شد.
جالب اینجاست که رئیس شعبه دو دادگاه انقلاب رشت، درویشگفتار هست.
اشتباه نشود، ایشون احمد درویشگفتار نیست، بلکه پسرشان است!!!
پدر رئیس شعبه اول، پسر رئیس شعبه دوم!!!
پدر رئیس شعبهای که شریفه را محکوم به اعدام کرد!
پسر قرار است رای جدیدی صادر کند!!!
آیا این انتخاب شعبه هم عرض ، اتفاقی هست؟!!!»
یونس آزادبر، زندانی سیاسی سابق
۲۱ آبان ۱۴۰۳
#شریفه_محمدی #نه_به_اعدام #یونس_آزادبر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech