آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

عرشیا را که به خاک می‌سپردند،‌ مادرش بر سرمزارش فریاد می‌زد: «عرشیا نبین که این‌طور پرپر می‌زنم، من به تو افتخار می‌کنم، تو غیرت داشتی، تو کسی نبودی که خودت را بکشی، آنها چه بلایی به سرت آوردند؟»

عرشیا امامقلیزاده فقط ۱۶ سال داشت، او را ده روز قبل از فوتش به «جرم» عمامه‌پرانی بازداشت کرده‌اند، دو روز بازداشت بوده و بعد از رهایی از بازداشت خودکشی کرده است، این بخشی از گفته‌های منابع نزدیک به خانواده عرشیا است.

این منبع مطلع اضافه می‌کند: «عرشیا روایت دردناکی از آن‌چه در زندان داشته را برای مادرش تعریف کرده است، به طوری که مادر عرشیا بسیار نگران حال او بود، مداوم مراقبش بود تا اینکه دو روز قبل وقتی مادر و پدرش می‌خواستن برن بیرون،‌ عرشیا خواسته تنها بمونه.
وقتی مادر عرشیا از خانه خارج می‌شه برای مامانش این پیام را می‌فرستد: «مامان دوستت دارم و مواظب خودت باش.»
مامان عرشیا در اون لحظه نگرانش می‌شه و از نیمه راه به سرعت به طرف خونه برمی‌گرده،‌ اما وقتی می‌رسند به خونه می‌بینند خودش رو کشته، سعی می‌کنند نجاتش بدهند، وقتی می‌بینند هنوز نبض داره، به سرعت می‌رسوننش بیمارستان اما دوام نمیاره و فوت می‌کنه.
مامان عرشیا می‌گه ما نمی‌دونستیم آیا این مساله ربطی به بازداشتش داره یا نه. تا این‌که بعد از این اتفاق ماموران ریختن خونمون و تاکید کردند که جایی نگید که عرشیا در بازداشت بوده.
عرشیا در درد و دلش با مادرش گفته که از پاشنه پا بهم آمپول زدند و با باتوم هم کتک خوردم، گوش‌هامو با فندک سوزندن و بهم قرص می‌دادن.»

امروز خانواده‌های زیادی داغدار عزیزان از دست رفته‌اشان هستند، آن‌ها دادخواه هستند و خواستار تحقق عدالت، دادبان از جامعه وکلا درخواست می‌کند به یاری خانواده‌های دادخواه بشتابند و در این راه در کنار مردم باشند، چرا که این مسئولیت اجتماعی وکلا است.

@daadbaan2021
#عرشیا_امامقلی_زاده #مهسا_امینی #ژینا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

امروز دوستان و اعضای خانواده عرشیا امامقلیزاده، بر سر مزار او حاضر شدند و آیین چهارشنبه‌سوری را به جای آوردند.

عرشیا امامقلی زاده را فراموش نکنیم، معترضی ۱۶ ساله،که به اتهام عمامه‌پرانی در جلفا ده روز در بازداشت بود و دو روز پس از آزادی به قید وثیقه، در ۵ آذر ۱۴۰۱ خودکشی کرد و جان باخت.

۶ آذر ۱۴۰۱ پیکر این نوجوان کشته‌شده با حضور ماموران در جلفا به خاک سپرده شد.»

بعضی از منابع نزدیک به خانواده عرشیا می‌گویند: «او از اتفاقات داخل زندان و شکنجه‌هایش برای مادرش تعریف کرده بود و تاب تحمل آن را نداشته است.»
این منبع مطلع اضافه می‌کند: «عرشیا روایت دردناکی از آن‌چه در زندان داشته را برای مادرش تعریف کرده است، به طوری که مادر عرشیا بسیار نگران حال او بود، مداوم مراقبش بود تا اینکه دو روز قبل از واقعه خودکشی، وقتی مادر و پدرش می‌خواستن برن بیرون،‌ عرشیا خواسته تنها بمونه.
وقتی مادر عرشیا از خانه خارج می‌شه برای مامانش این پیام را می‌فرستد: «مامان دوستت دارم و مواظب خودت باش.»

مامان عرشیا در اون لحظه نگرانش می‌شه و از نیمه راه به سرعت به طرف خونه برمی‌گرده،‌ اما وقتی می‌رسند به خونه می‌بینند خودش رو کشته، سعی می‌کنند نجاتش بدهند، وقتی می‌بینند هنوز نبض داره، به سرعت می‌رسوننش بیمارستان اما دوام نمیاره و فوت می‌کنه.
مامان عرشیا می‌گه ما نمی‌دونستیم آیا این مساله ربطی به بازداشتش داره یا نه. تا این‌که بعد از این اتفاق ماموران ریختن خونمون و تاکید کردند که جایی نگید که عرشیا در بازداشت بوده.
عرشیا در درد و دلش با مادرش گفته که از پاشنه پا بهم آمپول زدند و با باتوم هم کتک خوردم، گوش‌هامو با فندک سوزندن و بهم قرص می‌دادن.»

یادش گرامی

---ارسالی از مخاطبان

امروز خانواده عرشیا دادخواه خون او هستند.

منبع: دادبان
@daadbaan2021

#عرشیا_امامقلی_زاده #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر عرشیا امامقلیزاده، معترضی که پس از آزادی از زندان خودکشی کرد، در مراسم یادبود او در مزارش در روز چهارشنبه‌سوری که با حضور ماموران امنیتی بود، گفت: «شرم کنید، من از شما نمی‌ترسم، من افتخار می‌کنم پسرم در این راه رفته است، من به پسرم افتخار کرده و خواهم کرد، من به عرشیا قهرمان گفته‌ام و خواهم گفت، پسر من شجاع بود و غیرت داشت، حرفش هم فقط این بود، مامان من کار بدی نکردم.»

عرشیا امامقلی زاده، معترضی ۱۶ ساله،که به اتهام عمامه‌پرانی در جلفا ده روز در بازداشت بود و دو روز پس از آزادی به قید وثیقه، در ۵ آذر ۱۴۰۱ خودکشی کرد و جان باخت.

۶ آذر ۱۴۰۱ پیکر این نوجوان کشته‌شده با حضور ماموران در جلفا به خاک سپرده شد.»

بعضی از منابع نزدیک به خانواده عرشیا می‌گویند: «او از اتفاقات داخل زندان و شکنجه‌هایش برای مادرش تعریف کرده بود و تاب تحمل آن را نداشته است.»

@daadbaan2021

- حتما پس از آزادی عزیزانشان از زندان حواستان به تغییرات خلقی او باشد، حتما او را به نزد پزشک و مشاور ببرید. اگر نیاز به مشاور روانشناس داشتید با ما تماس بگیرید تا ما گروه‌ها یا افراد داوطلبی را معرفی کنیم.

#عرشیا_امامقلی_زاده #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

«عرشیای قهرمانم همیشه کنار تو وقتمون يجور میگذشت ک دوست نداشتیم تموم بشه. سرو صدات شوخ طبع بودنت خندوندنات ( مهربون بودنات شب‌نشینی‌هامون پشت بام خونمون من و تو خواهرت بساط چایی دوست نداشتی بخوابی شب‌ها همش می‌گفتی مامان یکمم بشینیم حرف بزنیم، انگار دل پاکت می‌دونست که زودتر میری همش دوست داشتی بیدار باشی کنار ما باشی بگی بخندی زندگی کنی بعضا با حسرت بهم خیره می‌شدی ازت می‌پرسیدم عرشیا چرا همچین نگاه می‌کنی می‌خندیدی و می‌گفتی دوستت دارم مامان من بهت می‌گفتم من عاشقتم مامان، عرشیا خیلی کارا قرار بود باهم انجام بدیم من و تو ولی نذاشتن خاری شدی تو چشم بدشون خیلی آرزوهای بزرگ بزرگ داشتم برات تو خیلی آرزوها داشتی تو دلت موند!!!! قهرمانم هی بهت می‌گفتم مامان برو بخواب دیره می‌گفتی مامان حالا خواب هست بیا فیلم بببینم بیا حرف بزنیم بیا برقصیم چه شب‌ها که برای مامان کلی می‌رقصیدی اگر می‌دانستم قرار است تو را از من اینجور نامردانه جدا کنن و به بی رحمی کل شب‌ها رو تا صبح کنارت بیدار می‌ماندم می‌رقصیدم حرف می‌زدم حتی لحظه‌ای از بغلت جدا نمی‌شدم ولی افسوس ک همن همیشه بزرگ‌ترین ارزوها را برای تو داشتم و تنها چیزی که از ذهنم حتی ثانیه‌ای نمی‌گذشت نبود تو بود حتی ثانیه‌ای که فکرش من را دیوانه می‌کرد که تو نباشی هیچ موقع هیچ موقع نمیتوانستم به این فکر کنم.»


- عرشیا امامقلی زاده، معترضی ۱۶ ساله، که  به اتهام عمامه‌پرانی در جلفا ده روز در بازداشت بود و دو روز پس از آزادی به قید وثیقه، در ۵ آذر ۱۴۰۱ خودکشی کرد و جان باخت.

۶ آذر ۱۴۰۱ پیکر این نوجوان کشته‌شده با حضور ماموران در جلفا به خاک سپرده شد.»

بعضی از منابع نزدیک به خانواده عرشیا می‌گویند: «او از اتفاقات داخل زندان و شکنجه‌هایش برای مادرش تعریف کرده بود و تاب تحمل آن را نداشته است.»

#عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #مهسا_امینی  #یادمون_نمیره #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مادر عرشیا امامقلیزاده علمداری، معترضی اهل جلفا، که پس از چند روز آزادی از زندان، خودکشی کرد، در گفتگو با دادبان می‌گوید: «پسرم اهل خودکشی نبود، به او در زندان مواد روان‌گردان تزریق کرده بودند و گفته بودند در شهر سنگسارت می‌کنیم و بعد اعدام می‌شوی.»

عرشیا امامقلی زاده که به دلیل عمامه‌پرانی در آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، روز ۵ آذر ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از آزادی از زندان تاب فشارهای روحی و روانی که در زندان متحمل شده بود را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

مادر عرشیا اضافه می‌کند: «عرشیا به من گفته بود که در زندان به او به بهانه‌های مختلف، قرص و آمپول هایی تزریق می‌کردند، او پس از آزادی یک باره افسرده شد، در حالی که عرشیا پیش از آن عاشق زندگی بود، به تازگی مغازه باز کرده بود و قصد خرید ماشین داشت، در زندان یک آخوند به او گفته بود در سطح شهر می‌گردانیمت و سنگسار می‌شوی، و با دستان خودم اعدامت می‌کنم.»

به گفته این مادر داغدار، «آخوندی که عرشیا عمامه او را انداخته بود، رضایت نداد و وقتی عرشیا فهمید باید دوباره به زندان برگردد، ترسید، مداوم می‌گفت این‌ها من را اعدام می‌کنند و او می‌ترسید.»

مادر عرشیا می‌گوید: اگر می‌گویید مرگ عرشیا به شما مرتبط نیست، پس چطور آمبولانس حامل پیکر عرشیا را تحت نظر گرفتید، در قبرستان به ما اجازه عزاداری ندادید. من امروز دادخواه خون فرزندم هستم. پس از رفتن عرشیا من دیگر توان انجام هیچ کاری ندارم، همه ما با عرشیا رفتیم.»

در جریان خیزش سراسری، شماری از معترضان مانند یلدا آقافضلی، عرشیا امامقلیزاده، به دلیل اعمال فشار، تهدیدها و تزریق داروهای مختلف پس از آزادی از زندان خودکشی کردند.

عرشیا روز ۵ آذر ۱۴۰۱، در نبود پدر و مادرش، خود را حلق‌آویز کرد.
--یادش گرامی
@daadbaan2021

#عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #جلفا #انقلاب_ملی #مهسا_امینی‌ #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الناز ابدالی، مادر جاویدنام عرشیا امامقلیزاده، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:

«تولد قهرمانم وقتی کلاس پنجم ابتدایی، قرار بود همکلاسی هاشو دعوت کنه انقد خوشحال بود و هیجان داشت چند ماه قبل به دوستاش گفته بود که تولدمه و همگی گفته بودن میاییم. اون روز اینا شیطنت می‌کردن می‌خندیدن شادی می‌کردن و من انقد با لذت بهشون نگاه می‌کردم ‌وتو دلم ارزو کردم کاش همیشه همینجور از همه چی لذت ببرن و شاد باشن بخندن، چه تولدی بود انگار دنیا رو به عرشیا دادن کنار دوستاش تا شب همینجور رقصیدن و شادی‌کردن ولی قرار بود تا همیشه براش تولد بگیریم هر جور ک خودش میخواست همیشه اون کارو می‌کردم براش ک خوشحال بشه، حالا موقع تولد فرزندانتان یادتون باشه ک چه کردین با ما خانواده‌های داغ دار ،لعنت به شما که شادی و دلخوشی بچه‌های مارو گرفتین، مگه چیکار کرده بودن !؟ به جرمی! اینقد ترس و وحشت تو دلشون گذاشتین، ما بچه هامونو با هزار مصیبت بزرگ کردیم هزار آن ارزو داشتیم امید داشتیم در یک ثانیه تصمیم اشتباه شما منجر به نبودن فرزندان ما شد ،مگر چند سال داشت ؟که اون همه تهدید و ترس و استرس بهش دادین، به خاطر چی، بچه‌ی من یه بچه‌ی شاد و سر حال بود عاشق رقص و شادی و دلخوشی و خنده که تبدیلش کردین به فرد نا امید مگر می‌شود تاوان ندهید، مگر می‌شود که دلخوشی کنین با فرزندانتان مگه میشه!
عرشیای من برا تولد ۱۷سالگیش کلی برنامه داشت ک تو دلش موند با هزاران ارزو و امید نه میبخشیم نه فراموش می‌کنیم اینو یادتون باشه»
elnaz.abdalii

عرشیا امامقلی زاده که به دلیل عمامه‌پرانی در آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، روز ۵ آذر ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از آزادی از زندان تاب فشارهای روحی و روانی که در زندان متحمل شده بود را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

مادر عرشیا چندی پیش گفت: «عرشیا به من گفته بود که در زندان به او به بهانه‌های مختلف، قرص و آمپول هایی تزریق می‌کردند، او پس از آزادی یک باره افسرده شد، در حالی که عرشیا پیش از آن عاشق زندگی بود، به تازگی مغازه باز کرده بود و قصد خرید ماشین داشت، در زندان یک آخوند به او گفته بود در سطح شهر می‌گردانیمت و سنگسار می‌شوی، و با دستان خودم اعدامت می‌کنم.»

#عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم نخستین سالگرد جاویدنام عرشیا امامقلیزاده، بر سر مزارش برگزار شد.

بهم گفت: «مامان آنقدر زدن که بگم اشتباه کردم، ولی من نگفتم. گفتم که کاری نکردم که بگم اشتباه کردم.»

مادر عرشیا امامقلیزاده، نوجوانی که تنها چند روز پس از آزادی از زندان، خودکشی کرد، چندی پیش نوشته بود: «پارسال همین موقع‌ها خواب بودم، دیدم آهنگ باز کردی و یه عینک زدی که من بخندم. پسرم شبی که تو رو از ما گرفتند، من هم بی‌تو زندگی نکردم.»

عرشیا امامقلی زاده که به دلیل عمامه‌پرانی در آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، روز ۵ آذر ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از آزادی از زندان تاب فشارهای روحی و روانی که در زندان متحمل شده بود را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

مادر عرشیا اضافه می‌کند: «عرشیا به من گفته بود که در زندان به او به بهانه‌های مختلف، قرص و آمپول هایی تزریق می‌کردند، او پس از آزادی یک باره افسرده شد، در حالی که عرشیا پیش از آن عاشق زندگی بود، به تازگی مغازه باز کرده بود و قصد خرید ماشین داشت، در زندان یک آخوند به او گفته بود در سطح شهر می‌گردانیمت و سنگسار می‌شوی، و با دستان خودم اعدامت می‌کنم.»

به گفته این مادر داغدار، «آخوندی که عرشیا عمامه او را انداخته بود، رضایت نداد و وقتی عرشیا فهمید باید دوباره به زندان برگردد، ترسید، مداوم می‌گفت این‌ها من را اعدام می‌کنند و او می‌ترسید.»

مادر عرشیا می‌گوید: اگر می‌گویید مرگ عرشیا به شما مرتبط نیست، پس چطور آمبولانس حامل پیکر عرشیا را تحت نظر گرفتید، در قبرستان به ما اجازه عزاداری ندادید. من امروز دادخواه خون فرزندم هستم. پس از رفتن عرشیا من دیگر توان انجام هیچ کاری ندارم، همه ما با عرشیا رفتیم.»

elnaz.abdalii
در جریان خیزش سراسری، شماری از معترضان مانند یلدا آقافضلی، عرشیا امامقلیزاده، به دلیل اعمال فشار، تهدیدها و تزریق داروهای مختلف پس از آزادی از زندان خودکشی کردند

#عرشیا_امامقلی_زاده #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرشیا امامقلیزاده، نوشت:

«دلم جا مانده در شبی که تو رفتی شبی که هر لحظه‌اش سال‌ها بر من گذشت شبی ک اسمان بر سرم فرو ریخت زمین زیر پایم را خالی کرد شبی ک غمش تا پایان عمرم بر دلم میماند، شبی که التماس کردم که جان مرا بگیر ولی عرشیای من برگردد، شبی که در بیمارستان زانو زدم برای همه‌ی دکترا التماس کردم او‌که آنجا خوابیده است جگر گوشه‌ی من است نذارین بره، عرشیای من تازه داره بزرگ میشه تازه میخواد زندگی کنه یه روز قبلش به من گفت مامان میخوام زودتر ازدواج کنم چند سال دیگر! خودشم طبقه بالا پیش شما بمونم …اون کلی آرزو به دل داره نذارین تو را خدا ……شبی که پاهایم ناتوان شد و نتوانستم راه بروم خود را روی ویلجر دیدم شبی ک برای آخرین بار بدن سردت را بغل گرفتم چقدر زیبا خفته بودی چقد آرام شبی که برای بغل کردن بچه‌ی خودت باید التماس میکردی که تو را خدا بذارین پیش بچه‌ام باشم آخه من مادرشم! ….تمام لحظه‌هایم بی تو درد بزرگیست عرشیای مادر ،اناسی»
elnaz.abdalii

عرشیا امامقلیزاده که به دلیل عمامه‌پرانی در آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، روز ۵ آذر ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از آزادی از زندان تاب فشارهای روحی و روانی که در زندان متحمل شده بود را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

مادر عرشیا پیش‌تر گفته بود: «عرشیا به من گفته بود که در زندان به او به بهانه‌های مختلف، قرص و آمپول هایی تزریق می‌کردند، او پس از آزادی یک باره افسرده شد، در حالی که عرشیا پیش از آن عاشق زندگی بود، به تازگی مغازه باز کرده بود و قصد خرید ماشین داشت، در زندان یک آخوند به او گفته بود در سطح شهر می‌گردانیمت و سنگسار می‌شوی، و با دستان خودم اعدامت می‌کنم.»

به گفته این مادر داغدار، «آخوندی که عرشیا عمامه او را انداخته بود، رضایت نداد و وقتی عرشیا فهمید باید دوباره به زندان برگردد، ترسید، مداوم می‌گفت این‌ها من را اعدام می‌کنند و او می‌ترسید.»

مادر عرشیا می‌گوید: اگر می‌گویید مرگ عرشیا به شما مرتبط نیست، پس چطور آمبولانس حامل پیکر عرشیا را تحت نظر گرفتید، در قبرستان به ما اجازه عزاداری ندادید. من امروز دادخواه خون فرزندم هستم. پس از رفتن عرشیا من دیگر توان انجام هیچ کاری ندارم، همه ما با عرشیا رفتیم.»

#عرشیا_امامقلی_زاده #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
وزیر کشور جمهوری اسلامی: نوجوانان خانواده‌های خود را تشویق به شرکت در انتخابات کنند

احمد وحیدی، وزیر کشور با اشاره به برگزاری انتخابات مجلس گفت: «مهم‌ترین وظیفه این روزهای نوجوانان ایران اسلامی حضور در صحنه انتخابات و تشویق به مشارکت سیاسی خانواده و دوستان در آن است.»

او افزود: «نباید خسته شد که قله نزدیک است.»


یکی از مخاطبان توانا نوشت:

«نوجوانان ایران، موتور محرکه خیزش انقلابی ۱۴۰۱ بودند و جمهوری اسلامی در جریان سرکوب انقلاب مردم ایران، ده‌ها کودک و نوجوان را به قتل رساند بسیاری را بازداشت و شکنجه کرد، این رژیم حتی دست به جنایت مسموم‌کردن عمدی دانش‌آموزان و حمله شیمیایی به مدارس زد.

نسل نیکاها، ساربناها، سپهرها، موناها، ابوالفضل‌ها، عرشیاها، سیاوش‌ها و ... نسلی آگاه هستند که فریب حکومت را نمی‌خورند.
آن‌ها جانانه ایستادگی کردند، جانشان را نثار آزادی کردند، چشمشان در معرض شلیک گلوله قرار گرفت، بازداشت و شکنجه شدند، ولی تسلیم نشدند و ابراز پشیمانی نکردند.

رای نوجوانان ما مشخص است... آن‌ها با خون خود رای دادند.»

نظر شما چیست؟

#نیکا_شاکرمی #ابوالفضل_آدینه_زاده
#سیاوش_محمودی #سارینا_اسماعیل_زاده #سپهر_مقصودی #پارسا_قبادی #عرشیا_امامقلی_زاده #ابوالفضل_امیرعطایی
#سارینا_ساعدی .... #رای_بی_رای #رای_نمیدهم #رای_من_سرنگونی #انگشت_در_خون #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مرگ مشکوک سارا تبریزی، پس از آزار و اذیت از سوی سرکوبگران جمهوری اسلامی، دردناک‌ترین حادثه نوروز بود که البته زخم‌های قدیمی بیشتری را یادآوری کرد.

«مامان آنقدر زدن که بگم اشتباه کردم، ولی من نگفتم. گفتم که کاری نکردم که بگم اشتباه کردم.» این روایت عرشیا امام‌قلی‌زاده است پس از آزادی از زندان. نوجوانی که تاب تحمل شکنجه را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

«تو این ۱۹ سال اینقد کتک نخوردم که تو این ۱۲ روز کتک خوردم تو پرونده‌م نوشته اظهار پشیمانی نکرد.» روایت دردناک یلدا.
یلدا آقافضلی، معترض ۱۹ ساله، پس از آزادی از زندان به‌طور مشکوکی جان‌ باخت و گفته شد که «خودکشی» کرده است.

صدای هم‌وطنان‌مان باشیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی با سرکوب معترضان، آن‌ها را وادار به سکوت کند.
اگر شما هم تجربه تهدید تلفنی و حضوری سرکوبگران جمهوری اسلامی را دارید روایت‌های خود را برای ما ارسال کنید.


#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#یلدا_اقافضلی
#سارا_تبریزی
#عرشیا_امامقلی_زاده
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای یلدا آقافضلی، انگار صدای بسیاری دیگر از فرزندان این سرزمین است. جوانانی که توسط حکومت شکنجه فیزیکی و روانی شدند. برخی. در زندان جان سپردند، برخی خارج از زندان به طرز مشکوکی جان خود را از دست دادند.
آزار بازجویان حتی پس از آزادی موقت ادامه دارد و از این موضوع نباید به راحتی گذر کرد. بازجویانی که دستشان باز است تا هر وقت که بخواهند با تماس‌های گاه و بی‌گاه، با مزاحمت در خیابان، مبارزان را آزار دهند.‌ هدفشان واداشتن به سکوت یا همکاری با دستگاه امنیتی است. مگر جوانان ما چریک هستند و آموزش دیده که اینهمه فشار به آن‌ها می‌آورند؟! شهروندانی عادی اما به ستوه آمده از زندگی زیر سیطره حکومتی ستمگر هستند که می‌خواهند آزاد باشند و از چنگ حکومتی که سیطره خود را در تمام عرصه‌های عمومی و خصوصی زندگی مردم گسترده، رها شوند.
سارا تبریزی‌های زیادی اکنون در جامعه ایران هستند که با دیدن تماس‌های ناشناس و شنیدن صدای زنگ تلفن دچار تپش قلب شدید می‌شوند. چون نمی‌خواهند دیگر صدای بازجویی را بشنوند که قبلا در شرایط دشوار بازجویی بالای سرشان بودخ و آن‌ها را که چشمشان بسته و بی‌پناه بودند،تحت فشار قرار. داده و حالا با تهدید خواسته‌های دیگری دارد.

#سارا_تبریزی #یلدا_آقافضلی #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #منصوره_سگوند #بامشاد_سلیمانخانی #مهدی_زارع_اشکذری #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
حضور مادر جاویدنام عرشیا امامقلیزاده بر مزار جاویدنام دکتر آیلار حقی

خانواده‌های دادخواه، غمخوار یکدیگر شده‌اند و پشتیبان هم. آن‌ها درد فراق را خوب می‌شناسند، همدل‌تر هستند با یکدیگر و هم‌هدف‌تر.
پیش‌نیاز همبستگی، درک متقابل یکدیگر است، پیش از آنکه هر یک از ما مثل خانواده‌های داغدار عزیزی را از دست بدهیم، اگر خودمان را جای آن‌ها بگذاریم و از عمق جان درکشان کنیم، دیگر سکوت در برابر ظالمان را جایز نخواهیم دانست و در کنار دادخواهان خواهیم ایستاد.

#دادخواهی #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #آیلار_حقی #همدلی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام عرشیا امامقلیزاده این ویدیو را به مناسبت زادروز فرزندش منتشر کرد و نوشت:

«این روزها عجیب دلمون گرفته ،یادمه از اول مهر میپرسیدی مامان ،چند روز دیگ تولدمه و منتظر سوپرایز ما بودی ک چی کادو میگیری و ما سعی میکردیم اون چیزی ک خودت دوست داری و برات کادو بدیم از اول مهر مدام فکر میکنم امسال چی دوست داری کادو بگیری ،اگ بودی چقد قد کشیده بودی اگ بودی چقد اقا شده بودی مهربون مادر چند روز دیگ باز تولدته تولدت ک میشد مامان چقد کیف میکرد خونه رو تزیین میکرد سوپرایزت میکرد دور هم جمع میشدیم یه روز خوب و میگذروندیم ولی امسال دو ساله بدترین روز و میگذرونیم من نمیدونم چیکار کنم هر چ نزدیک تر میشم حالم بدتر میشه قرار نبود تولد هات اینجور بشه ،امان از دردی ک صاحبش را لال میکند تو رفتی و ماهر لحظه جان میکنیم از این فراغ غمت قهرمان وطنم ن بخشیدم و نه فراموش کردم.»


عرشیا امامقلیزاده؛ معترض نوجوانی که تحت تاثیر شکنجه و تهدید ماموران در دوران بازداشت، به زندگی خود پایان داد.

عرشیا امامقلیزاده هم شکنجه شد. شکنجه‌ای که خواندن و شنیدنش دل آدمی را به درد می‌آورد، برای مادرش از آن گفته است.

« آنقدر زدن که بگم اشتباه کردم، ولی من نگفتم. گفتم که کاری نکردم که بگم اشتباه کردم.» این روایت عرشیا است پس از آزادی از زندان.»

عرشیا امامقلی زاده که به دلیل عمامه‌پرانی در آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، روز ۵ آذر ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از آزادی از زندان تاب فشارهای روحی و روانی که در زندان متحمل شده بود را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

یک منبع آگاه درباره عرشیا می‌گوید: « عرشیا گفته بود آخوندی که عرشیا عمامه او را انداخته بود، رضایت نداد و وقتی عرشیا فهمید باید دوباره به زندان برگردد، ترسید، مداوم می‌گفت این‌ها من را اعدام می‌کنند و او می‌ترسید.»

#عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #عرشیا_امامقلی_زاده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

زادروز جاویدنام عرشیا امامقلیزاده است. مادرش ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«یه دنیا سوال و توی ذهنم گذاشتی رفیقم کجایی! دوسال میشه که رفتی تولدت و من اواره موندم چیکار کنم چه برنامه‌ای بذارم چطور سوپرایزت کنم، قربون قلب مهربونت برم، تو دنیایی پر از ارامش و شادی و برای همه می‌خواستی، نمی‌خواستی هیچکی عذاب بکشه هیچکی غم بخوره همیشه به فکر همه بودی فدای فداکاری‌هایت مادر، قهرمان ایرانم قهرمان من با تمام اندوهم تولدت را تبریک میگویم .»

عرشیا امامقلیزاده؛ معترض نوجوانی که تحت تاثیر شکنجه و تهدید ماموران در دوران بازداشت، به زندگی خود پایان داد.

عرشیا امامقلیزاده هم شکنجه شد. شکنجه‌ای که خواندن و شنیدنش دل آدمی را به درد می‌آورد، برای مادرش از آن گفته است.

« آنقدر زدن که بگم اشتباه کردم، ولی من نگفتم. گفتم که کاری نکردم که بگم اشتباه کردم.» این روایت عرشیا است پس از آزادی از زندان.»

عرشیا امامقلی زاده که به دلیل عمامه‌پرانی در آبان ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، روز ۵ آذر ۱۴۰۱، تنها چند روز پس از آزادی از زندان تاب فشارهای روحی و روانی که در زندان متحمل شده بود را نیاورد و به زندگی خود پایان داد.

یک منبع آگاه درباره عرشیا می‌گوید: « عرشیا گفته بود آخوندی که عرشیا عمامه او را انداخته بود، رضایت نداد و وقتی عرشیا فهمید باید دوباره به زندان برگردد، ترسید، مداوم می‌گفت این‌ها من را اعدام می‌کنند و او می‌ترسید.»

#عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #عرشیا_امامقلی_زاده #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای یلدا آقافضلی، انگار صدای بسیاری دیگر از فرزندان این سرزمین است. جوانانی که توسط حکومت شکنجه فیزیکی و روانی شدند. برخی در زندان جان سپردند، برخی خارج از زندان به طرز مشکوکی جان خود را از دست دادند.
آزار بازجویان حتی پس از آزادی موقت ادامه دارد و از این موضوع نباید به راحتی گذر کرد. بازجویانی که دستشان باز است تا هر وقت که بخواهند با تماس‌های گاه‌وبی‌گاه، با مزاحمت در خیابان، مبارزان را آزار دهند.‌
هدف‌شان واداشتن به سکوت یا همکاری با دستگاه امنیتی است.
مگر جوانان ما چریک هستند و آموزش دیده که اینهمه فشار به آن‌ها می‌آورند؟!
شهروندانی عادی اما به ستوه آمده از زندگی زیر سیطره حکومتی ستمگر هستند که می‌خواهند آزاد باشند و از چنگ حکومتی که سیطره خود را در تمام عرصه‌های عمومی و خصوصی زندگی مردم گسترده، رها شوند.
یلدا آقافضلی‌ها و سارا تبریزی‌های زیادی اکنون در جامعه ایران هستند که با دیدن تماس‌های ناشناس و شنیدن صدای زنگ تلفن دچار تپش قلب شدید می‌شوند. چون نمی‌خواهند دیگر صدای بازجویی را بشنوند که قبلا در شرایط دشوار بازجویی بالای سرشان بوده و آن‌ها را که چشمشان بسته و بی‌پناه بودند، تحت فشار قرار داده و حالا با تهدید خواسته‌های دیگری دارد.


#یلدا_آقافضلی #عرشیا_امامقلی_زاده_علمداری #منصوره_سگوند #بامشاد_سلیمانخانی #مهدی_زارع_اشکذری #متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech