#امنیت در #خیابان به روایت #زنان
(آیا شما هم چنین تجربههایی داشتهاید؟ ریشههای آن را در چه میدانید؟)
با دیدن راننده سن و سالدار، با خیال راحت روی صندلی جلو نشستم. در طول مسیر، بخاطر کارم مشغول صحبت با تلفن بودم و احساس می کردم محتویات کیفم در حال فشار وارد کردن به پایم است. نزدیک محلی که باید پیاده می شدم، کیفم را برای برداشتن پول از روی پا برداشتم که دیدم دست راننده روی پایم است.
کمتر دختری است که #تجربه بیرون رفتن از خانه برایش مساوی با تجربه مورد #آزار_خیابانی قرار گرفتن نباشد و مسئله ای از این دست برایش پیش نیامده باشد.
من مثلاً وقتی سوار تاکسی می شوم، هر لحظه منتظرم اتفاقی برایم بیفتد، راننده حرف نامناسبی بزند، مسافری جوری بشیند که #ناخوشایند باشد و یا چیزی ببینم و بشنوم که مایل نیستم! این حس انتظار و ترس برای اتفاقی که هنوز نیفتاده، بدتر از خود حادثه است و همیشه با من همراه است..."
اینها را مهسا می گوید. ۲۸ سال سن دارد و شاغل است. به نظرش مسئله آزارهای خیابانی در طول زندگی زنان با آنهاست و هر روز پررنگ تر و تخریب کننده تر می شود. وی معتقد است شنیده هایش از تجربه های دیگران در مواجهه با آزارهایی چون ربوده شدن و تجاوز، #ترس عمیقی در ذهنش ایجاد کرده و هر آنچه از این گونه #خشونت ها را هم که تجربه نکرده باشد، شنیدنش کافی است تا برایش هراسی دائمی ایجاد کند.
بهار ۲۹ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد است. می گوید نسبت به مکان هایی که خودش در آنجا تجربه ناخوشایندی داشته و خاطره ای از آزارهای خیابانی دارد، دارای احساس ترس و #اضطراب شده و این ترس تا همین حالا با وی است. "من تا 15 سالگی اصلا از خیابانمان نمی ترسیدم. بعد از اینکه یک بار صبح در راه مدرسه آقایی مزاحمم شد، تا همین حالا نسبت به این خیابان احساس ترس و #دلهره دارم و زمان های تاریکی و خلوتی ترجیح می دهم طول خیابان را بدوم. یا مثلاً بخاطر تجربه های بدی که از نشستن روی صندلی عقب تاکسی دارم، همیشه سعی می کنم صندلی جلو بشینم و یا حتی در قسمت عقب کرایه 2 نفر را بدهم تا خیالم راحت تر باشد!"
اما زهرا در لا به لای تجربه هایش از آزارهای خیابانی به نکته دیگری اشاره می کند:"تقریباً همه دخترها از دوران کودکی با همچین تجربه هایی رو به رو بوده و هستند. اما چیزی که در میان هست و ما را بیشتر آسیب پذیر می کند، این است که ما در مورد این تجربه ها و آزارها با کسی صحبت نمی کنیم. فضای فرهنگیمان به گونه ای است که دخترها این اجازه را به خود نمی دهند که این مسائل را با خانواده در میان بگذارند؛ چرا که اگر این اتفاق را مطرح کنیم اول خودمان متهم می شویم و بعد کسی که ما را آزار داده است. پیامد گفتن این موضوع به خانواده، در درجه اول محدودیت خودِ دختر است". وی که خود ۲۵ سال دارد و کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی است، به تجربه اش از #مزاحمت های تلفنی اشاره می کند. فرد ناشناسی که با تماس با وی وقتی ۱۰ ساله بوده، موجب ترس و اضطراب زهرا از تلفن تا همین امروز شده و حالا هم هنوز علاقه ای به جواب دادن به تلفن ندارد!
مینا از تجربه اش در سوار تاکسی شدن در هفته گذشته می گوید. وقتی که کلی منتظر شده تا حتما "تاکسی" پیدا کند و با دیدن راننده سن و سال دار، با خیال راحت روی صندلی جلو می نشیند."در طول مسیر طولانی، بخاطر کارم مشغول تلفن حرف زدن بودم و احساس می کردم محتویات کیفم در حال فشار وارد کردن به پایم است. ...
منبع: مهرخانه
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cXv74I
خواندن این مطلب هم سودمند است:
https://goo.gl/ZgQfYJ
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
(آیا شما هم چنین تجربههایی داشتهاید؟ ریشههای آن را در چه میدانید؟)
با دیدن راننده سن و سالدار، با خیال راحت روی صندلی جلو نشستم. در طول مسیر، بخاطر کارم مشغول صحبت با تلفن بودم و احساس می کردم محتویات کیفم در حال فشار وارد کردن به پایم است. نزدیک محلی که باید پیاده می شدم، کیفم را برای برداشتن پول از روی پا برداشتم که دیدم دست راننده روی پایم است.
کمتر دختری است که #تجربه بیرون رفتن از خانه برایش مساوی با تجربه مورد #آزار_خیابانی قرار گرفتن نباشد و مسئله ای از این دست برایش پیش نیامده باشد.
من مثلاً وقتی سوار تاکسی می شوم، هر لحظه منتظرم اتفاقی برایم بیفتد، راننده حرف نامناسبی بزند، مسافری جوری بشیند که #ناخوشایند باشد و یا چیزی ببینم و بشنوم که مایل نیستم! این حس انتظار و ترس برای اتفاقی که هنوز نیفتاده، بدتر از خود حادثه است و همیشه با من همراه است..."
اینها را مهسا می گوید. ۲۸ سال سن دارد و شاغل است. به نظرش مسئله آزارهای خیابانی در طول زندگی زنان با آنهاست و هر روز پررنگ تر و تخریب کننده تر می شود. وی معتقد است شنیده هایش از تجربه های دیگران در مواجهه با آزارهایی چون ربوده شدن و تجاوز، #ترس عمیقی در ذهنش ایجاد کرده و هر آنچه از این گونه #خشونت ها را هم که تجربه نکرده باشد، شنیدنش کافی است تا برایش هراسی دائمی ایجاد کند.
بهار ۲۹ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد است. می گوید نسبت به مکان هایی که خودش در آنجا تجربه ناخوشایندی داشته و خاطره ای از آزارهای خیابانی دارد، دارای احساس ترس و #اضطراب شده و این ترس تا همین حالا با وی است. "من تا 15 سالگی اصلا از خیابانمان نمی ترسیدم. بعد از اینکه یک بار صبح در راه مدرسه آقایی مزاحمم شد، تا همین حالا نسبت به این خیابان احساس ترس و #دلهره دارم و زمان های تاریکی و خلوتی ترجیح می دهم طول خیابان را بدوم. یا مثلاً بخاطر تجربه های بدی که از نشستن روی صندلی عقب تاکسی دارم، همیشه سعی می کنم صندلی جلو بشینم و یا حتی در قسمت عقب کرایه 2 نفر را بدهم تا خیالم راحت تر باشد!"
اما زهرا در لا به لای تجربه هایش از آزارهای خیابانی به نکته دیگری اشاره می کند:"تقریباً همه دخترها از دوران کودکی با همچین تجربه هایی رو به رو بوده و هستند. اما چیزی که در میان هست و ما را بیشتر آسیب پذیر می کند، این است که ما در مورد این تجربه ها و آزارها با کسی صحبت نمی کنیم. فضای فرهنگیمان به گونه ای است که دخترها این اجازه را به خود نمی دهند که این مسائل را با خانواده در میان بگذارند؛ چرا که اگر این اتفاق را مطرح کنیم اول خودمان متهم می شویم و بعد کسی که ما را آزار داده است. پیامد گفتن این موضوع به خانواده، در درجه اول محدودیت خودِ دختر است". وی که خود ۲۵ سال دارد و کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی است، به تجربه اش از #مزاحمت های تلفنی اشاره می کند. فرد ناشناسی که با تماس با وی وقتی ۱۰ ساله بوده، موجب ترس و اضطراب زهرا از تلفن تا همین امروز شده و حالا هم هنوز علاقه ای به جواب دادن به تلفن ندارد!
مینا از تجربه اش در سوار تاکسی شدن در هفته گذشته می گوید. وقتی که کلی منتظر شده تا حتما "تاکسی" پیدا کند و با دیدن راننده سن و سال دار، با خیال راحت روی صندلی جلو می نشیند."در طول مسیر طولانی، بخاطر کارم مشغول تلفن حرف زدن بودم و احساس می کردم محتویات کیفم در حال فشار وارد کردن به پایم است. ...
منبع: مهرخانه
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cXv74I
خواندن این مطلب هم سودمند است:
https://goo.gl/ZgQfYJ
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا
امنیت در خیابان به روایت زنان
هر از گاهی در لابلای صفحه حوادث روزنامه، تجربه ای می خوانیم مربوط به ربوده شدن یا مورد تجاوز قرار گرفتن زنی یا زنانی. مردی گوشه ای از شهر را هدف قرار گرفته و تحت عنوان تاکسی، مشغول آزار و اذیت زنان