This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ناصر امان پدر داغدار جاویدنام هیمن امان بر سر مزار فرزندش آوازی سوزناک می‌خواند.
هیمن آمان فرزند ناصر و مریم ساکن محله "مجبور آباد" بوکان و متولد شانزدهم اسفندماه ۱۳۷۵ بود.
هیمن امان، ۲۶ ساله و اهل شهر بوکان، چند روز بعد از زخمی‌شدن و بازداشت توسط ماموران حکومتی «زیر شکنجه» جان باخت. هیمن امان معروف به "هیمن رَش" ۲۶ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی، با گلوله ساچمه‌ای زخمی شده بود و شامگاه جمعه ٢٧ آبان‌ماه با هجوم نیروهای حکومتی به خانه پدری‌اش در بوکان، با ضرب و شتم ربوده شده بود.
او از دوستان نزدیک جاویدنامان محمد حسن‌زاده و شهریار محمدی بود. نهادهای امنیتی روز چهارشنبه ٢ آذر ماه ١٤٠١ با پدر هیمن آمان تماس گرفتند تا جهت تحویل پیکر فرزندش به بازداشتگاه ارومیه مراجعه کند.
در زمان تحویل پیکر هیمن آمان، نیروهای سرکوبگر از ارائه جواز دفن و برگه پزشکی قانونی به خانواده‌اش ممانعت بعمل آوردند.
نیروهای سرکوبگر پس از اخذ تعهد کتبی پیکر هیمن آمان را به خانواده‌اش تحویل دادند و پزشکی قانونی علت فوت وی را "مرگ مشکوک" اعلام کرده بود.
نیروهای امنیتی خانواده آمان را تهدید کردند که مراسم خاکسپاری هیمن بدون حضور مردم برگزار شود و در غیراینصورت پیکر وی را تحویل نخواهند داد.
#هیمن_امان #بوکان #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هیمن آمان فرزند ناصر و مریم ساکن محله "مجبور آباد" بوکان و متولد شانزدهم اسفندماه ۱۳۷۵ بود.
هیمن امان، ۲۶ ساله و اهل شهر بوکان، چند روز بعد از زخمی‌شدن و بازداشت توسط ماموران حکومتی «زیر شکنجه» جان باخت. هیمن امان معروف به "هیمن رَش" ۲۶ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی، با گلوله ساچمه‌ای زخمی شده بود و شامگاه جمعه ٢٧ آبان‌ماه با هجوم نیروهای حکومتی به خانه پدری‌اش در بوکان، با ضرب و شتم ربوده شده بود.
او از دوستان نزدیک جاویدنامان محمد حسن‌زاده و شهریار محمدی بود. نهادهای امنیتی روز چهارشنبه ٢ آذر ماه ١٤٠١ با پدر هیمن آمان تماس گرفتند تا جهت تحویل پیکر فرزندش به بازداشتگاه ارومیه مراجعه کند.
در زمان تحویل پیکر هیمن آمان، نیروهای سرکوبگر از ارائه جواز دفن و برگه پزشکی قانونی به خانواده‌اش ممانعت بعمل آوردند.
نیروهای سرکوبگر پس از اخذ تعهد کتبی پیکر هیمن آمان را به خانواده‌اش تحویل دادند و پزشکی قانونی علت فوت وی را "مرگ مشکوک" اعلام کرده بود.
نیروهای امنیتی خانواده آمان را تهدید کردند که مراسم خاکسپاری هیمن بدون حضور مردم برگزار شود و در غیراینصورت پیکر وی را تحویل نخواهند داد.
#هیمن_امان #بوکان #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
قتل‌های زنجیره‌ای به ویژه در دهه ۷۰ در ایران برجسته بودند.
این قتل‌ها عملا و مستقیما توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به عنوان یک وظیفه سازمانی پیگیری می‌شد.
شاید وجه «سازمانی» این قتل‌ها کمی غریب به نظر برسد ولی این واقعیتی است که خود عوامل وزارت اطلاعات به آن اذعان کرده بودند.
به عنوان نمونه در اعترافات کسانی که این قتل‌ها را انجام می‌دادند و در گزارش مربوط به قتل داریوش فروهر و پروانه فروهر، عبدالله اسدی کارمند وزارت اطلاعات چنین گفته بود:
«اینجانب به مقتضیات شغلی که دارم و طبق روال گذشته که در پرینت کاری که در وزارت برایم در نظر گرفته شده به جز موارد دستگیری، بازرسی و انتقال و ربایش و طراحی و هدایت عملیات، انجام حذف فیزیکی در برنامه کاری پیش‌بینی شده.
لذا طبق روال گذشته فقط اجرای حکم داریوش فروهر و همسرش به ما محول شد و آنهم طبق دستور سلسله مراتب یعنی از سوی مسئول اداره و مدیرکل مربوطه و ما هم از قدیم تا این حد را مجاز بودیم بدانیم به خاطر مسائل حفاظتی و امنیتی و طبق روال قبل که کار از سوی آنها ابلاغ می‌شد و سپس انجام می‌شد، این کار را هم به اتفاق برادران قبول کردیم …».
علیرضا داوودی معروف به امیر اکبری، دیگر کارمند وزارت اطلاعات گفته بود: «اتهام را قبول ندارم. این امور در تشکیلات اطلاعات بسیار عادی است. … تمام برادران در هر کاری که شرکت کنند با وضو بوده و با ذکر مأموریت انجام می دهند... مجدداً باید بگویم که قتلی اتفاق نیافتاده بلکه حذف دو عنصر پلید که دستور آن توسط مقامات تشکیلات صادر گردیده. این نوع مأموریت‌ها را تیم‌های بسیار انجام داده‌اند و برای آنها هم جوایز بزرگ دریافت کرده‌اند و بنده هم موظف به تشکیلات اطلاعات هستم».
محسنی، کارمند دیگر وزارت اطلاعات گفته بود: «کار حذف فیزیکی و دیگر کارها از قبیل دستگیری، انتقال متهم و مراقبت ثابت و غیره از سال ۱۳۷۰ در پرینت کاری از طرف وزارت برای ما مشخص شده بود و جزء وظایف قسمت ما بود».
این روایت‌ها خود به اندازه کافی گویای وجه سازمانی و سیستماتیک قتل‌های زنجیره‌ای هستند. قتل‌هایی که نمی‌توانست «خودسرانه» باشد آنگونه که وزارت اطلاعات در بیانیه خود در تبری از قتل‌های زنجیره‌ای مدعی شده بود.
بر این اساس می‌توان مدعی شد قتل‌های زنجیره‌ای روشنفکران و دگراندیشان نمونه‌ای از مداراستیزی سیستماتیک در ایران است.
شما چه می‌اندیشید؟
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
این قتل‌ها عملا و مستقیما توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به عنوان یک وظیفه سازمانی پیگیری می‌شد.
شاید وجه «سازمانی» این قتل‌ها کمی غریب به نظر برسد ولی این واقعیتی است که خود عوامل وزارت اطلاعات به آن اذعان کرده بودند.
به عنوان نمونه در اعترافات کسانی که این قتل‌ها را انجام می‌دادند و در گزارش مربوط به قتل داریوش فروهر و پروانه فروهر، عبدالله اسدی کارمند وزارت اطلاعات چنین گفته بود:
«اینجانب به مقتضیات شغلی که دارم و طبق روال گذشته که در پرینت کاری که در وزارت برایم در نظر گرفته شده به جز موارد دستگیری، بازرسی و انتقال و ربایش و طراحی و هدایت عملیات، انجام حذف فیزیکی در برنامه کاری پیش‌بینی شده.
لذا طبق روال گذشته فقط اجرای حکم داریوش فروهر و همسرش به ما محول شد و آنهم طبق دستور سلسله مراتب یعنی از سوی مسئول اداره و مدیرکل مربوطه و ما هم از قدیم تا این حد را مجاز بودیم بدانیم به خاطر مسائل حفاظتی و امنیتی و طبق روال قبل که کار از سوی آنها ابلاغ می‌شد و سپس انجام می‌شد، این کار را هم به اتفاق برادران قبول کردیم …».
علیرضا داوودی معروف به امیر اکبری، دیگر کارمند وزارت اطلاعات گفته بود: «اتهام را قبول ندارم. این امور در تشکیلات اطلاعات بسیار عادی است. … تمام برادران در هر کاری که شرکت کنند با وضو بوده و با ذکر مأموریت انجام می دهند... مجدداً باید بگویم که قتلی اتفاق نیافتاده بلکه حذف دو عنصر پلید که دستور آن توسط مقامات تشکیلات صادر گردیده. این نوع مأموریت‌ها را تیم‌های بسیار انجام داده‌اند و برای آنها هم جوایز بزرگ دریافت کرده‌اند و بنده هم موظف به تشکیلات اطلاعات هستم».
محسنی، کارمند دیگر وزارت اطلاعات گفته بود: «کار حذف فیزیکی و دیگر کارها از قبیل دستگیری، انتقال متهم و مراقبت ثابت و غیره از سال ۱۳۷۰ در پرینت کاری از طرف وزارت برای ما مشخص شده بود و جزء وظایف قسمت ما بود».
این روایت‌ها خود به اندازه کافی گویای وجه سازمانی و سیستماتیک قتل‌های زنجیره‌ای هستند. قتل‌هایی که نمی‌توانست «خودسرانه» باشد آنگونه که وزارت اطلاعات در بیانیه خود در تبری از قتل‌های زنجیره‌ای مدعی شده بود.
بر این اساس می‌توان مدعی شد قتل‌های زنجیره‌ای روشنفکران و دگراندیشان نمونه‌ای از مداراستیزی سیستماتیک در ایران است.
شما چه می‌اندیشید؟
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
فاطمه موسوی، فعال حقوق کودکان کار و شهروند سی ساله ساکن تهران، بیش از یک ماه است که در بازداشت موقت به سر می‌برد. برای آزادی موقت او که مادر دو فرزند است، وثیقه سنگین سه میلیارد تومانی تعیین کرده‌اند، اما خانواده‌اش قادر به تأمین آن نیستند.
پیش‌تر خبرگزاری هرانا به نقل از یک منبع نوشته بود که «تبلیغ علیه نظام و آتش زدن اموال عمومی» از جمله اتهامات طرح شده بر علیه فاطمه موسوی عنوان شده است.
در تاریخ چهارم تیرماه، فاطمه موسوی توسط ماموران امنیتی در شهر ری بازداشت و پس از سه روز بازجویی در آگاهی شاپور به زندان اوین منتقل شد.
دلوین که یک ماه دیگر دو ساله می‌شود و هنوز شیرخواره است و پارسای ۹ ساله، که بیش از یک ماه است از دید مادر محروم شده‌اند.
خانواده فاطمه موسوی تا ده روز پیش از او بی‌خبر بودند و او ممنوع‌التماس و ممنوع‌الملاقات بود و در دادسرا هم کسی پاسخگو نبود.
چند روز پیش مسعود حیدری، همسر فاطمه در متنی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد، نوشت : «۳۳ روز است که از دستگیری فاطمه موسوی گذشته است، برای فاطمه پس از ۲۳ روز وثیقه سنگین ۳ میلیارد تومانی تعیین کرده‌اند با اینکه می دانند هم من و هم خانواده ما کارگریم و هیچ کدام سندی برای وثیقه نداریم و با مراجعات مکرر من برای تبدیل یا تقلیل قرار هیچ توجهی نمی‌کنند یکی از بستگان ما برای حمایت از ما و بچه های مان سندی را ارائه داد اما پس از کارشناسی، ارزش آن را ۵۰۰ میلیون پایین‌تر تشخیص داده‌اند و به تقاضاها و التماس من برای پذیرفتن تنها امکان ما اهمیتی نمی‌دهند.»
او در ادامه خطاب به مردم نوشت: «مردم انسان‌دوست؛ من از شما خواهش می‌کنم صدای فاطمه موسوی و کودکان‌مان باشید تقاضا می‌کنم صدای من و فرزندانم را به گوش مسئولان برسانید.»
masoud_heydari66
توانا اخیرا کتابچه «راهنمای حمایت از کودکان دارای والدین زندانی» را منتشر کرده است که می‌توانید از آدرس زیر دانلود کنید:
tavaana.org/children_of_incarcerated_parents/
#فاطمه_موسوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیش‌تر خبرگزاری هرانا به نقل از یک منبع نوشته بود که «تبلیغ علیه نظام و آتش زدن اموال عمومی» از جمله اتهامات طرح شده بر علیه فاطمه موسوی عنوان شده است.
در تاریخ چهارم تیرماه، فاطمه موسوی توسط ماموران امنیتی در شهر ری بازداشت و پس از سه روز بازجویی در آگاهی شاپور به زندان اوین منتقل شد.
دلوین که یک ماه دیگر دو ساله می‌شود و هنوز شیرخواره است و پارسای ۹ ساله، که بیش از یک ماه است از دید مادر محروم شده‌اند.
خانواده فاطمه موسوی تا ده روز پیش از او بی‌خبر بودند و او ممنوع‌التماس و ممنوع‌الملاقات بود و در دادسرا هم کسی پاسخگو نبود.
چند روز پیش مسعود حیدری، همسر فاطمه در متنی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد، نوشت : «۳۳ روز است که از دستگیری فاطمه موسوی گذشته است، برای فاطمه پس از ۲۳ روز وثیقه سنگین ۳ میلیارد تومانی تعیین کرده‌اند با اینکه می دانند هم من و هم خانواده ما کارگریم و هیچ کدام سندی برای وثیقه نداریم و با مراجعات مکرر من برای تبدیل یا تقلیل قرار هیچ توجهی نمی‌کنند یکی از بستگان ما برای حمایت از ما و بچه های مان سندی را ارائه داد اما پس از کارشناسی، ارزش آن را ۵۰۰ میلیون پایین‌تر تشخیص داده‌اند و به تقاضاها و التماس من برای پذیرفتن تنها امکان ما اهمیتی نمی‌دهند.»
او در ادامه خطاب به مردم نوشت: «مردم انسان‌دوست؛ من از شما خواهش می‌کنم صدای فاطمه موسوی و کودکان‌مان باشید تقاضا می‌کنم صدای من و فرزندانم را به گوش مسئولان برسانید.»
masoud_heydari66
توانا اخیرا کتابچه «راهنمای حمایت از کودکان دارای والدین زندانی» را منتشر کرده است که می‌توانید از آدرس زیر دانلود کنید:
tavaana.org/children_of_incarcerated_parents/
#فاطمه_موسوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقوق محکومان فوت‌شده در زندان
در صورتی که محکوم فوت کند، وظیفه رئیس زندان است که فوت او را به خانواده‌اش اطلاع دهد. اما رئیس زندان شخصاً با خانواده زندانی فوت‌شده تماس نمی‌گیرد، بلکه او باید از طریق مددکار اجتماعی خانواده فرد را مطلع می‌کند. از سوی دیگر نیز رئیس زندان می‌بایست پزشک قانونی، قاضی اجرا و مرجع قضائی مربوطه را در جریان قرار دهد. ضرورت اعلام به پزشک قانونی، برای این است که پزشک مسئول با حضور در زندان و مشاهده جسد، معاینه‌های لازم را روی او انجام داده و در مورد طبیعی یا غیرطبیعی‌بودن مرگ محکوم، اظهار نظر کند و صریحاً علت مرگ را مشخص کند. «قاضیِ ناظر» مسئول قضائی وضعیت زندانیان است و باید مدارک لازم درباره فوت محکوم و علت آن را جمع‌آوری کند و به مرجع قضائی محل ارسال کند.
https://tavaana.org/deceasedconvicts/
در یوتیوب:
https://youtu.be/14wdV3v9-ZE
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id608936268
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/eytkbvmpe5ur
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در صورتی که محکوم فوت کند، وظیفه رئیس زندان است که فوت او را به خانواده‌اش اطلاع دهد. اما رئیس زندان شخصاً با خانواده زندانی فوت‌شده تماس نمی‌گیرد، بلکه او باید از طریق مددکار اجتماعی خانواده فرد را مطلع می‌کند. از سوی دیگر نیز رئیس زندان می‌بایست پزشک قانونی، قاضی اجرا و مرجع قضائی مربوطه را در جریان قرار دهد. ضرورت اعلام به پزشک قانونی، برای این است که پزشک مسئول با حضور در زندان و مشاهده جسد، معاینه‌های لازم را روی او انجام داده و در مورد طبیعی یا غیرطبیعی‌بودن مرگ محکوم، اظهار نظر کند و صریحاً علت مرگ را مشخص کند. «قاضیِ ناظر» مسئول قضائی وضعیت زندانیان است و باید مدارک لازم درباره فوت محکوم و علت آن را جمع‌آوری کند و به مرجع قضائی محل ارسال کند.
https://tavaana.org/deceasedconvicts/
در یوتیوب:
https://youtu.be/14wdV3v9-ZE
در کست‌باکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id608936268
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/eytkbvmpe5ur
منبع: کتاب حقوق زندانی به زبان ساده، منتشر شده توسط کانون مدافعان حقوق بشر
@DhrcIran
#پادکست #حقوق_زندانی_به_زبان_ساده #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز جاویدنام محمد حسن‌زاده است. اگر جمهوری اسلامی او را نکشته بود، او حالا ۲۹ ساله شده بود.
او از هنگامی که خبر قتل مهسا امینی را شنید، آرام و قرار نداشت. نمی‌توانست این ظلم آشکار را بپذیرد و سکوت پیشه کند. با آنکه همه چیز داشت، خانه، زندگی خوب، پدر و مادر و خواهر، نامزد و عشق زمینی که قرار بود با او ازدواج کند و زندگی تشکیل دهد. اما همه را رها کرد.
محمد حسن‌زاده با نحوه حضورش به همه درس استقامت، شرافت و شجاعت داد.
از اولین روز در اعتراضات شرکت کرد و دوستانش را هم تشویق بە حضور در اعتراضات می‌کرد.
به گفته دوستانش، محمد می‌گفت «باخودم فکر می‌کنم اگە این بی‌وجدان‌هت با دو تا خواهران خودم چنین کاری می‌کردند...، مهسا هم جای خواهر خودم بود.»
شب ۲۹ شهریور ۳ گلولە پینت بال بە کمر و ساق پا و رانش خورد. اما او دست بردار نبود. شب ۳۰ شهریور دوبارە بە اعتراضات رفت و در دفاع مشروع مقابل ماموران، سرو گردن و دستش آتش گرفت. ماموران از فرصت استفادە کردند و با اسلحه ساچمه‌ای به صورت او شلیک کردند که یکی از ساچمه‌ها به چشم چپ او اصابت کرد و آسیب جدی زد.
روز بعد خانواده او را به بیمارستان نیکوکاری تبریز بردند و تحت درمان قرار گرفت. اما به دلیل جو امنیتی او را تهران منتقل بردند.
حدود سه هفته در تهران چند عمل جراحی روی چشمش انجام می‌شود. بینایی به چشمش باز نمی‌گردد، اما محمد حسن‌زاده با همان وضعیت باز به خیابان می‌رفت و در اعتراضات شرکت می‌کرد. به دوستانت می‌گفت «حتی اگر دو‌چشمم را از دست دادم دست مرا بگیرید و ببرید.»
محمد برای شرکت در مراسم چهلم مهسا امینی به سقز می‌رود.
در آبان ماه برای یکی از عمل‌ها دوباره به تهران برمی‌گردد، اما عمل او به تاریخ دیگری موکول می‌شود.
فراخوان ۲۴، ۲۵ و ۲۶ آبان ماه بود که محمد آن را استوری می‌کند و خود را به بوکان شهر زادگاهش می‌رساند.
در ۲۵ آبان ماه او در آخربن استوری اینستاگرامش می‌نویسد «شاید امروز روز آخر زندگیم باشد برای خوشبختی ملت» و یا «ما سرانجام شبی با بدن‌های بە خون غلطیدە دست در دست خدا بر مزار نجس و نحس شما می‌رقصیم...»
عصر روز ۲۵ آبان ماه به خیابان می‌رود و در چهار راه شهرداری بوکان در حالیکە داشت یک دختر جوان معترض را از دست مٲموران نجات و فراری می‌داد، با شلیک مستقلم گلولە جنگی توسط مزدوران رژیم کشته می‌شود.
متن کامل‌تر اینجا
#محمد_حسن_زاده #یاری_مدنی_توانا
او از هنگامی که خبر قتل مهسا امینی را شنید، آرام و قرار نداشت. نمی‌توانست این ظلم آشکار را بپذیرد و سکوت پیشه کند. با آنکه همه چیز داشت، خانه، زندگی خوب، پدر و مادر و خواهر، نامزد و عشق زمینی که قرار بود با او ازدواج کند و زندگی تشکیل دهد. اما همه را رها کرد.
محمد حسن‌زاده با نحوه حضورش به همه درس استقامت، شرافت و شجاعت داد.
از اولین روز در اعتراضات شرکت کرد و دوستانش را هم تشویق بە حضور در اعتراضات می‌کرد.
به گفته دوستانش، محمد می‌گفت «باخودم فکر می‌کنم اگە این بی‌وجدان‌هت با دو تا خواهران خودم چنین کاری می‌کردند...، مهسا هم جای خواهر خودم بود.»
شب ۲۹ شهریور ۳ گلولە پینت بال بە کمر و ساق پا و رانش خورد. اما او دست بردار نبود. شب ۳۰ شهریور دوبارە بە اعتراضات رفت و در دفاع مشروع مقابل ماموران، سرو گردن و دستش آتش گرفت. ماموران از فرصت استفادە کردند و با اسلحه ساچمه‌ای به صورت او شلیک کردند که یکی از ساچمه‌ها به چشم چپ او اصابت کرد و آسیب جدی زد.
روز بعد خانواده او را به بیمارستان نیکوکاری تبریز بردند و تحت درمان قرار گرفت. اما به دلیل جو امنیتی او را تهران منتقل بردند.
حدود سه هفته در تهران چند عمل جراحی روی چشمش انجام می‌شود. بینایی به چشمش باز نمی‌گردد، اما محمد حسن‌زاده با همان وضعیت باز به خیابان می‌رفت و در اعتراضات شرکت می‌کرد. به دوستانت می‌گفت «حتی اگر دو‌چشمم را از دست دادم دست مرا بگیرید و ببرید.»
محمد برای شرکت در مراسم چهلم مهسا امینی به سقز می‌رود.
در آبان ماه برای یکی از عمل‌ها دوباره به تهران برمی‌گردد، اما عمل او به تاریخ دیگری موکول می‌شود.
فراخوان ۲۴، ۲۵ و ۲۶ آبان ماه بود که محمد آن را استوری می‌کند و خود را به بوکان شهر زادگاهش می‌رساند.
در ۲۵ آبان ماه او در آخربن استوری اینستاگرامش می‌نویسد «شاید امروز روز آخر زندگیم باشد برای خوشبختی ملت» و یا «ما سرانجام شبی با بدن‌های بە خون غلطیدە دست در دست خدا بر مزار نجس و نحس شما می‌رقصیم...»
عصر روز ۲۵ آبان ماه به خیابان می‌رود و در چهار راه شهرداری بوکان در حالیکە داشت یک دختر جوان معترض را از دست مٲموران نجات و فراری می‌داد، با شلیک مستقلم گلولە جنگی توسط مزدوران رژیم کشته می‌شود.
متن کامل‌تر اینجا
#محمد_حسن_زاده #یاری_مدنی_توانا
بیست روز از بازداشت تعدادی از جوانان اصفهانی می‌گذرد. تعداد بازداشت شده‌ها بین ۱۳ تا ۱۵ نفر تخمین زده می‌شود. هنوز از اتهامات وارده و جزییات پرونده آنها خبری در دست نیست. نه ملاقاتی نه تماسی (جز یکی دو مورد تماس تلفنی چند ثانیه‌ای)، نه اجازه ورود وکیل به پرونده ...
طبق اطلاعات دریافتی پرونده این افراد در اختیار دادیار شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب اصفهان، علی صباغ قرار دارد. صبح روز ۳ شنبه ۲۰ تیرماه نیروهای حکومتی با هجوم به منازل شخصی تعدادی از شهروندان اصفهانی، اقدام به دستگیری و انتقال آنها به مکان‌های نامعلوم کردند.
تمامی افراد بازداشت شده از قشر معمولی جامعه بوده و هیچ گونه سابقه سیاسی و یا فعالیت در احزاب و گروه‌های سیاسی ندارند.
از بین بازداشتی‌ها روزبه دانا کارمند داروخانه، مینا ندایی کارمند بورس اوراق بهادار، مرجان بشتام حسابدار شرکت، هدی صادقی نقاش و سما عموشاهی کوهنورد و زینب (مریم)پرنده مربی صخره‌نوردی هستند.
دو نفر از بازداشت‌شدگان یعنی روزبه دانا به بیماری گوارشی و سما عموشاهی به بیماری سرطان مبتلا هستند که نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی و بیمارستانی دارند.
حال با توجه مدت بازداشت و همچنین عدم اطلاع از اتهام وارده، خانواده‌های این بازداشتی‌ها بسیار نگران و آشفته شده‌اند که بعضا جهت درمان از فشارهای عصبی وارد شده به بیمارستان انتقال پیدا کردند.
مریم پرنده، بهار سلیمانی، محمد ساسانی، مینا ندایی، روزبه دانا، مرجان بشتام، هدی صادقی، سما عموشاهی، مهشاد کشانی، محمدرضا قطبی‌زاده، عرفان میرکاظمی، امیر سالاری و شمیم (فامیلی‌اش را نمی‌دانیم) شهروندان ساکن اصفهان علیرغم گذشت بیست روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر می‌برند.
چند روز پیش زادروز هدی صادقی و سما عموشاهی بود و آنها روز تولدشان را در بازداشتگاه گذراندند.
#اصفهان #مریم_پرنده #بهار_سلیمانی #محمد_ساسانی #مینا_ندایی #روزبه_دانا #مرجان_بشتام #هدی_صادقی #سما_عموشاهی #مهشاد_کشانی #محمدرضا_قطبی_زاده #عرفان_میرکاظمی #امیر_سالاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق اطلاعات دریافتی پرونده این افراد در اختیار دادیار شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب اصفهان، علی صباغ قرار دارد. صبح روز ۳ شنبه ۲۰ تیرماه نیروهای حکومتی با هجوم به منازل شخصی تعدادی از شهروندان اصفهانی، اقدام به دستگیری و انتقال آنها به مکان‌های نامعلوم کردند.
تمامی افراد بازداشت شده از قشر معمولی جامعه بوده و هیچ گونه سابقه سیاسی و یا فعالیت در احزاب و گروه‌های سیاسی ندارند.
از بین بازداشتی‌ها روزبه دانا کارمند داروخانه، مینا ندایی کارمند بورس اوراق بهادار، مرجان بشتام حسابدار شرکت، هدی صادقی نقاش و سما عموشاهی کوهنورد و زینب (مریم)پرنده مربی صخره‌نوردی هستند.
دو نفر از بازداشت‌شدگان یعنی روزبه دانا به بیماری گوارشی و سما عموشاهی به بیماری سرطان مبتلا هستند که نیاز فوری به مراقبت‌های پزشکی و بیمارستانی دارند.
حال با توجه مدت بازداشت و همچنین عدم اطلاع از اتهام وارده، خانواده‌های این بازداشتی‌ها بسیار نگران و آشفته شده‌اند که بعضا جهت درمان از فشارهای عصبی وارد شده به بیمارستان انتقال پیدا کردند.
مریم پرنده، بهار سلیمانی، محمد ساسانی، مینا ندایی، روزبه دانا، مرجان بشتام، هدی صادقی، سما عموشاهی، مهشاد کشانی، محمدرضا قطبی‌زاده، عرفان میرکاظمی، امیر سالاری و شمیم (فامیلی‌اش را نمی‌دانیم) شهروندان ساکن اصفهان علیرغم گذشت بیست روز از زمان دستگیری، کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر می‌برند.
چند روز پیش زادروز هدی صادقی و سما عموشاهی بود و آنها روز تولدشان را در بازداشتگاه گذراندند.
#اصفهان #مریم_پرنده #بهار_سلیمانی #محمد_ساسانی #مینا_ندایی #روزبه_دانا #مرجان_بشتام #هدی_صادقی #سما_عموشاهی #مهشاد_کشانی #محمدرضا_قطبی_زاده #عرفان_میرکاظمی #امیر_سالاری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام تلفنی کوتاهِ زهرا سعیدیان‌جو، خواهر زنده‌یاد میلاد سعیدیان‌جو، از بازداشتگاه سپاه: من را از دست اینا نجات دهید.
طرح از میلاد وثوقی
milad_vosoughi_mvl
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#زهرا_سعیدیان_جو
#هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از میلاد وثوقی
milad_vosoughi_mvl
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#زهرا_سعیدیان_جو
#هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اعتراض کنید. چرامی‌نشینید؟چرا تحمل می‌کنید؟ می‌خواهیدبنشینید که پدر و مادر خودتان را اعدام کنند،بعد اعتراض بکنید»
بخشی از سخنرانی زنده‌یاد فریدون فرخزاد درسال۱۹۸۳.
او مسئولیت فردی افراد را در برابر دیکتاتوری یادآوری می‌کند و می‌خواهد که در برابر ظلم بی‌تفاوت نباشند.
فرخزاد اعتقاد داشت هرملتی‌می‌تواند سرنوشت خودش را تغییردهد.منتها باید شهامت خود را به‌کارگیرد و در برابر ظلم منفعل نباشد.
سخنانی که گویا برای همین امروز هم کاربرد دارد و برای مردمی که روزبه‌روز درحال فقیرترشدن هستند و تبعیض و فساد و دزدی و ناکارآمدی و دروغ‌گویی نظام حاکم آنها را به ستوه آورده، گفته می‌شود.
کشوری که اقتصاد، محیط زیست، اخلاق و اعتبارش فروریخته‌است.
برای آنکه کلیتی به نام ایران و ایرانی فرونپاشد نیاز به یک همت و اراده و همبستگی جمعی وجود دارد.
جمهوری اسلامی صدای فرخزاد را تاب نیاورد. صدایی که وجدان جمعی را به بیداری فرامی‌خواند و همچنان جاری است.
درباره فرخزاد:
https://tavaana.org/fa/Fereydoun_Farrokhzad
#فریدون_فرخزاد #مسئولیت_اجتماعی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بخشی از سخنرانی زنده‌یاد فریدون فرخزاد درسال۱۹۸۳.
او مسئولیت فردی افراد را در برابر دیکتاتوری یادآوری می‌کند و می‌خواهد که در برابر ظلم بی‌تفاوت نباشند.
فرخزاد اعتقاد داشت هرملتی‌می‌تواند سرنوشت خودش را تغییردهد.منتها باید شهامت خود را به‌کارگیرد و در برابر ظلم منفعل نباشد.
سخنانی که گویا برای همین امروز هم کاربرد دارد و برای مردمی که روزبه‌روز درحال فقیرترشدن هستند و تبعیض و فساد و دزدی و ناکارآمدی و دروغ‌گویی نظام حاکم آنها را به ستوه آورده، گفته می‌شود.
کشوری که اقتصاد، محیط زیست، اخلاق و اعتبارش فروریخته‌است.
برای آنکه کلیتی به نام ایران و ایرانی فرونپاشد نیاز به یک همت و اراده و همبستگی جمعی وجود دارد.
جمهوری اسلامی صدای فرخزاد را تاب نیاورد. صدایی که وجدان جمعی را به بیداری فرامی‌خواند و همچنان جاری است.
درباره فرخزاد:
https://tavaana.org/fa/Fereydoun_Farrokhzad
#فریدون_فرخزاد #مسئولیت_اجتماعی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طالبان و پایان‌دادن به موسیقی افغانستان
پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان، هنرمندان موسیقی مجبور شدند با هنر و سازهای‌شان خداحافظی کنند. طالبان موسیقی را در افغانستان ممنوع اعلام کرده و تاکید کرد که زیر پرچم طالبان، فعالیت اهل موسیقی جایی ندارد!
برخورد طالبان با موسیقی حتی به محافل کوچک افغان‌ها هم رسید. چندی پیش وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان اعلام کرد که مأموران این وزارت از مسئولان سالن‌های عروسی در شهر کابل خواسته‌اند که در عروسی‌ها از پخش موسیقی خودداری کنند.
در تازه‌ترین اقدام هم روز گذشته، طالبان، سازها و ادوات موسیقی را از نقاط مختلف شهر هرات جمع‌آوری کرد و به آتش کشید تا هنرمندان موسیقی افغانستان یک بار دیگر این کابوس تلخ را با همه وجود احساس کنند؛ سازهایی که البته قبل‌تر هم با تبر شکسته شده بودند!
یکی از بی‌شمار وجوه تشابه طالبان و جمهوری اسلامی دشمنی نهادینه‌شده با موسیقی ست!
به‌راستی چرا؟
#یاری_مدنی_توانا
#موسیقی
#طالبان
#افغانستان
#هرات
@Tavaana_TavaanaTech
پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان، هنرمندان موسیقی مجبور شدند با هنر و سازهای‌شان خداحافظی کنند. طالبان موسیقی را در افغانستان ممنوع اعلام کرده و تاکید کرد که زیر پرچم طالبان، فعالیت اهل موسیقی جایی ندارد!
برخورد طالبان با موسیقی حتی به محافل کوچک افغان‌ها هم رسید. چندی پیش وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان اعلام کرد که مأموران این وزارت از مسئولان سالن‌های عروسی در شهر کابل خواسته‌اند که در عروسی‌ها از پخش موسیقی خودداری کنند.
در تازه‌ترین اقدام هم روز گذشته، طالبان، سازها و ادوات موسیقی را از نقاط مختلف شهر هرات جمع‌آوری کرد و به آتش کشید تا هنرمندان موسیقی افغانستان یک بار دیگر این کابوس تلخ را با همه وجود احساس کنند؛ سازهایی که البته قبل‌تر هم با تبر شکسته شده بودند!
یکی از بی‌شمار وجوه تشابه طالبان و جمهوری اسلامی دشمنی نهادینه‌شده با موسیقی ست!
به‌راستی چرا؟
#یاری_مدنی_توانا
#موسیقی
#طالبان
#افغانستان
#هرات
@Tavaana_TavaanaTech
هشدار درباره گرمازدگی
براساس اعلام سازمان هواشناسی، هوا گرم‌تر خواهد شد حتی در روزهای پایانی هفته، وزارت بهداشت هشدار ویژه گرمازدگی و آماده‌باش مراکز درمانی را صادر کرده است.
بر افروختگی، تنفس کوتاه و سریع، افزایش دمای بدن و بی‌حالی از علائم گرمازدگی است.
افراد با علائمی چون دل‌درد، تهوع و استفراغ و اسهال خونی باید فورا به بیمارستان یا مراکز درمانی مراجعه کنند.
از یاد نبریم در این روزهای گرم کمی به فکر رفتگران هم باشیم و با رعایت بهداشت شهری از کار آنها کم کنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#گرمازدگی
@Tavaana_TavaanaTech
براساس اعلام سازمان هواشناسی، هوا گرم‌تر خواهد شد حتی در روزهای پایانی هفته، وزارت بهداشت هشدار ویژه گرمازدگی و آماده‌باش مراکز درمانی را صادر کرده است.
بر افروختگی، تنفس کوتاه و سریع، افزایش دمای بدن و بی‌حالی از علائم گرمازدگی است.
افراد با علائمی چون دل‌درد، تهوع و استفراغ و اسهال خونی باید فورا به بیمارستان یا مراکز درمانی مراجعه کنند.
از یاد نبریم در این روزهای گرم کمی به فکر رفتگران هم باشیم و با رعایت بهداشت شهری از کار آنها کم کنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#گرمازدگی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نواختن آهنگ «درنه جان» توسط چهار زن در خیابان - تهران
ویدئویی از چهار زن که آهنگ ترانه «درنه جان» را اجرا می‌کنند در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.
این انقلاب پیروز است چون شجاعت زنان ایرانی نامیرا ست.
از زنان ایران درس ایستادگی، مقاومت و شهامت می‌آموزیم.
«درنه جان» یک ترانه محلی مازندرانی است که تاکنون توسط خوانندگان مختلف اجرا شده است.
#تهران #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
#زنان
@Tavaana_TavaanaTech
ویدئویی از چهار زن که آهنگ ترانه «درنه جان» را اجرا می‌کنند در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.
این انقلاب پیروز است چون شجاعت زنان ایرانی نامیرا ست.
از زنان ایران درس ایستادگی، مقاومت و شهامت می‌آموزیم.
«درنه جان» یک ترانه محلی مازندرانی است که تاکنون توسط خوانندگان مختلف اجرا شده است.
#تهران #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
#زنان
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
ز فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع
طرح از اسد بیناخواهی
@assadbinakhahi
https://tolerance.tavaana.org/fa/Tolerance_Dialogue
#کارتون #گفتگو_توانا #همزیستی #رواداری #تکثرگرایی #مداراگری #آزادی_عقیده #آزادی_دینی #آزادی_بیان
@Dialogue1402
طرح از اسد بیناخواهی
@assadbinakhahi
https://tolerance.tavaana.org/fa/Tolerance_Dialogue
#کارتون #گفتگو_توانا #همزیستی #رواداری #تکثرگرایی #مداراگری #آزادی_عقیده #آزادی_دینی #آزادی_بیان
@Dialogue1402
روز ۱۹آبان۱۴۰۱، اردلان قاسمی با دوستش مشغول نوشتن شعارهای اعتراضی در بلوار طاق‌بستان کرمانشاه بود که از پشت سر، هدف شلیک مستقیم گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
شبکه حقوق بشری کردستان به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «سه گلوله به کتف، کلیه و کشاله ران» اردلان قاسمی اصابت کرده و ماموران او را که دچار خونریزی شدید بوده به بیمارستان طالقانی کرمانشاه منتقل کردند، اما «اجازه ندادند که سریعا مورد عمل جراحی قرار گیرد و اردلان پس از چند ساعت، «در نتیجه خونریزی شدید» جان خود را از دست داد.
این منبع آگاه همچنین گفته است که خانواده اردلان قاسمی برای تحویل گرفتن پیکر او مبلغ ۱۶ میلیون تومان به نیروهای امنیتی پرداخت کرده و تهدید شده‌اند که مطلقا درباره کشته شدن فرزندشان اطلاع‌رسانی نکنند.
براساس گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، نیروهای امنیتی خانواده اردلان قاسمی را «مجبور به امضای متنی کرده‌اند که در آن عنوان شده اردلان قاسمی در حین سرقت خودرو هدف تیراندازی ماموران انتظامی» قرار گرفته است.
پیکر این شهروند معترض روز شنبه ۲۱آبان، تحت تدابیر شدید امنیتی به شهرستان گیلانغرب شهر زادگاه او انتقال یافت و در «آرامستان طاقیل» این شهر به خاک سپرده شده است.
هیچ یک از قوانین کیفری در ایران جرمی را با عنوان شعارنویسی به رسمیت نشناخته و از این رو شعارنویسی به خودی خود جرم محسوب نشده و مجازاتی در پی ندارد، در حالیکه در جریان خیزش سراسری شماری از معترضان مانند سپهر بیرانوند یا ارسلان قاسمی در حین شعارنویسی کشته شدند.
#اردلان_قاسمی #گیلانغرب #کرمانشاه #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شبکه حقوق بشری کردستان به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «سه گلوله به کتف، کلیه و کشاله ران» اردلان قاسمی اصابت کرده و ماموران او را که دچار خونریزی شدید بوده به بیمارستان طالقانی کرمانشاه منتقل کردند، اما «اجازه ندادند که سریعا مورد عمل جراحی قرار گیرد و اردلان پس از چند ساعت، «در نتیجه خونریزی شدید» جان خود را از دست داد.
این منبع آگاه همچنین گفته است که خانواده اردلان قاسمی برای تحویل گرفتن پیکر او مبلغ ۱۶ میلیون تومان به نیروهای امنیتی پرداخت کرده و تهدید شده‌اند که مطلقا درباره کشته شدن فرزندشان اطلاع‌رسانی نکنند.
براساس گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، نیروهای امنیتی خانواده اردلان قاسمی را «مجبور به امضای متنی کرده‌اند که در آن عنوان شده اردلان قاسمی در حین سرقت خودرو هدف تیراندازی ماموران انتظامی» قرار گرفته است.
پیکر این شهروند معترض روز شنبه ۲۱آبان، تحت تدابیر شدید امنیتی به شهرستان گیلانغرب شهر زادگاه او انتقال یافت و در «آرامستان طاقیل» این شهر به خاک سپرده شده است.
هیچ یک از قوانین کیفری در ایران جرمی را با عنوان شعارنویسی به رسمیت نشناخته و از این رو شعارنویسی به خودی خود جرم محسوب نشده و مجازاتی در پی ندارد، در حالیکه در جریان خیزش سراسری شماری از معترضان مانند سپهر بیرانوند یا ارسلان قاسمی در حین شعارنویسی کشته شدند.
#اردلان_قاسمی #گیلانغرب #کرمانشاه #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضور خواهر جاویدنام مهران رحمانی بر مزار مهسا (ژینا) امینی
مهران رحمانی اواخر آبان ماه ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در شهر مهاباد بر اثر گلوله‌های مزدوران رژیم به شدت زخمی شده و در یکی از بیمارستان‌های ارومیه جان باخت.
ویدیو از کانال تلگرامی مادران انقلاب
#مهسا_امینی #مهران_رحمانی #مهاباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهران رحمانی اواخر آبان ماه ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی در شهر مهاباد بر اثر گلوله‌های مزدوران رژیم به شدت زخمی شده و در یکی از بیمارستان‌های ارومیه جان باخت.
ویدیو از کانال تلگرامی مادران انقلاب
#مهسا_امینی #مهران_رحمانی #مهاباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
◼️بالا: #ویدا_موحد نماد شرافت، اولین زن ایرانی،که در اعتراض به #حجاب_اجباری ، بر سکو رفت و روسری خود را بر سر چوب کرد، و به همین جرم به زندان افتاد
◼️پائین: آخوند #سید_مهدی_حق_شناس نماد بی‌شرافتی، مدیر موسسه فرهنگی تربیتی! معبر انزلی، که به تقلید از ویدا موحد بر بالای سکو رفت و پرچم من انقلابی‌ام! را بر دست گرفت و به پاداش این پاچه خواری، به سمت معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر گیلان منصوب شد.
همان ارگانی که به بهانه‌ی برخورد با بی‌حجابی، موی دماغ زنان و دختران ایران‌شده و هر روز برنامه‌ی جدیدی برای سرکوب آنها ارائه می‌دهد.
از این آخوند که منتقد سرسخت #بدحجابی و «فساد» بود، چت‌ها و فیلم هایی منتشر شده که نشان می‌دهد او به همسر خود خیانت کرده و با باجناق خود، که او هم آخوند است به دفعات رابطه جنسی داشته است!!
پیش از او، فیلم‌های روابط جنسی خارج از تعهد فرمانده سپاه گیلان، امام جمعه خمام و مسئول نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه گیلان، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان و چندین مسئول دیگر نظام مقدس جمهوری اسلامی منتشر شده بود!
⚫️ این مساله اثبات می.کند در جمهوری اسلامی، همه آنان که بیشتر از بقیه بابت #حجاب_اجباری زنان یقه می‌درانند، و #پوشش_اختیاری بانوان را معادل لخت‌شدن می‌دانند، در پشت پرده خود با ظواهر اسلامی، آن کار دیگر می‌کنند!
سران جمهوری‌اسلامی و افراد موسوم به حزب‌اللهی و ولایی و انقلابی، در فساد اقتصادی و اختلاس رکوردها را شکسته‌اند و فرزندان خود را با پول این مردم به بهترین کشورهای دنیا فرستاده‌اند تا زیر سایه‌ی حکومت موردنظر خودشان بزرگ‌نشوند و در سیستم آموزشی ایدئولوژی‌زده‌ی ایران درس نخوانند اما به مردم عادی که می‌رسند، عقب رفتن روسری را فساد و فحشا می‌نامند و به نیروی امنیتی و گشت‌ارشاد متوسل می‌شوند!
حال شاهد هستیم که این افراد به منتها‌الیه فساد اقتصادی رسیده‌اند، چقدر ریاکار و مزور هستند. فیلم‌های متعدد از روابط جنسی خارج از تعهد و خائنانه این سران ولایی این روزها منتشر شده است، از رابطه جنسی با بسیجی‌ها در دفتر کار تا رابطه‌ی جنسی با باجناق!
همین افراد آن وقت مردم را به خاطر روابط جنسی مستحق اعدام می‌دانند!!
آیا هنوز هم کسی پیدا می‌شود که به صورت اعتقادی و نه به خاطر منافع شخصی، از چنین نظام فاسدی با چنین کارگزاران متظاهری دفاع‌کند؟!
#یاری_مدنی_توانا #رضا_ثقتی
@Tavaana_TavaanaTech
◼️پائین: آخوند #سید_مهدی_حق_شناس نماد بی‌شرافتی، مدیر موسسه فرهنگی تربیتی! معبر انزلی، که به تقلید از ویدا موحد بر بالای سکو رفت و پرچم من انقلابی‌ام! را بر دست گرفت و به پاداش این پاچه خواری، به سمت معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر گیلان منصوب شد.
همان ارگانی که به بهانه‌ی برخورد با بی‌حجابی، موی دماغ زنان و دختران ایران‌شده و هر روز برنامه‌ی جدیدی برای سرکوب آنها ارائه می‌دهد.
از این آخوند که منتقد سرسخت #بدحجابی و «فساد» بود، چت‌ها و فیلم هایی منتشر شده که نشان می‌دهد او به همسر خود خیانت کرده و با باجناق خود، که او هم آخوند است به دفعات رابطه جنسی داشته است!!
پیش از او، فیلم‌های روابط جنسی خارج از تعهد فرمانده سپاه گیلان، امام جمعه خمام و مسئول نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه گیلان، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان و چندین مسئول دیگر نظام مقدس جمهوری اسلامی منتشر شده بود!
⚫️ این مساله اثبات می.کند در جمهوری اسلامی، همه آنان که بیشتر از بقیه بابت #حجاب_اجباری زنان یقه می‌درانند، و #پوشش_اختیاری بانوان را معادل لخت‌شدن می‌دانند، در پشت پرده خود با ظواهر اسلامی، آن کار دیگر می‌کنند!
سران جمهوری‌اسلامی و افراد موسوم به حزب‌اللهی و ولایی و انقلابی، در فساد اقتصادی و اختلاس رکوردها را شکسته‌اند و فرزندان خود را با پول این مردم به بهترین کشورهای دنیا فرستاده‌اند تا زیر سایه‌ی حکومت موردنظر خودشان بزرگ‌نشوند و در سیستم آموزشی ایدئولوژی‌زده‌ی ایران درس نخوانند اما به مردم عادی که می‌رسند، عقب رفتن روسری را فساد و فحشا می‌نامند و به نیروی امنیتی و گشت‌ارشاد متوسل می‌شوند!
حال شاهد هستیم که این افراد به منتها‌الیه فساد اقتصادی رسیده‌اند، چقدر ریاکار و مزور هستند. فیلم‌های متعدد از روابط جنسی خارج از تعهد و خائنانه این سران ولایی این روزها منتشر شده است، از رابطه جنسی با بسیجی‌ها در دفتر کار تا رابطه‌ی جنسی با باجناق!
همین افراد آن وقت مردم را به خاطر روابط جنسی مستحق اعدام می‌دانند!!
آیا هنوز هم کسی پیدا می‌شود که به صورت اعتقادی و نه به خاطر منافع شخصی، از چنین نظام فاسدی با چنین کارگزاران متظاهری دفاع‌کند؟!
#یاری_مدنی_توانا #رضا_ثقتی
@Tavaana_TavaanaTech