Forwarded from گفتوشنود
محمد هدايتى دبيركل جمعيت روحانيون سنتى ايران معاصر (رسام) درباره بازداشت محمد جواد محقق یزدی که بدلیل انتقاد از خامنهای و نصرالله چندی پیش بازداشت شد، بیانیه ای منتشر کرده که در ادامه میخوانید.
قابل توجه ؛
رهبر جمهوری اسلامی ایران
اعضای محترم حوزههای علمیه
ملت شریف ایران و جهان تشیع
بسم الله الرحمن الرحيم
آنچه که در این روزها رخ داده، یعنی بازداشت آیتالله شیخ محمد جواد محقق یزدی به دلیل انتقاد از مقام رهبری، بهطور جدی نه تنها بر جامعه مذهبی ایران بلکه بر وجدان هر انسان آزاداندیش سنگینی میکند. این اقدام در تضاد کامل با اصول اسلامی و معیارهای عدالت و آزادی است که قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهم السلام) بر آن تأکید دارند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ» (مائده، ۲).
بازداشت علما به دلیل انتقاد، چه معنایی جز تعاون بر اِثم و عدوان میتواند داشته باشد؟
متن کامل را اینجا بخوانید
#محقق_یزدی #محمد_هدایتی #خامنه_ای #نقد_دین #رواداری #مدارا #دیکتاتور #گفتگو_توانا
@dialogue1402
قابل توجه ؛
رهبر جمهوری اسلامی ایران
اعضای محترم حوزههای علمیه
ملت شریف ایران و جهان تشیع
بسم الله الرحمن الرحيم
آنچه که در این روزها رخ داده، یعنی بازداشت آیتالله شیخ محمد جواد محقق یزدی به دلیل انتقاد از مقام رهبری، بهطور جدی نه تنها بر جامعه مذهبی ایران بلکه بر وجدان هر انسان آزاداندیش سنگینی میکند. این اقدام در تضاد کامل با اصول اسلامی و معیارهای عدالت و آزادی است که قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهلبیت (علیهم السلام) بر آن تأکید دارند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى وَلا تَعاوَنوا عَلَى الإِثمِ وَالعُدوانِ» (مائده، ۲).
بازداشت علما به دلیل انتقاد، چه معنایی جز تعاون بر اِثم و عدوان میتواند داشته باشد؟
متن کامل را اینجا بخوانید
#محقق_یزدی #محمد_هدایتی #خامنه_ای #نقد_دین #رواداری #مدارا #دیکتاتور #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
معاون سیمای تلویزیون جمهوری اسلامی روز چهارشنبه به خبرگزاری حکومتی فارس گفت که از بازگشت یک مجری به تلویزیون، به علت «گفتگو درباره همجنسگرایان» مخالفت کرده است.
محسن برمهانی نامی از این مجری نبرد اما شواهد و گمانهها در شبکه های اجتماعی نشان میدهد منظور او علی ضیا است که اخیرا در یک برنامه اینترنتی با اردشیر رستمی درباره «همجنسگرایی» گفتگو کردند و
دادستانی تهران بلافاصله علیه هر دوی آنها اعلام جرم کرد.
برخورد و نگاه غیر منصفانه و نادیده گرفتن حقوق جامعه الجیبیتیکیو و افراد دارای گرایشهای جنسی متفاوت از مسائل قابل توجه و گفتوگو در این مورد است.
از یک سو افراد این گروهها از سوی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی تحت فشار قرار میگیرند و از سوی دیگر جامعه نیز در مواردی با آنها روادارانه و با مدارا رفتار نمیکند.
از این روی نیاز به ترمیم و تغییر این روش در جامعه بیش از پیش احساس میشود.
#همجنسگراستیزی #ال_جی_بی_تی_کیو
#رواداری #گفتگو_توانا #علی_ضیا
@dialogue1402
معاون سیمای تلویزیون جمهوری اسلامی روز چهارشنبه به خبرگزاری حکومتی فارس گفت که از بازگشت یک مجری به تلویزیون، به علت «گفتگو درباره همجنسگرایان» مخالفت کرده است.
محسن برمهانی نامی از این مجری نبرد اما شواهد و گمانهها در شبکه های اجتماعی نشان میدهد منظور او علی ضیا است که اخیرا در یک برنامه اینترنتی با اردشیر رستمی درباره «همجنسگرایی» گفتگو کردند و
دادستانی تهران بلافاصله علیه هر دوی آنها اعلام جرم کرد.
برخورد و نگاه غیر منصفانه و نادیده گرفتن حقوق جامعه الجیبیتیکیو و افراد دارای گرایشهای جنسی متفاوت از مسائل قابل توجه و گفتوگو در این مورد است.
از یک سو افراد این گروهها از سوی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی تحت فشار قرار میگیرند و از سوی دیگر جامعه نیز در مواردی با آنها روادارانه و با مدارا رفتار نمیکند.
از این روی نیاز به ترمیم و تغییر این روش در جامعه بیش از پیش احساس میشود.
#همجنسگراستیزی #ال_جی_بی_تی_کیو
#رواداری #گفتگو_توانا #علی_ضیا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@dialogue1402
«در ابتدا عمل بود»
تاثیر آیین بر همبستگی اجتماعی
امروز ۲۸ مرداد زادروز ستارخان ملقب به سردار ملیست. نیما قاسمی، پژوهشگر فلسفه، در گفتگویی کلاوبهاوسی به میزبانی توانا، درباره «آیین» و «کنش آیینی» صحبت میکند و همبستگیهای برآمده از این نوع کنشها را بنیادیتر و استوارتر از همبستگیهای کلاممحور میداند. او در بخشی از این گفتگوی کلاوبهاوسی که با حضور صاحبنظران دیگر برگزار شد، بر نقش سیاسی آیینهای ملی در خیزشهای سالهای اخیر تاکید میگذارد.
در بریده زیر از این گفتگو، قاسمی، اصالت و استقلال کنش آیینی نسبت به ایده و ایدئولوژی را مطرح میکند.
برای شنیدن نسخه کامل در یوتیوب از لینک زیر استفاده کنید:
https://youtu.be/UbihtkzswFU?si=ANkbWmsljaql-NJl
برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود از لینک زیر استفاده کنید:
https://on.soundcloud.com/Pf1r2jsWADqyUHZU6
#توانا #رواداری #گفتگو #آیین #کنش_آیینی #آیین_ملی #ستارخان #سردار_ملی
@dialogue1402
«در ابتدا عمل بود»
تاثیر آیین بر همبستگی اجتماعی
امروز ۲۸ مرداد زادروز ستارخان ملقب به سردار ملیست. نیما قاسمی، پژوهشگر فلسفه، در گفتگویی کلاوبهاوسی به میزبانی توانا، درباره «آیین» و «کنش آیینی» صحبت میکند و همبستگیهای برآمده از این نوع کنشها را بنیادیتر و استوارتر از همبستگیهای کلاممحور میداند. او در بخشی از این گفتگوی کلاوبهاوسی که با حضور صاحبنظران دیگر برگزار شد، بر نقش سیاسی آیینهای ملی در خیزشهای سالهای اخیر تاکید میگذارد.
در بریده زیر از این گفتگو، قاسمی، اصالت و استقلال کنش آیینی نسبت به ایده و ایدئولوژی را مطرح میکند.
برای شنیدن نسخه کامل در یوتیوب از لینک زیر استفاده کنید:
https://youtu.be/UbihtkzswFU?si=ANkbWmsljaql-NJl
برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود از لینک زیر استفاده کنید:
https://on.soundcloud.com/Pf1r2jsWADqyUHZU6
#توانا #رواداری #گفتگو #آیین #کنش_آیینی #آیین_ملی #ستارخان #سردار_ملی
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
هرگز نبودن بهتر از متولد شدن است!
دیوید بناتار
دیوید بناتار از زمره فیلسوفان مخالف زاد و ولد است که در ادبیات انگلیسی به فیلسوفان Anti-Natalist شهرت دارند. او در کتاب مشهور خود به نام «هرگز نبودن بهتر است» که توسط علی طباخیان به فارسی ترجمه شده، این عقیده را طرح میکند که اگر مبنا کتاب مقدس باشد، زاد و ولد انسان ضرورتا توصیه نشده است؛ بلکه برخی کاراکترهای مقدس و برخی مضامین در ادبیات دینی، موافق این عقیده است که نبودن و متولد نشدن، بهتر از بودن و زندگی کردن است.
او در فصل پنجم کتاب خود با نام «سقط جنین» به این موضوع منافشهبرانگیز میپردازد و با نقل از ارمیاء نبی و ایوب نبی، میآغازد. در بخش «دیدگاههای دینی» مینویسد:
«ارمیا و ایوب در کتاب مقدس به شدت از تولد خود پشیمان هستند. ایوب آرزو دارد که ایکاش در رَحِم مادرش میمرد. ارمیا فراتر میرود و کسی را که او را سقط نکرده است، نفرین میکند.»
بناتار مینویسد:
«جالب توجه است که این دیدگاهها تا چه اندازه با دیدگاههای بنیادگرای خوشبینانه و یکجانبهنگر درباره راه درست متفاوت است. ارمیا و ایوب آزادانه فکر میکنند و حرفشان را میزنند؛ حتی خود خدا را به چالش میکشند. تعداد بسیار کمی از ایمانداران مذهبی از چنین دیدگاهی پیروی میکنند. برای آنها دینداری مانع از چنین تفکر و گفتار انتقادیست.»
آنچه بناتار به نقل از باب بیستم از صحیفه ارمیاء نبی، آیات ۱۴ تا ۱۸ نقل میکند این است:
«لعنت بر روزی که به دنیا آمدم! اجازه دهید روزی که مادرم مرا در آن به دنیا آورد، مبارک باشد! بعنت بر آن مرد! چرا که نگذاشت رحم مادرم، فبر ابدی من باشد. چرا از رحم بیرون امدم تا درد و اندوه را ببینم!؟»
و آنچه به نقل از صحیفه ایوب، باب سوم، آیات ۱ تا ۱۵ میآورد این است:
«سرانجام ایوب لب به سخن گشوده و روزی را که متولد شده بود نفرین کرد: لعنت بر آن روزی که به دنیا آمدن و شب که نطفهام در رحم مادرم بسته شد. آن روز تاریک شود! خدا را به یاد نیاورد و نور در آن ندرخشد. آن شب، شبی خاموش باشد و صدای خوشی در آن شنیده نشود… چرا وقت تولدم نمردم و چرا زمانی که از رحم مادرم به دنیا آمدم، جان ندادم!؟ چرا مادرم مرا بر زانوان خود گذاشت و پستان به دهانم نهاد!؟»
کتاب «هرگز نبودن بهتر است» به سبک فیلسوفان انگلوساکسون، یعنی سبک تحلیلی (Analytical) است و بنابراین غالبا زبان پیچیدهای ندارد و به استدلالهای روشن و منطقی میپردازد. مقصود بناتار از یادآوری این بخشهای عهد عتیق است که بگوید استناد به ادبیات دینی مقدس، گفتگو در این مورد را فیصله نمیدهد. این عقیده که خداوند خواهان زاد و ولد انسان و تکثیر او بر روی زمین است، دیدگاههای معارض یا رقیب در خود کتاب مقدس دارد.
#رواداری #مدارا #بناتار #ادبیات_مقدس #ادبیات_دینی
@dialogue1402
هرگز نبودن بهتر از متولد شدن است!
دیوید بناتار
دیوید بناتار از زمره فیلسوفان مخالف زاد و ولد است که در ادبیات انگلیسی به فیلسوفان Anti-Natalist شهرت دارند. او در کتاب مشهور خود به نام «هرگز نبودن بهتر است» که توسط علی طباخیان به فارسی ترجمه شده، این عقیده را طرح میکند که اگر مبنا کتاب مقدس باشد، زاد و ولد انسان ضرورتا توصیه نشده است؛ بلکه برخی کاراکترهای مقدس و برخی مضامین در ادبیات دینی، موافق این عقیده است که نبودن و متولد نشدن، بهتر از بودن و زندگی کردن است.
او در فصل پنجم کتاب خود با نام «سقط جنین» به این موضوع منافشهبرانگیز میپردازد و با نقل از ارمیاء نبی و ایوب نبی، میآغازد. در بخش «دیدگاههای دینی» مینویسد:
«ارمیا و ایوب در کتاب مقدس به شدت از تولد خود پشیمان هستند. ایوب آرزو دارد که ایکاش در رَحِم مادرش میمرد. ارمیا فراتر میرود و کسی را که او را سقط نکرده است، نفرین میکند.»
بناتار مینویسد:
«جالب توجه است که این دیدگاهها تا چه اندازه با دیدگاههای بنیادگرای خوشبینانه و یکجانبهنگر درباره راه درست متفاوت است. ارمیا و ایوب آزادانه فکر میکنند و حرفشان را میزنند؛ حتی خود خدا را به چالش میکشند. تعداد بسیار کمی از ایمانداران مذهبی از چنین دیدگاهی پیروی میکنند. برای آنها دینداری مانع از چنین تفکر و گفتار انتقادیست.»
آنچه بناتار به نقل از باب بیستم از صحیفه ارمیاء نبی، آیات ۱۴ تا ۱۸ نقل میکند این است:
«لعنت بر روزی که به دنیا آمدم! اجازه دهید روزی که مادرم مرا در آن به دنیا آورد، مبارک باشد! بعنت بر آن مرد! چرا که نگذاشت رحم مادرم، فبر ابدی من باشد. چرا از رحم بیرون امدم تا درد و اندوه را ببینم!؟»
و آنچه به نقل از صحیفه ایوب، باب سوم، آیات ۱ تا ۱۵ میآورد این است:
«سرانجام ایوب لب به سخن گشوده و روزی را که متولد شده بود نفرین کرد: لعنت بر آن روزی که به دنیا آمدن و شب که نطفهام در رحم مادرم بسته شد. آن روز تاریک شود! خدا را به یاد نیاورد و نور در آن ندرخشد. آن شب، شبی خاموش باشد و صدای خوشی در آن شنیده نشود… چرا وقت تولدم نمردم و چرا زمانی که از رحم مادرم به دنیا آمدم، جان ندادم!؟ چرا مادرم مرا بر زانوان خود گذاشت و پستان به دهانم نهاد!؟»
کتاب «هرگز نبودن بهتر است» به سبک فیلسوفان انگلوساکسون، یعنی سبک تحلیلی (Analytical) است و بنابراین غالبا زبان پیچیدهای ندارد و به استدلالهای روشن و منطقی میپردازد. مقصود بناتار از یادآوری این بخشهای عهد عتیق است که بگوید استناد به ادبیات دینی مقدس، گفتگو در این مورد را فیصله نمیدهد. این عقیده که خداوند خواهان زاد و ولد انسان و تکثیر او بر روی زمین است، دیدگاههای معارض یا رقیب در خود کتاب مقدس دارد.
#رواداری #مدارا #بناتار #ادبیات_مقدس #ادبیات_دینی
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«ترو بلاد»
معرفی سریال
ایده جانوری که از راه مکیدن خون انسانهای زنده، تغذیه میکند، در اساس ایدهای مسیحی بود. اولین نویسندهای که خونآشامها را وارد ادبیات مغربزمین کرد، به مفهوم «ضدمسیح» نظر داشت: مسیح کسیست که حواریانش از دست او شراب گرفتند و با شنیدن «بخورید! این خون من است!» در معنایی رمزآلود، در حیات معنوی او شریک شدند. مسیح، جان خود را فدیه کرد تا دیگران، پیراسته از گناهان خود، دوباره متولد شوند. به همین ترتیب، شریرترین موجود کسیست که از خون دیگران مینوشد، تا به زندگی نکبتبار خود بیافزاید.
اما در سریال «ترو بلاد»، ساختهی کمپانی آمریکایی HBO، شما با یک چهارچوب داستانی خلاقانه مواجه میشوید که بیش از اینکه از الهیات مسیحی معنا بگیرد، از گفتمانی مبتنی بر حقوق مدنی شهروندان در کلانشهرهای بزرگ، مایه میگیرد. در کلانشهرهای امروزی که مردم از قومیتهای مختلف، نژادهای مختلف، مذاهب مختلف و گرایشهای جنسی مختلف کنار هم جمع شده و دیوار به دیوار زندگی میکنند، محور قرار دادن مفهوم «حقوق شهروندی» به مراتب ضروریتر است تا هر نوع مفهوم یا ایده دیگری که اعتبار خود را از یک سنت تاریخی- ایدئولوژیک مشخص میگیرد.
یک شرکت ژاپنی موفق به بازسازی خون انسانی میشود. محصول این شرکت در فروشگاههای بزرگ به طور قانونی عرضه میگردد. در نتیجه، خونآشامها که قرنها به صورت یک گروه حاشیهای در زیرزمینها، پستوها و مقبرهها زندگی زیرپوستی داشتند، از حاشیهی حیات اجتماعی بیرون میآیند، و مطالبهی حقوق شهروندی میکنند. اغلب آنها فکر میکنند حالا که دیگر نیازی نیست به انسانها حمله کنند، میتوانند در کنار آنها زندگی مسالمتآمیز را تجربه کنند.
شما در کنار خونآشامها، گروههای اجتماعی غریبی مانند گرگنماها و تغییرشکلدهندهها را هم شاهد خواهید بود. آنها در کنار باورمندان به عقاید شمنی و جادویی، و همینطور دگرباشان جنسی، طیف وسیعی از تنوع انسانی را در عمل نمایش میدهند. سریال «ترو بلاد»، بهروزترین مباحث کلانشهرهای بزرگ را روایت میکند که علاوه بر خاصیت سرگرمکنندگی، مشحون از نکات عبرتآمیز در خصوص پیچیدگیهای زندگی اجتماعی انسانی در کلانشهرهای امروزیست.
https://dialog.tavaana.org/true-blood/
#رواداری #گفتگو #حقوق_مدنی #دیگری #دگرستیزی #اقلیت_ضعیف #مارجین #مارجینال
@dialogue1402
«ترو بلاد»
معرفی سریال
ایده جانوری که از راه مکیدن خون انسانهای زنده، تغذیه میکند، در اساس ایدهای مسیحی بود. اولین نویسندهای که خونآشامها را وارد ادبیات مغربزمین کرد، به مفهوم «ضدمسیح» نظر داشت: مسیح کسیست که حواریانش از دست او شراب گرفتند و با شنیدن «بخورید! این خون من است!» در معنایی رمزآلود، در حیات معنوی او شریک شدند. مسیح، جان خود را فدیه کرد تا دیگران، پیراسته از گناهان خود، دوباره متولد شوند. به همین ترتیب، شریرترین موجود کسیست که از خون دیگران مینوشد، تا به زندگی نکبتبار خود بیافزاید.
اما در سریال «ترو بلاد»، ساختهی کمپانی آمریکایی HBO، شما با یک چهارچوب داستانی خلاقانه مواجه میشوید که بیش از اینکه از الهیات مسیحی معنا بگیرد، از گفتمانی مبتنی بر حقوق مدنی شهروندان در کلانشهرهای بزرگ، مایه میگیرد. در کلانشهرهای امروزی که مردم از قومیتهای مختلف، نژادهای مختلف، مذاهب مختلف و گرایشهای جنسی مختلف کنار هم جمع شده و دیوار به دیوار زندگی میکنند، محور قرار دادن مفهوم «حقوق شهروندی» به مراتب ضروریتر است تا هر نوع مفهوم یا ایده دیگری که اعتبار خود را از یک سنت تاریخی- ایدئولوژیک مشخص میگیرد.
یک شرکت ژاپنی موفق به بازسازی خون انسانی میشود. محصول این شرکت در فروشگاههای بزرگ به طور قانونی عرضه میگردد. در نتیجه، خونآشامها که قرنها به صورت یک گروه حاشیهای در زیرزمینها، پستوها و مقبرهها زندگی زیرپوستی داشتند، از حاشیهی حیات اجتماعی بیرون میآیند، و مطالبهی حقوق شهروندی میکنند. اغلب آنها فکر میکنند حالا که دیگر نیازی نیست به انسانها حمله کنند، میتوانند در کنار آنها زندگی مسالمتآمیز را تجربه کنند.
شما در کنار خونآشامها، گروههای اجتماعی غریبی مانند گرگنماها و تغییرشکلدهندهها را هم شاهد خواهید بود. آنها در کنار باورمندان به عقاید شمنی و جادویی، و همینطور دگرباشان جنسی، طیف وسیعی از تنوع انسانی را در عمل نمایش میدهند. سریال «ترو بلاد»، بهروزترین مباحث کلانشهرهای بزرگ را روایت میکند که علاوه بر خاصیت سرگرمکنندگی، مشحون از نکات عبرتآمیز در خصوص پیچیدگیهای زندگی اجتماعی انسانی در کلانشهرهای امروزیست.
https://dialog.tavaana.org/true-blood/
#رواداری #گفتگو #حقوق_مدنی #دیگری #دگرستیزی #اقلیت_ضعیف #مارجین #مارجینال
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
خبر قتل یک آخوند در کازرون شاید بهانه خوبی باشد تا به یاد آوریم کازرون به عنوان یکی از قدیمیترین شهرهای ایران در منطقهای استراتژیک، یک هزار سال پیش هم محل زد و خورد مسلمانان نوررسیده با بهدینان (زرتشتیان) بوده است. تنش در این منطقه زمانی به اوج خود رسید که عدهای از بهدینان سابق نه فقط مسلمان شدند، بلکه خود پیشاهنگ دعوت ایرانیان دیگر به آیین اسلام گردیدند.
جمشید کرشاسپ چوکسی در کتاب «ستیز و سازش» روایتی در این باره دارد. این کتاب گزارشی از تغییر دین از بهدینی به اسلام، در سرزمینهای وسیع ایرانیست.
در پادکست دیگرینامه، به ویژه در اپیزودهای چهارم تا هفتم، نقلهای متعددی از کتاب «ستیز و سازش» داشتیم. برای دسترسی به همه اپیزودهای دیگرینامه از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/category/video/podcast/
#رواداری #چوکسی #گفتگو #بهدین #بهدینی #اسلام #مسلمان #مسجد #آذرفرنبغ #ابواسحق_کازرونی
@dialogue1402
خبر قتل یک آخوند در کازرون شاید بهانه خوبی باشد تا به یاد آوریم کازرون به عنوان یکی از قدیمیترین شهرهای ایران در منطقهای استراتژیک، یک هزار سال پیش هم محل زد و خورد مسلمانان نوررسیده با بهدینان (زرتشتیان) بوده است. تنش در این منطقه زمانی به اوج خود رسید که عدهای از بهدینان سابق نه فقط مسلمان شدند، بلکه خود پیشاهنگ دعوت ایرانیان دیگر به آیین اسلام گردیدند.
جمشید کرشاسپ چوکسی در کتاب «ستیز و سازش» روایتی در این باره دارد. این کتاب گزارشی از تغییر دین از بهدینی به اسلام، در سرزمینهای وسیع ایرانیست.
در پادکست دیگرینامه، به ویژه در اپیزودهای چهارم تا هفتم، نقلهای متعددی از کتاب «ستیز و سازش» داشتیم. برای دسترسی به همه اپیزودهای دیگرینامه از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/category/video/podcast/
#رواداری #چوکسی #گفتگو #بهدین #بهدینی #اسلام #مسلمان #مسجد #آذرفرنبغ #ابواسحق_کازرونی
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«روانشناسی و دین»
کارل گوستاو یونگ
معرفی کتاب
«… میخواهم مخصوصا تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
یونگ در این کتاب بر این نکته تاکید دارد که دین و روانشناسی هر دو به دنبال فهم و درک عمیقتری از معنای زندگی و نقش انسان در جهان هستند. یونگ در عین حال که به دین به عنوان یک واقعیت روانی نگاه میکند، به انتقاد از رویکردهای سنتی و خشک به دین نیز میپردازد و بر اهمیت تجربه شخصی و فردی دین تأکید میکند.
این اثر همچنین به موضوعات پیچیدهای چون نقش تصاویر آرکیتایپی و مفهوم «خود» یا self در تجربه دینی پرداخته و دین را به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه معرفی میکند. کتاب «روانشناسی و دین» توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۳۸ به زبان آلمانی با عنوان Psychologie und Religion نوشته شد. این کتاب بر اساس مجموعه سخنرانیهایی است که یونگ در آن سال در دانشگاه ییل در آمریکا ارائه داد. بعدها این اثر به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی، ترجمه و منتشر شد و به یکی از آثار مهم در تفسیر رابطه میان روانشناسی و دین تبدیل گردید.
«حقیقت این است که ما همیشه روی کوه آتشفشان زندگی میکنیم و تا جایی که میدانیم هیچوسیلهای برای جلوگیری از یک انفجار احتمالی که اگر واقع شود هر چه را که در دسترس آن است نابود خواهد کرد، وجود ندارد.
البته توصیه پیروی از عقل و شعور انسانی بسیار پسندیده است؛ اما اگر روی سخن شما با جمعی دیوانه یا با توده اشخاص مبتلا به هیجان دستهجمعی باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ بین این دو گروه، تفاوتی نیست! زیرا هم دیوانه و هم توده، [هر دو ] تابع نیروهای مخرب و غیرشخصی هستند.»
نکات تاملبرانگیز و روانشناختی یونگ در خصوص کارکرد دین و آیینهایش برای کنترل انرژی روانی انسان، در سه فصل تقسیمبندی شده است: فصل اول: خودمختاری ضمیر ناخوداگاه؛ فصل دوم: اعتقادات دینی و رمز و نشانههای طبیعی؛ و فصل سوم: تاریخ و روانشناسی یک رمز طبیعی
این کتاب توسط فواد روحانی به فارسی برگردانده شده است. به نظر میرسد روحانی این کتاب را از ترجمه فرانسوی آن به فارسی برگردانده باشد. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و چاپ هفتم آن در ۱۳۹۰ به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود خواندن این اثر را به دوستداران مقولات دینی و ایمانی پیشنهاد میکند؛ خواندن این اثر تاملبرانگیز برای آنانی که باورمند به هیچ دینی نیستند اما مایلاند که از نگاهی «بروندینی» (etic) به کارکرد دین بپردازند، الهامبخش خواهد بود.
برای مطالعه متن کامل این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychologie-und-religion/
#یونگ #یونگ_پیامبر_عصر_جدید #معنویت_معاصر #روانکاوی #رواداری #دین #مدارا
@dialogue1402
«روانشناسی و دین»
کارل گوستاو یونگ
معرفی کتاب
«… میخواهم مخصوصا تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
یونگ در این کتاب بر این نکته تاکید دارد که دین و روانشناسی هر دو به دنبال فهم و درک عمیقتری از معنای زندگی و نقش انسان در جهان هستند. یونگ در عین حال که به دین به عنوان یک واقعیت روانی نگاه میکند، به انتقاد از رویکردهای سنتی و خشک به دین نیز میپردازد و بر اهمیت تجربه شخصی و فردی دین تأکید میکند.
این اثر همچنین به موضوعات پیچیدهای چون نقش تصاویر آرکیتایپی و مفهوم «خود» یا self در تجربه دینی پرداخته و دین را به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه معرفی میکند. کتاب «روانشناسی و دین» توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۳۸ به زبان آلمانی با عنوان Psychologie und Religion نوشته شد. این کتاب بر اساس مجموعه سخنرانیهایی است که یونگ در آن سال در دانشگاه ییل در آمریکا ارائه داد. بعدها این اثر به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی، ترجمه و منتشر شد و به یکی از آثار مهم در تفسیر رابطه میان روانشناسی و دین تبدیل گردید.
«حقیقت این است که ما همیشه روی کوه آتشفشان زندگی میکنیم و تا جایی که میدانیم هیچوسیلهای برای جلوگیری از یک انفجار احتمالی که اگر واقع شود هر چه را که در دسترس آن است نابود خواهد کرد، وجود ندارد.
البته توصیه پیروی از عقل و شعور انسانی بسیار پسندیده است؛ اما اگر روی سخن شما با جمعی دیوانه یا با توده اشخاص مبتلا به هیجان دستهجمعی باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ بین این دو گروه، تفاوتی نیست! زیرا هم دیوانه و هم توده، [هر دو ] تابع نیروهای مخرب و غیرشخصی هستند.»
نکات تاملبرانگیز و روانشناختی یونگ در خصوص کارکرد دین و آیینهایش برای کنترل انرژی روانی انسان، در سه فصل تقسیمبندی شده است: فصل اول: خودمختاری ضمیر ناخوداگاه؛ فصل دوم: اعتقادات دینی و رمز و نشانههای طبیعی؛ و فصل سوم: تاریخ و روانشناسی یک رمز طبیعی
این کتاب توسط فواد روحانی به فارسی برگردانده شده است. به نظر میرسد روحانی این کتاب را از ترجمه فرانسوی آن به فارسی برگردانده باشد. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و چاپ هفتم آن در ۱۳۹۰ به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود خواندن این اثر را به دوستداران مقولات دینی و ایمانی پیشنهاد میکند؛ خواندن این اثر تاملبرانگیز برای آنانی که باورمند به هیچ دینی نیستند اما مایلاند که از نگاهی «بروندینی» (etic) به کارکرد دین بپردازند، الهامبخش خواهد بود.
برای مطالعه متن کامل این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychologie-und-religion/
#یونگ #یونگ_پیامبر_عصر_جدید #معنویت_معاصر #روانکاوی #رواداری #دین #مدارا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
قابل ملاحظه است که در افسانههای ملی ما ایرانیان که عمدتا در قالب شاهنامه فردوسی و سنت شاهنامهنگاری (به طور کلی) آنها را میشناسیم، از پادشاهان بزرگ هخامنشی به ویژه کوروش و داریوش یادی نیست.
آنچه به ویژه امروز از مجرای تاریخ علمی، یا به تعبیر شادروان احسان یارشاطر، «تاریخ تحقیقی» میشناسیم بر اهتمام پادشاهان هخامنشی بر ثبت کتیبه و دیوارنگاره دلالت میکند. رمزگشایی از کتیبههای هخامنشی که نه منحصرا، اما خصوصا از زمان داریوش اول بجامانده، حکایت میکند از تلاش آن شاهنشاهان برای ابدی شدن در تاریخ. آنها در این معنا واقعا ابدی شدند که اکنون اطلاعات خوب و قابل اتکایی از آنها داریم. اما این پرسش هست که چرا بازتابی از آنان در افسانههای ملی نیست؟
در اسلاید زیر، چند بند از مقاله یارشاطر با همین عنوان و همین موضوع آمده است. به طور خلاصه، یارشاطر منابع شاهنامهنگاران و منابع نویسندگان دوران اسلامی را برمیشمارد که عموم آنها مستقیم یا غیرمستقیم به «خدانامه»های دوران ساسانی میرسد و برخی از طریق منابع سُریانی، ریشه در ادبیات یونانی و عبرانی باستان دارد. تنها در منابعی که به یونانیان و عبرانیان ختم میشود، نام پادشاهان هخامنشی و وقایع زمان آنها ذکر شده است. اما عقیده یارشاطر این است که ساسانیان، از سنت سیاسی پادشاهان پارس، نیم هزاره پیش از خود (هخامنشیان) اطلاع نداشتهاند و منبع آنها در ذکر تاریخ ایران، عموما از شرق ایران سرچشمه میگرفته است.
برای مطالعه تمام مقاله یارشاطر، به کتاب «حکمت تمدنی» مراجعه کنید.
#تاریخ #تاریخنگاری #هویت_ملی #ایران #ایرانیان #هخامنشیان #کوروش #داریوش #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
قابل ملاحظه است که در افسانههای ملی ما ایرانیان که عمدتا در قالب شاهنامه فردوسی و سنت شاهنامهنگاری (به طور کلی) آنها را میشناسیم، از پادشاهان بزرگ هخامنشی به ویژه کوروش و داریوش یادی نیست.
آنچه به ویژه امروز از مجرای تاریخ علمی، یا به تعبیر شادروان احسان یارشاطر، «تاریخ تحقیقی» میشناسیم بر اهتمام پادشاهان هخامنشی بر ثبت کتیبه و دیوارنگاره دلالت میکند. رمزگشایی از کتیبههای هخامنشی که نه منحصرا، اما خصوصا از زمان داریوش اول بجامانده، حکایت میکند از تلاش آن شاهنشاهان برای ابدی شدن در تاریخ. آنها در این معنا واقعا ابدی شدند که اکنون اطلاعات خوب و قابل اتکایی از آنها داریم. اما این پرسش هست که چرا بازتابی از آنان در افسانههای ملی نیست؟
در اسلاید زیر، چند بند از مقاله یارشاطر با همین عنوان و همین موضوع آمده است. به طور خلاصه، یارشاطر منابع شاهنامهنگاران و منابع نویسندگان دوران اسلامی را برمیشمارد که عموم آنها مستقیم یا غیرمستقیم به «خدانامه»های دوران ساسانی میرسد و برخی از طریق منابع سُریانی، ریشه در ادبیات یونانی و عبرانی باستان دارد. تنها در منابعی که به یونانیان و عبرانیان ختم میشود، نام پادشاهان هخامنشی و وقایع زمان آنها ذکر شده است. اما عقیده یارشاطر این است که ساسانیان، از سنت سیاسی پادشاهان پارس، نیم هزاره پیش از خود (هخامنشیان) اطلاع نداشتهاند و منبع آنها در ذکر تاریخ ایران، عموما از شرق ایران سرچشمه میگرفته است.
برای مطالعه تمام مقاله یارشاطر، به کتاب «حکمت تمدنی» مراجعه کنید.
#تاریخ #تاریخنگاری #هویت_ملی #ایران #ایرانیان #هخامنشیان #کوروش #داریوش #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
دکتر فرهنگ مهر، فرزند ارباب مهربان مهر، میگوید وقتی پست وزارتخانه به من پیشنهاد شد، به هویدا یادآوری کردم که مطابق با قانون، تنها مسلمانان میتوانند وزیر شوند و من که زرتشتیام نمیتوانم! هویدا پاسخ داد که بعد از انقلاب سفید شاه و ملت، این حرفها بیمعنی است.
فرهنگ مهر که پانزده سال همکلاسی و همدورهای حسنعلی منصور، از مشاهیر ایران و نخست وزیر دوران محمد رضا شاه پهلوی بود، با همراهی او، هویدا و عبدالحسین بهنیا، سمتهای اداری، پژوهشی و اجرایی بسیاری را عهدهدار شد و نشانهای افتخار زیادی از جمله نشان درجه یک «آبادانی»، نشان درجه یک «کار»، نشان درجه سه و دوی «همایون» و نشان درجه دوی «تاج» و نشان درجه یک «همکاری» را دریافت کرد. آخرین مسئولیت دکتر مهر در ایران، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز بود.
دانشگاه پهلوی که در ابتدا «دانشگاه شیراز» نامیده میشد، در ۱۹۵۹ بر اثر رایزنی شاهنشاه فقید، با رییس بنیاد راکفلر و دیگر مقامات آمریکایی به قصد تاسیس یک دانشگاه معتبر در حد دانشگاه هاروارد آمریکا در ایران بنیان گذاشته شد. با مساعدت پنج میلیون دلاری بنیاد راکفلر و حمایت شخص شاه، دانشگاه شیراز با امکانات فوقالعاده تحصیلی و رفاهی در قلب استان فارس شروع به کار کرد. دکتر مهر میگوید که دانشآموختگان این دانشگاه، بهویژه دانشآموختگان دانشکده پزشکی، در تمامی دنیا مورد استقبال بودند و چون در ایالات متحده فرصتهای اقتصادی بهتری برای دانشآموختگان ایرانی این دانشگاه وجود داشت، متاسفانه بسیاری از آنها از کشور خارج شده و ترک وطن میکردند. با تاسیس شعبات اقماری این دانشگاه، از دانشآموختگان تعهد خدمت در شهرهای کوچک استان فارس گرفته میشد تا به این ترتیب، تا حدی از «فرار مغزها» جلوگیری کرده باشند.
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/farhang_mehr/
#مدارا #رواداری #فرهنگ_مهر #اقلیت_دینی #اقلیت #زرتشتی #بهدین #بهدینان
@dialogue1402
دکتر فرهنگ مهر، فرزند ارباب مهربان مهر، میگوید وقتی پست وزارتخانه به من پیشنهاد شد، به هویدا یادآوری کردم که مطابق با قانون، تنها مسلمانان میتوانند وزیر شوند و من که زرتشتیام نمیتوانم! هویدا پاسخ داد که بعد از انقلاب سفید شاه و ملت، این حرفها بیمعنی است.
فرهنگ مهر که پانزده سال همکلاسی و همدورهای حسنعلی منصور، از مشاهیر ایران و نخست وزیر دوران محمد رضا شاه پهلوی بود، با همراهی او، هویدا و عبدالحسین بهنیا، سمتهای اداری، پژوهشی و اجرایی بسیاری را عهدهدار شد و نشانهای افتخار زیادی از جمله نشان درجه یک «آبادانی»، نشان درجه یک «کار»، نشان درجه سه و دوی «همایون» و نشان درجه دوی «تاج» و نشان درجه یک «همکاری» را دریافت کرد. آخرین مسئولیت دکتر مهر در ایران، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز بود.
دانشگاه پهلوی که در ابتدا «دانشگاه شیراز» نامیده میشد، در ۱۹۵۹ بر اثر رایزنی شاهنشاه فقید، با رییس بنیاد راکفلر و دیگر مقامات آمریکایی به قصد تاسیس یک دانشگاه معتبر در حد دانشگاه هاروارد آمریکا در ایران بنیان گذاشته شد. با مساعدت پنج میلیون دلاری بنیاد راکفلر و حمایت شخص شاه، دانشگاه شیراز با امکانات فوقالعاده تحصیلی و رفاهی در قلب استان فارس شروع به کار کرد. دکتر مهر میگوید که دانشآموختگان این دانشگاه، بهویژه دانشآموختگان دانشکده پزشکی، در تمامی دنیا مورد استقبال بودند و چون در ایالات متحده فرصتهای اقتصادی بهتری برای دانشآموختگان ایرانی این دانشگاه وجود داشت، متاسفانه بسیاری از آنها از کشور خارج شده و ترک وطن میکردند. با تاسیس شعبات اقماری این دانشگاه، از دانشآموختگان تعهد خدمت در شهرهای کوچک استان فارس گرفته میشد تا به این ترتیب، تا حدی از «فرار مغزها» جلوگیری کرده باشند.
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/farhang_mehr/
#مدارا #رواداری #فرهنگ_مهر #اقلیت_دینی #اقلیت #زرتشتی #بهدین #بهدینان
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«… به خاطر آنکه علماء و دولت ایران، حضرت بهاءالله را از ایران تبعید کردند و ایشان را به مملکت عثمانی سرگون نمودند، مزار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء در داخل کشور عثمانی یعنی در عکّا و حیفاء قرار گرفت و عکّا و حیفا مرکز روحانی و اداری جامعهی جهانی بهایی گردید.
۲۷ سال پس از وفات حضرت عبدالبهاء بود که با تشکیل دولت اسرائیل، عکا و حیفا جزئی از خاک این کشور گشت. مخالفان امر بهایی که از انصاف و خرد بویی نبردهاند بهائیان ایران را به عنوان جاسوسان صهیونیزم مورد زجر و آزار قرار دادهاند و حقوق اولیه ایشان را مسلوب کردهاند. دلیل اصلی این افراد برای توجیه افعال ضدانسانی و ضدخداییشان این است که مرکز اداری و روحانی بهائیان در اسرائیل قرار دارد و بهاییان برای مخارج این مرکز، تبرُّعاتی به مرکز اداری بهایی در حیفاء میفرستند. آیا بیانصافی و بیرحمی و خشونت بیش از این هم میشود؟
نابردباری همین افراد بود که به سرگونی و تبعید حضرت بهاءالله از وطن خود به کشور عثمانی منجر گردید. این دولت ناشکیبا و علماء تنگنظر و نابردبار بودند که به آزار و اذیت بهائیان پرداختند؛ حقوق اولیهی ایشان را مسلوب نمودند؛ به قتل و غارت و کشتار ایشان پرداخته و شارع بهایی را از ایران اخراج کرده و بالاخره به زندان عکا تبعید نمودند. آنگاه بهاییان ایران را متهم به جاسوسی اسرائیل میسازند چرا که پیامبر بهایی در عکا وفات میکند و لذا مرکز اداری و روحانی بهایی در فلسطین قرار میگیرد؛ جایی که بیش از نیم قرن بعد مبدل به دولت اسرائیل میشود.»
آنچه خواندید از مقالهی بلند «آیین جهانی بهایی» نوشتهی نادر سعیدی بود. در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه با نام «از جادو تا دین» به جنبه تبهکارانه آیینهای «انتقال شر» پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #رواداری #بهاییان #ایمان_بهایی #بلاگردان #آیین_انتقال_شر
@dialogue1402
«… به خاطر آنکه علماء و دولت ایران، حضرت بهاءالله را از ایران تبعید کردند و ایشان را به مملکت عثمانی سرگون نمودند، مزار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء در داخل کشور عثمانی یعنی در عکّا و حیفاء قرار گرفت و عکّا و حیفا مرکز روحانی و اداری جامعهی جهانی بهایی گردید.
۲۷ سال پس از وفات حضرت عبدالبهاء بود که با تشکیل دولت اسرائیل، عکا و حیفا جزئی از خاک این کشور گشت. مخالفان امر بهایی که از انصاف و خرد بویی نبردهاند بهائیان ایران را به عنوان جاسوسان صهیونیزم مورد زجر و آزار قرار دادهاند و حقوق اولیه ایشان را مسلوب کردهاند. دلیل اصلی این افراد برای توجیه افعال ضدانسانی و ضدخداییشان این است که مرکز اداری و روحانی بهائیان در اسرائیل قرار دارد و بهاییان برای مخارج این مرکز، تبرُّعاتی به مرکز اداری بهایی در حیفاء میفرستند. آیا بیانصافی و بیرحمی و خشونت بیش از این هم میشود؟
نابردباری همین افراد بود که به سرگونی و تبعید حضرت بهاءالله از وطن خود به کشور عثمانی منجر گردید. این دولت ناشکیبا و علماء تنگنظر و نابردبار بودند که به آزار و اذیت بهائیان پرداختند؛ حقوق اولیهی ایشان را مسلوب نمودند؛ به قتل و غارت و کشتار ایشان پرداخته و شارع بهایی را از ایران اخراج کرده و بالاخره به زندان عکا تبعید نمودند. آنگاه بهاییان ایران را متهم به جاسوسی اسرائیل میسازند چرا که پیامبر بهایی در عکا وفات میکند و لذا مرکز اداری و روحانی بهایی در فلسطین قرار میگیرد؛ جایی که بیش از نیم قرن بعد مبدل به دولت اسرائیل میشود.»
آنچه خواندید از مقالهی بلند «آیین جهانی بهایی» نوشتهی نادر سعیدی بود. در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه با نام «از جادو تا دین» به جنبه تبهکارانه آیینهای «انتقال شر» پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #رواداری #بهاییان #ایمان_بهایی #بلاگردان #آیین_انتقال_شر
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
نسرین نیکنام، روزنامهنگار وبسایت خبری «دیدار نیوز» در اینستاگرام نوشت محمد موسوی، محقق دینی به دلیل سخنانش در گفتوگو با این رسانه به ۱۱ سال زندان محکوم و برای اجرای حکم به زندان رفته است.
او به سرکوب مردم، فشار برای تحمیل حجاب به زنان و مقابله حکومت با جوانان انتقاد کرده بود.
#حکومت_مذهبی
#شیعه_گری
#نقد_دین
#رواداری
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
نسرین نیکنام، روزنامهنگار وبسایت خبری «دیدار نیوز» در اینستاگرام نوشت محمد موسوی، محقق دینی به دلیل سخنانش در گفتوگو با این رسانه به ۱۱ سال زندان محکوم و برای اجرای حکم به زندان رفته است.
او به سرکوب مردم، فشار برای تحمیل حجاب به زنان و مقابله حکومت با جوانان انتقاد کرده بود.
#حکومت_مذهبی
#شیعه_گری
#نقد_دین
#رواداری
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«از کوچه رندان»
عبدالحسین زرینکوب
معرفی کتاب
«راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
خوش درخشید؛ ولی دولت مستعجل بود»
این آقای بواسحاقی، حاکم شیراز از خاندان اینجو در عصر حافظ بود و این بیت حافظ، ستایش و احترام این شاعر پرآوازه کشورمان را نسبت به او نشان میدهد. خاندان اینجو، مغول بودند و پس از سیطره چنگیزخان مغول و جانشینانش بر ایران حکم میراندند. اما سیاست دینی چنگیزخان، علیرغم وحشیگری و خشونتی که به سپاهیانش نسبت داده شده، سیاست رواداری بود.
چنگیزخان خود مذهب شمنی داشت اما این مذهب را به سرزمینهایی که به مراتب از جهات مختلف، از جمله از حیث دینی، پیشرفتهتر بودند، تحمیل نکرد. سنت سیاسی چنگیزخان حمایت از ادیان مختلف بود و لاجرم، در سرزمینهایی که مدتها پیش مسلمان شده بودند و حکومتهاشان، زیر حکم خلیفه عباسی مستقر در بغداد مشروعیت خود را تضمین میکردند، فضای تنفسی پیدا شده بود و بساط بادهگساری و عیاشی از هر نوع دور از چشم «مُحْتَسِب» (تحتالفظی یعنی کسی که حساب میکند: محاسبهگر) میسر بود. علت علاقه حافظ و همینطور عبید زاکانی را به «فیروزه بواسحاقی» همین آزادروشی گماشتگان مغول میپندارند؛ و «محتسب» در اشعار حافظ که فرد بدیست که شرع را به مردم با روی و ریا حُقنه میکند، مصداق تاریخی مشخصی دارد: رقیب سیاسی- نظامی بواسحق آل اینجو، یعنی امیرمبارزالدین از خاندان مظفر که اصالتا یزدی بودند و حاکم یزد.
این امیرمبارزالدین که با نظامیگری و بعد با تشرع، یعنی تظاهر به دینداری و اتکاء به شریعت، بر بواسحاق غالب آمد، با خلیفه فرارکرده عباسی به مصر همدست شد و در شیراز هم پس از غلبه بر ابواسحق، بساط اجرای حد شرعی و مقررات سفت و سخت را فراهم کرد. پژوهشگران معتقدند که آن گربه ناقلا و متظاهری که مطابق با منظومه «موش و گربه » عبید زاکانی، از کرمان بر موشان تاخت و توبه نمایشیاش مشهور است، همین امیر مبارزالدین است!…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/az-kocheye-rendan/
#رواداری #آزادی #مدارا #گفتگو #حافظ
@dialogue1402
«از کوچه رندان»
عبدالحسین زرینکوب
معرفی کتاب
«راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
خوش درخشید؛ ولی دولت مستعجل بود»
این آقای بواسحاقی، حاکم شیراز از خاندان اینجو در عصر حافظ بود و این بیت حافظ، ستایش و احترام این شاعر پرآوازه کشورمان را نسبت به او نشان میدهد. خاندان اینجو، مغول بودند و پس از سیطره چنگیزخان مغول و جانشینانش بر ایران حکم میراندند. اما سیاست دینی چنگیزخان، علیرغم وحشیگری و خشونتی که به سپاهیانش نسبت داده شده، سیاست رواداری بود.
چنگیزخان خود مذهب شمنی داشت اما این مذهب را به سرزمینهایی که به مراتب از جهات مختلف، از جمله از حیث دینی، پیشرفتهتر بودند، تحمیل نکرد. سنت سیاسی چنگیزخان حمایت از ادیان مختلف بود و لاجرم، در سرزمینهایی که مدتها پیش مسلمان شده بودند و حکومتهاشان، زیر حکم خلیفه عباسی مستقر در بغداد مشروعیت خود را تضمین میکردند، فضای تنفسی پیدا شده بود و بساط بادهگساری و عیاشی از هر نوع دور از چشم «مُحْتَسِب» (تحتالفظی یعنی کسی که حساب میکند: محاسبهگر) میسر بود. علت علاقه حافظ و همینطور عبید زاکانی را به «فیروزه بواسحاقی» همین آزادروشی گماشتگان مغول میپندارند؛ و «محتسب» در اشعار حافظ که فرد بدیست که شرع را به مردم با روی و ریا حُقنه میکند، مصداق تاریخی مشخصی دارد: رقیب سیاسی- نظامی بواسحق آل اینجو، یعنی امیرمبارزالدین از خاندان مظفر که اصالتا یزدی بودند و حاکم یزد.
این امیرمبارزالدین که با نظامیگری و بعد با تشرع، یعنی تظاهر به دینداری و اتکاء به شریعت، بر بواسحاق غالب آمد، با خلیفه فرارکرده عباسی به مصر همدست شد و در شیراز هم پس از غلبه بر ابواسحق، بساط اجرای حد شرعی و مقررات سفت و سخت را فراهم کرد. پژوهشگران معتقدند که آن گربه ناقلا و متظاهری که مطابق با منظومه «موش و گربه » عبید زاکانی، از کرمان بر موشان تاخت و توبه نمایشیاش مشهور است، همین امیر مبارزالدین است!…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/az-kocheye-rendan/
#رواداری #آزادی #مدارا #گفتگو #حافظ
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
در بند ۱۶ از فروردینیشت از یشتهای اوستا به کلمه گئوتمه (Gaotema) که نام یکی از دیویسنان و از رقبای زردشت است برمیخوریم که بعضی از اوستاشناسان آن را با گئوتمه بودا یکی دانستهاند. بند مزبور در فروردینیشت چنین است:
«از فروغ و فر آنان مردی پدید خواهد شد که زبانآور باشد کسی که در انجمن، سخن خود را به گوشها فروتواند برد و او که از دانش برخوردار است بر گئوتمه چیره خواهد شد.»
از این عبارت چنین پیداست که زردشت یا یکی از موبدان زرتشتی که زبانآور و دانشور است پدید آید و با گئوتمه که ظاهرا همین بودا باشد به مناظره بپردازد و در سخنآوری بر وی چیره گردد.
دارمستتر در ترجمه اوستای خود عقیده دارد که گئوتمه همان بوداست و از مناظره مذکور مناظرهای از طرف زردشت با پیروان بودا مقصود میباشد.
تیل از مستشرقان اوستاشناس آلمانی مینویسد که:
«ممکن نیست که گئوتمه در اوستا با گوتمه بود مناسبتی داشته باشد ولی ممکن است با گوتمه که یکی از سرودگویان بوداست مربوط بوده باشد.»
چون گوتمهبودا همعصر زردشت نبوده و ثانیا به ایران نیامده سهل است که به شمال غربی هند هم سفر نکرده، و ثالثا آغاز تبلیغ دین بودایی از آشوکا پادشاه هند بوده است، لذا این مناظره نمیتواند با زردشت یا یکی از شاگردان او روی داده باشد. از نظر اینکه اوستا در دورههای مختلف به رشته تحریر درآمده، شاید میتوان گفت که این قسمت از اوستا راجع به مناظره یکی از موبدان زرتشتی با یکی از پیروان گوتمه بود در زمان اشکانیان، یعنی پس از انتشار دین بودا در مشرق ایران رویداده و شرح آن را به فروردین یشت افزوده و به شخص زردشت و گوتمهبودا نسبت داده باشند. باید مقصود از این عبارت آن باشد که یکی از مبلغان بودایی که در زمان آشوکا یا بعد از او، برای تبلیغ آن دین به ایران و خراسان آمده با یکی از موبدان بزرگ زردشتی درباره حقانیت دین خود مناظره کرده و بر مبلغ بودایی چیره گردیده باشد.
- شادروان محمدجواد مشکور
از کتاب: «دین بودا در ایران باستان»
صص۱۰۲-۱۰۴
#رواداری #گفتگو #بین_ادیانی #بین_ایمانی #مناظره_دینی #نقد_دین
@dialogue1402
در بند ۱۶ از فروردینیشت از یشتهای اوستا به کلمه گئوتمه (Gaotema) که نام یکی از دیویسنان و از رقبای زردشت است برمیخوریم که بعضی از اوستاشناسان آن را با گئوتمه بودا یکی دانستهاند. بند مزبور در فروردینیشت چنین است:
«از فروغ و فر آنان مردی پدید خواهد شد که زبانآور باشد کسی که در انجمن، سخن خود را به گوشها فروتواند برد و او که از دانش برخوردار است بر گئوتمه چیره خواهد شد.»
از این عبارت چنین پیداست که زردشت یا یکی از موبدان زرتشتی که زبانآور و دانشور است پدید آید و با گئوتمه که ظاهرا همین بودا باشد به مناظره بپردازد و در سخنآوری بر وی چیره گردد.
دارمستتر در ترجمه اوستای خود عقیده دارد که گئوتمه همان بوداست و از مناظره مذکور مناظرهای از طرف زردشت با پیروان بودا مقصود میباشد.
تیل از مستشرقان اوستاشناس آلمانی مینویسد که:
«ممکن نیست که گئوتمه در اوستا با گوتمه بود مناسبتی داشته باشد ولی ممکن است با گوتمه که یکی از سرودگویان بوداست مربوط بوده باشد.»
چون گوتمهبودا همعصر زردشت نبوده و ثانیا به ایران نیامده سهل است که به شمال غربی هند هم سفر نکرده، و ثالثا آغاز تبلیغ دین بودایی از آشوکا پادشاه هند بوده است، لذا این مناظره نمیتواند با زردشت یا یکی از شاگردان او روی داده باشد. از نظر اینکه اوستا در دورههای مختلف به رشته تحریر درآمده، شاید میتوان گفت که این قسمت از اوستا راجع به مناظره یکی از موبدان زرتشتی با یکی از پیروان گوتمه بود در زمان اشکانیان، یعنی پس از انتشار دین بودا در مشرق ایران رویداده و شرح آن را به فروردین یشت افزوده و به شخص زردشت و گوتمهبودا نسبت داده باشند. باید مقصود از این عبارت آن باشد که یکی از مبلغان بودایی که در زمان آشوکا یا بعد از او، برای تبلیغ آن دین به ایران و خراسان آمده با یکی از موبدان بزرگ زردشتی درباره حقانیت دین خود مناظره کرده و بر مبلغ بودایی چیره گردیده باشد.
- شادروان محمدجواد مشکور
از کتاب: «دین بودا در ایران باستان»
صص۱۰۲-۱۰۴
#رواداری #گفتگو #بین_ادیانی #بین_ایمانی #مناظره_دینی #نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
رادیو فردا خبر داده، رشید دهقانی و پدرام دهقانی، ساکن تهران، و یک نوجوان ۱۸ ساله به نام پارسا دهقانی، ساکن کرج، به دلیل اعتقاد به دیانت بهائی در شهر تیران استان اصفهان بازداشت شدهاند.
منابع مطلع گفتهاند نیروهای امنیتی روز شنبه ۱۲ آبان با ورود به منزل یکی از بهائیان در روستای محمدیه از توابع تیران در استان اصفهان تمام مردان بهائی حاضر در این منزل، شامل ۱۱ نفر را بازداشت کردند.
بر این اساس تا امروز هشت نفر از افراد بازداشتشده آزاد شدهاند اما رشید، پارسا و پدرام دهقانی هنوز در بازداشت به سر میبرند و از وضعیت و دلیل ادامهٔ بازداشت آنها اطلاعی در دست نیست.
به گفته این منابع روز شنبه یکی از اعیاد بهائیان بوده و شهروندان بهائی که اکثراً از بستگان یکدیگر هستند در این منزل حضور داشتند. این سه شهروند بهائی نیز در این روز از تهران به این شهر مسافرت کرده بودند.
این منابع گفتهاند پدرام دهقانی «داروهای خاصی را مصرف میکند و خانواده تا امروز نتوانستهاند این داروها را به دست او برسانند».
#بهائی #بهائیان #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402
منابع مطلع گفتهاند نیروهای امنیتی روز شنبه ۱۲ آبان با ورود به منزل یکی از بهائیان در روستای محمدیه از توابع تیران در استان اصفهان تمام مردان بهائی حاضر در این منزل، شامل ۱۱ نفر را بازداشت کردند.
بر این اساس تا امروز هشت نفر از افراد بازداشتشده آزاد شدهاند اما رشید، پارسا و پدرام دهقانی هنوز در بازداشت به سر میبرند و از وضعیت و دلیل ادامهٔ بازداشت آنها اطلاعی در دست نیست.
به گفته این منابع روز شنبه یکی از اعیاد بهائیان بوده و شهروندان بهائی که اکثراً از بستگان یکدیگر هستند در این منزل حضور داشتند. این سه شهروند بهائی نیز در این روز از تهران به این شهر مسافرت کرده بودند.
این منابع گفتهاند پدرام دهقانی «داروهای خاصی را مصرف میکند و خانواده تا امروز نتوانستهاند این داروها را به دست او برسانند».
#بهائی #بهائیان #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز
داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش میکند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستانهای انجیلهای چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت میکند. یهودا کسیست که مطابق با روایت انجیلهای رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.
داوکینز میگوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.
شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزههای معتبر مسیحیت پرداخت و انجیلهای معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا میگوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!
منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجفآبادی از قیام حسینبن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که میگوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزهبخشی به انقلابیون تدارک میشد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزههای دینی صدمه میزند.
برای مطالعه پروندهای در مورد صالحی نجفآبادی به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری
@dialogue1402
انجیل یهودا: روایت خائن!
برگرفته از کتاب «پشت سر نهادن خدا» اثر دوکینز
داوکینز در بخشی از کتاب خود گزارش میکند که انجیلی منسوب به «یهودا» کاراکتر مشهور داستانهای انجیلهای چهارگانه در قرن بیستم به دست آمد که تمامی ماجرای عیسی مسیح را از دید «یهودا» روایت میکند. یهودا کسیست که مطابق با روایت انجیلهای رسمی، به عیسی مسیح خیانت کرد و در قبال دریافت پولی، عیسی را به ماموران فروخت.
داوکینز میگوید که این انجیل از دست رفته بود؛ اما پدران کلیسای صدر مسیحیت، چنین اثری را نکوهش کرده بودند و بنابراین از وجود چنین اثری اطلاع داشتیم تا اینکه اصل سند به زبان قبطی به دست آمد.
شورای نیقیه، شورای بزرگی از علمای مسیحی در ابتدای قرون مسیحیت بوده است که به تعیین آموزههای معتبر مسیحیت پرداخت و انجیلهای معتبر از نامعتبر را متمایز کرد. روایت یهودا در انجیل یهودا میگوید که سوءنیتی در کار نبوده است. یهودا چون دانست که مطابق با طرح الهی، عیسی مسیح باید مصلوب شود تا گناهان انسان آمرزیده گردد، بنابراین با لو دادن او، در واقع به تحقق نقشه الهی کمک کرد!
منازعاتی از این دست در تاریخ ادیان سابقه دارد. به عنوان یک نمونه مشهور، تفسیر صالحی نجفآبادی از قیام حسینبن علی در کتاب «شهید جاوید» معطوف به تقویت روایتی بود که میگوید امام سوم شیعیان بدون علم غیب، و بدون اطلاع از سرنوشت خود قدم به صحرای کربلا گذاشت. اهمیت تقویت این روایت در دوران شاه، سیاسی بوده و برای انگیزهبخشی به انقلابیون تدارک میشد. قابل درک است که تفاسیر مبتنی بر جبرانگاری به بعد تاریخی و سیاسی آموزههای دینی صدمه میزند.
برای مطالعه پروندهای در مورد صالحی نجفآبادی به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/nematollah-salehi-najafabadi/
#رواداری #گفتگو #دین #نقد_دین #خداناباوری #جبرانگاری
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
در جریان آشوبهای اخیر در آمستردام و اقدامات ضد اسرائیلی، پنج نفر راهی بیمارستان شده و ۶۲ نفر دستگیر شدند.
اینرویداد منجر به جریحهدار شدن احساسات عمومی و انتشار بیانیههای رسمی از سوی سازمانها و شخصیتهای برجسته شد.
باتوجهبه نگرانیهای امنیتی، وزارت امور خارجه اسرائیل اعلام کرد که ۱۰ تن از شهروندان اسرائیلی حاضر در آمستردام هنوز با مقامات تماس نگرفتهاند و احتمال میرود تلفنهای آنها به سرقت رفته باشد. این بیانیه، نگرانیها نسبت به وضعیت امنیتی جامعه یهودی در اروپا را افزایش داده است.
سازمان ملل متحد با ابراز نگرانی شدید از حمله به هواداران فوتبال اسرائیلی در آمستردام، این حادثه را "بسیار نگرانکننده" خواند و آن را تهدیدی برای امنیت افراد یهودی در جامعه اروپا دانست.
سخنگوی سازمان ملل ضمن محکوم کردن این حملات، بر ضرورت تلاشهای بینالمللی برای جلوگیری از هر گونه خشونت و نفرت علیه گروههای مذهبی و قومی تأکید کرد.
#یهودستیزی #یهودی_ستیزی #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402
در جریان آشوبهای اخیر در آمستردام و اقدامات ضد اسرائیلی، پنج نفر راهی بیمارستان شده و ۶۲ نفر دستگیر شدند.
اینرویداد منجر به جریحهدار شدن احساسات عمومی و انتشار بیانیههای رسمی از سوی سازمانها و شخصیتهای برجسته شد.
باتوجهبه نگرانیهای امنیتی، وزارت امور خارجه اسرائیل اعلام کرد که ۱۰ تن از شهروندان اسرائیلی حاضر در آمستردام هنوز با مقامات تماس نگرفتهاند و احتمال میرود تلفنهای آنها به سرقت رفته باشد. این بیانیه، نگرانیها نسبت به وضعیت امنیتی جامعه یهودی در اروپا را افزایش داده است.
سازمان ملل متحد با ابراز نگرانی شدید از حمله به هواداران فوتبال اسرائیلی در آمستردام، این حادثه را "بسیار نگرانکننده" خواند و آن را تهدیدی برای امنیت افراد یهودی در جامعه اروپا دانست.
سخنگوی سازمان ملل ضمن محکوم کردن این حملات، بر ضرورت تلاشهای بینالمللی برای جلوگیری از هر گونه خشونت و نفرت علیه گروههای مذهبی و قومی تأکید کرد.
#یهودستیزی #یهودی_ستیزی #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناختهشدهترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد.
مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته میشود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایشهای مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بیاعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین بار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیامهای تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده خود او بر او میآوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم
@dialogue1402
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامه تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر» و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
مادلین ماری اوهیر (Madelyn Murray O’Hair) یکی از شناختهشدهترین فعالان خداناباور آمریکایی بود. او در ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ در پیتسبورگ، پنسیلوانیا به دنیا آمد و نقشی اساسی در جنبش خداناباوری و جدایی دین از دولت در ایالات متحده ایفا کرد. اوهیر در دانشگاه تولین تحصیل کرد و مدرک حقوق گرفت، هرچند که وکالت را به عنوان حرفه خود انتخاب نکرد. او همچنین در دانشگاه هوارد حضور یافت و ابتدا در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک افسر ارتش در بخش زنان خدمت کرد.
مادلین اوهیر بیش از همه به خاطر نقش خود در پرونده تاریخی ماری علیه کرلت (Murray v. Curlett) در سال ۱۹۶۳ شناخته میشود؛ جایی که او شکایتی برای حذف نیایشهای مذهبی از مدارس عمومی آمریکا ثبت کرد. شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامه صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحده آمریکا در دهه شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین که خود را بیاعتقاد به مسیحیت و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولین بار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
این پرونده در نهایت به دیوان عالی ایالات متحده رفت و منجر به صدور حکمی شد که نیایش اجباری در مدارس عمومی را نقض حقوق متمم اول قانون اساسی دانست. در میان پیامهای تهدیدآمیز و حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانواده خود او بر او میآوردند، اوهیر تسلیم نشد. او که به حکم مطالعات دانشگاهی خود از قانون اساسی کشورش مطلع بود، با اطمینان میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-o-hair/
#رواداری #گفتگو #خداناباوری #خداباوری #نقد_دین #سکولاریسم
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
جی. ال. مکی (J. L. Mackie)، فیلسوف استرالیایی قرن بیستم، بهویژه به خاطر استدلالهایش علیه وجود خداوند در زمینه فلسفه دین شهرت دارد. مکی با بهرهگیری از «مساله شر» استدلال کرد که وجود شر در جهان با وجود خدایی که خیرخواهی و قدرت مطلق دارد، ناسازگار است. او در کتاب خود، «معجزه خداباوری: استدلال علیه وجود خداوند» مسئله شر را به عنوان دلیلی برای تناقض ذاتی در باور به خداوند مطرح میکند. صورت کلی استدلال مکی را میتوان به این شکل خلاصه کرد:
۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمیخواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمیتواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).
برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب میکند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟
راسل میداند که خداباوران میتوانند به شیوههای مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل میکند چون میخواهد به انسان فرصت دهد. اما راسل میگوید که توضیحاتی اینچنینی تنها موضوع خداوند را پیچیدهتر میکند و مسائل تازهای به مسائل قبلی میافزاید.
او در بحثهای فلسفیاش به این نکته اشاره میکند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخهای بیپایان از توجیهها منجر میشود.
در میان الهیدانان و متکلمان دوره اسلامی مسالهای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانیست و مانند این میماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقضهای دیگری پیش میآید؛ مثلا آیا انسانهایی که با نقصهای مادرزادی به دنیا میآیند، و یا آنها که محکوماند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!
شما چه فکر میکنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه میتوان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟
همکاران ما در گفتوشنود بهترین و موجزترین پاسخهای خداباورانه را بازتاب خواهند داد.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمیخواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمیتواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).
برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب میکند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟
راسل میداند که خداباوران میتوانند به شیوههای مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل میکند چون میخواهد به انسان فرصت دهد. اما راسل میگوید که توضیحاتی اینچنینی تنها موضوع خداوند را پیچیدهتر میکند و مسائل تازهای به مسائل قبلی میافزاید.
او در بحثهای فلسفیاش به این نکته اشاره میکند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخهای بیپایان از توجیهها منجر میشود.
در میان الهیدانان و متکلمان دوره اسلامی مسالهای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانیست و مانند این میماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقضهای دیگری پیش میآید؛ مثلا آیا انسانهایی که با نقصهای مادرزادی به دنیا میآیند، و یا آنها که محکوماند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!
شما چه فکر میکنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه میتوان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟
همکاران ما در گفتوشنود بهترین و موجزترین پاسخهای خداباورانه را بازتاب خواهند داد.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
داستان مشهوری در مورد نیوتن و دوست خداناباورش وجود دارد با این مضمون که نیوتن باورمند، دوستش را قانع کرده که جهان نمیتواند بدون یک خداوند توضیح داده شود:
نیوتن مدل سادهای از منظومه شمسی میسازد و وقتی رفیقش با آن برخورد میکند، مصرانه میپرسد که سازنده این مدل شگفتانگیز کیست!؟ نیوتن هر بار پاسخ میدهد که هیچکس! اما وقتی با اعتراض دوستش مواجه میشود که میگوید تو من را احمق فرض کردهای، قبول میکند که پاسخش واقعا نامعقول بوده است و چنین دستگاه فیزیکی سادهای باید حتما سازنده داشته باشد؛ اما این موضعیست که دوستش در مورد دستگاه پیچیدهتر و بزرگتری که در کیهان وجود دارد، نمیپذیرد!
سندیت این روایت را پژوهشگران تایید نمیکنند. اما این واقعیت دارد که بسیاری از اهالی علم (scientists) ادعا میکنند که میتوان کیهان در ابعاد وسیع، و حیات روی زمین را بدون توسل به ایده وجود یک خداوند توضیح داد. در داستانی که از یک منبع دینی نقل کردیم، نیوتن به عنوان یکی از پیشگامان علم در معنای جدید کلمه، در جای دفاع از ایده خدا نشسته است. منابع عموما گزارش میکنند که نیوتن واقعا خداباور بوده است!
در واقع یک دسته استدلال خداناباورانه داریم که تاکید میکند برای فهم و تبیین پدیدهها احتیاجی به فرض یک «صانع» نیست؛ به عنوان نمونه آزمایشهایی که زیر عنوان Abiogenesis (پیدایش حیات از مواد غیرزنده) انجام میشود معطوف به تحقیق همین امر است: یکی از معروفترین این آزمایشها آزمایش میلر یوریست که در دهه ۱۹۵۰ انجام شد. در این آزمایش شیمیدانها شرایط فرضی جو اولیه زمین را شبیهسازی کردند و توانستند برخی از امینواسیدهای پایه که بلوکهای سازنده حیات هستند را تولید کنند.
البته شبیهسازی شرایط دقیق لازم برای تولید یک سلول زنده در آزمایشگاه هنوز محقق نشده است. پژوهشگران معتقدند که این روند با پیشرفتهای بیشتر در شیمی و زیستشناسی قابل دسترس خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
آیا برمبنای مطالعاتی که داشتهاید موضع نیوتن و خداباوران را محکمتر تلقی میکنید یا خیر؟
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #ایمان #نقد_دینی
@dialogue1402
داستان مشهوری در مورد نیوتن و دوست خداناباورش وجود دارد با این مضمون که نیوتن باورمند، دوستش را قانع کرده که جهان نمیتواند بدون یک خداوند توضیح داده شود:
نیوتن مدل سادهای از منظومه شمسی میسازد و وقتی رفیقش با آن برخورد میکند، مصرانه میپرسد که سازنده این مدل شگفتانگیز کیست!؟ نیوتن هر بار پاسخ میدهد که هیچکس! اما وقتی با اعتراض دوستش مواجه میشود که میگوید تو من را احمق فرض کردهای، قبول میکند که پاسخش واقعا نامعقول بوده است و چنین دستگاه فیزیکی سادهای باید حتما سازنده داشته باشد؛ اما این موضعیست که دوستش در مورد دستگاه پیچیدهتر و بزرگتری که در کیهان وجود دارد، نمیپذیرد!
سندیت این روایت را پژوهشگران تایید نمیکنند. اما این واقعیت دارد که بسیاری از اهالی علم (scientists) ادعا میکنند که میتوان کیهان در ابعاد وسیع، و حیات روی زمین را بدون توسل به ایده وجود یک خداوند توضیح داد. در داستانی که از یک منبع دینی نقل کردیم، نیوتن به عنوان یکی از پیشگامان علم در معنای جدید کلمه، در جای دفاع از ایده خدا نشسته است. منابع عموما گزارش میکنند که نیوتن واقعا خداباور بوده است!
در واقع یک دسته استدلال خداناباورانه داریم که تاکید میکند برای فهم و تبیین پدیدهها احتیاجی به فرض یک «صانع» نیست؛ به عنوان نمونه آزمایشهایی که زیر عنوان Abiogenesis (پیدایش حیات از مواد غیرزنده) انجام میشود معطوف به تحقیق همین امر است: یکی از معروفترین این آزمایشها آزمایش میلر یوریست که در دهه ۱۹۵۰ انجام شد. در این آزمایش شیمیدانها شرایط فرضی جو اولیه زمین را شبیهسازی کردند و توانستند برخی از امینواسیدهای پایه که بلوکهای سازنده حیات هستند را تولید کنند.
البته شبیهسازی شرایط دقیق لازم برای تولید یک سلول زنده در آزمایشگاه هنوز محقق نشده است. پژوهشگران معتقدند که این روند با پیشرفتهای بیشتر در شیمی و زیستشناسی قابل دسترس خواهد بود.
شما چه فکر میکنید؟
آیا برمبنای مطالعاتی که داشتهاید موضع نیوتن و خداباوران را محکمتر تلقی میکنید یا خیر؟
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #ایمان #نقد_دینی
@dialogue1402