آموزشکده توانا
58K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram

خواهران مسلمان؛ گروهی برای دفاع از حقوق زنان در مالزی

زینا انور فعال #حقوق_زنان در مالزی و بنیان‌گذار گروه خواهران مسلمان می‌گوید: «دلیل آنکه من در این #جنبش درگیر شدم آن بود که حقیقتاً از بی‌عدالتی به نام خدا عصبانی بودم. برای من، ترک اسلام یا نادیده گرفتن اسلام ابداً مسئله‌ای نیست. من فکر می‌کنم برای همهٔ ما که از آغاز شکل‌گیری #خواهران مسلمان حضور داشته‌ایم دغدغه آن بود که چرا اسلام برای توجیه #خشونت_خانگی، #سرکوب، و #تبعیض مورد استفاده واقع می‌شود.»
وی اعتقاد دارد: «حتی اگر ما ملأ نباشیم، به عنوان #شهروندان یک جامعه #دمکراتیک می‌توانیم سخن بگوییم و اگر دین به صورت منبعی برای #حقوق یا سیاست عمومی مورد استفاده واقع شود هر شهروندی حق دارد در مورد دین و قوانین مبتنی بر اصول مذهبی سخن بگوید.»

انور بر این باور نیست که #زنان باید میان مسلمان بودن و #فمینیست بودن یکی را انتخاب کنند: "من می‌خواهم ... هم یک مسلمان و هم یک فمینیست باشم، و هیچ تناقضی در اینجا نمی‌بینم. به همین دلیل است که تصمیم گرفتم حقیقتاً متن دینی را بخوانم تا ببینم کجا توجیه تبعیض علیه زنان در متن وجود دارد. و کل فرایند بازگشت دوباره به متن به عنوان یک فمینیست با این پرسش‌ها در ذهن، جهانی تازه و درکی تازه را در برابر من گشود ونیز درک مردم را که قران در مورد #عدالت، #همدردی و #بخشش سخن می‌گوید، در مورد این که زنان و مردان قیم و ... محافظ یکدیگر هستند."نشریات دیگر گروه خواهران مسلمان به این موضوعات در عمق آنها می‌پردازند، از جمله کتابی در مورد اسلام و برنامه ریزی خانواده، اسلام و حقوق بار آوری زنان، حدیث در مورد زنان در ازدواج و اسلام و چند همسری.
#تجربه
#کنشگری
#توانا
لینک مطلب مفصل تر در سایت توانا:
https://tavaana.org/fa/node/1792
فاطمه مرنیسی، #فمینیست مراکشی درگذشت

فاطمه مرنیسی را در ایران با نام کتاب «زنان پرده‌نشین و مردان جوشن‌پوش» می‌شناسند. کتابی که به وسیله‌ی ملیحه مغازه‌ای ترجمه شد و مورد استقبال فراوان قرار گرفت اما زمانی نگذشت که به دستور سعید مرتضوی که آن زمان رئیس شعبه‌ی ۱۴۱۰ دادگاه عمومی تهران بود نسخه‌های کتاب جمع‌آوری و کتاب توقیف شد.

به گفته‌ی ناشر در همان چاپ از سه هزار نسخه ۱۶۰۰ نسخه‌ی آن به فروش رفته بود که کتاب جمع‌آوری شد

فاطمه #مرنیسی، #نویسنده، #جامعه‌شناس و فعال #حقوق_زنان در سال ۱۹۴۰ در شهر فس (Fes) در مراکش به دنیا آمد. او در دانشگاه سوربن و پس از آن در دانشگاه براندیس علوم سیاسی آموخت و از آن‌جا دکترا گرفت.

فاطمه مرنیسی امروز، ۳۰ نوامبر در سن ۷۵ سالگی در آلمان درگذشت.
از فاطمه مرنیسی در رسانه‌های غربی به عنوان «صدای زنان مغرب» نام برده می‌شود.

شهرت اصلی مرنیسی به دلیل پژوهش‌هایی است که در رابطه با اسلام و #زن انجام داده است. کتاب «آن سوی حجاب» از دیگر آثار مرنیسی است که به فارسی ترجمه شده است. فاطمه مرنیسی زنان را قربانی اصلی فرآیند نابهنجار #مدرن‌شدن در جوامع عربی می‌دانست. در این جوامع پدرسالار بری حفظ مشروعیت #سلطه مرد بر زن که این جوامع به سوی اسلام چنگ می‌اندازند و سمبل این لشکرکشی را مرنیسی در #حجاب/چادر می‌بیند.

از فاطمه مرنیسی کتاب و مقالات بسیاری منتشر شده است.
@Tavaana_Tavaanatech
«انسان، #زن متولد نمی‌شود، بلکه تبدیل به زن می‌شود.»
سیمون #دوبوار، راوی جنس دوم

#سیموندوبوار #نویسنده و #فیلسوف فمینیست و #اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد.

پدرش با این‌که انسانی فرهیحته بود اما مخالفت شدیدی با استقلال سیمون داشت اما سیمون راه خود را می‌رفت. او زندگی مستقلی ترتیب داد. تحصیلات خود را در دانش‌سرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه به پایان رساند و پس از آن مدتی طولانی نیز در مدارس تدریس نمود. دوبوار در حلقه‌ی فلسفی گروهی از دانش‌جویان مدرسه اکول نورمال پاریس عضویت داشت که ژان پل سارتر نیز عضو بود. اکول نرمال سوپریور دانش‌گاهی بود که در اصل برای تربیت معلم بنا نهاده شده بود و بسیاری از نخبگان فرانسه از این مدرسه فارغ‌التحصیل شده‌اند هر جند دوبوار خود دانش‌جوی این مدرسه نبود. او قصد کرد که مدرس فلسفه بشود از این‌رو در آزمونی به این منظور شرکت کرد و در این‌جا بود که با ژان پل سارتر آشنا شد. هر دو در سال ۱۹۲۹ در این آزمون فلسفه شرکت کردند؛ سارتر اول شد و دوبوار دوم اما سیمون دوبوار عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شده‌ی این آزمون تا آن دوره شد.
سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از #فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد: «به یاد دارم که در پایان کتاب «جنس دوم» ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای #حقوق_زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر #فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به #سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای #زنان مبارزه کنیم.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1DF1STq

@Tavaana_Tavaanatech
زادروز ویرجینیا وولف، #رمان‌نویس و #منتقد #فمینیست

آدلاین ویرجینیا وولف، رمان‌نویس، #ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویه‌ی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانواده‌ی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتاب‌هایی در زمینه‌ی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانه‌ی آن‌ها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتاب‌خانه‌ی پدر پر از کتاب‌هایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آن‌ها بهره می‌برد. او آثار نویسندگان بزرگی هم‌چون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتاب‌خانه خوانده بود.

ویرجینیا در سیزده‌سالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثه‌ی دل‌خراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنی‌اش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدان‌ها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حمله‌ی عصبی بشود. با همه ی این دشواری‌ها ویرجینیا بین سال‌های ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانش‌کده‌ی زنان کالج سلطنتی لندن درس‌هایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و هم‌چنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.

از میان آثار ویرجینیا وولف کتاب‌های «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمه‌ی صفورا نوربخش، «موج‌ها» با ترجمه‌ی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمه‌ی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.

از معروف‌ترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاس‌های آئین نگارش پایه‌های مختلف در دانش‌گاه تدریس می‌شود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکل‌دهنده‌ی جریان فکری #فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی می‌دانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمی‌کرد. او در مورد نوشتن این کتاب می‌گوید: «با چنان سرعتی می‌نوشتم که وقتی قلم به دست می‌گرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که می‌توانستم می‌نوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشته‌ها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم #آزادی می‌دهد و اجازه می‌دهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره می‌کند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانه‌های آن‌جا راه پیدا کند و بعد از ما می‌خواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنه‌ها، وهوشش را در خيابان‌ها می‌آزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فو‌‌ق‌العاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به‌ اندازه‌ی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP

#ویرجینیا_وولف
#ویرجینیا‌وولف
@Tavaana_Tavaanatech
مگر می شود زنی #فمینیست نباشد؟

هلن گرلی براون

@Tavaana_TavaanaTech
«انسان، #زن متولد نمی‌شود، بلکه تبدیل به زن می‌شود.»
سیمون #دوبوار، راوی جنس دوم

#سیموندوبوار #نویسنده و #فیلسوف فمینیست و #اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد.

پدرش با این‌که انسانی فرهیحته بود اما مخالفت شدیدی با استقلال سیمون داشت اما سیمون راه خود را می‌رفت. او زندگی مستقلی ترتیب داد. تحصیلات خود را در دانش‌سرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه به پایان رساند و پس از آن مدتی طولانی نیز در مدارس تدریس نمود. دوبوار در حلقه‌ی فلسفی گروهی از دانش‌جویان مدرسه اکول نورمال پاریس عضویت داشت که ژان پل سارتر نیز عضو بود. اکول نرمال سوپریور دانش‌گاهی بود که در اصل برای تربیت معلم بنا نهاده شده بود و بسیاری از نخبگان فرانسه از این مدرسه فارغ‌التحصیل شده‌اند هر جند دوبوار خود دانش‌جوی این مدرسه نبود. او قصد کرد که مدرس فلسفه بشود از این‌رو در آزمونی به این منظور شرکت کرد و در این‌جا بود که با ژان پل سارتر آشنا شد. هر دو در سال ۱۹۲۹ در این آزمون فلسفه شرکت کردند؛ سارتر اول شد و دوبوار دوم اما سیمون دوبوار عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شده‌ی این آزمون تا آن دوره شد.
سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از #فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد: «به یاد دارم که در پایان کتاب «جنس دوم» ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای #حقوق_زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر #فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به #سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای #زنان مبارزه کنیم.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1DF1STq

@Tavaana_Tavaanatech

خواهران مسلمان؛ گروهی برای دفاع از حقوق زنان در مالزی

زینا انور فعال #حقوق_زنان در مالزی و بنیان‌گذار گروه خواهران مسلمان می‌گوید: «دلیل آنکه من در این #جنبش درگیر شدم آن بود که حقیقتاً از بی‌عدالتی به نام خدا عصبانی بودم. برای من، ترک اسلام یا نادیده گرفتن اسلام ابداً مسئله‌ای نیست. من فکر می‌کنم برای همهٔ ما که از آغاز شکل‌گیری #خواهران مسلمان حضور داشته‌ایم دغدغه آن بود که چرا اسلام برای توجیه #خشونت_خانگی، #سرکوب، و #تبعیض مورد استفاده واقع می‌شود.»
وی اعتقاد دارد: «حتی اگر ما ملأ نباشیم، به عنوان #شهروندان یک جامعه #دمکراتیک می‌توانیم سخن بگوییم و اگر دین به صورت منبعی برای #حقوق یا سیاست عمومی مورد استفاده واقع شود هر شهروندی حق دارد در مورد دین و قوانین مبتنی بر اصول مذهبی سخن بگوید.»

انور بر این باور نیست که #زنان باید میان مسلمان بودن و #فمینیست بودن یکی را انتخاب کنند: "من می‌خواهم ... هم یک مسلمان و هم یک فمینیست باشم، و هیچ تناقضی در اینجا نمی‌بینم. به همین دلیل است که تصمیم گرفتم حقیقتاً متن دینی را بخوانم تا ببینم کجا توجیه تبعیض علیه زنان در متن وجود دارد. و کل فرایند بازگشت دوباره به متن به عنوان یک فمینیست با این پرسش‌ها در ذهن، جهانی تازه و درکی تازه را در برابر من گشود ونیز درک مردم را که قران در مورد #عدالت، #همدردی و #بخشش سخن می‌گوید، در مورد این که زنان و مردان قیم و ... محافظ یکدیگر هستند."نشریات دیگر گروه خواهران مسلمان به این موضوعات در عمق آنها می‌پردازند، از جمله کتابی در مورد اسلام و برنامه ریزی خانواده، اسلام و حقوق بار آوری زنان، حدیث در مورد زنان در ازدواج و اسلام و چند همسری.
#تجربه
#کنشگری
#توانا
لینک مطلب مفصل تر در سایت توانا:
https://tavaana.org/fa/node/1792
زنان و اقتصاد
«زن ناچار است ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت- نه تنها این بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد.»
دنیا پیش روی مرد جوانی که با زندگی مواجه می‌شود، گسترده است. هر توانی را که در وجودش هست می‌تواند به کار ببندد. اگر ابتدا در انتخابش اشتباه کند، می‌تواند دوباره و دوباره دست به انتخاب بزند. اگر در مسیری موفق یا موثر نباشد، می‌تواند در زمینه دیگری بهتر نقش ایفا کند. نیازهای رو به رشد و متنوع بشریت او را به خدمت در زمینه‌های مختلف فرا می‌خواند که او رشدش را در آنها می‌یابد. می‌تواند برای رسیدن به هرآن‌چه می‌خواهد باشد تلاش کند. می‌تواند برای به دست‌آوردن هرآن‌چه می‌خواهد، بکوشد. می‌تواند برای به دست آوردن ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت و هرآن‌چه می‌خواهد، تلاش کند.
زن جوانی که با زندگی مواجه می‌شود هم همان دنیا را پیشرو دارد، با همان
نیرو و میل و بلندپروازی درونی. اما هرآن‌چه او آرزوی داشتن یا انجامش را دارد، باید از یک کانال واحد و انتخاب واحد بگذرد. ثروت، قدرت، امتیاز اجتماعی، شهرت - و نه تنها این‌‌ها بلکه خانه و خوشبختی، آوازه، آسایش و لذت و غذا- همه را باید از طریق حلقه طلای ازدواج به دست آورد. و این فشار بسیار سنگینی است که به واسطه وراثت پشت او جمع شده و از طریق محیط ادامه پیدا کرده است، تا جایی که خود او هم این موقعیت را پذیرفته است و با انگیزه فراوان، تاثیر آن را بر زندگی دخترش پیاده می‌کند. آیا عجیب است که زنان زیادی گرفتار #جنسیت هستند؟
اما با توجه به #وراثت مدام زنان از جنس مذکر، ما باید خیلی پیش از این به زنبورهای ملکه تبدیل می‌شدیم. اما دختر سرباز و ملوان و هنرمند و مخترع و بازرگان، در ذهن و تناش سهمی از رشد مردان را که در هر نسل صورت گرفته، به ارث برده و با همه زنانگی‌اش انسان مانده است.
شارلوت پرکینز گیلمن (١٨۶٠ – ١٩٣۵) در سال ١٨٩٨ در این بخش از کتاب «زنان و اقتصاد» تصویری پر تب و تاب از #استقلال #اقتصادی #زنان ارائه می‌کند.
اگر چه گیلمن در طی زندگی خود بخاطر نوشته‌های #فمینیستی خود به شهرت دست یافت، پس از مرگ به بوته فراموشی سپرده شد تا اینکه در فمینیست‌های دهه ١٩٧٠ بار دیگر آثار ادبی او را کشف کردند. داستان کوتاه او «کاغذ دیواری زرد» خصوصاً به عنوان تصویری تکان دهنده از سرکوبی که زنان از آن رنج می‌بردند - چه از طریق ازدواج و چه از طریق روش‌های متداول پزشکی آن زمان - مورد تقدیر قرار گرفت. تم‌های #سرکوب و خفه شدن آرزو‌ها که #شارلوت‌پرکینز در مورد آن‌ها نوشته است پژواک خود را در آثار ورجینیا ولف، کیت چوپین، و سایر نویسنده‌های #فمینیست یافته‌اند.
از اینجا دانلود کنید:
https://goo.gl/8geDgt
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از ترانه علی‌دوستی، هنرپیشه‌ی ایرانی در نشست خبری فیلم «فروشنده» در ایران منتشر شده است که نشان می‌دهد این هنرپیشه‌ی محبوب ایرانی بر روی دستش نشان «قدرت زنان» یا همان نماد فمینیسم را حک کرده است.
برخی از خبرگزاری‌های داخلی که به جناح‌های اقتدارگرا تعلق دارند گفته‌اند که #ترانه_علی‌دوستی باید در مورد این تتو توضیح بدهد. رجانیوز در این مورد چنین نوشته است:
«. . . علیدوستی مادر یک کودک خردسال به نام حنا است. درج چنین نشانه‌ای بر روی بدن یک بازیگر زن ایرانی که جایگاه مادری دارد سوالات و نقاط ابهام بسیاری را به وجود آورده است. سوالاتی که همه امیدوارند برای آن توضیح مناسبی وجود داشته باشد.»
ترانه علی‌دوستی پیش از این در صفحه‌ی اینستاگرامش خود را فمینیست دانسته بود. نوشته او را در این زمینه در پایین می‌خوانیم:
«برای مخالفت با واژه‌ی فمینیسم، بهتر است ابتدا معنی دقیق آن را بدانیم. «فمنیست: شخصی که به برابری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر دو جنس معتقد است»
(از کتاب همه باید فمینیست باشیم، نوشته‌ی چیماناندا انگوزی آدیچی)
اگر سوتفاهم یا واهمه‌ای از این کلمه دارید به جای اتکا به روایت رسانه ‌هایی که عمری است اخبارمان را تحریف و روند رسیدن اطلاعات به ما را مهندسی می‌کنند، از گوگل استفاده کنید. خودتان تحقیق کنید و اگر فمینیسم همان فرقه‌ی عقده‌گشایانه‌ی مردستیز و خانمان‌برانداری بود که در گوش ما خواندند، باز آن را پس بزنید.
مبارزه با #سکسیسم فقط در جهت #زنان نیست. مبارزه با نقش‌هایی است که جای اینکه خود انتخابشان کنیم جامعه و فرهنگ از پیش آن را به ما تحمیل کنند. فقط چون زن یا مرد هستیم. برچسب‌هایی روی زنان و مردان هست که الزاما واقعیت ندارند. نیازی نیست ما این چرخه بیمار را بازتولید کنیم.
اگر زنی انتخاب کند که خانه دار باشد این انتخاب حق اوست و قابل احترام. اگر مردی انتخاب کند وظیفه کار بیرون را داشته باشد این حق اوست،مساله این است که مردان و زنان خودشان بنا به فردیتشان تصمیم بگیرند می‌خواهند چگونه زندگی کنند، نه این‌که جامعه از روزهای ابتدای کودکی رفته‌رفته ما را به جبر در این نقش‌ها قرار بدهد. و کم‌کم طلبکار شود و این نقش‌ها را از ما بخواهد.
این شوخی کودکی مان یادتان هست؟ «پسرا شیرن، مثل شمشیرن. دخترا بادکنکن، دست بزنی می‌ترکن»
اینگونه متل‌ها #فرهنگسازی نامنصفانه‌ای بود برای کودکانی که هنوز حتی تفاوتهایشان با هم را نمی‌شناختند. کار فمینیسم نزدیک کردن مرد و زن به هم است نه جنگ انداختن بین آنها. #فمینیسم یعنی حق هر انسان فارغ از جنسیتش، این است که فردیتی داشته باشد و طبق آن زندگی‌ای که دوست دارد را برگزیند. . . .ما گاهی با شوخیهای نا به جا هم به چرخه این روند بیمار کمک میکنیم.
من و همسرم هر دو شاغلیم، هر دو درآمدمان را برای زندگی‌مان خرج
می‌کنیم، هر دو در بزرگ کردن فرزندمان نقش برابر داریم، و هر دو بخشی از نظافت خانه را هم به عهده می‌گیریم. ما مبارزه با #سکسیسم را اینطور آموخته‌ایم.
به این دلایل من خودم را قطعا فمینیست می‌دانم. فمینیسم معرف اتحاد و انصاف است. من فمینیستم و کاش شما هم #فمینیست باشید، یا بشوید.»
شما چه فکر می‌کنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
سیمون دوبوار، راوی «جنس دوم»
goo.gl/ZPElcK

"وقتی که نیمی از بشر از چرخه بردگی نیمه دیگر رها شد و همراه با آن سیستم دروغ و ستم نیز از بین رفت، همه پی خواهند برد که مفهوم حقیقی رابطه زن و مرد چه مزیتی به تفاوت نابرابر زنان و مردان در وضعیت کنونی دارد.” ( سیمون دوبوار)

سیمون دوبوار نویسنده و فیلسوف فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد. نام کامل او سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دوبووُآر بود. خانواده‌ی او سرمایه‌دار بودند و او کودکی شادی را تجربه کرد. پدرش وکیلی بافرهنگ بود و مادری فهیم داشت. سیمون از پنج‌سالگی به یک مدرسه‌ی کاتولیکی رفت. او از این مدرسه راضی نبود. در دوره دبیرستان سیمون دانش‌آموزی ممتاز بود. در دوره‌ی نوجوانی دل باخته‌ی پسر عمویش بود و او نگاه سیمون را به فرهنگ جهت داد. او در کتاب یادبودها در این‌باره چنین می‌نویسد:
«ژاك، سرايندگان و نويسندگان بسياري را مي‌شناخت كه من درباره‌ي آنها هيچ نمي‌دانستم. همراه با او، همهمه‌اي دور از جهاني كه دروازه‌هايش به روي من بسته بود، به خانه مي‌آمد. واي كه چه اندازه دلم مي‌خواست در اين جهان، كَند و كاو كنم.»
ماوای سیمون در آن سن و سال کتاب‌خانه‌ی پدرش بود، کتاب‌خانه‌ای که هر چند او از خواندن برخی از کتاب‌های ممنوعه‌اش منع می‌شد اما او پنهانی به آن‌جا می‌رفت و کتاب‌های ممنوعه از نظر پدر را می‌خواند.

سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد:
“به یاد دارم که در پایان کتاب "جنس دوم" ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد.فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای زنان مبارزه کنیم."
بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1w5PpjK
در مورد سیمون دوبوار بخوانید:
جامعه‌شناسی مسایل زنان - سیمون دوبوار و جنبش فمینیستی
http://bit.ly/1ucnz8Y
زنان بی گذشته
http://bit.ly/WfNQpq
حقوق زنان در خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۱۰: ایران
http://bit.ly/1I2No04

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
از قرار معلوم, یک دانشگاه خارجی درس خوانده و سال‌ها در ینگه دنیا زندگی کرده است، اما ضد زن بودن هیچ ربطی به هیچ یک از این پارامترها ندارد. نه سطح تحصیلات نه قومیت نه ملیت نه مذهب ونه حتی جنسیت. در یک دوره مارکتینگ شرکت کردم که ذکر و خیر استاد در بالا شد، نيمي از کلاس خانم‌ها هستند و کاملاً هم در کلاس فعالیم. همه مثال‌های ذکر شده ضد زن و جنسیتی است. زن در نقش آشپز و رخت شور مصرف کننده و ...همان نگاه سنتی! در بین کلاس برای خارج نشدن از بحث سکوت کردم اما در انتهای کلاس نتوانستم حرف نزنم، گفتم فلان مثال و فلان مثل ضد زن بود، گفت: در مثال مناقشه نیست.گفتم مثال‌ها فرهنگ می‌سازند و فرهنگ مردسالار ما پر این مثال‌هاست که شما به‌عنوان استاد...گفت: اين حرف‌ها خیلی فمینیستی است! گفتم خوب من فمینیست هستم، گفت: پس خودت رو به دکتر نشان بده.
مرد، مدرن، تحصيلكرده، خارج رفته، استاد، منتقد به همه سنت‌ها سری تکان دادم و بغض همه سال‌های فمینیست بودن را قورت دادم. اگر این درس نمره‌ای داشته باشد که از دست رفت و مهم نیست،قطعاً مهم‌تر از همه آن سال‌ها نیست. اما ما چقدر وظیفه خود میدانیم در مقابل این غلط‌های مصطلح سکوت نکنیم؟! اصلاح دنیا از همین روابط روزمره ماست، خسته بودم و بی حوصله اما می‌دانستم وظیفه دارم باید توضیح دهم، بايد توضیح دهنم، بايد توضیح دهم.
goo.gl/AesX4Z

نظر شما درباره این نوشته از «مهدیه گلرو» چیست؟
http://bit.ly/2iU2QrZ

مطالب مرتبط:

مهدیه گلرو، ستاره‌ای در میان دانشجویان ستاره‌دار http://bit.ly/1pyG1qc

مطالب مرتبط:
هراس زنان ایران از حکومت و خیابان
http://bit.ly/2em5yQS
انقیاد زنان
http://bit.ly/1v4u0MJ
حق زن بر بدن خود ، اثر مارگارت سانگر
http://bit.ly/1w00U2b
حق زن بر بدنش
مهرانگیز کار
http://bit.ly/1jCEnls

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
ویرجینیا وولف، رمان‌نویس و منتقد فمینیست https://goo.gl/cw2ckP https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
زادروز ویرجینیا وولف، رمان‌نویس و منتقد فمینیست
goo.gl/2pp7rk

آدلاین ویرجینیا وولف، رمان‌نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویه‌ی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانواده‌ی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتاب‌هایی در زمینه‌ی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانه‌ی آن‌ها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتاب‌خانه‌ی پدر پر از کتاب‌هایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آن‌ها بهره می‌برد. او آثار نویسندگان بزرگی هم‌چون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتاب‌خانه خوانده بود.

ویرجینیا در سیزده‌سالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثه‌ی دل‌خراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنی‌اش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدان‌ها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حمله‌ی عصبی بشود. با همه ی این دشواری‌ها ویرجینیا بین سال‌های ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانش‌کده‌ی زنان کالج سلطنتی لندن درس‌هایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و هم‌چنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.

از میان آثار ویرجینیا وولف کتاب‌های «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمه‌ی صفورا نوربخش، «موج‌ها» با ترجمه‌ی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمه‌ی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.

از معروف‌ترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاس‌های آئین نگارش پایه‌های مختلف در دانش‌گاه تدریس می‌شود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکل‌دهنده‌ی جریان فکری فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی می‌دانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمی‌کرد. او در مورد نوشتن این کتاب می‌گوید: «با چنان سرعتی می‌نوشتم که وقتی قلم به دست می‌گرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد.

با نهایت سرعتی که می‌توانستم می‌نوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشته‌ها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی می‌دهد و اجازه می‌دهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره می‌کند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانه‌های آن‌جا راه پیدا کند و بعد از ما می‌خواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنه‌ها، وهوشش را در خيابان‌ها می‌آزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فو‌‌ق‌العاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به‌ اندازه‌ی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سیمون دوبوار، راوی «جنس دوم»
goo.gl/sRFKxC

"وقتی که نیمی از بشر از چرخه بردگی نیمه دیگر رها شد و همراه با آن سیستم دروغ و ستم نیز از بین رفت، همه پی خواهند برد که مفهوم حقیقی رابطه زن و مرد چه مزیتی به تفاوت نابرابر زنان و مردان در وضعیت کنونی دارد.” ( سیمون دوبوار)

سیمون دوبوار نویسنده و فیلسوف فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد. نام کامل او سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دوبووُآر بود. خانواده‌ی او سرمایه‌دار بودند و او کودکی شادی را تجربه کرد. پدرش وکیلی بافرهنگ بود و مادری فهیم داشت. سیمون از پنج‌سالگی به یک مدرسه‌ی کاتولیکی رفت. او از این مدرسه راضی نبود. در دوره دبیرستان سیمون دانش‌آموزی ممتاز بود. در دوره‌ی نوجوانی دل باخته‌ی پسر عمویش بود و او نگاه سیمون را به فرهنگ جهت داد. او در کتاب یادبودها در این‌باره چنین می‌نویسد:
«ژاك، سرايندگان و نويسندگان بسياري را مي‌شناخت كه من درباره‌ي آنها هيچ نمي‌دانستم. همراه با او، همهمه‌اي دور از جهاني كه دروازه‌هايش به روي من بسته بود، به خانه مي‌آمد. واي كه چه اندازه دلم مي‌خواست در اين جهان، كَند و كاو كنم.»

ماوای سیمون در آن سن و سال کتاب‌خانه‌ی پدرش بود، کتاب‌خانه‌ای که هر چند او از خواندن برخی از کتاب‌های ممنوعه‌اش منع می‌شد اما او پنهانی به آن‌جا می‌رفت و کتاب‌های ممنوعه از نظر پدر را می‌خواند.

سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد:
“به یاد دارم که در پایان کتاب "جنس دوم" ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای زنان مبارزه کنیم.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1w5PpjK

جامعه‌شناسی مسایل زنان - سیمون دوبوار و جنبش فمینیستی
http://bit.ly/1ucnz8Y
زنان بی گذشته
http://bit.ly/WfNQpq
حقوق زنان در خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۱۰: ایران
http://bit.ly/1I2No04

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
- مینا کشورکمال؛ فمینیست تاثیرگذار افغانستانی
goo.gl/EQ3kCZ

ما ایرانیان معمولا از همسایگان خود کم می دانیم. شاید آن اندازه که به غرب توجه داریم، از همسایگان خود و تجربیات آنان غافل هستیم. همسایگانی که با ما دردهای مشترک دارند. از جمله افغانستان کشوری ست که باید درباره آن بیشتر بدانیم و بخوانیم. یکی از چهره های افغانستانی و تاثیرگذار خانم «مینا کشورکمال» است. او در سال ۱۳۳۳ خورشیدی در شهر کابل دیده به جهان گشود. او بنیان‌گذار و رهبر اولین تشکل مستقل زنان افغانستان به نام «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) بود. این سازمان یکی از سازمان‌های سابقه‌دار زنان افغانستان است که هدف خود را حقوق زنان و ترویج دموکراسی سکولار اعلام کرده بود. این سازمان در سال ۱۹۷۷ میلادی در کابل به وسیله‌ی مینا کشورکمال تاسیس شد. این سازمان هم با رژیم کمونیستی و هم با «مجاهدین» مخالف بود و بعدها از مخالفان طالبان نیز بود. راوا هر گونه بنیادگرایی مذهبی را مطرود می‌دانست. این گروه اهداف خود را احقاق حقوق زنان و مبارزه برای رسیدن به جامعه‌ای مبتنی بر دموکراسی و سکولاریسم و هم‌چنین مبارزه علیه هر گونه افراط‌گرایی مذهبی اعلام کرده بود. دفاع از تمامیت ارضی و حقوق مساوی همه‌ی اقوام و مذاهب از دیگر اعداف راوا بود. مینا کشورکمال از نوجوانی و دوران تحصیل هم‌واره به مشکلات جامعه‌ی افغانستان نظر داشت و از این میان به مسائل و مشکلات زنان افغانستان توجهی ویژه داشت...بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2qg0k3I

@Tavaana_TavaanaTech
«انسان، #زن متولد نمی‌شود، بلکه تبدیل به زن می‌شود.»
سیمون #دوبوار، راوی جنس دوم

#سیمون_دوبوار #نویسنده و #فیلسوف فمینیست و #اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد.

پدرش با این‌که انسانی فرهیحته بود اما مخالفت شدیدی با استقلال سیمون داشت اما سیمون راه خود را می‌رفت. او زندگی مستقلی ترتیب داد. تحصیلات خود را در دانش‌سرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه به پایان رساند و پس از آن مدتی طولانی نیز در مدارس تدریس نمود. دوبوار در حلقه‌ی فلسفی گروهی از دانش‌جویان مدرسه اکول نورمال پاریس عضویت داشت که ژان پل سارتر نیز عضو بود. اکول نرمال سوپریور دانش‌گاهی بود که در اصل برای تربیت معلم بنا نهاده شده بود و بسیاری از نخبگان فرانسه از این مدرسه فارغ‌التحصیل شده‌اند هر جند دوبوار خود دانش‌جوی این مدرسه نبود. او قصد کرد که مدرس فلسفه بشود از این‌رو در آزمونی به این منظور شرکت کرد و در این‌جا بود که با ژان پل سارتر آشنا شد. هر دو در سال ۱۹۲۹ در این آزمون فلسفه شرکت کردند؛ سارتر اول شد و دوبوار دوم اما سیمون دوبوار عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شده‌ی این آزمون تا آن دوره شد.
سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از #فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد: «به یاد دارم که در پایان کتاب «جنس دوم» ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای #حقوق_زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر #فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به #سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای #زنان مبارزه کنیم.

سیمون دوبوار در ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ و در سن هفتاد سالگی به خاطر ذات‌الریه درگذشت. او را در کنار ژان پل سارتر به خاک سپردند.

https://bit.ly/2IWHgfL
بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1DF1STq

در مورد سیمون دوبوار بخوانید:
جامعه‌شناسی مسایل زنان - سیمون دوبوار و جنبش فمینیستی
http://bit.ly/1ucnz8Y
زنان بی گذشته
http://bit.ly/WfNQpq
حقوق زنان در خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۱۰: ایران
http://bit.ly/1I2No04

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت سیمون دوبوار

«انسان، زن متولد نمی‌شود، بلکه تبدیل به زن می‌شود.»

سیمون دوبوار، راوی جنس دوم

سیمون دوبوار نویسنده و فیلسوف #فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد.

پدرش با این‌که انسانی فرهیحته بود اما مخالفت شدیدی با استقلال سیمون داشت اما سیمون راه خود را می‌رفت. او زندگی مستقلی ترتیب داد. تحصیلات خود را در دانش‌سرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه به پایان رساند و پس از آن مدتی طولانی نیز در مدارس تدریس نمود. دوبوار در حلقه‌ی فلسفی گروهی از دانش‌جویان مدرسه اکول نورمال پاریس عضویت داشت که ژان پل سارتر نیز عضو بود. اکول نرمال سوپریور دانش‌گاهی بود که در اصل برای تربیت معلم بنا نهاده شده بود و بسیاری از نخبگان فرانسه از این مدرسه فارغ‌التحصیل شده‌اند هر جند دوبوار خود دانش‌جوی این مدرسه نبود. او قصد کرد که مدرس فلسفه بشود از این‌رو در آزمونی به این منظور شرکت کرد و در این‌جا بود که با ژان پل سارتر آشنا شد. هر دو در سال ۱۹۲۹ در این آزمون فلسفه شرکت کردند؛ سارتر اول شد و دوبوار دوم اما سیمون دوبوار عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شده‌ی این آزمون تا آن دوره شد.

سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد: «به یاد دارم که در پایان کتاب «جنس دوم» ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای زنان مبارزه کنیم.
.
سیمون دوبوار در ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ و در سن هفتاد سالگی به خاطر ذات‌الریه درگذشت. او را در کنار ژان پل سارتر به خاک سپردند.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1DF1STq

در مورد سیمون دوبوار بخوانید:
جامعه‌شناسی مسایل زنان - سیمون دوبوار و جنبش فمینیستی
http://bit.ly/1ucnz8Y
زنان بی گذشته
http://bit.ly/WfNQpq
حقوق زنان در خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۱۰: ایران
http://bit.ly/1I2No04

@Tavaana_TavaanaTech
می‌شود زن نبود اما زنان را بهتر فهمید، می‌شود #فمینیست نبود ولی برابرخواهی کرد و تلاش‌های فعالان این عرصه را پاس داشت، می‌شود درعین‌حال که دغدغه سلامتی خود و خانواده‌ات را داری فراموش نکنی #کرونا هم می‌گذرد اما باز تو می‌مانی و دغدغه‌ها و مسائل اجتماعی حل‌نشده‌ات.

امروز هشتم مارس #روز_جهانی_زن است. خیلی‌ها امروز را به زنان اطرافشان، تبریک می‌گویند برخی هم امروز را فرصتی می‌دانند برای طرح گلایه‌ها، محدودیت‌ها و آزارهایی که زنان متحمل می‌شوند.

من امسال اما می‌خواهم از زنانی سخن بگویم که امروز را فرصتی مغتنم می‌دانند برای تجدید پیمان با عهدهایشان و حرف زدن درباره مطالبات برحقی که دارند. قشری که شجاعانه و آگاهانه برای رسیدن به برابری تلاش کردند و هزینه پرداختند و می پردازند.هم‌زمان که برای دستمزد برابر تلاش می‌کردند، لنگرهایی مثل #مهریه را به دریا سپردند و در ازایش #شروط_ضمن_عقد گرفتند، برای ورودشان به بازار کار و دانشگاه جنگیدند، مشارکت در کار خانگی و به رسمت شناختن کار در خانه را مطرح کردند.

این زنان منفعل نیستند، همان‌قدر که به ارث برابر اعتقاد دارند مسئولیت برابر را هم پذیرفته‌اند. درک دقیق از #حقوق_برابر_زنان_و_مردان به همراه #مسئولیت_برابر_کار_برابر و تعریف آن مسئله مهمی است که جامعه زنان برابر خواه باید برای روشنگری در این زمینه به میدان بیایند و دیگر زنان را آگاه کنند.

به عنوان پژوهشگری که در حوزه زنان، کودکان و جنسیت با تاکید بر آسیب‌ها تحقیق کرده و محدودیت و مشکلات زنان را تا حدودی می‌شناسد، به مردان و زنان می‌گویم که #روز_زن علاوه بر همدلی با زنان کوشا و مطالبه گر، فرصت خوبی است برای اینکه زنان بر روی مسائل مربوط به خودشان تامل بیشتری داشته باشند.

از قالب کشنده‌ی رخوت و سستی و امتیازات جامعه سنتی که آن‌ها را به وسوسه به خانه‌دار ماندن میکند و یا دنیای سرمایه داری آنان را کالایی و به ابژه‌ تبدیل می کند بیرون بجهند و باور کنند که با تمامی سختی‌ها و محدودیت‌های موجود ورود به دنیای کار، اجتماع، اقتصاد، سیاست امکانپذیر و تلاش برابر به آن‌ها هویت اجتماعی و فرهنگی می‌دهد.

بی‌تردید زنی که منفعل نیست و فنون مذاکره بلد است، فعالانه کار می‌کند و مسئولیت می‌پذیرد، زنی قدرتمند و داناتر است و در چنین وضعیتی توازن قوا را در روابط زناشویی و در برابر مرد نیز حفظ می‌کند، امتیاز چنین مرتبه‌ای آن‌قدر زیاد است که حتی می‌تواند قواعد بازی را در زندگی، اجتماع و قانون به نفع زن و خواسته‌هایش تغییر بدهد.
.
متن:کامیل احمدی

طرح: شیون حسن‌پور

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت سیمون دوبوار

«انسان، زن متولد نمی‌شود، بلکه تبدیل به زن می‌شود.»

سیمون دوبوار، راوی جنس دوم

سیمون دوبوار نویسنده و فیلسوف #فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد.

پدرش با این‌که انسانی فرهیحته بود اما مخالفت شدیدی با استقلال سیمون داشت اما سیمون راه خود را می‌رفت. او زندگی مستقلی ترتیب داد. تحصیلات خود را در دانش‌سرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه به پایان رساند و پس از آن مدتی طولانی نیز در مدارس تدریس نمود. دوبوار در حلقه‌ی فلسفی گروهی از دانش‌جویان مدرسه اکول نورمال پاریس عضویت داشت که ژان پل سارتر نیز عضو بود. اکول نرمال سوپریور دانش‌گاهی بود که در اصل برای تربیت معلم بنا نهاده شده بود و بسیاری از نخبگان فرانسه از این مدرسه فارغ‌التحصیل شده‌اند هر جند دوبوار خود دانش‌جوی این مدرسه نبود. او قصد کرد که مدرس فلسفه بشود از این‌رو در آزمونی به این منظور شرکت کرد و در این‌جا بود که با ژان پل سارتر آشنا شد. هر دو در سال ۱۹۲۹ در این آزمون فلسفه شرکت کردند؛ سارتر اول شد و دوبوار دوم اما سیمون دوبوار عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شده‌ی این آزمون تا آن دوره شد.

سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد: «به یاد دارم که در پایان کتاب «جنس دوم» ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای زنان مبارزه کنیم.
.
سیمون دوبوار در ۱۴ آوریل ۱۹۸۶ و در سن هفتاد سالگی به خاطر ذات‌الریه درگذشت. او را در کنار ژان پل سارتر به خاک سپردند.

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/1DF1STq

در مورد سیمون دوبوار بخوانید:
جامعه‌شناسی مسایل زنان - سیمون دوبوار و جنبش فمینیستی
http://bit.ly/1ucnz8Y
زنان بی گذشته
http://bit.ly/WfNQpq
حقوق زنان در خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۱۰: ایران
http://bit.ly/1I2No04

@Tavaana_TavaanaTech
خواهران مسلمان؛ گروهی برای دفاع از حقوق زنان در مالزی

زینا انور فعال حقوق زنان در مالزی و بنیان‌گذار گروه خواهران مسلمان می‌گوید: «دلیل آنکه من در این جنبش درگیر شدم آن بود که حقیقتاً از بی‌عدالتی به نام خدا عصبانی بودم. برای من، ترک اسلام یا نادیده گرفتن اسلام ابداً مسئله‌ای نیست. من فکر می‌کنم برای همهٔ ما که از آغاز شکل‌گیری #خواهران مسلمان حضور داشته‌ایم دغدغه آن بود که چرا اسلام برای توجیه خشونت خانگی، سرکوب، و تبعیض مورد استفاده واقع می‌شود.»
وی اعتقاد دارد: «حتی اگر ما ملأ نباشیم، به عنوان شهروندان یک جامعه دمکراتیک می‌توانیم سخن بگوییم و اگر دین به صورت منبعی برای حقوق یا سیاست عمومی مورد استفاده واقع شود هر شهروندی حق دارد در مورد دین و قوانین مبتنی بر اصول مذهبی سخن بگوید.»

انور بر این باور نیست که زنان باید میان مسلمان بودن و فمینیست بودن یکی را انتخاب کنند: "من می‌خواهم ... هم یک مسلمان و هم یک فمینیست باشم، و هیچ تناقضی در اینجا نمی‌بینم. به همین دلیل است که تصمیم گرفتم حقیقتاً متن دینی را بخوانم تا ببینم کجا توجیه تبعیض علیه زنان در متن وجود دارد. و کل فرایند بازگشت دوباره به متن به عنوان یک فمینیست با این پرسش‌ها در ذهن، جهانی تازه و درکی تازه را در برابر من گشود ونیز درک مردم را که قران در مورد عدالت، همدردی و بخشش سخن می‌گوید، در مورد این که زنان و مردان قیم و ... محافظ یکدیگر هستند."نشریات دیگر گروه خواهران مسلمان به این موضوعات در عمق آنها می‌پردازند، از جمله کتابی در مورد اسلام و برنامه ریزی خانواده، اسلام و حقوق بار آوری زنان، حدیث در مورد زنان در ازدواج و اسلام و چند همسری.

#تجربه
#کنشگری
#توانا #خشونت_خانگی #چند_همسری #حقوق_زنان #مالزی #فمینیست

مشروح این مطالعه موردی را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://bit.ly/3oqGSvD

@Tavaana_TavaanaTech
سیمون دوبوار، راوی «جنس دوم»

"وقتی که نیمی از بشر از چرخه بردگی نیمه دیگر رها شد و همراه با آن سیستم دروغ و ستم نیز از بین رفت، همه پی خواهند برد که مفهوم حقیقی رابطه زن و مرد چه مزیتی به تفاوت نابرابر زنان و مردان در وضعیت کنونی دارد.” ( سیمون دوبوار)

«انسان، زن متولد نمی‌شود، بلکه تبدیل به زن می‌شود.»

سیمون دوبوار، راوی جنس دوم

سیمون دوبوار نویسنده و فیلسوف #فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی در ۹ ژانویه ۱۹۰۸ میلادی در پاریس به دنیا آمد.

پدرش با این‌که انسانی فرهیحته بود اما مخالفت شدیدی با استقلال سیمون داشت اما سیمون راه خود را می‌رفت. او زندگی مستقلی ترتیب داد. تحصیلات خود را در دانش‌سرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه به پایان رساند و پس از آن مدتی طولانی نیز در مدارس تدریس نمود. دوبوار در حلقه‌ی فلسفی گروهی از دانش‌جویان مدرسه اکول نورمال پاریس عضویت داشت که ژان پل سارتر نیز عضو بود. اکول نرمال سوپریور دانش‌گاهی بود که در اصل برای تربیت معلم بنا نهاده شده بود و بسیاری از نخبگان فرانسه از این مدرسه فارغ‌التحصیل شده‌اند هر جند دوبوار خود دانش‌جوی این مدرسه نبود. او قصد کرد که مدرس فلسفه بشود از این‌رو در آزمونی به این منظور شرکت کرد و در این‌جا بود که با ژان پل سارتر آشنا شد. هر دو در سال ۱۹۲۹ در این آزمون فلسفه شرکت کردند؛ سارتر اول شد و دوبوار دوم اما سیمون دوبوار عنوان جوان‌ترین پذیرفته‌شده‌ی این آزمون تا آن دوره شد.

سیمون دوبوار را از سال ۱۹۶۸ مادر فمینیسم شناخته‌اند. دوبوار در مصاحبه‌ای دیگر با آلیس شواتزر در سال ۱۹۷۲ در پاسخ به این پرسش شواتزر که “سوتفاهم‌های بسیاری درباره‌ی مفهوم فمینیسم وجود دارد و تعریف شما از فمینیسم چیست؟ چنین پاسخ می‌دهد: «به یاد دارم که در پایان کتاب «جنس دوم» ذکر کرده بودم که من آنتی-فمینیست هستم، زیرا فکر می‌کردم با توسعه‌ی جامعه در مسیر سوسیالیسم مشکل زنان خودبه‌خود حل خواهد شد. فمینیست‌ها زنان یا مردانی هستند که بدون توقع تغییرات حتمی در تمامی جامعه، برای حقوق زنان مبارزه می‌کنند. به این مفهوم من در حال حاضر فمینیست هستم، چون می‌پذیرم که مبارزه در صحنه‌ی سیاسی سریعاً به دستیابی به هدف ختم نمی‌شود. بنابراین ما باید پیش از رسیدن به سوسیالیسم آرمانی خود، در راستای رسیدن به یک جایگاه مشخص و عینی برای زنان مبارزه کنیم.

در مورد سیمون دوبوار بخوانید:
http://bit.ly/1DF1STq
جامعه‌شناسی مسایل زنان - سیمون دوبوار و جنبش فمینیستی
http://bit.ly/1ucnz8Y
زنان بی گذشته
http://bit.ly/WfNQpq

@Tavaana_TavaanaTech