آموزشکده توانا
61.4K subscribers
28K photos
34.9K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
اعتراض دهها عالم دینی اهل سنت به صدور حکم اعدام ماموستا ملا محمد خضرنژاد بوکانی

دهها نفر از علمای اهل سنت در مناطق کردنشین کشورمان با امضای طوماری به صدور حکم اعدام برای ماموستا ملا محمد خضرنژاد بوکانی اعتراض کردند.

جمهوری اسلامی که خود حکومتی فرقه‌ای است، با اعمال تبعیض شدید مذهبی، به همبستگی ملی لطمه می‌زند و گروهی بزرگ از شهروندان ایران را تحت آزار و اذیت قرار می‌دهد.

تنها در حکومتی سکولار و دموکراتیک است که چنین تبعیض‌هایی از بین می‌رود و هر کسی با هر عقیده و مرام در گوشه و‌کنار کشور، یک «شهروند» با حقوق برابر محسوب می‌شود.

#ماموستا_خضرنژاد_بوکانی #حکومت_مذهبی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
نعل به نعلِ پوتین
طرح از رضا عقیلی
@Rezacartoon

برای الکساندر ناوالنی، زندانی سیاسی، که در زندانِ «ولادیمیر پوتین» «درگذشت» که البته کشته شد.
https://tavaana.org/khamenei-putin/
#یاری_مدنی_توانا
#پوتین
#دیکتاتور
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ناوالنی
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش هرانا، در سال ۲۰۲۳ جمهوری اسلامی ۷۴۶ شهروند را اعدام کرد
همچنین ۳۱۳۰ شهروند، با اتهامات مربوط به اندیشه و بیان، بازداشت شده‌اند و ۵۵۶ شهروند هم به همین اتهامات به ۲۵۱۲۴ ماه حبس معادل ۲۰۹۴ سال زندان، محکوم شده‌اند.
احکام ناعادلانه به این‌جا ختم نمی‌شود و ۵۸ شهروند، با اتهامنات مربوط به اندیشه و بیان، به ۳۳۸۱ ضربه شلاق محکوم شده‌اند.

جمهوری اسلامی در راستای سرکوب جامعه و ساختن «دیگری» از افراد جامعه؛
۱۴۲ شهروند را با اتهامات مربوط به دین و مذهب بازداشت کرده و برای ۱۷ شهروند حکم حبس صادر کرده است.
دردناک‌تر و غیرانسانی‌تر این‌که از دفن اجساد ۲ شهروند ممانعت به عمل آورده است.
و ۱۱۵ شهروند از اقلیت‌های مذهبی را به ۵۱۱۳ ماه حبس، معادل بیش از ۴۲۶ سال محکوم کرده‌است.
جمهوری اسلامی که از همان روزهای آغازین، دست به سرکوب و اعدام زده، همچنان به کشتار و اعدام مخالفان خود ادامه می‌دهد.
حکومت، حبس شلاق و اعدام را راهی برای اثبات مشروعیت می‌بیند اما به‌‌واقع بالاگرفتن اعتراضات مدنی در جامعه و حتی اعتراض زندانیان به سیاست هراس و اعدام جمهوری اسلامی، نشان داده است، علیرغم سرکوب و قتل و ایجاد ترس و رعب، جامعه مدنی با هر روشی در برابر جمهوری اسلامی می‌ایستد.
اعتصاب غذای زندانیان سیاسی اوین و قزل‌حصار در روزهای سه‌شنبه‌، در اعتراض به اعدام‌ها، همچنین ترندشدن هشتگ اعدام نکنید در فضای مجازی و چاپ اینفوگرافی‌ها در سطح شهرها و همدلی با خانواده اعدام‌شدگان از اقدامات جامعه بوده است.

#اینفوگرافیک
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
شهروندینگی نام دیگر جنگ نیست!

اندیشه بر سیاست از اندیشمند فرانسوی؛ کریستیان فریه

آموزشکده توانا به تازگی اثری را از «کریستیان فریه» - اندیشمند فرانسوی - با ترجمه آرش جودکی، نویسنده و مترجم، تولید کرده است که پیش از انتشار نسخه کامل، ابتدا این اثر در چند بخش در دسترس علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.
در این اثر که «شهروندینگی یا جنگ؟» نام دارد نویسنده تلاش می‌کند با استناد به ریشه‌های سیاست‌ورزی در یونان، ثابت کند که سیاست نام و صورت دیگری از جنگ نیست بلکه سیاست روش و ابزاری است برای آنکه نگاه‌های مختلف را در کنار هم برای «تصمیم‌گیری مشترک» همگام سازد.

این اثر کریستیان فریه از این رو ارزش ویژه‌ای دارد که به مخالفت با یک ایده رایج پرداخته است. چه آنکه این باور گسترده وجود دارد که قلم صورت دیگری از سلاح است و کلمات همانند گلوله‌هایی هستند که از اسلحه‌ی قلم شلیک می‌شوند.

اما فریه در بخشی از این اثر می‌نویسد: «در یک راهبردِ سخن‌آرا (استراتژی رتوریک) که به‌گونه‌ای جدل‌آمیز از واژگان نظامی برای توصیف کشمکش‌ها و هماوردی‌ها استفاده و سوء استفاده می‌کند، چه چیز شهروندینی هنوز باقی مانده است؟ آیا نباید به پذیرش و نگهداشت انگاره دیگری از «سیاست» برآمد که آن را از اساس از جنگ و حتی از هر پلمیکی جدا می‌سازد؟ آیا کُنایش شهروندین (فعالیت سیاسی) می‌تواند معنای دیگری جز همراهی برای تصمیم‌گیری با هم، بدونِ به زور قبولاندن هیچ‌یک از دیدگاه‌ها داشته باشد؟»

یکی از نکات چشمگیر در ترجمه این اثر، بهره‌گیری عالمانه از برابرنهادهای فارسی برای عبارات جا افتاده‌ای است که اگرچه در میان فارسی‌زبانان استفاده می‌شوند اما از لحاظ ریشه‌های لغوی و معنایی دقیقا آن معنا را افاده نمی‌کنند که از چنان امری انتظار می‌رود.
مترجم چنین توضیح می‌دهد: «با توجه به ریشه‌ی یونانی "سیاست"، در راستای واکاوی‌های نویسنده، واژگانی چون "سیاست"، "سیاسی"، و "امر سیاسی" را به "شهروندینگی"، "شهروندین" و "شهروندینه" برگردانده‌ایم. از خواننده می‌خواهیم که برای دریافت دستگاه مفهومی نویسنده شکیبایی به خرج دهد».

اکنون که بخش نخست این ترجمه منتشر شده است شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم. این اثر رایگان است و خوانندگان ایرانی می‌توانند در وبسایت آموزشکده توانا از آن بهره بگیرند.
این اثر در آغاز به ترتیب در شش بخش منتشر خواهد شد و سپس کلیت آن را تقدیم خوانندگان ایرانی می‌سازیم. تقدیم کلیت این اثر به خوانندگان ایرانی نیز به رایگان است.

https://tavaana.org/guerre-ou-politique-1/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#کتاب
عزیز قاسم‌زاده، معلم زندانی در زندان لاکان رشت، نامه‌ای در تمجید از مقاومت معلم پیشکسوت و زندانی سیاسی «هاشم خواستار» نوشته و تاکید کرده که باید خواستار آزادی «خواستار» شد.

نوشته آقای قاسم‌زاده به شرح زیر است:

فراموشی گناهی بزرگتر از خاموشی است
(برای هاشم خواستار مردی از تبار مردانگی و دیار شرافت)

✍️ عزیز قاسم‌زاده

در روزگاری که فضای مجازی را پهلوانان بسیاری است، سخن گفتن از جوانمردی در دنیای عینیت، گاه غریب و مهجور می‌نماید. افرادی که در تمام عمر خود طاقت یک بازجویی جزیی و رخصت لختی ریاضت برای فراغت از کامجویی و فرصت جهدی اندک جهت جَستن از «نازپرورد تنعم» گشتن را هیچ‌گاه نیافته‌اند، به نوشتن نسخه‌های شفا بخش و رهایی بخش مشغولند. جایی که ابوسعید ابوالخیر می‌گوید: «ما را برای شنودن آورده‌اند و نه گفتن»، این جماعت را انبان از گفتار پر نمی‌شود.

اما هاشم خواستار درد را زندگی می‌کند و در جان پر رنج خود هموار می‌کند و در دهه‌ی هفتم زندگی خود انواع محرومیت‌ها را عاشقانه به سپهر جان خود می‌نشاند و می‌نوشاند. استاد مصطفی ملکیان در تفسیری از ۴ شرط خوشی آلبر کامو «زندگی در هوای آزاد، عشق به موجودی دیگر، رهایی از جاه طلبی و آفرینش» آنگاه که به عشق می‌رسد، آن را داد و دهش بی حساب می‌نامد یعنی: «بخشیدن همه چیز و فدا کردن همه چیز  بدون کمترین میل به دریافت عوض.»

هاشم خواستار در مسیر مبارزه همیشه چنین بوده است. او از دهه ۶۰ تا کنون چند دوره زندان را تجربه کرده است و اکنون نیز که دهه‌ی هفتم زندگی خود را از سر می‌گذراند، بیش از ۵ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان است و در حالی که از بیماری و کهولت سن رنج می‌برد، محرومیت‌های دیگری چون ممنوع الملاقات بودن و ممنوع التماس بودن را هم بارها و بارها تجربه کرده اما استوار و ثابت قدم در مسیری که حق می‌پندارد، لحظه‌ای پا پس نکشیده است.

در مواجهه با انسانی چون هاشم خواستار یک نکته دست آموز و معلمانه بیش از هر چیز باید محل توجه باشد؛ چه که او برای اندیشه‌ای که حق می‌پندارد هر نوع ریاضتی را با رضایت تمام استقبال می‌کند. اینچنین با شور و حرارت در ۷۱ سالگی به سر بردن و آرمانخواهی تمام را در جان پردرد خویش آفریدن و رنج و ملال را به پشیزی نخریدن و از هزاران دام و دانه‌ی این جهان پر از حرص جَستن و بسته‌ی هر دام نویی هر لحظه نشدن و بر تقریر حقیقت ولو به قیمت تشدید مرارت پیوسته گام نهادن و از هجوم هراس افکنان، آنی و لحظه‌ای نهراسیدن حکایت از اراده‌ی مستحکمی است که عنایات حق را می‌توان در این مسیر به عینه دید که موجب شده اندوهی هرگز به دل مردانی چون خواستار رخنه ننماید:

گر هزاران دام باشد در قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم

چون عنایاتت بود با ما مقیم
کی بود بیمی از آن دزد لئیم

هاشم خواستار از حس دنیوی و نردبان این جهانی رسته و پای در نردبان آسمانی افکنده است. معموری تن را رها کرده و تخریب بدن و ویرانی جسم را برای آبادانی جان انتخاب کرده است:

حس دنیا نردبان این جهان
حس دینی نردبان آسمان

صحت این حس بجویید از طبیب
صحت آن حس بجویید از حبیب

صحت این حس زمعموری تن
صحت آن حس به تخریب بدن

راه جان مر جسم را ویران کند
بعد از آن ویرانی آبادان کند

کرد ویران خانه بهر گنج زر
وزهمان گنجش کند معمورتر

پیرمرد چشم و چراغ ماست. ستم بر او را روا ندانیم برای آزادی‌اش از زندان مطالبه‌گری را ارج نهیم. از او باید گفت و نوشت و آزادی «خواستار» را خواستار شد. فراموشی گناهی بزرگتر از خاموشی است. بسیاری از ما سالهاست که از یاد برده‌ایم هاشم خواستار از السابقون جنبش معلمان و از بنیانگذاران کانون‌های صنفی معلمان در اواخر دهه ۷۰ بوده است. او اکنون بیمار است و زندانی و هم کهولت سن دارد. آزادی خواستار که حق قانونی او و خانواده رنج کشیده‌ی اوست، همتی معلمانه و غیرتی جوانمردانه می‌طلبد.

عزیز قاسم‌زاده لیاسی
زندان لاکان، بند میثاق
یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲

#عزیز_قاسم_زاده #هاشم_خواستار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نرگس محمدی :
«این سیستم برای مرگ فرصت و بستر مناسب را فراهم می‌کند، که مرگ بتواند سراغ زندانی بیاید، این قدر فشار می‌آورند، این قدر تعلل می‌کنند که مرگ سراغ فرد بیاید.»

ویدیو در آخرین مرخصی کوتاه نرگس محمدی از زندان برای مستند «شکنجه سفید» ضبط شده است.

برگرفته از صفحه اینستاگرام خانم محمدی

- خانم نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر زندانی، در مدت کوتاهی که در سال‌های پیش در مرخصی بود، لحظه‌ای بیکار ننشست، به دیدار خانواده‌های دادخواه در شهرهای مختلف ایران می‌رفت، به دیدار زندانیان سیاسی آزاد شده می‌رفت، بر مزار جان‌باختگان راه آزادی حضور می‌یافت، در تجمعات اعتراضی حاضر می‌شد، با رسانه‌ها گفت‌وگو می‌کرد، کتاب می‌نوشت و ... اما یکی از کارهای مهم ایشان ساخت مستند. «شکنجه سفید» بود. ایشان همچنین توانست زندانیان سیاسی از گرایش‌های مختلف سیاسی را جمع کند و دسته‌جمعی علیه سلول انفرادی شکایتی حقوقی تنظیم کنند.
همچنین مصاحبه‌هایی در داخل و خارج زندان با زندانیان سیاسی مختلف انجام داد که به چند زبان منتشر شده است.
او همچنین در مدت مرخصی با حضور در اتاق‌های کلاب‌هاوسی، در مورد موضوعات مختلف از جمله تجربه شکنجه در زندان سخن می‌گفت و از حقوق همه زندانیان فارغ از اختلاف سیاسی و عقیدتی، دفاع می‌کرد. او همچنین چند بار درباره چند موضع‌گیری اشتباه سال‌های گذشته خود توضیح داده (از جمله شرکت در یکی از انتخابات‌های رژیم) و بابت آن‌ها عذرخواهی کرده بود.
خانم محمدی همچنین از فعالان مبارزه با اجرای حکم اعدام بوده است.
ایشان در نظرات اعتقادی خود هم تجدیدنظر داشته و کنار گذاشتن حجاب شرعی و اجباری از چند سال پیش نمود این تجدیدنظر بوده است.
این زندانی سیاسی، سال‌ها از فرزندان خود دور بوده و فرزندان او دور از آغوش و مهر مادرشان بزرگ شده‌اند، خانم محمدی به نوعی زندگی شخصی خود را نثار راه آزادی کرده است.

#نرگس_محمدی #شکنجه_سفید #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا باور برخی دینداران به منجی علل روانشناختی(بیم و امید) دارد؟

سخنان دکتر حسن باقری‌نیا استاد اخراجی دانشگاه را بشنوید:

گروه‌های اقلیت تحت ظلم چگونه با باور به منجی به خودشان تسکین می دهند؟
آیا باور به هر نوع آرمانی، فرار از واقعیت محسوب می‌شود؟
تفاوت آرمانگرایی با آرمان‌زدایی و آرمان‌زدگی چیست؟
تفاوت ابرانسان با انسانی که برای دیگران الهام بخش است و نقش الگویی دارد، چیست؟
چرا شخصیت پرستی با توسعه سازگار نیست؟
چگونه قدر الگوهای جامعه و هموطنان شجاع‌مان را بدانیم اما آنها را به بت تبدیل نکنیم؟
«من و تو با هزاران دگر این راه را دنبال می‌گیریم، از آن ماست پیروزی»
#سپیده_رشنو
#سپیده_قلیان
#توماج_صالحی
#رویا_حشمتی
#خسرو_علیکردی
قدر قهرمانان وطنمان را می‌دانیم، برای داشتن جامعه‌ای بهتر هر یک به قدر توان تلاش می‌کنیم و منتظر منجی نیستیم.


#آرمانگرایی #مذهب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
روز ۲۸ بهمن ماه ۱۴۰۲، داوود حدادی جوان معترض اهل شهرستان بهمئی در استان کهگیلویه و بویراحمد همراه با دوستش فردین چیره‌نژاد، بازداشت شد و به زندان دهدشت منتقل شد.
بازداشت این دو هموطن، بدون ارائه حکم قضایی و همراه با ضرب و شتم بوده است. هنوز از علت بازداشت و وضعیت سلامتی این دو شهروند خبری در دست نیست.
این سومین بار آست که داوود حدادی بازداشت می‌شود. آقای حدادی مجرد و متولد ۱۳۶۶ است و یک بار در سال ۱۳۹۸ چند ماه بازداشت شده بود، در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ احضار شده بود و در شهریور ماه ۱۴۰۲ بازداشت و آذر ماه با وثیقه آزاد شده بود.

#داوود_حدادی #فردین_چیره_نژاد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خسرو آذربیگ، نوازنده دف و شاعر و هنرمند منتقد، در این ویدیو خطاب به نیروهای حکومتی درباره ۲۲۰ هزارتومان که حکومت به مردم داده، سخن می‌گوید و آن را صدقه حکومت برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات می‌داند و از طرفی با بیان کمک‌های رژیم به رژیم‌های دیکتاتوری، نیروهای تروریستی و کمک برای ترویج ایدئولوژی حکومت در آفریقا، می‌گوید اگر این پول‌ها در داخل ایران بماند چقدر می‌تواند به رفاه حال مردم کمک کند.

این ویدیو را ببینید. آقای آذربیگ ضمن انتشار این ویدیو نوشته:
«آقایان و خانم‌های مامور و بسیجی،

بیایید فرض کنیم این حکومت با درآمد مالیات و نفت و گاز و غیره در هر کشوری دویست و بیست هزار آخوند پرورش داد، وجود اینها چه نفعی برای ما در ایران دارد که از فقر و نابسامانی و فساد و مشکلات روحی، روانی ناشی از دروغ و دغل‌های آخوندها رنج می‌بریم؟ و یا اصلا فراملی نگاه کنیم. پرورده‌شدن و بوجود آمدن هر آخوندی در هر جای دیگر دنیا چه سودی برای بشریت دارد؟ همین الان جهانیان از وجود شیخ حسن نصرالله لبنانی چه بهره‌هایی می‌برند؟ آیا غیر از این است که وجود کسانی چون او سراسر ضرر و زیان و آسیب به اخلاق و ارزش‌های انسانی و فضیلت‌های بشری و حتی ارزش‌های دینی مذهبی است؟
بیایید منصفانه و بدون غرض ورزی و بدون جانبداری موضوع را نگاه کنیم.
این پول‌های کلان که توسط حاکمان کشور ما صرف آخوندپروری در ناکجاآبادها می‌شود، به غیر از اینکه موجب تنش‌زایی و گرسنگی و افسردگی و اختلافات خانوادگی و غم و اندوه و دعوا و کشمکش و فحش و ناسزاگویی و مشاجره و غیره در میهن ما شده و همه ما را درگیر آشوب و نگرانی و دلهره و مرده‌دلی می‌کند، آیا دستاورد دیگری نیز برایمان دارد؟

خواهش می‌کنم با انصاف و با قاضی‌کردن وجدان خود در خلوت به آنچه از سر درد می‌گویم فکر کنید.

با آرزوهای خوب برای جامعه‌مان »

#خسرو_آذربیگ

#من_رای_نمیدهم #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایت آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق، از گذر زندگی زندانیان با حبس‌های طولانی

آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق، پس از شنیدن خبر اجرای حکم زندان سپیده رشنو، تجربه خود را از زندگی در زندان و گذر زمان برای زندانیان نوشته است.

سپیده رشنو با انتشار ویدیویی از روزمرگی‌هایش همراه با دوستان و خانواده‌اش نوشته بود:
«تنها یک چیز برایم مانده که هر جا دهانم خشک شد و اشکِ چشم‌هام به نفت رسید، زیر زبان تکرارش کنم. صدای بکتاش آبتین را تکرار کنم که "ایستادگی، ایستادگی حلقهٔ مفقودهٔ معاصر کشور منه."»

آتنا دائمی در رشته استوری خود درباره قطع شدن ارتباط با دلبستگی‌ها و شکل‌گیری عادات جدید در فرد زندانی سخن گفته است. گرچه اجرای حکم سپیده فعلا متوقف شده است، اما متن آتنا دائمی خواندنی است:

«سخت‌ترین قسمتش همین قطع‌کردن ارتباط با همه دلبستگی‌ها و عادت‌ها ست... امیدوارم قبل از این‌که ارتباطت با بیرون قطع بشه و دیگه هر لحظه به این فکر نکنی که پدرت یا مادرت یا برادرت در همون لحظه چه کار می‌کنند قبل از این‌که همه تلخی‌ها و سختی‌های زندان برات عادی بشه قبل از این‌که دیگه خواب خانواده و عزیزانت رو نبینی قبل از این‌که به جای سه سال پیش بگی پارسال قبل از این‌که تصور راه‌رفتن در خیابان بدون مامور برات غيرممكن بشه قبل از این‌که دنیات تبدیل بشه به یک تخت و وسایل کوچیک داخلش، و عادت کنی به سقف کوتاه پارچه‌ایش، آزاد بشی عزیز دلم...
شاید دل‌تون بخواد بدونید چیزهایی که در استوری قبل نوشتم یعنی چی؟
در زندان وقتی حبس طولانی داری، برای این‌که دووم بیاری باید ارتباط عاطفی و ذهنیت رو با بیرون از زندان قطع کنی، باید آدم‌ها رو عزیزانت رو تو قلبت نگه داری، اما مدام به خاطراتی که باهاشون داشتی فکر نکنی نباید خودتو بیرون از زندان تو کافه تو خونه تو سفر و ... تصور کنی و گرنه شب و روزت به حسرت و گریه و دلتنگی می‌گذره
اوایل مدام به ساعت نگاه می‌کنی و با خودت فکر می‌کنی که الان بابام کجاست؟ داره چه کار می‌کنه؟ مامانم کجاست؟ خواهرام کجان؟ به من فکر می‌کنند؟ چی می‌خورن؟ کجا می‌رن؟ با کی حرف می‌زنن و...

اما وقتی باهاشون صحبت می‌کنی می‌بینی زندگی اونها هم در نبود تو تغییر کرده شاید اون لحظه که فکر می‌کردی خواهرات خونه مامان جمع شدن که مامان حالش بد نشه همه‌شون جلوی در زندان بودن که مامان دست‌هاشو مشت کنه توش حرف بزنه مشت‌شو باز کنه و فوت کنه سمت تو با این خیال که انرژی مثبت‌شو برای تو به پشت دیوارها بفرسته این کار عادت همیشگی مامانم بود وقتی من زندان بودم.
کم‌کم دیگه تصور نمی‌کنی بلکه دلت می‌خواد زنگ بزنی و ازشون بپرسی خب چه خبر؟ کجا رفتید؟ چه کار کردید؟ اما زمان تلفن انقدر کوتاهه که حتی فرصت نمی‌شه اینارو بپرسی کم‌کم ارتباطت ذهنیت باهاشون کمتر و کمتر می‌شه و این غم‌انگیزه.

بعد از یک مدت دیگه به زندان و قوانین‌ش و ادبیاتش عادت می‌کنی دیگه با ساعت بیدارباش بیدار می‌شی با ساعت خاموشی می‌خوابی کم‌کم برای خودت برنامه‌ریزی می‌کنی و کم‌کم زندان بهت یادآوری می‌کنه که دیگه آزاد نیستی دیگه تنها چیزهایی که می‌شنوی مربوط به زندانه دیگه فقط اخبار زندانی‌ها خبر دست اوله، دورهم‌نشینی‌ها به شنیدن خاطرات حبس سنگین‌ها و روند پرونده هم‌بندی‌ها می‌گذره همه‌چیز مربوط به زندانه فلانی انقدر حکم گرفت فلانی اعزام شد دادگاه بازجویی فلانی روانی بود فلانی فردا اعزام داره به بیمارستان ورودی جدید داریم از ۲۰۹ اومده فلانی رو تبعید کردند .......
دیگه خیلی کم پیش میاد خواب خانواده و فضاهای بیرون از زندان رو ببینی دیگه خواب‌هایی که می‌بینی هم مربوط به زندانه من هنوز خواب زندان و هم‌بندیانم رو می‌بینم
زندان زمان رو می‌کشه یهو به خودت میای و می‌گی من اینجا چه کار می‌کنم؟ با این‌که سال‌ها ست در زندانی اما هنوز باور نکردی که این همه وقته که گذشته و تو دیگه هیچ خاطره جدیدی از بیرون زندان نداری دیگه همه خاطرات همدیگر رو حفظن انقدر که تعریف شده.

ادامه را اینجا بخوانید.

#آتنا_دائمی #سپیده_رشنو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ملاقات پدر و عموی جاویدنام ابوالفضل آدینه‌زاده با وکیل شریف، خسرو علی‌کردی، قبل از رفتن او به زندان وکیل‌آباد مشهد

وقتی یک وکیل دلسوز و شرافتمندانه کار کند، رابطه‌ای اینچنین با موکلانش ایجاد می‌شود. ببینید پدر ابوالفضل آدینه‌زاده چگونه می‌گرید.
وکیل خسرو علی‌کردی، وکیل فاطمه سپهری و بسیاری دیگر از فعالان مدنی استان خراسان هم بود. وکیلی که صدای موکلینش هم بود و تلاش می‌کرد با اطلاع‌رسانی، افکار عمومی را از هم شرایط آن‌ها و ظلمی که بر آن‌ها می‌رود آگاه سازد.

او در این ملاقات، پیش از آنکه راهی زندان شود، از ابوالفضل آدینه‌زاده سخن می‌گوید که با آگاهی از اینکه جانش به خطر می‌افتد، راه شریف آزادگی و ایستادگی را انتخاب کرد.

ویدیو از استوری اینستاگرام آقای دکتر حسن باقری‌نیا

خسرو علی‌کردی، وکیل شماری از زندانیان سیاسی و خانواده‌های دادخواه، بوده است که «جمهوری اسلامی او را به
بک‌سال زندان
دو سال تبعید
دو سال محرومیت از وکالت
دو سال ممنوعیت خروج از کشور
دوسال منع فعالیت در فضای مجازی
محکوم کرده
و البته مجددا پرونده‌ای با اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» هم برای ایشان گشوده شده است.
آقای علیکردی، ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ راهی زندان وکیل‌آباد مشهد شد تا در کنار موکلانش در حبس باشد!


#خسرو_علیکردی #ابوالفضل_آدینه_زاده #فاطمه_سپهری #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سودا و سوگند، فرزندان جاویدنام ابراهیم کتابدار، شمع تولد پدرشان را بر سر مزارش فوت می‌کنند.
این پنجمین تولد ابراهیم است که در فراق او برگزار می‌شود. ابراهیم کتابدار از جان‌باختگان آبان خونین ۹۸ است. همان آبان که جمهوری اسلامی اینترنت را قطع کرد و طی سه روز صدها هموطن معترض (به روایتی ۱۵۰۰ نفر، به روایتی بیش از هشت هزار نفر) را به گلوله بست و کشت.

سکینه احمدی، مادر دادخواه ابراهیم، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«پنجمین سالی که روز تولدت رو کنارمون نیستی.
سودا و سوگند بزرگ شدن و هر روز دلتنگ و بی‌تاب‌تر از دیروز، الان بجای بوسیدن صورت گرمت سنگ سرد و می‌بوسیم،
نیستی تا بچه‌هاتو بغل کنی و ببوسی، مارو از آغوش پر مهرت منع کردن، جون قلب نازنینتو با ضرب گلوله گرفتن و زندگی رو از تو و همه‌ی ما دزدیدن، اما حتی اگر جون منم بگیرن، دست از فریاد زدن اسمت برنمی‌دارم،
هر روز دلتنگتم و دلمرده، امروز بیشتر، اگر بودی، تازه شمع سی‌ و چهارسالگیتو فوت میکردی، قاتلا توی ۲۹ سالگی زندگی رو ازت گرفتن، بمیرم برای جوونیت، بمیرم برای جای زخم گلوله روی قلبت!»


- چه کسی پاسخگوی غم بزرگی خواهد بود که تا ابد بر دل و جان خانواده‌های کشته شده‌هاست؟ سودا و سوگندها کم نیستند و مادران و خواهران و پدران و برادران جان‌باختگان.
گرچه هیچ چیز جای خالی عزیزان جان‌باخته را پر نمی‌گند، ولی ابراز مهر و عشق و همدلی، تداوم مبارزه تا به سرانجام رساندن دادخواهی و آزادی ایران، می‌تواند تا حدی این خانواده‌ها را خوشحال کند.
مهرتان را دریغ نکنید و برای آن‌ها بنویسید ...

اگر متنی خطاب به سوگند و سودا و مادر ابراهیم کتابدار و سایر خانواده‌ها نوشتید، برای ما بفرستید تا منتشر کنیم.
اگر این عزیزان را از نزدیک می‌بینید و ملاقات می‌کنید، سلام ما را هم برسانید و آغوش همبستگی را برای هم بگشایید و از هیچ کمک و یاری‌ای دریغ نورزید.


#ابراهیم_کتابدار #آبان_۹۸ #آبان_خونین #مادران_دادخواه #سکینه_احمدی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

جان چهار متهم پرونده اکباتان، در خطر است

پیام درافشان وکیل دادگستری: ۴ نفر از بازداشت شدگان پرونده اکباتان اتهام محاربه دارند
به گفته این وکیل دادگستری، یکی از بازداشت‌شدگان گفته که چاره‌ای جز پذیرش اتهام نداشتم. پرونده بازداشت شدگان اکباتان مشکلات و ایرادات اساسی دارد.
او در گفت‌و‌گو با سایت دیده‌بان ایران افزود: «ما آن ۴ نفر که آزاد نشدند را طی برگزاری دادگاه دیدیم و می‌دانیم چه حال بدی دارند که دوستانشان آزاد شدند و آنها هنوز در زندانند. به ویژه آن که این بچه‌ها در زندان قزل‌حصار هستند و هر هفته یک نفر را در مقابل چشمانشان به سوئیت منتقل می‌کنند برای اجرای حکم اعدام.»

این وکیل دادگستری با اشاره به این که مشکلات و ایرادات اساسی موجود این پرونده، نشان دهنده حساسیت زیاد است، افزود: «خون یک عزیزی در این بین ریخته شده که قطعا بسیار دردناک است. تلاش کردند تا آن مقطع پرونده جمع شود اما اشتباهات زیادی در پرونده وجود داشت. در آن زمان فردی را دستگیر کردند که اعلام شد این همان فرد کاپشن سورمه‌ای است که در صحنه حضور داشته و سمت آن مرحوم رفته است.»
این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: «ضابطان فرد بازداشت شده را به بازپرس معرفی کردند و او هم قبول کرده که همان فرد کاپشن سورمه‌ای است. بعد از گذشت زمان فردی در اهواز دستگیر شد که کاپشن سورمه‌ای هم در کمدش بوده است. بازپرس از این موضوع عصبانی شده و از فرد اولی که دستگیر شده، پرسیده: "چرا قبول کردی که آن فرد شما بودی؟" فرد اعلام کرده: "مگر برای نپذیرفتن چاره‌ای داشتم؟" یک زمانی اگر با متهمی بدرفتاری می‌شد، آن را اعلام می‌کردیم و جامعه هم به آن واکنش نشان داده است. اما در حال حاضر این واکنش از بین رفته است.»

در حال حاضر این متهمان از پرونده اکباتان با اتهام سنگین در زندان هستند:

#مهدی_حسینی؛ ۲۵ ساله ۱۲ آبان ۱۴۰۱ بازداشت شد. او نیز از جمله اولین بازداشت شدگان این پرونده است که به دو اتهام «محاربه» و «مشارکت در قتل عمد» متهم شده است.

#مهدی_ایمانی؛ ۲۹ ساله ۲۲ آذر ۱۴۰۱ توسط ماموران پلیس آگاهی تهران بازداشت و از جمله سه متهم این پرونده است که به دو اتهام «محاربه» و «مشارکت در قتل عمد» متهم شده است.

#نوید_نجاران؛ ۳۱ ساله، توسط ماموران اطلاعات سپاه استان خوزستان و دست‌کم چند ماه پس از دیگر متهمان پرونده در اهواز بازداشت شد. به «مشارکت در قتل عمد» متهم شده است.

#میلاد_آرمون؛ ۲۵ ساله متهم ردیف اول و از اولین بازداشت شدگان این پرونده است که به دو اتهام «محاربه» و «مشارکت در قتل عمد» متهم شده است.

#شهرک_اکباتان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سه زندانی سیاسی زن در مجموع به ۳۵ سال زندان محکوم شده‌اند. ایمان افشاری رئیس شعبه ۲۶ «دادگاه انقلاب»، فروغ تقی‌پور و مرضیه فارسی را به ۱۵سال و زهرا صفایی را به ۵سال زندان محکوم کرده است.
این زندانیان سیاسی مضنون به هواداری سازمان مجاهدین خلق بوده‌اند. فروغ تقی‌پور ۲۹ساله، لیسانس حسابداری، که قبلا هم همراه مادرش سابقه حبس داشت، روز ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ در تهران برای دومین بار دستگیر شد. دایی و دو خاله او در دهه شصت توسط جمهوری اسلامی کشته شدند. پدر و یک خواهرش در خارج از ایران عضو مجاهدین هستند. او از اسفند ۹۸ تا بهمن ۱۴۰۱ در زندان بود.
مرضیه فارسی ۵۶ ساله مادر دو فرزند است که پیش از این نیز سه سال زندانی بوده است. خانم فارسی به بیماری سرطان مبتلا است، او در تاریخ ۳۰ مرداد ماه ۱۴۰۲ در تهران دستگیر شد. یک برادر او در کشتار تابستان ۶۷ به قتل رسید و یک برادر و دو خواهرش در خارج از ایران عضو مجاهدین هستند.
زهرا صفایی ۶۰ ساله و مادر دو فرزند است، او برای سومین بار زندانی شده است. خانم صفایی در دهه شصت، ۸ سال در زندان به سربرده است. او در اسفند ۹۸ نیز برای دومین بار همراه با دخترش پرستو معینی دستگیر شد و در بهمن ۱۴۰۱ آزاد شد. پدر خانم صفایی در سال ۱۳۶۰ به‌خاطر کمک مالی به مجاهدین اعدام شد. مسعود معینی پسر زهرا صفایی نیز قبلاً به ۳ سال زندان محکوم شده و هم اکنون در اوین به سر می‌برد.

- هیچ اطلاعی از ادله اتهامات این افراد و اینکه آیا وکیل داشتند یا نه، در دست نیست، اما آنچه که مشخص است خانواده‌های کشته‌شدگان دهه شصت همواره تحت فشار بوده‌اند و آن‌ها که اعضایی از خانواده‌شان هم اینک در خارج از ایران فعالیت می‌کند، گاه حتی به خاطر تماس تلفنی با آن‌ها بازداشت و محکوم شده‌اند.

مثلا پیش آمده که به خاطر برگزاری مراسم سالگرد، توزیع خرما و حلوا بین مردم به خاطر درگذشت اعضای خانواده‌شان که فعال سیاسی بوده، تماس با برادر و پدر و ... بازداشت و محکوم شده‌اند.

شخصی‌بودن جرائم و مجازات یا همان اصل فردی بودن مسئولیت کیفری، در همه جای دنیا به رسمیت شناخته‌شده و حتی در قوانین این حکومت هم هست اما جمهوری‌اسلامی بدون توجه به قانون، همانند گروه‌های تبهکار عمل می‌کند و بستگان فردی را که مجرم می‌شناسد، هم مجازات کرده و از حقوق شهروندی خود محروم می‌کند، آن‌ها را گروگان می‌گیرد و زندگی‌شان را با مشکل مواجه می‌سازد.

جدا از هر گرایش فکری و عقیدتی که افراد داشته باشند، باید از حق دادرسی عادلانه، برخوردار باشند.

#فروغ_تقی_پور #مرضیه_فارسی #زهرا_صفایی #یاری_حقوقی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
پسر جوان ۲۰ ساله‌ای در حال نظافت مسیر روگذر اتوبان نیایش است، ساعت دو بامداد جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲.
او کارگر شهرداری تهران است. در سرما و گرما مشغول کار بوده، فقط ۲۰ سال دارد. به همراه همکارانش کار می‌کند.
ناگهان
مردی سوار بر پژو پرشیا سیاه‌رنگی او را می‌بیند. و به گمان این‌که این کارگر شهرداری قصد دارد به نمادهای ۲۲ بهمن توهین کند، با آرامش خیال و فراغ بال، از ماشین پیاده می‌شود و کارگر جوان را از بالای پل به پایین پرتاب می‌کند.
و بعد هم سوار بر خودرو می‌شود و از روی جسد کارگر رد می‌شود و می‌رود.
روز شنبه، با پیگیری کارگران در نهایت از طریق شماره پلاک خودروی قاتل و بررسی دوربین‌های مداربسته قاتل پیدا می‌شود.
و اما انگیزه قتل!
قاتل گفته است:
«ناگهان چشمم به مقتول و دوستانش افتاد. تصور کردم که او قصد دارد به پرچم‌هایی که به مناسبت ۲۲ بهمن برافراشته شده بود اهانت کند و می‌خواهد آن‌ها را از بین ببرد.
به پلیس هم زنگ زدم و موضوع را گزارش کردم. با این حال نتوانستم آرام بنشینم، از ماشین پیاده شدم و وی را هل دادم که پرت شد پایین و جان باخت.»
قتل انسان دیگر به بهانه‌ای که حکومت جمهوری اسلامی پیشتر هم با تمسک به آن انسان کشته است!
در جریان انقلاب زن زندگی آزادی ۱۴۰۱ شاهد آن بوده‌ایم که جمهوری اسلامی،‌ ایرانیانی را که به بنر قاسم سلیمانی یا خامنه‌ای توهین کرده‌بودند به قتل رسانده یا به زندان انداخته است.
اکنون یک آتش‌به‌اختیار این‌چنین به خود اجازه می‌دهد انسان دیگری را به قتل برساند بعد هم با فراغ بال سوار بر اتومبیل از روی جسد بی‌جان او رد شود و به زندگی عادی خود ادامه دهد.

#عرفان_رضایی
#یاری_مدنی_توانا
#تهران
#قتل
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جلسه سوم؛ دوره کنشگری در ایران؛ پایه‌ها و روش‌ها
فردا دوشنبه ۳۰ بهمن/۱۹ فوریه، ساعت ۹ شب به وقت ایران برگزار خواهد شد.


اگر ویدئوهای جلسه‌های اول و دوم را ندیده‌اید، تا فردا شب فرصت دارید آنها را در همین کانال ببینید.
پس از دیدن هر جلسه لطفا فرم حضور غیاب جلسه را پر کنید و اگر سوالی دارید مطرح کنید تا مدرسان دوره به آنها پاسخ دهند.

فرم جلسه اول
فرم جلسه دوم

#کنشگری #دوره_آموزشی #مبارزه_مدنی #مقاومت_مدنی #یاری_مدنی_توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمهوری اسلامی نمایش «حضور داعش» در متروی تهران برگزار کرد!

امروز یکشنبه، ۲۹ بهمن، گروهی که خود را «دختران انقلاب» معرفی کرده‌اند، در متروی تهران تبلیغ حجاب می‌کنند. نکته اما این‌جاست که این نمایش مهوع سراسر رعب و وحشت به قصد ترساندن مردم برگزار شده است.
پس از نمایش زنان وابسته به جمهوری اسلامی از زنان ایرانی می‌خواهند به خاطر کشته‌شدگان در جنگ با داعش، حجاب بر سر بگذارند.
ثروت ایران برای ایجاد چنین نمایش‌های مهوعی هزینه می‌شود به قصد ترساندن مردم.

کودک‌آزاری زن‌آزاری ترویج خشونت ایجاد رعب‌ووحشت در جامعه و هزاران حق شهروندی دیگر که تضییع شده است!
اگر شما هنگام اجرای چنین نمایشی حضور داشتید چه واکنشی نشان می‌دادید؟

#داعش
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شهرداری_تهران
@Tavaana_TavaanaTech