Forwarded from آموزشکده توانا
«نودشه»،_شهر_زیبایی_که_توسط_صدام_بمب.pdf
594.5 KB
پاپ: #کلیسا به همجنسگرایان عذرخواهی بدهکار است
پاپ فرانسیس در بازگشت از سفر ارمنستان گفته است که کلیسای کاتولیک باید به خاطر رفتاری که با همجنسگرایان داشته از آنها عذرخواهی کند.
او به خبرنگاران گفت که کلیسا حق نداشته جامعه همجنسگرایان را به داوری بنشیند و اکنون باید به آنها احترام بگذارد.
رهبر کاتولیک های جهان همچنین گفت که کلیسا باید خواستار بخشش سایر کسانی که به حاشیه رانده - زنان، فقرا و کودکانی که به کار اجباری واداشته شده اند - شود.
پاپ به خاطر نگرش مثبت خود به #همجنسگرایان با ستایش بسیاری از آنها روبرو شده است.
اما بعضی از محافظه کاران در کلیسای کاتولیک از اظهاراتی که به گفته آنها در مورد جنبه اخلاقی همجنسگرایی ابهام دارد انتقاد کرده اند.
پاپ در بازگشت از ارمنستان در هواپیما به خبرنگاران گفت: "من آنچه را که کتاب سوالوجوابهای دینی می گوید تکرار می کنم، اینکه آنها (همجنسگرایان) نباید مورد تبعیض قرار گیرند و باید محترم باشند..."
پاپ فرانسیس گفت که کلیسا باید از کسانی که به حاشیه رانده طلب بخشش کند.
او گفت: "به نظر من کلیسا نه فقط باید از همجنسگرایانی که به آنها اهانت کرده پوزش بخواهد... بلکه همچنین باید از فقرا و زنانی که مورد بهرهبرداری قرار گرفته اند و کودکانی که استثمار شده اند عذر بخواهد."
پاپ در سال ۲۰۱۳ بر موضع کلیسای کاتولیک دایر بر گناه بودن عمل #همجنسگرایی تاکید کرده بود اما گفته بود تمایلات جنسی گناه نیست.
او در آن زمان گفت: "اگر کسی همجنسگراست و در جستوجوی خداست و حس نیت دارد، من که هستم که قضاوت کنم؟"
منبع:
بیبیسی
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
پاپ فرانسیس در بازگشت از سفر ارمنستان گفته است که کلیسای کاتولیک باید به خاطر رفتاری که با همجنسگرایان داشته از آنها عذرخواهی کند.
او به خبرنگاران گفت که کلیسا حق نداشته جامعه همجنسگرایان را به داوری بنشیند و اکنون باید به آنها احترام بگذارد.
رهبر کاتولیک های جهان همچنین گفت که کلیسا باید خواستار بخشش سایر کسانی که به حاشیه رانده - زنان، فقرا و کودکانی که به کار اجباری واداشته شده اند - شود.
پاپ به خاطر نگرش مثبت خود به #همجنسگرایان با ستایش بسیاری از آنها روبرو شده است.
اما بعضی از محافظه کاران در کلیسای کاتولیک از اظهاراتی که به گفته آنها در مورد جنبه اخلاقی همجنسگرایی ابهام دارد انتقاد کرده اند.
پاپ در بازگشت از ارمنستان در هواپیما به خبرنگاران گفت: "من آنچه را که کتاب سوالوجوابهای دینی می گوید تکرار می کنم، اینکه آنها (همجنسگرایان) نباید مورد تبعیض قرار گیرند و باید محترم باشند..."
پاپ فرانسیس گفت که کلیسا باید از کسانی که به حاشیه رانده طلب بخشش کند.
او گفت: "به نظر من کلیسا نه فقط باید از همجنسگرایانی که به آنها اهانت کرده پوزش بخواهد... بلکه همچنین باید از فقرا و زنانی که مورد بهرهبرداری قرار گرفته اند و کودکانی که استثمار شده اند عذر بخواهد."
پاپ در سال ۲۰۱۳ بر موضع کلیسای کاتولیک دایر بر گناه بودن عمل #همجنسگرایی تاکید کرده بود اما گفته بود تمایلات جنسی گناه نیست.
او در آن زمان گفت: "اگر کسی همجنسگراست و در جستوجوی خداست و حس نیت دارد، من که هستم که قضاوت کنم؟"
منبع:
بیبیسی
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
ویدیوی کوتاهی از نحوه آموزش هلن کلر از سوی آموزگارش سالیوان
در کتابهای درسیمان در مورد هلن کلر زیاد خواندیم. اما شاید برای شما هم دیدن ویدیویی از او و #آموزگار صبورش جالب باشد.
هلر کلر زمانی که نوزاد بود، در اثر ابتلا به بیماری مننژیت ، #بینایی و #شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که شش سال داشت، سالیوان آموزش او را به عهده گرفت. در این ویدیوی جالب سالیوان شرح میدهد که چگونه با به کمک دستها و بردن دستان کلر به سمت دهان و گلوی خود کلمات را به او آموزش داده بود.
هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «تاسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) را که در مؤسسه آموزش #نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت میکرد، برای آموزش او فرستاد.
چنانکه کلر بعدها دربارهٔ خود مینویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهمترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد میکند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوقالعاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.
سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار میکرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده مینمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس میکند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارتهایی که حروف برجسته بر آنها نوشته شده بود، جملههایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد.
بین سالهای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستانها را در مؤسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دورهای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لبخوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.
در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانیها را در کف دست او مینوشت، از آنجا فارغالتحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد؛ بنابراین او اولین فرد نابینا-ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمیکرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.
#هلن_کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در زمینه #حقوق_زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و #حق_رای برای #زنان حمایت میکرد.
در مورد حقوق کودک معلول جزوه توانا را بخوانید:
https://goo.gl/UmXvZs
کتاب جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان را به رایگان از سایت توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/FMBwGK
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در کتابهای درسیمان در مورد هلن کلر زیاد خواندیم. اما شاید برای شما هم دیدن ویدیویی از او و #آموزگار صبورش جالب باشد.
هلر کلر زمانی که نوزاد بود، در اثر ابتلا به بیماری مننژیت ، #بینایی و #شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که شش سال داشت، سالیوان آموزش او را به عهده گرفت. در این ویدیوی جالب سالیوان شرح میدهد که چگونه با به کمک دستها و بردن دستان کلر به سمت دهان و گلوی خود کلمات را به او آموزش داده بود.
هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «تاسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) را که در مؤسسه آموزش #نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت میکرد، برای آموزش او فرستاد.
چنانکه کلر بعدها دربارهٔ خود مینویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهمترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد میکند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوقالعاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.
سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار میکرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده مینمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس میکند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارتهایی که حروف برجسته بر آنها نوشته شده بود، جملههایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد.
بین سالهای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستانها را در مؤسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دورهای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لبخوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.
در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانیها را در کف دست او مینوشت، از آنجا فارغالتحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد؛ بنابراین او اولین فرد نابینا-ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمیکرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.
#هلن_کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در زمینه #حقوق_زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و #حق_رای برای #زنان حمایت میکرد.
در مورد حقوق کودک معلول جزوه توانا را بخوانید:
https://goo.gl/UmXvZs
کتاب جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان را به رایگان از سایت توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/FMBwGK
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
یکی از همراهان توانا با ارسال این ویدئو نوشته است:
«در ایران به #کارگر شلاق میزنند. از آنطرف به جوانانی که در مهمانیها شرکت میکنند و میرقصند نیز #شلاق میزنند پس الان این کارگران که برای تحمل سختی کار در زمان کار میرقصند باید شلاق مضاعف زد؛ هم برای #رقص و هم اینکه کارگر هستند. کارگر در ایران با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته است.»
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«در ایران به #کارگر شلاق میزنند. از آنطرف به جوانانی که در مهمانیها شرکت میکنند و میرقصند نیز #شلاق میزنند پس الان این کارگران که برای تحمل سختی کار در زمان کار میرقصند باید شلاق مضاعف زد؛ هم برای #رقص و هم اینکه کارگر هستند. کارگر در ایران با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته است.»
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقص کارگران ساختمانی حین کار
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech
برخی بر این نظرند که مشاغل زنانه و مردانه ندارد و این تقسیمبندیها بر اساس تبعیض است.....
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
برخی بر این نظرند که مشاغل زنانه و مردانه ندارد و این تقسیمبندیها بر اساس تبعیض است. جمهوری اسلامی بر این تقسیمبندی اعتقاد دارد و از اینرو برای مثال میگوید که شغل قضاوت زنانه نیست و یا اینکه برخی مشاغل به کار زنان نمیآید. زنان در ایران برای مثال به صرف زنبودن نمیتوانند رئیسجمهوری بشوند. تفکیک جنسیتی در دانشگاهها نیز از همین نگاه و نظر بیرون میآید.
اما کسانی نیز شغل را زنانه و مردانه نمیدانند.
سهیلا عبدالکریمی،راننده ترانزیت است. شاید در باور بسیاری این کار، شغلی مردانه باشد اما چنین نیست و خانم عبدالکریمی راننده ترانزیت است. او میگوید:
از کودکی به جای عروسک با ماشین شاسی بلند بازی میکردم.
سیمون دوبوار میگفت:زنها زن به دنیا نمیآیند بلکه زن میشوند. یعنی این شرایط تربیتی و محیط است که زنان را زن میکند. امروزه روز بسیاری از روانشناسان تربیتی در مورد اسباببازیها #کودکان از رشد شخصیتی و آینده افراد سخن میگویند و معتقد هستند اسباببازیها پسرانه و دخترانه ندارد. زمانی بود که زنها نقششان تنها خانهداری بود و مردان نقشهای اجتماعی داشتند و در آن زمان اسباببازی دخترانه عروسک بود و کاسه و بشقاب و وسایل آشپزی و پسران نیز ماشین و تفنگ و لوازم پزشکی و مانند این و این نقشآفرینیهای کودکانه در بزرگسالی آنان نیز تاثیر مهمی داشت اما امروز بسیاری از روانشناسان تربیتی معتقد هستند که زنان و مردان هر دو در خانه و اجتماع نقشآفرینی میکنند از اینرو تفکیک اسباببازیها به دخترانه و پسرانه بیمعنا است.
سهیلا عبدالکریمی در گفتوگو با پایگاه خبری لاهیجان میگوید:
پدرم راننده اتوبوس بود و از سن نوجوانی در کنار پدرم در اتوبوس مینشستم و وی کلاج، ترمز و .. را به من آموخت.
من عاشق اتوبوس و ماشین هستم به خاطر همین به شغل رانندگی روآوردم و خیلی از کارم خوشحال و احساس رضایت میکنم.
وی با بیان اینکه دارای سه فرزند، ۲ دختر و یک پسر هستم تصریح کرد: موفقیت خود را مدیون مادرم هستم چراکه در این شغل مشوق و همراه من است در زمانهایی که مشغول مسافربری هستم از خانوادهام نگهداری میکند وازهمه زحمات مادرم، سپاسگزارم و دستان پرمهرش را میبوسم.
این بانوی راننده گیلانی با اشاره به اینکه نخستین زن گیلانی بود که خارج از استان با اتوبوس رانندگی میکرد، اذعان کرد: هشت سال است که گواهینامه #پایه_یک را دریافت کردهام وهفت سال است که به این شغل مشغول هستم.
وی با بیان اینکه مجوز ترانزیت خارج از کشور را دارم افزود: حتی با اتوبوس به خارج از کشور از جمله سوریه و استانبول سفر کردهام.
عبدالکریمی با بیان خاطرهایی از اولین روز رانندگی با اتوبوس افزود: در نخستین روز رانندگی با #اتوبوس، دانش آموزان انجمن دانش آموزی که دخترم در آنجا عضو بود را به زیارت امام زاده ابراهیم ومناطق #گردشگری شهرستان #رشت بردم که برای #دانشآموزان بسیار تعجب برانگیز بود و من هم بسیار خوشحال بودم و ساعات خوبی را با دخترم و سایر دوستانش سپری کردم.
این بانوی خوش ذوق #گیلانی با اشاره به خاطرهایی از سرویس زیارتی قم و جمکران تصریح کرد: این سروس مربوط به #بانوان زائر شهرستان لاهیجان بود که نمیدانستند #راننده ماشین یک #زن است و هنگام سوار شدن متوجه شدند و با تعجب به طرف من آمدند و با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و گفتند ما به همچین زنی که گیلانی است افتخار میکنیم.»
(آیا در نظر شما #مشاغل به #زنانه و #مردانه تقسیم میشود؟)
@Tavaana_TavaanaTech
اما کسانی نیز شغل را زنانه و مردانه نمیدانند.
سهیلا عبدالکریمی،راننده ترانزیت است. شاید در باور بسیاری این کار، شغلی مردانه باشد اما چنین نیست و خانم عبدالکریمی راننده ترانزیت است. او میگوید:
از کودکی به جای عروسک با ماشین شاسی بلند بازی میکردم.
سیمون دوبوار میگفت:زنها زن به دنیا نمیآیند بلکه زن میشوند. یعنی این شرایط تربیتی و محیط است که زنان را زن میکند. امروزه روز بسیاری از روانشناسان تربیتی در مورد اسباببازیها #کودکان از رشد شخصیتی و آینده افراد سخن میگویند و معتقد هستند اسباببازیها پسرانه و دخترانه ندارد. زمانی بود که زنها نقششان تنها خانهداری بود و مردان نقشهای اجتماعی داشتند و در آن زمان اسباببازی دخترانه عروسک بود و کاسه و بشقاب و وسایل آشپزی و پسران نیز ماشین و تفنگ و لوازم پزشکی و مانند این و این نقشآفرینیهای کودکانه در بزرگسالی آنان نیز تاثیر مهمی داشت اما امروز بسیاری از روانشناسان تربیتی معتقد هستند که زنان و مردان هر دو در خانه و اجتماع نقشآفرینی میکنند از اینرو تفکیک اسباببازیها به دخترانه و پسرانه بیمعنا است.
سهیلا عبدالکریمی در گفتوگو با پایگاه خبری لاهیجان میگوید:
پدرم راننده اتوبوس بود و از سن نوجوانی در کنار پدرم در اتوبوس مینشستم و وی کلاج، ترمز و .. را به من آموخت.
من عاشق اتوبوس و ماشین هستم به خاطر همین به شغل رانندگی روآوردم و خیلی از کارم خوشحال و احساس رضایت میکنم.
وی با بیان اینکه دارای سه فرزند، ۲ دختر و یک پسر هستم تصریح کرد: موفقیت خود را مدیون مادرم هستم چراکه در این شغل مشوق و همراه من است در زمانهایی که مشغول مسافربری هستم از خانوادهام نگهداری میکند وازهمه زحمات مادرم، سپاسگزارم و دستان پرمهرش را میبوسم.
این بانوی راننده گیلانی با اشاره به اینکه نخستین زن گیلانی بود که خارج از استان با اتوبوس رانندگی میکرد، اذعان کرد: هشت سال است که گواهینامه #پایه_یک را دریافت کردهام وهفت سال است که به این شغل مشغول هستم.
وی با بیان اینکه مجوز ترانزیت خارج از کشور را دارم افزود: حتی با اتوبوس به خارج از کشور از جمله سوریه و استانبول سفر کردهام.
عبدالکریمی با بیان خاطرهایی از اولین روز رانندگی با اتوبوس افزود: در نخستین روز رانندگی با #اتوبوس، دانش آموزان انجمن دانش آموزی که دخترم در آنجا عضو بود را به زیارت امام زاده ابراهیم ومناطق #گردشگری شهرستان #رشت بردم که برای #دانشآموزان بسیار تعجب برانگیز بود و من هم بسیار خوشحال بودم و ساعات خوبی را با دخترم و سایر دوستانش سپری کردم.
این بانوی خوش ذوق #گیلانی با اشاره به خاطرهایی از سرویس زیارتی قم و جمکران تصریح کرد: این سروس مربوط به #بانوان زائر شهرستان لاهیجان بود که نمیدانستند #راننده ماشین یک #زن است و هنگام سوار شدن متوجه شدند و با تعجب به طرف من آمدند و با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و گفتند ما به همچین زنی که گیلانی است افتخار میکنیم.»
(آیا در نظر شما #مشاغل به #زنانه و #مردانه تقسیم میشود؟)
@Tavaana_TavaanaTech
توی ۷ میلیارد نفر من از همه کوچکترم
احمدینژاد بار دیگر با همان کاپشن کرمرنگ خود ظاهر شد و آنهم در گرمای تابستان تهران. او در مسجد نارمک سخنرانی کرد. در ابتدای سخنرانی به جماعتی که آمده بودند گفت:
«بگذارید از همین اول یک سوال بپرسم، ما تا افطار وقت داریم، چهقدر صحبت کنم؟ تا غروب خوبه؟ و جوانی در میان جمع فریاد زد: «تا سحر فردا». احمدینژاد هم با خنده پاسخ میدهد: «خسته نمیشید؟ اصلا کسی خسته هست؟ کی خستهاس؟ البته بگذارید این سوال را آخر سخنرانی از شما بپرسم».
احمدینژاد در بخشی از سخنانش گفت:
«حقیقت امام را باید خود امام بیان کند، ما مانند کسی هستیم که وارد اقیانوسی شدهایم و فقط چند مروارید صید کردهایم. امام بیتالمال را روزانه بین مردم تقسیم میکرد و اجازه بلوکهشدن ثروت را نمیداد. آیا ما به دنبال اقتصاد اسلامی هستیم؟ بسمالله، اقتصاد اسلامی همین است. مراعات رضایت عموم مردم در برابر خواص، اعتقاد امام علی (ع) بود. امام علی (ع) میگوید خواص در وقت آرامش باری بر دوش حکومتاند و در وقت خطر به یاری حکومت نمیآیند و اجرای عدالت را در حق خود تحمل نمیکنند. از نظر امام علی (ع)، اگر خشم عمومی برانگیخته شود، خوشنودی خواص و اطرافیان فایدهای ندارد و کاری نمیتواند بکند اما اگر رضایت عمومی پدید آمد، هیچ باکی از خشم خواص زیادهخواه نباید داشت. سخنرانی چند سال قبل مقام معظم رهبری درباره مسئله عوام و خواص بسیار مهم و راهگشاست».
احمدینژاد بعد از چنددقیقه با ماشین به سمت منزل خود که صدقدمی تا مسجد فاصله دارد رفت. مردمی هم که برای گرفتن عکس و سلفی منتظر او بودند بهدنبال ماشین راه افتادند. ماشین احمدینژاد به میدان ٧٢ که میرسد، او از ماشین پیاده میشود و جلوی بنبست هدایت که در انتهای آن خانهاش قرار دارد، روی یک صندلی میرود و برای مردمی که حدود صد نفری هستند، دست تکان میدهد. عدهای با موبایلهایشان برای گرفتن سلفی خود را به او میرسانند. احمدینژاد هم استقبال میکند و با همه آنها عکس میگیرد.
جوانی فریاد میزند آقای احمدینژاد باید ٩٦ برگردی و حق ما را بگیری، احمدینژاد هم فقط به او لبخند میزند.
سروصدا باعث شده است که همسایهها از پنجره سرک بکشند و چنددقیقهای این صحنهها را نگاه کنند، حتی یکی از آنها با زیرپوش از همانجا از این اتفاقات فیلم میگرفت. جوانی هم حمید بقایی را که در گوشهای ایستاده است، با صدای بلند صدا میزند و خطاب به او میگوید، ناراحت نباشید آقای بقایی، حکمهایی که بهناحق برای شما صادر کردهاند درست میشود.
فردی کنار احمدینژاد میآید و با صدای بلند میگوید بچه یکی از همسایهها تشنج کرده و از مردم که همچنان در حال سلفیگرفتن هستند میخواهد آنجا را ترک کنند. احمدینژاد هم از مردم خواهش میکند که اجازه دهند ماشین همسایه از بنبست بیرون بیاید. ١٠ دقیقه میگذرد، اما همچنان او در حال سلفیگرفتن است و نامههایی که به او میدهند را میخواند. ماشین همسایه هم تنها با یک سرنشین رد میشود.
منبع: روزنامه شرق
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
احمدینژاد بار دیگر با همان کاپشن کرمرنگ خود ظاهر شد و آنهم در گرمای تابستان تهران. او در مسجد نارمک سخنرانی کرد. در ابتدای سخنرانی به جماعتی که آمده بودند گفت:
«بگذارید از همین اول یک سوال بپرسم، ما تا افطار وقت داریم، چهقدر صحبت کنم؟ تا غروب خوبه؟ و جوانی در میان جمع فریاد زد: «تا سحر فردا». احمدینژاد هم با خنده پاسخ میدهد: «خسته نمیشید؟ اصلا کسی خسته هست؟ کی خستهاس؟ البته بگذارید این سوال را آخر سخنرانی از شما بپرسم».
احمدینژاد در بخشی از سخنانش گفت:
«حقیقت امام را باید خود امام بیان کند، ما مانند کسی هستیم که وارد اقیانوسی شدهایم و فقط چند مروارید صید کردهایم. امام بیتالمال را روزانه بین مردم تقسیم میکرد و اجازه بلوکهشدن ثروت را نمیداد. آیا ما به دنبال اقتصاد اسلامی هستیم؟ بسمالله، اقتصاد اسلامی همین است. مراعات رضایت عموم مردم در برابر خواص، اعتقاد امام علی (ع) بود. امام علی (ع) میگوید خواص در وقت آرامش باری بر دوش حکومتاند و در وقت خطر به یاری حکومت نمیآیند و اجرای عدالت را در حق خود تحمل نمیکنند. از نظر امام علی (ع)، اگر خشم عمومی برانگیخته شود، خوشنودی خواص و اطرافیان فایدهای ندارد و کاری نمیتواند بکند اما اگر رضایت عمومی پدید آمد، هیچ باکی از خشم خواص زیادهخواه نباید داشت. سخنرانی چند سال قبل مقام معظم رهبری درباره مسئله عوام و خواص بسیار مهم و راهگشاست».
احمدینژاد بعد از چنددقیقه با ماشین به سمت منزل خود که صدقدمی تا مسجد فاصله دارد رفت. مردمی هم که برای گرفتن عکس و سلفی منتظر او بودند بهدنبال ماشین راه افتادند. ماشین احمدینژاد به میدان ٧٢ که میرسد، او از ماشین پیاده میشود و جلوی بنبست هدایت که در انتهای آن خانهاش قرار دارد، روی یک صندلی میرود و برای مردمی که حدود صد نفری هستند، دست تکان میدهد. عدهای با موبایلهایشان برای گرفتن سلفی خود را به او میرسانند. احمدینژاد هم استقبال میکند و با همه آنها عکس میگیرد.
جوانی فریاد میزند آقای احمدینژاد باید ٩٦ برگردی و حق ما را بگیری، احمدینژاد هم فقط به او لبخند میزند.
سروصدا باعث شده است که همسایهها از پنجره سرک بکشند و چنددقیقهای این صحنهها را نگاه کنند، حتی یکی از آنها با زیرپوش از همانجا از این اتفاقات فیلم میگرفت. جوانی هم حمید بقایی را که در گوشهای ایستاده است، با صدای بلند صدا میزند و خطاب به او میگوید، ناراحت نباشید آقای بقایی، حکمهایی که بهناحق برای شما صادر کردهاند درست میشود.
فردی کنار احمدینژاد میآید و با صدای بلند میگوید بچه یکی از همسایهها تشنج کرده و از مردم که همچنان در حال سلفیگرفتن هستند میخواهد آنجا را ترک کنند. احمدینژاد هم از مردم خواهش میکند که اجازه دهند ماشین همسایه از بنبست بیرون بیاید. ١٠ دقیقه میگذرد، اما همچنان او در حال سلفیگرفتن است و نامههایی که به او میدهند را میخواند. ماشین همسایه هم تنها با یک سرنشین رد میشود.
منبع: روزنامه شرق
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توی ۷ میلیارد نفر من از همه کوچکترم
احمدینژاد بار دیگر با همان کاپشن کرمرنگ خود ظاهر شد و آنهم در گرمای تابستان تهران. او در مسجد نارمک سخنرانی کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
احمدینژاد بار دیگر با همان کاپشن کرمرنگ خود ظاهر شد و آنهم در گرمای تابستان تهران. او در مسجد نارمک سخنرانی کرد.
@Tavaana_TavaanaTech
پایان تلخ حافظان #میراث_طبیعی ایران
علی رومانی
روزنامه شرق
#محیطبانان #محیطبان #جنگلبان #درختان #حیات_وحش #محیط_زیست
@Tavaana_TavaanaTech
علی رومانی
روزنامه شرق
#محیطبانان #محیطبان #جنگلبان #درختان #حیات_وحش #محیط_زیست
@Tavaana_TavaanaTech
«نذر سلامت» دانشجویان افغانستانی رشتههای پزشکی در مشهد
وبسایت شفقنا آورده است:
دانشجویان مهاجر افغانستانی رشته های پزشکی در مشهد ایستگاه «نذر سلامت» برپا کردند.
این دانشجویان افغانستانی در مسجد ابوالفضلی(گلشهر) به ویزیت رایگان شهروندان افغانستانی و ایرانی این منطقه محروم پرداختند.
سید روح الله حسینی، مجری این طرح در گفتگو با شفقنا افغانستان اظهار داشت گفته است که در ایام ماه رمضان که هر کس نذری میدهد و سفره افطاری پهن میکند ما دانشجویان رشتههای پزشکی و هوشبری و مامایی و … هم سعی کردهایم با ایجاد این ایستگاه نذرمان را ادا کرده باشیم.
او در این گفتوگو میافزادید: این ایستگاه از ۱۹ رمضان الی ۲۳ رمضان برپاست و شهروندان چه ایرانی و چه افغانستانی میتوانند با مراجعه به مسجد ابوالفضلی بصورت کاملا رایگان ویزیت شوند.
حسینی با بیان اینکه طرح نذر سلامت یک طرح خودجوش دانشجویی است، عنوان کرد : خوشبختانه نذر سلامت با استقبال خوبی مواجه شده است و ما امیدواریم توانسته باشیم به وظیفهمان عمل کرده باشیم.
مراجعه کنندگان پس از اندازه گیری قد و وزنشان از شش تا هفت ایستگاه میگذرند و در هر ایستگاه دانشجویان به انجام مشاوره، تست قند خون و فشار خون و … میپردازند.
گفتنی است این اولین طرحی است که دانشجویان رشته های پزشکی مهاجر افغانستانی در ایران اجرا میکنند.
@Tavaana_TavaanaTech
وبسایت شفقنا آورده است:
دانشجویان مهاجر افغانستانی رشته های پزشکی در مشهد ایستگاه «نذر سلامت» برپا کردند.
این دانشجویان افغانستانی در مسجد ابوالفضلی(گلشهر) به ویزیت رایگان شهروندان افغانستانی و ایرانی این منطقه محروم پرداختند.
سید روح الله حسینی، مجری این طرح در گفتگو با شفقنا افغانستان اظهار داشت گفته است که در ایام ماه رمضان که هر کس نذری میدهد و سفره افطاری پهن میکند ما دانشجویان رشتههای پزشکی و هوشبری و مامایی و … هم سعی کردهایم با ایجاد این ایستگاه نذرمان را ادا کرده باشیم.
او در این گفتوگو میافزادید: این ایستگاه از ۱۹ رمضان الی ۲۳ رمضان برپاست و شهروندان چه ایرانی و چه افغانستانی میتوانند با مراجعه به مسجد ابوالفضلی بصورت کاملا رایگان ویزیت شوند.
حسینی با بیان اینکه طرح نذر سلامت یک طرح خودجوش دانشجویی است، عنوان کرد : خوشبختانه نذر سلامت با استقبال خوبی مواجه شده است و ما امیدواریم توانسته باشیم به وظیفهمان عمل کرده باشیم.
مراجعه کنندگان پس از اندازه گیری قد و وزنشان از شش تا هفت ایستگاه میگذرند و در هر ایستگاه دانشجویان به انجام مشاوره، تست قند خون و فشار خون و … میپردازند.
گفتنی است این اولین طرحی است که دانشجویان رشته های پزشکی مهاجر افغانستانی در ایران اجرا میکنند.
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
ایدهی #دموکراسی به عنوان تعهدی جهانی، ایدهای است کاملاً نو و جوهره اصلی آن محصول قرن بیستم است. شورشیانی که #قدرت شاه را از طریق قرارداد ماگناکارتا محدود کردند، آن را در چهارچوب نیاز منطقه خود میدیدند و حال آنکه مبارزین آمریکایی که برای استقلال میجنگیدند و نیز انقلابیون فرانسوی، از دموکراسی درکی به عنوان یک نیاز همگانی داشتند. ولی تمرکز آنها عملاً بر خواستههای منطقه خود بود و در چهارچوب آن هم محدود باقی ماند. به این ترتیب دموکراسی در دو سوی اقیانوس اطلس شمالی و با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی و نیز تاریخ سیاسی آن مناطق، بنیان گذاشته شد. در طول قرن نوزدهم این بحث در بین نظریهپردازان بسیار طبیعی بود که آیا فلان کشور «شایسته» دموکراسی هست یا نه؟
در اين مقاله که در سال ١٩٩٩ ميلادى (١٣٧٨ خورشيدى) نوشته شده، آمارتيا سن تعريف واژه "دموكراسى،" مزاياى آن و پايه هاى این ايده را كه دموكراسى یک "ارزش جهانی است" تحليل مى كند. پس از اين كه نويسنده استدلالات مبنی بر غیر دموکراتیک بودن ماهیت ارزش هاى اسلامى و آسيايى را بررسی می كند، بیان میدارد كه هيچ فرهنگی بر اساس اعتقادات كاملا همگن تأسيس نمى شود و به اين نتيجه مى رسد كه دموكراسى در هر نوع فرهنگى مى تواند موفق باشد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در اين مقاله که در سال ١٩٩٩ ميلادى (١٣٧٨ خورشيدى) نوشته شده، آمارتيا سن تعريف واژه "دموكراسى،" مزاياى آن و پايه هاى این ايده را كه دموكراسى یک "ارزش جهانی است" تحليل مى كند. پس از اين كه نويسنده استدلالات مبنی بر غیر دموکراتیک بودن ماهیت ارزش هاى اسلامى و آسيايى را بررسی می كند، بیان میدارد كه هيچ فرهنگی بر اساس اعتقادات كاملا همگن تأسيس نمى شود و به اين نتيجه مى رسد كه دموكراسى در هر نوع فرهنگى مى تواند موفق باشد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇