مریم کریمبیگی، خواهر زندهیاد مصطفی کریمبیگی از کشتهشدهگان عاشورای سال هشتادوهشت به سه سال و هفت ماه حبس محکومشد.
شهناز اکملی، مادر او در صفحه اینستاگرامش با اعلام این خبر نوشت؛
حکم مریم صادر و ابلاغ شد. دخترم به سه سال و هفت ماه زندان محکوم شدهاست. این حکم از بابت اتهام اجتماع و تبانی میباشد که مصداق آن دیدار با خوانندهی مورد علاقهاش ابی بوده است.
از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام نیز به یکسال و بابت نگهداری سه شیشه آبجوی دستساز به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و جریمه نقدی محکوم شده است.
البته مقدار حبس اجرایی همان سه سال و هفت ماه است.
#یاری_حقوقی_توانا #مریم_کریم_بیگی #ابی #مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #زندانیان_سیاسی #به_جرم_دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
مریم کریمبیگی، خواهر زندهیاد مصطفی کریمبیگی از کشتهشدهگان عاشورای سال هشتادوهشت به سه سال و هفت ماه حبس محکومشد.
شهناز اکملی، مادر او در صفحه اینستاگرامش با اعلام این خبر نوشت؛
حکم مریم صادر و ابلاغ شد. دخترم به سه سال و هفت ماه زندان محکوم شدهاست. این حکم از بابت اتهام اجتماع و تبانی میباشد که مصداق آن دیدار با خوانندهی مورد علاقهاش ابی بوده است.
از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام نیز به یکسال و بابت نگهداری سه شیشه آبجوی دستساز به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و جریمه نقدی محکوم شده است.
البته مقدار حبس اجرایی همان سه سال و هفت ماه است.
#یاری_حقوقی_توانا #مریم_کریم_بیگی #ابی #مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #زندانیان_سیاسی #به_جرم_دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر مصطفی کریمبیگی، از جانباختگان عاشورای ۸۸، در عاشورای ۱۴۰۱ دلنوشتهای خطاب به فرزندش به شرح زیر منتشر کرد:
«مصطفی من،
امروز عاشوراست و من زنی هستم که در چنین روزی تو، پسر بلند بالایم، غرق خون شدی۔ زنی که دوبار در سال قلبم اتش میگیرد۔ یکبار ششم دی و یکبار عاشورا۔
میدانم که تو اگاهتر از هر کسی و میدانی مدتهاست خواب از چشمانم ربوده شده۔ تازه عادت کرده بودم که زندگیم منحصر به قاب عکس تو و دیدار هر روزه مریم است۔ وقتی چشمهای براق تو را در قاب عکس روی دیوار تماشا میکردم، اشکهایم جاری میشد و دستهای مریم سدی میبست بر رودخانه اشکهای شور من۔
من اکنون اما در دلم خنجری نشسته با حکم ناجوانمردانهای که برای دخترم صادر کردهاند۔ ایا سهم من از زندگی این است؟
یا اینکه منهم باید در سیزدهمین عاشورای بدون تو، از زمین و اسمان بپرسم که کیست مرا یاری دهد؟
من، زنی که زندگیم پر از اندوه خون و دادخواهی است۔ زنی که بدون مصطفا و دور از مریمش، این نیست که اکنون میبینند۔ زنی که در سیزده عاشورای گذشته نوحه نخوانده، بلکه فریاد زده و از بیداد گفته است۔
بله مادر مصطفا بودن راه و رسم مصطفا را میطلبد۔»
- لازم به ذکر است، طی ۱۳ سال گذشته، این مادر دادخواه هرگز پرچم دادخواهی را پایین نگذاشت و الگوی بسیاری از مادران دیگر شد. او چندین بار بازداشت شد، به زندان رفت، تهدید شد، و اخیرا پس از مدتها آزار و تهدید و ارعاب، دخترش را بازداشت و به حبس محکوم کردند.
#مصطفی_کریم_بیگی #مریم_کریم_بیگی #دادخواهی #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر مصطفی کریمبیگی، از جانباختگان عاشورای ۸۸، در عاشورای ۱۴۰۱ دلنوشتهای خطاب به فرزندش به شرح زیر منتشر کرد:
«مصطفی من،
امروز عاشوراست و من زنی هستم که در چنین روزی تو، پسر بلند بالایم، غرق خون شدی۔ زنی که دوبار در سال قلبم اتش میگیرد۔ یکبار ششم دی و یکبار عاشورا۔
میدانم که تو اگاهتر از هر کسی و میدانی مدتهاست خواب از چشمانم ربوده شده۔ تازه عادت کرده بودم که زندگیم منحصر به قاب عکس تو و دیدار هر روزه مریم است۔ وقتی چشمهای براق تو را در قاب عکس روی دیوار تماشا میکردم، اشکهایم جاری میشد و دستهای مریم سدی میبست بر رودخانه اشکهای شور من۔
من اکنون اما در دلم خنجری نشسته با حکم ناجوانمردانهای که برای دخترم صادر کردهاند۔ ایا سهم من از زندگی این است؟
یا اینکه منهم باید در سیزدهمین عاشورای بدون تو، از زمین و اسمان بپرسم که کیست مرا یاری دهد؟
من، زنی که زندگیم پر از اندوه خون و دادخواهی است۔ زنی که بدون مصطفا و دور از مریمش، این نیست که اکنون میبینند۔ زنی که در سیزده عاشورای گذشته نوحه نخوانده، بلکه فریاد زده و از بیداد گفته است۔
بله مادر مصطفا بودن راه و رسم مصطفا را میطلبد۔»
- لازم به ذکر است، طی ۱۳ سال گذشته، این مادر دادخواه هرگز پرچم دادخواهی را پایین نگذاشت و الگوی بسیاری از مادران دیگر شد. او چندین بار بازداشت شد، به زندان رفت، تهدید شد، و اخیرا پس از مدتها آزار و تهدید و ارعاب، دخترش را بازداشت و به حبس محکوم کردند.
#مصطفی_کریم_بیگی #مریم_کریم_بیگی #دادخواهی #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی از جانباختگان عاشورای ۸۸، خبر داد که دخترش، مریم کریمبیگی، بازداشت شده است.
مریم مریمبیگی چند ماه قبل هم بازداشت شده و با وثیقه آزاد شده بود و برای او در دادگاه بدوی سه سال و هشت ماه حکم زندان صادر کرده بودند.
در چند روز اخیر تعداد زیادی از فعالان مدنی و سیاسی، از جمله روزنامهنگاران، دانشجویان و زندانیان سابق سیاسی بازداشت شدهاند.
اگر نیاز به وکیل یا مشاوره حقوقی دارید با دادبان تماس بگیرید
@daadbaan2021
#مریم_کریم_بیگی #مصطفی_کریم_بیگی #مهسا_امینی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مریم مریمبیگی چند ماه قبل هم بازداشت شده و با وثیقه آزاد شده بود و برای او در دادگاه بدوی سه سال و هشت ماه حکم زندان صادر کرده بودند.
در چند روز اخیر تعداد زیادی از فعالان مدنی و سیاسی، از جمله روزنامهنگاران، دانشجویان و زندانیان سابق سیاسی بازداشت شدهاند.
اگر نیاز به وکیل یا مشاوره حقوقی دارید با دادبان تماس بگیرید
@daadbaan2021
#مریم_کریم_بیگی #مصطفی_کریم_بیگی #مهسا_امینی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی، در سیزدهمین سالگرد جانباختن فرزندش، با انتشار پیامی از طرف خانوادهاش از همه خواست که صدای زندانیان خیزش انقلابی باشند. او در توییتر نوشت:
«امروز سیزدهمین سالگرد مصطفای ماست، هر سال قرار ما مزار مصطفی بود و مراسم و سرود و آغوش مادران و پدران داغدار، حقاً هم آرام میگرفتیم از این حضور دوستان و عزیزانمان.
امسال اما ترجیحمان این بود که اگر کسی میتواند جایی برود به مزار کشتهشدگان این ماههای اخیر برود، امسال بیشتر از آنکه بخواهیم صدای مصطفایمان که حالا سیزده سال است زیرخاک آرمیده باشیم مایلیم تا صدای فرزندانمان که در زندان با احکام سنگین و اعدام مواجه هستند باشیم و از شما میخواهیم تا حمایتهایتان را از پارههای تن ما که در زندانند دریغ نکنید.
خانواده مصطفی کریمبیگی
۶ دی ماه ۱۴۰۱»
- لازم به ذکر است، طی ۱۳ سال گذشته، این مادر دادخواه هرگز پرچم دادخواهی را پایین نگذاشت و الگوی بسیاری از مادران دیگر شد. او چندین بار بازداشت شد، به زندان رفت، تهدید شد، و اخیرا پس از مدتها آزار و تهدید و ارعاب، دخترش را بازداشت و به حبس محکوم کردند.
#مصطفی_کریم_بیگی #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #دادخواهی #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز سیزدهمین سالگرد مصطفای ماست، هر سال قرار ما مزار مصطفی بود و مراسم و سرود و آغوش مادران و پدران داغدار، حقاً هم آرام میگرفتیم از این حضور دوستان و عزیزانمان.
امسال اما ترجیحمان این بود که اگر کسی میتواند جایی برود به مزار کشتهشدگان این ماههای اخیر برود، امسال بیشتر از آنکه بخواهیم صدای مصطفایمان که حالا سیزده سال است زیرخاک آرمیده باشیم مایلیم تا صدای فرزندانمان که در زندان با احکام سنگین و اعدام مواجه هستند باشیم و از شما میخواهیم تا حمایتهایتان را از پارههای تن ما که در زندانند دریغ نکنید.
خانواده مصطفی کریمبیگی
۶ دی ماه ۱۴۰۱»
- لازم به ذکر است، طی ۱۳ سال گذشته، این مادر دادخواه هرگز پرچم دادخواهی را پایین نگذاشت و الگوی بسیاری از مادران دیگر شد. او چندین بار بازداشت شد، به زندان رفت، تهدید شد، و اخیرا پس از مدتها آزار و تهدید و ارعاب، دخترش را بازداشت و به حبس محکوم کردند.
#مصطفی_کریم_بیگی #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #دادخواهی #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی، متنی به یاد فرزندش نوشت که در عاشورای ۸۸ توسط جمهوری اسلامی کشته شد. عاشورای هر سال برای مامان شهناز، یادآور آن واقعه تلخ است.
«امسال عاشورا هوایش مثل چهارده سال پیش سرد نیست، اتفاقا گرمترین روزهای سال است، اما من همچنان با صدای نوحهها و یاداوری عاشورای چهاردهسال پیش لرز خفیفی بر تمام بدنم مینشیند، دقت که میکنم حتی کمی هم سردم است، انگار در سرمای سردخانهای که جسد بیجانت را دیدم ماندهام، صداها مرا رها نمیکنند پرتابم میکنند به آن سال سیاه، هر صدایی انگار با شکل عجیبی دور سرم میچرخد و دستم را میکشد تا به سمت خیابانی ببرد که جانت را گرفتند. این روزها حالم مثل روز اول است و انگار که هنوز مرهمی نیست بر زخم دلم، مصطفی جانم امسال هم لحظهای نبود که به یادت نباشم.
قربان چشمان سیاه و خونینات بروم
مراقب همهی ما باش
مادرت شهناز»
shahnaz.akmali
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امسال عاشورا هوایش مثل چهارده سال پیش سرد نیست، اتفاقا گرمترین روزهای سال است، اما من همچنان با صدای نوحهها و یاداوری عاشورای چهاردهسال پیش لرز خفیفی بر تمام بدنم مینشیند، دقت که میکنم حتی کمی هم سردم است، انگار در سرمای سردخانهای که جسد بیجانت را دیدم ماندهام، صداها مرا رها نمیکنند پرتابم میکنند به آن سال سیاه، هر صدایی انگار با شکل عجیبی دور سرم میچرخد و دستم را میکشد تا به سمت خیابانی ببرد که جانت را گرفتند. این روزها حالم مثل روز اول است و انگار که هنوز مرهمی نیست بر زخم دلم، مصطفی جانم امسال هم لحظهای نبود که به یادت نباشم.
قربان چشمان سیاه و خونینات بروم
مراقب همهی ما باش
مادرت شهناز»
shahnaz.akmali
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانواده جاویدنام عرفان خزائی، امروز ششم مرداد ۱۴۰۲، بر سر مزار جاویدنام مصطفی کریمبیگی حاضر شدند و یادش را گرامی داشتند.
خواهر عرفان نوشت:
«به سرخی عاشورای سال۸۸
که مصطفی کریم بیگی رادرراه آزادگی به خون لاله گون کردند
راهش همچنان ادامه دارد 💔
امروز همان عاشورا ۱۴ سال پیش است»
hasti_khazaei78
shahnaz.akmali
#مصطفی_کریم_بیگی #عرفان_خزایی #عاشورای۸۸ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر عرفان نوشت:
«به سرخی عاشورای سال۸۸
که مصطفی کریم بیگی رادرراه آزادگی به خون لاله گون کردند
راهش همچنان ادامه دارد 💔
امروز همان عاشورا ۱۴ سال پیش است»
hasti_khazaei78
shahnaz.akmali
#مصطفی_کریم_بیگی #عرفان_خزایی #عاشورای۸۸ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هفتمین سالگرد پرواز هفت زن و مرد جوان هم رسید. سالها خواهد گذشت و هر قطره از خون پاکباختگان این سرزمین مثل دانهای سحرآمیز، زمین را بارور خواهد کرد. آنان بذر آگاهی بودند که در دامن مادرانشان بالیدند. خونشان آگاهیبخش بود و به خفتگان این عصر، بیداری بخشید. شهین، شهناز و مادرانی که اسمشان را نمیدانیم این شقایقهای خونفشان را زاییدند و در آغوش پر مهر خود بزرگ کردند. رنج فقدانشان را با هر دم و بازدم، صبورانه تحمل میکنند و شبهای دراز بیخوابی را به جان میخرند. حوری و خواهرانی که داغ برادر بر دل دارند نیز پا به پای مادران، این راه پر درد را دویده و گریستهاند. هلا ای عزیزان! ما نیز همچون شما در داغ لالههایتان گریستهایم. بدانید که ایران هرگز یاد فرزندان دلبند و برادران و خواهران شما را فراموش نخواهد کرد. سروهای جوان شما در خیابانهایی به زمین افتادند که پیش از آن شاهد جانفشانیهای مبارزین راه آزادی بودهاند. مبارزینی که از مشروطه تا کنون در پی سیرابکردن عطش مردم سرزمین پهناور ایران برای آزادی، جانفشانیها کردهاند. خون عزیزان شما در مسیر طولانی حقطلبی مردم به اقیانوس بیکران و عمیق و پر گوهر عدالتخواهی پیوسته است. در چنین روزی که یادآور پرواز پرستوهای عاشق آزادی است در کنار شما میایستیم و با افتخار دستهایمان را در هم گره میکنیم تا حصاری بسازیم برای محافظت از گوهر زندگی.
با هم سرود زنده باد زندگی سر میدهیم. چرا که قدر تک تک فرزندان این مرز و بوم را میدانیم و مادرانه در عشق کودکان و جوانان این سرزمین غوط. وریم. یاد جانباختگان ششم دیماه هشتاد و هشت برای همیشه گرامی باد.
پ . ن : ۶دی، عاشورای ۸۸ شهرام فرجزاده، شاهرخ رحمانی، شبنم سهرابی و امیرارشدتاجمیر توسط خودروی نیروی انتظامی زیرگرفته وکشته شدند و نيز سید علی موسوی حبیبی، مهدی فرهادی راد و مصطفی کریمبیگی با اصابت مستقیم گلوله کشته شدند.»
amirarshad_tajmir
#امیرارشد_تاجمیر #شهرام_فرج_زاده #شاهرخ_رحمانی #شبنم_سهرابی #سیدعلی_موسوی_حبیبی #مهدی_فرهادی_راد #مصطفی_کریم_بیگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با هم سرود زنده باد زندگی سر میدهیم. چرا که قدر تک تک فرزندان این مرز و بوم را میدانیم و مادرانه در عشق کودکان و جوانان این سرزمین غوط. وریم. یاد جانباختگان ششم دیماه هشتاد و هشت برای همیشه گرامی باد.
پ . ن : ۶دی، عاشورای ۸۸ شهرام فرجزاده، شاهرخ رحمانی، شبنم سهرابی و امیرارشدتاجمیر توسط خودروی نیروی انتظامی زیرگرفته وکشته شدند و نيز سید علی موسوی حبیبی، مهدی فرهادی راد و مصطفی کریمبیگی با اصابت مستقیم گلوله کشته شدند.»
amirarshad_tajmir
#امیرارشد_تاجمیر #شهرام_فرج_زاده #شاهرخ_رحمانی #شبنم_سهرابی #سیدعلی_موسوی_حبیبی #مهدی_فرهادی_راد #مصطفی_کریم_بیگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی، از جانباختگان اعتراضات عاشورای ۸۸ و محمد کریم بیگی پدر مصطفی، در متنی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردند، بر تداوم دادخواهی تاکید کردهاند:
«مصطفی، پسرم، ۱۴ سال است که جانمان در حسرت در آغوش گرفتنت میسوزد. هر سال ششم دیماه برای ما سردترین و تاریکترین روز سال است. با دلهره از خواب میپرم. از همان شروع صبح، خاطرات هولناک آن روز، دلشوره و اضطراب را به جان خودم و دیگر اعضای خانوادهمان میریزد.
تو را تصور میکنم که لبخند میزنی و چهرهام در اشک دفن میشود. گریه امانم نمیدهد. حوالی ظهر که میشود قلبمان از جا در میآید، تکهتکه میشود، خرد میشود و به زمین میریزد. غروب که میشود از تمام حروف اسمت خون میچکد.
پسرم، زخم عمیقی که از ۱۴ سال پیش با خود داریم، مثل روز اول تازه است. غم کشته شدن تو ذرهای التیام پیدا نکرده است.
مصطفی، پسرم، تا جان در بدن دارم دادخواه خون تو هستم. پسرکم، پسر عزیز جوان ۲۶ ساله من، اگر بودی امروز تازه ۴۰ ساله میشدی.
امید به عدالت و دادخواهی تنها چیزی است که ما را در این برزخ خونآلود بعد از قتل تو سرپا نگه داشته است.
مصطفی، پسرم، دادخواهی متوقف نمیشود، دادخواهی نه جرم، بلکه خود دادی است بر بیداد. حالا دیگر صدای دادخواهی از هر سوی ایران به گوش میرسد. پسرم، مصطفی، تا زندهام، دادخواهت میمانم.
از طرف پدر و مادر دادخواهت»
shahnaz.akmali
mohamad_karimbeigi
#شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #عاشورای۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مصطفی، پسرم، ۱۴ سال است که جانمان در حسرت در آغوش گرفتنت میسوزد. هر سال ششم دیماه برای ما سردترین و تاریکترین روز سال است. با دلهره از خواب میپرم. از همان شروع صبح، خاطرات هولناک آن روز، دلشوره و اضطراب را به جان خودم و دیگر اعضای خانوادهمان میریزد.
تو را تصور میکنم که لبخند میزنی و چهرهام در اشک دفن میشود. گریه امانم نمیدهد. حوالی ظهر که میشود قلبمان از جا در میآید، تکهتکه میشود، خرد میشود و به زمین میریزد. غروب که میشود از تمام حروف اسمت خون میچکد.
پسرم، زخم عمیقی که از ۱۴ سال پیش با خود داریم، مثل روز اول تازه است. غم کشته شدن تو ذرهای التیام پیدا نکرده است.
مصطفی، پسرم، تا جان در بدن دارم دادخواه خون تو هستم. پسرکم، پسر عزیز جوان ۲۶ ساله من، اگر بودی امروز تازه ۴۰ ساله میشدی.
امید به عدالت و دادخواهی تنها چیزی است که ما را در این برزخ خونآلود بعد از قتل تو سرپا نگه داشته است.
مصطفی، پسرم، دادخواهی متوقف نمیشود، دادخواهی نه جرم، بلکه خود دادی است بر بیداد. حالا دیگر صدای دادخواهی از هر سوی ایران به گوش میرسد. پسرم، مصطفی، تا زندهام، دادخواهت میمانم.
از طرف پدر و مادر دادخواهت»
shahnaz.akmali
mohamad_karimbeigi
#شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #عاشورای۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز زادروز جاویدنام مصطفی کریمبیگی بود، جوانی که در دی ماه ۱۳۸۸ توسط سرکوبگران کشته شد.
شهناز اکملی، از مادران پیشتاز در داذخواهی، به همین مناسبت ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«پسرم امسال تولدت بارانی و خنکتر از سالهای پیش است، امسال هنوز باید روی تیشرت سادهای که عادت داشتی بپوشی چیزی کنار دستت داشته باشی تا خدایی نکرده سرما نخوری، میدانی که طاقت مریضیات را ندارم، مخصوصا این روزها که تحملم کمتر شده و نمیتوانم ببینم در سرت درد میپیچد و چشمانت قرمز است پس کاش برایت لباس گرم میاوردم، به جای این همه گل. اخ مادر ۴۱ ساله شدی و حتما دیگر از این حرفها خوشت نمیآید، ببخشید عادت ندارم به ۴۱ سالگیات و احتمالا سفیدی موی شقیقههایت، میدانی که هنوز برایم شکل بیست و شش سالگیات هستی ، هیچ چیز در تو تغییر نکرده ، اصلا خودت بیا روی قاب عکس خانه، خودت را ببین همان جوان بیست و شش سالهی پر حوصلهای که از سفارشهای زیادیام خندهات میگرفت.
عزیز دل مادر که این روزها حتی تصوری ندارم چهرهات چقدر میتوانست عوض شده باشد، تولد ۴۱ سالگیات مبارک»
مرتبط:
شهناز اکملی؛ فرزند را کشتند، مادر را حبس کردند
https://tavaana.org/shahnaz_akmali/
#مصطفی_کریم_بیگی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، از مادران پیشتاز در داذخواهی، به همین مناسبت ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«پسرم امسال تولدت بارانی و خنکتر از سالهای پیش است، امسال هنوز باید روی تیشرت سادهای که عادت داشتی بپوشی چیزی کنار دستت داشته باشی تا خدایی نکرده سرما نخوری، میدانی که طاقت مریضیات را ندارم، مخصوصا این روزها که تحملم کمتر شده و نمیتوانم ببینم در سرت درد میپیچد و چشمانت قرمز است پس کاش برایت لباس گرم میاوردم، به جای این همه گل. اخ مادر ۴۱ ساله شدی و حتما دیگر از این حرفها خوشت نمیآید، ببخشید عادت ندارم به ۴۱ سالگیات و احتمالا سفیدی موی شقیقههایت، میدانی که هنوز برایم شکل بیست و شش سالگیات هستی ، هیچ چیز در تو تغییر نکرده ، اصلا خودت بیا روی قاب عکس خانه، خودت را ببین همان جوان بیست و شش سالهی پر حوصلهای که از سفارشهای زیادیام خندهات میگرفت.
عزیز دل مادر که این روزها حتی تصوری ندارم چهرهات چقدر میتوانست عوض شده باشد، تولد ۴۱ سالگیات مبارک»
مرتبط:
شهناز اکملی؛ فرزند را کشتند، مادر را حبس کردند
https://tavaana.org/shahnaz_akmali/
#مصطفی_کریم_بیگی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«جهت یادآوری برای آنهایی که خس و خاشاک گویان را فراموش کردند
وقتی اسم شخص پلید محمود احمدینژاد در ذهنم میپیچه ناخداگاه به یاد چهرهی زیبای امیر جوادیفر میافتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجهها و ضربههای باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی میافتم که امیر زخمهایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشمهای زیبایش نمی بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشمهایت را از دست دادهای، به یاد شبهای سوزان جهنم کهریزک میافتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله میکرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشمهایش را میخواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک میافتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر میکوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی میافتم که امیر مظلوم با لبهای تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.
امیر جانم ! یاد و خاطرهات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده از جانبهدربردگان جنایت کهریزک
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی اسم شخص پلید محمود احمدینژاد در ذهنم میپیچه ناخداگاه به یاد چهرهی زیبای امیر جوادیفر میافتم که در هنگام دستگیری تمام بدنش زیر شکنجهها و ضربههای باتون و پوتین ضحاکان خورد شده بود، به یاد روزی میافتم که امیر زخمهایش عفونت کرده بود و همش نگران این بود که چرا یکی از چشمهای زیبایش نمی بیند! گفتن واقعیت برای من بسیار سخت بود که بگویم برادر عزیزم، امیر جان! متأسفانه یکی از چشمهایت را از دست دادهای، به یاد شبهای سوزان جهنم کهریزک میافتم که امیر از شدت درد و تب با صدای بلند همش ناله میکرد و از مادرش که قبلاً فوت کرده بود چشمهایش را میخواست، به یاد آخرین روز حضورمان در جهنمی به نام کهریزک میافتم که سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین بر سر و صورت بدن بی جان امیر میکوبید تا از زیر سایه بیرون بیایید و روی آسفالت داغ و زیر گرمای خورشید بشیند و در آخر به یاد روزی میافتم که امیر مظلوم با لبهای تشنه در راه انتقال کهریزک به اوین در حسرت یک قطره آب مرتب خون بالا آورد و نابآورانه با ما وداع کرد و به سوی مادرش شتافت.
امیر جانم ! یاد و خاطرهات تا همیشه در قلبم زنده و گرامیست.💔😞🕊️🌱💔»
از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده از جانبهدربردگان جنایت کهریزک
#جنایت_کهریزک_فراموش_نخواهد_شد
#امیر_جوادی_فر
#محمد_کامرانی
#محسن_روح_الامینی
#رامین_پوراندرجانی
#رامین_آقازاده_قهرمانی
#احمد_نجاتی_کارگر
#ندا_آقاسلطان
#سهراب_اعرابی
#اشکان_سهرابی
#مصطفی_کریم_بیگی
#علی_حسن_پور
#علیرضا_صبوری
#هجده_تیر
#بازداشتگاه_کهریزک
#علیه_فراموشی
#انتخابات۸۸
#محمود_احمدی_نژاد
#رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام #سیاوش_محمودی، ویدیویی منتشر کرده و نشان میدهد که مزار فرزندش را تخریب کردهاند.
خانم مهدوی دو روز پیش در سالگرد قیام دانشجویی ۱۸ تیر ویدیویی منتشر کرده و نوشته بود:
«کوی دانشگاه
کشتار سالهای گذشته
تا کشته شدن نوجوانان و جوانان ۱۴۰۱
از ره رفته باز نخوام گشت.»
خانوادههای دادخواه تاثیر زیادی در تحریم انتصابات اخیر داشتند و به نظر میآید حکومت بعد از شکست بزرگی که از مردم خورده، میخواهد انتقامش را از خانوادههای دادخواه و زندانیان سیاسی بگیرد.
خانم سپیده حجامی در یادداشتی در رسانه سپیدهدم نوشته:
بارها دیده و شنیدهایم سنگ مزار جانباختگان راهِ آزادی توسط مزدوران جمهوری اسلامی تخریب شده است، علت چیست؟ بعضی میپرسند آیا جمهوری اسلامی از #سنگ_مزار هم هراس دارد؟
پاسخ این است: «هراس جمهوری اسلامی از انعکاسِ اندیشه مبارزانِ جانباخته»
کافیست نگاهی کنیم به آیین مورد علاقه جمهوری اسلامی، «محرم و روایت حسین».
سالانه هزینه گزافی صرف ترویج این آیین میشود، چرا که جمهوری اسلامی به واسطه آن در روضه، نوحه و مداحیها فرصت مییابد خواست و ایدئولوژی خودش را بیان کند، و دقیقاً به همین دلیل، به قصد ریشهکن کردن اندیشه آزادیخواهان، دستور #تخریب_سنگ_مزار جانباختگان راهِ آزادی را میدهد، چرا که میداند ما میدانیم #محمدمهدی_کرمی و #سید_محمد_حسینی در آخرین لحظه پیش از مرگ فریاد «جاوید ایران عزیز ما» سر دادند، ما دیدیم #مجیدرضا_رهنورد در آخرین مصاحبه، از مردم خواست «بر مزارش قرآن پخش نکنند و شادی کنند»، ما شنیدیم #نوید_افکاری گفت: «این جلادان برای طناب دارشان دنبال گردن میگردد»، ما تفسیر کردیم آزادی را با تصویر سنگ مزار #جواد_حیدری ، #مصطفی_کریم_بیگی ، #ندا_آقاسلطان و صدها سنگ مزار دیگر که هر کدام خاریست در چشم خامنهای...
او از انعکاس اندیشه نامی که روی سنگ مزار نوشته شده، میترسد و همانگونه که بعد از ۱۴۰۰ سال تلاش در زنده نگهداشتن روایت حسین برای سوءاستفاده در جهت منافعاش دارد، تلاش میکند نام و یاد جانباختگان راهِ آزادی را از بین ببرد، دیکتاتور میداند آن سنگ مزارها صرفاً یک شی بیجان نیستند و روح شجاع و مبارزهِ نام حک شده بر آن، جاری و زنده است، بنابراین دستور تخریب آن را صادر میکند.
اما امروز و در جریان انقلاب #زن_زندگی_آزادی مردم شریف ایران، با حمایت از خانوادههای جانباختگان راهِ آزادی، تودهنی محکمی زدند به دهان دیکتاتور...
حال دیکتاتور میداند:«هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه»
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم مهدوی دو روز پیش در سالگرد قیام دانشجویی ۱۸ تیر ویدیویی منتشر کرده و نوشته بود:
«کوی دانشگاه
کشتار سالهای گذشته
تا کشته شدن نوجوانان و جوانان ۱۴۰۱
از ره رفته باز نخوام گشت.»
خانوادههای دادخواه تاثیر زیادی در تحریم انتصابات اخیر داشتند و به نظر میآید حکومت بعد از شکست بزرگی که از مردم خورده، میخواهد انتقامش را از خانوادههای دادخواه و زندانیان سیاسی بگیرد.
خانم سپیده حجامی در یادداشتی در رسانه سپیدهدم نوشته:
بارها دیده و شنیدهایم سنگ مزار جانباختگان راهِ آزادی توسط مزدوران جمهوری اسلامی تخریب شده است، علت چیست؟ بعضی میپرسند آیا جمهوری اسلامی از #سنگ_مزار هم هراس دارد؟
پاسخ این است: «هراس جمهوری اسلامی از انعکاسِ اندیشه مبارزانِ جانباخته»
کافیست نگاهی کنیم به آیین مورد علاقه جمهوری اسلامی، «محرم و روایت حسین».
سالانه هزینه گزافی صرف ترویج این آیین میشود، چرا که جمهوری اسلامی به واسطه آن در روضه، نوحه و مداحیها فرصت مییابد خواست و ایدئولوژی خودش را بیان کند، و دقیقاً به همین دلیل، به قصد ریشهکن کردن اندیشه آزادیخواهان، دستور #تخریب_سنگ_مزار جانباختگان راهِ آزادی را میدهد، چرا که میداند ما میدانیم #محمدمهدی_کرمی و #سید_محمد_حسینی در آخرین لحظه پیش از مرگ فریاد «جاوید ایران عزیز ما» سر دادند، ما دیدیم #مجیدرضا_رهنورد در آخرین مصاحبه، از مردم خواست «بر مزارش قرآن پخش نکنند و شادی کنند»، ما شنیدیم #نوید_افکاری گفت: «این جلادان برای طناب دارشان دنبال گردن میگردد»، ما تفسیر کردیم آزادی را با تصویر سنگ مزار #جواد_حیدری ، #مصطفی_کریم_بیگی ، #ندا_آقاسلطان و صدها سنگ مزار دیگر که هر کدام خاریست در چشم خامنهای...
او از انعکاس اندیشه نامی که روی سنگ مزار نوشته شده، میترسد و همانگونه که بعد از ۱۴۰۰ سال تلاش در زنده نگهداشتن روایت حسین برای سوءاستفاده در جهت منافعاش دارد، تلاش میکند نام و یاد جانباختگان راهِ آزادی را از بین ببرد، دیکتاتور میداند آن سنگ مزارها صرفاً یک شی بیجان نیستند و روح شجاع و مبارزهِ نام حک شده بر آن، جاری و زنده است، بنابراین دستور تخریب آن را صادر میکند.
اما امروز و در جریان انقلاب #زن_زندگی_آزادی مردم شریف ایران، با حمایت از خانوادههای جانباختگان راهِ آزادی، تودهنی محکمی زدند به دهان دیکتاتور...
حال دیکتاتور میداند:«هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه»
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مراسم دومین سالگرد جانباختن عرفان خزائی با حضور جمعی از خانوادههای دادخواه و آسیبدیدههای چشمی برگزار شد.
هستی خزائی، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:
«به نام شادی
که از ما ربودند
گرفتن
محروم کردند
کشتند
دفن کردند
به نام رخت دامادیت که تن نکردی
وحسرتش تا ابد در قلبمان ماند
به نام عشق
که موج میزد در وجودت نازنین برادرم
به نام کام شیرینت
که ناکام ماند
کجایی،برادر
تالار،میهمان،گل ،شیرینی،همه وهمه فراهم بود
تو کجا بودی
تو کجا ماندی
همه آمدند
ماندن منتظر
چشم به راه نیامدی که نیامدی
من،سفرهعقدت را چیدم,
گل خریدم
نبات گذاشتم
آب،آینه،عشق
تو نیامدی که نیامدی
باشد اشکالی ندارد
نیا میدانم جای ماندنت بهشتیست نیلی،ابدی
ولی مرا از احوالت بی خبر نذار
با تشکر از تمام خانواده های دادخواه و داغدیده
اقوام آشنایان، و دوستان عرفان که لطف کردن ودر مجلس گرامی داشت (دومین سالگرد )نام نیک عرفان حضور داشتند...
#یلدا_آقافضلی
#محمدرضا_اسکندری
#سپهر_اعظمی
#محمد_جامعه_بزرگ
#سیاوش_محمودی
#پژمان_قلی_پور
#نوید_بهبودی
#فرزین_معروفی
#محسن_شکاری
#ابوالفضل_امیرعطایی
#محسن_جعفرپناه
#مصطفی_کریم_بیگی
#فرهاد_مجدم
#امیررضا_همت_آزاد
آسیب دیده چشمی
#حسین_نادربیگی برادر عزیز و قهرمانم»
- عرفان خزایی جوان اهل شهریار، در سی شهریور و در جریان خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی، هدف گلوله نیروهای سرکوبگر قرارگرفت و جان باخت. مراسم چهلم عرفان به صحنه تظاهرات علیه حکومت تبدیل شد.
#عرفان_خزایی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هستی خزائی، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:
«به نام شادی
که از ما ربودند
گرفتن
محروم کردند
کشتند
دفن کردند
به نام رخت دامادیت که تن نکردی
وحسرتش تا ابد در قلبمان ماند
به نام عشق
که موج میزد در وجودت نازنین برادرم
به نام کام شیرینت
که ناکام ماند
کجایی،برادر
تالار،میهمان،گل ،شیرینی،همه وهمه فراهم بود
تو کجا بودی
تو کجا ماندی
همه آمدند
ماندن منتظر
چشم به راه نیامدی که نیامدی
من،سفرهعقدت را چیدم,
گل خریدم
نبات گذاشتم
آب،آینه،عشق
تو نیامدی که نیامدی
باشد اشکالی ندارد
نیا میدانم جای ماندنت بهشتیست نیلی،ابدی
ولی مرا از احوالت بی خبر نذار
با تشکر از تمام خانواده های دادخواه و داغدیده
اقوام آشنایان، و دوستان عرفان که لطف کردن ودر مجلس گرامی داشت (دومین سالگرد )نام نیک عرفان حضور داشتند...
#یلدا_آقافضلی
#محمدرضا_اسکندری
#سپهر_اعظمی
#محمد_جامعه_بزرگ
#سیاوش_محمودی
#پژمان_قلی_پور
#نوید_بهبودی
#فرزین_معروفی
#محسن_شکاری
#ابوالفضل_امیرعطایی
#محسن_جعفرپناه
#مصطفی_کریم_بیگی
#فرهاد_مجدم
#امیررضا_همت_آزاد
آسیب دیده چشمی
#حسین_نادربیگی برادر عزیز و قهرمانم»
- عرفان خزایی جوان اهل شهریار، در سی شهریور و در جریان خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی، هدف گلوله نیروهای سرکوبگر قرارگرفت و جان باخت. مراسم چهلم عرفان به صحنه تظاهرات علیه حکومت تبدیل شد.
#عرفان_خزایی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز ششم دی ماه، پانزدهمین سالگرد عاشورای خونین ۸۸ است. سالگرد جانباختن جوانانی همچون جاویدنام مصطفی کریمبیگی...
خانواده مصطفی و تعدادی از فعالان مدنی، بر سر مزار او گرد هم آمدند و یادش را گرامی داشتند.
شهناز اکملی، مادر دادخواه مصطفی، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«به یاد پسرم مصطفی که دلیر و شجاع و حقطلب بود، به یاد او که ششم دی ماه ۸۸ از خانه رفت و هرگز برنگشت، به یاد او که مشت گره شدهاش قرار است بنیاد ظلم را در هم شکند.
مصطفای عزیزم امروز پانزدهمین سالیست که از خانه رفتی و در جواب خواستهی پدرت که خانه ماندن و مراقبت از جانت بود گفته بودی « حالا وقتش است که برویم » و من حالا بعد از پانزده سال میفهمم این جمله چه معنی بزرگی داشته، حالا که همه منتظر یک اتفاق بزرگیم و هیچ چیز برایمان دور از ذهن و دست نیافتنی نیست، حالا که آن رویای بزرگ مانند خورشیدی در آسمان وطن میدرخشد، عزیز دل مادر حالا دیگر روزهای خوب خواهند آمد و نذر من برای آمدن آن روزهای خوب کاشتن زیباترین درخت جهان کنار مزارت است و ترمیم مزار شکستهات که تا روزی که بساط ظلم در هم نشکسته باشد قرار است بماند تا آیینهی ظلم ظالمان باشد، پسر شجاع من کمی دیگر صبر کن که خون به ناحق ریختهات شاید کمی دیر، اما سختترین ستونهای ظلم را هم به لرزه دراورده.»
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #عاشورای۸۸ #علیه_فراموشی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانواده مصطفی و تعدادی از فعالان مدنی، بر سر مزار او گرد هم آمدند و یادش را گرامی داشتند.
شهناز اکملی، مادر دادخواه مصطفی، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«به یاد پسرم مصطفی که دلیر و شجاع و حقطلب بود، به یاد او که ششم دی ماه ۸۸ از خانه رفت و هرگز برنگشت، به یاد او که مشت گره شدهاش قرار است بنیاد ظلم را در هم شکند.
مصطفای عزیزم امروز پانزدهمین سالیست که از خانه رفتی و در جواب خواستهی پدرت که خانه ماندن و مراقبت از جانت بود گفته بودی « حالا وقتش است که برویم » و من حالا بعد از پانزده سال میفهمم این جمله چه معنی بزرگی داشته، حالا که همه منتظر یک اتفاق بزرگیم و هیچ چیز برایمان دور از ذهن و دست نیافتنی نیست، حالا که آن رویای بزرگ مانند خورشیدی در آسمان وطن میدرخشد، عزیز دل مادر حالا دیگر روزهای خوب خواهند آمد و نذر من برای آمدن آن روزهای خوب کاشتن زیباترین درخت جهان کنار مزارت است و ترمیم مزار شکستهات که تا روزی که بساط ظلم در هم نشکسته باشد قرار است بماند تا آیینهی ظلم ظالمان باشد، پسر شجاع من کمی دیگر صبر کن که خون به ناحق ریختهات شاید کمی دیر، اما سختترین ستونهای ظلم را هم به لرزه دراورده.»
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #عاشورای۸۸ #علیه_فراموشی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech