آموزشکده توانا
56.9K subscribers
31K photos
36.8K videos
2.54K files
18.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این مرد، پدر جاویدنام فرزین معروفی است. همان پدری که رقص او بر سر مزار فرزندش در زادروز فرزین یکی از دردناک‌ترین تصاویر خیزش انقلابی مردم ایران در سال ۱۴۰۱ است که هرگز از یادها نمی‌رود.
حالا ۲۴ تیر ماه، تولد این پدر داغدار است. پدری که می‌گوید هر سال در روز تولدش توسط فرزندش سورپرایز می‌شد، امسال در تولدش با لباس سیاه و غمناک بر سر مزار فرزندش حاضر شده و درد تنهایی‌اش را با پسرش واگویه می‌کند.
فرزین معروفی، متولد ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۱، جوانی ۲۰ ساله بود که نهم آذر ۱۴۰۱ پس از باخت تیم فوتبال جمهوری اسلامی به آمریکا همراه با سایر مردم در جشن خیابانی حضور یافت، او در اثر شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد.‌ جرم او شادی بود!
فرزین ساکن تهران، ولی اهل مهاباد بود. جوانی پر شور و پرانگیزه از جوانان شهرک اکباتان تهران. اجازه فراخوان برای خاکسپاری و مراسم یادبود به خانواده‌اش ندادند، ولی روز تولد بیست سالگی او و رقص پدرش بر سر مزار فرزند، صحنه‌ای خلق کرد که هیچگاه فراموش نخواهد شد.

#فرزین_معروفی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرزین معروفی، متولد ۲۴ آذر ماه ۱۳۸۱، جوانی ۲۰ ساله بود که پس از باخت تیم فوتبال جمهوری اسلامی به آمریکا همراه با سایر مردم در جشن خیابانی حضور یافت، او در اثر شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد.‌ جرم او شادی بود!
فرزین ساکن تهران، ولی اهل مهاباد بود. جوانی پر شور و پرانگیزه از جوانان شهرک اکباتان تهران. اجازه فراخوان برای خاکسپاری و مراسم یادبود به خانواده‌اش ندادند، ولی روز تولد بیست سالگی او و رقص پدرش بر سر مزار فرزند، صحنه‌ای خلق کرد که هیچگاه فراموش نخواهد شد.

#فرزین_معروفی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پدر جاویدنام آریانا سیف، ضمن انتشار تصویری از مزار دخترش پس از تدفین او، نوشت:

«عکس مربوط به غروب بعد از دفن آریاناست 💔🖤 خدایا چه بر من گذشت 😭 ساعت حدود یازده شب بود جمعه گوشی زنگ خورد که بدترین خبر زندگی به من رسید که باید بیای پزشکی قانونی کهریزک تهران شبانه حرکت کردم و صبح بعد از ساعتها معطلی و انتظار با چنان صحنه ای مواجه شدم که نه قلبی مونده نه روح و روانی 😭🖤💔 بعد از شناسایی از روی لباس و مو و اندام ظریفش اونو گذاشتن آمبولاس بردن بهشت زهرا منم تک و تنها در شوک و ناباوری رفتم تا قسمت دوم تشریفات قانونیشو انجام بدم و بعد از پرداخت مبالغی همونجا شستشو و کفن کردن تحویل دادن از تهران تا رودسر تک و تنها و گشنه و تشنه تا اوردم گذاشتم سردخونه بیمارستان شهید انصاری و فردا که بردم دفن کنم بدستور امام جمعه به مسئولین ذیربط گفتن حق ندارید آریانا رو دفن کنید یا ببرید روستاهای دور دست یا برگردونید تهران که بعد از ۴ ساعت تلاش و پیگیری من و فشار چند نفر از معتمدین باوجدان اجازه دادن در ابتدای شهر در وادی دریاوارسر دفن کنیم در زمان دفن اتفاقات تلخی رخ داد که مسببینش رو هیچوقت نمیبخشم فقط چون میان اینجا سرک میکشن بدونید که من ببخشمتون آریانا نمیبخشه و در عذاب وجدان به درک واصل بشید در هر صورت این عکس غروب بعد از دفنه که خودم تک و تنها پیش آریانا موندم و داعم میگفتم بابا نترس من کنارتم و تا اخر عمر هستم و روزی منم میام پیشت و اونروز خیلی دور نیست 😭💔🖤🌹🌟🌈 اسامی ده نفر از جاویدنامان سرافراز هفته اول و دوم آذر ۱۴۰۱

#آریانا_سیف #آریانا_سیف_دختر_ایران #جاوید_نام_آریانا_سیف #مهران_سماک #مونا_چمنی #فرزین_معروفی #محمد_حسین_کمندلو #احسان_قاسمی_فر #حمید_رضا_صیادی #محمد_رضا_قربانی #حمید_رضا_همت_آزاد #رضا_دهبوید »


- آریانا سیف، متولد ۱۳۷۹، روز دهم آذر ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ساچمه‌ای به سرش توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید۔
جمهوری اسلامی با صحنه‌سازی تلاش کرد قتل او را تصادف جلوه دهد۔


#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر جاویدنام فرزین معروفی، مادر جاویدنام امیر رضا همت‌آزاد و پدر و مادر جاویدنام متین نادرخانی، امروز ۸ تیر ماه ۱۴۰۳ در صندق رای فرزندانشان و به جان‌باختگان راه آزادی رای دادند

#امیررضا_همت_آزاد #متین_نادرخانی #فرزین_معروفی #ابوالفضل_امیرعطایی #محسن_شکاری #یلدا_آقافضلی #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مراسم دومین سالگرد جان‌باختن عرفان خزائی با حضور جمعی از خانواده‌های دادخواه و آسیب‌دیده‌های چشمی برگزار شد.

هستی خزائی، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:

«به نام شادی
که از ما ربودند
گرفتن
محروم کردند
کشتند
دفن کردند
به نام رخت دامادیت که تن نکردی
وحسرتش تا ابد در قلبمان ماند
به نام عشق
که موج میزد در وجودت نازنین برادرم
به نام کام شیرینت
که ناکام ماند
کجایی،برادر
تالار،میهمان،گل ،شیرینی،همه وهمه فراهم بود
تو کجا بودی
تو کجا ماندی
همه آمدند
ماندن منتظر
چشم به راه نیامدی که نیامدی
من،سفره‌عقدت را چیدم,
گل خریدم
نبات گذاشتم
آب،آینه،عشق
تو نیامدی که نیامدی
باشد اشکالی ندارد
نیا میدانم جای ماندنت بهشتیست نیلی،ابدی
ولی مرا از احوالت بی خبر نذار
با تشکر از تمام خانواده های دادخواه و داغدیده
اقوام آشنایان، و دوستان عرفان که لطف کردن ودر مجلس گرامی داشت (دومین سالگرد )نام نیک عرفان حضور داشتند...
#یلدا_آقافضلی
#محمدرضا_اسکندری
#سپهر_اعظمی
#محمد_جامعه_بزرگ
#سیاوش_محمودی
#پژمان_قلی_پور
#نوید_بهبودی
#فرزین_معروفی
#محسن_شکاری
#ابوالفضل_امیرعطایی
#محسن_جعفرپناه
#مصطفی_کریم_بیگی
#فرهاد_مجدم
#امیررضا_همت_آزاد
آسیب دیده چشمی
#حسین_نادربیگی برادر عزیز و قهرمانم»


- عرفان خزایی جوان اهل شهریار، در سی شهریور و در جریان خیزش انقلابی مردم علیه جمهوری اسلامی، هدف گلوله نیروهای سرکوبگر قرارگرفت و جان باخت. مراسم چهلم عرفان به صحنه تظاهرات علیه حکومت تبدیل شد.

#عرفان_خزایی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم دومین سالگرد جان‌باختن جاویدنام فرزین معروفی، با حضور خانواده‌های دادخواه، برگزار شد

فرزین معروفی، جوانی اهل مهاباد و ساکن تهران، در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد. او تنها ۱۹ سال داشت و قرار بود ۱۶ روز بعد از قتلش ۲۰ ساله شود. فرزین تک‌فرزند خانواده، دانشجوی مدیریت بازرگانی و کارمند یک شرکت بیمه بود. او انسانی آرام، بخشنده، و پرشور بود که به آشپزی و خوانندگی عشق می‌ورزید و آرزو داشت روزی با پدرش، که سرآشپز حرفه‌ای بود، رستورانی در تهران راه‌اندازی کند.

در شب بازی ایران و آمریکا در جام جهانی فوتبال، مردم اکباتان به خیابان آمدند تا باخت تیم ملی را که به دلیل حمایت نکردنش از اعتراضات مردم ناراحتی ایجاد کرده بود، جشن بگیرند. فرزین به همراه دوستانش برای شرکت در شادی مردم به خیابان رفت. اما در جریان این شادی، نیروهای سرکوبگر او را هدف گلوله قرار دادند. فرزین با لبخند بر لب جان داد.

پس از قتل، جنازه‌اش به سردخانه منتقل شد و نیروهای حکومتی اعضای داخلی بدنش را خارج کردند. پزشکی قانونی علت فوت را "برخورد با جسم سخت" عنوان کرد و تلاش شد این قتل را تصادفی جلوه دهند. خانواده‌اش تحت فشار شدید قرار گرفتند تا این روایت دروغین را بپذیرند.

مأموران امنیتی اجازه انتقال پیکر فرزین به مهاباد را ندادند و او را تحت جو شدید امنیتی در قطعه ۳۲۸ بهشت زهرا به خاک سپردند. حتی به خانواده‌اش اجازه دیدن کامل پیکرش داده نشد و مراسم ختم نیز تحت فشارهای فراوان برگزار شد. مأموران خانواده را تهدید کردند که اگر مراسم بزرگی برگزار کنند، سهمیه داروی پدرش، که بیمار کلیوی بود، قطع و او از کار اخراج خواهد شد.

فرزین آرزو داشت روزی مثل پدرش سرآشپز شود و رستورانی با غذاهای ابداعی خودشان تأسیس کند. اما جرم او شادی کردن بود، و در اوج جوانی، آرزوهایش ناتمام ماند. او در گوری سرد آرمید، اما یادش در قلب خانواده و دوستانش زنده ماند.

#فرزین_معروفی #علیه_فراموشی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر جاویدنام فرزین معروفی، از تخریب مزار پسرش خبر داد و نوشت؛

«اگر هزاران بار سنگ مزار را تخریب کتید یقین بدانید من یکی بینهایت خشنود و راضی هستم چون میدانم همانطوری که از غرش این شیران هراس داشتید از مزارشان نیز بیم دارید و این نشانه پیروزی هستش برای ما»


فرزین معروفی، جوانی اهل مهاباد و ساکن تهران، در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد. او تنها ۱۹ سال داشت و قرار بود ۱۶ روز بعد از قتلش ۲۰ ساله شود. فرزین تک‌فرزند خانواده، دانشجوی مدیریت بازرگانی و کارمند یک شرکت بیمه بود. او انسانی آرام، بخشنده، و پرشور بود که به آشپزی و خوانندگی عشق می‌ورزید و آرزو داشت روزی با پدرش، که سرآشپز حرفه‌ای بود، رستورانی در تهران راه‌اندازی کند.

در شب بازی ایران و آمریکا در جام جهانی فوتبال، مردم اکباتان به خیابان آمدند تا باخت تیم ملی را که به دلیل حمایت نکردنش از اعتراضات مردم ناراحتی ایجاد کرده بود، جشن بگیرند. فرزین به همراه دوستانش برای شرکت در شادی مردم به خیابان رفت. اما در جریان این شادی، نیروهای سرکوبگر او را هدف گلوله قرار دادند. فرزین با لبخند بر لب جان داد.

پس از قتل، جنازه‌اش به سردخانه منتقل شد و نیروهای حکومتی اعضای داخلی بدنش را خارج کردند. پزشکی قانونی علت فوت را "برخورد با جسم سخت" عنوان کرد و تلاش شد این قتل را تصادفی جلوه دهند. خانواده‌اش تحت فشار شدید قرار گرفتند تا این روایت دروغین را بپذیرند.

مأموران امنیتی اجازه انتقال پیکر فرزین به مهاباد را ندادند و او را تحت جو شدید امنیتی در قطعه ۳۲۸ بهشت زهرا به خاک سپردند. حتی به خانواده‌اش اجازه دیدن کامل پیکرش داده نشد و مراسم ختم نیز تحت فشارهای فراوان برگزار شد. مأموران خانواده را تهدید کردند که اگر مراسم بزرگی برگزار کنند، سهمیه داروی پدرش، که بیمار کلیوی بود، قطع و او از کار اخراج خواهد شد.

فرزین آرزو داشت روزی مثل پدرش سرآشپز شود و رستورانی با غذاهای ابداعی خودشان تأسیس کند. اما جرم او شادی کردن بود، و در اوج جوانی، آرزوهایش ناتمام ماند. او در گوری سرد آرمید، اما یادش در قلب خانواده و دوستانش زنده ماند.

#فرزین_معروفی #علیه_فراموشی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز فرزین معروفی بر سر مزارش برگزار شپ، پدرش ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«قهرمان ایرانم دلاور سرزمینم نفس پدر و همه کس پدر میدونی که من باید الان برات جشن فارغ التحسیلت رو میگرفتم و در آن جشن با خوشحالی مرقصیدم نه با گریه و غم در خانه ابدیت و مزارت ولی بدون با اینکه کمرم شکسته و خم شده سرم بالاست و با افتخار میگم من پدر جاوید نام فرزین معروفی هستم تا دشمنان خشنود و خوشحال از این نباشند که نوانسنه اند من رو نابود کنند مم با سربلندی راهت را ادامه خواهم داد»

فرزین معروفی، جوانی اهل مهاباد و ساکن تهران، در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی به ضرب گلوله نیروهای سرکوبگر کشته شد. او تنها ۱۹ سال داشت و قرار بود ۱۶ روز بعد از قتلش ۲۰ ساله شود. فرزین تک‌فرزند خانواده، دانشجوی مدیریت بازرگانی و کارمند یک شرکت بیمه بود. او انسانی آرام، بخشنده، و پرشور بود که به آشپزی و خوانندگی عشق می‌ورزید و آرزو داشت روزی با پدرش، که سرآشپز حرفه‌ای بود، رستورانی در تهران راه‌اندازی کند.

در شب بازی ایران و آمریکا در جام جهانی فوتبال، مردم اکباتان به خیابان آمدند تا باخت تیم ملی را که به دلیل حمایت نکردنش از اعتراضات مردم ناراحتی ایجاد کرده بود، جشن بگیرند. فرزین به همراه دوستانش برای شرکت در شادی مردم به خیابان رفت. اما در جریان این شادی، نیروهای سرکوبگر او را هدف گلوله قرار دادند. فرزین با لبخند بر لب جان داد.

پس از قتل، جنازه‌اش به سردخانه منتقل شد و نیروهای حکومتی اعضای داخلی بدنش را خارج کردند. پزشکی قانونی علت فوت را "برخورد با جسم سخت" عنوان کرد و تلاش شد این قتل را تصادفی جلوه دهند. خانواده‌اش تحت فشار شدید قرار گرفتند تا این روایت دروغین را بپذیرند.

مأموران امنیتی اجازه انتقال پیکر فرزین به مهاباد را ندادند و او را تحت جو شدید امنیتی در قطعه ۳۲۸ بهشت زهرا به خاک سپردند. حتی به خانواده‌اش اجازه دیدن کامل پیکرش داده نشد و مراسم ختم نیز تحت فشارهای فراوان برگزار شد. مأموران خانواده را تهدید کردند که اگر مراسم بزرگی برگزار کنند، سهمیه داروی پدرش، که بیمار کلیوی بود، قطع و او از کار اخراج خواهد شد.

فرزین آرزو داشت روزی مثل پدرش سرآشپز شود و رستورانی با غذاهای ابداعی خودشان تأسیس کند. اما جرم او شادی کردن بود، و در اوج جوانی، آرزوهایش ناتمام ماند. او در گوری سرد آرمید، اما یادش در قلب خانواده و دوستانش زنده ماند.

#فرزین_معروفی
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech