آموزشکده توانا
58K subscribers
30.1K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

بازنشر؛

ششم دی‌ماه ۱۳۹۶، روزی بود که ویدا موحدی، که بعدها به دختر خیابان انقلاب معروف شد، از یک سکو بالا رفت و شالش را عنوان نمادی از سیطره‌ی ایدئولوژیک نظام و سرکوب زنان، به چوبی بست و تکان داد.

از آن پس جنبش زنان در مبارزه با انواع تبعیض جانی تازه گرفت. این حرکت در پی نافرمانی مدنی در چهارشنبه‌های سفید رفته رفته، زنان بسیاری را به حقوق خود آگاه‌تر کرد و اینک برخی از زنان شجاع مبارز در زندان هستند و همچنان این جنبش مدنی ادامه دارد...

بازنشر (این ویدئو در همان سال ۹۶ ساخته و منتشر شده بود)
#زوم : تکثیر #دختران_انقلاب

 نرم‌ترین و مدنی‌ترین مبارزه زنان، نیمی از جمعیت ایران، برای به‌دست‌آوردن بدیهی‌ترین حقشان، یعنی حق انتخاب پوشش

https://youtu.be/M1gkvRWphQ4?feature=shared

امروز بعد از قتل حکومتی مهسا امینی، جنبش زنان به انقلابی ملی پیوند خورده است. انقلابی که برداشتن روسری‌ها و چرخاندن آن‌ها در هوا تبدیل به یکی از نمادهایش شده است.
امروز ششم دی ماه، روز ویدا موحد (موحدی) است‌.

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_پوشش_اجباری #ویدا_موحد #ویدا_موحدی #نه_به_حجاب_اجباری #انقلاب_ملی #مهسا_امینی #آرمیتا_گراوند #سپیده_رشنو
#نه_روسری_نه_توسری #نه_به_جمهورى_اسلامى

@Tavaana_TavaanaTech
برای رزا پارکس‌های ایرانی

رزا پارکس دختری بود که در دورانی که تبعیض نژادی رایج و رسمی بود، از برخاستن از صندلی برای نشستن یک سفیدپوست امتناع کرد و بازداشت‌شد. اما حرکت او سراغازی شد برای جنبش مدنی سیاهان آمریکا و پیروزی آنها در شکستن قوانین تبعیض‌آمیز.

اهمیت کار دختران ایرانی اگر بیشتر از کار رزا پارکس نباشد، کمتر هم نیست. ان‌ها با سیستمی ایدئولوژیک و غیرقابل انعطاف و جهنمی روبرو هستند که بر مبانی پیشامدرن سوار است و شکستن هر خشت از این دیوار مخوف، روزنه‌ای از امید را می‌گشاید.
نام این دختران در روزی که چندان دور نیست، به عنوان قهرمانان آزادی بر تارک این مرزوبوم خواهددرخشید.

حرکت راهگشای ویدا موحدی، شهامتی که او و سایر دختران ایران در زمستان ۱۳۹۶ نشان دادند و در تداوم آن‌ها سپیده رشنوها در سال ۱۴۰۱، سرآغازی شدند بر مقاومت جانانه و ایثار و ایستادگی نیکاها و ساریناها و .... و امروز در تمام خیابان‌های ایران زنان شجاعی را می‌بینیم که در برابر ظالمان ایستادگی می‌کنند و مبارزه علیه حکومت ظالمان را به پیش می‌برند.

مرتبط با این موضوع:

https://is.gd/fWUfMX

#رزا_پارکس #دختران_خیابان_انقلاب #ویدا_موحدی #ویدا_موحد #سپیده_رشنو #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نامه‌ #سپیده_رشنو به #سروناز_احمدی را با صدای خود سپیده بشنوید.

چندی پیش نامه سروناز احمدی، زندانی سیاسی محبوس در بند نسوان زندان اوین، خطاب به سپیده رشنو را منتشر کرده بودیم.
حالا نامه سپیده به سروناز را بشنوید. سپیده‌ای که می‌گوید سه حکم روی میز شعبه اجرای احکام دارد و ممکن است خودش از نامه‌اش زودتر به زندان برسد.

نگاهی به فهرست زنان و مردان با شهامتی که اینک در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس هستند یا منتظرند که وارد زندان شوند که می‌اندازیم، بیشتر متوجه عمق فاجعه‌ای به نام جمهوری اسلامی می‌شویم.

وجود افراد مدافع حقوق کودک، فعال حقوق بشر، فعال محیط زیست، فعال آزادی سبک زندگی، مخالف سیستم حاکم، مدافع حقوق کارگران و ... خود مؤید استبدادی بودن حکومتی است که هیچ دیدگاه مخالفی را نمی‌پذیرد و حقی برای شهروندان قائل نیست و همه را مطیع می‌خواهد. سیستمی که راه گردش نخبگان و مشارکت اقشار مختلف در قدرت را بسته است و امیدی به اصلاح آن وجود ندارد.

#نامه #زندانی_سیاسی #اختناق #استبداد #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سپیده رشنو در صفحه اینستاگرام خود این پست را منتشر کرده است:
با سامان داشتیم می‌زدیم‌ بیرون، که راه بیفتیم سمت خرم‌آباد. سامان گفت : «پس شال نمیاری؟» گفتم نه. گفت: «اون‌جا تهران نیست، ایرج (پدرم) قاطی می‌کنه، با دلخوری میندازی سرت.» با نیشِ بازی گفتم: «زن، زندگی، آزادی» که فقط برای تهران نیست.
گفت: «مِه کاری وات نارم، خوت دونی و ایرج.»
بعد از ۱۱ ماه داشتم می‌رفتم خانهٔ پدری. چرا ۱۱ ماه؟ چند ماهیش آن روزهای قبل از خبرِ تعلیقِ دانشگاه بود. ایرج فکر می‌کرد دخترش سرش را زیر انداخته، توی تهران روسری سر می‌کند و دارد درسش را می‌خواند. اصلاً به همین خاطر بود که با برگشتن به تهران بعد بازداشت اول موافقت کرده‌بود. که دخترش نه‌تنها سر نکرده‌بود، قید دانشگاه و درس‌خواندن را هم زده‌ بود و آن حالت قهریِ خانواده را هم به جان خریده‌ بود. بخش دومِ این ۱۱ ماه برمی‌گردد به پروند‌ه‌‌ دومی که فی‌الفور بعد از خبر تعلیق دانشگاه ساخته‌ شد و ممنوع‌الخروجی از تهران تا حالا.
شب رسیدیم. پدرم حمام بود. چند بار رفتم جلوی درِ حمام صداش کردم. ادای پشه‌ توی مهمونی را درآوردم که: «ایرج... ایرج... » جواب نداد. بعد ۱۱ ماه هم‌چنان قهر بود. خونم تلخ شد و انگار که از آن خونِ تلخ به اندازهٔ بُزاقی نشت کرد توی دهانم که نمی‌شد قورتش داد. سامان توی اتاق‌خواب نشسته‌بود و مادرم جلوی تلویزیون. هر دو سکوت کرده‌بودند.
از حمام که آمد بیرون پریدم و با همان لختی، پوستِ خیسش را بغل کردم. لاغریِ میانسالی نشست توی بغلم.‌ ریش‌های سیاهِ حنا هندی گذاشته‌اش و کله‌ سفیدش از هفت فرسخی داد می‌زد که هم‌چنان زندگی را دوست دارد و نمی‌خواهد سفیدیِ سال‌های زحمت از سر تا ریشش بنشیند.
یک سال دوری و دلتنگی و رفتن توی نقشِ پشه، نیشش را باز کرد. راند اول به خیر گذشت. یعنی اصلاً نفهمیده بود کله‌ی من تهران تا خرم‌آباد را چه شکلی آمده. عصبانیتِ تا این‌جاش هم برای همهٔ تیترهایی بود که در شبکه‌ها دیده‌بود یا چیزهایی که مادرم ازش قایم کرده‌ بود و از دهن همسایه و آشنا شنیده‌ بود.
فرداش از خانه می‌زدیم بیرون که برویم خانه‌ مادربزرگم که توی روستا بود. مادرم گفت: «هوا سرده، یک کلاهی بپوش که سرما نخوری.» گردن کج کردم و خندیدم که نترس ملوک، چیزی نمی‌شه.
ادامه را اینجا بخوانید.
#نه_به_حجاب_اجباری
#سپیده_رشنو
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سعید حافظی، خبرنگار آزاد، با انتشار این ویدئو در شبکه اکس نوشت:
«جمهوری اسلامی، همین قدر ساده کشور را به نابودی کشانده است.
آنچه در تصویر می‌بینید نشت نفت در منطقه زویه اهواز است!
تخریب محیط زیست، هدررفتن ثروت ملی، بی‌برنامه‌بودن، بی‌تفاوتی و ...
نکته جالب توجه، بازی دانش‌آموزان فقیر و حاشیه‌نشین، با این ثروت روان است.»
بی‌توجهی به محیط زیست، صدمات جبران‌ناپذیری بر جای می‌گذارد. نشت نفت، سلامت ساکنان این منطقه را با خطر جدی مواحه کرده است.
خوب است بدانیم ایران پس از عربستان بزرگ‌ترین ذخایر نفت خاورمیانه را دارا ست.
عدم استخراج منابع به دلیل فقدان امکانات، مصرف نفت در مواردی غیر از رفاه و آسودگی مردم کشور، هزینه سنگینی که ماجراجویی و نیروهای نیابتی برای جمهوری‌اسلامی دارند، فساد گسترده در ساختار سیاسی و مدیریتی کشور و ...

اینها همه نتیجه و دستاورد یک حکومت غیرتوسعه‌گرا، ضدترقی و تمامیت‌خواه است.

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#نفت
#خوزستان
@Tavaana_TavaanaTech

تصویری معنادار از دو بازجوخبرنگار

جمهوری اسلامی واژه‌ها را کاملا از معنا تهی کرده است. به عنوان نمونه وقتی در جمهوری اسلامی اسم انتخابات می‌آید نباید آن را با انتخابات‌هایی که در کشورهای غربی برگزار می‌گردد اشتباه گرفت اگرچه هر دو یک نام دارند.

آمنه‌سادات ذبیح‌پور را خبرنگار می‌نامند؛ ولی او در واقع یک عنصر اطلاعاتی است درون ساختار صداوسیما.

به همین علت است که مردم عبارت بازجوخبرنگار را انتخاب کرده‌اند.


طرح از سهیل زند

#بازجو_خبرنگار #علی_رضوانی #آمنه_ذبیح_پور #اعتراف_اجباری #سپیده_رشنو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سپیده رشنو، اعلام کرده که در پی احضار شدن برای اجرای حکم از سوی شعبه اجرای احکام، در چند روز آینده برای اجرای حکم سه سال و ۱۱ ماه زندان به اوین می‌رود.

سپیده رشنو، دانشجوی تعلیقی، نویسنده، شاعر و فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، روز پنجشنبه ۲۶ بهمن، در صفحه اینستاگرام خود خبر داد که با تجمیع سه پرونده اش، حکم سه سال و ۱۱ ماه حبس او اجرایی شده است و در چند روز آینده، خود را به اداره اجرای احکام اوین معرفی می‌کند.

خانم رشنو اشاره کرد که در پرونده اول به سه سال و هفت ماه، در پرونده دوم به چهار ماه و در پرونده سوم به یک میلیون و ۵۰۰ هزر تومان جزای نقدی محکوم شده است و اضافه کرد که جریمه نقدی به دلیل حضورش در دادگاه با پوشش انتخابی برای پرونده دوم صادر شده است.

او افزود که «به محض رسیدن پرونده به اجرای احکام، ممنوع الخروج شده است. البته ممنوع الخروجی برای کسی که قصدی برای رفتن نداره.»

سپیده رشنو در تیر ماه ۱۴۰۱، در پی اعتراض به «حجاب اجباری» و مقاومت در برابر دخالت‌های یک زن «آمر به معروف» به نام «رایحه ربیعی» به نوع پوشش‌ او، دستگیر و وادار به «اعتراف اجباری» در مقابل دوربین صدا و سیمای جمهوری اسلامی شد.

خانم رشنو چندی پیش در یادداشتی نحوه بازداشت وحشیانه خود را شرح داده بود، او همچنین خبر داده بود که به خاطر اصرار بر حضور بدون حجاب اجباری در دانشگاه، ممنوع‌الورود و دو ترم تعلیق شده است.

سپیده رشنو چندی پیش نوشته بود:
«ما ایستاده‌ایم. که تنها چیزی که از خودِ آزادی زیباتر است، ایستادن برای "آزادی" است.»

نام خانم رشنو در فهرست صد زن الهام‌بخش و تأثیرگذار سال ۲۰۲۳ میلادی که بی‌بی‌سی منتشر کرده به چشم می‌خورد.

#سپیده_رشنو #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، در صفحه اینستاگرام خود ویدیویی را منتشر کرده و نوشته است: تنها یک چیز برایم مانده که هر جا دهانم خشک شد و اشکِ چشم‌هام به نفت رسید، زیر زبان تکرارش کنم. صدای بکتاش آبتین را تکرار کنم که «ایستادگی، ایستادگی حلقهٔ مفقودهٔ معاصر کشور منه.»

متن کامل نوشته خانم رشنو را در اینجا بخوانید.

#سپیده_رشنو
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا باور برخی دینداران به منجی علل روانشناختی(بیم و امید) دارد؟

سخنان دکتر حسن باقری‌نیا استاد اخراجی دانشگاه را بشنوید:

گروه‌های اقلیت تحت ظلم چگونه با باور به منجی به خودشان تسکین می دهند؟
آیا باور به هر نوع آرمانی، فرار از واقعیت محسوب می‌شود؟
تفاوت آرمانگرایی با آرمان‌زدایی و آرمان‌زدگی چیست؟
تفاوت ابرانسان با انسانی که برای دیگران الهام بخش است و نقش الگویی دارد، چیست؟
چرا شخصیت پرستی با توسعه سازگار نیست؟
چگونه قدر الگوهای جامعه و هموطنان شجاع‌مان را بدانیم اما آنها را به بت تبدیل نکنیم؟
«من و تو با هزاران دگر این راه را دنبال می‌گیریم، از آن ماست پیروزی»
#سپیده_رشنو
#سپیده_قلیان
#توماج_صالحی
#رویا_حشمتی
#خسرو_علیکردی
قدر قهرمانان وطنمان را می‌دانیم، برای داشتن جامعه‌ای بهتر هر یک به قدر توان تلاش می‌کنیم و منتظر منجی نیستیم.


#آرمانگرایی #مذهب #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
روایت آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق، از گذر زندگی زندانیان با حبس‌های طولانی

آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق، پس از شنیدن خبر اجرای حکم زندان سپیده رشنو، تجربه خود را از زندگی در زندان و گذر زمان برای زندانیان نوشته است.

سپیده رشنو با انتشار ویدیویی از روزمرگی‌هایش همراه با دوستان و خانواده‌اش نوشته بود:
«تنها یک چیز برایم مانده که هر جا دهانم خشک شد و اشکِ چشم‌هام به نفت رسید، زیر زبان تکرارش کنم. صدای بکتاش آبتین را تکرار کنم که "ایستادگی، ایستادگی حلقهٔ مفقودهٔ معاصر کشور منه."»

آتنا دائمی در رشته استوری خود درباره قطع شدن ارتباط با دلبستگی‌ها و شکل‌گیری عادات جدید در فرد زندانی سخن گفته است. گرچه اجرای حکم سپیده فعلا متوقف شده است، اما متن آتنا دائمی خواندنی است:

«سخت‌ترین قسمتش همین قطع‌کردن ارتباط با همه دلبستگی‌ها و عادت‌ها ست... امیدوارم قبل از این‌که ارتباطت با بیرون قطع بشه و دیگه هر لحظه به این فکر نکنی که پدرت یا مادرت یا برادرت در همون لحظه چه کار می‌کنند قبل از این‌که همه تلخی‌ها و سختی‌های زندان برات عادی بشه قبل از این‌که دیگه خواب خانواده و عزیزانت رو نبینی قبل از این‌که به جای سه سال پیش بگی پارسال قبل از این‌که تصور راه‌رفتن در خیابان بدون مامور برات غيرممكن بشه قبل از این‌که دنیات تبدیل بشه به یک تخت و وسایل کوچیک داخلش، و عادت کنی به سقف کوتاه پارچه‌ایش، آزاد بشی عزیز دلم...
شاید دل‌تون بخواد بدونید چیزهایی که در استوری قبل نوشتم یعنی چی؟
در زندان وقتی حبس طولانی داری، برای این‌که دووم بیاری باید ارتباط عاطفی و ذهنیت رو با بیرون از زندان قطع کنی، باید آدم‌ها رو عزیزانت رو تو قلبت نگه داری، اما مدام به خاطراتی که باهاشون داشتی فکر نکنی نباید خودتو بیرون از زندان تو کافه تو خونه تو سفر و ... تصور کنی و گرنه شب و روزت به حسرت و گریه و دلتنگی می‌گذره
اوایل مدام به ساعت نگاه می‌کنی و با خودت فکر می‌کنی که الان بابام کجاست؟ داره چه کار می‌کنه؟ مامانم کجاست؟ خواهرام کجان؟ به من فکر می‌کنند؟ چی می‌خورن؟ کجا می‌رن؟ با کی حرف می‌زنن و...

اما وقتی باهاشون صحبت می‌کنی می‌بینی زندگی اونها هم در نبود تو تغییر کرده شاید اون لحظه که فکر می‌کردی خواهرات خونه مامان جمع شدن که مامان حالش بد نشه همه‌شون جلوی در زندان بودن که مامان دست‌هاشو مشت کنه توش حرف بزنه مشت‌شو باز کنه و فوت کنه سمت تو با این خیال که انرژی مثبت‌شو برای تو به پشت دیوارها بفرسته این کار عادت همیشگی مامانم بود وقتی من زندان بودم.
کم‌کم دیگه تصور نمی‌کنی بلکه دلت می‌خواد زنگ بزنی و ازشون بپرسی خب چه خبر؟ کجا رفتید؟ چه کار کردید؟ اما زمان تلفن انقدر کوتاهه که حتی فرصت نمی‌شه اینارو بپرسی کم‌کم ارتباطت ذهنیت باهاشون کمتر و کمتر می‌شه و این غم‌انگیزه.

بعد از یک مدت دیگه به زندان و قوانین‌ش و ادبیاتش عادت می‌کنی دیگه با ساعت بیدارباش بیدار می‌شی با ساعت خاموشی می‌خوابی کم‌کم برای خودت برنامه‌ریزی می‌کنی و کم‌کم زندان بهت یادآوری می‌کنه که دیگه آزاد نیستی دیگه تنها چیزهایی که می‌شنوی مربوط به زندانه دیگه فقط اخبار زندانی‌ها خبر دست اوله، دورهم‌نشینی‌ها به شنیدن خاطرات حبس سنگین‌ها و روند پرونده هم‌بندی‌ها می‌گذره همه‌چیز مربوط به زندانه فلانی انقدر حکم گرفت فلانی اعزام شد دادگاه بازجویی فلانی روانی بود فلانی فردا اعزام داره به بیمارستان ورودی جدید داریم از ۲۰۹ اومده فلانی رو تبعید کردند .......
دیگه خیلی کم پیش میاد خواب خانواده و فضاهای بیرون از زندان رو ببینی دیگه خواب‌هایی که می‌بینی هم مربوط به زندانه من هنوز خواب زندان و هم‌بندیانم رو می‌بینم
زندان زمان رو می‌کشه یهو به خودت میای و می‌گی من اینجا چه کار می‌کنم؟ با این‌که سال‌ها ست در زندانی اما هنوز باور نکردی که این همه وقته که گذشته و تو دیگه هیچ خاطره جدیدی از بیرون زندان نداری دیگه همه خاطرات همدیگر رو حفظن انقدر که تعریف شده.

ادامه را اینجا بخوانید.

#آتنا_دائمی #سپیده_رشنو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قطعهٔ «اسب»
ترانه، ملودی و صدا: سپیده رشنو

سپیده رشنو، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

در گلویِ همه‌ی ما فریادی است.


#سپیده_رشنو #نه_به_جمهورى_اسلامى #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سپیده رشنو، فعال مدنی، در آستانه «انتخابات» ریاست جمهوری در استوری اینستاگرامش نوشت:

«برای "ایران و مردمانش"، هیچ فردایی با "جمهوری اسلامی" وجود ندارد. با هر مترسکی همچنان گلوله‌ها در تفنگ است. تغییر همیشه با اراده و مقاومت مردم همراه بوده و هست.»


#سپیده_رشنو #نه_به_جمهورى_اسلامى #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سپیده رشنو، فعال سیاسی، برای اجرای حکم سه سال و هفت ماه حبس، به زندان فراخوانده شد

میلاد پناهی‌پور، وکیل سپیده رشنو، پیشتر درباره جزئیات حکم دادگاه تجدیدنظر گفته بود: «دادگاه تجدیدنظر، در دادنامه خود، بخشی از دفاعیات ما را پذیرفته اما با نظر مستشاران شعبه، عنوان اتهامی خانم رشنو را از «جریحه‌دار کردن عفت عمومی» به «انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی» موضوع ماده ۷۴۲ قانون مجازات تغییر داد. به موازات این تغییر عنوان اتهامی، شعبه یک دادگاه تجدیدنظر، مجازات خانم رشنو را از ۶ ماه حبس به ۴ ماه حبس کاهش داد و همچنین مجازات نقدی در نظر گرفته شده را نیز حذف کرد. این دادگاه همچنین با سکوت خود درباره حکم تکمیلی صادر شده علیه خانم رشنو، عملا رأی به تأیید آن داده است.»

وکیل سپیده رشنو در گفت‌و‌گو با شرق در نهایت خاطرنشان کرد: «بدین ترتیب ما با یک رأی قطعی ۴ ماه زندان درباره خانم رشنو مواجه هستیم که حکم تعلیقی ۳ سال و ۷ ماه حبس ایشان در پرونده اتوبوس BRT تهران را به جریان خواهد انداخت و او در حال حاضر، مجموعا با ۳ سال و ۱۱ ماه حبس قطعی مواجه است.»دادگاه تجدیدنظر، در دادنامه خود، بخشی از دفاعیات ما را پذیرفته اما با نظر مستشاران شعبه، عنوان اتهامی را از «جریحه‌دار کردن عفت عمومی» به «انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی» موضوع ماده ۷۴۲ قانون مجازات تغییر داد.

قرار بود اواخر سال گذشته سپیده به زندان برود، با تلاش‌های وکیلش اجرای حکم او چند مدتی به تعویق افتاد، حالا دوباره برای اجرای حکم احضار شده است.

ویدیوی مقاومت سپیده رشنو در برابر زن آزارگر مدافع حکومت، از تاثیرگذارترین ویدیوها در تابستان ۱۴۰۱ بود. تابستانی که در اواخر آن خیزشی تاریخی شکل گرفت.


طرح از روشی روزبهانی


#سپیده_رشنو #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جای "دختر ایران" در زندان نیست
سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند.

سامان، برادر سپیده رشنو نوشته:
از ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ تا همین امروز بارها برای سپیده ابلاغیه فرستادن یا تلفنی احضار کردن. هر بار من یا آقای پناهی‌پور(وکیل پرونده) به اجرای احکام مراجعه کردیم تا بتونیم اجرای حکم رو عقب بندازیم. تا وقت بخریم بلکه دیوان عالی رای به تبرئه پرونده دوم بده تا حبس تعلیقی پرونده اول به اجرا درنیاد. دیوان حبس رو به جریمه تبدیل کرد اما چون عنوان اتهامی عوض نشده حبس تعلیقی به اجرا درمیاد. دیروز از اجرای احکام تماس گرفتن و سپیده باید شنبه ۶ مرداد خودشو به زندان اوین تحویل بده.»

ویدیو از سامی فردی:
samy_fardi

#سپیده_رشنو
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#نیکا_شاکرمی
#آرمیتا_گراوند
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
اين‌ها مدارک جرم «ماست»، اگر مى‌خواهيد بدن «ما» را ضميمهٔ پرونده كنيد


سپیده رشنو که قرار است روز شنبه ۶مرداد برای اجرای حکم سه سال و هفت ماه حبس خود را به زندان اوین معرفی کند، با انتشار این عکس در اینستاگرام خود نوشته:


« این‌ها تمام مدارکِ جرمِ من است. وقتی که آن شکافِ تیزِ تابستان در زندگی‌ام زخم انداخت، این‌ها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی که از کلاسِ درس بیرونم انداختند، این‌ها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی دوباره و دوباره محاکمه شدم، این‌ها و تنها همین موها مدارکِ جرمِ من بود. حدوداً ۱۳۶ روز است که زندگی را از اجرایِ احکام عاریه گرفته‌ام. سامان هر دو هفته، گاهی هر ده روز و گاهی هر هفته می‌آمد تهران بلکه بتواند ده روز یا یک هفته‌ٔ دیگر هم قرض بگیرد برای خواهرش. گاهی هم زحمت به گردنِ آقای پناهی‌پور بود؛ وکیلِ پرونده. برای خواهرش که تمام این مدت دو ساکِ سیاهِ پر شده از خرت‌وپرت‌های زندان را گاهی باز می‌کرد و چیزهایی که لازم داشت از تاریکیِ ساک بیرون می‌کشید و در دامنِ زندگی می‌انداخت. این اواخر ساک‌ها آن‌قدر سبک شده‌بود که فکر می‌کرد شاید دیگر زندانی در کار نباشد. برای خواهرش که نمی‌توانست کاری دست و پا کند چون نمی‌دانست هفته‌ٔ دیگر ساک‌ها چقدر سنگین یا سبک شده. برای خواهرش که خیلی روزها لاشه‌ٔ گوشتی بود در تاریکیِ خانه. آن‌چنان غرقابه در سکوت که انگار هزاران چاقو هر چه در تاریکی بود را خِفت کرده‌بودند. برای خواهرش که بالأخره بعد از چند ماه آن لاشه را برداشت و با خود به کار، به کلاس و خیابان برد. برای خواهرش که بر لبهٔ تیزِ بلاتکلیفی ایستاده‌بود اما غلظتِ زندگی برایش کم نمی‌‌شد. آن‌چنان که دیروز مخلوط‌کنی را که برای تعمیر داده‌بود، بعد از چند روزی تحویل گرفت. آن‌چنان که با خودش خنده‌ای کرد که کدام احمق وقتی صبح خبر اجرای حکمش را می‌دهند، می‌‌رود تا وسایل خانه را که برای تعمیر داده، پس بگیرد. امید مگر چقدر کارگر است زن؟ بار قبل تا پای چوبه رفتم و برگشتم و این دومین بار است.‌ ایستادن بر لبه‌ٔ تیزِ بلاتکلیفی تمام شد. شنبه باید خودم را به زندان‌ اوین تحویل بدهم. تا که اوین آرواره‌هایش را باز کند و من، تمامِ زندگی و تمامِ آزادی‌ام را ببلعد. آن هم در حالی که هم‌چنان قسمتی‌ از مدارکِ جرمم را روی کله‌ام دارم. این‌ها مدارکِ جرم «ماست» اگر می‌‌خواهید بدنِ «ما» را ضمیمهٔ پرونده کنید.»

#سپیده_رشنو #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایت یک جنگ بی‌پایان

✍️مطهره گونه‌ای، فعال مدنی و دانشجوی تعلیقی

مطهره گونه‌ای، فعال مدنی، در این یادداشت درباره جنایات جمهوری اسلامی علیه زنان از جمله تعرض و تجاوز به زنان در خانه‌های امن نهادهای امنیتی، تجاوز در اتاق ملاقات شرعی زندان‌ها، حین بازداشت، شکنجه، اعتراف اجباری و صدور حکم اعدام... نوشته است.

«دینا قالیباف، که چندی پیش روایت خود از تعرض و آزار کلامی و رفتاری جنسی ماموران را منتشر کرده و با خشونت بازداشت شده بود، با اتهام نشر اکاذیب، به دوسال حبس که به مدت پنج سال به تعلیق درآمده و مجازات‌های تکمیلی محکوم شد.
سپیده رشنو نیز برای اجرای حکم حبس چهارساله‌اش به زندان اوین فراخوانده شد.
شریفه محمدی و  پخشان عزیزی، فعالان سیاسی و مدنی نیز با اتهام واهی بغی، به حکم غیرانسانی اعدام (قتل حکومتی) محکوم شدند.
سپیده، در آخرین پست اینستاگرامش به روشنی اشاره کرده است. موی ما و بدن ما مدرک جرم است.
صدایمان، نگاهمان، رفتارمان و گفتارمان و اندیشیدنمان جرم است.
اصلا بودنمان و تمام وجود ما برای سیستم مردسالار و زن ستیز جمهوری اسلامی جرم است.
ما حیاتمان هم عاریه‌ای است و ولی مطلقه فقیه بر سرمان منت گذاشته که حداقل زنده بمانیم!
شما که ریشه‌های این شجره خبیثه‌تان بر دروغ و کذب استوار است.
کدام اکاذیب وقتی خشونت و دنائت و پستی رفتار ماموران انتظامی و امنیتی بر کسی پوشیده نیست.
در یک نمونه‌ی کوچک، پس از آزار روانی پدرم، مرا قپانی کردید و تا دادسرا بردید.
یعنی از پشت دستبند زدید و پابند به پایم پیچیدید!
ما فقط با یک حکومت ظالم طرف نیستیم.
بلکه یک نظام قاتل و جانی با حداکثر قوایش مقابلمان ایستاده و قصد جانمان را کرده است.
روایتگری رفتار دون شان انسان ماموران توسط دینا قالیباف، چیزی جز حقیقت نبوده است و این یکی دیگر از هزاران سند رسوایی شما و شجاعت و شهامت این دختر است که بر صفحه تاریخ ماندگار خواهد شد.
ما که می‌دانیم شما از هیچ چیزی، مطلقا هیچ‌چیز!، در اعتراف‌گیری و پر کردن برگه‌های بازجویی فروگذار نمی‌کنید و به هر دستاویز غیراخلاقی متوسل می‌شوید.
ما که دیده‌ایم چگونه برای موهایمان، ما را به وحشیانه‌ترین شکل ممکن، روی زمین کشان کشان روانه‌ی ون‌های چرک گشت شوم ارشاد می‌کنید. چرا که بدن و موی زنان متعلق به شماست و هرزمان که اراده کنید از آن بهره‌کشی می‌کنید.
ما که می‌دانیم هیچ مرز و خط قرمزی برای زیر پا گذاشتن انسانیت و اخلاق نمی‌شناسید.
پس کدام اکاذیب و کدام دروغ؟!
ما که شنیده‌ایم در خلوتگاه‌هایتان که به نام "خانه امن" شناخته می‌شوند، چه بلاها و مصیبت‌هایی بر سر زنان آوردید که هیچگاه مثل قبل نتوانستند زندگی کنند.
ما که شنیده‌ایم و دیده‌ایم چطور از حربه‌های جنسی در هنگام بازجویی‌ها استفاده می‌کنید.
از کدامین دروغ دم می‌زنید؟!
وقتی همه می‌دانیم که در ۱۴۰۱ و درجریان خیزش مهسا، دختران جوان را در قرچک به بهانه کمبود فضا برای بازجویی و بدون حضور مامور زن، به "سالن ملاقات شرعی" می‌بردید و وقتی آن دختران باز می‌گشتند دچار تشنج و حملات عصبی می‌شدند و با مسکن و آرام‌بخش صدایشان را خفه می‌کردید.
کدام اکاذیب را وصله‌ی شریف‌ترین و دغدغه‌مندترین فعالین مدنی می‌کنید؟!
وقتی با چشم خود دیده‌ایم که تن و بدن زنی که از خانه‌های امن شما بازگشته بود، جای سالم و عاری از کبودی نداشت!
در بیدادگاه‌هایتان اجازه‌ی صحبت جدی به یک زن را هم نمی‌دهید و آن را به استهزا و شوخی و تمسخر می‌گیرید و از صاحبش، یعنی همسر و پدرش، می‌پرسید و هیچ حق استقلالی برایش قائل نیستید.
کدام دروغ؟! وقتی پستی و شنیع بودنتان تا مغز استخوانمان را سوزانده است.
شما که از خداخواسته طلب مرگ برای زنانی چون ما دارید و فقط می‌خواهید خبر این رذالت شما که بر ما روا می‌دارید به گوش مردم نرسد.
اما ما دختری را دیده‌ایم که آنقدر شکنجه‌اش کردید و کتکش زدید و بعد هم به او تجاوز کردید تا کشته شد و بعد جنازه‌اش را کنار خیابان و مقابل یک ساختمان رها کردید و گفتید خودکشی کرده است تا قداست نظام جنایتکارتان آسیب نبیند.
و وقتی گزارش قتل و تجاوز به آن دختر، نیکا شاکرمی، منتشر شد و همه‌ دنیا از میزان پستی و فرومایگی‌تان انگشت حیرت به دهان گرفتند، گفتید این هم دروغ است و ده‌ها نفر -از جمله خود من- را به دلیل بازنشر و تحلیل آن بازداشت کردید.
برای شستن و پاک کردن خون و لجن گ‌بارگی که تمامیت نظامتان را فرا گرفته است، بیهوده تقلا نکنید.
جایگاهی که در آن قرار دارید چیزی جز یک باتلاق عمیق برای بلعیدن شما و تمام رذالتتان نیست.
پس برعبث نپایید که هنگامه‌ی فروپاشی هیمنه‌ی پوشالی و مقدس نظام شنیعتان عجیب نزدیک است.
چرا که ما همه راویان این تاریخ و روزگار شوم و سیاهیم.»

#پخشان_عزیزی #شريفه_محمدی #سپیده_رشنو #دینا_قالیباف #نیکا_شاکرمی  #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری‌_اسلامی #مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
اسماعیل بخشی، فعال کارگری، متنی کوتاه در شبکه اجتماعی ایکس، خطاب به سپیده رشنو منتشر کرد و نوشت:

«سپیده، دختر ایران ای هم تبارم
موهای تو مدرک جرم تو نیست، بلکه
سند حق خواهی، مقاومت، آزادگی و آزاده زیستن توست
حق تو حتی یک دقیقه زندان نیست،
حق تو و دختران آزاده ی ایران فقط آزادیست»

سپیده رشنو که قرار است روز شنبه ۶مرداد برای اجرای حکم سه سال و هفت ماه حبس خود را به زندان اوین معرفی کند، روز گذشته با انتشار تصاویری از موهای بریده شده‌اش در اینستاگرام خود نوشت:


« این‌ها تمام مدارکِ جرمِ من است. وقتی که آن شکافِ تیزِ تابستان در زندگی‌ام زخم انداخت، این‌ها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی که از کلاسِ درس بیرونم انداختند، این‌ها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی دوباره و دوباره محاکمه شدم، این‌ها و تنها همین موها مدارکِ جرمِ من بود..... شنبه باید خودم را به زندان‌ اوین تحویل بدهم. تا که اوین آرواره‌هایش را باز کند و من، تمامِ زندگی و تمامِ آزادی‌ام را ببلعد. آن هم در حالی که هم‌چنان قسمتی‌ از مدارکِ جرمم را روی کله‌ام دارم. این‌ها مدارکِ جرم «ماست» اگر می‌‌خواهید بدنِ «ما» را ضمیمهٔ پرونده کنید.»

#سپیده_رشنو
#زن_زندگى_آزادى‌ #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«این شر باید زودتر به پایان برسد. در این شر همه ما به نوبت مجرمیم.»

سپیده رشنو، با انتشار ویدئویی با عنوان «نه» در صفحه اینستاگرام، خبر داد که فردا، ششم مرداد، خود را به زندان معرفی خواهد کرد. او می‌گوید کاری نکردم که به خاطرش از شهر و خیابان حذف شود از تحصیل منع شوم و حتی روانه زندان شوم.
سپیده رشنو می‌گوید:
«دست و پای شر آن‌قدر در زندگی ما فرو رفته که بدن و فردیت و زندگی ما جرم است».
او تاکید می‌کند آنچه مهم‌تر است جان و زندگی انسان‌هایی ست که زیر حکم اعدام هستند.

سپیده رشنو به سه سال و هفت ماه حبس محکوم شده است و بنا بر این ویدئوی منتشرشده او صبح فردا شنبه ۶ مردادماه خود را به زندان اوین معرفی خواهد کرد.

درباره سپیده رشنو بخوانید:
https://tavaana.org/sepidehrashnow/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سپیده_رشنو
#آزادی_سپیده_رشنو
@Tavaana_TavaanaTech

«یکم. در یک اتوبوس رخ داد، در جنوب آمریکا و در دوران تباه چیرگی تبعیض نژادی. روزا پارکس از قانونی ظالمانه تبعیت نکرد که فرمان می‌داد اگر مسافر سفیدپوستی سوار اتوبوس شود سیاه‌پوستان باید جای خود را به او تقدیم کنند. رزا پارکس مقاومت کرد، رزا پارکس برنخاست و با نشستنش، با مقاومتش از انسان بودن خود دفاع کرد.
دوم. در یک اتوبوس رخ داد. سپیده رشنو که تصویرش را در عکس سمت چپ می‌بینید بر سر یک عمله حکومت که به دلیل تذکر حجاب اجباری مزاحمش شده بود فریاد زد گمشو بیرون. او جای همه ما فریاد زد. این "ما" ارجاعی است به تمام حذف‌شدگان بی‌پناه این چهل و چهار سال. ما که برابر هر موقعیت شغلی به ناچار بلند شدیم تا یکی از خودی‌های حکومت بر صندلی بنشیند؛ ما که به خاطر وجود ده‌ها سهمیه ظالمانه در فرایند انتخاب دانشجو بارها برخاستیم تا یک نورچشمی حکومتی جای ما را بگیرد؛ ما که در تمام این سالها بارها تحقیر شدیم.
سوم. این جدال مردم با مردم نیست؛ این مقاومت تحقیرشدگان است برابر استیلای تحقیرکنندگان. امروز هیچ‌کس نام آن راننده اتوبوس مدافع تبعیض‌نژادی را به یاد ندارد که رزا پارکس را تحویل پلیس داد اما نام و یاد آن زن سیاه‌پوست در همه جا هست. سپیده رشنو را به جرم دفاع از حق انسانی‌اش بازداشت کرده‌اند، من در همین تاریک‌ترین لحظات نامش را مکرر بر زبان میاورم و فردایی را تصور می‌کنم که برای بچه‌هامان تعریف می‌کنیم: زن شجاعی بود که در دوران خفقان فریاد کشید گمشو بیرون، اسمش سپیده بود و رسمش پایان دادن به شب.»

- برگرفته شده از اینستاگرام امیرحسین کامیار

رزا پارکس این بار تسلیم نمی‌شود
https://tavaana.org/rosa-parks/



#سپیده_رشنو #حجاب_بی_حجاب #رزا_پارکس #آزادی_سپیده_رشنو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
‏«شرع آنقدر در زندگی ما فرو رفته که بدن، فردیت و زندگی ما جُرمه. این شر هرچه زودتر باید به پایان برسه.»

سپیده پایانِ این تاریکیست!
سپیده شعری است از شجاعت و استقامت در دل ظلمت استبداد، با فریادی از آزادی و عزم بی‌پایان
امروز نام تمام دختران با شهامت ایران سپیده است، دخترانی که در برابر تاریکی ایستاده‌اند.

جرم سپیده چیست؟ جز مقاومت در برابر نیروی سرکوبگری که در اتوبوس مزاحمش شده بود؟
جهوری اسلامی از همین مقاومت می‌ترسد، از سرایت ایستادگی در برابر ظلم به دیگران.

#آزادی_سپیده_رشنو
#سپیده_رشنو #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech