فاتح یزدی، کارآفرینی که فدائیان خلق ترور کردند
در یکی از روزهای گرم تابستان سال ۱۳۵۳ خورشیدی در حالی که در حال رانندگی در مسیر دفتر کارش بود به وسیله سازمان فداییان خلق ترور شد. او صبح روز بیستم مردادماه به قتل رسید و ترور او را یکی از پر و صداترین ترورهای دهه ی پنجاه خورشیدی دانستهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی کارخانجات او مانند بسیاری از صنایع بزرگ دیگر توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Iq9uKY
#یاری_مدنی_توانا
#مصادره_اموال #فاتح_یزدی #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
در یکی از روزهای گرم تابستان سال ۱۳۵۳ خورشیدی در حالی که در حال رانندگی در مسیر دفتر کارش بود به وسیله سازمان فداییان خلق ترور شد. او صبح روز بیستم مردادماه به قتل رسید و ترور او را یکی از پر و صداترین ترورهای دهه ی پنجاه خورشیدی دانستهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی کارخانجات او مانند بسیاری از صنایع بزرگ دیگر توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Iq9uKY
#یاری_مدنی_توانا
#مصادره_اموال #فاتح_یزدی #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرحیم متقی ایروانی؛ کارآفرین و موسس «کفش ملی»
کارآفرینی که جمهوری اسلامی کلیه اموالش را مصادره کرد
شاید ایرانیای نباشد که نام «کفش ملی» را نشنیده باشد اما بسیاری نام «محمدرحیم متقی ایروانی» را نشنیدهاند. انقلاب که پیروز شد مجموعهی کفش ملی که به همت محمدرحیم متقی ایروانی تاسیس شده بود و در منطقه خاور میانه نمونه نداشت مصادره شد. او بیش از دو دهه یک تنه زحمت کشیده بود و در اسماعیلآباد جاده مخصوص کرج کفش ملی را به عنوان کفشهایی ارزان و بادوام به راه انداخته بود. محصولات کفش ملی به کشورهای اروپای شرقی و شوروی صادر میشد. امروز کمتر کسی مردی را میشناسد که در دانشگاه تهران حقوق خواند و تنها چند ماهی وکالت کرد و سالهای عمرش را صرف ساختن بزرگترین مجموعه تولید کفش در ایران کرد.
آنچه را که ایروانی با تلاش و پشتکار و بازارشناسی خود به دست آورده بود پس از انقلاب بر اساس بند «ب» ماده ۲ قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران (مصوب ۱۰ تیرماه ۱۳۵۸) به تملک دولت درآوردند. انقلاب اسلامی به بهانهی «روابط غیر قانونی بارژیم گذشته» و «استفاده نامشروع از امکانات و تضییع حقوق عمومی» دست به تصرف اموال میکرد.
ایروانی تنها در کار تولید کفش و اقتصاد نبود. او موسسهای راهاندازی کرده بود که سرپرستی کودکان بیبضاعت و یتیم را برعهده داشت. ۲۲ کودکی که در زلزله بوئینزهرا خانوادهی خود را از دست داده بودند در این موسسه نگهداری میشدند و ایروانی آنها را به فرزندخواندگی پذیرفته بود و بعدها آنها را برای تحصیل به اروپا فرستاد.
در سالهای پایانی مدیرت ایروانی او روزانه بیش از صدهزار جفت کفش در زمینی به مساحت بیش از ۴۵ هزار متر در اسماعیلآباد جاده کرج تولید میکرد و تا سال ۱۳۵۷ توانست ۵۲ شرکت در زمینههای مرتبط با کفش تاسیس کند. نام او به همین سبب به عنوان پایهگذار صنعت کفشسازی مدرن در تاریخ صنعت ایران به یادگار مانده است.
ایروانی همیشه دلنگران کفش ملی بود. او با تغییر هر مدیری در کفش ملی به او تلفن میکرد و از او میخواست که سعی کند تا مجموعهی تولیدیاش برقرار بماند. رحیم ایروانی در دوازدهم بهمنماه ۱۳۸۴ پس از اتمام یک روز کاری درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/MohammadTaghi_MotaghI_Iravani
#توانا #پروفایل #یاری_مدنی_توانا #مصادره #انقلاب۵۷ #کارآفرینی #محمدتقی_ایروانی
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرحیم متقی ایروانی؛ کارآفرین و موسس «کفش ملی»
کارآفرینی که جمهوری اسلامی کلیه اموالش را مصادره کرد
شاید ایرانیای نباشد که نام «کفش ملی» را نشنیده باشد اما بسیاری نام «محمدرحیم متقی ایروانی» را نشنیدهاند. انقلاب که پیروز شد مجموعهی کفش ملی که به همت محمدرحیم متقی ایروانی تاسیس شده بود و در منطقه خاور میانه نمونه نداشت مصادره شد. او بیش از دو دهه یک تنه زحمت کشیده بود و در اسماعیلآباد جاده مخصوص کرج کفش ملی را به عنوان کفشهایی ارزان و بادوام به راه انداخته بود. محصولات کفش ملی به کشورهای اروپای شرقی و شوروی صادر میشد. امروز کمتر کسی مردی را میشناسد که در دانشگاه تهران حقوق خواند و تنها چند ماهی وکالت کرد و سالهای عمرش را صرف ساختن بزرگترین مجموعه تولید کفش در ایران کرد.
آنچه را که ایروانی با تلاش و پشتکار و بازارشناسی خود به دست آورده بود پس از انقلاب بر اساس بند «ب» ماده ۲ قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران (مصوب ۱۰ تیرماه ۱۳۵۸) به تملک دولت درآوردند. انقلاب اسلامی به بهانهی «روابط غیر قانونی بارژیم گذشته» و «استفاده نامشروع از امکانات و تضییع حقوق عمومی» دست به تصرف اموال میکرد.
ایروانی تنها در کار تولید کفش و اقتصاد نبود. او موسسهای راهاندازی کرده بود که سرپرستی کودکان بیبضاعت و یتیم را برعهده داشت. ۲۲ کودکی که در زلزله بوئینزهرا خانوادهی خود را از دست داده بودند در این موسسه نگهداری میشدند و ایروانی آنها را به فرزندخواندگی پذیرفته بود و بعدها آنها را برای تحصیل به اروپا فرستاد.
در سالهای پایانی مدیرت ایروانی او روزانه بیش از صدهزار جفت کفش در زمینی به مساحت بیش از ۴۵ هزار متر در اسماعیلآباد جاده کرج تولید میکرد و تا سال ۱۳۵۷ توانست ۵۲ شرکت در زمینههای مرتبط با کفش تاسیس کند. نام او به همین سبب به عنوان پایهگذار صنعت کفشسازی مدرن در تاریخ صنعت ایران به یادگار مانده است.
ایروانی همیشه دلنگران کفش ملی بود. او با تغییر هر مدیری در کفش ملی به او تلفن میکرد و از او میخواست که سعی کند تا مجموعهی تولیدیاش برقرار بماند. رحیم ایروانی در دوازدهم بهمنماه ۱۳۸۴ پس از اتمام یک روز کاری درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/MohammadTaghi_MotaghI_Iravani
#توانا #پروفایل #یاری_مدنی_توانا #مصادره #انقلاب۵۷ #کارآفرینی #محمدتقی_ایروانی
@Tavaana_TavaanaTech
سعید دهقان، وکیل دادگستری، در توییتر از حکم جدیدی علیه بهاییان شهر سمنان خبر داد و اشکالات حقوقی رای صادره را تشریح کرد، متن آقای دهقان به شرح زیر است:
با یک حکم جدید از دادگاه انقلاب، سرنوشتِ «روشنکوه و ایول» در انتظار بهائيان سمنان است.
پروژه نسلکشی تدریجی
در پرونده جدیدی که با دستور مستقيم وزارت اطلاعات تشکیل شده، قاضی محمدقاسم عينالكمالی، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان، حکم مصادره اموالِ بهائيان سمنان را صادر کرد.
شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان با ادعای «کشف اسناد از منزل مسئول تشكيلات غيرقانونی بهائيت آقای جمالالدین خانجانی»، حکم به مصادره بسیاری از املاک خصوصی شهروندان بهائی به نفع «ستاد اجرایی حضرت امام» داده است.
در حالی که:
الف) حتی یک سند مالکیت از منزل آقای خانجانی کشف نشده بود.
ب) يك برگه كاغذ A4 عادی که روی آن نام و مشخصات چند فرد و آدرس خانه يا مغازهای نوشته شده، نه «سند مالکیت» است و نه الزاما به معنای «قصدِ» مالکان مبنی بر انتقال رسمی و تشکیلاتی آن اموال.
پ) تشکیلات بهائيان را ج.ا در سال۶۳ منحل کرده؛ بنابراین عبارت «مسئول تشكيلات» هم بیمبناست.
ت) اگر منظور از «محفل غیرقانونی»، یاران ایران است که در رای بدوی آمده؛ جهت استحضار وزارت اطلاعات (نه مجریانش در دادگاه انقلاب) باید یادآوری کرد که این جمع هم که تحت عنوان «هیأت معتمدین» به امور مربوط به «احوال شخصیه بهائيان» میپرداخت، در سال ۸۷ توسط همان وزارت منحل شده است.
ش۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران (با قضاوت حسن بابایی و بهزاد ابراهیمی) حکم دادگاه انقلاب سمنان را به دستور اطلاعات و با این ادعای جدید و عجیب تایید و قطعی کردند که «جاسوسی آنها به نفع اجانب محرز است»
در حالی که:
الف) هرگز اتهام جاسوسی به آنها تفهیم نشده؛ حتی در دادگاه انقلاب سمنان!
ب) حتی مدیران جامعه بهائی ایران، زمانی که به ۱۰ سال حبس محکوم شدند و آن را تحمل کردهاند، اتهام اولیه و محکومیت قطعیشان، به هیچوجه «جاسوسی» نبوده است؛ و اتهام سه تن از آنها -که همین روزها مجددا بازداشت شدهاند- هم این نیست و معلوم نیست ادعای جاسوسی از کجا در رای قطعی آمده!
ریشه این پروندهسازی جدیدِ امنیتی و حکم به مصادره، همان يك برگه كاغذ A4 عادی بوده که با ادعای «کشف اسناد» از منزل آقای خانجانی بردهاند.
در حالی که:
الف) پروندهای که بر اساس آن لیست کاغذی ساخته بودند، پیشتر در شعبه ۳ دادسرای اوین، با «قرار منع تعقیب» مواجه و بسته شده بود!
ب) تعرض به اموال شخصی شهروندان به صرفِ بهائی بودن، صرفنظر از اینکه تعرض به مالکیت خصوصی مردم، برخلافِ قاعده تسليط و ضد حکم دینی خودشان یعنی «الناس مسلطون علی اموالهم» است؛ حتی برخلاف فتوای امام راحلشان هم هست که گفته بود آنها «…در پناه اسلام هستند و مالشان محترم است.»
این پروندهسازی جدید عليه بهائيان سمنان زمانی بیشتر اهمیت مییابد که آن را در تصویری بزرگتر و در قالب پروژه نسلکشی تدریجی بهائيان در ايران از سوی حکومت ج.ا ببینیم.
بویژه وقتی که بدانیم مقامات امنیتی سمنان در طول سالهای اخیر علیه هموطنان بهائی چه ظلمهایی کردهاند:
▫️بیش از ۲۰ مغازه آنها را پلمپ کردند؛ آنهم بر اساس نظر «کمیسیون فِرَق و مذاهب استان سمنان»!
▫️ماشینآلات واحدهای تولیدیشان را مصادره کردند.
▫️از مراتع و مزارع کشاورزی و دامداریشان خلعید کردند.
▫️زمینهای کشاورزیشان را به منطقه نظامی تبدیل کردند.
▫️برق شهری و سهمیه گازوئيل مراكز تولیدیشان را به دستور شورای تامین استان قطع کردند.
▫️حسابهای بانکیشان را مسدود کردند.
▫️آنها را از کار و دانشگاه اخراج کردند.
▫️قبرستان بهائيان را تخریب کردند.
و آنها را برای موفقیت پروژهی نسلکشی تدریجی، از حق زندگی محروم کردهاند.
#بهائی #مصادره_اموال #بهائیان_ایران #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
با یک حکم جدید از دادگاه انقلاب، سرنوشتِ «روشنکوه و ایول» در انتظار بهائيان سمنان است.
پروژه نسلکشی تدریجی
در پرونده جدیدی که با دستور مستقيم وزارت اطلاعات تشکیل شده، قاضی محمدقاسم عينالكمالی، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان، حکم مصادره اموالِ بهائيان سمنان را صادر کرد.
شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان با ادعای «کشف اسناد از منزل مسئول تشكيلات غيرقانونی بهائيت آقای جمالالدین خانجانی»، حکم به مصادره بسیاری از املاک خصوصی شهروندان بهائی به نفع «ستاد اجرایی حضرت امام» داده است.
در حالی که:
الف) حتی یک سند مالکیت از منزل آقای خانجانی کشف نشده بود.
ب) يك برگه كاغذ A4 عادی که روی آن نام و مشخصات چند فرد و آدرس خانه يا مغازهای نوشته شده، نه «سند مالکیت» است و نه الزاما به معنای «قصدِ» مالکان مبنی بر انتقال رسمی و تشکیلاتی آن اموال.
پ) تشکیلات بهائيان را ج.ا در سال۶۳ منحل کرده؛ بنابراین عبارت «مسئول تشكيلات» هم بیمبناست.
ت) اگر منظور از «محفل غیرقانونی»، یاران ایران است که در رای بدوی آمده؛ جهت استحضار وزارت اطلاعات (نه مجریانش در دادگاه انقلاب) باید یادآوری کرد که این جمع هم که تحت عنوان «هیأت معتمدین» به امور مربوط به «احوال شخصیه بهائيان» میپرداخت، در سال ۸۷ توسط همان وزارت منحل شده است.
ش۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران (با قضاوت حسن بابایی و بهزاد ابراهیمی) حکم دادگاه انقلاب سمنان را به دستور اطلاعات و با این ادعای جدید و عجیب تایید و قطعی کردند که «جاسوسی آنها به نفع اجانب محرز است»
در حالی که:
الف) هرگز اتهام جاسوسی به آنها تفهیم نشده؛ حتی در دادگاه انقلاب سمنان!
ب) حتی مدیران جامعه بهائی ایران، زمانی که به ۱۰ سال حبس محکوم شدند و آن را تحمل کردهاند، اتهام اولیه و محکومیت قطعیشان، به هیچوجه «جاسوسی» نبوده است؛ و اتهام سه تن از آنها -که همین روزها مجددا بازداشت شدهاند- هم این نیست و معلوم نیست ادعای جاسوسی از کجا در رای قطعی آمده!
ریشه این پروندهسازی جدیدِ امنیتی و حکم به مصادره، همان يك برگه كاغذ A4 عادی بوده که با ادعای «کشف اسناد» از منزل آقای خانجانی بردهاند.
در حالی که:
الف) پروندهای که بر اساس آن لیست کاغذی ساخته بودند، پیشتر در شعبه ۳ دادسرای اوین، با «قرار منع تعقیب» مواجه و بسته شده بود!
ب) تعرض به اموال شخصی شهروندان به صرفِ بهائی بودن، صرفنظر از اینکه تعرض به مالکیت خصوصی مردم، برخلافِ قاعده تسليط و ضد حکم دینی خودشان یعنی «الناس مسلطون علی اموالهم» است؛ حتی برخلاف فتوای امام راحلشان هم هست که گفته بود آنها «…در پناه اسلام هستند و مالشان محترم است.»
این پروندهسازی جدید عليه بهائيان سمنان زمانی بیشتر اهمیت مییابد که آن را در تصویری بزرگتر و در قالب پروژه نسلکشی تدریجی بهائيان در ايران از سوی حکومت ج.ا ببینیم.
بویژه وقتی که بدانیم مقامات امنیتی سمنان در طول سالهای اخیر علیه هموطنان بهائی چه ظلمهایی کردهاند:
▫️بیش از ۲۰ مغازه آنها را پلمپ کردند؛ آنهم بر اساس نظر «کمیسیون فِرَق و مذاهب استان سمنان»!
▫️ماشینآلات واحدهای تولیدیشان را مصادره کردند.
▫️از مراتع و مزارع کشاورزی و دامداریشان خلعید کردند.
▫️زمینهای کشاورزیشان را به منطقه نظامی تبدیل کردند.
▫️برق شهری و سهمیه گازوئيل مراكز تولیدیشان را به دستور شورای تامین استان قطع کردند.
▫️حسابهای بانکیشان را مسدود کردند.
▫️آنها را از کار و دانشگاه اخراج کردند.
▫️قبرستان بهائيان را تخریب کردند.
و آنها را برای موفقیت پروژهی نسلکشی تدریجی، از حق زندگی محروم کردهاند.
#بهائی #مصادره_اموال #بهائیان_ایران #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Twitter
با یک حکم جدید از دادگاه انقلاب، سرنوشتِ «روشنکوه و ایول» در انتظار بهائيان سمنان است.
پروژه #نسلکشی_تدریجی
در پرونده جدیدی که با دستور مستقيم وزارت اطلاعات تشکیل شده، قاضی محمدقاسم عينالكمالی، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان، حکم مصادره اموالِ #بهائيان_سمنان…
پروژه #نسلکشی_تدریجی
در پرونده جدیدی که با دستور مستقيم وزارت اطلاعات تشکیل شده، قاضی محمدقاسم عينالكمالی، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان، حکم مصادره اموالِ #بهائيان_سمنان…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دو نکته در این سخن خمینی قابل تامل است؛
یک اینکه به راحتی هر چه تمامتر دستور به مصادره اموال شهروندان میدهد. شهروندانی که مال و اموال خود را از دسترفته میدیدند چون احتمالا در دولت شاهنشاهی پستی داشتهاند یا کارخانهدار بودهاند یا اینکه از دیانت بهایی بودند و شبیه این موارد.
خمینی رسما به حق مالکیت بیتوجهی کرد و اموال مخالفان خود را به زور غصب میکرد.
نکته دوم اینکه میگوید در سراسر ایران برای ضعفا مسکن ساخته شود! این شعار او نیز با نگاهی به وضعیت امروز ایران عملا شبیه به یک طنز تلخ است.
ایرانیان به اتوبوسخوابی رسیدهاند و شهرداری تهران با افتخار میگوید اتوبوسهایی را برای خواب شبانه شهروندان اختصاص داده است.
جمهوری اسلامی خانه شهروندان را سر آنان خراب نکند، مسکنسازی پیشکش!
#خمینی #مصادره #انقلاب_اسلامی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یک اینکه به راحتی هر چه تمامتر دستور به مصادره اموال شهروندان میدهد. شهروندانی که مال و اموال خود را از دسترفته میدیدند چون احتمالا در دولت شاهنشاهی پستی داشتهاند یا کارخانهدار بودهاند یا اینکه از دیانت بهایی بودند و شبیه این موارد.
خمینی رسما به حق مالکیت بیتوجهی کرد و اموال مخالفان خود را به زور غصب میکرد.
نکته دوم اینکه میگوید در سراسر ایران برای ضعفا مسکن ساخته شود! این شعار او نیز با نگاهی به وضعیت امروز ایران عملا شبیه به یک طنز تلخ است.
ایرانیان به اتوبوسخوابی رسیدهاند و شهرداری تهران با افتخار میگوید اتوبوسهایی را برای خواب شبانه شهروندان اختصاص داده است.
جمهوری اسلامی خانه شهروندان را سر آنان خراب نکند، مسکنسازی پیشکش!
#خمینی #مصادره #انقلاب_اسلامی #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
داستان مصادره اموال حسن شماعیزاده، داستان غمانگیزی است.
در بهمنماه ۱۳۵۷ عدهای از انقلابیان که حسن شماعیزاده بر آنها نام «متعصبین» میگذارد به خانهی او حمله کردند. برخی از همسایهها پیش از این به او خبر داده بودند که انقلابیان به خانهی او حمله خواهند کرد و او در منزل سرگرد ولیعهد مخفی میشود و از گزند انقلابیان در امان میماند. فردای آن روز، شماعیزاده علیرغم میل باطنیاش مجبور به ترک ایران میشود. البته چهار ماه بعد او به ایران بازمیگردد و پنج ماه در ایران میماند اما فشارها بر او افزایش مییابد و او مجبور میشود که ایران را برای همیشه ترک کرده و به آمریکا برود. انقلابیان بر پلاکاردهای بزرگی نوشته بودند که شماعیزادهی سرمایهدار اعدام باید گردد ماجرای فشار بر این خواننده و آهنگساز در همین جا متوقف نمیشود، اموال حسن شماعیزاده به حکم دادگاه انقلاب #مصادره شد، در حکم دادگاه دلیل مصادره اموال، اشتغال او به «شغل کثیف خوانندگی» و سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» ذکر شد.
حسن شماعیزاده از جمله آهنگسازها و خوانندههای تاثیرگذار ایرانی است.
او بار دیگر در روزهای اخیر خبر داد که میخواهند خانهاش را خراب کنند و آپارتمانسازی کنند. آقای شماعیزاده در توییتر نوشت:
«من دنبال مال دنیا در ٨١ سالگی نیستم
اما فرزندان من بخاطر اسم پدرشان اهنگهای شادی که اجرا کردهام مورد غضب حکومت قرار گرفتهاند، همسر من بخاطر فرزندانش سه بار به ایران مسافرت و در دادکاه انقلاب حضور یافت
راًی حسین علی نیری علیه من عینا این جمله بود
شغل کثیف خوانندگی بود
باور کنید اگر اهنگ های من شاد نبود با من و خانواده ام چنین نمیکردند
خود میدانید که این حکومت با شادی سر سازش ندارد»
او امروز در رشته توییتی که تصاویرش را میبینید، در این خصوص توضیح داده که چرا آن خانه با وجود آنکه مدت محدودی در آن سکونت داشت، برایش اهمیت دارد.
ظلمی که بر خوانندگان و افرادی همچون شماعیزاده رفت، غیرقابل چشمپوشی است و افرادی (به ویژه انقلابیون ۵۷ از هر جناح) که در آن دوران این مصادرهها را تایید کردند یا در برابر چنین ظلمهایی سکوت کردند و هرگز از این بابت ابراز شرمساری نکردند، مسئول هستند و باید پاسخگو باشند.
این مطلب را بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hassan_Shamaizadeh
#مصادره #شورش۵۷ #انقلاب۵۷ #حسن_شماعی_زاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در بهمنماه ۱۳۵۷ عدهای از انقلابیان که حسن شماعیزاده بر آنها نام «متعصبین» میگذارد به خانهی او حمله کردند. برخی از همسایهها پیش از این به او خبر داده بودند که انقلابیان به خانهی او حمله خواهند کرد و او در منزل سرگرد ولیعهد مخفی میشود و از گزند انقلابیان در امان میماند. فردای آن روز، شماعیزاده علیرغم میل باطنیاش مجبور به ترک ایران میشود. البته چهار ماه بعد او به ایران بازمیگردد و پنج ماه در ایران میماند اما فشارها بر او افزایش مییابد و او مجبور میشود که ایران را برای همیشه ترک کرده و به آمریکا برود. انقلابیان بر پلاکاردهای بزرگی نوشته بودند که شماعیزادهی سرمایهدار اعدام باید گردد ماجرای فشار بر این خواننده و آهنگساز در همین جا متوقف نمیشود، اموال حسن شماعیزاده به حکم دادگاه انقلاب #مصادره شد، در حکم دادگاه دلیل مصادره اموال، اشتغال او به «شغل کثیف خوانندگی» و سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» ذکر شد.
حسن شماعیزاده از جمله آهنگسازها و خوانندههای تاثیرگذار ایرانی است.
او بار دیگر در روزهای اخیر خبر داد که میخواهند خانهاش را خراب کنند و آپارتمانسازی کنند. آقای شماعیزاده در توییتر نوشت:
«من دنبال مال دنیا در ٨١ سالگی نیستم
اما فرزندان من بخاطر اسم پدرشان اهنگهای شادی که اجرا کردهام مورد غضب حکومت قرار گرفتهاند، همسر من بخاطر فرزندانش سه بار به ایران مسافرت و در دادکاه انقلاب حضور یافت
راًی حسین علی نیری علیه من عینا این جمله بود
شغل کثیف خوانندگی بود
باور کنید اگر اهنگ های من شاد نبود با من و خانواده ام چنین نمیکردند
خود میدانید که این حکومت با شادی سر سازش ندارد»
او امروز در رشته توییتی که تصاویرش را میبینید، در این خصوص توضیح داده که چرا آن خانه با وجود آنکه مدت محدودی در آن سکونت داشت، برایش اهمیت دارد.
ظلمی که بر خوانندگان و افرادی همچون شماعیزاده رفت، غیرقابل چشمپوشی است و افرادی (به ویژه انقلابیون ۵۷ از هر جناح) که در آن دوران این مصادرهها را تایید کردند یا در برابر چنین ظلمهایی سکوت کردند و هرگز از این بابت ابراز شرمساری نکردند، مسئول هستند و باید پاسخگو باشند.
این مطلب را بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hassan_Shamaizadeh
#مصادره #شورش۵۷ #انقلاب۵۷ #حسن_شماعی_زاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اذعان به مصادره املاک بهاییان از زبان محسن رفیقدوست
محسن رفیقدوست در دهه ۶۰ «وزیر سپاه پاسداران» بود. او از سال ۱۳۶۸ به مدت ۱۰ سال رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان بود. او همچنین از بدو انقلاب ۵۷ به عنوان یکی از نزدیکترین چهرهها به خمینی شناخته میشد.
محسن رفیقدوست همچنین از جمله افرادی است که دست او به فساد اقتصادی در جمهوری اسلامی عمیقا آلوده است.
در اینجا او اذعان میکند که چگونه با خمینی از همان بدو پیروزی انقلاب ۵۷ ترتیب مصادره املاک بهاییان را میدادند. مال بهاییان را غصب میکردند فقط به این علت که بهایی بودند.
این چه آزادیخواهی در انقلاب ۵۷ بود که رهبر آن، بدیهیترین نوع آزادی یعنی آزادی مذهب را چنین نقض میکرد؟
باور شما درباره این نقض سیستماتیک آزادی مذهب چیست؟ به نظر شما با اهداف انقلاب ۵۷ همخوان بود؟
#گفتگو_توانا #آزادی_بهاییان #مصادره_املاک #انقلاب_۵۷
@Dialogue1402
محسن رفیقدوست در دهه ۶۰ «وزیر سپاه پاسداران» بود. او از سال ۱۳۶۸ به مدت ۱۰ سال رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان بود. او همچنین از بدو انقلاب ۵۷ به عنوان یکی از نزدیکترین چهرهها به خمینی شناخته میشد.
محسن رفیقدوست همچنین از جمله افرادی است که دست او به فساد اقتصادی در جمهوری اسلامی عمیقا آلوده است.
در اینجا او اذعان میکند که چگونه با خمینی از همان بدو پیروزی انقلاب ۵۷ ترتیب مصادره املاک بهاییان را میدادند. مال بهاییان را غصب میکردند فقط به این علت که بهایی بودند.
این چه آزادیخواهی در انقلاب ۵۷ بود که رهبر آن، بدیهیترین نوع آزادی یعنی آزادی مذهب را چنین نقض میکرد؟
باور شما درباره این نقض سیستماتیک آزادی مذهب چیست؟ به نظر شما با اهداف انقلاب ۵۷ همخوان بود؟
#گفتگو_توانا #آزادی_بهاییان #مصادره_املاک #انقلاب_۵۷
@Dialogue1402
«مقایسه دو برند چای جهان و چای دبش میتواند فواید زیادی برای همه ما داشته باشد. چای جهان، یکی از معروفترین برندهای چای در دوران قبل از انقلاب، بود.
مالک و مدیر چای جهان، کارآفرین نابغهای بود به اسم محمد صادق فاتح یزدی، که به مرور زمان مجموعهای از کارخانهها و شرکتهای تولیدی، از چای و پتو و روغن خوراکی تا روغن موتور را در اطراف کرج تاسیس کرد. آن هم بدون گرفتن یک دلار ارز ترجیحی یا حمایتی. او یک سرمایهگذار کلاسیک بود که صرفا با استفاده از خلاقیتهای خود و محیطی که به وی اجازه تولید و کسب و کار میداد، توانست به رفاه و رونق اقتصادی کشورش کمک کند. سرمایهداری که در ضمن علاقه بیحد و حصری هم به کارهای خیریه و عامالمنفعه داشت. اما زمانه تبدار بود و بیمار.
فاتح یزدی در مرداد ۱۳۵۳ در زیر پل تاج با شلیک سه گلوله کشته شد سازمان چریکهای فدایی خلق رسما مسئولیت این قتل را پذیرفت. شرکتهای فاتح یزدی نیز پس از انقلاب مصادره شد.
چای دبش یک برند پساانقلابی است که برخلاف چای جهان، که صرفا از محصولات باغهای چای ایران استفاده میکرد، صرفا وابسته به واردات چای از خارج است. مدیرعامل این شرکت آقای اکبر رحیمی، متولد ۱۳۵۰ است و از ۳۵ سالگی مشغول این کار شده است. بنا به گفته سازمان بازرسی کل کشور، ۷۹ درصد ارز ترجیحی برای واردات چای به شرکت چای دبش اختصاص داده شد (مبلغی حدود سه میلیارد دلار، برابر یک چهارم درآمد سالانه نفتی کشور). این اقدام با هماهنگی و تایید وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی از سال ۱۳۹۸ و طی سه سال صورت گرفته است. قرار بوده شرکت دبش از این سه میلیارد دلار ارز با نرخ ترجیحی برای واردات ماشینآلات و چای از هندوستان استفاده کند، اما بخش قابل توجهی از این مبلغ را در جاهای دیگر هزینه کرده و بهجای واردات چای مرغوب از هند، چای نامرغوب از کنیا وارد کرده است.
چای جهان نماد یک رژیم سرمایهداری غربگرا بود.
چای دبش نماد یک رژیم انقلابی مستقل و خودکفاست که رشتههای وابستگی به امپریالیسم جهانی را قطع کرده است.»
از اینستاگرام بیژن اشتری، نویسنده و مترجم
درباره فاتح یزدی:
https://goo.gl/Iq9uKY
#یاری_مدنی_توانا
#مصادره_اموال #فاتح_یزدی #جمهوری_اسلامی
#چای_دبش
@Tavaana_TavaanaTech
مالک و مدیر چای جهان، کارآفرین نابغهای بود به اسم محمد صادق فاتح یزدی، که به مرور زمان مجموعهای از کارخانهها و شرکتهای تولیدی، از چای و پتو و روغن خوراکی تا روغن موتور را در اطراف کرج تاسیس کرد. آن هم بدون گرفتن یک دلار ارز ترجیحی یا حمایتی. او یک سرمایهگذار کلاسیک بود که صرفا با استفاده از خلاقیتهای خود و محیطی که به وی اجازه تولید و کسب و کار میداد، توانست به رفاه و رونق اقتصادی کشورش کمک کند. سرمایهداری که در ضمن علاقه بیحد و حصری هم به کارهای خیریه و عامالمنفعه داشت. اما زمانه تبدار بود و بیمار.
فاتح یزدی در مرداد ۱۳۵۳ در زیر پل تاج با شلیک سه گلوله کشته شد سازمان چریکهای فدایی خلق رسما مسئولیت این قتل را پذیرفت. شرکتهای فاتح یزدی نیز پس از انقلاب مصادره شد.
چای دبش یک برند پساانقلابی است که برخلاف چای جهان، که صرفا از محصولات باغهای چای ایران استفاده میکرد، صرفا وابسته به واردات چای از خارج است. مدیرعامل این شرکت آقای اکبر رحیمی، متولد ۱۳۵۰ است و از ۳۵ سالگی مشغول این کار شده است. بنا به گفته سازمان بازرسی کل کشور، ۷۹ درصد ارز ترجیحی برای واردات چای به شرکت چای دبش اختصاص داده شد (مبلغی حدود سه میلیارد دلار، برابر یک چهارم درآمد سالانه نفتی کشور). این اقدام با هماهنگی و تایید وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی از سال ۱۳۹۸ و طی سه سال صورت گرفته است. قرار بوده شرکت دبش از این سه میلیارد دلار ارز با نرخ ترجیحی برای واردات ماشینآلات و چای از هندوستان استفاده کند، اما بخش قابل توجهی از این مبلغ را در جاهای دیگر هزینه کرده و بهجای واردات چای مرغوب از هند، چای نامرغوب از کنیا وارد کرده است.
چای جهان نماد یک رژیم سرمایهداری غربگرا بود.
چای دبش نماد یک رژیم انقلابی مستقل و خودکفاست که رشتههای وابستگی به امپریالیسم جهانی را قطع کرده است.»
از اینستاگرام بیژن اشتری، نویسنده و مترجم
درباره فاتح یزدی:
https://goo.gl/Iq9uKY
#یاری_مدنی_توانا
#مصادره_اموال #فاتح_یزدی #جمهوری_اسلامی
#چای_دبش
@Tavaana_TavaanaTech
فاتح یزدی، کارآفرینی که فدائیان خلق ترور کردند
پس از انتشار خبر اختلاس چای دبش، نام محمدصادق فاتحیزدی، کارآفرینی که از تولید ملی حمایت میکرد بار دیگر مطرح شد۔ درباره او چه میدانیم؟
در یکی از روزهای گرم تابستان سال ۱۳۵۳ خورشیدی در حالی که در حال رانندگی در مسیر دفتر کارش بود به وسیله سازمان فداییان خلق ترور شد. او صبح روز بیستم مردادماه به قتل رسید و ترور او را یکی از پر و صداترین ترورهای دهه ی پنجاه خورشیدی دانستهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی کارخانجات او مانند بسیاری از صنایع بزرگ دیگر توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Iq9uKY
#یاری_مدنی_توانا
#مصادره_اموال #فاتح_یزدی #جمهوری_اسلامی
#چای_دبش
@Tavaana_TavaanaTech
پس از انتشار خبر اختلاس چای دبش، نام محمدصادق فاتحیزدی، کارآفرینی که از تولید ملی حمایت میکرد بار دیگر مطرح شد۔ درباره او چه میدانیم؟
در یکی از روزهای گرم تابستان سال ۱۳۵۳ خورشیدی در حالی که در حال رانندگی در مسیر دفتر کارش بود به وسیله سازمان فداییان خلق ترور شد. او صبح روز بیستم مردادماه به قتل رسید و ترور او را یکی از پر و صداترین ترورهای دهه ی پنجاه خورشیدی دانستهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی کارخانجات او مانند بسیاری از صنایع بزرگ دیگر توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Iq9uKY
#یاری_مدنی_توانا
#مصادره_اموال #فاتح_یزدی #جمهوری_اسلامی
#چای_دبش
@Tavaana_TavaanaTech
گویی نام جمهوری اسلامی با مصادره اموال در هم تنیده شده است. با روی کارآمدن جمهوری اسلامی اموال «عبدو» هم مصادره شد.
شاید کسی در ایران نباشد که نام «باشگاه فوتبال پرسپولیس» را نشنیده باشد. نام «بولینگ عبده» هم به گوش بسیاری آشنا است. علیمحمد عبده، بنیانگذار «باشگاه فوتبال پرسپولیس» و «بولینگ عبده» که پس از انقلاب نام آن به «مجموعه فرهنگی ورزشی شهید چمران» تغییر کرد، است.
علیمحمد عبده که بسیاری او را عبدو صدا میکردند در مردادماه سال ۱۳۰۳ در شهر بروجرد و در خانوادهای مذهبی و فقیه به دنیا آمد. پدرش «محمدتقی عبده بروجردی» که به محمد عبده شهرت داشت، قاضی و فقیه دوران پهلوی بود. پدر علیمحمد، نخستین دادستان دوران رضاشاه بود.
علیمحمد ورزشکار بود. او یک مشتزن حرفهای بود. او هفده سال داشت که به ورزش بوکس رو آورد. عبده برای تحصیل در رشتهی تربیت بدنی به آمریکا رفت و در کالج پارک مریلند به تحصیل در این رشته پرداخت. عبده در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۵۲ قهرمان بوکس واشینگتن شد. عبده در ارتش آمریکا در جنگ کره نیز شرکت کرد. علیمحمد عبده از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ رئیس امور ورزش ارتش ایالات متحده آمریکا در واشینگتن بود. او سپس رئیس فدراسیون والیبال واشینگتن نیز شد.
عبده در سال ۱۳۴۳ نیز باشگاه پرسپولیس را بنیان گذاشت که در آن رشتههای والیبال، بسکتبال و بولینگ فعال بود۔
اما جمهوری اسلامی، تقریبا تمامی اموال علیمحمد عبده را مصادره کرد. عبده به آمریکا رفت. او شهروندی آمریکا را داشت و پیش از این در آنجا نام Alan Morgan را برای خود برگزیده بود. عمر او پس از انقلاب چندان ادامه نبافت و در سال ۱۳۵۸ بر اثر سکته درگذشت.
از سوی خانواده علی عبده تلاشی برای بازپسگیری اموال پدر صورت نگرفت. سال ۱۳۹۷ اما سالار عبده، فرزند علیمحمد عبده، خبر از اقداماتی برای بازپسگیری باشگاه پرسپولیس داد که این خبر سروصدای بسیاری ایجاد کرد. سالار عبده در گفتوگویی بیان کرد که «پرسپوليس نيز در كنار ديگر اموال پدرم به دليل آنچه ارتباط ايشان با خاندان پهلوی خوانده میشد ضبط شد». فرزند عبده اعلام کرد که خواهان بازپسگیری پرسپولیس است اما از راه راهکارهای قانونی.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Ali_Abdo
#یاری_مدنی_توانا #پرسپولیس #انقلاب۵۷ #خمینی #مصادره
@Tavaana_TavaanaTech
شاید کسی در ایران نباشد که نام «باشگاه فوتبال پرسپولیس» را نشنیده باشد. نام «بولینگ عبده» هم به گوش بسیاری آشنا است. علیمحمد عبده، بنیانگذار «باشگاه فوتبال پرسپولیس» و «بولینگ عبده» که پس از انقلاب نام آن به «مجموعه فرهنگی ورزشی شهید چمران» تغییر کرد، است.
علیمحمد عبده که بسیاری او را عبدو صدا میکردند در مردادماه سال ۱۳۰۳ در شهر بروجرد و در خانوادهای مذهبی و فقیه به دنیا آمد. پدرش «محمدتقی عبده بروجردی» که به محمد عبده شهرت داشت، قاضی و فقیه دوران پهلوی بود. پدر علیمحمد، نخستین دادستان دوران رضاشاه بود.
علیمحمد ورزشکار بود. او یک مشتزن حرفهای بود. او هفده سال داشت که به ورزش بوکس رو آورد. عبده برای تحصیل در رشتهی تربیت بدنی به آمریکا رفت و در کالج پارک مریلند به تحصیل در این رشته پرداخت. عبده در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۵۲ قهرمان بوکس واشینگتن شد. عبده در ارتش آمریکا در جنگ کره نیز شرکت کرد. علیمحمد عبده از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ رئیس امور ورزش ارتش ایالات متحده آمریکا در واشینگتن بود. او سپس رئیس فدراسیون والیبال واشینگتن نیز شد.
عبده در سال ۱۳۴۳ نیز باشگاه پرسپولیس را بنیان گذاشت که در آن رشتههای والیبال، بسکتبال و بولینگ فعال بود۔
اما جمهوری اسلامی، تقریبا تمامی اموال علیمحمد عبده را مصادره کرد. عبده به آمریکا رفت. او شهروندی آمریکا را داشت و پیش از این در آنجا نام Alan Morgan را برای خود برگزیده بود. عمر او پس از انقلاب چندان ادامه نبافت و در سال ۱۳۵۸ بر اثر سکته درگذشت.
از سوی خانواده علی عبده تلاشی برای بازپسگیری اموال پدر صورت نگرفت. سال ۱۳۹۷ اما سالار عبده، فرزند علیمحمد عبده، خبر از اقداماتی برای بازپسگیری باشگاه پرسپولیس داد که این خبر سروصدای بسیاری ایجاد کرد. سالار عبده در گفتوگویی بیان کرد که «پرسپوليس نيز در كنار ديگر اموال پدرم به دليل آنچه ارتباط ايشان با خاندان پهلوی خوانده میشد ضبط شد». فرزند عبده اعلام کرد که خواهان بازپسگیری پرسپولیس است اما از راه راهکارهای قانونی.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Ali_Abdo
#یاری_مدنی_توانا #پرسپولیس #انقلاب۵۷ #خمینی #مصادره
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اثر جدید استاد حسن شماعیزاده در حمایت از انقلاب مردم ایران
زن زندگی آزادی
حسن شماعیزاده
Hassan Shamaizadeh - All Rights Reserved
@hassan_shamaizadeh_offical
حسن شماعیزاده از جمله هنرمندانی است که همواره از مردم ایران در برابر رژیم جمهوری اسلامی حمایت کرده است....
داستان مصادره اموال حسن شماعیزاده، داستان غمانگیزی است.
در بهمنماه ۱۳۵۷ عدهای از انقلابیان که حسن شماعیزاده بر آنها نام «متعصبین» میگذارد به خانهی او حمله کردند. برخی از همسایهها پیش از این به او خبر داده بودند که انقلابیان به خانهی او حمله خواهند کرد و او در منزل سرگرد ولیعهد مخفی میشود و از گزند انقلابیان در امان میماند. فردای آن روز، شماعیزاده علیرغم میل باطنیاش مجبور به ترک ایران میشود. البته چهار ماه بعد او به ایران بازمیگردد و پنج ماه در ایران میماند اما فشارها بر او افزایش مییابد و او مجبور میشود که ایران را برای همیشه ترک کرده و به آمریکا برود. انقلابیان بر پلاکاردهای بزرگی نوشته بودند که شماعیزادهی سرمایهدار اعدام باید گردد ماجرای فشار بر این خواننده و آهنگساز در همین جا متوقف نمیشود، اموال حسن شماعیزاده به حکم دادگاه انقلاب #مصادره شد، در حکم دادگاه دلیل مصادره اموال، اشتغال او به «شغل کثیف خوانندگی» و سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» ذکر شد.
حسن شماعیزاده از جمله آهنگسازها و خوانندههای تاثیرگذار ایرانی است.
او بار دیگر در چند ماه پیش خبر داد که میخواهند خانهاش را خراب کنند و آپارتمانسازی کنند. آقای شماعیزاده در توییتر نوشت:
«من دنبال مال دنیا در ٨١ سالگی نیستم
اما فرزندان من بخاطر اسم پدرشان اهنگهای شادی که اجرا کردهام مورد غضب حکومت قرار گرفتهاند، همسر من بخاطر فرزندانش سه بار به ایران مسافرت و در دادکاه انقلاب حضور یافت
راًی حسین علی نیری علیه من عینا این جمله بود
شغل کثیف خوانندگی بود
باور کنید اگر اهنگ های من شاد نبود با من و خانوادهام چنین نمیکردند
خود میدانید که این حکومت با شادی سر سازش ندارد»
او امروز در رشته توییتی که تصاویرش را میبینید، در این خصوص توضیح داده که چرا آن خانه با وجود آنکه مدت محدودی در آن سکونت داشت، برایش اهمیت دارد.
این مطلب را بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hassan_Shamaizadeh
#زن_زندگی_آزادی #حسن_شماعی_زاده #مهسا_امینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
زن زندگی آزادی
حسن شماعیزاده
Hassan Shamaizadeh - All Rights Reserved
@hassan_shamaizadeh_offical
حسن شماعیزاده از جمله هنرمندانی است که همواره از مردم ایران در برابر رژیم جمهوری اسلامی حمایت کرده است....
داستان مصادره اموال حسن شماعیزاده، داستان غمانگیزی است.
در بهمنماه ۱۳۵۷ عدهای از انقلابیان که حسن شماعیزاده بر آنها نام «متعصبین» میگذارد به خانهی او حمله کردند. برخی از همسایهها پیش از این به او خبر داده بودند که انقلابیان به خانهی او حمله خواهند کرد و او در منزل سرگرد ولیعهد مخفی میشود و از گزند انقلابیان در امان میماند. فردای آن روز، شماعیزاده علیرغم میل باطنیاش مجبور به ترک ایران میشود. البته چهار ماه بعد او به ایران بازمیگردد و پنج ماه در ایران میماند اما فشارها بر او افزایش مییابد و او مجبور میشود که ایران را برای همیشه ترک کرده و به آمریکا برود. انقلابیان بر پلاکاردهای بزرگی نوشته بودند که شماعیزادهی سرمایهدار اعدام باید گردد ماجرای فشار بر این خواننده و آهنگساز در همین جا متوقف نمیشود، اموال حسن شماعیزاده به حکم دادگاه انقلاب #مصادره شد، در حکم دادگاه دلیل مصادره اموال، اشتغال او به «شغل کثیف خوانندگی» و سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» ذکر شد.
حسن شماعیزاده از جمله آهنگسازها و خوانندههای تاثیرگذار ایرانی است.
او بار دیگر در چند ماه پیش خبر داد که میخواهند خانهاش را خراب کنند و آپارتمانسازی کنند. آقای شماعیزاده در توییتر نوشت:
«من دنبال مال دنیا در ٨١ سالگی نیستم
اما فرزندان من بخاطر اسم پدرشان اهنگهای شادی که اجرا کردهام مورد غضب حکومت قرار گرفتهاند، همسر من بخاطر فرزندانش سه بار به ایران مسافرت و در دادکاه انقلاب حضور یافت
راًی حسین علی نیری علیه من عینا این جمله بود
شغل کثیف خوانندگی بود
باور کنید اگر اهنگ های من شاد نبود با من و خانوادهام چنین نمیکردند
خود میدانید که این حکومت با شادی سر سازش ندارد»
او امروز در رشته توییتی که تصاویرش را میبینید، در این خصوص توضیح داده که چرا آن خانه با وجود آنکه مدت محدودی در آن سکونت داشت، برایش اهمیت دارد.
این مطلب را بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Hassan_Shamaizadeh
#زن_زندگی_آزادی #حسن_شماعی_زاده #مهسا_امینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا