آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
کیانا جان و علی جانم؛ فرزندان عزیزم؛ تولدتان مبارک. ای کاش می‌توانستم حداقل شب تولدتان صدایتان را بشنوم. ای کاش می‌توانستم با #عشق و #مهر صدایتان کنم و صدای خنده‌های کودکانه و معصومانه‌تان را بشنوم.
دلبندان عزیزم؛ آخرین ملاقاتمان در زندان اوین یادتان است، شما در شور و شوق رفتن به پاریس و دیدن پدرتان بودید و من در سودا و غم هجران.
سعی کردم تمام کارهایتان، صحبت‌هایتان و نگاه‌هایتان را به خاطر بسپارم تا در وقت دلتنگی‌هایم در خیالم به تصویر کشم. زمان رفتن‌تان فرا رسید. چند بار و چند بار به آغوشتان کشیدمتان و تمام وجودم بی‌قرار شنیدن صدای کودکانه‌تان است. ای کاش لااقل صدایتان را می شنیدم. بارها تقاضای تلفن داده‌ام اما با آن مخالفت شده است. می‌گویند چون من #زندانی #امنیتی هستم و پدرتان تقی رحمانی است اجازه تماس تلفنی ندارم.
این کینه‌ها و خشونت‌ها نمی‌دانم از سینه چه کسانی بر‌می‌خیزد و چگونه می‌توانند با این کارقدرت عواطف، #احساسات و #حقوق_طبیعی انسان‌ها را به بازی بگیرند؟ در کلام جملگی بر ضد #خشونت سخن می‌گویند اما در عمل با هم‌وطنانشان، با #زنان، #مادران و فرزندان سرزمینشان به #ظلم و جفا رفتار می کنند. خشونت را در جهان مزموم می‌شمارند اما چنین بی رحمی‌هایی را به سادگی و به بهانه امنیتی بودن ماجرا توجیه می‌کنند. برای زنان و کودکان تحت ظلم و خشونت در برخی نقاط جهان مرثیه می‌سرایند اما در تضییع #حقوق_کودکان تحت حکومت و مسئولیت خود گوی سبقت را از یکدیگر می‌ربایند.
در آخرین ملاقات از شما خواستم هر کدام برایم یک جمله بنویسید. کیانا جان نوشت «مامان جان دوستت دارم» و علی جان نوشت «من می‌گویم کارهای صیاصی و معدنی جرم نیست» کیانا جانم یادت هست به علی جان اعتراض کردی که و گفتی مامان باید پیش ما می‌ماند چون بابای ما پیش ما نیست.
کیانا جان نهمین سال زندگی‌ات را که شروع کرده ای. می‌دانم که رنج‌هایی فراتر از توان یک کودک متحمل شده‌ای. تو همیشه می‌گفتی ما یک خانباده (خانواده) هستیم و باید با هم زندگی کنیم. کیانا جانم دختران هم سن و سال تو همه این آرزو را دارند اما افسوس در این سرزمین و در سرزمین‌هایی مشابه ما این دختران خاکسترنشین عدالت‌اند که حتی از درک لذت بودن با پدر و مادر به هزار و یک بهانه محروم‌اند و چگونه می‌توان از #حقوق_بشر و حقوق کودک دم زد و بشر و کودک را فقط خود و فرزند خود دید و بس. آن شب که مهنا دختر حامد احمدی را پشت دیوارهای بلند و سخت و سرد زندان رجایی شهر به آغوش گرفتم و بی‌اختیار می‌گریستم حضورم و گریه‌ها و رفتارم آگاهانه بود. البته من کاری جز همدلی و همدردی با خواهران و برادران کرد سنی کشورم انجام ندادم.
مهنا همان دختر ۶ ساله کرد از شب تا صبح پلک بر هم ننهاد و به دیوار سنگی و بلند زندان چشم دوخت شاید پدر را حلق آویز نکنند و آن شب من به جای تو در کنار او ماندم و نتوانستم او را تنها در شب وحشت و انتظار تنها بگذارم. می‌دانستم تاوان آن اشک‌ها، این جدایی ها خواهد بود.
علی جان؛ پسرمن؛ ای آرام جانم؛ شنیدم گفته‌ای که من مادر شجایی دارم و به او افتخار می‌کنم. علی جانم؛ مفهوم شجاعت برای من آن چیز معمول و رایج در میان مردم نبوده است. اگر فکر می‌کنی که مامان نرگس از هیچ‌چیز نمی‌ترسد و پیش می‌رود اشتباه می‌کنی. من بارها و بارها از خیلی چیزها ترسیده‌ام. از از دست دادن شما، زندگی ام، جانم، ناموس و حیثیتم و بریدن و در راه ماندنم و یا به بیراهه رفتنم. اما گام‌هایی را در راه آنچه که باور و اعتقادم است، یعنی حقوق انسان‌ها، من را راست کرده و ایستاده‌ام، هر چند سخت و با رنج و درد.
علی جانم نمی‌دانم آنچه من هستم و دارم نامش #شجاعت است یا ترس اما عزیزم این تمام توان و آنچه هست که دارم و هیچ ادعایی هم ندارم. اکنون که در حبس‌ام مطمئن‌ام که در راهی که برگزیده‌ام بسیار کوتاهی و قصور کرده‌ام و شرمنده مردم خویش هستم.
کیانا جان و علی جانم؛ دلم برایتان تنگ است اما مطمئن‌ام روزی نه چندان دور در سرزمین‌مان به عنوان یک خانباده (خانواده) در کنار هم خواهیم بود. امشب یک کیک خوشمزه بخرید و با بابا تقی ۹ شمع بر روی کیک بگذارید و با هم فوت کنید و عکسی از آن لحظه بگیرید که در دیداری که روزی خواهیم داشت به من نشان دهید.
روی ماهتان را می‌بوسم و به خدا می سپارمتان
با یک دنیا عشق
مامان نرگس
اوین
@Tavaana_Tavaanatech
#یلدا حریف این همه سختی شود مگر

#شب_یلدا در پهنه تاریخ

حشن یلدا را در ایران جشنی هفت هزارساله می‌دانند. جشن یلدا و آیین‌های باستانی مرتبط با آن – بنا به اقوال تاریخی – برگرفته از آیین #میتراییسم (مهرپرستی) است و قبل از ظهور زرتشت برگزار می‌شد. یلدا در لغت به معنای #زایش و زادروز است. بنا به باور ایرانیان باستان، آخر #پاییز و اول #زمستان، شب زایش #خورشید است. در واقع مردم دوران #باستان به این نکته واقف شدند که آخرین روز پاییز #کوتاه‌ترین روز است و پس از آن روز‌ها بلند‌تر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند. به عبارت دیگر، در این جشن، طی‌شدن #بلند‌ترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روز‌ها در نیم‌کره شمالی که مصادف با #انقلاب #زمستانی است، گرامی داشته می‌شود. از این‌رو بود که یلدا را شب زایش #مهر و خورشید می‌نامند. بنا به باور مورخان، این‌که ایرانیان در شب یلدا #بیدار می‌مانند و خود را سرگرم می‌کنند به بلندی شب یلدا مربوط است. این‌که اندوه غیبت خورشید و #تاریکی و #سردی روحیه آن‌ها را تضعیف نکند.

به شب یلدا، شب چله نیز گفته می‌شود. چله که برگرفته از عدد چهل است، در اینجا لزوما به معنای چهل روز نیست و صرفاً نشان‌دهنده گذشت یک دوره زمانی معین است. برای ایرانیان باستان شب یلدا و روز پس از شب یلدا، شب و روز جشن و شادی بود. روز پس از یلدا خوروز (روز خورشید) نام داشت و در آن به استراحت می‌پرداختند و جشن می‌گرفتند. «ابوریحان بیرونی» در «آثار الباقیه» در باب شب یلدا و فردای آن چنین می‌گوید: «و نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن انقلاب شتوی (زمستانی) است. گویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می‌شود و آدمیان به نشو و نما آغاز می‌کنند و پری‌ها (دیو‌ها) به ذبول و فنا روی می‌آورند... دی ماه، که آن را خور ماه نیز می‌گویند، نخستین روز آن خرم روز (خُره روز) است و این روز و این ماه هر دو به نام خدای بزرگ است... این جشن را، یعنی روز اول دی ماه را (نود روز) نیز می‌گویند. چون میان آن تا نوروز درست نود روز فاصله است.»

همان‌طور که ایرانیان امروزه برای شب یلدا خوراک مخصوص خود را دارند، در دوران باستان نیز برای جشن یلدا سفره مخصوص به خود وجود داشت. سفره شب یلدا «می‌زَد» نام داشت و آجیل و میوه در آن قرار داده می‌شد. به زبان تفصیلی، می‌زد سفره‌ای بود که اقلام غذایی غیرنوشیدنی مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا در آن نهاده می‌شد. در باب جنبه دینی این سفره گفته می‌شود: «این سفره جنبه دینی داشت و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می‌طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه‌های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می‌گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.»

#توانا

https://tavaana.org/fa/yalda

@Tavaana_Tavaanatech
رفتارمان را با حیوانات تغییر دهیم!

هشدار: اگر حساس هستید صدای ویدیو را قطع کنید

صحنه‌هایی بسیار دلخراش و دردناک از سگی آسیب دیده و ویران شده را می‌بینید که #مهر و محبت آدمی را باور ندارد. این سگ مدت‌ها مورد آزار و اذیت قرار گرفته است تا اینکه زنی به نام مونیکا ماندریانو روح آسیب‌دیده‌اش را درمان می‌کند. سگ در لحظات اولیه آنقدر ترسیده است که تماس‌های محبت‌آمیز زن را باور ندارد و فکر می‌کند قرار است آزاری به او وارد شود. این سگ بعد از اعتماد دوباره به انسان‌ها توسط خانواده‌ای در انگلستان پذیرفته شد و حالا خانه‌ای دارد...

ویدیو زیر حدود دو ماه پیش در #پناهگاه حیوانات شهر «کرایوو» در رومانی گرفته شده است. این شهر در اروپا به نام «پایتخت #ظلم و #ستم به سگ‌ها» شناخته می‌شود. جایی که #رفتار انسان‌ها با #حیوانات در آن بسیار #ستمگرانه است و پناهنگاه‌ها هم تفاوت چندانی با خیابان ندارند.

منبع: https://goo.gl/PXbHAR


@Tavaana_TavaanaTech
عزت‌الله #انتظامی همراه با یک نامه ، کتاب «من عزتم بچه سنگلج» را به میرحسین و رهنورد اهدا کرد :

متن نامه عزالله انتظامی به #میرحسین موسوی و #زهرارهنورد:

چگونه می‌توان درحالی‌که در #هوای_آزاد نفس می‌کشی به آنانی که تنفسِ دمی هوای آزاد از آنان دریغ شده است نیندیشید. و من چند سالی است که در آرزوی #آزادی دو بزرگواری هستم که آزادی از آنان دریغ شده است. پدر و مادری شریف که نسل دیروز و امروز ما بابت خدماتشان به آنها مدیون است. خدمات گران‌قدر جناب آقای مهندس میرحسین موسوی در زمان دشوار جنگ هرگز از یادها نخواهد رفت. از همین رو است که طبق آموزه‌های بزرگان دینمان، نباید نیکی‌ها را فراموش کرد چنان که مردم بزرگوار میهنمان نیز از یاد نبرده‌اند.

کاش امروز شرایطی فراهم شود تا باز هم بتوان از توانمندی‌های چنین افرادی بهره ببریم. و به‌جای در حصر نگه داشتنشان، از خدماتشان، یک ملت بهره ببرد.

یقین دارم بزرگان این مرزوبوم نیز بزرگوارانه و از سر #مهر و نه کین به این دو عزیز بیندیشند و هر چه زودتر موجبات #آزادی آنها را فراهم آورند. باشد که در اعتلا و سربلندی کشور، اجازه یابیم همه سهیم باشیم.

با احترام
عزت‌الله انتظامی
۹۴/۱۰/۲۴
@Tavaana_Tavaanatech
یکی از #کودکان بهبود یافته محک در خاطره‌ای از پروانه وثوق می‌نویسد: «همیشه محیط بیمارستان منو یاد لباس‌های سفید و سرمه‌ای می‌اندازه و هر جا هم این رنگ‌ها رو ببینم یاد بیمارستان میفتم اما وقتی دکتر وثوق را با اون لباس‌های رنگارنگ و شاد با گل‌های رنگی می‌دیدم دلم می خواست ساعت‌ها به آن رنگ‌ها نگاه کنم. توی بیمارستان خانوم دکتر تنها کسی بود که اون لباس‌های شاد و قشنگ را می‌پوشید. و من بین اون همه رنگ سفید و سرمه‌ای منتظر دیدن دکتر وثوق و لباس‌های رنگیش بودم»، پروانه انسانی فروتن بود و به زیردستان و همکارانش احترام بسیار می‌گذاشت و به صورت داوطلبانه در بیمارستان #محک کار می‌کرد. کاری که لقب «مادر ترزای ایران» را برایش به جای گذاشت.
#سرطان #محک #پروانه_وثوق #بخشندگی #مهر #عشق

https://goo.gl/OXaDPP

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
با #مهر می‌کارم، با محبت آبیاری می‌کنم تا با #عشق ببویی

مردی برای همسر نابینایش باغی از گل کاشته است تا رایحه آن هر روز به زندگی‌اش رنگ زیبایی دهد.

خانم و آقای کوروکی کشاورز در یکی از مناطق غیرشهری #ژاپن زندگی می‌کنند و دو فرزند دارند. آنها مزرعه کوچکی دارند که کار تولید و فروش آن موفق بوده است. نقشه این زوج بعد از موفقیت در کار و کسب سرمایه و بزرگ شدن فرزندان سفر و گذرندان وقت بیشتر با همدیگر بود.

اما بیماری خانم کوروکی نقشه آنها را برهم زد. همسر آقای کوروکی در اثر پیشرفت بیماری دیابت بینایی‌اش را از دست داد. او پس از نابینا شدن دچار #افسردگی شدید شد و خودش را در خانه حبس کرد. همسرش تصمیم گرفت بخشی از مزرعه را تبدیل به زمین گل‌گاری کند. همسرش پس از دو سال کار و تلاش باغی پر از گل‌های بنفش با رایحه‌ای فراموش‌نشدنی برای او درست کرده است.

دانش کشاورزی و تجربه‌اش نیز به یاری آمد و نه تنها گل‌ها هر روز زیباتر شدند که صدها گردشگر هم به تماشای آنها ترغیب شدند. باغ خصوصی آنها به جاذبه‌ای #گردشگری تبدیل شده است به طوری که روزانه هفت هزار نفر از شهرها و استان‌های اطراف به دیدن آن می‌روند.

بوی گل‌ها هر روز خانم کوروکی را از خانه بیرون می‌آورد و او همراه تماشاگران وقتش را در باغ سپری می‌کند.

@Tavaana_TavaanaTech

منبع: راکت‌نیوز
شهروندان مسئول: پاک‌سازی خیابان ولی عصر از فیلتر سیگار
خیابان ولی عصر (عج) از میدان تجریش تا چهار راه ولی عصر، صبح امروز ۲۰ اسفند ماه، توسط بهبود یافتگان کارتن خواب جمعیت طلوع بی‌نشان‌ها و با شعار «ببخش و باورم کن» برای سومین سال از فیلتر سیگار پاکسازی شد.

.
شعارشان این است: "ببخش و باورم کن"

امسال سومین سالی است که حرکت نمادین جمع آوری #فیلتر #سیگار از میدان تجریش تا چهار راه ولیعصر تهران را انجام می دهند. به مردم #گل می دهند و پیام "ببخش و باورم کن" را به #شهروندان می رسانند.
آنها قبلا #معتاد و #خیابانخواب بودند. دست مهربانی یاری شان داد و خودشان هم خواستند که بیدار شوند و اراده کردند تا زندگی تازه ای را شروع کنند.
موسسه #طلوع بی نشان ها، برای آنها طلوع تازه و فصل تازه ای برای رستن بود. برای شکوفایی و امید.
بیابید باورشان کنیم و دوستشان بداریم و دستشان را بفشاریم. کسانی که حالا خود ایستاده اند برای حمایت از دیگر گرفتاران اعتیاد و خیابان خوابی.
با مهر برایشان غذا می برند و هر هفته دعوت به بازگشت به #زندگی و #رستن می کنند. این دعوت را آنقدر تکرار می کنند تا به نتیجه برسند.
سومین سالی است که به #خیابان می آیند تا #تعهد خود و #پیمان خود را تجدید کنند و به جامعه پیام #مهر و #دوستی دهند و از جامعه بخواهند که آنها را بپذیرد.
عکس ها را در این لینک ها ببینید:

http://www.hamshahriphoto.ir/detail/photo/5796/1

http://www.tpaa.ir/?p=49554

http://www.ion.ir/News/65449.html

@Tavaana_TavaanaTech
شجاعانه‌ترین و متفاوت ترین ابراز علاقه؛
goo.gl/ceBfrC
شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی یک دیگر را در آغوش گرفتند

ابراز عشق و مهر و علاقه در سیمای جمهوری اسلامی جزو ممنوعه‌هاست. حتی زوج‌های هنرمند‌ هم نمی‌توانند جلوی دوربین سینما و تلوزیون عشق وعلاقه خود را به یکدیگر نشان دهند. شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی زوج هنر مند در برنامه اینترنتی «کافه میکس» برای نشان دادن« شجاعانه ترین ، متفاوت ترین ابراز علاقه»، یکدیگر را در آغوش می‌گیرند.

https://youtu.be/ZnUbCsr7KL8


https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
اجرای نوروزی گروه نیوش برای مددجویان بخش ام اس آسایشگاه کهریزک

goo.gl/z7BlZv

مهربانی با دیگران باعث تکثیر مهر و همدلی در جامعه می‌شود. نظر شما چیست؟

ویدیو از فیسبوک Nioosh Band
http://bit.ly/2nUHwpd

در همین رابطه:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl

مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O

حقوق و مسئولیت‌های شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
بوی ماه مهر

باز آمد بوى ماه مدرسه
بوى بازى هاى راه مدرسه...
📚📐📖📏📕📝
ماه مهر براى همه ما یاد آور اشتیاق خرید کیف و کتاب و مداد ودفتره
کم نیستند بچه‌هایی که مدرسه و کلاس و درس به جای اینکه روال عادی زندگیشون باشه، یکی از آرزوهاشونه .
امسالم مثل سالای قبل ‌پروژه #کودکانه_طلوع بعد از شناسایی این بچه‌ها و اطمینان از وضعیت نابسامان اونها تلاش می‌کنه با کمک شما که همیشه تو صف اول همراهی و حمایت هستید، به استقبال «بوی ماه مهر» بره و دوباره به خودمون یادآوار بشیم که:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷آینده ایران یعنی کودکان این سرزمین و آموزش تنها راه برای ساختن ایرانى شاد و آباد است.🇮🇷🇮🇷🇮🇷
تا این لحظه:
🥁۲۷۰ کودک واجد شرایط جهت حمایت تحصیلی شناسایی شده اند
🎷با همراهی دوستانمان در کمپین #مهر_بدون_مرز از ۷۰ کودک مهاجر افغان هم حمایت تحصیلی صورت خواهد گرفت
📒🎒👟🧥
هزینه حمایت تحصیلی از هر کودک ۶۵۰ هزار تومان که شامل:خرید کیف و کفش، لوازم التحریر(اجناس مرغوب و با توجه به نیاز هر مقطع تحصیلى متفاوت است)، لباس فرم مدارس، هزینه‌ثبت نام
👧🏻👦🏼🔜👩🏻‍🎓👨🏻‍🎓
👇👇👇👇
خبرهاى خوبى تو راهه
با ما همراه باشید:
🏧💻📱
شماره کارت موسسه :
5022297000012653
بانک پاسارگاد، به نام موسسه طلوع بی نام و نشان ها
*۷۸۰*۲۰۲۰*۳#
📱💻

http://uupload.ir/files/1do_photo_2018-08-26_01-01-25.jpg

مسیر های ارتباطی در فضای مجازی با جمعیت طلوع بی نشان ها

سایت اینترنتی: www.toloo.org
کانال رسمی اطلاع رسانی طلوع در تلگرام:
toloo_bineshanha_society

صفحه طلوع بی نشان ها در اینستاگرام
https://www.instagram.com/toloo_bineshanha_society

ویدئوهای طلوع بی نشان ها در سایت آپارات
http://www.aparat.com/toloobineshanha

نشانی دفتر مرکزی موسسه: تهران ، بزرگراه شهید محلاتی شرق به غرب - قبل از خروجی امام علی شمال - دسترسی محلی - کوچهشهید صالحی - مقابل درمانگاه مسجد قاسم ابن الحسن - مرکز اقامتی کودک و خانواده مهر

🌱@bakarimanbot