«برای عشق محمد»، محمد خردادیان
goo.gl/xqtLcT
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن همجنسگرایی جرم است. من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم.
روهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای حقوق همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
محمد خردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
محمد خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
محمد خردادیان سوم اسفندماه ۱۳۳۵ به دنیا آمد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/IhRdmC
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/xqtLcT
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن همجنسگرایی جرم است. من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم.
روهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای حقوق همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
محمد خردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
محمد خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
محمد خردادیان سوم اسفندماه ۱۳۳۵ به دنیا آمد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/IhRdmC
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «برای عشق محمد»، #محمد_خردادیان «جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که…
«برای عشق محمد»
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است. من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم.
روهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1MpDqg
@Tavaana_TavaanaTech
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است. من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم.
روهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1MpDqg
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «برای عشق محمد» . به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا . «جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد خردادیان - رقصنده ایرانی - در این ویدئو به حمایت از کمپین «من نفر پانزدهم هستم» میپردازد.
.
خردادیان از تجربه تلخ بازگشت خود به ایران، تجربه سلول انفرادی و حمایت ملت ایران از خود میگوید و تاکید میکند اکنون که در کشوری آزاد نشسته است او نیز باید این حمایت را صورت دهد.
.
خردادیان در عینحال تاکید میکند که مبارزه باید در داخل ایران صورت بگیرد و امثال خردادیان تنها میتوانند صدای مبارزات ملی ایرانیان باشند.
.
#محمد_خردادیان #رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی #من_نفر_پانزدهم_هستم
@Tavaana_TavaanaTech
.
خردادیان از تجربه تلخ بازگشت خود به ایران، تجربه سلول انفرادی و حمایت ملت ایران از خود میگوید و تاکید میکند اکنون که در کشوری آزاد نشسته است او نیز باید این حمایت را صورت دهد.
.
خردادیان در عینحال تاکید میکند که مبارزه باید در داخل ایران صورت بگیرد و امثال خردادیان تنها میتوانند صدای مبارزات ملی ایرانیان باشند.
.
#محمد_خردادیان #رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی #من_نفر_پانزدهم_هستم
@Tavaana_TavaanaTech
«برای عشق محمد»
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/3bOLoxw
@Tavaana_TavaanaTech
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/3bOLoxw
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «برای عشق محمد» به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا «جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین…
Forwarded from آموزشکده توانا
«برای عشق محمد»
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/3bOLoxw
@Tavaana_TavaanaTech
به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا
«جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین نمایشهای باله پرداخت. او نوزده سال داشت که گذرش به تهران اُفتاد.
در دههی پنجاه خورشیدی بود که این دختر جوان وارد ایران شد.
جین بینی میگوید که در آن موقعها علاوه بر خارجیهای مقیم ایران، دوستان ایرانی هم داشتیم و به یاد میآورم که یک روز پسر جوانی که بلیط اجرای ما را در تالار رودکی از دوستش گرفته بود برای تماشا به تالار آمد و همه چیز از آنجا شروع شد. جینی میگوید که ما با هم خیلی دوست شدیم و اکیپی بیرون میرفتیم.
خانم بینی میگوید که اینطوری شد که عشق من به آن مرد ایرانی، محمد عمیق و عمیقتر شد و درست چند هفته قبل از پایان قرارداد من با سازمان باله ملی ایران، من و محمد در ایران با هم ازدواج کردیم. بینی میگوید که نمیدانستیم کجا برویم. من میخواستم به بریتانیا برگردم اما محمد سربازی نرفته بود و نمیتوانست از ایران خارج بشود.او رقصندهی حرفهای نبود اما بسیار زیبا میرقصید.
بینی میگوید که محمد بود که قر ایرانی و زبان فارسی را به من یاد داد. این #رقاص باله میگوید که در همین موقع بود که انقلابی ایران را فرا گرفت که زندگی خیلیها از جمله من را تحتالشعاع قرار داد.
جین بینی در سال ۲۰۱۴ کتابی نوشته است با نام «برای عشق محمد» که در بریتانیا منتشر شده است. بینی میگوید که انقلاب #عشق او را به محمد دگرگون نکرد. بینی چند سال پس از انقلاب اسلامی به همراه محمد در ایران ماند و پس از آن هر دو از ایران بیرون آمدند.
جین بینی در کتاب «برای عشق محمد» داستان جداییشان را شرح میدهد. او مینویسد که محمد سرانجام روزی در بیرون ایران صادقانه به او گفت که او یک همجنسگرا است.
جیبن بینی میگوید که آن موقع از خودم پرسیدم که چرا محمد در همهی این سالها چیزی به من نگفته و پاسخ میدهد که طبیعی است چرا که ذهنیت جامعهی ایران در مورد این پدیدهی همجنسگرایی محافظهکارانه است. جین بینی میگوید که من این کتاب را برای همهی کسانی نوشتم که در شرایط من بودهاند. برای جامعهای نوشتم که در آن #همجنسگرایی جرم است.
.
من خواستم در این کتاب بخشی از تاریخ ایران را روایت کنم. روزهای خوب محمد و امثال او را و روزهای تلخشان را. هدفم از نوشتن کتاب عشق محمد این بود که بگویم همهی انسانها فرای جنسیتشان زندگی دارند. جیبن بینی میگوید که #عشق سابقش باعث شده که او اکنون پرچمدار ِ مبارزه برای #حقوق_همجنسگرایان در ایران باشد.
محمد خردادیان خود زندگیاش را اینگونه شرح میدهد که در یک شب سرد زمستانی در سال ۱۳۳۵ و در دوم اسفندماه و آخر شب مادر دچار در زایمان میشود و محمد خردادیان در منزل متولد میشود.
#محمدخردادیان پس از بازداشت در ایران در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب به جرم «اشاعه فساد بر روی زمین» به شلاق و ده سال ممنوعالخروجی از کشور محکوم شد اما نهایتا با تجدید نظر توانست از ایران خارج بشود.
#محمد_خردادیان در مورد آرزویش میگوید: «آرزوم اینه که همه این #آزادی هایی رو که دیگران دارن، مردم توی ایران داشته باشن.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/3bOLoxw
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «برای عشق محمد» به بهانهی زادروز محمد خردادیان، #رقصنده، مربی #رقص و رقصآرا «جین بینی» بالرینی است که پیش از انقلاب اسلامی به ایران آمد. او سالها در کنار رقصندگان ایرانی در زمانهای که رقص هنوز گناه و جرم و ممنوع نبود در تالار رودکی به اجرای مشهورترین…