محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، به مناسبت سالگرد قتل حکومتی جاویدنام نوید افکاری، پیامی به شرح زیر صادر کرد:
«همچنان مبارزه ادامه دارد. از سلولهای انفرادی عادلآباد که وحید افکاری آن سروِ راست قامت، سالها در آن محبوس است تا قلب ایران.
در چهارمین سالگرد سر به دار شدن قهرمان نوید افکاری در کنار مادر دادخواهِ او بهیه نامجو و دیگر خانواده.های دادخواه میمانم و فریاد دادخواهی سر میدهم. از امین بذرگر روایت میکنم. کشتی گیر پهلوان منشی که به جرم دوستی با نوید افکاری امروز در دل خاک آرمیده است.
استقامت و شجاعت وحید افکاری را سرلوحهی خود قرار میدهم و تا پایان در راه مبارزه ثابت قدم خواهم ایستاد.
نام و یاد جانباختگان راه آزادی گرامی باد.
محبوبه رضائی
شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین»
- محبوبه رضایی، فعال سیاسی، به ۲۶ سال و هفت ماه حبس محکوم شده که ۷ سال و نه ماه از آن قابل اجرا است و او اینک در حال گذراندن دوران حبس است.
#محبوبه_رضایی #بیانیه #نوید_افکاری #وحید_افکاری #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«همچنان مبارزه ادامه دارد. از سلولهای انفرادی عادلآباد که وحید افکاری آن سروِ راست قامت، سالها در آن محبوس است تا قلب ایران.
در چهارمین سالگرد سر به دار شدن قهرمان نوید افکاری در کنار مادر دادخواهِ او بهیه نامجو و دیگر خانواده.های دادخواه میمانم و فریاد دادخواهی سر میدهم. از امین بذرگر روایت میکنم. کشتی گیر پهلوان منشی که به جرم دوستی با نوید افکاری امروز در دل خاک آرمیده است.
استقامت و شجاعت وحید افکاری را سرلوحهی خود قرار میدهم و تا پایان در راه مبارزه ثابت قدم خواهم ایستاد.
نام و یاد جانباختگان راه آزادی گرامی باد.
محبوبه رضائی
شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین»
- محبوبه رضایی، فعال سیاسی، به ۲۶ سال و هفت ماه حبس محکوم شده که ۷ سال و نه ماه از آن قابل اجرا است و او اینک در حال گذراندن دوران حبس است.
#محبوبه_رضایی #بیانیه #نوید_افکاری #وحید_افکاری #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سکینه پروانه، زندانی سیاسی: به یاد علی مظفری، ژینا و تمام جانباختگان خیزش ۱۴۰۱ دو روز در اعتصاب غذا خواهم بود.
علی ورزشکار و عضو تیم والیبال جوانان سایپا بود و روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در سن ۱۷ سالگی با شلیک سه گلوله ماموران جمهوری اسلامی در قوچان جان باخت.
او در اعتراض به کشتهشدن مهسا ژینا امینی به خیابان رفت و دیگر به خانه برنگشت.
یک هفته بعد از کشتهشدن علی، پیکر بیجانش را در ازای دریافت پول گلولهها به خانوادهاش تحویل دادند.
اکنون در همراهی با خانوادههای جانباختگان، به یاد علی، ژینا و صدها جانباخته خیزش ۱۴۰۱، در روزهای شنبه ۲۴ شهریور و یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ در اعتصاب غذا خواهم بود.
همچنان ایستادهایم تا پایان
سکینه پروانه
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین
سکینه پروانه توسط قاضی منصوری از بابت اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۶ سال حبس، از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
سکینه پروانه، متولد ۱۳۶۷ است و در سال ۱۳۹۸ هم سابقه بازداشت و زندان داشته.
#سکینه_پروانه #بیانیه #اعتصاب_غذا #علی_مظفری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی ورزشکار و عضو تیم والیبال جوانان سایپا بود و روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در سن ۱۷ سالگی با شلیک سه گلوله ماموران جمهوری اسلامی در قوچان جان باخت.
او در اعتراض به کشتهشدن مهسا ژینا امینی به خیابان رفت و دیگر به خانه برنگشت.
یک هفته بعد از کشتهشدن علی، پیکر بیجانش را در ازای دریافت پول گلولهها به خانوادهاش تحویل دادند.
اکنون در همراهی با خانوادههای جانباختگان، به یاد علی، ژینا و صدها جانباخته خیزش ۱۴۰۱، در روزهای شنبه ۲۴ شهریور و یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ در اعتصاب غذا خواهم بود.
همچنان ایستادهایم تا پایان
سکینه پروانه
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین
سکینه پروانه توسط قاضی منصوری از بابت اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۶ سال حبس، از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
سکینه پروانه، متولد ۱۳۶۷ است و در سال ۱۳۹۸ هم سابقه بازداشت و زندان داشته.
#سکینه_پروانه #بیانیه #اعتصاب_غذا #علی_مظفری #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علی یونسی و امیرحسین مرادی، دو دانشجوی نخبه زندانی، به مناسبت آغاز سال تحصیلی بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
«در آستانه سال تحصیلی جدید که به روزهای خونین اما نبردهای درخشان گره خورده است به همشاگردیهایمان از دانشگاه تا خیابان به همه آنان که ایمان دارند باید ماند و پس گرفت به همه آنان که خیابان را تبدیل به دانشگاه ایستادگی کردند به آنان که از قدمگذاشتن در خانه دوم خود مدرسه و دانشگاه باز ماندند، به آنان که امسال در سنگر آزادی مسئولیت بر دوشهایشان گذاشته میشود، به همه یارانمان از پشت میلههای زندان که هیچ وقت نتوانست بین ما و شما فاصله بیاندازد میگوییم ما همچنان دوشادوش شما ایستادهایم.
نسل ما نسل قیام است. همان نسلی که در قیام مهسا تمام عیار جنگید، دستگیر شد و شهید شد، اما تسلیم نشد و نمیشود.
آنها که در قیام قبلی در مدرسه مبارزه کردند امروز وارد دانشگاه میشوند و آنها که در مدرسه هستند تجربه قیام ۱۴۰۱ را دارند همین امر ترجمهی کابوس حکومت از شروع سال تحصیلی است. از این تاریخ رژیم باید برای هر جنایت منتظر پاسخ مدرسه و دانشگاه نیز باشد.
پزشکیان فریبکارانه مدعی شد دانشجو حق دارد اعتراض کند اما نگفت بعد از اینکه دانشجو اعتراض کرد چه بلایی سرش میآورند بله ما این حق را داریم چه ریاکارانه به آن اعتراف کند چه نکند. این حق و اساسی ترین حق که حق حاکمیت مردم و دموکراسی بر اساس جمهوری است را به هر قیمت در کنار مردم به دست میآوریم.
انبار باروت خشم و نفرت که در اثر اعدام کشتار و ستم انباشته شده است برای انفجار تنها نیاز به یک جرقه دارد جرقهای که میتواند در مدرسه یا دانشگاه زده شود و شروع کننده قیامی سراسری باشد که تا سرنگونی خامنهای پایان نخواهد یافت.
از دانشگاه و مدرسه تا خیابانها عهدی خونین است تا پایان راه و دمیدن سحر
به شوق نور در ظلمت قدم بردار به این غمهای جان آزار دل مسپار که مرغان گلستان زاد که سرشارند از آواز آزادی
نمیدانند هرگز لذت و ذوق رهایی را و رعنایان تن در تور پرورده نمیدانند در پایان تاریکی شکوه روشنایی را
امیرحسین مرادی و علی یونسی زندان اوین شهریور ١٤٠٣»
#علی_یونسی #امیرحسین_مرادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در آستانه سال تحصیلی جدید که به روزهای خونین اما نبردهای درخشان گره خورده است به همشاگردیهایمان از دانشگاه تا خیابان به همه آنان که ایمان دارند باید ماند و پس گرفت به همه آنان که خیابان را تبدیل به دانشگاه ایستادگی کردند به آنان که از قدمگذاشتن در خانه دوم خود مدرسه و دانشگاه باز ماندند، به آنان که امسال در سنگر آزادی مسئولیت بر دوشهایشان گذاشته میشود، به همه یارانمان از پشت میلههای زندان که هیچ وقت نتوانست بین ما و شما فاصله بیاندازد میگوییم ما همچنان دوشادوش شما ایستادهایم.
نسل ما نسل قیام است. همان نسلی که در قیام مهسا تمام عیار جنگید، دستگیر شد و شهید شد، اما تسلیم نشد و نمیشود.
آنها که در قیام قبلی در مدرسه مبارزه کردند امروز وارد دانشگاه میشوند و آنها که در مدرسه هستند تجربه قیام ۱۴۰۱ را دارند همین امر ترجمهی کابوس حکومت از شروع سال تحصیلی است. از این تاریخ رژیم باید برای هر جنایت منتظر پاسخ مدرسه و دانشگاه نیز باشد.
پزشکیان فریبکارانه مدعی شد دانشجو حق دارد اعتراض کند اما نگفت بعد از اینکه دانشجو اعتراض کرد چه بلایی سرش میآورند بله ما این حق را داریم چه ریاکارانه به آن اعتراف کند چه نکند. این حق و اساسی ترین حق که حق حاکمیت مردم و دموکراسی بر اساس جمهوری است را به هر قیمت در کنار مردم به دست میآوریم.
انبار باروت خشم و نفرت که در اثر اعدام کشتار و ستم انباشته شده است برای انفجار تنها نیاز به یک جرقه دارد جرقهای که میتواند در مدرسه یا دانشگاه زده شود و شروع کننده قیامی سراسری باشد که تا سرنگونی خامنهای پایان نخواهد یافت.
از دانشگاه و مدرسه تا خیابانها عهدی خونین است تا پایان راه و دمیدن سحر
به شوق نور در ظلمت قدم بردار به این غمهای جان آزار دل مسپار که مرغان گلستان زاد که سرشارند از آواز آزادی
نمیدانند هرگز لذت و ذوق رهایی را و رعنایان تن در تور پرورده نمیدانند در پایان تاریکی شکوه روشنایی را
امیرحسین مرادی و علی یونسی زندان اوین شهریور ١٤٠٣»
#علی_یونسی #امیرحسین_مرادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✅ بزرگداشت یاد سربدران اعتراضات ۱۴۰۱؛
سیوچهارمین هفته کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱ زندان مختلف کشور با بزرگداشت یاد اعدامشدگان اعتراضات ۱۴۰۱
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در سیوچهارمین هفته خود با دومین سالگرد اعتراضات سراسری مردم ایران پس از کشته شدن مظلومانه ژینا [مهسا] امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ توسط نیروی سرکوب استبداد دینی حاکم بر ایران مصادف شده است.
زندانیان سیاسی در ۲۱ زندان کشور، امروز سهشنبه ۲۷ شهریور ضمن گرامیداشت یاد همه جانباختگان اعتراضات ۱۴۰۱؛ به یاد دهها شهروند معترضی دست به اعتصاب غذا زدند که طی اعتراضات آن سال و پس از آن توسط دستگاه سرکوب حکومت ولایتفقیه و با هدف ارعاب مردم جان به لب رسیده، با نقض تمام موازین حقوقبشری، مظلومانه به دار آویخته شدند. از زندهیاد محسن شکاری، محمدمهدی کرمی، محمد حسینی، مجیدرضا رهنورد و دهها زندانی دیگر از جمله زندهیاد رضا رسایی که چندی پیش با نقض تمام حقوق بنیادین و بدون برخورداری از حق دادرسی منصفانه، مظلومانه به دار کشیده شد.
کارزار " سهشنبههای نه به اعدام" که جهت لغو حکم اعدام و سرکوب، و اجرای عدالت با حسابرسی از عاملان و آمران تمام قربانیان اعدام در این سالها، از بهمن ماه ۱۴۰۲ توسط زندانیان سیاسی و زندانیان عمومی به راه انداخته شده و تاکنون به ۲۱ زندان در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است.
فعالان این کارزار در سی و چهارمین سهشنبه پیاپی علاوه بر اینکه علیه مجازات غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذا زدند؛ یاد تمام جانباختگان اعتراضات سراسری در سال ۱۴۰۱ به ویژه "سربداران" این قیام را گرامی داشته و با تمام خانوادههای دادخواه ابراز همدردی و همبستگی کردند.
فعالان این کارزار با اشاره به اینکه آمار اعدامها از زمان بر سر کار آمدن رئیس جمهور جدید ولایت فقیه تاکنون بیش از ۱۷۰ نفر بوده؛ نسبت به وضعیت بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که اکنون با خطر احکام اعدام مواجه هستند، هشدار جدی داده و خواستار توجه بیشتر فعالان سیاسی وحقوقبشری، رسانهها و عموم مردم ایران به وضعیت این زندانیان سیاسی قیام "ژینا" و تلاش برای توقف ماشین اعدام و کشتار استبداد دینی حاکم بر ایران شدند.
زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱زندان مختلف امروز سهشنبه ۲۷شهریور ، برای سی و چهارمین هفته پیاپی علیه حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند، که شامل زندانیان زندانهای اوین (بند زنان، بند ۴ و بند ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و واحد۴)، زندان تهران بزرگ، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان اسد آباد اصفهان، زندان بم کرمان، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران میباشد.
فعالان این کارزار بار دیگر از تمامی زندانیان در زندانهای سراسر کشور میخواهند که، برای لغو حکم اعدام و نهادینه شدن و سراسری شدن مطالبه لغو حکم اعدام در جامعه، به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بپیوندند. و ضمن اشاره به حمایت ۱۰۰ نفر از زندانیان سیاسی سابق و ۱۵۰ نفر از فعالان مدنی و سیاسی از کارزار،مکررا از عموم نهادها، سازمانها و تشکلهای حقوقبشری، سیاسی، صنفی و کنشگران سیاسی و مدنی و رسانههای آزاد خاضعانه میخواهند، مساله " نه به اعدام" را در صدر فعالیتهای خود قرار داده و با کمک به این کارزار و دفاع از "حق حیات" شهروندان؛ رسیدن به آینده روشنی را برای این سرزمین که همان "ایرانی آزاد، آباد و بدون سرکوب و اعدام" است میسر سازند؛ آیندهای که تنها در سایه اتحاد و عمل جمعی ممکن خواهد شد.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته ۳۴
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
#بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سیوچهارمین هفته کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱ زندان مختلف کشور با بزرگداشت یاد اعدامشدگان اعتراضات ۱۴۰۱
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در سیوچهارمین هفته خود با دومین سالگرد اعتراضات سراسری مردم ایران پس از کشته شدن مظلومانه ژینا [مهسا] امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ توسط نیروی سرکوب استبداد دینی حاکم بر ایران مصادف شده است.
زندانیان سیاسی در ۲۱ زندان کشور، امروز سهشنبه ۲۷ شهریور ضمن گرامیداشت یاد همه جانباختگان اعتراضات ۱۴۰۱؛ به یاد دهها شهروند معترضی دست به اعتصاب غذا زدند که طی اعتراضات آن سال و پس از آن توسط دستگاه سرکوب حکومت ولایتفقیه و با هدف ارعاب مردم جان به لب رسیده، با نقض تمام موازین حقوقبشری، مظلومانه به دار آویخته شدند. از زندهیاد محسن شکاری، محمدمهدی کرمی، محمد حسینی، مجیدرضا رهنورد و دهها زندانی دیگر از جمله زندهیاد رضا رسایی که چندی پیش با نقض تمام حقوق بنیادین و بدون برخورداری از حق دادرسی منصفانه، مظلومانه به دار کشیده شد.
کارزار " سهشنبههای نه به اعدام" که جهت لغو حکم اعدام و سرکوب، و اجرای عدالت با حسابرسی از عاملان و آمران تمام قربانیان اعدام در این سالها، از بهمن ماه ۱۴۰۲ توسط زندانیان سیاسی و زندانیان عمومی به راه انداخته شده و تاکنون به ۲۱ زندان در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است.
فعالان این کارزار در سی و چهارمین سهشنبه پیاپی علاوه بر اینکه علیه مجازات غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذا زدند؛ یاد تمام جانباختگان اعتراضات سراسری در سال ۱۴۰۱ به ویژه "سربداران" این قیام را گرامی داشته و با تمام خانوادههای دادخواه ابراز همدردی و همبستگی کردند.
فعالان این کارزار با اشاره به اینکه آمار اعدامها از زمان بر سر کار آمدن رئیس جمهور جدید ولایت فقیه تاکنون بیش از ۱۷۰ نفر بوده؛ نسبت به وضعیت بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که اکنون با خطر احکام اعدام مواجه هستند، هشدار جدی داده و خواستار توجه بیشتر فعالان سیاسی وحقوقبشری، رسانهها و عموم مردم ایران به وضعیت این زندانیان سیاسی قیام "ژینا" و تلاش برای توقف ماشین اعدام و کشتار استبداد دینی حاکم بر ایران شدند.
زندانیان کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۲۱زندان مختلف امروز سهشنبه ۲۷شهریور ، برای سی و چهارمین هفته پیاپی علیه حکم اعدام دست به اعتصاب غذا میزنند، که شامل زندانیان زندانهای اوین (بند زنان، بند ۴ و بند ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و واحد۴)، زندان تهران بزرگ، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان اسد آباد اصفهان، زندان بم کرمان، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران میباشد.
فعالان این کارزار بار دیگر از تمامی زندانیان در زندانهای سراسر کشور میخواهند که، برای لغو حکم اعدام و نهادینه شدن و سراسری شدن مطالبه لغو حکم اعدام در جامعه، به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بپیوندند. و ضمن اشاره به حمایت ۱۰۰ نفر از زندانیان سیاسی سابق و ۱۵۰ نفر از فعالان مدنی و سیاسی از کارزار،مکررا از عموم نهادها، سازمانها و تشکلهای حقوقبشری، سیاسی، صنفی و کنشگران سیاسی و مدنی و رسانههای آزاد خاضعانه میخواهند، مساله " نه به اعدام" را در صدر فعالیتهای خود قرار داده و با کمک به این کارزار و دفاع از "حق حیات" شهروندان؛ رسیدن به آینده روشنی را برای این سرزمین که همان "ایرانی آزاد، آباد و بدون سرکوب و اعدام" است میسر سازند؛ آیندهای که تنها در سایه اتحاد و عمل جمعی ممکن خواهد شد.
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
هفته ۳۴
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
#بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نرگس محمدی، زندانی سیاسی و برنده جایزه صلح نوبل، به مناسبت سالگرد کشته شدن مهسا امینی بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
«دو سال از کشته شدن مهسا - ژینا امینی و جنبش باشکوه و قدرتمندِ «زن، زندگی، آزادی» گذشت.
در این دو سالِ سخت و جانکاه، گرچه زخمها بر تنِ خستگان و شوریدگان از ستم، تبعیض و استبداد نشاندهاند، گرچه راهی دشوار پیش روی ماست، اما همه میدانیم که دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست. مردم بزرگترین تغییر را در باورها، زندگی و جامعهشان احساس میکنند. تغییری که گرچه تغيير نظام جمهوری اسلامی را رقم نزده، اما بنیانِ استبداد دینی را متزلزل کردهاست.
این جنبش، واقعیت رویگردانی مردم از حکومت را چنان ملموس کرده که کاندیدای ریاست جمهوری در صحن علنی مناظره اعتراف میکند که ما از کدام مردم سخن میگوییم، ۶۰ درصدی که حتی حاضر نشدند پای صندوق رأی بیایند.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» عنصر مردم را برای حکومتِ استبدادی دوباره معنا کرده، معنایی که وحشت را بر حکومت دینی تحمیل کرده است. مردمی که از کردستان تا سیستان و بلوچستان و از تهران تا آذربایجان و خوزستان کنار هم ایستادند و در چندصدایی وحدتآمیز بنیان استبداد را نشانه گرفتند.
در دومین سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» عهد و میثاقمان برای رسیدن به دموکراسی، آزادی و برایری و شکستِ استبداد دینی را قوت میبخشیم.
صدای فریادمان را بلندتر و ارادههایمان را مصممتر میکنیم.
از نهادهای بینالمللی و مردم سراسر جهان نه فقط نظاره بلکه کنشی فعال میطلبم. از سازمان ملل تقاضا دارم با جرمانگاری آپارتاید جنسیتی، به سکوت و بیعملیشان در مواجه با ستم و تبعیضِ ویرانگرِ حکومتهای دینی و استبدادی علیه زنان پایان بخشند. چرا که رهایی زنان از چنبرهی ستم و تبعیض، قدرتبخشی به نیروی پیشبرندهی صلح و دموکراسی است.
نرگس محمدی
شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین»
#نرگس_محمدی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دو سال از کشته شدن مهسا - ژینا امینی و جنبش باشکوه و قدرتمندِ «زن، زندگی، آزادی» گذشت.
در این دو سالِ سخت و جانکاه، گرچه زخمها بر تنِ خستگان و شوریدگان از ستم، تبعیض و استبداد نشاندهاند، گرچه راهی دشوار پیش روی ماست، اما همه میدانیم که دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست. مردم بزرگترین تغییر را در باورها، زندگی و جامعهشان احساس میکنند. تغییری که گرچه تغيير نظام جمهوری اسلامی را رقم نزده، اما بنیانِ استبداد دینی را متزلزل کردهاست.
این جنبش، واقعیت رویگردانی مردم از حکومت را چنان ملموس کرده که کاندیدای ریاست جمهوری در صحن علنی مناظره اعتراف میکند که ما از کدام مردم سخن میگوییم، ۶۰ درصدی که حتی حاضر نشدند پای صندوق رأی بیایند.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» عنصر مردم را برای حکومتِ استبدادی دوباره معنا کرده، معنایی که وحشت را بر حکومت دینی تحمیل کرده است. مردمی که از کردستان تا سیستان و بلوچستان و از تهران تا آذربایجان و خوزستان کنار هم ایستادند و در چندصدایی وحدتآمیز بنیان استبداد را نشانه گرفتند.
در دومین سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» عهد و میثاقمان برای رسیدن به دموکراسی، آزادی و برایری و شکستِ استبداد دینی را قوت میبخشیم.
صدای فریادمان را بلندتر و ارادههایمان را مصممتر میکنیم.
از نهادهای بینالمللی و مردم سراسر جهان نه فقط نظاره بلکه کنشی فعال میطلبم. از سازمان ملل تقاضا دارم با جرمانگاری آپارتاید جنسیتی، به سکوت و بیعملیشان در مواجه با ستم و تبعیضِ ویرانگرِ حکومتهای دینی و استبدادی علیه زنان پایان بخشند. چرا که رهایی زنان از چنبرهی ستم و تبعیض، قدرتبخشی به نیروی پیشبرندهی صلح و دموکراسی است.
نرگس محمدی
شهریور ۱۴۰۳
زندان اوین»
#نرگس_محمدی #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در یادداشتی که در صفحه اینستاگرام منتسب به او منتشر شده، به نامه فائزه هاشمی درباره وضعیت بند زندان زنان اوین واکنش نشان داده است. او در یادداشت خود نامه هاشمی را شبیه به ندامتنامه دانسته و نوشته است «با وجود تضادهای ایدئولوژیک و طبقاتی» در بند زنان زندان اوین همواره با فائزه هاشمی در زندان مدارا شده است.
او همچنین در این نامه از بهرهمندی فائزه هاشمی از بسیاری امکانات خبر داد که سایر زندانیان از آنها محروم بودهاند.
هفته گذشته فائزه هاشمی، دیگر فعال سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در نامهای رفتار برخی از زنان زندانی سیاسی را نقد کرد او روابط و حرکتهای میان برخی زنان زندانی را «رفتارهای فاشیستی» توصیف کرده و وقایع جاری میان زندانیان را با رویکرد جمهوری اسلامی در قبال جامعه مقایسه کرد.
لازم به ذکر است، امروز فائزههاشمی از زندان آزاد شده است.
گلرخ ایرائی در بخشی از نامه خود نوشته:
زندان عموما ماکِتی از جامعهی بزرگترِ آنسوی دیوار است. مناسبتها را دور هم مینشینیم. از سالگرد کشتار خونین ۱۳۶۷ تا هشت مارس. از یکِ مِی تا سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱. جلسات بحث و تحلیل، کلاسهای آموزشی در باب فمینیسم و بررسی احکام اعدام، دیدن فیلمهای اجتماعی به صورت گروهی و فردی و آموزش زبان و بررسی اتفاقات روز جامعه و جهان، برگزاری شب شعر و جلساتِ ادبی و معرفی و تحلیل کتاب و ورزش گروهی.
با هم و جمعی اعتصاب غذا کردیم و بارها در تحصنِ جمعی علیه اعدام و سرکوب، شب را در برابر افسر نگهبانی بند یا در هواخوری زندان به صبح رساندیم و هر بار حضورمان را با جامعهای که خواستند از آن حذف و جدایمان کنند پیوند زدیم. سرود خواندیم و شعار دادیم بیآنکه از تبعاتِ تهدیدها هراسی به دل راه دهیم. بر قطعِ تحمیلیِ ارتباطِ خود با جامعه غلبه و شورِ مبارزه را در خود و دیگری تقویت کردیم و همچنان به هدف میاندیشیم. چرا که ما «باور»ی داریم که شاکله و اساسِ مبارزهمان است و حیاتِ سیاسیمان را رقم میزند.
این گوشهای از «ما» و روزمرهگیهامان است.
مایی که در کنار شنیدن اخبار هولناک، تحلیلهای هولناکتری را میشنویم.
ساعت ۹ صبحِ ۱۷ آذر ۱۴۰۱ به دار آویخته شدن محسن شکاری از شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی اعلام شد.
صدای فائزه هاشمی رفسنجانی همبندی افشاگر! از یاد نمیرود که بعد از خبر گفت: «خب اینا که معترض نیستن. اینا خطرناکن. اگه نکشنشون چهکار کنن باهاشون...»
متن کامل این نامه:
tinyurl.com/GolRfa
#گلرخ_ایرایی
#فائزه_هاشمی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او همچنین در این نامه از بهرهمندی فائزه هاشمی از بسیاری امکانات خبر داد که سایر زندانیان از آنها محروم بودهاند.
هفته گذشته فائزه هاشمی، دیگر فعال سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در نامهای رفتار برخی از زنان زندانی سیاسی را نقد کرد او روابط و حرکتهای میان برخی زنان زندانی را «رفتارهای فاشیستی» توصیف کرده و وقایع جاری میان زندانیان را با رویکرد جمهوری اسلامی در قبال جامعه مقایسه کرد.
لازم به ذکر است، امروز فائزههاشمی از زندان آزاد شده است.
گلرخ ایرائی در بخشی از نامه خود نوشته:
زندان عموما ماکِتی از جامعهی بزرگترِ آنسوی دیوار است. مناسبتها را دور هم مینشینیم. از سالگرد کشتار خونین ۱۳۶۷ تا هشت مارس. از یکِ مِی تا سالگرد خیزش انقلابی ۱۴۰۱. جلسات بحث و تحلیل، کلاسهای آموزشی در باب فمینیسم و بررسی احکام اعدام، دیدن فیلمهای اجتماعی به صورت گروهی و فردی و آموزش زبان و بررسی اتفاقات روز جامعه و جهان، برگزاری شب شعر و جلساتِ ادبی و معرفی و تحلیل کتاب و ورزش گروهی.
با هم و جمعی اعتصاب غذا کردیم و بارها در تحصنِ جمعی علیه اعدام و سرکوب، شب را در برابر افسر نگهبانی بند یا در هواخوری زندان به صبح رساندیم و هر بار حضورمان را با جامعهای که خواستند از آن حذف و جدایمان کنند پیوند زدیم. سرود خواندیم و شعار دادیم بیآنکه از تبعاتِ تهدیدها هراسی به دل راه دهیم. بر قطعِ تحمیلیِ ارتباطِ خود با جامعه غلبه و شورِ مبارزه را در خود و دیگری تقویت کردیم و همچنان به هدف میاندیشیم. چرا که ما «باور»ی داریم که شاکله و اساسِ مبارزهمان است و حیاتِ سیاسیمان را رقم میزند.
این گوشهای از «ما» و روزمرهگیهامان است.
مایی که در کنار شنیدن اخبار هولناک، تحلیلهای هولناکتری را میشنویم.
ساعت ۹ صبحِ ۱۷ آذر ۱۴۰۱ به دار آویخته شدن محسن شکاری از شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی اعلام شد.
صدای فائزه هاشمی رفسنجانی همبندی افشاگر! از یاد نمیرود که بعد از خبر گفت: «خب اینا که معترض نیستن. اینا خطرناکن. اگه نکشنشون چهکار کنن باهاشون...»
متن کامل این نامه:
tinyurl.com/GolRfa
#گلرخ_ایرایی
#فائزه_هاشمی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، در بیانیهای به مناسبت سالگرد قتل نیکا شاکرمی، قتل او را مصداق جنایت علیه بشریت توسط جمهوری اسلامی دانست.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
🔸قتل نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله در جریان اعتراضات #زن_زندگی_آزادی در تهران، همچون قتل صدها جوان و کودک دیگر، مصداق بارز جنایات جمهوری اسلامی علیه بشریت است. خبردار شدم که در سالروز قتل او نیروهای نظامی و امنیتی راههای منتهی به قبرستان حیاتالغیب، که مزار نیکا در آنجا واقع شده را مسدود کردهاند. تنها چند روز پیش در سالگرد قتل ژینا امینی نیز نیروهای امنیتی مسیرهای منتهی به قبرستان آیچی در سقز را بستند و با حصر خانگی خانواده امینی بر زخم ایشان نمک پاشیدند.
🔸ما فراموش نکردهایم که درهای گورستان خاوران نیز سالهاست به روی خانوادههای دادخواه ایشان بسته است. و از یاد نمیبریم که چه بسیار جانهای عزیزی که خانوادههایشان هنوز اطلاعی از محل دفن ایشان ندارند.
🔸مردمی که به طرق مختلف در مسیر مبارزه با استبداد قدم برمیدارند، همواره مکانهای جدید و راههای تازه برای مبارزه مییابند. حکومت به خوبی فهمیده است که «مزار» جانباختگان، دیگر نه مکانی صرفا برای سوگواری، بلکه جایی برای «دادخواهی» است. دستگاه امنیتی به شیوههای گوناگون سعی میکند خانوادههای دادخواه را از مسیرشان در دادخواهی منحرف کند؛ بر طبل «سوگواری» بکوبد و «دادخواهی» را بیمعنی جلوه دهد. اما این تلاش به نتیجه نخواهد رسید.
🔸مسیری که با جان، خون و رویاهای از دست
رفتهی انسانها شکل گرفته، هرگز به آسانی مصادره نخواهد شد.
🔸در سالروز قتل نیکا، در کنار خانوادهاش، و تمام خانوادههای دادخواه هستم و دستانشان را میفشارم.
#نیکا_شاکرمی #مهسا_امینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این بیانیه به شرح زیر است:
🔸قتل نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله در جریان اعتراضات #زن_زندگی_آزادی در تهران، همچون قتل صدها جوان و کودک دیگر، مصداق بارز جنایات جمهوری اسلامی علیه بشریت است. خبردار شدم که در سالروز قتل او نیروهای نظامی و امنیتی راههای منتهی به قبرستان حیاتالغیب، که مزار نیکا در آنجا واقع شده را مسدود کردهاند. تنها چند روز پیش در سالگرد قتل ژینا امینی نیز نیروهای امنیتی مسیرهای منتهی به قبرستان آیچی در سقز را بستند و با حصر خانگی خانواده امینی بر زخم ایشان نمک پاشیدند.
🔸ما فراموش نکردهایم که درهای گورستان خاوران نیز سالهاست به روی خانوادههای دادخواه ایشان بسته است. و از یاد نمیبریم که چه بسیار جانهای عزیزی که خانوادههایشان هنوز اطلاعی از محل دفن ایشان ندارند.
🔸مردمی که به طرق مختلف در مسیر مبارزه با استبداد قدم برمیدارند، همواره مکانهای جدید و راههای تازه برای مبارزه مییابند. حکومت به خوبی فهمیده است که «مزار» جانباختگان، دیگر نه مکانی صرفا برای سوگواری، بلکه جایی برای «دادخواهی» است. دستگاه امنیتی به شیوههای گوناگون سعی میکند خانوادههای دادخواه را از مسیرشان در دادخواهی منحرف کند؛ بر طبل «سوگواری» بکوبد و «دادخواهی» را بیمعنی جلوه دهد. اما این تلاش به نتیجه نخواهد رسید.
🔸مسیری که با جان، خون و رویاهای از دست
رفتهی انسانها شکل گرفته، هرگز به آسانی مصادره نخواهد شد.
🔸در سالروز قتل نیکا، در کنار خانوادهاش، و تمام خانوادههای دادخواه هستم و دستانشان را میفشارم.
#نیکا_شاکرمی #مهسا_امینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعری از شیدای همدانی از درون زندان زاهدان
در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
شیدای همدانی در این شعر ضمن گلایه از برخی دوستانش، تلنگری بر برخی هنرمندان میزند و مسئولیت هنرمند را یادآوری میکند.
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
متن شعر جدید شیدای همدانی که امروز به دستمان رسید به شرح زیر است:
خبر داری هنرمندی خردمند
به دام ناکسان، افتاده در بند؟!
به بند ناخردمندان گمراه
بدون مونس و غمخوار و همراه
به زنجیری که از جنس جنون است
جنونی که به رنگ سرخ خون است
در این زندان، کسی حالش نپرسد
ز اوج و وسعت بالش نپرسد
منم آن مرد آزاد هنرمند
در این زندان و این زنجیر و این بند
کسی اینجا ز حالم باخبر نیست
خبر حتا ز یاری هم، دگر نیست
رفیقانم مرا از یاد بردند
درون قلب من آرام مُردند
گمانم یاد ما را باد بُرده
مرا حتا خدا از یاد بُرده
اگرچه این خودش درد کمی نیست
ولی چون بگذرد، دیگر غمی نیست
بداند گوهری، قدر گُهر را
و زرگر میشناسد قدر زر را
قلم، یار و هنر، گشته نگارم
وطن هم، مونس و دلدار و یارم
هنر، یعنی ز آزادی سُرودن
و خاک پاک میهن را سُتودن
هر آنکس از هنر، آکنده باشد
همیشه نام نیکش زنده باشد
هنربندان، هنر را میفروشند
به دیناری، گُهر را میفروشند
ببین آن خائنان انجمن را
به یک سکّه، فروشند این وطن را
هنر کهاندر پی یاری نباشد
پیامش بهر بیداری نباشد
درون نطفه میگردد فراموش
بسان آتشی که گشته خاموش
هنرمندی اگر، با مردمت باش!
پناه مردم سردرگمت باش!
بخوان شعری که چون شمشیر، تیز است
چو نوری با سیاهی در ستیز است
بخوان آواز خون و خشم و آتش
ز کورش، از سیاوش، هم ز آرش
بگو از کاوه و یعقوب و بابک
بخوان شور و همایون و چکاوک
بساز آهنگ آزادی و یاری
ز رزم و گوی و میدان و سواری
ز زندان و ز زنجیر و اسارت
ز شیخ و هرزگی و قتل و غارت
بگو از عشق تا که پاک مانی
چو تاجی پاک، در این خاک مانی
من از روزی که عزم خاک کردم
ز ناپاکی، دلم را پاک کردم
ز ایران گفتم و از خاک پاکم
اگر حتا کنندم چاکچاکم
کمانم، دفتر و نوک قلم، تیر
رفیق و مونسم، زندان و زنجیر
به شور و مستی این خاک، سوگند
به عشق عاشقان پاک، سوگند
اگر صد سال در زندان بمانم
سرودی غیر آزادی نخوانم
هنرمندان! هنر، دُرّی گران است
هنر حتا گرامیتر ز جان است
بگویم تا بدانی که هنر چیست
که مانندش در این عالَم، گُهر نیست
هنر، در اوج هُشیاری و مستی
نباشد برتر از میهنپرستی
هنر، یعنی به راه خاک پاکت
دهی جان را، ولی نه مُشت خاکت
هنر، یعنی شرف، از خود گذشتن
شکنجه گشتن اما، برنگشتن
هنر، یعنی شکستن بند غم را
به دار آویختن، ظلم و ستم را
هنر، هم، رنگ و هم، آواز نور است
گَهی موج خروشان، گَه، صبور است
هنر، خورشید راهی ماندگار است
هنر، عِطر دلانگیز بهار است
هنر، آغاز راهی جاودان است
هنر، گُلواژهای از آسمان است
هنر، یعنی خردمندی، ظرافت
هنر، یعنی وطن، یعنی شرافت
وطن، سُرخ است چون خون، سبز، چون برگ
نترسیدن ز حتا سایهی مرگ
وطن، عشق است و ما عاشقترینیم
و ما دلدادهی این سرزمینیم
وطن، پایان بند و بندگیهاست
هنر، آزادگی از بردگیهاست
هنر، آغاز شیدایی و مستی است
هنر، بیشک همان میهنپرستی است
#شیدای_همدانی #بیانیه #شعر #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
شیدای همدانی در این شعر ضمن گلایه از برخی دوستانش، تلنگری بر برخی هنرمندان میزند و مسئولیت هنرمند را یادآوری میکند.
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
متن شعر جدید شیدای همدانی که امروز به دستمان رسید به شرح زیر است:
خبر داری هنرمندی خردمند
به دام ناکسان، افتاده در بند؟!
به بند ناخردمندان گمراه
بدون مونس و غمخوار و همراه
به زنجیری که از جنس جنون است
جنونی که به رنگ سرخ خون است
در این زندان، کسی حالش نپرسد
ز اوج و وسعت بالش نپرسد
منم آن مرد آزاد هنرمند
در این زندان و این زنجیر و این بند
کسی اینجا ز حالم باخبر نیست
خبر حتا ز یاری هم، دگر نیست
رفیقانم مرا از یاد بردند
درون قلب من آرام مُردند
گمانم یاد ما را باد بُرده
مرا حتا خدا از یاد بُرده
اگرچه این خودش درد کمی نیست
ولی چون بگذرد، دیگر غمی نیست
بداند گوهری، قدر گُهر را
و زرگر میشناسد قدر زر را
قلم، یار و هنر، گشته نگارم
وطن هم، مونس و دلدار و یارم
هنر، یعنی ز آزادی سُرودن
و خاک پاک میهن را سُتودن
هر آنکس از هنر، آکنده باشد
همیشه نام نیکش زنده باشد
هنربندان، هنر را میفروشند
به دیناری، گُهر را میفروشند
ببین آن خائنان انجمن را
به یک سکّه، فروشند این وطن را
هنر کهاندر پی یاری نباشد
پیامش بهر بیداری نباشد
درون نطفه میگردد فراموش
بسان آتشی که گشته خاموش
هنرمندی اگر، با مردمت باش!
پناه مردم سردرگمت باش!
بخوان شعری که چون شمشیر، تیز است
چو نوری با سیاهی در ستیز است
بخوان آواز خون و خشم و آتش
ز کورش، از سیاوش، هم ز آرش
بگو از کاوه و یعقوب و بابک
بخوان شور و همایون و چکاوک
بساز آهنگ آزادی و یاری
ز رزم و گوی و میدان و سواری
ز زندان و ز زنجیر و اسارت
ز شیخ و هرزگی و قتل و غارت
بگو از عشق تا که پاک مانی
چو تاجی پاک، در این خاک مانی
من از روزی که عزم خاک کردم
ز ناپاکی، دلم را پاک کردم
ز ایران گفتم و از خاک پاکم
اگر حتا کنندم چاکچاکم
کمانم، دفتر و نوک قلم، تیر
رفیق و مونسم، زندان و زنجیر
به شور و مستی این خاک، سوگند
به عشق عاشقان پاک، سوگند
اگر صد سال در زندان بمانم
سرودی غیر آزادی نخوانم
هنرمندان! هنر، دُرّی گران است
هنر حتا گرامیتر ز جان است
بگویم تا بدانی که هنر چیست
که مانندش در این عالَم، گُهر نیست
هنر، در اوج هُشیاری و مستی
نباشد برتر از میهنپرستی
هنر، یعنی به راه خاک پاکت
دهی جان را، ولی نه مُشت خاکت
هنر، یعنی شرف، از خود گذشتن
شکنجه گشتن اما، برنگشتن
هنر، یعنی شکستن بند غم را
به دار آویختن، ظلم و ستم را
هنر، هم، رنگ و هم، آواز نور است
گَهی موج خروشان، گَه، صبور است
هنر، خورشید راهی ماندگار است
هنر، عِطر دلانگیز بهار است
هنر، آغاز راهی جاودان است
هنر، گُلواژهای از آسمان است
هنر، یعنی خردمندی، ظرافت
هنر، یعنی وطن، یعنی شرافت
وطن، سُرخ است چون خون، سبز، چون برگ
نترسیدن ز حتا سایهی مرگ
وطن، عشق است و ما عاشقترینیم
و ما دلدادهی این سرزمینیم
وطن، پایان بند و بندگیهاست
هنر، آزادگی از بردگیهاست
هنر، آغاز شیدایی و مستی است
هنر، بیشک همان میهنپرستی است
#شیدای_همدانی #بیانیه #شعر #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام زندانی سیاسی زیر حکم اعدام بهروز احسانی از اوین
بهروز احسانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در نامهای خطاب به مردم ایران گفته که برای جانش چانه نمیزند و آماده است که جانش را فدای راه رهایی مردم ایران کند.
متن این نامه به شرح زیر است:
مردم شریف و قهرمان ایران
اینجانب بهروز احسانی که در بند ۴ زندان اوین محبوس میباشم در آبانماه ۱۴۰۱ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و به انفرادی ۲۴۰(زیر نظر ۲۰۹) منتقل و آنگاه پس از ۳ماه و نیم به بند ۴ اوین منتقل شدم. بالاخره بعد از ۲۲ماه بلاتکلیفی اکنون بدون مستندات برایم حکم اعدام صادر کردهاند. از این نظام اعدامی جز این برنمیآید. من همانطور که در دوره بازجویی گفته بودم بهقول شهید خسرو گلسرخی بر سر جانم آن هم در سن ۷۰سالگی با کسی چانه نمیزنم و اصلاً نگران ۱۰درصد باقیمانده عمرم نیستم آمادهام تا جان ناچیزم فدیه راه رهایی مردم ایران باشد.
حکم ما در دومین سالگرد قیام ۴۰۱ به ما اعلام شد. بر روان پاک بیش از ۷۰۰شهید آن قیام بزرگ درود میفرستم و سر تعظیم فرود میآورم. این رژیم خونریز از سرکوب و اعدام تغذیه میکند. گذشته از زندانیان سیاسی روزانه از زندانیان عادی نیز سرهایی بر دار میرود که منشاء جرایم و اتهامات آنها همین رژیم است و قربانیان بیدفاع همین نظام و همین شرایط اند. ما سیوچهارمین هفته اعتصاب غذای سهشنبههای نه به اعدام را همراه با ۲۱زندان دیگر در سراسر کشور پشت سر گذاشتهایم. و تا روزی که سرها بالای دار میرود به اعتصاب سهشنبهها ادامه خواهیم داد.
از هم میهنان عزیز، مجامع بینالمللی و نهادهای حقوقبشری میخواهم که علیه اعدام در ایران همین امروز اقدام کنند چرا که فردا دیر است.
در سهشنبههای نه به اعدام با ما همراهی کنید.
مردمی که آزادی و جمهوری دموکراتیک را میخواهند حقشان اعدام نیست. سکوت جامعه جهانی باعث جری شدن این رژیم در اجرای اعدام است. مماشات با این رژیم را بس کنید.
با درود به تمام شهیدان راه آزادی و با درود به شرف ایران و ایرانی
بهروز احسانی - اوین ۱۴۰۳.۶.۲۸
آقای احسانی و مهدی حسنی، چند روز پیش بعد از ماهها بلاتکلیفی، توسط قاضی ایمان افشاری به اعدام محکوم شدند.
آقای احسانی ۷ آدر ۱۴۰۱ بازداشت شد، لازم به ذکر است، همزمان با بازداشت آقای احسانی، دختر ایشان را هم برای تحتفشار قراردادن پدر بازداشت کرده و پس از بیست روز آزاد کردند. آقای احسانی مدتها از آزادی دخترش بیاطلاع بود.
#بهروز_احسانی #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهروز احسانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در نامهای خطاب به مردم ایران گفته که برای جانش چانه نمیزند و آماده است که جانش را فدای راه رهایی مردم ایران کند.
متن این نامه به شرح زیر است:
مردم شریف و قهرمان ایران
اینجانب بهروز احسانی که در بند ۴ زندان اوین محبوس میباشم در آبانماه ۱۴۰۱ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و به انفرادی ۲۴۰(زیر نظر ۲۰۹) منتقل و آنگاه پس از ۳ماه و نیم به بند ۴ اوین منتقل شدم. بالاخره بعد از ۲۲ماه بلاتکلیفی اکنون بدون مستندات برایم حکم اعدام صادر کردهاند. از این نظام اعدامی جز این برنمیآید. من همانطور که در دوره بازجویی گفته بودم بهقول شهید خسرو گلسرخی بر سر جانم آن هم در سن ۷۰سالگی با کسی چانه نمیزنم و اصلاً نگران ۱۰درصد باقیمانده عمرم نیستم آمادهام تا جان ناچیزم فدیه راه رهایی مردم ایران باشد.
حکم ما در دومین سالگرد قیام ۴۰۱ به ما اعلام شد. بر روان پاک بیش از ۷۰۰شهید آن قیام بزرگ درود میفرستم و سر تعظیم فرود میآورم. این رژیم خونریز از سرکوب و اعدام تغذیه میکند. گذشته از زندانیان سیاسی روزانه از زندانیان عادی نیز سرهایی بر دار میرود که منشاء جرایم و اتهامات آنها همین رژیم است و قربانیان بیدفاع همین نظام و همین شرایط اند. ما سیوچهارمین هفته اعتصاب غذای سهشنبههای نه به اعدام را همراه با ۲۱زندان دیگر در سراسر کشور پشت سر گذاشتهایم. و تا روزی که سرها بالای دار میرود به اعتصاب سهشنبهها ادامه خواهیم داد.
از هم میهنان عزیز، مجامع بینالمللی و نهادهای حقوقبشری میخواهم که علیه اعدام در ایران همین امروز اقدام کنند چرا که فردا دیر است.
در سهشنبههای نه به اعدام با ما همراهی کنید.
مردمی که آزادی و جمهوری دموکراتیک را میخواهند حقشان اعدام نیست. سکوت جامعه جهانی باعث جری شدن این رژیم در اجرای اعدام است. مماشات با این رژیم را بس کنید.
با درود به تمام شهیدان راه آزادی و با درود به شرف ایران و ایرانی
بهروز احسانی - اوین ۱۴۰۳.۶.۲۸
آقای احسانی و مهدی حسنی، چند روز پیش بعد از ماهها بلاتکلیفی، توسط قاضی ایمان افشاری به اعدام محکوم شدند.
آقای احسانی ۷ آدر ۱۴۰۱ بازداشت شد، لازم به ذکر است، همزمان با بازداشت آقای احسانی، دختر ایشان را هم برای تحتفشار قراردادن پدر بازداشت کرده و پس از بیست روز آزاد کردند. آقای احسانی مدتها از آزادی دخترش بیاطلاع بود.
#بهروز_احسانی #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از استادان اخراجشده، در نامهای به پزشکیان خواهان بازگشت بیقیدوشرط تمامی دانشجویان اخراجی و تعلیقی و دلجویی از آنها شدند
در بخشی از این نامه خطاب به مسعود پزشکیان آمده است:
«نظر به دستور اخیر شما به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر بازگشت و ادامه کار استادان و دانشجویانی که به دلایل ناموجه، غیرقانونی و سیاسی از حقوق و فرصتهای شهروندی خود محروم شده و در وضعیت اخراج، تعلیق، بازنشستگی و استعفای اجباری قرار گرفتهاند، نکاتی را خدمت شما عرض مینماییم:
علی رغم دستور صریح شما، هنوز سازوکار روشنی در خصوص بازگشت استادان اخراجی به دانشگاه اعلام نشده و اقدام موثری در این مورد صورت نگرفته است. قرائن و شواهد موجود حکایت از موانعی دارد که سد راه بازگشت این افراد به دانشگاه شدهاند.
ما جمعی از استادان اخراجی، خواهان اظهار نظر روشن و اقدام قاطع درین مورد هستیم تا روشن شود که آیا ارادهای واقعی در کار است یا صرفا با بازگشت تعدادی انگشتشمار قرار است این موضوع مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار گیرد!؟
در حافظه تاریخ بماند که در کشوری با نام جمهوری اسلامی، مسئولانی بودند که استادان دانشگاه را به جرم سعادتخواهی، راستگویی و احساس مسئولیت اجتماعی از حق طبیعی و اولیه کارکردن باز داشتند.
آنچه که به ناروا بر ما گذشته است، محصول سازوکار غیر علمی و غیرشفاف تعیین صلاحیت عمومی و تبدیل وضعیت، تفتیش عقاید، سرکوب آزاداندیشی و ناشکیبایی در برابر تفکر انتقادی است. بخش اصلی مسئله وجود قوانین و مقررات ناقض «آزادی آکادمیک» است که در سالهای اخیر به تصویب رسیده است. قوانین و مقرراتی که دست نهادهای اقتدارگرای غیر دانشگاهی را در سرکوب استادان باز گذاشته است.
بدیهی است که بازگشت استادان دگراندیش و منتقد در شرایطی ممکن و مطلوب است که شاهد تغییری در این سازوکار ناسالم باشیم. ما همچنان از حق انسانی و شهروندی خود برای اظهار نظر، نقد حکمرانی و تعهد به مبانی علمی و دانشگاهی که راستگویی، تفکر انتقادی و زیستن در دایره حقیقت است، دفاع کرده و حق اعتراض و انتقاد مردم از حاکمان را یک اصل بنیادین و خدشهناپذیر میدانیم.
در این ارتباط خواستار آنیم تا ضمن جبران حق و حقوق تضییعشده استادان اخراجی، بدون تشریفات اداری و بورکراتیک فرسایشی امکان «حضور مجدد همه آنها» در دانشگاه فراهم شود.
به عنوان بخشی از بدنه انسانی دانشگاه «خواهان بازگشت بیقید و شرط تمامی دانشجویان اخراجی و تعلیقی و دلجویی از آنها» هستیم.»
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/UniOd1
#سرکوب_دانشگاه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در بخشی از این نامه خطاب به مسعود پزشکیان آمده است:
«نظر به دستور اخیر شما به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر بازگشت و ادامه کار استادان و دانشجویانی که به دلایل ناموجه، غیرقانونی و سیاسی از حقوق و فرصتهای شهروندی خود محروم شده و در وضعیت اخراج، تعلیق، بازنشستگی و استعفای اجباری قرار گرفتهاند، نکاتی را خدمت شما عرض مینماییم:
علی رغم دستور صریح شما، هنوز سازوکار روشنی در خصوص بازگشت استادان اخراجی به دانشگاه اعلام نشده و اقدام موثری در این مورد صورت نگرفته است. قرائن و شواهد موجود حکایت از موانعی دارد که سد راه بازگشت این افراد به دانشگاه شدهاند.
ما جمعی از استادان اخراجی، خواهان اظهار نظر روشن و اقدام قاطع درین مورد هستیم تا روشن شود که آیا ارادهای واقعی در کار است یا صرفا با بازگشت تعدادی انگشتشمار قرار است این موضوع مورد بهرهبرداری تبلیغاتی قرار گیرد!؟
در حافظه تاریخ بماند که در کشوری با نام جمهوری اسلامی، مسئولانی بودند که استادان دانشگاه را به جرم سعادتخواهی، راستگویی و احساس مسئولیت اجتماعی از حق طبیعی و اولیه کارکردن باز داشتند.
آنچه که به ناروا بر ما گذشته است، محصول سازوکار غیر علمی و غیرشفاف تعیین صلاحیت عمومی و تبدیل وضعیت، تفتیش عقاید، سرکوب آزاداندیشی و ناشکیبایی در برابر تفکر انتقادی است. بخش اصلی مسئله وجود قوانین و مقررات ناقض «آزادی آکادمیک» است که در سالهای اخیر به تصویب رسیده است. قوانین و مقرراتی که دست نهادهای اقتدارگرای غیر دانشگاهی را در سرکوب استادان باز گذاشته است.
بدیهی است که بازگشت استادان دگراندیش و منتقد در شرایطی ممکن و مطلوب است که شاهد تغییری در این سازوکار ناسالم باشیم. ما همچنان از حق انسانی و شهروندی خود برای اظهار نظر، نقد حکمرانی و تعهد به مبانی علمی و دانشگاهی که راستگویی، تفکر انتقادی و زیستن در دایره حقیقت است، دفاع کرده و حق اعتراض و انتقاد مردم از حاکمان را یک اصل بنیادین و خدشهناپذیر میدانیم.
در این ارتباط خواستار آنیم تا ضمن جبران حق و حقوق تضییعشده استادان اخراجی، بدون تشریفات اداری و بورکراتیک فرسایشی امکان «حضور مجدد همه آنها» در دانشگاه فراهم شود.
به عنوان بخشی از بدنه انسانی دانشگاه «خواهان بازگشت بیقید و شرط تمامی دانشجویان اخراجی و تعلیقی و دلجویی از آنها» هستیم.»
متن کامل نامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/UniOd1
#سرکوب_دانشگاه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
نامه سرگشاده جمعی از استادان اخراجی و تعلیقی دانشگاههای ایران به مسعود پزشکیان، رئیس جمهور - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
در این مطلب با متن نامهای روبرو خواهید شد که در اول مهر ۱۴۰۳ توسط برخی از استادان اخراجی و تعلیقی و قطعهمکاریشده دانشگاههای ایران خطاب به مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران است که در تیرماه همین سال به ریاست جمهوری منسوب شده است. نویسندگان این نامه، با…