آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
دختری نابینا و ناشنوا فارغ‌التحصیل دانشکده حقوق هاروارد

هابن گریمای ۲۷ ساله اواخر سال ۲۰۱۵ میلادی دیداری با باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا داشت. هابن در روز «اقدام برای معلولان در کشور امریکا» به کاخ سفید رفت.

هابن اهل اریتره و نابینا و ناشنوا است اما نقص جسمانی مانعی در راه رسیدن به رویایش یعنی وکالت نبوده است. او سال ۲۰۱۳ از دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل شد در حالی که اولین #دانش‌آموز #نابینا و #ناشنوا در این دانشکده بود.

مادر هابن اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی از کشور اریتره فرار کرد و در امریکا زندگی جدیدی را آغاز کرد. هابن اما در کالیفرنیا متولد شد و می‌گوید در کشورش امکانات و شرایطی برای تحصیل افرادی که نقص جسمانی دارند وجود ندارد. اما این موضوع انگیزه‌ای به هابن داده است تا حامی افراد #معلول باشد و برای بهبود وضعیت آنها تلاش کند.

هابن گریما در حال حاضر مشغول به حرفه وکالت است و تلاش می‌کند دسترسی به #تکنولوژی و وسایل روزی که می‌تواند به #معلولان یاری رساند را افزایش دهد.

برای مطالعه بیشتر درباره #کنشگری مدنی درباره #معلولیت، کتاب «جسمیت و #قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» نوشته سعید سبزیان را از توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/eeyjWM


@Tavaana_TavaanaTech
واکنش مرد #ناشنوا , وقتی همسرش می‌گوید که به زودی پدر می‌شود

دنیای من پر از #سکوت بود و زبانم ناتوان! دنیای پرهیاهوی آدم ها برای من عجیب بود و دنیای آرام و بی صدای من برای آنها عجیب تر! من هیچ وقت آدم ها را برای شنیدن ناشنیدنی ها مواخذه نکردم و خودم را با دنیای ناشناخته آنها آشنا کردم ...
اگر دنیا برای شنیدن صدای ضعیف من گوش شنوایی ندارد، من باید راه شنیدن حرف های دنیا را یاد بگیرم. در دنیای ساکت من صدای قهقهه #کودک ۹ ماهه ای که خود را در آغوش پدر انداخته بی معناست و من صدای شیون زنی را که در عزای عزیزش فریاد می کشد نمی شناسم اما چشم هایم دنیای ناشناخته آواها را برایم آشناترمی کند و من می توانم همچون تو از دیدن قهقهه #کودکان #شاد شوم و همراه با ناله های سوخته حنجره داغ دیدگان اشک بریزم.
من دنیای شما را زیباتر از آنچه که تصورش را بکنید لمس کرده ام و بیشتر از آنچه فکرش را بکنید در دنیای اصوات ناشناخته سیر کرده ام.
من صدای علف های باران خورده اردیبهشت را خوب می شنوم و آواز صدف های به خواب رفته در کنار ساحل را خوب می شناسم. در دنیای شفاف من صدای رقص گل های آفتابگردان به گوش می رسد و نغمه ماهی قرمز تنگ بیداد می کند.
آری من آوای خوش زندگی را بهتر از شما می شناسم و با صدای نسیم به زندگی سلا م می دهم و برای چتر طلا یی خورشید که هر صبح در سقف خانه ام پهن می شود سرود #عشق می خوانم.
مرجان حاجی حسنی

ویدیو: bit.ly/1NV1XnZ

مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
دانشجویی فرانسوی در سن ۹۰ سالگی دکترا گرفت!

دانشجوهای دکترا ساعت‌های طولانی را صرف نوشتن و تحقیق در این دوره تحصیلی می‌کنند. اما حالا دانشجویی فرانسوی در سن ۹۰ سالگی موفق به کسب مدرک دکترا شده است. خانم بورلیر یکی از زنان بسیار مسن در فرانسه است که توانسته است دوره دکترا را با موفقیت پشت سر بگذارد.

او ۳۰ سال پیش موضوع تحقیقش را درباره کار مهاجران در شرق فرانسه آغاز کرد و با نوشتن حدود ۴۰۰ صفحه در پایان‌نامه‌اش به این موضع پرداخت. او در رشته جغرافیا فارغ التحصیل شده است و نزدیک به ۲ ساعت در مقابل هیئت داوری از پایان‌نامه‌اش دفاع کرده است. نمره‌ای که کسب کرده بالا است و سطح کار تحقیقی او مثال زدنی است.

خانم بورلیر در لیون فرانسه و سال ۱۹۲۵ میلادی متولد شد. او پیش از این #معلم تاریخ و جغرافیا بود و بعد از #بازنشستگی در سال ۱۹۸۳ شروع به تحصیل در دوره دکترا کرد. اما تحصیل او به درازا انجامید. او می‌گوید که در میانه تحصیل مرخصی گرفته است: «تمام تلاشم را کردم. تشویق‌های زیادی از طرف راهنمایم دریافت کردم و فکر می‌کم هیئت داوران بسیار راضی بودند.»

خانم بورلیر تقریبا #ناشنوا شده است و طی جلسه دفاع از پایان‌نامه‌اش نزدیک به هیئت داوران نشست تا سوالات آنها را متوجه شود. پروفسور اورماکس، راهنمای او می‌گوید که بعد از دریافت مدرک دکترای خانم بورلیر همه متاثر شده بودند: «این مدرک افتخاری نبود. پایان نامه او بسیار موشکافانه، مربوط و دقیق بود و من به او افتخار می‌کنم.»

خانم بورلیر با #زنان #مهاجر زیادی مصاحبه کرد و طی سال‌های گذشته تماسش را با آنها حفظ کرده است.

اما او مسن‌ترین #دانش‌آموز جهان نیست که مدرک دکترا کسب کرده است. در ماه ژوئن اینگبورک راپوپورت ۱۰۲ ساله که زنی آلمانی است مدرک دکترایش دریافت کرد. او به دلیل قوانین ضد یهودیان هیتلر موفق به کامل کردن امتحان شفاهی نشده بود. مادر اینگبورگ یهودی بود.

خانم بورلیر در این مصاحبه به خبرنگاران می‌گوید که تصمیم دارد بعد از پایان تحصیلاتش استراحت کند و برای کار و تحصیل و تدریس پیر شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
#سالمندان #سالمندی
گردنبندی ساخته دست توانای یک دختر #ناشنوا

در #افغانستان یک دختر جوان به نام سعیده اعتباری به کمک یک هنرمند بریتانیایی گردنبندی از #زمرد #افغانستان در قالبی از طلا ساخته که حالا در موزه ای در واشنگتن به نمایش گذاشته شده است. کاوون خموش خبرنگار بی‌بی‌سی در #کابل می‌گوید از کار سعیده استقبال زیادی شده است.

#توانمندسازی #معلولان #معلولان_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
یک پدیده تکان‌دهنده:
#کارتن‌خوابی خانوادگی با سه کودک ناشنوا

یک چاد‌ر مسافرتیِ رنگی، یکی د‌و پتویی که کهنگی از رنگ و بویشان پید‌است، چند‌ د‌ست لباس زهوار د‌ر رفته، با خرت و پرت‌هایی که د‌اخل کیسه برنج پاره چپاند‌ه شد‌ه؛ این تمام د‌ارایی‌شان است، همه آن چیزی که برای یک زند‌گی د‌ارند‌. چاد‌رهای مسافرتی، ظهر یکی از روزهای ارد‌یبهشت‌ماه، با هر باد‌ی تکان می‌خورند‌. وقتی که باد‌ شد‌ید‌تر می‌شود‌، انگار می‌خواهند‌ از جا کند‌ه شوند‌.

اینجا گوشه کنارهای اتوبان تهران- قم است. د‌و هفته‌ای می‌شود‌ که جایگاه استراحت موقت مسافران د‌ر محوطه حرم مطهر را اشغال کرد‌ه‌اند‌. حالا باید‌ به فکر جای د‌یگری برای اقامتشان شوند‌.

«معصومه»، پتوی قرمز کهنه‌ای را د‌ورش پیچاند‌ه و د‌ر محوطه راه می‌رود‌. باد‌ی می‌آید‌ و او با د‌ست‌های سیاه و زرد‌ش، پتو را محکم‌تر می‌گیرد‌ که نیفتد‌. معصومه ٤٢‌ سال بیشتر ند‌ارد‌ اما ماد‌ر یک خانواد‌ه پرجمعیت است؛ سه د‌ختر و سه پسرش، همان حوالی‌اند‌. معلوم نیست این همه جمعیت که د‌و د‌اماد‌ هم به آنها اضافه می‌شود‌، چطور د‌ر همین چند‌ وجب جا، می‌خوابند‌: «نوبتی می‌خوابیم. همیشه هم همه اینجا نیستند‌. د‌اماد‌م سر کار می‌رود‌، آن یکی هم گاهی می‌آید‌ و سر می‌زند‌.» این را معصومه می‌گوید‌ و صورتش به لبخند‌ تلخی باز می‌شود‌. د‌ند‌ان‌هایش زرد‌ است اما نگاهش با آن چشمان آبی تند‌، نافذ است: «د‌و هفته است که اینجاییم، چند‌ شب را د‌رحرم خوابید‌یم، می‌گویند‌ کسی نمی‌تواند‌ بیشتر از د‌و سه روز د‌ر د‌اخل حرم بخوابد‌.» این را با اعتراض می‌گوید‌ و رویش را برمی‌گرد‌اند‌ تا بچه‌هایش را نشان د‌هد‌. به آنها سلام می‌د‌هم و حالشان را می‌پرسم، اما فقط نگاه می‌کنند‌: «بچه‌هایم #ناشنوا هستند‌. همه‌شان نه اما سه تا از بچه‌هایم ماد‌رزاد‌ی نمی‌شنوند‌.»

همه آن سه نفر رنگ چشمان ماد‌رشان را به ارث برد‌ه‌اند‌. با ایما و اشاره با ماد‌رشان حرف می‌زنند‌. بزرگ‌ترین آنها ٢٤ ساله است، ازد‌واج کرد‌ه و حالا سه‌ماهه بارد‌ار است اما سهم او هم از این زند‌گی، تنها یک پتو، یک د‌امن بلند‌ و بلوزی همرنگ است. منتظر همسرش است: «ما ساکن عباس‌آباد‌ و به هم علاقه‌مند‌ بود‌یم.» می‌پرسم: «کجا هست؟» با د‌ست انتهای اتوبان را نشانم می‌د‌هد‌: «آنجا، سمت خاوران. آنجا مستاجر بود‌یم، د‌خترکوچکم که ناشنواست د‌ر یک حاد‌ثه، تمام تنش سوخته، من هم هر چه د‌اشتم و ند‌اشتم، فروختم تا خرج د‌رمانش کنم. د‌یگر پولی برایمان نماند‌ تا کرایه بد‌هیم. حتی اثاثیه‌مان را فروختیم تا بخشی از کرایه را بد‌هیم. د‌خترم را هم فرستاد‌م سر کار، اما آخر سر، یک روز صاحبخانه آمد‌، ما را از خانه بیرون کرد‌ و قفلی به د‌رخانه‌اش زد‌. از همان روز ما بی‌خانه شد‌یم، حتی نتوانستیم لباس با خود‌مان بیاوریم. با همین د‌مپایی‌ها و کفش‌ها آمد‌یم.»

نگاهی می‌رود‌ به سمت د‌مپایی پسر ناشنوایش. آنها از همان شب راهشان را از خاوران گرفته و به انتهای اتوبان تهران- قم رسید‌ند‌: «با بد‌بختی خود‌مان را اینجا رساند‌یم. با تاکسی و اتوبوس آمد‌یم. خیلی شب سختی بود‌، باران می‌آمد‌ و ما جایی ند‌اشتیم، فقط توانستیم از اینجا یک چاد‌ر مسافرتی بخریم. بعد‌ که مستقر شد‌یم د‌و سه روزی غذا ند‌اشتیم تا اینکه یکی از موسسه‌های خیریه، از وضع ما باخبر شد‌ و برایمان غذا آورد‌. ما حتی پول ند‌اریم حمام برویم.»

همه اینها برای ماهی ٣٥٠‌ هزار تومان کرایه خانه بود‌ که خانواد‌ه معصومه از پس پرد‌اختش برنمی‌آمد‌ند‌: «شوهرم قبلا #اعتیاد‌ د‌اشت، از وقتی چاد‌رنشین شد‌یم، مشغول ترک‌د‌اد‌نش هستم.»

«قهرمان» پد‌ر خانواد‌ه، بیکار است. قبلا ریخته‌گری می‌کرد‌، حالا ولی به ‌خاطر یک بیماری د‌ستش از کار افتاد‌ه: «وقتی اینجا آمد‌یم، یک پتو بیشتر ند‌اشتیم، اینجا شب‌ها خیلی سرد‌ می‌شود‌، چند‌ شب پیش آنقد‌ر هوا خراب شد‌ که د‌اشتیم از سرما می‌مرد‌یم. یکی از همسایه‌ها به ما پتو د‌اد‌.»

آنجا پر است از همین زند‌گی‌ها. چاد‌رهای قرمز، نارنجی، آبی، سبز و زرد‌. ٣٠ تایی می‌شوند‌، همه کارتن‌خواب نیستند‌. یا مسافرند‌ و چند‌ روز بیشتر اقامت نمی‌کنند‌ یا خسته‌اند‌ و چند‌ ساعتی می‌خواهند‌ استراحت کنند‌، اما آنها که کارتن‌خوابند‌، آنها که جایی ند‌ارند‌ برای زند‌گی، حالا حالاها، چاد‌رهایشان به راه است. کفش‌های بچه‌گانه و رخت‌آویزهایی که لباس‌های رنگ به رنگ روی آنها آویزانند‌، زیراند‌ازهای حصیری و گونی‌های پُر، همه حکایت از زند‌گی‌های بلاتکلیفی است بین ماند‌ن و رفتن. آنها همین چند‌ وجب جا را د‌ارند‌، همین چند‌ پتو و خانه‌های پارچه‌ای.

گزارش منتشر شده در ایسنا

عکس تزیینی‌ست.

@Tavaana_TavaanaTech
معلم #امید و #مهربانی#
اینجا مدرسه‌ی باغچه‌بان یزد است با #دانش‌آموزان #ناشنوا، اما نارنین فاطمه السادات حسین علاوه بر #ناشنوایی نابیناست.
نارنین در تابستان ۱۳۹۲ بر اثر بیماری بینایی‌اش را هم از دست داده اما با کمک این معلم فداکار الان ۱۸ حرف از حروف الفبا را می‌داند و شاگرد ممتاز کلاس اول این مدرسه است. خانم میر دهقان با صبر، مهربانی و #فداکاری، دنیای سکوت را برای کودکان نابینا و ناشنوا روشن کرده و شوق به زیستن و یادگیری را در وجود اینان زنده کرده‌است.
دسترسی به امکانات و زیستن در همه نقاط اجتماع حق معلولان است. «دسترسی صرفاً به معنای امکان استفاده از ساختمان‌ها و اتوبوس‌ها و اماکن نیست. بله شامل همه انواع مواردی است که معلولان ممکن است در زندگی نیاز باشد از آن استفاده کنند. مثلاً کتاب‌ها باید به گونه‌ای طراحی و آماده‌سازی شوند که جامعه #معلولان از آنها بی‌بهره نشود. خط به ریل باید امکان سریع را برای افراد نابینا فراهم کند، مدارس و دانشگاه‌ها و ادارات باید به تمهیدات و امکاناتی در این باره بیندیشند. خیابان‌ها باید از نشانه‌های متکثر استفاده کنند. علائم راهنمایی در چهارراه هم باید پاسخگو و راهنمای نابینایان باشد هم ناشنوایان. علائم شنیداری و دیداری در دو باید باشد. سایت‌های دانشگاه‌ها، سایت‌های وزارتخانه‌ها و تلفن‌خانه‌ها باید به روش‌هایی مناسب معلولان بیندیشند، وزارت‌خانه‌ها و ادارات باید به افرادی که تماس می‌گیرند اعلام کنند که امکان کمک به افراد معلول را دارند.»
آنچه خواندید بخش‌هایی از کتاب «جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» نوشته سعید سبزیان بود.
فایل پی‌دی‌اف کتاب را دانلود کنید:
https://goo.gl/Xik0l7
ساناز یک زن جوان ناشنواست. او از شما هموطنان می خواهد که باور کنید ناشنوایان نیز مانند باقی مردم هستند جز اینکه دنیای آن ها بی صداست. ساناز با شما هموطنان ایرانی اش کمی حرف دارد. سخن ساناز را «بشنویم» و سعی کنیم دید خودمان به ناشنوایان را عوض کنیم. آن ها از کارافتاده نیستند!

goo.gl/xmAvTE

مطالب مرتبط
حمایتگری از حقوق معلولان
goo.gl/F14ieu
جنبش رئیس ناشنوا،همین حالا
goo.gl/5GXNDJ

@Tavaana_TavaanaTech
"‏اینروزها که قرار است در خانه بمانیم، ما افراد ‎#ناشنوا در خانه می‌مانیم. بی آنکه رسانه‌ی ملی، در خانه‌ی ما بیاید.
‏رسانه‌ی ملی، اطلاعات به روز شده ی مربوط به ‎#ویروس_کرونا و نکات بهداشتی مربوط به آن را برای قشر ناشنوا مناسب سازی نکرده است.

‏رسانه‌ی ملی، ‎#برنامه‌ی_کودک و کارتونی را برای کودکان ناشنوا مناسب سازی نکرده است و برنامه‌ها بدون مترجم زبان اشاره‌ی کودک است.

‏رسانه ی ملی، برنامه های آموزشی درسی برای ‎#دانش_آموزان_ناشنوا مناسب سازی نکرده است و برنامه‌هایشان بدون ‎#زیرنویس و بدون ‎#مترجم_زبان_اشاره است.

‏در این بحران نیز باز از میان جامعه‌ی ناشنوایان، افرادی خودجوش به یاری هم شتافته و اطلاعات مربوط به سلامت را به ‎#زبان_اشاره‌ی_ایرانی در اختیار هم قرار می‌دهند. کاری که با توجه به تخصیص بودجه در ‎#رسانه‌ی_ملی در حیطه‌ی وظایف صدا و سیما می‌باشد.

رسانه‌ی ملی در راستای دعوت به ‎#خانه_ماندن برنامه‌های مختلف شادی‌بخش برای سرگرم کردن مردم ایران(مثل برنامه‌های گفت‌وگو وسریال‌هایش)را برای خانواده‌های ‎#ناشنوا مناسب‌سازی نکرده است انگار مهم نباشد که ما هم سرگرم باشیم یا انگاری ما ۵ درصد جامعه ایران جزئی از مخاطبان رسانه ملی نیستیم.

‏اگرچه به مدد دهه‌ها محرومیت از رسانه، ‎#ناشنوایان ما خودکفا شده و استندآپ کمدی‌های جذابی را برای شادابی روحیه‌ی این جامعه تولید می‌کنند، ولی ‎#درد این است که همه‌ی ناشنوایان، در اینترنت و فضای مجازی نیستند.

‏رسانه‌ی ملی، در نحوه ترجمه اخبار توسط مترجمان نامترجمش، علیرغم اعتراض‌های قبلی تجدیدنظر نکرده است و ما ناچارا اخبار را از ادا اطوارهایی که حتی زبان اشاره نیستند، حدس می‌زنیم. اخباری که در این دوران بحران، اخباری فوری و مهم محسوب می‌شوند.‌

‏ما مدام آسیبی که اخبار متناقض به ما وارد می‌کند را گوشزد می‌کنیم.
این روزها هر نهادی خبری منتشر می‌کند، این خبر به دست ما می‌رسد ولی برای اصلاحش گویی ما باید یک قدم بیشتر برداریم تا خبر غلط را یکی از دوستان خودمان برایمان ترجمه‌ کند.

‏اینروزها که قرار است در خانه بمانیم، ما افراد ‎#ناشنوا در خانه می‌مانیم. بی آنکه رسانه‌ی ملی، در خانه‌ی ما بیاید."
.
متن بالا را مهسا تهذیبی از فعالان حقوق ناشنوایان در توییتر به صورت یک رشته توئیت منتشر کرده است.

@Tavaana_TavaanaTech
امیدواریم این تبدیل به درکی عمومی و فهمی همگانی شود که توانخواهان نیازی به ترحم ندارند؛ آن‌ها صرفا باید حقوقی مشخص و معین داشته باشند و دولتی که ضامن اجرای آن حقوق باشد و شهروندانی که این حقوق را رعایت کنند.
.
نابینایان یا ناشنوایان لزوما توانمندی کمتری از من و شمای بینا یا شنوا ندارند. موارد بسیاری وجود دارد که یک ناشنوا در یک حوزه خاص بسیار کامیاب‌تر و موفق‌تر از هزار شنوا بوده است.
.
یاد بگیریم به توانخواهان ترحم نورزیم؛ حقوق آنان را رعایت کنیم.
.
#حقوق_توانخواهان #توانخواهان #توانیابان #ناشنوا #نابینا #ترحم #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سلام به همگى كلمه كرولال اين كلمه درست نيست و توهين به ناشنوايان است. اصلا به هيچ وجه اين كلمه كرولال را استفاده نكنيد و به همه اطلاع بدهيد.لطفا!
چون من و همه ناشنوايان به اين كلمه خيلى حساسيم .بايد كلمه ناشنوا يا كم شنوا يا نيم شنوا بكار برده شود . سپاس

ويدئو: سلام من كرولال نيستم، من ناشنوا هستم، ميتونم حرف بزنم ميتونم با لبخونى متوجه شوم ميتونم با سعمكم بشنوم پس شما به ناشنوايان توهين نكنيد كلمه كرولال خيلي زشته، فرهنگ خيلى قديمى و عقب افتاده هست.»

این ویدیو و متن را لادن صحرائى اولين فيلمساز ناشنواى ايران برای ما ارسال کرده است.

آیا می‌دانید افراد دارای معلولیت روی چه کلمات یا کاربرد آن‌ها برای چه مقاصدی حساس هستند و رنجیده می‌شوند؟

مرتبط:
آداب معاشرت با افراد دارای معلولیت
https://bit.ly/2FtEjWl
وظیفه شهروندان در برابر افراد دارای معلولیت
https://goo.gl/tnNfhV

#معلولیت #ناشنوا #ناشنوایان

@Tavaana_Tavaanatech