زنی که ثابت کرد #کارآفرینی، کاری #مردانه نیست
«خاطرم میآید که در فروردین ماه ۵۸ بود و درست پس از تعطیلات عید نوروز روزنامهای خریده بودم تا از روی آن بتوانم با مراجعه به آگهیهای ثبتشده استخدامی برای خود کاری را دست و پا کنم. در میدان ولیعصر در کناره باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی در کنار من نیز در انتظار نوبت بود سر صحبت با ایشان باز شد و وقتی مطلع شد که من به زبان انگلیسی تسلط دارم پیشنهاد کرد که اتفاقاً شوهر خواهر من در یک شرکت بینالمللی سهامدار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای کارهای بینالمللی خود استفاده کنند. سپس شماره تلفن آن محل را به من داد. من هم با آن شماره تماس گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح به آن محل بروم. این خاطرات بر میگردد به حدود ۳۵ سال قبل.»
زنی که در نهایت به عنوان مترجم یک شرکت حمل و نقل کار خود را آغاز کرده بود، امروز خود صاحب یکی از بزرگترین شرکتهای حمل و نقل بینالمللیست و به عنوان یکی از بزرگترین کارآفرینان در ایران و خاورمیانه مطرح است و جایزه «کارآفرین برتر جهان اسلام» را دریافت کرده است. او در عین حال زندگی خانوادگی استواری دارد. «فاطمه مقیمی» زنی که به عنوان یکی از ۳۰ میلیاردر ایرانی شناخته میشود، افتخار خود را در این میداند که از هیچ رانتی برای رسیدن به این موقعیت استفاده نکرده است و با وجود اینکه به خاطر جنسیتش بارها مانع و سد راه او شده بودند، اکنون از این خوشنود است که بسیاری از مدیران امروز صنعت حمل و نقل، روزگاری کارمند و پرسنل او بودند.
رویای انجام غیرممکنها
این موفقیتهای پیاپی آن هم از طرف یک زن اصلا به راحتی به دست نیامده است. هم پشتکار ویژهای میطلبید و هم روحیه فوقالعادهای. خود #مقیمی میگوید که همیشه در رویاهایش انجام کارهای غیرممکن را دوست داشت و همین او را به جایی رساند که اکنون هست. اگر بخواهیم از فشار و رنجی که #فاطمه_مقیمی به عنوان یک زن در صنعت حمل و نقل متحمل شد، روایتی داشته باشیم به نظر میرسد که همین خاطره تلخ او کافی باشد: «وارد صحنهای شده بودم که انگار این صحنه، صحنه بازی من نبود. اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به اینکه بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگاندازیها مرا جسورتر و مصرتر میکرد. حتی بعد از ثبت شرکت، یا مرا در بحثهای تشکلی راه نمیدادند یا اگر مطلع میشدم و میرفتم، اصلا مرا ندید میگرفتند. یادم میآید در یکی از مراسمهای ماه رمضان، افطاری میدادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آنجا بنشین. من یک نفر تنها آنجا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.» و شاید بر اساس چنین روحیه و مقاومتی است که زنی که «آرش کمانگیر» را به عنوان یک «ایدهآلیست» به عنوان الگوی خود در زندگی میشناسد، همچون آن کمانگیر افسانهای، تیر موفقیت خود را آنچنان پرتاب میکند که مرزهای درک مردانه از #توانایی یک زن در جامعه ایرانی را فرسنگها جابجا میکند و به اذهان خموده و منجمد #مردمحور نشان میدهد که #موفقیت اقتصادی و شغلی #زن و مرد نمیشناسد!
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9B0c1j
#زنان #کارآفرین #زنان_توانا #زنان_موفق
@Tavaana_TavaanaTech
«خاطرم میآید که در فروردین ماه ۵۸ بود و درست پس از تعطیلات عید نوروز روزنامهای خریده بودم تا از روی آن بتوانم با مراجعه به آگهیهای ثبتشده استخدامی برای خود کاری را دست و پا کنم. در میدان ولیعصر در کناره باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی در کنار من نیز در انتظار نوبت بود سر صحبت با ایشان باز شد و وقتی مطلع شد که من به زبان انگلیسی تسلط دارم پیشنهاد کرد که اتفاقاً شوهر خواهر من در یک شرکت بینالمللی سهامدار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای کارهای بینالمللی خود استفاده کنند. سپس شماره تلفن آن محل را به من داد. من هم با آن شماره تماس گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح به آن محل بروم. این خاطرات بر میگردد به حدود ۳۵ سال قبل.»
زنی که در نهایت به عنوان مترجم یک شرکت حمل و نقل کار خود را آغاز کرده بود، امروز خود صاحب یکی از بزرگترین شرکتهای حمل و نقل بینالمللیست و به عنوان یکی از بزرگترین کارآفرینان در ایران و خاورمیانه مطرح است و جایزه «کارآفرین برتر جهان اسلام» را دریافت کرده است. او در عین حال زندگی خانوادگی استواری دارد. «فاطمه مقیمی» زنی که به عنوان یکی از ۳۰ میلیاردر ایرانی شناخته میشود، افتخار خود را در این میداند که از هیچ رانتی برای رسیدن به این موقعیت استفاده نکرده است و با وجود اینکه به خاطر جنسیتش بارها مانع و سد راه او شده بودند، اکنون از این خوشنود است که بسیاری از مدیران امروز صنعت حمل و نقل، روزگاری کارمند و پرسنل او بودند.
رویای انجام غیرممکنها
این موفقیتهای پیاپی آن هم از طرف یک زن اصلا به راحتی به دست نیامده است. هم پشتکار ویژهای میطلبید و هم روحیه فوقالعادهای. خود #مقیمی میگوید که همیشه در رویاهایش انجام کارهای غیرممکن را دوست داشت و همین او را به جایی رساند که اکنون هست. اگر بخواهیم از فشار و رنجی که #فاطمه_مقیمی به عنوان یک زن در صنعت حمل و نقل متحمل شد، روایتی داشته باشیم به نظر میرسد که همین خاطره تلخ او کافی باشد: «وارد صحنهای شده بودم که انگار این صحنه، صحنه بازی من نبود. اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به اینکه بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگاندازیها مرا جسورتر و مصرتر میکرد. حتی بعد از ثبت شرکت، یا مرا در بحثهای تشکلی راه نمیدادند یا اگر مطلع میشدم و میرفتم، اصلا مرا ندید میگرفتند. یادم میآید در یکی از مراسمهای ماه رمضان، افطاری میدادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آنجا بنشین. من یک نفر تنها آنجا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.» و شاید بر اساس چنین روحیه و مقاومتی است که زنی که «آرش کمانگیر» را به عنوان یک «ایدهآلیست» به عنوان الگوی خود در زندگی میشناسد، همچون آن کمانگیر افسانهای، تیر موفقیت خود را آنچنان پرتاب میکند که مرزهای درک مردانه از #توانایی یک زن در جامعه ایرانی را فرسنگها جابجا میکند و به اذهان خموده و منجمد #مردمحور نشان میدهد که #موفقیت اقتصادی و شغلی #زن و مرد نمیشناسد!
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9B0c1j
#زنان #کارآفرین #زنان_توانا #زنان_موفق
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
زنی که ثابت کرد #کارآفرینی، کاری #مردانه نیست
«خاطرم میآید که در فروردین ماه ۵۸ بود و درست پس از تعطیلات عید نوروز روزنامهای خریده بودم تا از روی آن بتوانم با مراجعه به آگهیهای ثبتشده استخدامی برای خود کاری را دست و پا کنم. در میدان ولیعصر در کناره باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی در کنار من نیز در انتظار نوبت بود سر صحبت با ایشان باز شد و وقتی مطلع شد که من به زبان انگلیسی تسلط دارم پیشنهاد کرد که اتفاقاً شوهر خواهر من در یک شرکت بینالمللی سهامدار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای کارهای بینالمللی خود استفاده کنند. سپس شماره تلفن آن محل را به من داد. من هم با آن شماره تماس گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح به آن محل بروم. این خاطرات بر میگردد به حدود ۳۵ سال قبل.»
زنی که در نهایت به عنوان مترجم یک شرکت حمل و نقل کار خود را آغاز کرده بود، امروز خود صاحب یکی از بزرگترین شرکتهای حمل و نقل بینالمللیست و به عنوان یکی از بزرگترین کارآفرینان در ایران و خاورمیانه مطرح است و جایزه «کارآفرین برتر جهان اسلام» را دریافت کرده است. او در عین حال زندگی خانوادگی استواری دارد. «فاطمه مقیمی» زنی که به عنوان یکی از ۳۰ میلیاردر ایرانی شناخته میشود، افتخار خود را در این میداند که از هیچ رانتی برای رسیدن به این موقعیت استفاده نکرده است و با وجود اینکه به خاطر جنسیتش بارها مانع و سد راه او شده بودند، اکنون از این خوشنود است که بسیاری از مدیران امروز صنعت حمل و نقل، روزگاری کارمند و پرسنل او بودند.
رویای انجام غیرممکنها
این موفقیتهای پیاپی آن هم از طرف یک زن اصلا به راحتی به دست نیامده است. هم پشتکار ویژهای میطلبید و هم روحیه فوقالعادهای. خود #مقیمی میگوید که همیشه در رویاهایش انجام کارهای غیرممکن را دوست داشت و همین او را به جایی رساند که اکنون هست. اگر بخواهیم از فشار و رنجی که #فاطمه_مقیمی به عنوان یک زن در صنعت حمل و نقل متحمل شد، روایتی داشته باشیم به نظر میرسد که همین خاطره تلخ او کافی باشد: «وارد صحنهای شده بودم که انگار این صحنه، صحنه بازی من نبود. اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به اینکه بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگاندازیها مرا جسورتر و مصرتر میکرد. حتی بعد از ثبت شرکت، یا مرا در بحثهای تشکلی راه نمیدادند یا اگر مطلع میشدم و میرفتم، اصلا مرا ندید میگرفتند. یادم میآید در یکی از مراسمهای ماه رمضان، افطاری میدادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آنجا بنشین. من یک نفر تنها آنجا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.» و شاید بر اساس چنین روحیه و مقاومتی است که زنی که «آرش کمانگیر» را به عنوان یک «ایدهآلیست» به عنوان الگوی خود در زندگی میشناسد، همچون آن کمانگیر افسانهای، تیر موفقیت خود را آنچنان پرتاب میکند که مرزهای درک مردانه از #توانایی یک زن در جامعه ایرانی را فرسنگها جابجا میکند و به اذهان خموده و منجمد #مردمحور نشان میدهد که #موفقیت اقتصادی و شغلی #زن و مرد نمیشناسد!
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9B0c1j
#زنان #کارآفرین #زنان_توانا #زنان_موفق
@Tavaana_TavaanaTech
«خاطرم میآید که در فروردین ماه ۵۸ بود و درست پس از تعطیلات عید نوروز روزنامهای خریده بودم تا از روی آن بتوانم با مراجعه به آگهیهای ثبتشده استخدامی برای خود کاری را دست و پا کنم. در میدان ولیعصر در کناره باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی در کنار من نیز در انتظار نوبت بود سر صحبت با ایشان باز شد و وقتی مطلع شد که من به زبان انگلیسی تسلط دارم پیشنهاد کرد که اتفاقاً شوهر خواهر من در یک شرکت بینالمللی سهامدار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای کارهای بینالمللی خود استفاده کنند. سپس شماره تلفن آن محل را به من داد. من هم با آن شماره تماس گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح به آن محل بروم. این خاطرات بر میگردد به حدود ۳۵ سال قبل.»
زنی که در نهایت به عنوان مترجم یک شرکت حمل و نقل کار خود را آغاز کرده بود، امروز خود صاحب یکی از بزرگترین شرکتهای حمل و نقل بینالمللیست و به عنوان یکی از بزرگترین کارآفرینان در ایران و خاورمیانه مطرح است و جایزه «کارآفرین برتر جهان اسلام» را دریافت کرده است. او در عین حال زندگی خانوادگی استواری دارد. «فاطمه مقیمی» زنی که به عنوان یکی از ۳۰ میلیاردر ایرانی شناخته میشود، افتخار خود را در این میداند که از هیچ رانتی برای رسیدن به این موقعیت استفاده نکرده است و با وجود اینکه به خاطر جنسیتش بارها مانع و سد راه او شده بودند، اکنون از این خوشنود است که بسیاری از مدیران امروز صنعت حمل و نقل، روزگاری کارمند و پرسنل او بودند.
رویای انجام غیرممکنها
این موفقیتهای پیاپی آن هم از طرف یک زن اصلا به راحتی به دست نیامده است. هم پشتکار ویژهای میطلبید و هم روحیه فوقالعادهای. خود #مقیمی میگوید که همیشه در رویاهایش انجام کارهای غیرممکن را دوست داشت و همین او را به جایی رساند که اکنون هست. اگر بخواهیم از فشار و رنجی که #فاطمه_مقیمی به عنوان یک زن در صنعت حمل و نقل متحمل شد، روایتی داشته باشیم به نظر میرسد که همین خاطره تلخ او کافی باشد: «وارد صحنهای شده بودم که انگار این صحنه، صحنه بازی من نبود. اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به اینکه بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگاندازیها مرا جسورتر و مصرتر میکرد. حتی بعد از ثبت شرکت، یا مرا در بحثهای تشکلی راه نمیدادند یا اگر مطلع میشدم و میرفتم، اصلا مرا ندید میگرفتند. یادم میآید در یکی از مراسمهای ماه رمضان، افطاری میدادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آنجا بنشین. من یک نفر تنها آنجا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.» و شاید بر اساس چنین روحیه و مقاومتی است که زنی که «آرش کمانگیر» را به عنوان یک «ایدهآلیست» به عنوان الگوی خود در زندگی میشناسد، همچون آن کمانگیر افسانهای، تیر موفقیت خود را آنچنان پرتاب میکند که مرزهای درک مردانه از #توانایی یک زن در جامعه ایرانی را فرسنگها جابجا میکند و به اذهان خموده و منجمد #مردمحور نشان میدهد که #موفقیت اقتصادی و شغلی #زن و مرد نمیشناسد!
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9B0c1j
#زنان #کارآفرین #زنان_توانا #زنان_موفق
@Tavaana_TavaanaTech