برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
saman_qorbani.pv
طرح و متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah
#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #هنر_اعتراضی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
saman_qorbani.pv
طرح و متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah
#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #هنر_اعتراضی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر جاویدنام مهران بصیر توانا، پیام مادرش پس از شرکت در مراسم زادروز مهران سماک را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است. او نوشته:
«با شما نیروهای نا امنیتی کشورم هستم.
دیگه فقط مونده بود تانک بیارین مقابل هموطنان.
باورم نمیشه اینقدر میترسین !!!
شهید شهید میکنین ....
خونِ شهید ،خونِ شهید ...
کاش یه جو غیرت شهدای جنگ با عراق توی رگهای شماها بود .
شما موتوریها ..سوارهها ..پیادهها ...
از ما خجالت نمیکشین؟!
از خانواده تون خجالت نمیکشین؟!
از خودتون هم خجالت نمیکشین بی غیرتا؟
حالا مونده ..
تولد فرزین ...ساسان ... جواد ...عرفان... محمد رسول...مهرگان...مهدی.... ، .......
ما گیلانیها رو عصبانی نکنین ...
شما رگ ایرانی ندارین ...
ما داریم ...
منتظر سالگردهای با شکوه زادروزهای کشتهشدهها باشین .
و منتظر سالمرگهاشون ...
دهم مهر زادروز پسرمه ...
ما داریم آماده میشیم ...
شما هم تانکهاتون رو آماده کنین.
دیروز مزار مهران سماک شما رو دیدم.
بزدلها ...
اون بلندگویی که از پشتش عَربده میکشیدین رو اگه دفعه دیگه ببینم، میدونم چیکار کنم..!
من از یه هفته قبل از سالگردها فراخوان میدم ...
بلندگوهاتون رو نبینم. »
#مهران_توانا
#مهران_سماک
#جواد_رضایی
#عرفان_زمانی
#پویا_احمدی_پور
#ساسان_قربانی
#فرزین_لطفی
#محمدرسول_مومنی_زاده
#مهرگان_زحمتکش
#مهدی_دائمی
#مهران_بصیر_توانا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر جاویدنام مهران بصیر توانا، پیام مادرش پس از شرکت در مراسم زادروز مهران سماک را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است. او نوشته:
«با شما نیروهای نا امنیتی کشورم هستم.
دیگه فقط مونده بود تانک بیارین مقابل هموطنان.
باورم نمیشه اینقدر میترسین !!!
شهید شهید میکنین ....
خونِ شهید ،خونِ شهید ...
کاش یه جو غیرت شهدای جنگ با عراق توی رگهای شماها بود .
شما موتوریها ..سوارهها ..پیادهها ...
از ما خجالت نمیکشین؟!
از خانواده تون خجالت نمیکشین؟!
از خودتون هم خجالت نمیکشین بی غیرتا؟
حالا مونده ..
تولد فرزین ...ساسان ... جواد ...عرفان... محمد رسول...مهرگان...مهدی.... ، .......
ما گیلانیها رو عصبانی نکنین ...
شما رگ ایرانی ندارین ...
ما داریم ...
منتظر سالگردهای با شکوه زادروزهای کشتهشدهها باشین .
و منتظر سالمرگهاشون ...
دهم مهر زادروز پسرمه ...
ما داریم آماده میشیم ...
شما هم تانکهاتون رو آماده کنین.
دیروز مزار مهران سماک شما رو دیدم.
بزدلها ...
اون بلندگویی که از پشتش عَربده میکشیدین رو اگه دفعه دیگه ببینم، میدونم چیکار کنم..!
من از یه هفته قبل از سالگردها فراخوان میدم ...
بلندگوهاتون رو نبینم. »
#مهران_توانا
#مهران_سماک
#جواد_رضایی
#عرفان_زمانی
#پویا_احمدی_پور
#ساسان_قربانی
#فرزین_لطفی
#محمدرسول_مومنی_زاده
#مهرگان_زحمتکش
#مهدی_دائمی
#مهران_بصیر_توانا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام، عرفان رضایی نوابی، ضمن انتشار تصاویری از خانوادههای دادخواه بر سر مزار چند تن از جانباختگان استان گیلان و مازندران نوشت:
«بعد از اینکه عزیزترینمان را از ما گرفتید... تلخ ترین و سخت ترین تجربه زندگی مان را کسب کردیم.
هنوز به یک سال نکشیده ، همه مان درسهای بزرگی از زندگی آموختیم.
اینکه تمام لحظات پیش از این را زندگی نکرده بودیم. حالا اما، انگار تمام درسهای زندگی را به یکباره آموختیم.
انگار تا پیش از این زندگی نمیکردیم... شاید مُرده بودیم. این روزها ولی حس زنده بودن داریم . چون هدفی داریم .همه ما این روزها دوشادوش یکدیگر ، درسهای زندگی مان را میگذرانیم.
بامید اینکه یاد و خاطرات عزیزانمان را زنده نگه داریم.
ما فقط با کنار هم بودنمان ...انتقام سختی از شما خواهیم گرفت .
برای شما همین کافیست که تصاویر ما را کنار هم ببینید .
ایستاده . با نشانههای پیروزی، سربلند، مصمم و نگاه به دوربین.
ما سر خم نمیکنیم. خوب به این تصاویر مشترک نگاه کنید.
چشمهات ما خیره به چشمهای شماست. از این نگاه ها بترسید.»
erfan_rezaei_navaei
#عرفان_زمانی #عرفان_رضایی__نوایی
#مهران_توانا #جواد_رضایی #بهنام_لایق_پور #بهنام_لایق_پور #ساسان_قربانی #فرزین_لطفی #مهرگان_زحمتکش #پویا_احمدپور #مهدی_دائمی #یادمون_نمیره #زمین_گرده #دادخواهی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بعد از اینکه عزیزترینمان را از ما گرفتید... تلخ ترین و سخت ترین تجربه زندگی مان را کسب کردیم.
هنوز به یک سال نکشیده ، همه مان درسهای بزرگی از زندگی آموختیم.
اینکه تمام لحظات پیش از این را زندگی نکرده بودیم. حالا اما، انگار تمام درسهای زندگی را به یکباره آموختیم.
انگار تا پیش از این زندگی نمیکردیم... شاید مُرده بودیم. این روزها ولی حس زنده بودن داریم . چون هدفی داریم .همه ما این روزها دوشادوش یکدیگر ، درسهای زندگی مان را میگذرانیم.
بامید اینکه یاد و خاطرات عزیزانمان را زنده نگه داریم.
ما فقط با کنار هم بودنمان ...انتقام سختی از شما خواهیم گرفت .
برای شما همین کافیست که تصاویر ما را کنار هم ببینید .
ایستاده . با نشانههای پیروزی، سربلند، مصمم و نگاه به دوربین.
ما سر خم نمیکنیم. خوب به این تصاویر مشترک نگاه کنید.
چشمهات ما خیره به چشمهای شماست. از این نگاه ها بترسید.»
erfan_rezaei_navaei
#عرفان_زمانی #عرفان_رضایی__نوایی
#مهران_توانا #جواد_رضایی #بهنام_لایق_پور #بهنام_لایق_پور #ساسان_قربانی #فرزین_لطفی #مهرگان_زحمتکش #پویا_احمدپور #مهدی_دائمی #یادمون_نمیره #زمین_گرده #دادخواهی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادران داغدار، درد همدیگر را بهتر از هر کسی میفهمند. آنها که پاره تنشان را از دست دادهاند، فرزندی را که انها برای لحظه لحظه رشد و زندگیاش زمان گذاشتهاند، از آنها گرفتهاند. آنها تمام سالهای کودکی و نوجوانی فرزند عزیزشان را پیش چشم دارند، شبهای بیخوابی، صبحهای مدرسه رفتن و ...
این ویدیو را ببینید. ببینید که چطور در آغوش هم میگریند. غم هم را با تمام وجود حس میکنند و با هم ابراز همدلی میکنند.
مادر جاویدنام عرفان رضایی، که اینک در بازداشت است، علاوه بر اینکه قلم شیوایی در رساندن پیام دادخواهی داشت، به سایر خانوادههای داغدار هم توجه میکرد. او با آنکه مادری جوان (۴۳ ساله) است و داغ فرزند بیست سالهاش را دیده، انسانی قوی و با ارادهای محکم است.
فرزانه برزهکار در تابستان ۱۴۰۲ سفری به گیلان داشت.
دیدار مادر جاوید نام #عرفان_رضایی و همسر جاویدنام #جواد_رضایی و مادر جاوید نام #ساسان_قربانی با مادر و پدر و برادر کوچک جاوید نام #فرزین_لطفی را در این ویدیو میبینید.
هم اکنون فرزانه برزهکار مادر عرفان در زندان اطلاعات ساری، به سر میبرد. او دو روز پیش، پس از شرکت در مراسم جاوید نام #جواد_روحی بازداشت شده است.
با نزدیک شدن به سالگرد قتل مهسا امینی و سایر جانباختگان راه آزادی، فشار بر خانوادههای دادخواه بیشتر شده است.
صدایشان باشیم و آنها را تنها نگذاریم.
- ویدیو ارسال شده توسط مادری دادخواه
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادران داغدار، درد همدیگر را بهتر از هر کسی میفهمند. آنها که پاره تنشان را از دست دادهاند، فرزندی را که انها برای لحظه لحظه رشد و زندگیاش زمان گذاشتهاند، از آنها گرفتهاند. آنها تمام سالهای کودکی و نوجوانی فرزند عزیزشان را پیش چشم دارند، شبهای بیخوابی، صبحهای مدرسه رفتن و ...
این ویدیو را ببینید. ببینید که چطور در آغوش هم میگریند. غم هم را با تمام وجود حس میکنند و با هم ابراز همدلی میکنند.
مادر جاویدنام عرفان رضایی، که اینک در بازداشت است، علاوه بر اینکه قلم شیوایی در رساندن پیام دادخواهی داشت، به سایر خانوادههای داغدار هم توجه میکرد. او با آنکه مادری جوان (۴۳ ساله) است و داغ فرزند بیست سالهاش را دیده، انسانی قوی و با ارادهای محکم است.
فرزانه برزهکار در تابستان ۱۴۰۲ سفری به گیلان داشت.
دیدار مادر جاوید نام #عرفان_رضایی و همسر جاویدنام #جواد_رضایی و مادر جاوید نام #ساسان_قربانی با مادر و پدر و برادر کوچک جاوید نام #فرزین_لطفی را در این ویدیو میبینید.
هم اکنون فرزانه برزهکار مادر عرفان در زندان اطلاعات ساری، به سر میبرد. او دو روز پیش، پس از شرکت در مراسم جاوید نام #جواد_روحی بازداشت شده است.
با نزدیک شدن به سالگرد قتل مهسا امینی و سایر جانباختگان راه آزادی، فشار بر خانوادههای دادخواه بیشتر شده است.
صدایشان باشیم و آنها را تنها نگذاریم.
- ویدیو ارسال شده توسط مادری دادخواه
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هموطنان ما به شهر رضوانشهر در استان گیلان رفتند و ضمن حضور بر سر مزار جانباختگان این شهر با خانواده این عزیزان دیدار کردند.
در این ویدیو حضورشان بر مزار ساسان قربانی و ملاقات با مادر ساسان را میبینید.
- برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
#ساسان_قربانی #رضوانشهر #گیلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این ویدیو حضورشان بر مزار ساسان قربانی و ملاقات با مادر ساسان را میبینید.
- برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
#ساسان_قربانی #رضوانشهر #گیلان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جوانی که در این ویدیو شادمانه میرقصذ، ساسان قربانی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهر رضوانشهر است و صدایی که میشنوید صدای گریه خانواده اوست که به جای خنده و شادی به عزا و ماتم نشستهاند.
آنها هم روزگاری شاد بودند و میرقصیدند مثل خیلی از مردم دیگر کشورمان. اما جمهوری اسلامی شادی را از آنها گرفته است.
در این روزها که کارزار رقص در بین ایرانیان راه افتاده، مبادا فراموش کنیم که چه جانهای عزیزی را از دست دادهایم. مبادا خانوادههای عزیز جانباختگان راه آزادی را فراموش کنیم. مبادا کارزار رقص تبدیل به کارزار فراموشی کشتار و جنایت و اختلاس شود.
حواسمان باشد که اگر کارزار رقصی در میان است، هماهنگ با قصد مبارزه با رژیمی باشد که دشمن آزادی است، وگرنه تبدیل به همان نوع شادیای میشود که در رسانههای حکومتی هم ترویج داده میشود.
رقص و شادیای جنبه اعتراضی دارد که مؤلفههای علنی بودن و در شهر بودن و بدون حجاب اجباری بودن را هم داشته باشد.
به نظر شما چگونه میتوان کارزار رقص را به کارزاری مؤثر علیه نظام استبداد دینی تبدیل کرد؟
#ساسان_قربانی #رقص #رضوانشهر #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها هم روزگاری شاد بودند و میرقصیدند مثل خیلی از مردم دیگر کشورمان. اما جمهوری اسلامی شادی را از آنها گرفته است.
در این روزها که کارزار رقص در بین ایرانیان راه افتاده، مبادا فراموش کنیم که چه جانهای عزیزی را از دست دادهایم. مبادا خانوادههای عزیز جانباختگان راه آزادی را فراموش کنیم. مبادا کارزار رقص تبدیل به کارزار فراموشی کشتار و جنایت و اختلاس شود.
حواسمان باشد که اگر کارزار رقصی در میان است، هماهنگ با قصد مبارزه با رژیمی باشد که دشمن آزادی است، وگرنه تبدیل به همان نوع شادیای میشود که در رسانههای حکومتی هم ترویج داده میشود.
رقص و شادیای جنبه اعتراضی دارد که مؤلفههای علنی بودن و در شهر بودن و بدون حجاب اجباری بودن را هم داشته باشد.
به نظر شما چگونه میتوان کارزار رقص را به کارزاری مؤثر علیه نظام استبداد دینی تبدیل کرد؟
#ساسان_قربانی #رقص #رضوانشهر #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از سه عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۴ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حالا چشم راست عرفان بعد از سه عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۴ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
موسی شکوری، پدر عرفان شکوری، که او را در اعتراضات رضوانشهر گیلان ۱۴۰۱ با شلیک گلوله نابینا کردند، با انتشار عکسی از فرزندش نوشت:
«من رای نخواهم داد، به خاطر پسرم و بقیه که بیدلیل نابینا و کشته شدند.»
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از سه عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۴ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
#رای_بی_رای
#انگشت_در_خون
@Tavaana_TavaanaTech
«من رای نخواهم داد، به خاطر پسرم و بقیه که بیدلیل نابینا و کشته شدند.»
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از سه عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۴ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
#رای_بی_رای
#انگشت_در_خون
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت ۷ دقیقهای و تکاندهنده موسی شکوری، پدر عرفان شکوری، آسیب دیده چشمی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از لحظه آسیب دیدن عرفان و روند درمان او در گفتگو با منوتو.
@manototv
پدر عرفان و عرفان از ایران خارج شدهاند، اما خانوادهشان همچنان تحت فشار هستند. پیشتر توانا ویدیویی ۱۳ دقیقهای از روایت پدر عرفان شکوری را منتشر کرده بود.
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از چندین عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۵ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
@manototv
پدر عرفان و عرفان از ایران خارج شدهاند، اما خانوادهشان همچنان تحت فشار هستند. پیشتر توانا ویدیویی ۱۳ دقیقهای از روایت پدر عرفان شکوری را منتشر کرده بود.
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از چندین عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۵ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چشم عرفان شکوری از مصدومان ناشی از شلیک عامدانه به چشمها در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ دچار عفونت شده و یک طرف صورتش متورم شده است.
پدر عرفان و عرفان از ایران خارج شدهاند، اما خانوادهشان همچنان تحت فشار هستند. مراحل درمانی عرفان ناتمام مانده است. آنها بدون داشتن بیمه و در کشور ترکیه هستند. از هموطنانی که چشمپزشک هستند و میتوانند کمک کنند درخواست میکنیم که با اینستاگرام پدر عرفان تماس بگیرند:
erfan_shakouri87
پیشتر توانا ویدیویی ۱۳ دقیقهای از روایت پدر عرفان شکوری را منتشر کرده بود.
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از چندین عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۵ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر عرفان و عرفان از ایران خارج شدهاند، اما خانوادهشان همچنان تحت فشار هستند. مراحل درمانی عرفان ناتمام مانده است. آنها بدون داشتن بیمه و در کشور ترکیه هستند. از هموطنانی که چشمپزشک هستند و میتوانند کمک کنند درخواست میکنیم که با اینستاگرام پدر عرفان تماس بگیرند:
erfan_shakouri87
پیشتر توانا ویدیویی ۱۳ دقیقهای از روایت پدر عرفان شکوری را منتشر کرده بود.
عرفان شکوری ۱۳ ساله، ۳۰ شهریور ماه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در شهرستان رضوانشهر استان گیلان وقتی دید جاویدنام ساسان قربانی (یکی از معترضان کشته شده که از دوستان پدرش بود) با شلیک گلوله روی زمین افتاده به کمکش رفت و ماموران از فاصله دو متری به چشمش گاز اشکآور شلیک کردند. بینی و گونههای عرفان خورد شد و او بیهوش شد.
حالا چشم راست عرفان بعد از چندین عمل جراحی، دیگر نمیبیند، پدرش میگوید وقتی به اداره اطلاعات احضار شده و پرسیده چرا به چشم پسرم شلیک کردهاید، گفتهاند: «به دلیل آماده نبودن ماموران برای این حجم از اعتراضات به چشم پسرتان شلیک کردیم.»
- عرفان حالا در ۱۵ سالگی، گرچه بینایی یک چشمش را از دست داده، تبدیل به نماد شجاعت شده است. عرفان شکوری و سایر مصدومان چشم، شاهد جنایتی هستند که حکومت در برابر مردم انجام داده است. حکومتی که از کودک ۱۳ ساله میترسد.
#عرفان_شکوری #چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #ساسان_قربانی #رضوانشهر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
ویدیو از صفحه برادر ساسان
saman_qorbani.pv
متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah
#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
ویدیو از صفحه برادر ساسان
saman_qorbani.pv
متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah
#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech