آموزشکده توانا
57K subscribers
31K photos
36.8K videos
2.54K files
18.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز چهارم دی‌ماه، زادروز ابوالفضل امیرعطایی است.
مادر ابوالفضل امیرعطایی در اینستاگرام تصاویری از زادروز سال‌های گذشته فرزندش را منتشر کرد.
مادران داغدار که هرگز نمی‌توانند فراموش کنند ظلمی را که به فرزندان‌شان رفته. خودمان را لحظه‌ای جای این مادر و سایر مادران بگذاریم، فراموش نکنیم عهدمان را.
- ابوالفضل نوجوان ۱۶ ساله‌ای بود که در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهر ری با شلیک مستقیم گلوله گاز اشک‌آور به سرش توسط ماموران جمهوری اسلامی زخمی شده بود و ۵ خرداد ۱۴۰۲ بعد از هشت ماه تحمل درد و رنج، جان باخت.

- این روزها خبرهای زیادی و متنوعی از اتفافات داخل و خارج ایران منتشر می‌شود، مبادا فراموش کنیم که سال گذشته چه عزیزانی را از دست دادیم. مبادا تمرکز خود از اهداف انقلاب زن، زندگی، آزادی را از دست بدهیم. آزادی ایران، تنها تسلی دهنده این خانواده‌ها است‌

#ابوالفضل_امیرعطایی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری از رقص کردی محسن نیازی است. لحظاتی که دیگر تکرار نمی‌شوند. محسنی که اکنون بین ما نیست، ولی نام و یاد و راهش جاودانه است‌.

محسن نیازی ٢۵ سالە فرزند حبیب‌الله و مرضیه، روز یکشنبه بیست و نهم آبان‌ماه ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی در دهگلان بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر جان باخت.

محسن نیازی بر اثر شلیک نیروهای سرکوبگر از ناحیه کمر به شدت زخمی و بر اثر شدت جراحات واردە در بیمارستان کوثر سنندج جان خود را از دست داد.
محسن جوانی ورزشکار و پر شور بود. یادش گرامی


#محسن_نیازی #دهگلان #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #انقلاب_ملی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خانم بهاره شیری، مادر جاویدنام علی عباسی، از جان‌باختگان شهرستان سمیرم به شش سال حبس محکوم شد.

طبق خبر دریافتی از یکی از شهروندان سمیرم، این حکم توسط قاضی شعبه اول دادگاه عمومی (حقوقی) شهرستان سمیرم در استان اصفهان در دادگاه بدوی صادر شده است.

این مادر دادخواه به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس و به اتهام «تحریک مردم به جنگ و آشوب، به قصد بر هم زدن امنیت» به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
که طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، در صورت تایید حکم در دادگاه تجدید نظر، مجازات اشد یعنی پنج سال حبس قابل اجرا خواهد بود.

اما طبق حکم صادره، نیمی از مجازات قابل اجرای خانم بهاره شیری به مدت ۵ سال به حالت تعلیق درآمده است و در صورت ارتکاب جرم در این مدت به مجازات افزوده خواهد شد.

طبق اطلاعات دریافتی، دادگاه خانم شیری بدون حضور وکیل برگزار شده است.

شهرستان سمیرم، از جمله شهرهایی بود که در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، مردمش حضوری بسیار چشمگیر داشتند.
مراسم چهلم جان‌باختگان سمیرم در روز نهم دی ماه ۱۴۰۱ صحنه پرشکوهی از حضور اکثریت اهالی شهر بود.
اما پس از آن حکومت به این شهر کوچک قشون‌کشی کرد و فضایی به شدت امنیتی شکل گرفت. چند تن از اعضای خانواده‌های جان‌باختگان سمیرم از آن زمان بازداشت شدند و هنوز هم در زندان هستند.
خانواده‌ها به شدت تهدید شدند که در صورت هر فعالیتی اعضای دیگر خانواده با مخاطراتی متوجه خواهند شد.

- علی عباسی، ۲۴ ساله، جوانی ورزشکار (والیبالیست) بود که تازه دو هفته از پایان خدمت سربازیش می‌گذشت.
او روز ۲۵ آبان ماه در جریان خیزش مردم سمیرم با اصابت گلوله جنگی نیروهای حکومتی به گردنش، جان باخت.
مادرش قرار بود شب یلدا برایش جشن پایان سربازی بگیرد، اما جمهوری اسلامی نگذاشت.
کارت پایان خدمت علی، پس از جان‌باختنش به در منزلشان رسید، ولی او ۳۸ روز قبل‌ترش جانش را نثار آزادی ایران کرده بود.

خانواده علی عباسی در این مدت خیلی تحت فشار قرار گرفتند. آن‌ها را مجبور کردند تا نوشته‌های روی سنگ مزار را پاک کنند.

مادر داغدار علی عباسی، در صفحه اینستاگرام خود از دلتنگی‌هایش برای فرزندش می‌نوشت. جمهوری اسلامی تلاش دارد با پرونده‌سازی علیه خانواده‌های دادخواه صدای آن‌ها را خاموش کند.

هم اکنون ماشاالله کرمی همچنان در زندان است، برای چندین نفر از اعضای خانواده‌های جان‌باختگان حکم زندان یا حکم اخراج از محل کار صادر شده است و بسیاری تحت فشار و تهدید و مزاحمت و احضار پیاپی هستند.



#علی_عباسی #سمیرم #بهاره_شیری #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنرمند و معمار گرامی، غفرهاد پوریاری، این بار در گرامی‌داشت یاد جان‌باختگان راه آزادی، تندیس شنی جاویدنام علی سیدی را درست کرده است.

‌- جاویدنام علی سیدی، جوانی ۲۵ ساله‌ای بود که چهارم آبان ماه در شهر پرند در چهلم مهسا امینی توسط ماموران حکومتی به قتل رسید.
شاهدان می‌گویند او در حال فرار بود که پایش پیچ خورد، ماموران رسیدند، با شوکر و باتوم او را زدند، مامور دیگری از نزدیک به او شلیک کرد و شدت ضربه جوری بود که اندام‌های داخلی بدنش به بیرون ریخت. او را کشیدند به گوشه دیوار و رفتند. عابران او را به درمانگاه و بیمارستان بردند، ولی او در اثر شدت جراحت جان باخت.

#قهرمانان_وطن #علی_سیدی 🥀🥀✌️✌️ #محمد_حسینی ✌️✌️✌️✌️ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
استوری لیلی مهدوی مادر زنده‌یاد سیاوش محمودی
سیاوش محمودی ۱۶ ساله که علاقه زیادی به فوتبال داشت،
او نوشت:
«شما به یک ملت باختید نه به یک تیم دیگر، حتی تماشایش هم برایم جالب نیست، وقتی پسر فوتبالی من نیست.»
سیاوش محمودی، نوجوان ۱۶ ساله‌ای بود که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ در محله نازی آباد تهران به ضرب گلوله ماموران جمهوری اسلامی کشته شدِ.
مادر سیاوش، لیلی مهدوی امروز دادخواه خون پسر ۱۶ ساله‌اش است.
او خود راوی چگونه کشته‌شدن پسرش است، او نوشته : «سیاوش با دوستش در نازی‌آباد قرار گذاشت و به مادرش که او را صدا می‌زد گفت "مامان برو،‌ من میام"، اما دیگر نیامد.»

او اضافه می‌کند: «خیابان نازی‌آباد را بسته بودند و پر از دود گاز اشک‌آور بود. یاد صحنه‌های جنگ افتادم، بسیجی‌های خود همان محل رو به روی بچه‌های محل خود ایستاده بودند.»

او می‌گوید به دنبال پسرش بود که یک بسیجی او را با باتوم زد و به سمت دیگر خیابان «پرت کرد» و گفت "معرکه نگیر."

مادر سیاوش بعد از این که موفق به پیداکردن فرزندش در خیابان نمی‌شود به کلانتری می‌رود و در راه به بیمارستانی در همان حوالی سر می‌زنند: «گفتند یک بچه را آوردند ولی فوت کرده. دلم هوری ریخت، هر کاری کردم که نشونم بدن، گفتن اجازه نمی‌دهند، مجهول‌الهویه است. انقدر گریه کردم و داد زدم تا کارت عابر بانکی که در جیبت بود را نشانم دادند. گفتن از پشت سر تیر خورده، دو نفر این جنازه را آورده و در حیاط بیمارستان رها کردن.»

صبح به مادر سیاوش اجازه می‌دهند تا جسد را شناسایی کند: «کشو سردخانه باز شد کاور را باز کردم سیاوش من با فرق غرق به خون با چشمان نیمه باز. زانو زدم، دست زیر سرت گذاشتم و فریاد زدم. دستم پر از خون شد.»

#سیاوش_محمودی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنرمند گرامی فرهاد پوریاری، این بار تندیس شنی جاویدنام محسن موسوی را درست کرده است.

- محسن موسوی ۳۰ ساله، ۱۶ مهرماه، در محدوده بازار تهران بر‌ اثر اصابت گلوله نیروهای حکومتی کشته شد.

چندی پیش پدر جاویدنام محسن موسوی، دست‌نوشته فرزندش را که پیش از‌ رفتن به خیابان نوشته بود، منتشر کرده بود.
او در این نوشته وصیت‌گونه خود را «فرزند وطنم ایران» معرفی کرده و تاکید کرده بود که «در سلامت جسم و روان» برای «مبارزه با حکومت باطل دیکتاتوری جمهوری اسلامی» رفته و ابراز امیدواری کرده بود که در پی این مبارزه وطن «در آرامش و آزادی باشد».

#محسن_موسوی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرزانه برزه‌کار، مادر جاویدنام عرفان خزابی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«عرفانم
حتی اگر روزی نتوانم در این صفحه مجازی اسمت را فریاد بزنم
حتی اگر هزاران دوربین بر مزارت نصب کنند
جلوی زائرانت را بگیرند، جلوی سالگرد و تولدت را بگیرند
دنیا چشم از تو برنمی‌دارد
دنیا آن پسر شجاع و بی باک که جلوی هزاران دوربین و اسلحه و نیرو قدعلم کرد را فراموش نمی‌کند.
دنیا آن پسر شجاعی که گفت من جلوتر از همه حقم را فریاد میزنم
و جلوتر از همه سینه سپر کرده بود را فراموش نمی‌کند.
دنیا آن پسری که حرفش حرف بود را فراموش نمی‌کند.
دنیا اولین اولین بلاگردان وطن در شهر آمل را فراموش نمی‌کند.
دنیا عرفان و میدان هفده شهریور آمل را فراموش نمی‌کند.
تو مظهر پاکی ونماینده رشادت و فداکاری هستی
نیاز به مهر و امضا نیست
تو در دل‌ها، تو در یادها و افکار مردمت حک شدی.
تو زنده هستی و زنده می‌مانی.
مرگ تنها توانست از تو گودالی پرکند.»


- عرفان رضایی، معترض ۲۱ ساله، روز ۳۰ شهریور در آمل هدف گلوله سرکوبگران قرار گرفت و کشته شد. عرفان در صف اول مبارزان بود، همان جوانی که شجاعانه روی ماشین قوای سرکوبگر پرید، همان که رفت بالای بیلبورد و عکس خامنه‌ای را پاره کرد، شهامت و دلاوری مثال زدنی عرفان را مگر می‌توان فراموش کرد؟ عرفان سرمشق بسیاری از جوانان شده است.


#عرفان_رضایی #آمل #یادمون_نمیره #دادخواهی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام میلاد معروفی، امشب باید شمع تولد ۲۵ سالگی‌اش را فوت می‌کرد.


میلاد جوانی پر از انرژی و شور زندگی بود. او سوارکاری می‌کرد و در آن بسیار خبره بود. ۲۶ آبان‌ ۱۴۰۱ با گلوله ماموران در بوکان به‌شدت زخمی شد و یک روز بعد در بیمارستان جان باخت. جمعیت بزرگی از مردم بوکان برای مراسم خاکسپار او در روستای «کوسته» بوکان گرد هم آمدند . مادر میلاد بر مزار فرزندش گفت: «پسرم شهید است. تقدیمش می‌کنم به کردستان. من مادر میلاد نیستم اگر انتقامش را نگیریم.» و پدر نیز گفت: «میلاد شهید کردستان است و انتقامش را می‌گیرم. ۷دی ۱۴۰۱ مراسم چهلمین روز کشته‌شدن میلاد معروفی در روستای کوسته برگزار شد. ماموران سرکوبگر در این مراسم به مردم حمله کردند. آن‌ها با گاز اشک‌آور به منزل یکی از بستگان یورش بردند و پدر و برخی از اعضای خانواده را بازداشت کردند.

https://tavaana.org/milad_maroofi/
در یوتیوب:
https://youtu.be/KB5YiW1fUZg

#میلاد_معروفی #بوکان #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یادمون_نمیره #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرهاد پوریاری، هنرمند و معمار ساکن عمان، این هفته برای گرامیداشت یاد جاویدنام شهریار محمدی سردیس او را با شن‌های ساحلی عمان درست کرده است.


- شهریار محمدی از جان‌باختگان بوکان است. او دوست و رفیق نزدیک جاویدنام محمد حسن‌زاده و از لیدرهای خیزش انقلابی در بوکان بود و یک روز پس از کشته‌شدن محمد، او هم کشته شد و به رفیقش پیوست. شهریار شب تا صبح کنار پیکر رفیقش بیدار مانده بود و محافظت کرد که پیکر محمد دست عوامل رژیم نیفتد. این کار او شهریار را به عنوان اسوه و الگوی رفاقت و معرفت معرفی کرد.

#شهريار_محمدى #رفاقت_تا_پاى_جان #دايه_مينا #ميلاد_محمدى #نه_ميبخشيم_نه_فراموش_ميكنيم #مهسا_امینی #هنر_اعتراض #دادخواهی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آخرین پنجشنبه سال بر سر مزار حمیدرضا نخبه‌زعیم

حمیدرضا نخبه‌زعیم، ۳۶ ساله و ساکن کرج بود، روز ۲۷ آبان حدود ساعت ۳ بعداز ظهر از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. روز بعد خانواده‌اش به تمام ادارات آگاهی و پلیس شهر رفتند، اما آن‌ها گفتند که هیچ اطلاعاتی ندارند. بعد از دو روز یعنی ۲۹ آبان با خانواده تماس گرفته شد و گفتند جنازه‌ای هست که با مشخصات حمیدرضا انطباق دارد. از خانواده‌اش خواستند که برای شناسایی بروند. بعد از تایید هویت، از خانواده خواستند که بگویند فرزندشان خودکشی کرده و خودش را جلوی قطار انداخته، ولی خانواده مقاومت کردند و گفتند که جنازه سالم است و اگر قطار به او زده بود که الان جنازه‌ای اینجا نبود. دوباره گفتند بگویید تصادف کرده. چند مدل روایت عوض کردند که هیچ کدام درست نبود و همه دروغ محض بود. بعد خانواده حمیدرضا را خیلی تهدید کردند و تحت فشار قرار دادند. روز ۳۰ آبان بالاخره جنازه با کلی نهدید تحویل داده شد و به آن‌ها گفتند اگر در مراسم حرفی بزنید به غیر از اینکه فرزندتان خودکشی کرده برایتان خیلی خطرناک می‌شود!

حمیدرضا در تمام اعتراضات حضور داشت و چند روز قبل همراه با رهگذری دیگر، هنگام مشاهده تلاش پلیس برای بازداشت با ضرب و شتم یک معترض، مداخله کرده و مانع بازداشت می‌شود، به نظر می‌آید حمید آن روز که با مامور درگیر شده، شناسایی شده است.

در برگه گواهی فوت علت مرگ برخورد جسم سنگین با سر گزارش شده است.
گوشی موبایل حمیدرضا که در آن ویدیوهای زیادی از اعتراضات داشت، هرگز پیدا نشد و به خانواده تحویل داده نشد.
حمیدرضا عاشق حیوانات بود، جوانی مهربان که به سگ‌ها و گربه‌ها کمک می‌کرد. اهل کار بود. او در زمینه مکانیکی مشغول کار بود. قرار بود در فروردین ۱۴۰۲ کارش را تغییر دهد و یک کافه تاسیس کند. اما عوامل جمهوری اسلامی او را به قتل رساندند.

#حمیدرضا_نخبه_زعیم #مهسا_امینی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech