Forwarded from آموزشکده توانا
برخی میگویند زنان طبیعتا از #مردان فروتر و پستتر هستند. وجود قوانین ضد زن که حقوق زنان را نیمی از مردان میداند چه با ادعای #تکریم_زن و چه با هر مدعای دیگری یک پایهی فکری دارد و آن این است که زنان در خلقت و به صورت طبیعی از مردان فروتر هستند.
جان استوارت میل به کسانی که چنین مدعایی دارند میگوید که اساسا ما نمیدانیم طبیعت زن یعنی چه و زنان چه تواناییهایی دارند چرا که هرگز اجازه ندادهایم که زنان تواناییهای خود را با تلاش خود به ظهور برسانند. قوانین تعیضآمیز ِ ضد #زن تا آنجا میتواند به حیات خود ادامه دهد که #فرهنگ #مردسالار بتواند با ارعاب و سیطره و زورگویی زنان را از حقوق خود بیبهره بسازد. شرایط عادلانه و برابر موجب میشود که «مردانگی»ای که فرهنگ سلطهی #مردسالارانه تعریف میکند همچون برف مقابل آفتاب تموز آب شود و از آن چیزی باقی نماند.
«انقیاد زنان» رسالهی کمتر شناختهشدهای از #جان_استوارت_میل است که در ۱۸۶۱ نوشته شده و در ۱۸۶۹ انتشار یافته است. این رساله برخی از ایدههای بسیار مدرن را منعکس میکند.
پایهی این رساله سخنرانیهایی است که او در مقام نماینده پارلمان در حمایت از قانون اصلاحات سال ۱۸۶۷ بیان کرده است که بر اساس آن حق رای شامل همه مردان در بریتانیا میشود اما #زنان را در بر نمیگیرد.
تم اصلی این رساله کوچک «برابری فرصت» است و کهنالگویی از بیانیه لیبرال در زمینه گسترش #دموکراسی به تمام افراد جامعه است فارغ از اینکه با چه مشخصه هایی زاده شده اند.
بسیاری از بحثهای کنونی که با قوت در دموکراسیهای پیشرفته غربی ادامه دارند، در اساس همین مساله اصلی را مطرح میکنند. استوارت میل با منطق معمولا بیرحمانه خود و کالبدشکافی خونسردانهاش به کمک این بحث میآید. او هم آرام است و هم معقول. آنچه درباره این متن جالب توجه است بیعلاقگی آشکارش به #حقوق_اقلیتها ست و تمرکز صرف آن بر #حقوق_فردی.
این متن اظهارنامهای در دفاع از #برابری فردی – و نه گروهی – است و بر یکی از تمهای غنی اندیشه او استوار شده: دفاع از سهم کسانی که از قدرت و احترام محروم شدهاند.
برای دانلود «انقیاد زنان» به لینک زیر بروید:
https://goo.gl/2Uq5ak
#حقوق_زنان #انقیاد_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
جان استوارت میل به کسانی که چنین مدعایی دارند میگوید که اساسا ما نمیدانیم طبیعت زن یعنی چه و زنان چه تواناییهایی دارند چرا که هرگز اجازه ندادهایم که زنان تواناییهای خود را با تلاش خود به ظهور برسانند. قوانین تعیضآمیز ِ ضد #زن تا آنجا میتواند به حیات خود ادامه دهد که #فرهنگ #مردسالار بتواند با ارعاب و سیطره و زورگویی زنان را از حقوق خود بیبهره بسازد. شرایط عادلانه و برابر موجب میشود که «مردانگی»ای که فرهنگ سلطهی #مردسالارانه تعریف میکند همچون برف مقابل آفتاب تموز آب شود و از آن چیزی باقی نماند.
«انقیاد زنان» رسالهی کمتر شناختهشدهای از #جان_استوارت_میل است که در ۱۸۶۱ نوشته شده و در ۱۸۶۹ انتشار یافته است. این رساله برخی از ایدههای بسیار مدرن را منعکس میکند.
پایهی این رساله سخنرانیهایی است که او در مقام نماینده پارلمان در حمایت از قانون اصلاحات سال ۱۸۶۷ بیان کرده است که بر اساس آن حق رای شامل همه مردان در بریتانیا میشود اما #زنان را در بر نمیگیرد.
تم اصلی این رساله کوچک «برابری فرصت» است و کهنالگویی از بیانیه لیبرال در زمینه گسترش #دموکراسی به تمام افراد جامعه است فارغ از اینکه با چه مشخصه هایی زاده شده اند.
بسیاری از بحثهای کنونی که با قوت در دموکراسیهای پیشرفته غربی ادامه دارند، در اساس همین مساله اصلی را مطرح میکنند. استوارت میل با منطق معمولا بیرحمانه خود و کالبدشکافی خونسردانهاش به کمک این بحث میآید. او هم آرام است و هم معقول. آنچه درباره این متن جالب توجه است بیعلاقگی آشکارش به #حقوق_اقلیتها ست و تمرکز صرف آن بر #حقوق_فردی.
این متن اظهارنامهای در دفاع از #برابری فردی – و نه گروهی – است و بر یکی از تمهای غنی اندیشه او استوار شده: دفاع از سهم کسانی که از قدرت و احترام محروم شدهاند.
برای دانلود «انقیاد زنان» به لینک زیر بروید:
https://goo.gl/2Uq5ak
#حقوق_زنان #انقیاد_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
توانا
انقیاد زنان، جان استوارت میل
Tavaana e-Books
مجلهی «اندیشهی پویا» گفتوگویی با پوران شریعترضوی، همسر دکتر #علی_شریعتی انجام داده است که بخشی از آن را در کانال تلگرام خود منتشر کرده است. در این گفتوگو پوران شریعترضوی در مورد خلقوخو و رفتار همسرش سخن گفته است و گفته است که ایشان در کنه وجودش مردسالار بوده است.
در بخشی از این گفتوگو چنین آمده است:
* علی نامههایی را مینوشته اما بعد یادش میرفته که پست کند. برخی از نامههای منتشرشده در این کتاب (طرحی از یک زندگی) را بعدها که به اروپا رفتم در خانهاش و لابهلای وسایلش پیدا کردم.
* من به لحاظ #نامهنگاری مقیدتر از علی بودم. من نامههای او را حتی آنها را که نفرستاده بود نگه داشتم اما علی هیچ کدام از نامههای من را که در جواب نامههایش نوشته بودم حفظ نکرده. بعدا که به پاریس رفتم هم هیچ کدام از نامههایم به علی را میان وسایلش ندیدم.
* من با شرایط سختی در ایران زندگی میکردم. شریعتی در فرانسه بود که من باردار بودم. خانۀ پدرم زندگی میکردم. پدرم بیمار شده بود و برای درمان برده بودندش پیش برادرم. پدر و مادر علی هم مریض بودند و تهران بودند. برادر دیگرم آلمان بود و حتی یک مرد در زندگی من نبود. دوستان برادرم من را به بیمارستان بردند. زایمان خیلی سختی هم داشتم و مجبور به سزارین شدم. به لحاظ روحی آسیب دیده بودم و وقتی نامه علی 15 روز بعد از تولد احسان به من رسید و گردنبد هدیهای هم همراه با نامه برایم فرستاد، حس خوشحالی در من ایجاد نشد.
* خواننده این نامهها میتواند پی ببرد که علی شریعتی هم در کنه وجودش #مردسالار است و پسردوست و حتی یک نام دخترانه برای بچهمان که معلوم نبود پسر است یا دختر، پیشنهاد نمیکند.
* هر کسی مشکلات من را داشت گاهی عصبی میشد و جوش میآورد. برای همین است که برایم مینوشت نُهمن شیر لگدزنِ فلان ... سر تولد سوسن و سارا در پاریس زندگی میکردیم که علی خانه نبود و من در حال زایمان مانده بودم چه کنم. شب تولد مونا هم که در مشهد زندگی میکردیم، علی تهران بود و همان شبی بود که سخنرانی «فاطمه فاطمه است» را انجام داد. مادرم هم مشهد نبود و من مجبور شدم با یک دوستم به بیمارستان بروم.
* اینکه علی در یکی از نامهها میگوید #همسر خوب ولی #همدم بد، خیلی هم دروغ نیست. من همدم خوبی نبودم اما دلیلش این بود که من باید هر روز چهار تا بچه را راه بیندازم و بعد خودم هم بروم مدرسه و درس بدهم، طبیعی است که با چنین اوضاع و احوالی نصف شب نمیتوانم پای دل علی بنشینم و ببینم چه مقالهای نوشته و چه فکرهایی در سرش است.
* هنوز نمیدانم انتشار این نامهها درست بوده یا نه اما خوانندههایی که تا الان کتاب را خواندهاند و به خودم بازخورد دادهاند، برداشتشان این بوده که من در برابر علی شخصیت خودم را حفظ کردهام و خیلی اظهار عجز و ناتوانی نمیکردم.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
در بخشی از این گفتوگو چنین آمده است:
* علی نامههایی را مینوشته اما بعد یادش میرفته که پست کند. برخی از نامههای منتشرشده در این کتاب (طرحی از یک زندگی) را بعدها که به اروپا رفتم در خانهاش و لابهلای وسایلش پیدا کردم.
* من به لحاظ #نامهنگاری مقیدتر از علی بودم. من نامههای او را حتی آنها را که نفرستاده بود نگه داشتم اما علی هیچ کدام از نامههای من را که در جواب نامههایش نوشته بودم حفظ نکرده. بعدا که به پاریس رفتم هم هیچ کدام از نامههایم به علی را میان وسایلش ندیدم.
* من با شرایط سختی در ایران زندگی میکردم. شریعتی در فرانسه بود که من باردار بودم. خانۀ پدرم زندگی میکردم. پدرم بیمار شده بود و برای درمان برده بودندش پیش برادرم. پدر و مادر علی هم مریض بودند و تهران بودند. برادر دیگرم آلمان بود و حتی یک مرد در زندگی من نبود. دوستان برادرم من را به بیمارستان بردند. زایمان خیلی سختی هم داشتم و مجبور به سزارین شدم. به لحاظ روحی آسیب دیده بودم و وقتی نامه علی 15 روز بعد از تولد احسان به من رسید و گردنبد هدیهای هم همراه با نامه برایم فرستاد، حس خوشحالی در من ایجاد نشد.
* خواننده این نامهها میتواند پی ببرد که علی شریعتی هم در کنه وجودش #مردسالار است و پسردوست و حتی یک نام دخترانه برای بچهمان که معلوم نبود پسر است یا دختر، پیشنهاد نمیکند.
* هر کسی مشکلات من را داشت گاهی عصبی میشد و جوش میآورد. برای همین است که برایم مینوشت نُهمن شیر لگدزنِ فلان ... سر تولد سوسن و سارا در پاریس زندگی میکردیم که علی خانه نبود و من در حال زایمان مانده بودم چه کنم. شب تولد مونا هم که در مشهد زندگی میکردیم، علی تهران بود و همان شبی بود که سخنرانی «فاطمه فاطمه است» را انجام داد. مادرم هم مشهد نبود و من مجبور شدم با یک دوستم به بیمارستان بروم.
* اینکه علی در یکی از نامهها میگوید #همسر خوب ولی #همدم بد، خیلی هم دروغ نیست. من همدم خوبی نبودم اما دلیلش این بود که من باید هر روز چهار تا بچه را راه بیندازم و بعد خودم هم بروم مدرسه و درس بدهم، طبیعی است که با چنین اوضاع و احوالی نصف شب نمیتوانم پای دل علی بنشینم و ببینم چه مقالهای نوشته و چه فکرهایی در سرش است.
* هنوز نمیدانم انتشار این نامهها درست بوده یا نه اما خوانندههایی که تا الان کتاب را خواندهاند و به خودم بازخورد دادهاند، برداشتشان این بوده که من در برابر علی شخصیت خودم را حفظ کردهام و خیلی اظهار عجز و ناتوانی نمیکردم.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
به بهانهی زادروز ویدا قهرمانی صاحب ِ اولین بوسهی سینمای ایران
«ما دویدیم به طرف همدیگه. ناصر من رو بغل کرد و لبش رو گذاشت روی لب من. من فکر کردم که اگر مقاومتی بکنم فیلم خراب میشه. در نتیجه کاری نکردم تا ساموئل (خاچیکیان) کات داد. وقتی کات داد من شروع کردم گریه کردن… من و پدرم در لژ (سینما) نشسته بودیم و من قلبم بالا و پائین می رفت که الان چی میشه و اون بوسه کجاست. بابام اگه ببینه چی میشه. فیلم به آخر رسید و آخر فیلم صحنهی بوسه اومد. فیلم فریز موند برای مدتی و لغت پایان روی اون اومد. هیچکس هم از جاش تکون نمیخورد. همه نشسته بودند. من یواش به بابام نگاه کردم. پدرم با یک نگاه ستایشآمیز گفت: «سد رو شکستی»
دختری شانزده هفده ساله بود که از پشت میز دبیرستان مقابل دوربین #فیلمبرداری نشست. او را به دلیل بازی در فیلم از دبیرستان اخراج کردند چرا که فرهنگ مردسالار و متعصب این اقدام متهورانهی دختری کم سن و سال را تاب نمیآورد. ویدا قهرمانی اخراج از مدرسه را اولین ضربهی بازیگریاش میداند: «این اولین ضربه بازیگری بود. زندگیام از این رو به آن رو شد. در آن زمان حتی وزیر فرهنگ هم که از دوستان خانواده ما بود نتوانست اجازهی نامنویسی در هیچ مدرسهای را برایم بگیرد. میگفتند اعتراض #والدین و شاگردان بوده که گفته اند رفتن شاگرد #مدرسه جلوی دوربین ناپسند است. من هم از تهران به خاش رفتم. یک جایی وسط کویر و بعد هم با پسری که دوست داشتم ازدواج کردم.» #ویداقهرمانی در گفتوگو با بیبیسی میگوید: «خیلیها فکر میکنند که من اولین #زن بازیگر سینمای ایران بودهام اما درواقع من اولین دختری هستم که از پشت میز مدرسه آمدم جلوی دوربین #سینما.»
شاید چنین دختری در شرایط بستهی جامعهی #مردسالار بدون حمایت #خانواده نمیتوانست ببالد.
#ویدا_قهرمانی در ششم خرداد (۲۷ مه) سال ۱۳۱۵ خورشیدی در خانوادهای فرهیخته و اهل فرهنگ در تهران دیده به جهان گشود. ویدا پدری صاحبمنصب و تحصیلکردهی اروپا داشت و مادری فرهنگدوست. خانبابا معتضدی کسی بود که سببساز شد تا ویدا قهرمانی وارد عرصهی #هنر و سینما بشود. خانبابا معتضدی متولد سال ۱۲۷۱ خورشیدی در شهر تبریز بود. او نخستین فیلمبردار حرفهای سینمای ایران بود و همچنین نخستین فیلمبردار حرفهای بود که فیلمهای مستند ساخت.
ویدا قهرمانی که در سال ۱۳۲۴ و در زمانی که پنج یا شش فیلم در داخل بیشتر ساخته نشده بود وارد سینما شد در مورد اولین بوسهی سینمای ایران میگوید: «سال ششم دبیرستان شاهدخت بودم که رفتم جلوی دوربین ساموئل خاچیکیان و نقش مقابل ملکمطیعی را بازی کردم. در آن زمان بازیگری برای دختری که نه خواننده بود و نه هنرپیشه تئاتر، به هیچوجه مناسبت نداشت. فیلم هم یک شروع و پایان هالیوودی داشت. اولش با صحنهی شوخی و بازی دختر و پسری که روی زمین دراز کشیده بودند شروع میشد و آخرش هم با یک بوسهی طولانی تمام میشد. این درواقع اولین بوسهی سینمای ایران بود.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9iZQIX
@Tavaana_TavaanaTech
«ما دویدیم به طرف همدیگه. ناصر من رو بغل کرد و لبش رو گذاشت روی لب من. من فکر کردم که اگر مقاومتی بکنم فیلم خراب میشه. در نتیجه کاری نکردم تا ساموئل (خاچیکیان) کات داد. وقتی کات داد من شروع کردم گریه کردن… من و پدرم در لژ (سینما) نشسته بودیم و من قلبم بالا و پائین می رفت که الان چی میشه و اون بوسه کجاست. بابام اگه ببینه چی میشه. فیلم به آخر رسید و آخر فیلم صحنهی بوسه اومد. فیلم فریز موند برای مدتی و لغت پایان روی اون اومد. هیچکس هم از جاش تکون نمیخورد. همه نشسته بودند. من یواش به بابام نگاه کردم. پدرم با یک نگاه ستایشآمیز گفت: «سد رو شکستی»
دختری شانزده هفده ساله بود که از پشت میز دبیرستان مقابل دوربین #فیلمبرداری نشست. او را به دلیل بازی در فیلم از دبیرستان اخراج کردند چرا که فرهنگ مردسالار و متعصب این اقدام متهورانهی دختری کم سن و سال را تاب نمیآورد. ویدا قهرمانی اخراج از مدرسه را اولین ضربهی بازیگریاش میداند: «این اولین ضربه بازیگری بود. زندگیام از این رو به آن رو شد. در آن زمان حتی وزیر فرهنگ هم که از دوستان خانواده ما بود نتوانست اجازهی نامنویسی در هیچ مدرسهای را برایم بگیرد. میگفتند اعتراض #والدین و شاگردان بوده که گفته اند رفتن شاگرد #مدرسه جلوی دوربین ناپسند است. من هم از تهران به خاش رفتم. یک جایی وسط کویر و بعد هم با پسری که دوست داشتم ازدواج کردم.» #ویداقهرمانی در گفتوگو با بیبیسی میگوید: «خیلیها فکر میکنند که من اولین #زن بازیگر سینمای ایران بودهام اما درواقع من اولین دختری هستم که از پشت میز مدرسه آمدم جلوی دوربین #سینما.»
شاید چنین دختری در شرایط بستهی جامعهی #مردسالار بدون حمایت #خانواده نمیتوانست ببالد.
#ویدا_قهرمانی در ششم خرداد (۲۷ مه) سال ۱۳۱۵ خورشیدی در خانوادهای فرهیخته و اهل فرهنگ در تهران دیده به جهان گشود. ویدا پدری صاحبمنصب و تحصیلکردهی اروپا داشت و مادری فرهنگدوست. خانبابا معتضدی کسی بود که سببساز شد تا ویدا قهرمانی وارد عرصهی #هنر و سینما بشود. خانبابا معتضدی متولد سال ۱۲۷۱ خورشیدی در شهر تبریز بود. او نخستین فیلمبردار حرفهای سینمای ایران بود و همچنین نخستین فیلمبردار حرفهای بود که فیلمهای مستند ساخت.
ویدا قهرمانی که در سال ۱۳۲۴ و در زمانی که پنج یا شش فیلم در داخل بیشتر ساخته نشده بود وارد سینما شد در مورد اولین بوسهی سینمای ایران میگوید: «سال ششم دبیرستان شاهدخت بودم که رفتم جلوی دوربین ساموئل خاچیکیان و نقش مقابل ملکمطیعی را بازی کردم. در آن زمان بازیگری برای دختری که نه خواننده بود و نه هنرپیشه تئاتر، به هیچوجه مناسبت نداشت. فیلم هم یک شروع و پایان هالیوودی داشت. اولش با صحنهی شوخی و بازی دختر و پسری که روی زمین دراز کشیده بودند شروع میشد و آخرش هم با یک بوسهی طولانی تمام میشد. این درواقع اولین بوسهی سینمای ایران بود.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9iZQIX
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
ویدا قهرمانی؛ صاحب اولین بوسه سینمای ایران
«ما دویدیم به طرف همدیگه. ناصر من رو بغل کرد و لبش رو گذاشت روی لب من. من فکر کردم که اگر مقاومتی بکنم فیلم خراب میشه. در نتیجه کاری نکردم تا ساموئل (خاچیکیان) کات داد. وقتی کات داد من شروع کردم
وقتی میگوییم «فساد در جامعه زیاد شده است» چرا غالبا ذهن ما منظور از فساد را فساد جنسی میبیند و چرا برای مثال گمان نمیکند که منظور از فساد، #فساد_اقتصادی است؟
به باور من از اینرو که در یک جامعه مردسالار، فساد جنسی عمدتا یعنی فسادی که نقش عمدهی وجود آن مربوط به زنان است و چون فساد در باور این #جامعه_مردسالار امری #زنانه است ذهن به سمت فساد جنسی میرود و نه فساد اقتصادی و باز چون در چنین جامعهی مردسالاری پستهای مدیریتی از آن مردان است و لاجرم فساد اقتصادی عمدتا به مردان متصل است و مردانه است وقتی حرف است فساد بر زبان میآید اذهان به سمت فساد اقتصادی نمیرود.
فساد زشت و زننده در جامعهی #مردسالار، فسادی جنسی و آنهم زنانه است چرا که #فساد_جنسی در چنین جامعهای برای مردان مشروع و قانونی است و نام #فساد بر خود نمیگیرد.
برگرفته از کانال تلگرام بهزاد مهرانی
@behzadmehrani
شما چه فکر می کنید؟
goo.gl/O6kFjN
کارتون از مانا نیستانی
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
به باور من از اینرو که در یک جامعه مردسالار، فساد جنسی عمدتا یعنی فسادی که نقش عمدهی وجود آن مربوط به زنان است و چون فساد در باور این #جامعه_مردسالار امری #زنانه است ذهن به سمت فساد جنسی میرود و نه فساد اقتصادی و باز چون در چنین جامعهی مردسالاری پستهای مدیریتی از آن مردان است و لاجرم فساد اقتصادی عمدتا به مردان متصل است و مردانه است وقتی حرف است فساد بر زبان میآید اذهان به سمت فساد اقتصادی نمیرود.
فساد زشت و زننده در جامعهی #مردسالار، فسادی جنسی و آنهم زنانه است چرا که #فساد_جنسی در چنین جامعهای برای مردان مشروع و قانونی است و نام #فساد بر خود نمیگیرد.
برگرفته از کانال تلگرام بهزاد مهرانی
@behzadmehrani
شما چه فکر می کنید؟
goo.gl/O6kFjN
کارتون از مانا نیستانی
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. وقتی میگوییم «فساد در جامعه زیاد شده است» چرا غالبا ذهن ما منظور از فساد را فساد جنسی میبیند و چرا برای مثال گمان نمیکند که منظور از فساد، #فساد_اقتصادی است؟ به باور من از اینرو که در یک جامعه مردسالار، فساد جنسی عمدتا یعنی فسادی که نقش عمدهی وجود…
روز جهانی زنان، ۸ مارس در پیش است. به استقبال این روز جهانی میرویم با سرود زیبای «برابری». ترانهی این سرود از مازیار سمیعی است و ثمین عبادی تنظیم آن را بر عهده داشته است و خوانندگان آن شیرین اردلان و آزاده فرامرزیها است
این سرود زیبا تقدیم میشود به همهی زنان که از نابرابریهای نظام #مردسالار رنج دیدهاند و میبینند و همچنین تقدیم به همهی #زنان و مردانی که تلاش میکنند قوانین #تبعیضآمیز علیه زنان را متوقف سازند و علیه فرهنگ مردسالاری میشورند.
جوانه میزنم
به روی زخم بر تنم
فقط به حکم بودنم
که من زنم، زنم، زنم
چو هم صدا شویم و
پا به پای هم رویم و
دست به دست هم دهیم و
از ستم رها شویم
جهان دیگری
بسازیم از #برابری
به همدلی و خواهری
جهان شاد و بهتری
نه سنگ و سارها
نه پای چوب دارها
نه گریههای بارها
نه ننگ و عارها
جهان دیگری
بسازیم از برابری
به هم دلی و خواهری
جهان شاد و بهتری
goo.gl/obnO4V
در همین رابطه:
منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران
http://bit.ly/2kY2voc
بررسي تطبيقي وضعيت زنان در انقلاب ايران با مدل انقلاب مردسالارانه
http://bit.ly/2lTV4gv
دسترسی زنان به پستهای بالای مدیریت، رهبری و تصمیم گیری- خانم مهرانگیز کار
http://bit.ly/2iCdcMm
حمایت از حقوق زنان در ایران
http://bit.ly/1h6pQQd
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان» نوشته خانم مهرانگیز کار
دانلود رایگان:
http://ow.ly/DuvT306sOhF
لینک دانلود در تلگرام:
http://ow.ly/zHVP306sOhG
انقیاد زنان
http://bit.ly/1v4u0MJ
حق زن بر بدن خود ، اثر مارگارت سانگر
http://bit.ly/1w00U2b
حق زن بر بدنش
مهرانگیز کار
http://bit.ly/1jCEnls
#روزجهانی_زن #8مارس #۸مارس
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
این سرود زیبا تقدیم میشود به همهی زنان که از نابرابریهای نظام #مردسالار رنج دیدهاند و میبینند و همچنین تقدیم به همهی #زنان و مردانی که تلاش میکنند قوانین #تبعیضآمیز علیه زنان را متوقف سازند و علیه فرهنگ مردسالاری میشورند.
جوانه میزنم
به روی زخم بر تنم
فقط به حکم بودنم
که من زنم، زنم، زنم
چو هم صدا شویم و
پا به پای هم رویم و
دست به دست هم دهیم و
از ستم رها شویم
جهان دیگری
بسازیم از #برابری
به همدلی و خواهری
جهان شاد و بهتری
نه سنگ و سارها
نه پای چوب دارها
نه گریههای بارها
نه ننگ و عارها
جهان دیگری
بسازیم از برابری
به هم دلی و خواهری
جهان شاد و بهتری
goo.gl/obnO4V
در همین رابطه:
منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران
http://bit.ly/2kY2voc
بررسي تطبيقي وضعيت زنان در انقلاب ايران با مدل انقلاب مردسالارانه
http://bit.ly/2lTV4gv
دسترسی زنان به پستهای بالای مدیریت، رهبری و تصمیم گیری- خانم مهرانگیز کار
http://bit.ly/2iCdcMm
حمایت از حقوق زنان در ایران
http://bit.ly/1h6pQQd
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان» نوشته خانم مهرانگیز کار
دانلود رایگان:
http://ow.ly/DuvT306sOhF
لینک دانلود در تلگرام:
http://ow.ly/zHVP306sOhG
انقیاد زنان
http://bit.ly/1v4u0MJ
حق زن بر بدن خود ، اثر مارگارت سانگر
http://bit.ly/1w00U2b
حق زن بر بدنش
مهرانگیز کار
http://bit.ly/1jCEnls
#روزجهانی_زن #8مارس #۸مارس
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Telegram
آموزشکده توانا
آموزشکده توانا
"اگه بابام صحنه بوسه آخر فیلم را ببیند چه واکنشی نشان میدهد؟" ویدا قهرمانی، بازیگر #سینما از خاطرات 61 سال پیش و عواقب یک #بوسه سینمایی در جامعه ایران میگوید. بی بی سی فارسی @Tavaana_Tavaanatech
به بهانهی زادروز ویدا قهرمانی صاحب ِ اولین بوسهی سینمای ایران
«ما دویدیم به طرف همدیگه. ناصر من رو بغل کرد و لبش رو گذاشت روی لب من. من فکر کردم که اگر مقاومتی بکنم فیلم خراب میشه. در نتیجه کاری نکردم تا ساموئل (خاچیکیان) کات داد. وقتی کات داد من شروع کردم گریه کردن… من و پدرم در لژ (سینما) نشسته بودیم و من قلبم بالا و پائین می رفت که الان چی میشه و اون بوسه کجاست. بابام اگه ببینه چی میشه. فیلم به آخر رسید و آخر فیلم صحنهی بوسه اومد. فیلم فریز موند برای مدتی و لغت پایان روی اون اومد. هیچکس هم از جاش تکون نمیخورد. همه نشسته بودند. من یواش به بابام نگاه کردم. پدرم با یک نگاه ستایشآمیز گفت: «سد رو شکستی»
دختری شانزده هفده ساله بود که از پشت میز دبیرستان مقابل دوربین #فیلمبرداری نشست. او را به دلیل بازی در فیلم از دبیرستان اخراج کردند چرا که فرهنگ مردسالار و متعصب این اقدام متهورانهی دختری کم سن و سال را تاب نمیآورد. ویدا قهرمانی اخراج از مدرسه را اولین ضربهی بازیگریاش میداند: «این اولین ضربه بازیگری بود. زندگیام از این رو به آن رو شد. در آن زمان حتی وزیر فرهنگ هم که از دوستان خانواده ما بود نتوانست اجازهی نامنویسی در هیچ مدرسهای را برایم بگیرد. میگفتند اعتراض #والدین و شاگردان بوده که گفته اند رفتن شاگرد #مدرسه جلوی دوربین ناپسند است. من هم از تهران به خاش رفتم. یک جایی وسط کویر و بعد هم با پسری که دوست داشتم ازدواج کردم.» #ویداقهرمانی در گفتوگو با بیبیسی میگوید: «خیلیها فکر میکنند که من اولین #زن بازیگر سینمای ایران بودهام اما درواقع من اولین دختری هستم که از پشت میز مدرسه آمدم جلوی دوربین #سینما.»
شاید چنین دختری در شرایط بستهی جامعهی #مردسالار بدون حمایت #خانواده نمیتوانست ببالد.
#ویدا_قهرمانی در ششم خرداد (۲۷ مه) سال ۱۳۱۵ خورشیدی در خانوادهای فرهیخته و اهل فرهنگ در تهران دیده به جهان گشود. ویدا پدری صاحبمنصب و تحصیلکردهی اروپا داشت و مادری فرهنگدوست. خانبابا معتضدی کسی بود که سببساز شد تا ویدا قهرمانی وارد عرصهی #هنر و سینما بشود. خانبابا معتضدی متولد سال ۱۲۷۱ خورشیدی در شهر تبریز بود. او نخستین فیلمبردار حرفهای سینمای ایران بود و همچنین نخستین فیلمبردار حرفهای بود که فیلمهای مستند ساخت.
ویدا قهرمانی که در سال ۱۳۲۴ و در زمانی که پنج یا شش فیلم در داخل بیشتر ساخته نشده بود وارد سینما شد در مورد اولین بوسهی سینمای ایران میگوید: «سال ششم دبیرستان شاهدخت بودم که رفتم جلوی دوربین ساموئل خاچیکیان و نقش مقابل ملکمطیعی را بازی کردم. در آن زمان بازیگری برای دختری که نه خواننده بود و نه هنرپیشه تئاتر، به هیچوجه مناسبت نداشت. فیلم هم یک شروع و پایان هالیوودی داشت. اولش با صحنهی شوخی و بازی دختر و پسری که روی زمین دراز کشیده بودند شروع میشد و آخرش هم با یک بوسهی طولانی تمام میشد. این درواقع اولین بوسهی سینمای ایران بود.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9iZQIX
@Tavaana_TavaanaTech
«ما دویدیم به طرف همدیگه. ناصر من رو بغل کرد و لبش رو گذاشت روی لب من. من فکر کردم که اگر مقاومتی بکنم فیلم خراب میشه. در نتیجه کاری نکردم تا ساموئل (خاچیکیان) کات داد. وقتی کات داد من شروع کردم گریه کردن… من و پدرم در لژ (سینما) نشسته بودیم و من قلبم بالا و پائین می رفت که الان چی میشه و اون بوسه کجاست. بابام اگه ببینه چی میشه. فیلم به آخر رسید و آخر فیلم صحنهی بوسه اومد. فیلم فریز موند برای مدتی و لغت پایان روی اون اومد. هیچکس هم از جاش تکون نمیخورد. همه نشسته بودند. من یواش به بابام نگاه کردم. پدرم با یک نگاه ستایشآمیز گفت: «سد رو شکستی»
دختری شانزده هفده ساله بود که از پشت میز دبیرستان مقابل دوربین #فیلمبرداری نشست. او را به دلیل بازی در فیلم از دبیرستان اخراج کردند چرا که فرهنگ مردسالار و متعصب این اقدام متهورانهی دختری کم سن و سال را تاب نمیآورد. ویدا قهرمانی اخراج از مدرسه را اولین ضربهی بازیگریاش میداند: «این اولین ضربه بازیگری بود. زندگیام از این رو به آن رو شد. در آن زمان حتی وزیر فرهنگ هم که از دوستان خانواده ما بود نتوانست اجازهی نامنویسی در هیچ مدرسهای را برایم بگیرد. میگفتند اعتراض #والدین و شاگردان بوده که گفته اند رفتن شاگرد #مدرسه جلوی دوربین ناپسند است. من هم از تهران به خاش رفتم. یک جایی وسط کویر و بعد هم با پسری که دوست داشتم ازدواج کردم.» #ویداقهرمانی در گفتوگو با بیبیسی میگوید: «خیلیها فکر میکنند که من اولین #زن بازیگر سینمای ایران بودهام اما درواقع من اولین دختری هستم که از پشت میز مدرسه آمدم جلوی دوربین #سینما.»
شاید چنین دختری در شرایط بستهی جامعهی #مردسالار بدون حمایت #خانواده نمیتوانست ببالد.
#ویدا_قهرمانی در ششم خرداد (۲۷ مه) سال ۱۳۱۵ خورشیدی در خانوادهای فرهیخته و اهل فرهنگ در تهران دیده به جهان گشود. ویدا پدری صاحبمنصب و تحصیلکردهی اروپا داشت و مادری فرهنگدوست. خانبابا معتضدی کسی بود که سببساز شد تا ویدا قهرمانی وارد عرصهی #هنر و سینما بشود. خانبابا معتضدی متولد سال ۱۲۷۱ خورشیدی در شهر تبریز بود. او نخستین فیلمبردار حرفهای سینمای ایران بود و همچنین نخستین فیلمبردار حرفهای بود که فیلمهای مستند ساخت.
ویدا قهرمانی که در سال ۱۳۲۴ و در زمانی که پنج یا شش فیلم در داخل بیشتر ساخته نشده بود وارد سینما شد در مورد اولین بوسهی سینمای ایران میگوید: «سال ششم دبیرستان شاهدخت بودم که رفتم جلوی دوربین ساموئل خاچیکیان و نقش مقابل ملکمطیعی را بازی کردم. در آن زمان بازیگری برای دختری که نه خواننده بود و نه هنرپیشه تئاتر، به هیچوجه مناسبت نداشت. فیلم هم یک شروع و پایان هالیوودی داشت. اولش با صحنهی شوخی و بازی دختر و پسری که روی زمین دراز کشیده بودند شروع میشد و آخرش هم با یک بوسهی طولانی تمام میشد. این درواقع اولین بوسهی سینمای ایران بود.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9iZQIX
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
ویدا قهرمانی؛ صاحب اولین بوسه سینمای ایران
«ما دویدیم به طرف همدیگه. ناصر من رو بغل کرد و لبش رو گذاشت روی لب من. من فکر کردم که اگر مقاومتی بکنم فیلم خراب میشه. در نتیجه کاری نکردم تا ساموئل (خاچیکیان) کات داد. وقتی کات داد من شروع کردم
در محلهی نارمک تهران مدرسه و خیابانی وجود دارد به اسم: شهید صدیقه رودباری.
وقتی کودک و نوجوان بودم با شگفتی از کنار این مدرسه رد می شدم و برایم جالب بود که او کیست و چه کرده؟
دیدن اسم خاص از یک زن بر سردر یک مدرسه برایم بسیار عجیب بود. بعدتر فهمیدم او جهادگری سپاهی بوده که سال 59 در بانه کشته می شود.
امروز به طور ناگهانی جستجو کردم: خیابان پروین اعتصامی.
به یک فرعی در خیابان فاطمی رسیدم.
میدان پروین اعتصامی؟
یک میدان در زنجان و یک میدان در تبریز.
بعد نام خیابان حضرت فاطمه را جستجو کردم و رسیدم به بیمارستان حضرت فاطمه.
خیابان حضرت زینب؟ کلی مدرسه به این اسم پیدا کردم.
بعد بهت زده از خودم سوال کردم: ما چند شهید زن داریم؟ چند زن داشته ایم که کارهای مهمی کرده اند؟ بعد الان اسم مریم میرزاخانی برده می شود که چه؟ اسم انوشه انصاری بر روی کدام ساختمان است ( یک ساختمان معمولی ته یک کوچه اصلا!)؟
اسم زینب پاشا، صدیقه دولت آبادی، توران میرهادی بر روی کدام ساختمان یا مجتمع یا پارک گذاشته شده؟
اینکه در خارج از ایران چه اتفاقی میفتد بحث جداگانه ای است. می خواهم درباره ی جایگاه زن در ایران بحث کنم. درباره ی زنانی که با سرکشی و تن ندادن به قوانین مردسالار خودشان ، زندگی شان و بخشی از تفکرات جامعه را تغییر دادند. آنها شاید در ظاهر جایگاهی در قلب جامعه ی مردسالار ما داشته باشند اما در باطن جایگاهی ندارند و ماندگاری نام آنها به عنوان اولین های ایران در گام های جهانی به نفع نیست.
این در حالی است که سالیان سال است در نظام آموزش و پروش و رسانه ها به دختران ما یادآوری می شود که با دوری از جمع ها و وابستگی به مردها راه درست ترقی و تعالی را طی خواهند کرد.
این حجم از غرض ورزی و حذف قطعا روزی نتیجه ی عکس خواهد داشت اما در روزی که مریم میرزاخانی را از دست داده ایم خوب است به دو نکته فکر کنیم: انتشار عکس بی حجاب او توسط دولت مردان و رسانه های داخلی نباید باعث خرسندی ما از رسیدن به جایگاه واقعی زن و عبور از کلیشه های جنسیتی جامعه شود، چرا که اثبات این ادعا نیازمند تدوین قوانین و تغییر نگرش های کلان تر است. و بعد آنکه تاریخ آن چیزی است که ما وظیفه داریم برای فرزندانمان نقل کنیم نه آنچه که کتابهای درسی و جامعه ی مردسالار به آنها یاد می دهد. بنشینیم و با پسرها و دخترهایمان درمورد زن ها و تاثیرات آنها بر جامعه صحبت کنیم. زن ها را برای آنها پررنگ تر کنیم حتی اگر جامعه از عبور از خیابانی به نام توران میرهادی یا ورود به دانشکده ای با نام انوشه انصاری بترسد و غرور عزیزش جریحه دار شود.
کجای بحث بودیم؟ همیشه فکر می کنم یک اشتباهی شده است که اسم صدیقه را برروی یک خیابان گذاشتهاند، از دستشان در رفته. وگرنه که زن شهید نمی شود که....
زن اگر شهید شد نام یک خیابان فرعی برای او. شاعر شد نام یک خیابان فرعی برای او. اگر اولین دریافت کننده مدال زنان در المپیک شد هم هیچ.
مطلب از کانال تلگرام خرمالوی سیاه
آلما توکل
شما چه فکر میکنید؟ چند دانشگاه و چند خیابان میشناسید که به نام زنهای ایرانی مزین شده باشند؟
goo.gl/iXd6EC
درباره برخی زنان موثر:
روشنک نوعدوست، زنی که ترقی ایران را می خواست.
goo.gl/VQ3sHa
اشرف قندهاری که مادرجون بود
https://tavaana.org/fa/Madar_Joon
توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان
bit.ly/2cRaaRs
سیمین بهبهانی
وجدان منظوم یک ملت
goo.gl/JAagrj
فروغ فرخزاد
bit.ly/1uMdl1p
زینب پاشا؛ رهبر زنان در نهضت تنباکو
https://tavaana.org/fa/Zeynab_Pash
مهلقا ملاح؛ مادر محیط زیست ایران
bit.ly/1sYYIWy
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی کودک و نوجوان بودم با شگفتی از کنار این مدرسه رد می شدم و برایم جالب بود که او کیست و چه کرده؟
دیدن اسم خاص از یک زن بر سردر یک مدرسه برایم بسیار عجیب بود. بعدتر فهمیدم او جهادگری سپاهی بوده که سال 59 در بانه کشته می شود.
امروز به طور ناگهانی جستجو کردم: خیابان پروین اعتصامی.
به یک فرعی در خیابان فاطمی رسیدم.
میدان پروین اعتصامی؟
یک میدان در زنجان و یک میدان در تبریز.
بعد نام خیابان حضرت فاطمه را جستجو کردم و رسیدم به بیمارستان حضرت فاطمه.
خیابان حضرت زینب؟ کلی مدرسه به این اسم پیدا کردم.
بعد بهت زده از خودم سوال کردم: ما چند شهید زن داریم؟ چند زن داشته ایم که کارهای مهمی کرده اند؟ بعد الان اسم مریم میرزاخانی برده می شود که چه؟ اسم انوشه انصاری بر روی کدام ساختمان است ( یک ساختمان معمولی ته یک کوچه اصلا!)؟
اسم زینب پاشا، صدیقه دولت آبادی، توران میرهادی بر روی کدام ساختمان یا مجتمع یا پارک گذاشته شده؟
اینکه در خارج از ایران چه اتفاقی میفتد بحث جداگانه ای است. می خواهم درباره ی جایگاه زن در ایران بحث کنم. درباره ی زنانی که با سرکشی و تن ندادن به قوانین مردسالار خودشان ، زندگی شان و بخشی از تفکرات جامعه را تغییر دادند. آنها شاید در ظاهر جایگاهی در قلب جامعه ی مردسالار ما داشته باشند اما در باطن جایگاهی ندارند و ماندگاری نام آنها به عنوان اولین های ایران در گام های جهانی به نفع نیست.
این در حالی است که سالیان سال است در نظام آموزش و پروش و رسانه ها به دختران ما یادآوری می شود که با دوری از جمع ها و وابستگی به مردها راه درست ترقی و تعالی را طی خواهند کرد.
این حجم از غرض ورزی و حذف قطعا روزی نتیجه ی عکس خواهد داشت اما در روزی که مریم میرزاخانی را از دست داده ایم خوب است به دو نکته فکر کنیم: انتشار عکس بی حجاب او توسط دولت مردان و رسانه های داخلی نباید باعث خرسندی ما از رسیدن به جایگاه واقعی زن و عبور از کلیشه های جنسیتی جامعه شود، چرا که اثبات این ادعا نیازمند تدوین قوانین و تغییر نگرش های کلان تر است. و بعد آنکه تاریخ آن چیزی است که ما وظیفه داریم برای فرزندانمان نقل کنیم نه آنچه که کتابهای درسی و جامعه ی مردسالار به آنها یاد می دهد. بنشینیم و با پسرها و دخترهایمان درمورد زن ها و تاثیرات آنها بر جامعه صحبت کنیم. زن ها را برای آنها پررنگ تر کنیم حتی اگر جامعه از عبور از خیابانی به نام توران میرهادی یا ورود به دانشکده ای با نام انوشه انصاری بترسد و غرور عزیزش جریحه دار شود.
کجای بحث بودیم؟ همیشه فکر می کنم یک اشتباهی شده است که اسم صدیقه را برروی یک خیابان گذاشتهاند، از دستشان در رفته. وگرنه که زن شهید نمی شود که....
زن اگر شهید شد نام یک خیابان فرعی برای او. شاعر شد نام یک خیابان فرعی برای او. اگر اولین دریافت کننده مدال زنان در المپیک شد هم هیچ.
مطلب از کانال تلگرام خرمالوی سیاه
آلما توکل
شما چه فکر میکنید؟ چند دانشگاه و چند خیابان میشناسید که به نام زنهای ایرانی مزین شده باشند؟
goo.gl/iXd6EC
درباره برخی زنان موثر:
روشنک نوعدوست، زنی که ترقی ایران را می خواست.
goo.gl/VQ3sHa
اشرف قندهاری که مادرجون بود
https://tavaana.org/fa/Madar_Joon
توران میرهادی؛ مادر ادبیات کودک و نوجوان
bit.ly/2cRaaRs
سیمین بهبهانی
وجدان منظوم یک ملت
goo.gl/JAagrj
فروغ فرخزاد
bit.ly/1uMdl1p
زینب پاشا؛ رهبر زنان در نهضت تنباکو
https://tavaana.org/fa/Zeynab_Pash
مهلقا ملاح؛ مادر محیط زیست ایران
bit.ly/1sYYIWy
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. در محلهی نارمک تهران مدرسه و خیابانی وجود دارد به اسم: شهید صدیقه رودباری. وقتی کودک و نوجوان بودم با شگفتی از کنار این مدرسه رد می شدم و برایم جالب بود که او کیست و چه کرده؟ دیدن اسم خاص از یک زن بر سردر یک مدرسه برایم بسیار عجیب بود. بعدتر فهمیدم او…
انقیاد زنان
اثر جان استوارت میل
goo.gl/wkUe3q
برخی میگویند زنان طبیعتا از #مردان فروتر و پستتر هستند. وجود قوانین ضد زن که حقوق زنان را نیمی از مردان میداند چه با ادعای #تکریم_زن و چه با هر مدعای دیگری یک پایهی فکری دارد و آن این است که زنان در خلقت و به صورت طبیعی از مردان فروتر هستند.
جان استوارت میل به کسانی که چنین مدعایی دارند میگوید که اساسا ما نمیدانیم طبیعت زن یعنی چه و زنان چه تواناییهایی دارند چرا که هرگز اجازه ندادهایم که زنان تواناییهای خود را با تلاش خود به ظهور برسانند. قوانین تعیضآمیز ِ ضد #زن تا آنجا میتواند به حیات خود ادامه دهد که #فرهنگ #مردسالار بتواند با ارعاب و سیطره و زورگویی زنان را از حقوق خود بیبهره بسازد. شرایط عادلانه و برابر موجب میشود که «مردانگی»ای که فرهنگ سلطهی #مردسالارانه تعریف میکند همچون برف مقابل آفتاب تموز آب شود و از آن چیزی باقی نماند.
«انقیاد زنان» رسالهی کمتر شناختهشدهای از #جان_استوارت_میل است که در ۱۸۶۱ نوشته شده و در ۱۸۶۹ انتشار یافته است. این رساله برخی از ایدههای بسیار مدرن را منعکس میکند.
پایهی این رساله سخنرانیهایی است که او در مقام نماینده پارلمان در حمایت از قانون اصلاحات سال ۱۸۶۷ بیان کرده است که بر اساس آن حق رای شامل همه مردان در بریتانیا میشود اما #زنان را در بر نمیگیرد.
تم اصلی این رساله کوچک «برابری فرصت» است و کهنالگویی از بیانیه لیبرال در زمینه گسترش #دموکراسی به تمام افراد جامعه است فارغ از اینکه با چه مشخصه هایی زاده شده اند.
بسیاری از بحثهای کنونی که با قوت در دموکراسیهای پیشرفته غربی ادامه دارند، در اساس همین مساله اصلی را مطرح میکنند. استوارت میل با منطق معمولا بیرحمانه خود و کالبدشکافی خونسردانهاش به کمک این بحث میآید. او هم آرام است و هم معقول. آنچه درباره این متن جالب توجه است بیعلاقگی آشکارش به #حقوق_اقلیتها ست و تمرکز صرف آن بر #حقوق_فردی.
این متن اظهارنامهای در دفاع از #برابری فردی – و نه گروهی – است و بر یکی از تمهای غنی اندیشه او استوار شده: دفاع از سهم کسانی که از قدرت و احترام محروم شدهاند.
برای دانلود «انقیاد زنان» به لینک زیر بروید:
https://goo.gl/2Uq5ak
#حقوق_زنان #انقیاد_زنان
سری هم به کانال کتاب و کلاس توانا بزنید که فقط شامل کتاب ها و فایل کلاس های توانا است.
https://t.me/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
اثر جان استوارت میل
goo.gl/wkUe3q
برخی میگویند زنان طبیعتا از #مردان فروتر و پستتر هستند. وجود قوانین ضد زن که حقوق زنان را نیمی از مردان میداند چه با ادعای #تکریم_زن و چه با هر مدعای دیگری یک پایهی فکری دارد و آن این است که زنان در خلقت و به صورت طبیعی از مردان فروتر هستند.
جان استوارت میل به کسانی که چنین مدعایی دارند میگوید که اساسا ما نمیدانیم طبیعت زن یعنی چه و زنان چه تواناییهایی دارند چرا که هرگز اجازه ندادهایم که زنان تواناییهای خود را با تلاش خود به ظهور برسانند. قوانین تعیضآمیز ِ ضد #زن تا آنجا میتواند به حیات خود ادامه دهد که #فرهنگ #مردسالار بتواند با ارعاب و سیطره و زورگویی زنان را از حقوق خود بیبهره بسازد. شرایط عادلانه و برابر موجب میشود که «مردانگی»ای که فرهنگ سلطهی #مردسالارانه تعریف میکند همچون برف مقابل آفتاب تموز آب شود و از آن چیزی باقی نماند.
«انقیاد زنان» رسالهی کمتر شناختهشدهای از #جان_استوارت_میل است که در ۱۸۶۱ نوشته شده و در ۱۸۶۹ انتشار یافته است. این رساله برخی از ایدههای بسیار مدرن را منعکس میکند.
پایهی این رساله سخنرانیهایی است که او در مقام نماینده پارلمان در حمایت از قانون اصلاحات سال ۱۸۶۷ بیان کرده است که بر اساس آن حق رای شامل همه مردان در بریتانیا میشود اما #زنان را در بر نمیگیرد.
تم اصلی این رساله کوچک «برابری فرصت» است و کهنالگویی از بیانیه لیبرال در زمینه گسترش #دموکراسی به تمام افراد جامعه است فارغ از اینکه با چه مشخصه هایی زاده شده اند.
بسیاری از بحثهای کنونی که با قوت در دموکراسیهای پیشرفته غربی ادامه دارند، در اساس همین مساله اصلی را مطرح میکنند. استوارت میل با منطق معمولا بیرحمانه خود و کالبدشکافی خونسردانهاش به کمک این بحث میآید. او هم آرام است و هم معقول. آنچه درباره این متن جالب توجه است بیعلاقگی آشکارش به #حقوق_اقلیتها ست و تمرکز صرف آن بر #حقوق_فردی.
این متن اظهارنامهای در دفاع از #برابری فردی – و نه گروهی – است و بر یکی از تمهای غنی اندیشه او استوار شده: دفاع از سهم کسانی که از قدرت و احترام محروم شدهاند.
برای دانلود «انقیاد زنان» به لینک زیر بروید:
https://goo.gl/2Uq5ak
#حقوق_زنان #انقیاد_زنان
سری هم به کانال کتاب و کلاس توانا بزنید که فقط شامل کتاب ها و فایل کلاس های توانا است.
https://t.me/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. انقیاد زنان اثر #جان_استوارت_میل . برخی میگویند زنان طبیعتا از #مردان فروتر و پستتر هستند. وجود قوانین ضد زن که حقوق زنان را نیمی از مردان میداند چه با ادعای #تکریم_زن و چه با هر مدعای دیگری یک پایهی فکری دارد و آن این است که زنان در خلقت و به صورت…
- برای اولین بار در تاریخ
«برای اولین بار در تاریخ، قضاوتِ یکی از دیدارهای مردان در جام جهانی را یک زن انجام میدهد. روز شنبه یک روز تاریخی برای ورزش زنان است، چرا که دیدار ژاپن و کالدونیای جدید در چهارچوب مسابقات جام جهانی فوتبالِ زیر ۱۷ سال را نه یک داور مرد، که استر اشتابلی سوییسی قضاوت خواهد کرد.
فیفا اعلام کرده که در چشم انداز خود تصمیم دارد کلاسهای داوری و همه شرایط فوتبال برای زنان و مردان را برابر کند و در آینده قضاوتهای دیگر مسابقات جهانی نیز بدون در نظر گرفتن جنسیت انجام خواهد شد.
او حتما در صورتِ کوچکترین اشتباه مورد تحقیر و ناسزاهاى جنسيت زده قرار خواهد گرفت. او فقط یک قضاوتِ فوتبال را به عهده ندارد و کاری به مراتب سختتر از همکارانِ مرد خود دارد و برای نشان دادنِ توانایی هاى خود، نه تنها در میدان ورزش، که باید بر افکار مردسالار روى سكوها و مردمانى در چهار گوشه ى جهان از پشت قاب هاى تلويزيونى نيز پيروز شود. تا روزى كه هر انسانى قبل از زن يا مرد بودنش، صرفا از روى توانايى ها، افكار و اعمالش مورد تشويق يا نقد قرار بگيرد.»
مطلب برگرفته از کانال تلگرام «محسن فرشیدی» است.
goo.gl/Y9RguL
مطلب مرتبط
زنانه جنگیدن در میادین ورزشی
bit.ly/2dd2wOn
@Tavaana_TavaanaTech
«برای اولین بار در تاریخ، قضاوتِ یکی از دیدارهای مردان در جام جهانی را یک زن انجام میدهد. روز شنبه یک روز تاریخی برای ورزش زنان است، چرا که دیدار ژاپن و کالدونیای جدید در چهارچوب مسابقات جام جهانی فوتبالِ زیر ۱۷ سال را نه یک داور مرد، که استر اشتابلی سوییسی قضاوت خواهد کرد.
فیفا اعلام کرده که در چشم انداز خود تصمیم دارد کلاسهای داوری و همه شرایط فوتبال برای زنان و مردان را برابر کند و در آینده قضاوتهای دیگر مسابقات جهانی نیز بدون در نظر گرفتن جنسیت انجام خواهد شد.
او حتما در صورتِ کوچکترین اشتباه مورد تحقیر و ناسزاهاى جنسيت زده قرار خواهد گرفت. او فقط یک قضاوتِ فوتبال را به عهده ندارد و کاری به مراتب سختتر از همکارانِ مرد خود دارد و برای نشان دادنِ توانایی هاى خود، نه تنها در میدان ورزش، که باید بر افکار مردسالار روى سكوها و مردمانى در چهار گوشه ى جهان از پشت قاب هاى تلويزيونى نيز پيروز شود. تا روزى كه هر انسانى قبل از زن يا مرد بودنش، صرفا از روى توانايى ها، افكار و اعمالش مورد تشويق يا نقد قرار بگيرد.»
مطلب برگرفته از کانال تلگرام «محسن فرشیدی» است.
goo.gl/Y9RguL
مطلب مرتبط
زنانه جنگیدن در میادین ورزشی
bit.ly/2dd2wOn
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. - برای اولین بار در تاریخ . «برای اولین بار در تاریخ، قضاوتِ یکی از دیدارهای #مردان در #جام_جهانی را یک #زن انجام میدهد. روز شنبه یک روز تاریخی برای #ورزش_زنان است، چرا که دیدار ژاپن و کالدونیای جدید در چهارچوب مسابقات جام جهانی فوتبالِ زیر ۱۷ سال را نه…
چرا به #فمینیسم نیازمندیم؟
از ماجرای #رومینا_اشرفی نزدیک به یکماه میگذره. تو همین فاصله چندین مورد مشابه رخ داده. خبر آتش زدن خواهری به دست برادرش در رشت، قتل زن جوانی در بلوچستان به دست شوهرش با زدن ضربههای سهمگین به جمجمه، آتش زدن زن چهل سالهای که تلاش کرده بودند قتلش رو خودسوزی جلوه بدن در سیستان وبلوچستان، قتل زن جوان ۱۹ سالهای به دست همسرش در آبادان... دلیل همه این جنایتها هم اینه که اون زنها، نافرمانی کردند. از کی؟ از کسانی که خودشون رو مالک ٫ صاحب زنها میدونند. پدران، همسران و برادرانی که به جای اینکه پناه و رفیق و همراه دختران، خواهران و همسرانشون باشند اونها رو سر بریدند یا آتش زدند یا خفه کردند.
در این مورد آخر که در آبادان اتفاق افتاده مرد پسر عموی زن بوده، زنش متولد ۱۳۸۰ بوده و سال قبل دو روز بعد از عقد با او همراه مرد دیگری فرار کرده. مرد یکسال جستجو کرده تا او رو پیدا کنه، برش گردونه و بعد به گفته خودش «در یک فرصت مناسب» سر همسرش را از تن جدا کرده.
اگر هنوز فکر میکنید زنکشی در ایران نیازمند وضع قوانین سفت و محکم نیست، اگر به نظرتون جامعه دچار مردسالاری نیست و اینها که قربانی شدند خودشون مقصر بودند یا ضعیف بودند یا نجنگیدند شما در یک جهان موازی زندگی میکنید یا خودتون رو به ندیدن، نشنیدن و انکار زدید...
تفکر #مردسالار داره زندگیهای زیادی رو تباه میکنه. باید درموردش آگاه بود و برای از میان بردنش مبارزه کرد.
عکس از حسین سلماناده
متن از اینستاگرام مریم دهکردی
@Tavaana_Tavaanatech
از ماجرای #رومینا_اشرفی نزدیک به یکماه میگذره. تو همین فاصله چندین مورد مشابه رخ داده. خبر آتش زدن خواهری به دست برادرش در رشت، قتل زن جوانی در بلوچستان به دست شوهرش با زدن ضربههای سهمگین به جمجمه، آتش زدن زن چهل سالهای که تلاش کرده بودند قتلش رو خودسوزی جلوه بدن در سیستان وبلوچستان، قتل زن جوان ۱۹ سالهای به دست همسرش در آبادان... دلیل همه این جنایتها هم اینه که اون زنها، نافرمانی کردند. از کی؟ از کسانی که خودشون رو مالک ٫ صاحب زنها میدونند. پدران، همسران و برادرانی که به جای اینکه پناه و رفیق و همراه دختران، خواهران و همسرانشون باشند اونها رو سر بریدند یا آتش زدند یا خفه کردند.
در این مورد آخر که در آبادان اتفاق افتاده مرد پسر عموی زن بوده، زنش متولد ۱۳۸۰ بوده و سال قبل دو روز بعد از عقد با او همراه مرد دیگری فرار کرده. مرد یکسال جستجو کرده تا او رو پیدا کنه، برش گردونه و بعد به گفته خودش «در یک فرصت مناسب» سر همسرش را از تن جدا کرده.
اگر هنوز فکر میکنید زنکشی در ایران نیازمند وضع قوانین سفت و محکم نیست، اگر به نظرتون جامعه دچار مردسالاری نیست و اینها که قربانی شدند خودشون مقصر بودند یا ضعیف بودند یا نجنگیدند شما در یک جهان موازی زندگی میکنید یا خودتون رو به ندیدن، نشنیدن و انکار زدید...
تفکر #مردسالار داره زندگیهای زیادی رو تباه میکنه. باید درموردش آگاه بود و برای از میان بردنش مبارزه کرد.
عکس از حسین سلماناده
متن از اینستاگرام مریم دهکردی
@Tavaana_Tavaanatech