سالگرد ِ احمد عاشورپور، پدر موسیقی فولکلور گیلان
احمد عاشورپور #خواننده، #آهنگساز و ترانهسرای اهل گیلان است. او در بهمنماه ۱۲۹۶ خورشیدی در بندرانزلی در استان گیلان دیده به جهان گشود. محلهای که عاشورپور در آن به دنیا آمد #غازیان نام دارد. از عاشورپور به عنوان پدر #موسیقی محلی یا همان #فولکلور #گیلان نام برده میشود. او تحصیلات ابتدایی خود را در شهر زادگاهش گذراند. عاشورپور میگوید که وزن و قافیه و ریتم را در همین دوران با خواندن اشعار کلاسیک ایران خصوصا دیوان شمس تبریزی ِ مولانا فرا گرفته است.
عاشورپور مهندسی کشاورزی خود را از دانشگدهی کشاورزی دانشگاه تهران اخذ کرده است. در سال ۱۳۳۲ عاشورپور به ابوالحسن صبا معرفی میشود و در رادیو تهران به خوانندگی مشغول میشود. در این دوره همکاریهایی نیز با حسین محجوبی و حسین تهرانی داشته است و پس از این با معرفی روحالله خالقی با انجمن ملی موسیقی به همکاری میپردازد. عاشورپور در بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ و همینطور بین سالهای ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۸ به همکاری با رادیو پرداخت. ترانههای او را نه تنها مردم گیلان که بسیاری دیگر در نقاط دیگر ایران شنیدند و مورد پسندشان قرار گرفت. عاشورپور از نخستین کسانی بود که با صدای گرم و دلنشین خود ترانههای محلی را به رادیو کشاند. در این مسیر معتمد وزیری از خوانندگان اهل کردستان نیز از اولینها محسوب میشود. عاشورپور رنگ و بوی زندگی روزمرهی مردم کوچه و بازار را به رادیو و رسانهها کشاند.
احمد #عاشورپور در بیستودوم دیماه ۱۳۸۶ به دلیل کهولت سن و بیماری ریه در بیمارستان جم تهران درگذشت و او را در زادگاهش، #بندرانزلی به خاک سپردند.
ــ ترانهی #گیلکی ِ «#جمعهبازار» با صدای زنده یاد مهندس احمد عاشورپور تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی توانا خصوصا گیلانیهای عزیز
@Tavaana_TavaanaTech
احمد عاشورپور #خواننده، #آهنگساز و ترانهسرای اهل گیلان است. او در بهمنماه ۱۲۹۶ خورشیدی در بندرانزلی در استان گیلان دیده به جهان گشود. محلهای که عاشورپور در آن به دنیا آمد #غازیان نام دارد. از عاشورپور به عنوان پدر #موسیقی محلی یا همان #فولکلور #گیلان نام برده میشود. او تحصیلات ابتدایی خود را در شهر زادگاهش گذراند. عاشورپور میگوید که وزن و قافیه و ریتم را در همین دوران با خواندن اشعار کلاسیک ایران خصوصا دیوان شمس تبریزی ِ مولانا فرا گرفته است.
عاشورپور مهندسی کشاورزی خود را از دانشگدهی کشاورزی دانشگاه تهران اخذ کرده است. در سال ۱۳۳۲ عاشورپور به ابوالحسن صبا معرفی میشود و در رادیو تهران به خوانندگی مشغول میشود. در این دوره همکاریهایی نیز با حسین محجوبی و حسین تهرانی داشته است و پس از این با معرفی روحالله خالقی با انجمن ملی موسیقی به همکاری میپردازد. عاشورپور در بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ و همینطور بین سالهای ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۸ به همکاری با رادیو پرداخت. ترانههای او را نه تنها مردم گیلان که بسیاری دیگر در نقاط دیگر ایران شنیدند و مورد پسندشان قرار گرفت. عاشورپور از نخستین کسانی بود که با صدای گرم و دلنشین خود ترانههای محلی را به رادیو کشاند. در این مسیر معتمد وزیری از خوانندگان اهل کردستان نیز از اولینها محسوب میشود. عاشورپور رنگ و بوی زندگی روزمرهی مردم کوچه و بازار را به رادیو و رسانهها کشاند.
احمد #عاشورپور در بیستودوم دیماه ۱۳۸۶ به دلیل کهولت سن و بیماری ریه در بیمارستان جم تهران درگذشت و او را در زادگاهش، #بندرانزلی به خاک سپردند.
ــ ترانهی #گیلکی ِ «#جمعهبازار» با صدای زنده یاد مهندس احمد عاشورپور تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی توانا خصوصا گیلانیهای عزیز
@Tavaana_TavaanaTech
همراهی آهنگی از «گروه روناک» ارسال کرد و نوشت:
«لطفا به مخاطبان بفرمایید که به جای تعریف کردن جوکهای قومیتی و خندیدن و تمسخر یکدیگر بیاییم زیباییهای نواحی مختلف ایران از حیث زبان و لباس و #موسیقی و غذا و رسومات و مانند آن را برای یکدیگر تعریف کنیم و با آن شاد شویم و به جای اینکه به هم بخندیم با هم بخندیم»
پینوشت:
گروه روناک به سرپرستی کیوان علی محمدی در سال ۱۳۸۰ آغاز به فعالیت نموده، این گروه با پوشش #اقوام مختلف ایران متشکل از خانمها و آقایان به اجرای آواهای #مناطق مختلف ایران میپردازد. این گروه کنسرتهای زیادی را نیز در خارج از ایران در کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا، مالزی، دوبی، بحرین، کویت، ترکمنستان، آلمان، روسیه و… بر گزار نموده است. آلبومهای #روناک شامل آواهای #گیلکی، #کردی، #لُری، #بندری، #عربی و…. در بازار موجود است. (برگرفته از وبسایت این گروه»
آهنگ «گل باغمی تو» تقدیم میشود به همراهان همیشگی توانا
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«لطفا به مخاطبان بفرمایید که به جای تعریف کردن جوکهای قومیتی و خندیدن و تمسخر یکدیگر بیاییم زیباییهای نواحی مختلف ایران از حیث زبان و لباس و #موسیقی و غذا و رسومات و مانند آن را برای یکدیگر تعریف کنیم و با آن شاد شویم و به جای اینکه به هم بخندیم با هم بخندیم»
پینوشت:
گروه روناک به سرپرستی کیوان علی محمدی در سال ۱۳۸۰ آغاز به فعالیت نموده، این گروه با پوشش #اقوام مختلف ایران متشکل از خانمها و آقایان به اجرای آواهای #مناطق مختلف ایران میپردازد. این گروه کنسرتهای زیادی را نیز در خارج از ایران در کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا، مالزی، دوبی، بحرین، کویت، ترکمنستان، آلمان، روسیه و… بر گزار نموده است. آلبومهای #روناک شامل آواهای #گیلکی، #کردی، #لُری، #بندری، #عربی و…. در بازار موجود است. (برگرفته از وبسایت این گروه»
آهنگ «گل باغمی تو» تقدیم میشود به همراهان همیشگی توانا
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
"والس نوروزی" با یاد استاد "عاشورپور"
bit.ly/1pwtyGR
ویسرو و ادریس فروغی
بهار ایسه سوار ایسه می نازنین خورشید ، اسب نوروزأ ، یه هو
خوشم خوشم کی دیو زم بنه سرا پا جیر ، دیل باز پیروزه یه هو
بیا و خوش بوکون دیلا کی جی تی رو واهالو ، پارسال سوزأ یه هو
سوز و سرما بوشو غم به یکجا بوشو ، پا بوکوبیم یاران
تره ببه فرخنده تازه سال ،مره هم
تره بمانه خوشی و اقبال ، مره هم
تره بایه شادی در همه حال ، مره هم
به همه یاران به کس و کاران خرم ببه روزگاران
هفت سینه ور رو به آیینه خوش تر دارم من
شمع ؤ جمع ؤ جام زرینه خوشتر دارم من
عیدی از او مهر گنجینه خوش تر دارم من
نو گول کشمه ، صاف و بی غش گمه ، صد سال به ئه سالان
***
به من و تو بادا سال نو فرخنده ، به سال نو گردد ما را لب پرخنده
ستاره بختت چون مهرِ تابنده ، به همه کسان به همه یاران
خوش و خرم روزگاران
پای هفت سین رو به آیینه خوشتر چه باشد
شمع و جمع و جام زرینه خوشتر چه باشد
عیدی از آن یار دیرینه خوشتر چه باشد
گیرم در آغوشش می گویم در گوشش صد سال به این سالها
***
زیباتر از جهان امید ای دوست ، در عالم وجود جهانی نیست
هر عرصه را بهار و خزانی هست ، خزانی نیست
ترانه سرای گیلکی : جهانگیر سرتیپ پور
ترانه سرای فارسی : احمد عاشورپور
منبع: صفحه فیسبوک گیله زاکان
#نوروز #موسیقی #گیلکی #والس_نوروزی
@Tavaana_TavaanaTech
bit.ly/1pwtyGR
ویسرو و ادریس فروغی
بهار ایسه سوار ایسه می نازنین خورشید ، اسب نوروزأ ، یه هو
خوشم خوشم کی دیو زم بنه سرا پا جیر ، دیل باز پیروزه یه هو
بیا و خوش بوکون دیلا کی جی تی رو واهالو ، پارسال سوزأ یه هو
سوز و سرما بوشو غم به یکجا بوشو ، پا بوکوبیم یاران
تره ببه فرخنده تازه سال ،مره هم
تره بمانه خوشی و اقبال ، مره هم
تره بایه شادی در همه حال ، مره هم
به همه یاران به کس و کاران خرم ببه روزگاران
هفت سینه ور رو به آیینه خوش تر دارم من
شمع ؤ جمع ؤ جام زرینه خوشتر دارم من
عیدی از او مهر گنجینه خوش تر دارم من
نو گول کشمه ، صاف و بی غش گمه ، صد سال به ئه سالان
***
به من و تو بادا سال نو فرخنده ، به سال نو گردد ما را لب پرخنده
ستاره بختت چون مهرِ تابنده ، به همه کسان به همه یاران
خوش و خرم روزگاران
پای هفت سین رو به آیینه خوشتر چه باشد
شمع و جمع و جام زرینه خوشتر چه باشد
عیدی از آن یار دیرینه خوشتر چه باشد
گیرم در آغوشش می گویم در گوشش صد سال به این سالها
***
زیباتر از جهان امید ای دوست ، در عالم وجود جهانی نیست
هر عرصه را بهار و خزانی هست ، خزانی نیست
ترانه سرای گیلکی : جهانگیر سرتیپ پور
ترانه سرای فارسی : احمد عاشورپور
منبع: صفحه فیسبوک گیله زاکان
#نوروز #موسیقی #گیلکی #والس_نوروزی
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
والس نوروزی - به یاد احمد عاشورپور - AM Studio , Dubai
اثری از زنده یاد احمد عاشور پور
خوانندگان: ویسرو و ادریس فروغی
ترانه سرا: جهانگیر سرتیپ پور
بهار آمد سوار آمد بر مرکب نوروز، خورشید تابان
یوهو...
خوشم خوشم که عمر دی سر آمده، رنجم بگرفته پایان
یوهو...
بیا که خوش کنم دلم به روی تو، شادم کن در این نوبهاران…
خوانندگان: ویسرو و ادریس فروغی
ترانه سرا: جهانگیر سرتیپ پور
بهار آمد سوار آمد بر مرکب نوروز، خورشید تابان
یوهو...
خوشم خوشم که عمر دی سر آمده، رنجم بگرفته پایان
یوهو...
بیا که خوش کنم دلم به روی تو، شادم کن در این نوبهاران…
برای زادروز ناصر مسعودی «بلبل #گیلان»
«بنفشه گول بیرون بامو بیاد باور تی عهده
بوگوفتبی وقت بهاره آیم تی ور با خنده...»
خیلیها او را با آهنگهایی مانند «میرزا کوچکخان»، «کوراشیم» و «بنفشگل» میشناسند، اما همشهریانش معتقدند که او «بلبل گیلان» است و در شهرش به این نام شهرت دارد.
چهارم فروردین ناصر مسعودی ۸۱ ساله شد. مردی که در طول ۵۰ سال فعالیت هنریاش، بیش از ۲۵۰ ترانهی محلی #گیلکی اجرا کرده است.
مسعودی در سال ۱۳۱۴ در #رشت متولد شد. هنوز سه ساله نشده بود که پدرش را از دست داد. خواهر بزرگترش از راه خیاطی، مخارج زندگی را تأمین میکرد. صدای خوش در خانوادهی مسعودی موروثی بود، اما مشکلات زندگی مجالی برای شکوفایی استعدادها نمیداد.
از این رو، ناصر مسعودی هم نمیتوانست از مظهر و مکتب استادی بهره ببرد و تنها الگوی او در زمینهی آواز، امکانات متفرقهای بود که اطرافش وجود داشت. خودش در اینباره گفته است: «اگر کار مختصری در شناسایی و معرفی موسیقی گیلان انجام دادهام، همهاش با تلاش و کوشش خودم بوده است. البته تشویق هنردوستان و دوستانم را نباید نادیده گرفت. من ضمن اینکه از کودکی با نغمات دلنشین افراد خانوادهام خو گرفته بودم، از صداهای خوش و گرم هنرمندان آن روزگار شهر رشت الهام میگرفتم.»
ناصر مسعودی در سال ۱۳۲۸ بنا به اقتضای وضع خاصی که داشت، به تهران آمد و در خیابان ۱۷ شهریور ساکن شد در همان دوران به واسطهی یک دوست، با کلاسهای موسیقی علیاکبر خان شهنازی در خیابان ناصرخسرو آشنایی پیدا کرد. صدای او مورد پسند قرار گرفت و چند روز در هفته را در محضر شهنازی سپری میکرد؛ اما مشکلات اقتصادی باز هم مانع ادامه کار او شد. مسعودی در سال ۱۳۳۲ با محمودی خوانساری آشنا شد و دوستی صمیمیای میان آنها شکل گرفت.
این هنرمند در سال ۱۳۳۴ به زادگاهش رشت بازگشت و در همان سال با هنرمندانی مانند امیر عطایی آشنا شد. #ناصر_مسعودی در همنشینی با این هنرمند، چیزهای زیادی آموخت. او مدتی هم به #تئاتر علاقهمند شد، اما پس از مدتی دچار گرفتی صدا شد و پزشکش به او گفت که اگر به تئاتر ادامه دهد، دیگر قادر به خواندن نخواهد بود. او با تمام علاقهاش، تئاتر را کنار گذاشت و در سال ۱۳۳۶ به رادیو #گیلان راه پیدا کرد.
او ترانههای محلی و آهنگهای زیبایی را از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ در رادیو و تلویزیون اجرا کرد. #ناصرمسعودی در طول ۱۸ سال تلاش در رادیو و تلویزیون با هنرمندانی همچون احمد عبادی، اصغر بهاری، مهدی خالدی، رضا ورزنده، حبیبالله بدیعی، فرهنگ شریف، جهانگیر ملک، محمد موسوی و ... همکاری کرد که حاصل این همکاریها قطعاتی مانند «به یاد آشنا» و «مسافر» است. مسعودی همیشه معتقد بوده که یک شاگرد و طلبه است، با اینکه او بیش از ۲۰۰ ترانهی محلی و غیرمحلی را اجرا کرده است.
این #هنرمند در سال ۱۳۴۳ به پیشنهاد زندهیاد روحالله خالقی همراه با مهدی خالدی، فرهنگ شریف و جهانگیر ملک به شوروی سفر کرد و در سال ۱۳۵۲ نیز سفری به آمریکا برای شناساندن #موسیقی اصیل ایران داشت. برنامههایی که در آنها، موسیقی محلی نیز اجرا میشد.
منبع: ایسنا
لینک ویدیو: bit.ly/1pACKtl
@Tavaana_TavaanaTech
«بنفشه گول بیرون بامو بیاد باور تی عهده
بوگوفتبی وقت بهاره آیم تی ور با خنده...»
خیلیها او را با آهنگهایی مانند «میرزا کوچکخان»، «کوراشیم» و «بنفشگل» میشناسند، اما همشهریانش معتقدند که او «بلبل گیلان» است و در شهرش به این نام شهرت دارد.
چهارم فروردین ناصر مسعودی ۸۱ ساله شد. مردی که در طول ۵۰ سال فعالیت هنریاش، بیش از ۲۵۰ ترانهی محلی #گیلکی اجرا کرده است.
مسعودی در سال ۱۳۱۴ در #رشت متولد شد. هنوز سه ساله نشده بود که پدرش را از دست داد. خواهر بزرگترش از راه خیاطی، مخارج زندگی را تأمین میکرد. صدای خوش در خانوادهی مسعودی موروثی بود، اما مشکلات زندگی مجالی برای شکوفایی استعدادها نمیداد.
از این رو، ناصر مسعودی هم نمیتوانست از مظهر و مکتب استادی بهره ببرد و تنها الگوی او در زمینهی آواز، امکانات متفرقهای بود که اطرافش وجود داشت. خودش در اینباره گفته است: «اگر کار مختصری در شناسایی و معرفی موسیقی گیلان انجام دادهام، همهاش با تلاش و کوشش خودم بوده است. البته تشویق هنردوستان و دوستانم را نباید نادیده گرفت. من ضمن اینکه از کودکی با نغمات دلنشین افراد خانوادهام خو گرفته بودم، از صداهای خوش و گرم هنرمندان آن روزگار شهر رشت الهام میگرفتم.»
ناصر مسعودی در سال ۱۳۲۸ بنا به اقتضای وضع خاصی که داشت، به تهران آمد و در خیابان ۱۷ شهریور ساکن شد در همان دوران به واسطهی یک دوست، با کلاسهای موسیقی علیاکبر خان شهنازی در خیابان ناصرخسرو آشنایی پیدا کرد. صدای او مورد پسند قرار گرفت و چند روز در هفته را در محضر شهنازی سپری میکرد؛ اما مشکلات اقتصادی باز هم مانع ادامه کار او شد. مسعودی در سال ۱۳۳۲ با محمودی خوانساری آشنا شد و دوستی صمیمیای میان آنها شکل گرفت.
این هنرمند در سال ۱۳۳۴ به زادگاهش رشت بازگشت و در همان سال با هنرمندانی مانند امیر عطایی آشنا شد. #ناصر_مسعودی در همنشینی با این هنرمند، چیزهای زیادی آموخت. او مدتی هم به #تئاتر علاقهمند شد، اما پس از مدتی دچار گرفتی صدا شد و پزشکش به او گفت که اگر به تئاتر ادامه دهد، دیگر قادر به خواندن نخواهد بود. او با تمام علاقهاش، تئاتر را کنار گذاشت و در سال ۱۳۳۶ به رادیو #گیلان راه پیدا کرد.
او ترانههای محلی و آهنگهای زیبایی را از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ در رادیو و تلویزیون اجرا کرد. #ناصرمسعودی در طول ۱۸ سال تلاش در رادیو و تلویزیون با هنرمندانی همچون احمد عبادی، اصغر بهاری، مهدی خالدی، رضا ورزنده، حبیبالله بدیعی، فرهنگ شریف، جهانگیر ملک، محمد موسوی و ... همکاری کرد که حاصل این همکاریها قطعاتی مانند «به یاد آشنا» و «مسافر» است. مسعودی همیشه معتقد بوده که یک شاگرد و طلبه است، با اینکه او بیش از ۲۰۰ ترانهی محلی و غیرمحلی را اجرا کرده است.
این #هنرمند در سال ۱۳۴۳ به پیشنهاد زندهیاد روحالله خالقی همراه با مهدی خالدی، فرهنگ شریف و جهانگیر ملک به شوروی سفر کرد و در سال ۱۳۵۲ نیز سفری به آمریکا برای شناساندن #موسیقی اصیل ایران داشت. برنامههایی که در آنها، موسیقی محلی نیز اجرا میشد.
منبع: ایسنا
لینک ویدیو: bit.ly/1pACKtl
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
Naser Masoudi toronto.flv
first concert of ostad Masoudi 2011 canada tour (TORONTO)
گروه #موسیقی #شنو (ShenoBand) در این ویدیوی دیدنی حاشیههای مربوط به سفرشان به ایتالیا و آفریقای جنوبی در زمستان ٩٤ و بهار ٩٥ را با اجرای ترانه فولکلور #گیلکی "بوشو بوشو تره نخوام" تصویر کردهاند.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
منوچهر ستوده، ایرانشناسی با پای پیاده
منوچهر ستوده در ۵ فروردین ۱۳۹۵ بر اثر بیماری عفونت ریه در بیمارستان طالقانی چالوس بستری شد و سرانجام در ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ در ۱۰۲ سالگی درگذشت.
علی دهباشی، نویسنده و سردبیر مجله بخارا در مطلبی با عنوان «ایرانشناسی با پای پیاده» در روزنامهی شرق میآورد:
«دکتر #منوچهر_ستوده آخرین نماینده نسلی از ایرانشناسان بود که مجموعه مطالعات و آثارش تنها از راه خواندن #کتاب و مقاله و پژوهشهای نسلهای پیشین فراهم نشد؛ بلکه ضمن مطالعه آنچه قبل از او نوشته شده بود، براساس مشاهدات عینی خود دستبهکار نوشتن میشد. نخستین اثر ستوده که در سال ١٣٣٢ تحت عنوان «فرهنگ گیلکی» به رشته تحریر درآمد و استاد پورداوود بر آن مقدمهای نوشتند، حاصل دوره معلمی #ستوده در #رشت بود؛ زمانی که در کوچه و بازار راه میرفت و فرهنگ #گیلکی را در کنار #فرهنگ مردم آنجا ثبت و ضبط میکرد. بعد از آن این شیوه را در تمامی آثارش مدنظر قرار داد و تا آخرین نوشتههایش به این روش پایبند بود که بهعنوان مشتی از خروار آن میشود به «فرهنگ کرمانی» و «فرهنگ بِهدینان» اشاره کرد. بنا بر این علایق که از همان سالهای نخستین در این ایرانشناس برجسته هویدا شده بود، او پای پیاده از تهران رهسپار الموت شد و با توجه به علاقهمندیای که به قلای اسماعیله داشت، خود را به بلندیهای الموت که اسماعیلیه و حسن صباح در آن روزگار گذرانده بودند، رساند و مشاهدات و مطالعاتش را به رشته تحریر درآورد. همان زمان بود که بدیعالزمان فروزانفر، استاد او در دانشگاه تهران این مطالعات را با وجود آنکه جنبه #تاریخی و جغرافیای تاریخی داشت، بهعنوان پایاننامه ستوده پذیرفت و چنین اتفاق فرخندهای باعث تشویق ستوده شد که بررسی و مطالعه جغرافیای تاریخی را در دستورکار خود قرار دهد.»
دهباشی مینویسد:
«ما #ایرانشناسی را از دست دادیم که هر صفحه از آثارش، حاصل مکاشفات و مشاهدات عینی خودش بود؛ مردی که تا آخرین ماههای عمر طولانیاش دست از نوشتن و خواندن برنداشت و هرگز تسلیم وسوسه زندگی در شهر نشد. از افتخاراتش بود که روغن نباتی نخورده است، به سوسیس و کالباس لب نزده و کارش مانند نیاکانش کشاورزی بوده و مکان زندگیاش، جایی در ییلاق و قشلاق متوالی میان چالوس و کوشکک لورا در گچسر.
بهندرت به شهر مراجعه میکرد و به کار اطبا بیاعتنا بود. از رهآوردهای زندگیاش با مردم آموخته بود که چطور فارغ از مصرف قرص و دارو، خود را معالجه کند و یکی از بهترین و مهمترین کوهنوردان ایران به شمار میرفت. در نوجوانی از تهران تا اردبیل را ١٧روزه رفته بود و منطقه گسترده رشتهکوههای البرز را بهخوبی میشناخت و در اثر گرانسنگ «البرزنامه» تمام کوههای این منطقه را براساس مشاهدات خود بررسی کرده بود. حال که او در میان ما نیست، آثارش، از مهمترین منابع و مراجع هرکسی است که بخواهد درباره تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران دست به کار مطالعه شود.»
یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
منوچهر ستوده در ۵ فروردین ۱۳۹۵ بر اثر بیماری عفونت ریه در بیمارستان طالقانی چالوس بستری شد و سرانجام در ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ در ۱۰۲ سالگی درگذشت.
علی دهباشی، نویسنده و سردبیر مجله بخارا در مطلبی با عنوان «ایرانشناسی با پای پیاده» در روزنامهی شرق میآورد:
«دکتر #منوچهر_ستوده آخرین نماینده نسلی از ایرانشناسان بود که مجموعه مطالعات و آثارش تنها از راه خواندن #کتاب و مقاله و پژوهشهای نسلهای پیشین فراهم نشد؛ بلکه ضمن مطالعه آنچه قبل از او نوشته شده بود، براساس مشاهدات عینی خود دستبهکار نوشتن میشد. نخستین اثر ستوده که در سال ١٣٣٢ تحت عنوان «فرهنگ گیلکی» به رشته تحریر درآمد و استاد پورداوود بر آن مقدمهای نوشتند، حاصل دوره معلمی #ستوده در #رشت بود؛ زمانی که در کوچه و بازار راه میرفت و فرهنگ #گیلکی را در کنار #فرهنگ مردم آنجا ثبت و ضبط میکرد. بعد از آن این شیوه را در تمامی آثارش مدنظر قرار داد و تا آخرین نوشتههایش به این روش پایبند بود که بهعنوان مشتی از خروار آن میشود به «فرهنگ کرمانی» و «فرهنگ بِهدینان» اشاره کرد. بنا بر این علایق که از همان سالهای نخستین در این ایرانشناس برجسته هویدا شده بود، او پای پیاده از تهران رهسپار الموت شد و با توجه به علاقهمندیای که به قلای اسماعیله داشت، خود را به بلندیهای الموت که اسماعیلیه و حسن صباح در آن روزگار گذرانده بودند، رساند و مشاهدات و مطالعاتش را به رشته تحریر درآورد. همان زمان بود که بدیعالزمان فروزانفر، استاد او در دانشگاه تهران این مطالعات را با وجود آنکه جنبه #تاریخی و جغرافیای تاریخی داشت، بهعنوان پایاننامه ستوده پذیرفت و چنین اتفاق فرخندهای باعث تشویق ستوده شد که بررسی و مطالعه جغرافیای تاریخی را در دستورکار خود قرار دهد.»
دهباشی مینویسد:
«ما #ایرانشناسی را از دست دادیم که هر صفحه از آثارش، حاصل مکاشفات و مشاهدات عینی خودش بود؛ مردی که تا آخرین ماههای عمر طولانیاش دست از نوشتن و خواندن برنداشت و هرگز تسلیم وسوسه زندگی در شهر نشد. از افتخاراتش بود که روغن نباتی نخورده است، به سوسیس و کالباس لب نزده و کارش مانند نیاکانش کشاورزی بوده و مکان زندگیاش، جایی در ییلاق و قشلاق متوالی میان چالوس و کوشکک لورا در گچسر.
بهندرت به شهر مراجعه میکرد و به کار اطبا بیاعتنا بود. از رهآوردهای زندگیاش با مردم آموخته بود که چطور فارغ از مصرف قرص و دارو، خود را معالجه کند و یکی از بهترین و مهمترین کوهنوردان ایران به شمار میرفت. در نوجوانی از تهران تا اردبیل را ١٧روزه رفته بود و منطقه گسترده رشتهکوههای البرز را بهخوبی میشناخت و در اثر گرانسنگ «البرزنامه» تمام کوههای این منطقه را براساس مشاهدات خود بررسی کرده بود. حال که او در میان ما نیست، آثارش، از مهمترین منابع و مراجع هرکسی است که بخواهد درباره تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران دست به کار مطالعه شود.»
یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
دومین جشنواره #زبان_مادری دیروز در رشت برگزار شد.
در این جشنواره که جمعی از فرهنگ دوستان، گیلان شناسان و شعرا حضور داشتند برنامه هایی نظیر داستان گویی، سرود و شعرخوانی با گویش #گیلکی انجام شد.
دبیر دومین جشنواره زبان مادری در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما هدف از برگزاری این جشنواره را حفظ گویش گیلکی دانست.
محمد حسن پور رئیس اداره ارشاد اسلامی شهرستان رشت هم از تدوین فرهنگ لغت گیلکی خبر داد و افزود: در تلاشیم تا مجموعه ای از زبان گیلکی با کمک زبان شناسان جمع آوری و چاپ شود تا بعنوان یک منبع در اختیار علاقمندان قرار گیرد.
خبرگزاری صداوسیما
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در این جشنواره که جمعی از فرهنگ دوستان، گیلان شناسان و شعرا حضور داشتند برنامه هایی نظیر داستان گویی، سرود و شعرخوانی با گویش #گیلکی انجام شد.
دبیر دومین جشنواره زبان مادری در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما هدف از برگزاری این جشنواره را حفظ گویش گیلکی دانست.
محمد حسن پور رئیس اداره ارشاد اسلامی شهرستان رشت هم از تدوین فرهنگ لغت گیلکی خبر داد و افزود: در تلاشیم تا مجموعه ای از زبان گیلکی با کمک زبان شناسان جمع آوری و چاپ شود تا بعنوان یک منبع در اختیار علاقمندان قرار گیرد.
خبرگزاری صداوسیما
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آموزشکده توانا
در تمجید از زبان مادری احمد عاشورپور در این ویدئو به گیلکی در مورد اهمیت زبان مادری سخن میگوید. مرتبط: روز جهانی زبان مادری http://bit.ly/1F7NnFL https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
در تمجید از زبان مادری
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/17439
«فارسی رِ ه دوس بِدَرید چو اَمی زبان ملیه اما امه زبانمادری دریم، هیچ قومی فیکر نَکونِم از شی زبان مادری فرار بوکونه... #گیلکی گب بزنید...»
«فارسی را دوست بدارید چون زبان ملی ماست اما ما زبان مادری هم داریم، فکر نمیکنم هیچ قومی از زبان مادری خودش فرار کند... گیلکی صحبت کنید...»
احمد عاشورپور در این ویدئو به گیلکی در مورد اهمیت زبان مادری سخن میگوید.
احمد عاشورپور، متولد بندر انزلی در شمال ایران است. او را که مهندس کشاورزی و همچنین خواننده و آهنگساز و ترانهسرا بود، پدر موسیقی محلی (فولکلور) گیلان میشناسند.
احمد عاشورپور در بیستودوم دیماه ۱۳۸۶ در تهران درگذشت و او را در گورستان بیبی حوریه در غازیان بندر انزلی به خاک سپردند.
مطلب مرتبط:
روز جهانی زبان مادری
http://bit.ly/1F7NnFL
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/17439
«فارسی رِ ه دوس بِدَرید چو اَمی زبان ملیه اما امه زبانمادری دریم، هیچ قومی فیکر نَکونِم از شی زبان مادری فرار بوکونه... #گیلکی گب بزنید...»
«فارسی را دوست بدارید چون زبان ملی ماست اما ما زبان مادری هم داریم، فکر نمیکنم هیچ قومی از زبان مادری خودش فرار کند... گیلکی صحبت کنید...»
احمد عاشورپور در این ویدئو به گیلکی در مورد اهمیت زبان مادری سخن میگوید.
احمد عاشورپور، متولد بندر انزلی در شمال ایران است. او را که مهندس کشاورزی و همچنین خواننده و آهنگساز و ترانهسرا بود، پدر موسیقی محلی (فولکلور) گیلان میشناسند.
احمد عاشورپور در بیستودوم دیماه ۱۳۸۶ در تهران درگذشت و او را در گورستان بیبی حوریه در غازیان بندر انزلی به خاک سپردند.
مطلب مرتبط:
روز جهانی زبان مادری
http://bit.ly/1F7NnFL
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Telegram
آموزشکده توانا
در تمجید از زبان مادری
احمد عاشورپور در این ویدئو به گیلکی در مورد اهمیت زبان مادری سخن میگوید.
مرتبط:
روز جهانی زبان مادری
http://bit.ly/1F7NnFL
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
احمد عاشورپور در این ویدئو به گیلکی در مورد اهمیت زبان مادری سخن میگوید.
مرتبط:
روز جهانی زبان مادری
http://bit.ly/1F7NnFL
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
آموزشکده توانا
"والس نوروزی" با یاد استاد "عاشورپور" bit.ly/1pwtyGR ویسرو و ادریس فروغی https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
"والس نوروزی" با یاد استاد "عاشورپور"
bit.ly/1pwtyGR
ویسرو و ادریس فروغی
بهار ایسه سوار ایسه می نازنین خورشید ، اسب نوروزأ ، یه هو
خوشم خوشم کی دیو زم بنه سرا پا جیر ، دیل باز پیروزه یه هو
بیا و خوش بوکون دیلا کی جی تی رو واهالو ، پارسال سوزأ یه هو
سوز و سرما بوشو غم به یکجا بوشو ، پا بوکوبیم یاران
تره ببه فرخنده تازه سال ،مره هم
تره بمانه خوشی و اقبال ، مره هم
تره بایه شادی در همه حال ، مره هم
به همه یاران به کس و کاران خرم ببه روزگاران
هفت سینه ور رو به آیینه خوش تر دارم من
شمع ؤ جمع ؤ جام زرینه خوشتر دارم من
عیدی از او مهر گنجینه خوش تر دارم من
نو گول کشمه ، صاف و بی غش گمه ، صد سال به ئه سالان
*
به من و تو بادا سال نو فرخنده ، به سال نو گردد ما را لب پرخنده
ستاره بختت چون مهرِ تابنده ، به همه کسان به همه یاران
خوش و خرم روزگاران
پای هفت سین رو به آیینه خوشتر چه باشد
شمع و جمع و جام زرینه خوشتر چه باشد
عیدی از آن یار دیرینه خوشتر چه باشد
گیرم در آغوشش می گویم در گوشش صد سال به این سالها
*
زیباتر از جهان امید ای دوست ، در عالم وجود جهانی نیست
هر عرصه را بهار و خزانی هست ، خزانی نیست
ترانه سرای گیلکی : جهانگیر سرتیپ پور
ترانه سرای فارسی : احمد عاشورپور
منبع: صفحه فیسبوک گیله زاکان
#نوروز #موسیقی #گیلکی #والس_نوروزی
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
bit.ly/1pwtyGR
ویسرو و ادریس فروغی
بهار ایسه سوار ایسه می نازنین خورشید ، اسب نوروزأ ، یه هو
خوشم خوشم کی دیو زم بنه سرا پا جیر ، دیل باز پیروزه یه هو
بیا و خوش بوکون دیلا کی جی تی رو واهالو ، پارسال سوزأ یه هو
سوز و سرما بوشو غم به یکجا بوشو ، پا بوکوبیم یاران
تره ببه فرخنده تازه سال ،مره هم
تره بمانه خوشی و اقبال ، مره هم
تره بایه شادی در همه حال ، مره هم
به همه یاران به کس و کاران خرم ببه روزگاران
هفت سینه ور رو به آیینه خوش تر دارم من
شمع ؤ جمع ؤ جام زرینه خوشتر دارم من
عیدی از او مهر گنجینه خوش تر دارم من
نو گول کشمه ، صاف و بی غش گمه ، صد سال به ئه سالان
*
به من و تو بادا سال نو فرخنده ، به سال نو گردد ما را لب پرخنده
ستاره بختت چون مهرِ تابنده ، به همه کسان به همه یاران
خوش و خرم روزگاران
پای هفت سین رو به آیینه خوشتر چه باشد
شمع و جمع و جام زرینه خوشتر چه باشد
عیدی از آن یار دیرینه خوشتر چه باشد
گیرم در آغوشش می گویم در گوشش صد سال به این سالها
*
زیباتر از جهان امید ای دوست ، در عالم وجود جهانی نیست
هر عرصه را بهار و خزانی هست ، خزانی نیست
ترانه سرای گیلکی : جهانگیر سرتیپ پور
ترانه سرای فارسی : احمد عاشورپور
منبع: صفحه فیسبوک گیله زاکان
#نوروز #موسیقی #گیلکی #والس_نوروزی
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
YouTube
والس نوروزی - به یاد احمد عاشورپور - AM Studio , Dubai
اثری از زنده یاد احمد عاشور پور
خوانندگان: ویسرو و ادریس فروغی
ترانه سرا: جهانگیر سرتیپ پور
بهار آمد سوار آمد بر مرکب نوروز، خورشید تابان
یوهو...
خوشم خوشم که عمر دی سر آمده، رنجم بگرفته پایان
یوهو...
بیا که خوش کنم دلم به روی تو، شادم کن در این نوبهاران…
خوانندگان: ویسرو و ادریس فروغی
ترانه سرا: جهانگیر سرتیپ پور
بهار آمد سوار آمد بر مرکب نوروز، خورشید تابان
یوهو...
خوشم خوشم که عمر دی سر آمده، رنجم بگرفته پایان
یوهو...
بیا که خوش کنم دلم به روی تو، شادم کن در این نوبهاران…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼 ژینا
ترانه، آهنگ و اجرا: روجا
یَتّه گِئلَکی خونّش مازِرونِ جا
ژینائسه گِ وِ نوم زینِّگیِ رَمز بَوه.
ترانهای مازندرانی برای ژینا
که نامش رَمزِ زندگی شد.
متن ترانه:
ژینا هَلا زینّه ئه
اَوازه سَر دِنه
دیما ئ بومِ سَر
چَمِلی رِ پَر دِنه
سِرخِ جِمه وِنه تَن
خِجیرَگ سماکَرون
اَمه باله ماسِنه
گِنه بیِئین میون
((آ دِتَر نَمیرنی تو
ته نوم بَوِیّه نِشون
کِردِسّون تا مازرون
مَشته تِه دَخون بَخون))
گنه: "هیرا بَووشین
پِری هاکِنین مِنه
روجا دیار وونه
شو ئ گِسه اِشکنه"
آ اسّاره چِش کیجا
اَمه سوئ ویشاری
اَمه دَم اَمه چِمِر
ته خونّشِ پِئ آری
((آ دِتَر نَمیرنی تو
ته نوم بَوِیّه نِشون
کِردِسّون تا مازرون
مَشته تِ دَخون بَخون))
...............
ترجمهی فارسی:
ژینا هنوز زنده است
آواز می خواند
بر بام وطن
کبوتران را پرواز می دهد
با جامه ای سرخ بر تن
زیبا و رقص کنان
دستان ما را می گیرد و
به میان فرا می خواندمان
((اِی دختر، ای فرزند، تو نخواهی مرد
نام تو نماد و نشانه شد
کردستان تا مازندران
از نغمه های تو لبریز است))
میگوید: "همراه شوید
پاسخ دهید ترانه ام را
ستارهی صبح طلوع خواهد کرد
و گردنِ شب را خواهد شکست"
اِی دخترِ ستاره چشم
بیداریِ فروغِ ما
نَفَسِ ما، صدای ما
پاسخِ ترانهی توست
((اِی دختر، ای فرزند، تو نخواهی مرد
نام تو نماد و نشانه شد
کردستان تا مازندران
از نغمه های تو لبریز است))
این موزیک توسط هنرمندان داخل ایران تهیه شده
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#woman_life_freedom
#ژینا #ژینا_امینی #ژینا_ئهمینی #مهسا_امینی
#گلکی_خونش #مازرونی_خونش #مازندرانی #تبری #طبری #گیلکی #هنر_اعتراض
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ترانه، آهنگ و اجرا: روجا
یَتّه گِئلَکی خونّش مازِرونِ جا
ژینائسه گِ وِ نوم زینِّگیِ رَمز بَوه.
ترانهای مازندرانی برای ژینا
که نامش رَمزِ زندگی شد.
متن ترانه:
ژینا هَلا زینّه ئه
اَوازه سَر دِنه
دیما ئ بومِ سَر
چَمِلی رِ پَر دِنه
سِرخِ جِمه وِنه تَن
خِجیرَگ سماکَرون
اَمه باله ماسِنه
گِنه بیِئین میون
((آ دِتَر نَمیرنی تو
ته نوم بَوِیّه نِشون
کِردِسّون تا مازرون
مَشته تِه دَخون بَخون))
گنه: "هیرا بَووشین
پِری هاکِنین مِنه
روجا دیار وونه
شو ئ گِسه اِشکنه"
آ اسّاره چِش کیجا
اَمه سوئ ویشاری
اَمه دَم اَمه چِمِر
ته خونّشِ پِئ آری
((آ دِتَر نَمیرنی تو
ته نوم بَوِیّه نِشون
کِردِسّون تا مازرون
مَشته تِ دَخون بَخون))
...............
ترجمهی فارسی:
ژینا هنوز زنده است
آواز می خواند
بر بام وطن
کبوتران را پرواز می دهد
با جامه ای سرخ بر تن
زیبا و رقص کنان
دستان ما را می گیرد و
به میان فرا می خواندمان
((اِی دختر، ای فرزند، تو نخواهی مرد
نام تو نماد و نشانه شد
کردستان تا مازندران
از نغمه های تو لبریز است))
میگوید: "همراه شوید
پاسخ دهید ترانه ام را
ستارهی صبح طلوع خواهد کرد
و گردنِ شب را خواهد شکست"
اِی دخترِ ستاره چشم
بیداریِ فروغِ ما
نَفَسِ ما، صدای ما
پاسخِ ترانهی توست
((اِی دختر، ای فرزند، تو نخواهی مرد
نام تو نماد و نشانه شد
کردستان تا مازندران
از نغمه های تو لبریز است))
این موزیک توسط هنرمندان داخل ایران تهیه شده
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#woman_life_freedom
#ژینا #ژینا_امینی #ژینا_ئهمینی #مهسا_امینی
#گلکی_خونش #مازرونی_خونش #مازندرانی #تبری #طبری #گیلکی #هنر_اعتراض
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech