۲۱ سال گذشت
سالگرد ۱۸تیر و حمله وحشیانه به کوی دانشگاه
۲۱ سال گذشت. بیست و یک سال از آن روزی که دانشجویان دست به یک اعتراض مسالمتآمیز زدند تا به آرامی علیه بستهشدن یک روزنامه اعتراض کنند. دانشجویان به بستهشدن روزنامه سلام معترض بودند. این روزنامه در ۱۵ تیرماه ۱۳۷۸به جرم انتشار نامهای از سعید امامی بسته شد. سعید امامی در نامهای به وزیر اطلاعات وقت قربانعلی دری نجفآبادی خواهان برخورد با مطبوعات شده بود.
محاکمهی روزنامهی سلام علاوه بر مدعیالعموم، چهار شاکی داشت که یکی از آنها «محمود احمدینژاد» استاندار اردبیل در دولت رفسنجانی بود. شاکی دیگر کامران دانشجو، استاندار اسبق تهران و وزیر علوم سابق در دولت احمدینژاد بود. مهدیرضا درویشزاده نمایندهی دزفول در مجلس پنجم و حمیدرضا ترقی عضو ارشد حزب موتلفه و نمایندهی مشهد در مجلس پنجم دو شاکی دیگر بودند.
انصار حزبالله به دانشجویان معترض حمله کرد. دستکم ۳۰۰ دانشجو بازداشت شدند و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفتند. آمار از کشتهشدن هفت نفر میگوید. عزت ابراهیمنژاد و فرشته علیزاده از کسانی هستند که نام آنها در میان کشتهشدگان کوی دانشگاه است. فرشته علیزاده دانشجوی دانشگاه الزهرا و مسئول برد انجمن این دانشگاه بود. او در همان روز ناپدید شد و دیگر از او خبری نشد.
#تامی_حامیفر دختر دانشآموزی است که به گفتهی منابع دانشجویی در جریان همین اعتراضات توسط حمله پلیس و شبهنظامیان حکومتی کشته شد.
#سعید_زینالی یکی دیگر از افرادی است که از همان روز تا کنون و در جریان درگیریها مفقود شد و تا کنون خبری از او نیست. نام سعید زینالی پس از حوادث جنبش سبز بر سر زبانها افتاد و خانوادهاش جرات کردند علیرغم همهی تهدیدها از گمشدن فرزندشان سخن بگویند.
اکرم نقابی مادر سعید در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۲ در گفتوگویی با بیبیسی از دیدارش با رئیس کل دادگستری استان تهران سخن گفت و قول مساعدی که آنها برای پیگیری وضعیت فرزندشان دادند. قولی که هیچگاه عملی نشد.
#اکبر_محمدی نیز از بازداشتشدههای ۱۸ تیرماه بود که در ۸ مرداد ۱۳۸۵ به دلیل اعتصاب غذا به طرز مشکوکی در زندان درگذشت. او در دوران بازداشت بارها شکنجه شده بود.
دو سال پس از این رویداد قوه قضاییه همه نیروهای پلیس و شبه نظامیان وابسته را تبرئه کرده و فقط یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده محکوم شد آنهم به دلیل دزدیدن یک ریشتراش.
در نماز جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۸ احمد جنتی، امام جمعه موقت وقت تهران و دبیر شورای نگهبان خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: «در ۱۸ تیر ضعف نشان دادید؛ چند نفر در آن زمان اعدام شدند؟ اگر حالا هم ضعف نشان دهید آینده بدتری در انتظار شماست.
ویدیو توسط یکی از مخاطبان توانا ساخته شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد ۱۸تیر و حمله وحشیانه به کوی دانشگاه
۲۱ سال گذشت. بیست و یک سال از آن روزی که دانشجویان دست به یک اعتراض مسالمتآمیز زدند تا به آرامی علیه بستهشدن یک روزنامه اعتراض کنند. دانشجویان به بستهشدن روزنامه سلام معترض بودند. این روزنامه در ۱۵ تیرماه ۱۳۷۸به جرم انتشار نامهای از سعید امامی بسته شد. سعید امامی در نامهای به وزیر اطلاعات وقت قربانعلی دری نجفآبادی خواهان برخورد با مطبوعات شده بود.
محاکمهی روزنامهی سلام علاوه بر مدعیالعموم، چهار شاکی داشت که یکی از آنها «محمود احمدینژاد» استاندار اردبیل در دولت رفسنجانی بود. شاکی دیگر کامران دانشجو، استاندار اسبق تهران و وزیر علوم سابق در دولت احمدینژاد بود. مهدیرضا درویشزاده نمایندهی دزفول در مجلس پنجم و حمیدرضا ترقی عضو ارشد حزب موتلفه و نمایندهی مشهد در مجلس پنجم دو شاکی دیگر بودند.
انصار حزبالله به دانشجویان معترض حمله کرد. دستکم ۳۰۰ دانشجو بازداشت شدند و مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفتند. آمار از کشتهشدن هفت نفر میگوید. عزت ابراهیمنژاد و فرشته علیزاده از کسانی هستند که نام آنها در میان کشتهشدگان کوی دانشگاه است. فرشته علیزاده دانشجوی دانشگاه الزهرا و مسئول برد انجمن این دانشگاه بود. او در همان روز ناپدید شد و دیگر از او خبری نشد.
#تامی_حامیفر دختر دانشآموزی است که به گفتهی منابع دانشجویی در جریان همین اعتراضات توسط حمله پلیس و شبهنظامیان حکومتی کشته شد.
#سعید_زینالی یکی دیگر از افرادی است که از همان روز تا کنون و در جریان درگیریها مفقود شد و تا کنون خبری از او نیست. نام سعید زینالی پس از حوادث جنبش سبز بر سر زبانها افتاد و خانوادهاش جرات کردند علیرغم همهی تهدیدها از گمشدن فرزندشان سخن بگویند.
اکرم نقابی مادر سعید در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۲ در گفتوگویی با بیبیسی از دیدارش با رئیس کل دادگستری استان تهران سخن گفت و قول مساعدی که آنها برای پیگیری وضعیت فرزندشان دادند. قولی که هیچگاه عملی نشد.
#اکبر_محمدی نیز از بازداشتشدههای ۱۸ تیرماه بود که در ۸ مرداد ۱۳۸۵ به دلیل اعتصاب غذا به طرز مشکوکی در زندان درگذشت. او در دوران بازداشت بارها شکنجه شده بود.
دو سال پس از این رویداد قوه قضاییه همه نیروهای پلیس و شبه نظامیان وابسته را تبرئه کرده و فقط یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده محکوم شد آنهم به دلیل دزدیدن یک ریشتراش.
در نماز جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۸ احمد جنتی، امام جمعه موقت وقت تهران و دبیر شورای نگهبان خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: «در ۱۸ تیر ضعف نشان دادید؛ چند نفر در آن زمان اعدام شدند؟ اگر حالا هم ضعف نشان دهید آینده بدتری در انتظار شماست.
ویدیو توسط یکی از مخاطبان توانا ساخته شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
سالگرد ۱۸تیر و حمله وحشیانه به کوی دانشگاه ۲۱ سال از آن روزی که دانشجویان دست به یک اعتراض مسالمتآمیز زدند تا به آرامی علیه بستهشدن یک روزنامه اعتراض کنند، گذشت. دانشجویان به بستهشدن روزنامه سلام معترض بودند. این روزنامه در ۱۵ تیر ۷۸به جرم انتشار نامهای…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر اکبر محمدی، از کشته شدگان جنبش دانشجویی: «انتخابات را تحریم کنید» خرداد ۱۴۰۰
#اکبر_محمدی در پی اعتراضات دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸ در تهران دستگیر شد و به شکل وحشیانهای مورد شکنجه قرار گرفت.
او بر اثر اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت نامطلوب خود جان باخت.
#رای_نمیدهم #رای_بی_رای
@Tavaana_TavaanaTech
#اکبر_محمدی در پی اعتراضات دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸ در تهران دستگیر شد و به شکل وحشیانهای مورد شکنجه قرار گرفت.
او بر اثر اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت نامطلوب خود جان باخت.
#رای_نمیدهم #رای_بی_رای
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه خانواده اکبر محمدی به مناسبت ۸ مرداد، شانزدهمین سالگرد شهادت او در زندان اوین
«یک بار دیگر سالگرد شهادت اکبر در زندان مرگ و خون بنام "اوین" فرا رسیده است. اگر چه باید اذعان نماییم که سخت و دردآور است، یادآوری هرساله این روز شوم برای ما به عنوان خانواده او، اما چه گوییم که همین بس که تا پایان زندگی محکوم به قبول این واقعیت دردآوریم.
اینکه اکبر پس از هفت سال اسارت در زندان اوین با فجیعترین و ناجوانمردانهترین روش به دستان رهبر بیمار نظام چون خامنهای و دو کارگزار قاتل و بیمار او همچون رئیس جمهور وقت، احمدینژاد، و وزیر اطلاعات وقت، محسنی اژهای و همینطور نیز به دست دیگر مزدبگیران و قاتلین رژیم جورِ خامنهای با فجیعترین شکنجههای ممکن به شهادت رسیده است، اگر بگذریم از اعمال دهها نوع شکنجههای قرون وسطایی بر روی اکبر، اما نتوان گذشت از آخرین نوع اعمال شکنجه رژیم بر روی او در داخل بهداری زندان اوین و سپس نیز اجرای پروژه قتل او در داخل همان بهداری به دستور مستقیم محسنی اژهای وزیر وقت اطلاعات و امنیت احمدینژاد!
شکنجههایی چون یک سوی زنجیر بسته شده بود همزمان نیز به دو دست و دو پای اکبر و دیگر سوی زنجیر نیز بسته شده بود به پایه آهنی تخت بهداری زندان اوین، آن هم همزمان با اعتصاب غذای خشک او که همراه بود با شکم گرسنه و لبان بهشدت تشنه، بهطوریکه به واقع این شیوه قتل از سوی این خشکمغزان و منجمدین فکری، داغ عمیق و همیشگی بر سینه ما تکتک اعضای این خانواده باقی گذاشته است و هرساله هم که مناسبت آن روز شوم و شرمآور فرا میرسد، نه تنها که آثار این زخم و داغ عمیق کمتر نمیشود بلکه بیشتر هم نیز میشود.
رنجها، آزارها و شکنجههایی که خشکمغزان و منجمدین فکری ولیفقیه به دستور ولیامرشان به صرف گناهی چون مقاومت و سرسختی در عقیده، بر اکبر روا داشتهاند. به واقع نه تنها زبان از بیان آن مقاومت قاصر است، بلکه قلم از نوشتن مقاومت او هم نیز رنگ میبازد.
اکبر نه تنها مظهر مقاومت بود بلکه مظهر و نماد اخلاق، برد باری و جوانمردی در میان زندانیان سیاسی و حتی زندانبانان بود، اگر چه زندانبانان جرئت بازگویی آن را در میان عموم نداشتند ولی در خفا و تنهایی با عشق به او باز میگفتند و زندانیان سیاسی هم - که نام پیامبر اخلاق را بر اکبر نهاده بودند - همگی بر این باور بودهاند که اکبر در مبارزات خستگیناپذیر، در شهامت و دلیری کمنظیر و در اخلاق سیاسی و دستگیری انسانهای ضعیف و ناتوان، یکی از سر آمدان بود بهطوریکه او حاضر بود با شکم گرسنه بخوابد و یا بمیرد تا دیگر مردمان و هم نوعان و همبندان او در بیرون و داخل زندان گرسنگی نکشند و نمیرند و با هر روحیهای زنده بمانند.
بله اکبر با این خصوصیات و رفتار پیامبرگونه، انسانی و زمینی با شکنجههای بسیار سخت و بیرحمانه طرفداران پیامبر آسمانی، از میان ما پر کشید و به آسمان رفت و اما آن مزدبگیران شکنجهگر آسمانی در زمین باقی ماندند تا برای پرکردن شکم زنها و فرزندانشان، انسانهای آگاه ارزشی و اخلاقی بیشتری را در زمین به مسلخ بکشانند و به دنبال آن نیز به آسمان بفرستند و به ازای هر محشورکردن آگاهان به پیامبر در آسمان - یعنی بهقتلرساندن هر چه بیشتر آنان- مزد بیشتری دریافت نمایند و سپس نیز در روی زمین به شادی و هلهله بپردازند. رنجی که ما از ناآگاهی خودخواستهی این قشر بیمار و ناآگاه و آلوده میکشیم، بیشتر از رنج و درد پرپرشدن دلبندمان، اکبر، به دست خود آنهاست.»
منوچهر محمدی همرزم و همبند اکبر محمدی به همراه دیگر اعضای خانواده اکبر محمدی
#یاری_مدنی_توانا #اکبر_محمدی #زندانی_سیاسی #شکنجه #زندان_اوین #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
«یک بار دیگر سالگرد شهادت اکبر در زندان مرگ و خون بنام "اوین" فرا رسیده است. اگر چه باید اذعان نماییم که سخت و دردآور است، یادآوری هرساله این روز شوم برای ما به عنوان خانواده او، اما چه گوییم که همین بس که تا پایان زندگی محکوم به قبول این واقعیت دردآوریم.
اینکه اکبر پس از هفت سال اسارت در زندان اوین با فجیعترین و ناجوانمردانهترین روش به دستان رهبر بیمار نظام چون خامنهای و دو کارگزار قاتل و بیمار او همچون رئیس جمهور وقت، احمدینژاد، و وزیر اطلاعات وقت، محسنی اژهای و همینطور نیز به دست دیگر مزدبگیران و قاتلین رژیم جورِ خامنهای با فجیعترین شکنجههای ممکن به شهادت رسیده است، اگر بگذریم از اعمال دهها نوع شکنجههای قرون وسطایی بر روی اکبر، اما نتوان گذشت از آخرین نوع اعمال شکنجه رژیم بر روی او در داخل بهداری زندان اوین و سپس نیز اجرای پروژه قتل او در داخل همان بهداری به دستور مستقیم محسنی اژهای وزیر وقت اطلاعات و امنیت احمدینژاد!
شکنجههایی چون یک سوی زنجیر بسته شده بود همزمان نیز به دو دست و دو پای اکبر و دیگر سوی زنجیر نیز بسته شده بود به پایه آهنی تخت بهداری زندان اوین، آن هم همزمان با اعتصاب غذای خشک او که همراه بود با شکم گرسنه و لبان بهشدت تشنه، بهطوریکه به واقع این شیوه قتل از سوی این خشکمغزان و منجمدین فکری، داغ عمیق و همیشگی بر سینه ما تکتک اعضای این خانواده باقی گذاشته است و هرساله هم که مناسبت آن روز شوم و شرمآور فرا میرسد، نه تنها که آثار این زخم و داغ عمیق کمتر نمیشود بلکه بیشتر هم نیز میشود.
رنجها، آزارها و شکنجههایی که خشکمغزان و منجمدین فکری ولیفقیه به دستور ولیامرشان به صرف گناهی چون مقاومت و سرسختی در عقیده، بر اکبر روا داشتهاند. به واقع نه تنها زبان از بیان آن مقاومت قاصر است، بلکه قلم از نوشتن مقاومت او هم نیز رنگ میبازد.
اکبر نه تنها مظهر مقاومت بود بلکه مظهر و نماد اخلاق، برد باری و جوانمردی در میان زندانیان سیاسی و حتی زندانبانان بود، اگر چه زندانبانان جرئت بازگویی آن را در میان عموم نداشتند ولی در خفا و تنهایی با عشق به او باز میگفتند و زندانیان سیاسی هم - که نام پیامبر اخلاق را بر اکبر نهاده بودند - همگی بر این باور بودهاند که اکبر در مبارزات خستگیناپذیر، در شهامت و دلیری کمنظیر و در اخلاق سیاسی و دستگیری انسانهای ضعیف و ناتوان، یکی از سر آمدان بود بهطوریکه او حاضر بود با شکم گرسنه بخوابد و یا بمیرد تا دیگر مردمان و هم نوعان و همبندان او در بیرون و داخل زندان گرسنگی نکشند و نمیرند و با هر روحیهای زنده بمانند.
بله اکبر با این خصوصیات و رفتار پیامبرگونه، انسانی و زمینی با شکنجههای بسیار سخت و بیرحمانه طرفداران پیامبر آسمانی، از میان ما پر کشید و به آسمان رفت و اما آن مزدبگیران شکنجهگر آسمانی در زمین باقی ماندند تا برای پرکردن شکم زنها و فرزندانشان، انسانهای آگاه ارزشی و اخلاقی بیشتری را در زمین به مسلخ بکشانند و به دنبال آن نیز به آسمان بفرستند و به ازای هر محشورکردن آگاهان به پیامبر در آسمان - یعنی بهقتلرساندن هر چه بیشتر آنان- مزد بیشتری دریافت نمایند و سپس نیز در روی زمین به شادی و هلهله بپردازند. رنجی که ما از ناآگاهی خودخواستهی این قشر بیمار و ناآگاه و آلوده میکشیم، بیشتر از رنج و درد پرپرشدن دلبندمان، اکبر، به دست خود آنهاست.»
منوچهر محمدی همرزم و همبند اکبر محمدی به همراه دیگر اعضای خانواده اکبر محمدی
#یاری_مدنی_توانا #اکبر_محمدی #زندانی_سیاسی #شکنجه #زندان_اوین #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
بیانیه خانواده اکبر محمدی به مناسبت ۸ مرداد، شانزدهمین سالگرد شهادت او در زندان اوین
«یک بار دیگر سالگرد شهادت اکبر در زندان مرگ و خون بنام "اوین" فرا رسیده است. اگر چه باید اذعان نماییم که سخت و دردآور است، یادآوری هرساله این روز شوم برای ما به عنوان خانواده او، اما چه گوییم که همین بس که تا پایان زندگی محکوم به قبول این واقعیت دردآوریم.…
امروز هشتم مرداد، مصادف با سالگرد قتل حکومتی اکبر محمدی،فعال دانشجویی زندانی،است که در سال ۱۳۸۵ بر اثر شکنجه در هنگام اعتصاب غذا در زندان اوین جان باخت.
اکبر محمدی را پس از وخامت حالش به دلیل اعتصاب غذای خشک با دست و پای زنجیر شده و دهان چسبزده به بهداری زندان منتقل کردند که او در همان شب جان باخت.
۱۶ سال از آن روز میگذرد ولی هنوز قتل بر اثر شکنجه، و محرومیت زندانیان از رسیدگیهای پزشکی عدم دسترسی به حق درمان تمامی ندارد و تکرار میشود.
زندانیان سیاسی و عقیدتی چون ارژنگ داوودی، فاطمه مثنی، خالد پیرزاده، خالد فریدونی، سعید ماسوری و صدها نمونه دیگر را میتوان نام برد که سندی است برای نقض حقوق زندانیان در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی. که هرکدام سالهای سال از حق مرخصی محروم بودهاند یا به هنگام بیماری در زندان حتی از مرخصی درمان محروم بودند.
نمونه غمانگیز بکتاش آبتین، نویسنده و شاعر معترض بود که در زندان مبتلا به کرونا شد و به دلیل عدم رسیدگی و درمان جان خود را از دست داد.
محرومیت زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
#یاری_حقوقی_توانا #اکبر_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
اکبر محمدی را پس از وخامت حالش به دلیل اعتصاب غذای خشک با دست و پای زنجیر شده و دهان چسبزده به بهداری زندان منتقل کردند که او در همان شب جان باخت.
۱۶ سال از آن روز میگذرد ولی هنوز قتل بر اثر شکنجه، و محرومیت زندانیان از رسیدگیهای پزشکی عدم دسترسی به حق درمان تمامی ندارد و تکرار میشود.
زندانیان سیاسی و عقیدتی چون ارژنگ داوودی، فاطمه مثنی، خالد پیرزاده، خالد فریدونی، سعید ماسوری و صدها نمونه دیگر را میتوان نام برد که سندی است برای نقض حقوق زندانیان در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی. که هرکدام سالهای سال از حق مرخصی محروم بودهاند یا به هنگام بیماری در زندان حتی از مرخصی درمان محروم بودند.
نمونه غمانگیز بکتاش آبتین، نویسنده و شاعر معترض بود که در زندان مبتلا به کرونا شد و به دلیل عدم رسیدگی و درمان جان خود را از دست داد.
محرومیت زندانیان از دسترسی به حق درمان همچنان ادامه دارد و جان زندانیان بسیار دیگری در خطر است.
#یاری_حقوقی_توانا #اکبر_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام تسلیت خانواده، جاویدنام اکبر محمدی، به خانواده مهسا امینی و سایر جانباختگان راه آزادی
اکبر محمدی در وقایع کوی دانشگاه سال ۷۸ بازداشت شد و در زندان در اثر شکنجه جان باخت.
مادر اکبر محمدی از بازداشت گلرخ ایرایی اظهار تأسف میکند. به خانواده دختر آملی کشته شده در اعتراضات هم تسلیت میگوید. او همچنین آرزو میکند که «مجتبی بمیرد، رهبری را نبیند».
مادر اکبر محمدی، میگوید اکبر من را فراموش نکنید.
- مگر میتوان اکبر محمدی را فراموش کرد؟ جوانی که به گفته همه همبندیهایش بسیار مظلومانه کشته شد، فردی محکم و مقاوم و در عین حال مهربان بود. یادش گرامی
#اکبر_محمدی #مهسا_امینی #اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اکبر محمدی در وقایع کوی دانشگاه سال ۷۸ بازداشت شد و در زندان در اثر شکنجه جان باخت.
مادر اکبر محمدی از بازداشت گلرخ ایرایی اظهار تأسف میکند. به خانواده دختر آملی کشته شده در اعتراضات هم تسلیت میگوید. او همچنین آرزو میکند که «مجتبی بمیرد، رهبری را نبیند».
مادر اکبر محمدی، میگوید اکبر من را فراموش نکنید.
- مگر میتوان اکبر محمدی را فراموش کرد؟ جوانی که به گفته همه همبندیهایش بسیار مظلومانه کشته شد، فردی محکم و مقاوم و در عین حال مهربان بود. یادش گرامی
#اکبر_محمدی #مهسا_امینی #اعتراضات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کیانوش سنجری، فعال سیاسی، بر سر مزار همبندی سابق خود، جاویدنام اکبر محمدی حاضر شد و یادش را در صد و دومین روز انقلاب ملی ایران گرامی داشت.
او ضمن انتشار این ویدیو در حساب توییتر خود نوشت:
«بر سر مزار اکبر محمدی، دانشجویی که در سال ۷۸ در اعتراضات کوی دانشگاه بازداشت و به اعدام محکوم شد و در سال ۸۵ در زندان اوین اعتصاب غذا کرد و در راه آزادی جان سپرد»
اکبر محمدی را پس از وخامت حالش به دلیل اعتصاب غذای خشک با دست و پای زنجیر شده و دهان چسبزده به بهداری زندان منتقل کردند که او در همان شب جان باخت.
یادش گرامی باد
#اکبر_محمدی #انقلاب_۱۴۰۱ #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این ویدیو در حساب توییتر خود نوشت:
«بر سر مزار اکبر محمدی، دانشجویی که در سال ۷۸ در اعتراضات کوی دانشگاه بازداشت و به اعدام محکوم شد و در سال ۸۵ در زندان اوین اعتصاب غذا کرد و در راه آزادی جان سپرد»
اکبر محمدی را پس از وخامت حالش به دلیل اعتصاب غذای خشک با دست و پای زنجیر شده و دهان چسبزده به بهداری زندان منتقل کردند که او در همان شب جان باخت.
یادش گرامی باد
#اکبر_محمدی #انقلاب_۱۴۰۱ #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام گلجهان اشرفپور، مادر جانباخته راه آزادی اکبر محمدی، به جوادی آملی برای جلوگیری از اعدام جوان آملی جواد روحی که به سه بار اعدام محکوم شده است.
جواد روحی از معترضان شجاعی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران حضور داشت. او در تاریخ ۳۰ شهریور در نوشهر و در پرونده مرتبط با آتشگرفتن کیوسک پلیس بازداشت شد و از هر گونه دسترسی به وکیل تعیینی محروم بود و در شرایطی ناعادلانه نگهداری شد و مجبور به اعتراف علیه خود شد. دیگر متهمان این پرونده نیز علیه خود و دیگران، مجبور به اعتراف شدند.
اکنون جواد با استناد به اسنادی نامعتبر و اعتراف متهمان پرونده علیه یکدیگر و با وجود ابهامات فراوان در پرونده، به سه بار اعدام محکوم شده است.
گفتنی است وکیل جواد اتهامات منتسب او را تکذیب کرده و گفته است: «موکلم هیچ کار مجرمانهای انجام نداده است.»
صدای جواد و دیگر معترضانی باشیم که در شرایطی ناعادلانه و تحت فشارهای شدید به سر میبرند.
اکبر محمدی، از بازداشتشدگان خیزش دانشجویی سال ۷۸ بود که در زندان در اثر شکنجه کشته شد.
#جواد_روحی #مهسا_امینی #اکبر_محمدی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جواد روحی از معترضان شجاعی است که در جریان خیزش انقلابی مردم ایران حضور داشت. او در تاریخ ۳۰ شهریور در نوشهر و در پرونده مرتبط با آتشگرفتن کیوسک پلیس بازداشت شد و از هر گونه دسترسی به وکیل تعیینی محروم بود و در شرایطی ناعادلانه نگهداری شد و مجبور به اعتراف علیه خود شد. دیگر متهمان این پرونده نیز علیه خود و دیگران، مجبور به اعتراف شدند.
اکنون جواد با استناد به اسنادی نامعتبر و اعتراف متهمان پرونده علیه یکدیگر و با وجود ابهامات فراوان در پرونده، به سه بار اعدام محکوم شده است.
گفتنی است وکیل جواد اتهامات منتسب او را تکذیب کرده و گفته است: «موکلم هیچ کار مجرمانهای انجام نداده است.»
صدای جواد و دیگر معترضانی باشیم که در شرایطی ناعادلانه و تحت فشارهای شدید به سر میبرند.
اکبر محمدی، از بازداشتشدگان خیزش دانشجویی سال ۷۸ بود که در زندان در اثر شکنجه کشته شد.
#جواد_روحی #مهسا_امینی #اکبر_محمدی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام گلجهان اشرفپور مادر جاویدنام اکبر محمدی از جانباختگان راه آزادی، به دکتر فرهاد میثمی برای شکستن اعتصابغذا
اکبر محمدی، دانشجویی بود که در سال ۷۸ در اعتراضات کوی دانشگاه بازداشت و به اعدام محکوم شد و در سال ۸۵ در زندان اوین اعتصاب غذا کرد و در راه آزادی جان سپرد.
اکبر محمدی را پس از وخامت حالش به دلیل اعتصاب غذای خشک با دست و پای زنجیر شده و دهان چسبزده به بهداری زندان منتقل کردند که او در همان شب جان باخت.
#فرهاد_میثمی #اکبر_محمدی #اعتصاب_غذا #دکتر_فرهاد_میثمی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اکبر محمدی، دانشجویی بود که در سال ۷۸ در اعتراضات کوی دانشگاه بازداشت و به اعدام محکوم شد و در سال ۸۵ در زندان اوین اعتصاب غذا کرد و در راه آزادی جان سپرد.
اکبر محمدی را پس از وخامت حالش به دلیل اعتصاب غذای خشک با دست و پای زنجیر شده و دهان چسبزده به بهداری زندان منتقل کردند که او در همان شب جان باخت.
#فرهاد_میثمی #اکبر_محمدی #اعتصاب_غذا #دکتر_فرهاد_میثمی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادر اکبر محمدی، معترض کشتهشده در زندان اوین، با نزدیک شدن به هفدهمین سالروز مرگ فرزندش در هشتم مردادماه، با انتشار پیامی ویدیویی گفت: «من مادر تمام کشتهشدگان ایران از اول انقلاب تا امروز هستم. مادر توماج صالحی هم هستم که زیر شکنجه است.»
هشتم مردادماه روزی است که اکبر محمدی در زندان اوین و بر اثر اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت نامطلوب خود جان باخت.
اکبر محمدی در پی اعتراضات دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸ در تهران دستگیر شد و به شکل وحشیانهای مورد شکنجه قرار گرفت. اکبر محمدی در آن روز به همراه برادر و جمعی دیگر از فعالان دانشجویی دستگیر شد. اکبر در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد اما پس از چندی حکم او به ۱۵ سال حبس تقلیل پیدا کرد.
او پس از اعتصاب غذای خشک به شهادت هم بندان خود و به دنبال وخیمشدن وضعیت جسمیاش به بهداری زندان اوین منتقل شد.
ماموران زندن اکبر را با دست و پای در زنجیر بستند و دهان او را نیز با چسب بستند تا صدای او در آن زمان، به دلیل وجود بازرسان بینالمللی در زندان، به گوش کسی نرسد. اکبر محمدی در همین شب به طرز مشکوکی فوت میکند. همبندان او گفتند که او به شکل وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار میگیرد.
.
پیکر شادروان اکبر محمدی تحت تدابیر شدید امنیتی در روستای «چنگ میان» در اطراف شهر آمل دفن شد.
#اکبر_محمدی #کوی_دانشگاه #شکنجه #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هشتم مردادماه روزی است که اکبر محمدی در زندان اوین و بر اثر اعتصاب غذا در اعتراض به وضعیت نامطلوب خود جان باخت.
اکبر محمدی در پی اعتراضات دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸ در تهران دستگیر شد و به شکل وحشیانهای مورد شکنجه قرار گرفت. اکبر محمدی در آن روز به همراه برادر و جمعی دیگر از فعالان دانشجویی دستگیر شد. اکبر در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد اما پس از چندی حکم او به ۱۵ سال حبس تقلیل پیدا کرد.
او پس از اعتصاب غذای خشک به شهادت هم بندان خود و به دنبال وخیمشدن وضعیت جسمیاش به بهداری زندان اوین منتقل شد.
ماموران زندن اکبر را با دست و پای در زنجیر بستند و دهان او را نیز با چسب بستند تا صدای او در آن زمان، به دلیل وجود بازرسان بینالمللی در زندان، به گوش کسی نرسد. اکبر محمدی در همین شب به طرز مشکوکی فوت میکند. همبندان او گفتند که او به شکل وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار میگیرد.
.
پیکر شادروان اکبر محمدی تحت تدابیر شدید امنیتی در روستای «چنگ میان» در اطراف شهر آمل دفن شد.
#اکبر_محمدی #کوی_دانشگاه #شکنجه #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه خانواده جاوید نام اکبر محمدی بمناسبت هشت مرداد، هفدهمین سالگرد شهادت او در زندان اوین
یکبار دیگر سالگرد شهادت اکبر در زندان مرگ و خون بنام اوین فرا رسیده است . اگر چه باید اذعان نماییم که سخت و دردآور است یادآوری هر ساله این روز شوم برای ما بعنوان خانواده او ، اما چه گوییم که همین بس که تا پایان زندگی محکوم به قبول این واقعیت دردآوریم، اینکه اکبر پس از هفت سال اسارت در زندان اوین با فجیع ترین و ناجوانمردانه ترین روش به دستان رهبر بیمار نظام چون خامنهای و دو کارگزار قاتل و بیمار او همچون رئیس جمهور وقت احمدینژاد و وزیر اطلاعات وقت محسنی اژهای و همینطور نیز بدست دیگر مزد بگیران و قاتلین رژیم جور خامنه ای با فجیعترین شکنجههای ممکن به شهادت رسیده است، اگر بگذریم از اعمال دهها نوع شکنجه های قرون وسطایی بر روی اکبر، اما نتوان گذشت از آخرین نوع اعمال شکنجه رژیم بر روی او در داخل بهداری زندان اوین و سپس نیز اجرای پروژه قتل او در داخل همان بهداری به دستور مستقیم محسنی اژهای وزیر وقت اطلاعات و امنیت احمدینژاد!
شکنجههایی چون یک سوی زنجیر بسته شده بود همزمان نیز به دو دست و دو پای اکبر و دیگر سوی زنجیر نیز بسته شده بود به پایه آهنی تخت بهداری زندان اوین، آنهم همزمان با اعتصاب غذای خشک او که همراه بود با شکم گرسنه و لبان به شدت تشنه، بطوریکه به واقع این شیوه قتل از سوی این خشک مغزان و منجمدین فکری، داغ عمیق و همیشگی بر سینه ما تک تک اعضای این خانواده باقی گذاشته است و هرساله هم که مناسبت آن روز شوم و شرمآور فرا میرسد نه تنها که آثار این زخم و داغ عمیق کمتر نمیشود بلکه بیشتر هم نیز میشود.
رنجها، آزارها و شکنجههایی که خشک مغزان و منجمدین فکری ولی فقیه به دستور ولی امرشان به صرف گناهی چون مقاومت و سر سختی در عقیده بر اکبر روا داشتهاند به واقع نه تنها زبان از بیان آن مقاومت قاصر است بلکه قلم از نوشتن مقاومت او هم نیز رنگ می بازد
اکبر نه تنها مظهر مقاومت بود بلکه مظهر و نماد اخلاق ، برد باری و جوانمردی در میان زندانیان سیاسی و حتی زندانبانان بود، اگر چه زندانبانان جرات بازگویی آن را در میان عموم نداشتند ولی در خفا و تنهایی با عشق به او باز میگفتند و زندانیان سیاسی هم که نام پیامبر اخلاق را بر اکبر نهاده بودند، همگی بر این باور بودهاند که اکبر در مبارزات خستگیناپذیر، در شهامت و دلیری کم نظیر و در اخلاق سیاسی و دستگیری انسانهای ضعیف و نا توان یکی از سر آمدان بود بطوریکه او حاضر بود با شکم گرسنه بخوابد و یا بمیرد تا دیگر مردمان و هم نوعان و هم بندان او در بیرون و داخل زندان گرسنگی نکشند و نمیرند و با هر روحیهای زنده بمانند. بله اکبر با این خصوصیات و رفتار پیامبرگونه انسانی و زمینی با شکنجههای بسیار سخت و بی رحمانه طرفداران پیامبر آسمانی از میان ما پر کشید و به آسمان رفت و اما آن مزد بگیران شکنجهگر آسمانی در زمین باقی ماندند تا برای پر کردن شکم زنها و فرزندانشان، انسانهای آگاه ارزشی و اخلاقی بیشتری را در زمین به مسلخ بکشانند و به دنبال آن نیز به آسمان بفرستند و به ازای هر محشور کردن آگاهان به پیامبر در آسمان یعنی به قتل رساندن هر چه بیشتر آنان، مزد بیشتری دریافت نمایند و سپس نیز در روی زمین به شادی و هلهله بپردازند. رنجی که ما از نا آگاهی خود خواسته این قشر بیمار و ناآگاه و آلوده میکشیم بیشتر از رنج و درد پر پر شدن دلبندمان اکبر به دست خود آنهاست.
منوچهر محمدی همرزم و همبند اکبر محمدی، نسرین محمدی، رضا محمدی و دیگر اعضای خانواده جاوید نام اکبر محمدی
#اکبر_محمدی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکبار دیگر سالگرد شهادت اکبر در زندان مرگ و خون بنام اوین فرا رسیده است . اگر چه باید اذعان نماییم که سخت و دردآور است یادآوری هر ساله این روز شوم برای ما بعنوان خانواده او ، اما چه گوییم که همین بس که تا پایان زندگی محکوم به قبول این واقعیت دردآوریم، اینکه اکبر پس از هفت سال اسارت در زندان اوین با فجیع ترین و ناجوانمردانه ترین روش به دستان رهبر بیمار نظام چون خامنهای و دو کارگزار قاتل و بیمار او همچون رئیس جمهور وقت احمدینژاد و وزیر اطلاعات وقت محسنی اژهای و همینطور نیز بدست دیگر مزد بگیران و قاتلین رژیم جور خامنه ای با فجیعترین شکنجههای ممکن به شهادت رسیده است، اگر بگذریم از اعمال دهها نوع شکنجه های قرون وسطایی بر روی اکبر، اما نتوان گذشت از آخرین نوع اعمال شکنجه رژیم بر روی او در داخل بهداری زندان اوین و سپس نیز اجرای پروژه قتل او در داخل همان بهداری به دستور مستقیم محسنی اژهای وزیر وقت اطلاعات و امنیت احمدینژاد!
شکنجههایی چون یک سوی زنجیر بسته شده بود همزمان نیز به دو دست و دو پای اکبر و دیگر سوی زنجیر نیز بسته شده بود به پایه آهنی تخت بهداری زندان اوین، آنهم همزمان با اعتصاب غذای خشک او که همراه بود با شکم گرسنه و لبان به شدت تشنه، بطوریکه به واقع این شیوه قتل از سوی این خشک مغزان و منجمدین فکری، داغ عمیق و همیشگی بر سینه ما تک تک اعضای این خانواده باقی گذاشته است و هرساله هم که مناسبت آن روز شوم و شرمآور فرا میرسد نه تنها که آثار این زخم و داغ عمیق کمتر نمیشود بلکه بیشتر هم نیز میشود.
رنجها، آزارها و شکنجههایی که خشک مغزان و منجمدین فکری ولی فقیه به دستور ولی امرشان به صرف گناهی چون مقاومت و سر سختی در عقیده بر اکبر روا داشتهاند به واقع نه تنها زبان از بیان آن مقاومت قاصر است بلکه قلم از نوشتن مقاومت او هم نیز رنگ می بازد
اکبر نه تنها مظهر مقاومت بود بلکه مظهر و نماد اخلاق ، برد باری و جوانمردی در میان زندانیان سیاسی و حتی زندانبانان بود، اگر چه زندانبانان جرات بازگویی آن را در میان عموم نداشتند ولی در خفا و تنهایی با عشق به او باز میگفتند و زندانیان سیاسی هم که نام پیامبر اخلاق را بر اکبر نهاده بودند، همگی بر این باور بودهاند که اکبر در مبارزات خستگیناپذیر، در شهامت و دلیری کم نظیر و در اخلاق سیاسی و دستگیری انسانهای ضعیف و نا توان یکی از سر آمدان بود بطوریکه او حاضر بود با شکم گرسنه بخوابد و یا بمیرد تا دیگر مردمان و هم نوعان و هم بندان او در بیرون و داخل زندان گرسنگی نکشند و نمیرند و با هر روحیهای زنده بمانند. بله اکبر با این خصوصیات و رفتار پیامبرگونه انسانی و زمینی با شکنجههای بسیار سخت و بی رحمانه طرفداران پیامبر آسمانی از میان ما پر کشید و به آسمان رفت و اما آن مزد بگیران شکنجهگر آسمانی در زمین باقی ماندند تا برای پر کردن شکم زنها و فرزندانشان، انسانهای آگاه ارزشی و اخلاقی بیشتری را در زمین به مسلخ بکشانند و به دنبال آن نیز به آسمان بفرستند و به ازای هر محشور کردن آگاهان به پیامبر در آسمان یعنی به قتل رساندن هر چه بیشتر آنان، مزد بیشتری دریافت نمایند و سپس نیز در روی زمین به شادی و هلهله بپردازند. رنجی که ما از نا آگاهی خود خواسته این قشر بیمار و ناآگاه و آلوده میکشیم بیشتر از رنج و درد پر پر شدن دلبندمان اکبر به دست خود آنهاست.
منوچهر محمدی همرزم و همبند اکبر محمدی، نسرین محمدی، رضا محمدی و دیگر اعضای خانواده جاوید نام اکبر محمدی
#اکبر_محمدی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
بیانیه خانواده جاوید نام اکبر محمدی بمناسبت هشت مرداد، هفدهمین سالگرد شهادت او در زندان اوین
یکبار دیگر سالگرد شهادت اکبر در زندان مرگ و خون بنام اوین فرا رسیده است . اگر چه باید اذعان نماییم که سخت و دردآور است یادآوری هر ساله این روز شوم برای ما بعنوان خانواده او ، اما چه گوییم که همین بس که تا پایان زندگی محکوم به قبول این واقعیت دردآوریم، اینکه…
مادر جاویدنام اکبر محمدی:
جواد روحی را شما امنیتیهای خامنهای به قتل رساندید
مادر جاویدنام اکبر محمدی، نامهای درباره مرگ مشکوک جواد روحی نوشته است. او در این نامه که به دست توانا رسیده، خامنهای و حامیانش را عامل قتل جواد روحی معرفی کرده و گفته است حاضر است در راه پایان دادن به این رژیم به خیابان بیاید و همچون فرزندش، اکبر محمدی، کشته شود.
متن این نامه به شرح زیر است:
من میخواهم از پسرم اکبر محمدی تا جواد روحی بگویم.
میخواهم بگویم که زندهیاد جواد روحی با تشنج یا خودکشی یا مرگ طبیعی نمرده است. جواد روحی را شما امنیتیهای خامنهای به قتل رساندید. میخواهم بگویم که شما امنیتیهای قاتل و بیرحم خامنهای، سناریویی شبیه پسرم اکبر محمدی را در مورد جواد روحی پیاده کردید. بر کسی پوشیده نیست که جنایت خامنهای از جنایت چنگیزخان، هیتلر و نرون وسیعتر، عمیقتر و زیانبارتر است. من سؤالی از شما امنیتیهای سپاه دارم، آیا شما طراحان قتل و مرگ، مگر فرزند ندارید که به این راحتی دستور قتل فرزندان ایران را صادر میکنید؟ و بعد با دروغ و دریدگی اعلام میکنید که فلان معترض دست به خودکشی زده است یا با تشنج یا مرگ طبیعی مرده است!؟ آیا همه این تشنجها و خودکشیها، ویژه و مخصوص است !؟ یعنی فقط آزادیخواهان، مخالفین و معترضین زندانی هستند که تشنج میکنند یا دست به خودکشی میزنند و دیگر مردمان عادی تشنج نمیکنند یا دست به خودکشی نمیزنند!؟ چی شده است که به زعم شما بسیاری از حامیان انقلاب مهسا به این درد دچار شدند که به یکباره تشنج کنند یا به این نتیجه برسند که به یکباره دست به خودکشی بزنند! ؟ بیشک همه شما اندک نیروهای حکومتی غیرمردمی میدانید که مردم ایران میدانند که هیچیک از معترضین، دست به خودکشی نزده و نمیزنند، بلکه این رژیم است که معترضین و آزادیخواهان را به قتل رسانده و میرساند و این به این معنی است که رژیم دست به خودکشی خود زده است.
من مادر شهید راه آزادی اکبر محمدی یک پیامی که برای تمامی نیروهای امنیتی و بدنههای سپاه و بسیج دارم این است ؛ متأسفانه یک عده از محدود روحانیون حکومتی ضد دین، مرتب شما سپاهیها و بسیجیها را میترسانند و میگویند که اگر روزی رژیم خامنهای سقوط کند مردم هیچیک از شماها و حتی اعضای خانواده شماها را زنده نخواهند گذاشت.
باور کنید این یک دروغ محض از سوی حکومت دروغ و جهل و جنون است، آن هم تنها برای بقای رژیم خامنهای. آیا این به نفع کشور و مردم و حداقل خانوادهتان نیست که به جای اجرای فرمانهای دروغ اندک اعوان و انصار خامنهای، در مقابل خامنهای ایستادگی کنید و حداقل خانوادههای خود و مردم رنجدیده ایران را از شر خامنهای برهانید!؟ مردم ایران از خامنهای به علت ظلم و قتل و جنایت نسبت به مردم کشورش متنفرند، لذا تنها او مانده است و چند تن از سرداران جنایتکارش که دستشان تا آرنج به خون مردم بیگناه ایران آلوده است. آیا زمان آن نرسیده است که بر خامنهای و پسرش مجتبای بدتر از پدرش و سرداران سپاهی بدتر از پدر و پسر، قیام کنید و بساط ظلم و جور حاکمان و تحقیر مردم ایران را برای همیشه ریشهکن سازید؟ اگر شما مردم رنج دیده ایران بخواهید من حاضرم به عنوان یکی از سربازان ایران و آزادی برای ریشهکنکردن و خشکاندن ریشه ظلم خامنهای با همان دست و پای ناقصی که خامنهای برای من خلق کرده است در کف خیابانهای ایران در کنار شما قرار بگیرم ولو اینکه در این راه و مسیر مثل پسرم اکبر محمدی به آرامش ابدی برسم، چون میدانم که در آنصورت مثل پسرانم اکبر ، جواد و نیز اکبرها و جوادها، جاودانه خواهم بود.
گلجهان اشرفپور، مادر دادخواه اکبر محمدی
#اکبر_محمدی #جواد_روحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جواد روحی را شما امنیتیهای خامنهای به قتل رساندید
مادر جاویدنام اکبر محمدی، نامهای درباره مرگ مشکوک جواد روحی نوشته است. او در این نامه که به دست توانا رسیده، خامنهای و حامیانش را عامل قتل جواد روحی معرفی کرده و گفته است حاضر است در راه پایان دادن به این رژیم به خیابان بیاید و همچون فرزندش، اکبر محمدی، کشته شود.
متن این نامه به شرح زیر است:
من میخواهم از پسرم اکبر محمدی تا جواد روحی بگویم.
میخواهم بگویم که زندهیاد جواد روحی با تشنج یا خودکشی یا مرگ طبیعی نمرده است. جواد روحی را شما امنیتیهای خامنهای به قتل رساندید. میخواهم بگویم که شما امنیتیهای قاتل و بیرحم خامنهای، سناریویی شبیه پسرم اکبر محمدی را در مورد جواد روحی پیاده کردید. بر کسی پوشیده نیست که جنایت خامنهای از جنایت چنگیزخان، هیتلر و نرون وسیعتر، عمیقتر و زیانبارتر است. من سؤالی از شما امنیتیهای سپاه دارم، آیا شما طراحان قتل و مرگ، مگر فرزند ندارید که به این راحتی دستور قتل فرزندان ایران را صادر میکنید؟ و بعد با دروغ و دریدگی اعلام میکنید که فلان معترض دست به خودکشی زده است یا با تشنج یا مرگ طبیعی مرده است!؟ آیا همه این تشنجها و خودکشیها، ویژه و مخصوص است !؟ یعنی فقط آزادیخواهان، مخالفین و معترضین زندانی هستند که تشنج میکنند یا دست به خودکشی میزنند و دیگر مردمان عادی تشنج نمیکنند یا دست به خودکشی نمیزنند!؟ چی شده است که به زعم شما بسیاری از حامیان انقلاب مهسا به این درد دچار شدند که به یکباره تشنج کنند یا به این نتیجه برسند که به یکباره دست به خودکشی بزنند! ؟ بیشک همه شما اندک نیروهای حکومتی غیرمردمی میدانید که مردم ایران میدانند که هیچیک از معترضین، دست به خودکشی نزده و نمیزنند، بلکه این رژیم است که معترضین و آزادیخواهان را به قتل رسانده و میرساند و این به این معنی است که رژیم دست به خودکشی خود زده است.
من مادر شهید راه آزادی اکبر محمدی یک پیامی که برای تمامی نیروهای امنیتی و بدنههای سپاه و بسیج دارم این است ؛ متأسفانه یک عده از محدود روحانیون حکومتی ضد دین، مرتب شما سپاهیها و بسیجیها را میترسانند و میگویند که اگر روزی رژیم خامنهای سقوط کند مردم هیچیک از شماها و حتی اعضای خانواده شماها را زنده نخواهند گذاشت.
باور کنید این یک دروغ محض از سوی حکومت دروغ و جهل و جنون است، آن هم تنها برای بقای رژیم خامنهای. آیا این به نفع کشور و مردم و حداقل خانوادهتان نیست که به جای اجرای فرمانهای دروغ اندک اعوان و انصار خامنهای، در مقابل خامنهای ایستادگی کنید و حداقل خانوادههای خود و مردم رنجدیده ایران را از شر خامنهای برهانید!؟ مردم ایران از خامنهای به علت ظلم و قتل و جنایت نسبت به مردم کشورش متنفرند، لذا تنها او مانده است و چند تن از سرداران جنایتکارش که دستشان تا آرنج به خون مردم بیگناه ایران آلوده است. آیا زمان آن نرسیده است که بر خامنهای و پسرش مجتبای بدتر از پدرش و سرداران سپاهی بدتر از پدر و پسر، قیام کنید و بساط ظلم و جور حاکمان و تحقیر مردم ایران را برای همیشه ریشهکن سازید؟ اگر شما مردم رنج دیده ایران بخواهید من حاضرم به عنوان یکی از سربازان ایران و آزادی برای ریشهکنکردن و خشکاندن ریشه ظلم خامنهای با همان دست و پای ناقصی که خامنهای برای من خلق کرده است در کف خیابانهای ایران در کنار شما قرار بگیرم ولو اینکه در این راه و مسیر مثل پسرم اکبر محمدی به آرامش ابدی برسم، چون میدانم که در آنصورت مثل پسرانم اکبر ، جواد و نیز اکبرها و جوادها، جاودانه خواهم بود.
گلجهان اشرفپور، مادر دادخواه اکبر محمدی
#اکبر_محمدی #جواد_روحی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
مادر جاویدنام اکبر محمدی: جواد روحی را شما امنیتیهای خامنهای به قتل رساندید
مادر جاویدنام اکبر محمدی: جواد روحی را شما امنیتیهای خامنهای به قتل رساندید مادر جاویدنام اکبر محمدی، نامهای درباره مرگ مشکوک جواد روحی نوشته است. او در این نامه که به دست توانا رسیده، خامنهای و حامیانش را عامل قتل جواد روحی معرفی کرده و گفته است حاضر…
«پیام گلجهان اشرفپور مادر زنده یاد اکبر محمدی شهید جنبش کوی دانشگاه تهران در واکنش به حکم دادگاه فرزانه برزهکار مادر عرفان رضایی نوایی شهید انقلاب زن، زندگی، آزادی
خطاب من مادر شهید اکبر محمدی به ظالم یگانه و بی بدیل، خامنهای شرور، بزهکار و قاتل کودکان است. کیست که نداند که خامنه ای رهبر منتخب مردم ایران نیست بلکه رهبر منتصب مجلس خبرگان هست و مجلس خبرگان هم نیز جز این نیست که مجلسی است تؤامان خنثی و بی اختیار و بی اعتبار، چرا که اعضای مجلس خبرگان بجای اینکه رهبر را انتخاب و کنترل کنند برعکس این رهبر است که اعضای مجلس خبرگان را انتخاب و کنترل میکند. خامنه ای ضعیف و ذلیل و مستبد و مجرم ، آیا جز این است که شما علاوه بر اینکه در همه امور فراقانونی عمل میکنید شخصی خودشیفته و متوهم هم نیز هستید، چرا که اگر جز این بود از زبان شما شخص خامنه ای کلامی بر این مبنی بلند نمیشد که شما از پیامبر خدا هم بالاتر هستید و خدا نیز زبان شماست ! و اگر متوهم بیمار نیستید عرفان رضایی نوایی بی نوا و بی گناه را به قتل نمی رساندید و مادر او فرزانه برزهکار را برای چندمین بار حکم سنگین نمیدادید و در صدد زندانی کردن چند باره او بر نمی آمدید تا به زعم خود بذر ترس را بر ذهن او بکارید و از دادخواهی فرزندش وا دارید!»
#فرزانه_برزه_کار #عرفان_رضایی #اکبر_محمدی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خطاب من مادر شهید اکبر محمدی به ظالم یگانه و بی بدیل، خامنهای شرور، بزهکار و قاتل کودکان است. کیست که نداند که خامنه ای رهبر منتخب مردم ایران نیست بلکه رهبر منتصب مجلس خبرگان هست و مجلس خبرگان هم نیز جز این نیست که مجلسی است تؤامان خنثی و بی اختیار و بی اعتبار، چرا که اعضای مجلس خبرگان بجای اینکه رهبر را انتخاب و کنترل کنند برعکس این رهبر است که اعضای مجلس خبرگان را انتخاب و کنترل میکند. خامنه ای ضعیف و ذلیل و مستبد و مجرم ، آیا جز این است که شما علاوه بر اینکه در همه امور فراقانونی عمل میکنید شخصی خودشیفته و متوهم هم نیز هستید، چرا که اگر جز این بود از زبان شما شخص خامنه ای کلامی بر این مبنی بلند نمیشد که شما از پیامبر خدا هم بالاتر هستید و خدا نیز زبان شماست ! و اگر متوهم بیمار نیستید عرفان رضایی نوایی بی نوا و بی گناه را به قتل نمی رساندید و مادر او فرزانه برزهکار را برای چندمین بار حکم سنگین نمیدادید و در صدد زندانی کردن چند باره او بر نمی آمدید تا به زعم خود بذر ترس را بر ذهن او بکارید و از دادخواهی فرزندش وا دارید!»
#فرزانه_برزه_کار #عرفان_رضایی #اکبر_محمدی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رنجنامه مادر جاویدنام اکبر محمدی، برای توقف اعدام مجاهد کورکور و رضا رسایی
«آقایان مجاهد کور کور و رضا رسایی را اعدام نکنید، چون هر دوی آنها بیگناه هستند و مظلومیت بیگناهی آنها بزودی دامن همه آنانی را که نقشی در اعدام آندو دارند از قضات و سلسله کارمندان اداری و مداخلهکنندگان قانونی و غیرقانونی اعدام تا رهبری و دستاندرکاران سپاهی و کلیت نظام را خواهد گرفت.
من مادر شهید اکبر محمدی به شیوه بازجویان امنیت و اطلاعات رژیم خامنهای برای اعترافگیری آگاهی کامل دارم و جنس اعترافگیری نظام فقهی خامنهای هم، اعتراف دروغین علیه خویش نام دارد. اعتراف دروغین علیه خویش، نوعی از اعترافگیری است که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد حتی در روسیه که مأمورین رژیم خامنهای بخش بزرگی از این نوع اعترافگیری را از کارشناسان آن کشور آموختهاند چون اعترافگیری از جنس نظام فقهی خامنهای، تلفیقی از اعتراف گیری از جنس روسیه پوتین و دروغ مبتنی بر مصلحت اسلام خامنهای و سرداران آلوده سپاهی است. در واقع جنسی از اعترافگیری که در هیچ کجای دنیا وجود نداشته و نخواهد داشت و به واقع این نوع اعترافگیری از جنس ویژه است همچنان که شخصیت خامنهای تحفه و از جنس ویژه است.
خامنهای که ورد کلامش، در هر سخنرانی اش با نام بیچاره مردم آغاز میشود و با نام بیچاره مردم هم به پایان میرسد لذا خوب است که او به نگاه اکثریت مردم ایران نسبت به مجاهد کور کور و رضا رسایی ورود کند که همواره آن اکثریت اعتقاد به بیگناهی آندو دارند. خوب است که خامنهای در این موضوع با انتخاب اشخاص بیطرف و خوشنام و نیز فرمان به تشکیل یک هیات مستقل حقیقت یاب، جلوی اعدام آن دو بی گناه را بگیرد، در غیر اینصورت حق مردم است که مثل همیشه خامنهای را آمر و عامل همه این قتلها و رنجهای مردم و نابسامانیهای کشور و همچنین نیز او را بزرگترین مجرم بدانند.
گلجهان اشرفپور مادر داغدار شهید راه آزادی اکبر محمدی»
#اکبر_محمدی #مجاهد_کورکور #رضا_رسایی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«آقایان مجاهد کور کور و رضا رسایی را اعدام نکنید، چون هر دوی آنها بیگناه هستند و مظلومیت بیگناهی آنها بزودی دامن همه آنانی را که نقشی در اعدام آندو دارند از قضات و سلسله کارمندان اداری و مداخلهکنندگان قانونی و غیرقانونی اعدام تا رهبری و دستاندرکاران سپاهی و کلیت نظام را خواهد گرفت.
من مادر شهید اکبر محمدی به شیوه بازجویان امنیت و اطلاعات رژیم خامنهای برای اعترافگیری آگاهی کامل دارم و جنس اعترافگیری نظام فقهی خامنهای هم، اعتراف دروغین علیه خویش نام دارد. اعتراف دروغین علیه خویش، نوعی از اعترافگیری است که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد حتی در روسیه که مأمورین رژیم خامنهای بخش بزرگی از این نوع اعترافگیری را از کارشناسان آن کشور آموختهاند چون اعترافگیری از جنس نظام فقهی خامنهای، تلفیقی از اعتراف گیری از جنس روسیه پوتین و دروغ مبتنی بر مصلحت اسلام خامنهای و سرداران آلوده سپاهی است. در واقع جنسی از اعترافگیری که در هیچ کجای دنیا وجود نداشته و نخواهد داشت و به واقع این نوع اعترافگیری از جنس ویژه است همچنان که شخصیت خامنهای تحفه و از جنس ویژه است.
خامنهای که ورد کلامش، در هر سخنرانی اش با نام بیچاره مردم آغاز میشود و با نام بیچاره مردم هم به پایان میرسد لذا خوب است که او به نگاه اکثریت مردم ایران نسبت به مجاهد کور کور و رضا رسایی ورود کند که همواره آن اکثریت اعتقاد به بیگناهی آندو دارند. خوب است که خامنهای در این موضوع با انتخاب اشخاص بیطرف و خوشنام و نیز فرمان به تشکیل یک هیات مستقل حقیقت یاب، جلوی اعدام آن دو بی گناه را بگیرد، در غیر اینصورت حق مردم است که مثل همیشه خامنهای را آمر و عامل همه این قتلها و رنجهای مردم و نابسامانیهای کشور و همچنین نیز او را بزرگترین مجرم بدانند.
گلجهان اشرفپور مادر داغدار شهید راه آزادی اکبر محمدی»
#اکبر_محمدی #مجاهد_کورکور #رضا_رسایی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام انتخاباتی پدر و مادر و برادر جاویدنام اکبر محمدی
۱- در این انتخابات هر ایرانی که به هر دلیل و یا دلایلی، منافع فردی خامنه ای را بر منافع جمعی مردم ایران ترجیح دهد و به فرمان انتخاباتی خامنه ای نیز تمکین کند ، به واقع او دست به ارتکاب جنایت اخلاقی زده است.
۲- انتخابات اخیر یک فرصت تاریخی است برای جلوگیری از مرگ بیشتر مردم رنج دیده ایران، بویژه کودکان که به دلیل مطالبه ابتدایی ترین حق و حقوق خویش، پس از شکنجه و تجاوز، به طرق مختلف به قتل رسیدند و میرسند، لذا هر فردی که با هر توجیهی در این انتخابات حضور پیدا کند به این معنی است که او آگاهانه حاضر نشده است که از مرگ بیشتر مردم ایران جلوگیری کند و این هم خود نیز به این معنی است که او آگاهانه به جنایت ملی مرتکب شده است.
۳- از آنجا که این انتخابات، یک انتخابات هدایت شده و مهندسی شده است، لذا حضور هر فردی در پای صندوق های رأی، نه تنها بی احترامی آن فرد به خویش و مردم، بلکه بی احترامی رژیم به شعور آن فرد هم نیز تلقی میشود.
۴- از آنجا که اکبر محمدی برای تمامی خانواده شهدای جبهه و جنگ که در برابر صدام حسین به شهادت رسیدند احترام ویژه قائل بوده است و حساب تمامی آن شهدا را با رژیم دیکتاتوری ملاهای فریبنده و قاتل حکومتی جدا میدانسته است لذا ما با احترام ویژه به این خانواده های شهدا، از آنها میخواهیم که نگذارند ملاهای حکومتی نام شهدایشان را به نفع خود مصادره کنند و خون پاک شهدای شان را که شهدای مردم و خاک کشورشان هستند آلوده سازند چرا که جز این نیست که میان حکومت ملاها از یکسو و خانواده شهدا و مردم ایران از دیگر سو، فاصله از زمین تا آسمان است.
گلجهان اشرفپور مادر اکبر محمدی محمدمحمدی پدر اکبر محمدی
منوچهر محمدی برادر همرزم و همبند ۷ ساله اکبر محمدی در زندان اوین
#بیانیه #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #اکبر_محمدی #رای_نمیدهم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱- در این انتخابات هر ایرانی که به هر دلیل و یا دلایلی، منافع فردی خامنه ای را بر منافع جمعی مردم ایران ترجیح دهد و به فرمان انتخاباتی خامنه ای نیز تمکین کند ، به واقع او دست به ارتکاب جنایت اخلاقی زده است.
۲- انتخابات اخیر یک فرصت تاریخی است برای جلوگیری از مرگ بیشتر مردم رنج دیده ایران، بویژه کودکان که به دلیل مطالبه ابتدایی ترین حق و حقوق خویش، پس از شکنجه و تجاوز، به طرق مختلف به قتل رسیدند و میرسند، لذا هر فردی که با هر توجیهی در این انتخابات حضور پیدا کند به این معنی است که او آگاهانه حاضر نشده است که از مرگ بیشتر مردم ایران جلوگیری کند و این هم خود نیز به این معنی است که او آگاهانه به جنایت ملی مرتکب شده است.
۳- از آنجا که این انتخابات، یک انتخابات هدایت شده و مهندسی شده است، لذا حضور هر فردی در پای صندوق های رأی، نه تنها بی احترامی آن فرد به خویش و مردم، بلکه بی احترامی رژیم به شعور آن فرد هم نیز تلقی میشود.
۴- از آنجا که اکبر محمدی برای تمامی خانواده شهدای جبهه و جنگ که در برابر صدام حسین به شهادت رسیدند احترام ویژه قائل بوده است و حساب تمامی آن شهدا را با رژیم دیکتاتوری ملاهای فریبنده و قاتل حکومتی جدا میدانسته است لذا ما با احترام ویژه به این خانواده های شهدا، از آنها میخواهیم که نگذارند ملاهای حکومتی نام شهدایشان را به نفع خود مصادره کنند و خون پاک شهدای شان را که شهدای مردم و خاک کشورشان هستند آلوده سازند چرا که جز این نیست که میان حکومت ملاها از یکسو و خانواده شهدا و مردم ایران از دیگر سو، فاصله از زمین تا آسمان است.
گلجهان اشرفپور مادر اکبر محمدی محمدمحمدی پدر اکبر محمدی
منوچهر محمدی برادر همرزم و همبند ۷ ساله اکبر محمدی در زندان اوین
#بیانیه #رای_بی_رای #انگشت_در_خون #اکبر_محمدی #رای_نمیدهم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیام تحریم انتخابات ریاست جمهوری از سوی مادر جانباخته راه آزادی «اکبر محمدی» از بستر بیماری در بیمارستان
زنان و مردان ایران!
۱-همه شما نیک میدانید که اداره امور کشور تا بحال در اختیار هیچ رئیسجمهوری نبوده و نیست بلکه به علت مرسومات فراقانوتی سنتی، همواره در اختیار رهبری بوده و است و به همین علت هر رئیس جمهوری، امکان اجرای وعدههای توخالیاش را نداشته و ندارد و دردناکتر آنکه، وعدههای همه نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری اخیر، نه تنها که توخالی بلکه همچون ادوار گذشته، تکرار شکل دیگری از کلاهبرداری سیاسی و شرعی است و این یعنی بی احترامی به شعور همه مردم، بویژه بی احترامی به شعور همه آنهایی که به هر دلیلی تصمیم دارند در شوی انتخابات ریاست جمهوی اخیر حضور یابند!
همه مردم ایران بخوبی واقفند که این رهبری است که همواره بصورت غیر قانونی در همه امور ورود پیدا میکند و دست به دخالتهای غیر قانونی و ضد مردمی همچون سرکوب و دستگیری و ترور و قتل میزند و در نهایت نیز وعدههای توخالی کلاهبرداری سیاسی نامزد راهیافته به دولت را با فرمانهایی چون پشت پرده و مخفی و حتی ظاهری از همان ابتدای سخنرانی خود باطل میسازد و آنگاه نیز آن رئیس جمهور به ظاهر انتخابی اما به واقع انتصابی را به وضع فجیع تا حد یک فرمانبر مطلق و تدارکچی پائین میکشد و از آنسو نیز آن رئیس جمهور به ظاهر انتخابی اما به واقع انتصابی هم، از آنجا که مقاومت در برابر رهبر را معادل مرگ و حذف فیزیکی خود میپندارد، لذا از ترس جان خود عملأ سیاست سکوت را بر خواستههای آن مردمی ترجیح میدهد که به دروغ از قبل در شوی انتخاباتی، قول عملیکردن آنرا به آن مردم داده بود.
۲- مشارکت پائین در انتخابات ریاست جمهوری قبلی، خامنهای و نظام او را وادار کرد که به پذیرش نامزد اصلاحطلبان تن دردهد تا شاید بتواند با فریب سیاسی دیگر و نوتر، سطح مشارکت در میان مردم ایران را بالا ببرد. خامنهای و نظام او غافلند که مردم ایران نه تنها هوشیار بلکه زمان سنج ماهری برای عبور از او و کلیت نظام او هستند. همه ما با آگاهی که در مردم ایران و همدیگر سراغ داریم به حتم اینبار عبور از نظام خامنهای از سوی مردم با نه بزرگتر از قبل محقق میشود و اما آن نه بزرگتر از قبل، زمانی حاصل میشود که مردم رنجدیده ایران همچون گذشته به اشتباه، رأی سفید به صندوقهای رأی نریزند، بلکه در تمامی روز انتخابات در خانههای خود بنشینند و از خانههای خود خارج نشوند، چرا که اگر چه به لحاظ قانونی رأی سفید به معنی مخالفت از چیدمان نامزدهای انتخاباتی و کلیت نظام اعم از اصولگرا و اندک باقی مانده اصلاحطلب است اما خامنهای و رژیم او دریدهتر از آنند که رأی سفید مردم را به حساب مخالفت از کلیت نظام خود بنویسند.
۳- من از مردم، بویژه زنان ایران میخواهم که در شعبدهبازیهای انتخاباتی خامنهای حضور پیدا نکنند و اگر هم به اشتباه و یا به دلایلی اصرار بر حضور در صندوقهای رأی دارند حداقل قبل از حضور خود در صندوقهای رأی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بپرسند که آیا این نامزدها پس از رئیس جمهور شدن این قدرت را دارند که در مقابل رهبر غیر مردمی بایستند و جلوی قتلهای آشکار و غیر آشکار مخفی ایرانیان داخل و خارج از ایران را که همچنان از سوی رهبری تداوم دارد بگیرند !؟ بویژه جلوی بگیر و ببندها و قتلهای زنان، هنرمندان، نویسندگان، روزنامه نگاران، روشنفکران، دگراندیشان، منتقدان و کودکان پسر و دختر فرشته و معصوم آگاه و حق طلب ایرانی را !؟
تأسفبارتر آنکه باید اذعان نمود که این بگیر و ببندها و قتلها حتی هم اکنون همزمان با جریان انتخابات اخیر هم نیز ادامه دارد و این در حالی است که متأسفانه تمامی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر لب به سکوت بستند که این خود نیز به مفهوم همراهی همه نامزدها با خامنهای در راستای درک پیام رمز آمیز اوست که مهمترین آن مبتنی است بر تمکین هر نامزد ریاست جمهوری در برابر اصرار سیاست های ثابت و تغییر ناپذیر و همیشگی رهبری در مقابل مردم ایران بویژه در مقابل زنان و دختران جوان و نوجوان ایران برای رئیس جمهور شدن و مهمتر از همه پس از رئیس جمهور شدن.
#اکبر_محمدی #مادران_دادخواه #نه_به_جمهوري_اسلامی #سیرک_انتخابات #بیانیه #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنان و مردان ایران!
۱-همه شما نیک میدانید که اداره امور کشور تا بحال در اختیار هیچ رئیسجمهوری نبوده و نیست بلکه به علت مرسومات فراقانوتی سنتی، همواره در اختیار رهبری بوده و است و به همین علت هر رئیس جمهوری، امکان اجرای وعدههای توخالیاش را نداشته و ندارد و دردناکتر آنکه، وعدههای همه نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری اخیر، نه تنها که توخالی بلکه همچون ادوار گذشته، تکرار شکل دیگری از کلاهبرداری سیاسی و شرعی است و این یعنی بی احترامی به شعور همه مردم، بویژه بی احترامی به شعور همه آنهایی که به هر دلیلی تصمیم دارند در شوی انتخابات ریاست جمهوی اخیر حضور یابند!
همه مردم ایران بخوبی واقفند که این رهبری است که همواره بصورت غیر قانونی در همه امور ورود پیدا میکند و دست به دخالتهای غیر قانونی و ضد مردمی همچون سرکوب و دستگیری و ترور و قتل میزند و در نهایت نیز وعدههای توخالی کلاهبرداری سیاسی نامزد راهیافته به دولت را با فرمانهایی چون پشت پرده و مخفی و حتی ظاهری از همان ابتدای سخنرانی خود باطل میسازد و آنگاه نیز آن رئیس جمهور به ظاهر انتخابی اما به واقع انتصابی را به وضع فجیع تا حد یک فرمانبر مطلق و تدارکچی پائین میکشد و از آنسو نیز آن رئیس جمهور به ظاهر انتخابی اما به واقع انتصابی هم، از آنجا که مقاومت در برابر رهبر را معادل مرگ و حذف فیزیکی خود میپندارد، لذا از ترس جان خود عملأ سیاست سکوت را بر خواستههای آن مردمی ترجیح میدهد که به دروغ از قبل در شوی انتخاباتی، قول عملیکردن آنرا به آن مردم داده بود.
۲- مشارکت پائین در انتخابات ریاست جمهوری قبلی، خامنهای و نظام او را وادار کرد که به پذیرش نامزد اصلاحطلبان تن دردهد تا شاید بتواند با فریب سیاسی دیگر و نوتر، سطح مشارکت در میان مردم ایران را بالا ببرد. خامنهای و نظام او غافلند که مردم ایران نه تنها هوشیار بلکه زمان سنج ماهری برای عبور از او و کلیت نظام او هستند. همه ما با آگاهی که در مردم ایران و همدیگر سراغ داریم به حتم اینبار عبور از نظام خامنهای از سوی مردم با نه بزرگتر از قبل محقق میشود و اما آن نه بزرگتر از قبل، زمانی حاصل میشود که مردم رنجدیده ایران همچون گذشته به اشتباه، رأی سفید به صندوقهای رأی نریزند، بلکه در تمامی روز انتخابات در خانههای خود بنشینند و از خانههای خود خارج نشوند، چرا که اگر چه به لحاظ قانونی رأی سفید به معنی مخالفت از چیدمان نامزدهای انتخاباتی و کلیت نظام اعم از اصولگرا و اندک باقی مانده اصلاحطلب است اما خامنهای و رژیم او دریدهتر از آنند که رأی سفید مردم را به حساب مخالفت از کلیت نظام خود بنویسند.
۳- من از مردم، بویژه زنان ایران میخواهم که در شعبدهبازیهای انتخاباتی خامنهای حضور پیدا نکنند و اگر هم به اشتباه و یا به دلایلی اصرار بر حضور در صندوقهای رأی دارند حداقل قبل از حضور خود در صندوقهای رأی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بپرسند که آیا این نامزدها پس از رئیس جمهور شدن این قدرت را دارند که در مقابل رهبر غیر مردمی بایستند و جلوی قتلهای آشکار و غیر آشکار مخفی ایرانیان داخل و خارج از ایران را که همچنان از سوی رهبری تداوم دارد بگیرند !؟ بویژه جلوی بگیر و ببندها و قتلهای زنان، هنرمندان، نویسندگان، روزنامه نگاران، روشنفکران، دگراندیشان، منتقدان و کودکان پسر و دختر فرشته و معصوم آگاه و حق طلب ایرانی را !؟
تأسفبارتر آنکه باید اذعان نمود که این بگیر و ببندها و قتلها حتی هم اکنون همزمان با جریان انتخابات اخیر هم نیز ادامه دارد و این در حالی است که متأسفانه تمامی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اخیر لب به سکوت بستند که این خود نیز به مفهوم همراهی همه نامزدها با خامنهای در راستای درک پیام رمز آمیز اوست که مهمترین آن مبتنی است بر تمکین هر نامزد ریاست جمهوری در برابر اصرار سیاست های ثابت و تغییر ناپذیر و همیشگی رهبری در مقابل مردم ایران بویژه در مقابل زنان و دختران جوان و نوجوان ایران برای رئیس جمهور شدن و مهمتر از همه پس از رئیس جمهور شدن.
#اکبر_محمدی #مادران_دادخواه #نه_به_جمهوري_اسلامی #سیرک_انتخابات #بیانیه #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام ویدیویی چند ثانیهای گلجهان اشرفپور از بیمارستان به مناسبت سالگرد فرزندش اکبر محمدی در ۸ مرداد
اکبر محمدی متهم ردیف دوم جنبش کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ماه سال ۱۳۷۸ خورشیدی است.
اکبر همراه با برادرش منوچهر محمدی که او نیز از سوی قوه قضائیه خامنه ای بعنوان متهم ردیف اول کوی دانشگاه تهران شناخته شده بود، پس از دستگیری در ۲۴ تیر ماهها در کنار هم شکنجه شده بودند.
اگر چه وزارت اطلاعات رژیم ایران، چهار بیانیه از شش بیانیه صادره خود را بعد از سرکوب جنبش کوی دانشگاه تهران، در مورد منوچهر صادر کرده بود و اگر چه نیز، تمامی رسانه های ایران بعد از دستگیری همزمان برادران محمدی، اعدام منوچهر را به نقل از سخنگویان رسمی و غیر رسمی قوه قضائیه، هفته ها در بوق و کرنا قرار داده بودند اما دستگاه قضائی ایران بعلت حمایت گسترده جهانی از منوچهر و همچنین همزمان نیز فشارهای جهانی، بویژه اتحادیه اروپا بر رژیم خامنه ای، حتی از اعلام صدور حکم اعدام برای منوچهر امتناع و عقب نشینی نمود و بجای آن حکم اعدام را به برادرش اکبر ابلاغ کرده بود که به واقع، اعمال این نوع سیاست غیر انسانی تنها برای وارد کردن ضربه هر چه بیشتر به منوچهر و دیگر اعضای خانواده او بوده است.
اکبر پس از دریافت حکم اعدام در دادگاه انقلاب بعنوان مفسد فیالارض از دست قاضی، نه تنها که کمترین حس ترس به او دست نداده بود، بلکه بر عکس، پس از دریافت آن حکم اعدام، بی درنگ شعارهای پی در پی مرگ بر خامنهای مفسد فی الارض و مرگ بر قاضی مفسد فی العرض سر داده بود، به واقع سیاست قاضی امنیتی با این شعارهای او نتیجه عکس داده بود، چون او با این شعارها، ترس و وحشت را در دل و روان خود آن قاضی ایجاد کرده بود، اگر چه رژیم خامنهای بعلت فشارهای جهانی، بعد از یکسال، حکم اعدام اکبر را به پانزده سال حبس تقلیل داده بود.
اکبر معتقد بود که مبارزین سیاسی، پس از دستگیریشان و نیز افتادن به زندان، چاره ای جز این ندارند که مبارزاتشان را از بیرون زندان به داخل زندان منتقل سازند، چون او باور داشت که با ادامه مبارزات در داخل زندان است که میتوان بیرون زندان را برای تمامی حاکمان مستبد دینی ایران تلخ ساخت. اکبر دهها بار به این باور مبارزاتی خود در داخل زندان تا آخر عمل کرد. در مورد آخر اینکه او به مبارزه اعتراضی خود از طریق اعتصاب غذا در داخل زندان اوین روی آورده بود، اگر چه این اعتصاب غذا در داخل زندان های ایران اولین بار نبود اما در دولت احمدینژاد اولین بار و آخرین بار بود.
این اعتراض اعتصابی باعث شده بود که نظام خامنهای در سطح جهان رسوا شود و به تبع آن فشارهای جهانی به این نظام تشدید گردد. همه این عوامل موجب شده بود تا اکبر به دستور مستقیم خامنهای و همینطور نیز محسنی اژهای وزیر اطلاعات رئیس جمهور وقت احمدی نژاد، در داخل بهداری زندان اوین با دست ها و پاهای بسته شده به تخت بهداری در ابتدا در زیر بدترین شکنجهها قرار بگیرد و سپس نیز از طریق داروهای روسی، ترور بیولوژیکی گردد. خانواده دادخواه اکبر محمدی معتقدند در این مورد کسانی چون علی خامنه ای و فرزند او مجتبی خامنهای، رئیس جمهور وقت احمدینژاد و وزیر وقت اطلاعات او محسنی اژهای که هم اکنون رئیس انتصابی قوه قضائیه خامنهای است و همینطور نیز عاملین اجرا کننده دست پائینی این نوع قتل مخوف، باید بزودی در یک دادگاه مستقل ملی پاسخگوی اعمال جنایتشان باشند.
متن و ویدیو ارسالی خانواده محمدی
#اکبر_محمدی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اکبر محمدی متهم ردیف دوم جنبش کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ماه سال ۱۳۷۸ خورشیدی است.
اکبر همراه با برادرش منوچهر محمدی که او نیز از سوی قوه قضائیه خامنه ای بعنوان متهم ردیف اول کوی دانشگاه تهران شناخته شده بود، پس از دستگیری در ۲۴ تیر ماهها در کنار هم شکنجه شده بودند.
اگر چه وزارت اطلاعات رژیم ایران، چهار بیانیه از شش بیانیه صادره خود را بعد از سرکوب جنبش کوی دانشگاه تهران، در مورد منوچهر صادر کرده بود و اگر چه نیز، تمامی رسانه های ایران بعد از دستگیری همزمان برادران محمدی، اعدام منوچهر را به نقل از سخنگویان رسمی و غیر رسمی قوه قضائیه، هفته ها در بوق و کرنا قرار داده بودند اما دستگاه قضائی ایران بعلت حمایت گسترده جهانی از منوچهر و همچنین همزمان نیز فشارهای جهانی، بویژه اتحادیه اروپا بر رژیم خامنه ای، حتی از اعلام صدور حکم اعدام برای منوچهر امتناع و عقب نشینی نمود و بجای آن حکم اعدام را به برادرش اکبر ابلاغ کرده بود که به واقع، اعمال این نوع سیاست غیر انسانی تنها برای وارد کردن ضربه هر چه بیشتر به منوچهر و دیگر اعضای خانواده او بوده است.
اکبر پس از دریافت حکم اعدام در دادگاه انقلاب بعنوان مفسد فیالارض از دست قاضی، نه تنها که کمترین حس ترس به او دست نداده بود، بلکه بر عکس، پس از دریافت آن حکم اعدام، بی درنگ شعارهای پی در پی مرگ بر خامنهای مفسد فی الارض و مرگ بر قاضی مفسد فی العرض سر داده بود، به واقع سیاست قاضی امنیتی با این شعارهای او نتیجه عکس داده بود، چون او با این شعارها، ترس و وحشت را در دل و روان خود آن قاضی ایجاد کرده بود، اگر چه رژیم خامنهای بعلت فشارهای جهانی، بعد از یکسال، حکم اعدام اکبر را به پانزده سال حبس تقلیل داده بود.
اکبر معتقد بود که مبارزین سیاسی، پس از دستگیریشان و نیز افتادن به زندان، چاره ای جز این ندارند که مبارزاتشان را از بیرون زندان به داخل زندان منتقل سازند، چون او باور داشت که با ادامه مبارزات در داخل زندان است که میتوان بیرون زندان را برای تمامی حاکمان مستبد دینی ایران تلخ ساخت. اکبر دهها بار به این باور مبارزاتی خود در داخل زندان تا آخر عمل کرد. در مورد آخر اینکه او به مبارزه اعتراضی خود از طریق اعتصاب غذا در داخل زندان اوین روی آورده بود، اگر چه این اعتصاب غذا در داخل زندان های ایران اولین بار نبود اما در دولت احمدینژاد اولین بار و آخرین بار بود.
این اعتراض اعتصابی باعث شده بود که نظام خامنهای در سطح جهان رسوا شود و به تبع آن فشارهای جهانی به این نظام تشدید گردد. همه این عوامل موجب شده بود تا اکبر به دستور مستقیم خامنهای و همینطور نیز محسنی اژهای وزیر اطلاعات رئیس جمهور وقت احمدی نژاد، در داخل بهداری زندان اوین با دست ها و پاهای بسته شده به تخت بهداری در ابتدا در زیر بدترین شکنجهها قرار بگیرد و سپس نیز از طریق داروهای روسی، ترور بیولوژیکی گردد. خانواده دادخواه اکبر محمدی معتقدند در این مورد کسانی چون علی خامنه ای و فرزند او مجتبی خامنهای، رئیس جمهور وقت احمدینژاد و وزیر وقت اطلاعات او محسنی اژهای که هم اکنون رئیس انتصابی قوه قضائیه خامنهای است و همینطور نیز عاملین اجرا کننده دست پائینی این نوع قتل مخوف، باید بزودی در یک دادگاه مستقل ملی پاسخگوی اعمال جنایتشان باشند.
متن و ویدیو ارسالی خانواده محمدی
#اکبر_محمدی #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech