خواهر جاویدنام مهران بصیر توانا، پیام مادرش پس از شرکت در مراسم زادروز مهران سماک را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است. او نوشته:
«با شما نیروهای نا امنیتی کشورم هستم.
دیگه فقط مونده بود تانک بیارین مقابل هموطنان.
باورم نمیشه اینقدر میترسین !!!
شهید شهید میکنین ....
خونِ شهید ،خونِ شهید ...
کاش یه جو غیرت شهدای جنگ با عراق توی رگهای شماها بود .
شما موتوریها ..سوارهها ..پیادهها ...
از ما خجالت نمیکشین؟!
از خانواده تون خجالت نمیکشین؟!
از خودتون هم خجالت نمیکشین بی غیرتا؟
حالا مونده ..
تولد فرزین ...ساسان ... جواد ...عرفان... محمد رسول...مهرگان...مهدی.... ، .......
ما گیلانیها رو عصبانی نکنین ...
شما رگ ایرانی ندارین ...
ما داریم ...
منتظر سالگردهای با شکوه زادروزهای کشتهشدهها باشین .
و منتظر سالمرگهاشون ...
دهم مهر زادروز پسرمه ...
ما داریم آماده میشیم ...
شما هم تانکهاتون رو آماده کنین.
دیروز مزار مهران سماک شما رو دیدم.
بزدلها ...
اون بلندگویی که از پشتش عَربده میکشیدین رو اگه دفعه دیگه ببینم، میدونم چیکار کنم..!
من از یه هفته قبل از سالگردها فراخوان میدم ...
بلندگوهاتون رو نبینم. »
#مهران_توانا
#مهران_سماک
#جواد_رضایی
#عرفان_زمانی
#پویا_احمدی_پور
#ساسان_قربانی
#فرزین_لطفی
#محمدرسول_مومنی_زاده
#مهرگان_زحمتکش
#مهدی_دائمی
#مهران_بصیر_توانا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خواهر جاویدنام مهران بصیر توانا، پیام مادرش پس از شرکت در مراسم زادروز مهران سماک را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است. او نوشته:
«با شما نیروهای نا امنیتی کشورم هستم.
دیگه فقط مونده بود تانک بیارین مقابل هموطنان.
باورم نمیشه اینقدر میترسین !!!
شهید شهید میکنین ....
خونِ شهید ،خونِ شهید ...
کاش یه جو غیرت شهدای جنگ با عراق توی رگهای شماها بود .
شما موتوریها ..سوارهها ..پیادهها ...
از ما خجالت نمیکشین؟!
از خانواده تون خجالت نمیکشین؟!
از خودتون هم خجالت نمیکشین بی غیرتا؟
حالا مونده ..
تولد فرزین ...ساسان ... جواد ...عرفان... محمد رسول...مهرگان...مهدی.... ، .......
ما گیلانیها رو عصبانی نکنین ...
شما رگ ایرانی ندارین ...
ما داریم ...
منتظر سالگردهای با شکوه زادروزهای کشتهشدهها باشین .
و منتظر سالمرگهاشون ...
دهم مهر زادروز پسرمه ...
ما داریم آماده میشیم ...
شما هم تانکهاتون رو آماده کنین.
دیروز مزار مهران سماک شما رو دیدم.
بزدلها ...
اون بلندگویی که از پشتش عَربده میکشیدین رو اگه دفعه دیگه ببینم، میدونم چیکار کنم..!
من از یه هفته قبل از سالگردها فراخوان میدم ...
بلندگوهاتون رو نبینم. »
#مهران_توانا
#مهران_سماک
#جواد_رضایی
#عرفان_زمانی
#پویا_احمدی_پور
#ساسان_قربانی
#فرزین_لطفی
#محمدرسول_مومنی_زاده
#مهرگان_زحمتکش
#مهدی_دائمی
#مهران_بصیر_توانا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«من خواهر #محمدجواد_زاهدی
دادخواه خون برادرمم
که در 30شهریور چهارشنبه خونین
شهر #ساری با شلیک گلوله کشته شد...
#علیه_فراموشی
حق هیچکدومتون نبود
آرزوهاتونو باخودتون خاک کنن...
آهای «مردم شریف ایران»
فراموش نکنین
بچهامون ازخودشون گذشتن
آرزوهاشونو گذاشتن
هدفاشون برداشتن ...
خودخواه نباشیم
همه خانواده ها پیر شدن
میگن خاک سرده !!خداصبر میده !!!
نه خاک سرده نه صبری میتونه
این غم رو ازبین ببره
هیچ چیز عادی نیست
تنها انتقام بچهاست ک
دل مارو شاید اندکی آروم کنه
هرروز خشممون بیشتر میشه
ولی من میگم مرگ حس شیرینیه
اون قاتلایی که رو بچهای مااسلحه کشیدن
باید ب بدترین شکل مجازات بشن
! ب دست خود خانواده ها !
ما برادرو خواهراییو ازدس دادیم که شاید
ب کوچیکترین آرزو و رویاشونم نرسیدن
داغیو دیدیدیم که حقمون نبود ...
ازهمه مردم انتظار داریم
حداقل سکوت نکنن
هیچ چیز عادی نیست...
تویی ک قاتلی باید براخودت
دنبال سوراخ موش باشی👊🏾
نور بر تاریکی پیروزه ✌🏾»
mitra.zahedy
#محمدجواد_زاهدی #رحیم_کلیج #محمدحسن_ترکمان #محسن_محمدی_کوچکسرائی #محمدرضا_اسکندری #حنانه_کیا #ایران #ساری #مهسا_امینی #آرام_مجد #عرفان_رضایی #ابوالفضل_مهدی_پور #ابوالفضل_آدینه_زاده #کیان_پیرفلک #علی_سیدی #میلاد_زارع #احمد_شکراللهی #سیاوش_محمودی #غزاله_چلاوی #محمدرسول_مومنی_زاده #فرید_ملکی #محمد_جواد_زاهدی #محمد_حسینی #محمدمهدی_کرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادخواه خون برادرمم
که در 30شهریور چهارشنبه خونین
شهر #ساری با شلیک گلوله کشته شد...
#علیه_فراموشی
حق هیچکدومتون نبود
آرزوهاتونو باخودتون خاک کنن...
آهای «مردم شریف ایران»
فراموش نکنین
بچهامون ازخودشون گذشتن
آرزوهاشونو گذاشتن
هدفاشون برداشتن ...
خودخواه نباشیم
همه خانواده ها پیر شدن
میگن خاک سرده !!خداصبر میده !!!
نه خاک سرده نه صبری میتونه
این غم رو ازبین ببره
هیچ چیز عادی نیست
تنها انتقام بچهاست ک
دل مارو شاید اندکی آروم کنه
هرروز خشممون بیشتر میشه
ولی من میگم مرگ حس شیرینیه
اون قاتلایی که رو بچهای مااسلحه کشیدن
باید ب بدترین شکل مجازات بشن
! ب دست خود خانواده ها !
ما برادرو خواهراییو ازدس دادیم که شاید
ب کوچیکترین آرزو و رویاشونم نرسیدن
داغیو دیدیدیم که حقمون نبود ...
ازهمه مردم انتظار داریم
حداقل سکوت نکنن
هیچ چیز عادی نیست...
تویی ک قاتلی باید براخودت
دنبال سوراخ موش باشی👊🏾
نور بر تاریکی پیروزه ✌🏾»
mitra.zahedy
#محمدجواد_زاهدی #رحیم_کلیج #محمدحسن_ترکمان #محسن_محمدی_کوچکسرائی #محمدرضا_اسکندری #حنانه_کیا #ایران #ساری #مهسا_امینی #آرام_مجد #عرفان_رضایی #ابوالفضل_مهدی_پور #ابوالفضل_آدینه_زاده #کیان_پیرفلک #علی_سیدی #میلاد_زارع #احمد_شکراللهی #سیاوش_محمودی #غزاله_چلاوی #محمدرسول_مومنی_زاده #فرید_ملکی #محمد_جواد_زاهدی #محمد_حسینی #محمدمهدی_کرمی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر محمدرسول مؤمنیزاده، از جانباختگان خیزش انقلابی۱۴۰۱، پسری دلاور را پرورش داد، اما حالا به جای پسرش، قاب عکس او را در آغوش دارد.
محمد رسول مومنی زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد وقتی از پشت به او تیر زدند بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله کردند. برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیر خورده اش که غرق خون بود لگد نخورد.»
زهرا کریمی مادر محمدرسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد در این گزارش نوشته شده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره
شده بود.
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
- همراهان گرامی، خانوادههای دادخواه به شدت تحت فشار هستند. اخیرا گزارشهای متعددی از افزایش فشار بر آنها از طریق تهدید جانی یا تهدید بازداشت فرزندان دیگرشان دریافت کردهایم. لطفا این عزیزان را تنها نگذارید و از آنها حمایت کنید.
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد رسول مومنی زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد وقتی از پشت به او تیر زدند بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله کردند. برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیر خورده اش که غرق خون بود لگد نخورد.»
زهرا کریمی مادر محمدرسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد در این گزارش نوشته شده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره
شده بود.
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
- همراهان گرامی، خانوادههای دادخواه به شدت تحت فشار هستند. اخیرا گزارشهای متعددی از افزایش فشار بر آنها از طریق تهدید جانی یا تهدید بازداشت فرزندان دیگرشان دریافت کردهایم. لطفا این عزیزان را تنها نگذارید و از آنها حمایت کنید.
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر محمدرسول مؤمنیزاده، ضمن انتشار این ویدئو نوشت:
«نام نیک بجا گذاشتی .وبخاطروطن جانت را فدا کردی
افتخار مادر شدی
سرم را بالا میگیرم و با صدای بلند فریاد میزنم
محمد رسول مادر شجاع .غیور.ومبارزگر در برابر ظلم ایستاد وسینه سپر کرد ....ذلت را نپذیرفت .ونجات هم وطن را وظیفه خود دانست ..»
مادر محمدرسول مؤمنیزاده، از جانباختگان خیزش انقلابی۱۴۰۱، پسری دلاور را پرورش داد، اما حالا به جای پسرش، قاب عکس او را در آغوش دارد.
محمد رسول مومنی زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد وقتی از پشت به او تیر زدند بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله کردند. برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیر خورده اش که غرق خون بود لگد نخورد.»
زهرا کریمی مادر محمدرسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد در این گزارش نوشته شده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره
شده بود.
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
#محمدرسول_مومنی_زاده
#علیه_فراموشی
#دادخواه_بناحق_ریخته_خون_جوانم_هستم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«نام نیک بجا گذاشتی .وبخاطروطن جانت را فدا کردی
افتخار مادر شدی
سرم را بالا میگیرم و با صدای بلند فریاد میزنم
محمد رسول مادر شجاع .غیور.ومبارزگر در برابر ظلم ایستاد وسینه سپر کرد ....ذلت را نپذیرفت .ونجات هم وطن را وظیفه خود دانست ..»
مادر محمدرسول مؤمنیزاده، از جانباختگان خیزش انقلابی۱۴۰۱، پسری دلاور را پرورش داد، اما حالا به جای پسرش، قاب عکس او را در آغوش دارد.
محمد رسول مومنی زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد وقتی از پشت به او تیر زدند بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله کردند. برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیر خورده اش که غرق خون بود لگد نخورد.»
زهرا کریمی مادر محمدرسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد در این گزارش نوشته شده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره
شده بود.
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
#محمدرسول_مومنی_زاده
#علیه_فراموشی
#دادخواه_بناحق_ریخته_خون_جوانم_هستم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی ساورعلیا، از زندانیان سیاسی سابق است که برای ابراز همدلی با خانوادههای دادخواه، شهر به شهر سفر میکند و بر سر مزار جاویدنامان میهن حضور پیدا میکند.
او تصویری از خود بر سر مزار جاویدنام محمدرسول مؤمنیزاده و در کنار مادر و برادر دادخواه او در شهر رشت منتشر کرده و نوشته:
«برسرمزار جاویدنام محمدرسول مومنیزاده ومادر دادخواه ماکنار تمامی خانوادهای دادخواه ایستادیم
نه می بخشیم نه فراموش میکنیم»
- کار آقای ساورعلیا بسیار ارزشمند است و چه خوب است همه به خانوادههای دادخواه توجه ویژه داشته باشیم.
محمد رسول مومنی زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد وقتی از پشت به او تیر زدند بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله کردند. برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیر خورده اش که غرق خون بود لگد نخورد.»
زهرا کریمی مادر محمدرسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد در این گزارش نوشته شده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره
شده بود.
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
#محمدرسول_مومنی_زاده #همدلی #همبستگی
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او تصویری از خود بر سر مزار جاویدنام محمدرسول مؤمنیزاده و در کنار مادر و برادر دادخواه او در شهر رشت منتشر کرده و نوشته:
«برسرمزار جاویدنام محمدرسول مومنیزاده ومادر دادخواه ماکنار تمامی خانوادهای دادخواه ایستادیم
نه می بخشیم نه فراموش میکنیم»
- کار آقای ساورعلیا بسیار ارزشمند است و چه خوب است همه به خانوادههای دادخواه توجه ویژه داشته باشیم.
محمد رسول مومنی زاده ۲۴ ساله در آغوش برادرش جان داد وقتی از پشت به او تیر زدند بیشتر از ۳۰ نفر موتور سوار با باتوم به او حمله کردند. برادر میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیر خورده اش که غرق خون بود لگد نخورد.»
زهرا کریمی مادر محمدرسول به یکی از رسانهها گفته است : «وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
برادر محمدرسول در حساب کاربری خود با اشاره به گزارش پزشکی قانونی تصریح کرد در این گزارش نوشته شده محمد رسول از ناحیه کبد آسیب دیده است، در حالی که گلوله از زیر بغل به برادرش اصابت کرده و در سردخانه قسمت پایین دنده او پاره
شده بود.
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
#محمدرسول_مومنی_زاده #همدلی #همبستگی
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعه ۳۰ شهریورماه ساعت ۵ بعدازظهر مراسم دومین سالگرد قتل محمدرسول مومنیزاده است.
مزار او در شهر رشت مسجد سلیمانداراب (محل مزار میرزا کوچک) واقع شده است.
جوانی ۲۴ ساله که در آغوش برادرش جان داد. از پشت به او تیر زدند، بیشتر از ۳۰ نفر موتورسوار با باتوم به او حمله کردند.
محمدرسول از اصابت ضربات باتوم به یک خانم جلوگیری کرده بود، اما با شلیک مستقیم گلوله از فاصله چند قدمی در خیابان به قتل رسید و در آغوش برادرش جان داد.
لحظه مرگ محمدرسول اینگونه تعریف شده است: «بعد از اینکه محمد تیر خورده توی همون حال نیروهای گاردی ریختن و محمد تیرخورده و برادرش رو هم کتک زدن..!»
برادرش میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیرخوردهاش که غرق خون بود، لگد نخورد.»
زهرا کریمی، مادر محمدرسول، به یکی از رسانهها گفته است:
«وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
- همراهان گرامی، خانوادههای دادخواه به شدت تحت فشار هستند. اخیرا گزارشهای متعددی از افزایش فشار بر آنها از طریق تهدید جانی یا تهدید بازداشت فرزندان دیگرشان دریافت کردهایم. لطفا این عزیزان را تنها نگذارید و از آنها حمایت کنید.
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مزار او در شهر رشت مسجد سلیمانداراب (محل مزار میرزا کوچک) واقع شده است.
جوانی ۲۴ ساله که در آغوش برادرش جان داد. از پشت به او تیر زدند، بیشتر از ۳۰ نفر موتورسوار با باتوم به او حمله کردند.
محمدرسول از اصابت ضربات باتوم به یک خانم جلوگیری کرده بود، اما با شلیک مستقیم گلوله از فاصله چند قدمی در خیابان به قتل رسید و در آغوش برادرش جان داد.
لحظه مرگ محمدرسول اینگونه تعریف شده است: «بعد از اینکه محمد تیر خورده توی همون حال نیروهای گاردی ریختن و محمد تیرخورده و برادرش رو هم کتک زدن..!»
برادرش میگوید: «خودم را به روی محمدرسول انداختم که پهلوی شکسته و تیرخوردهاش که غرق خون بود، لگد نخورد.»
زهرا کریمی، مادر محمدرسول، به یکی از رسانهها گفته است:
«وقتی به بیمارستان رفتم پر از لباس شخصی بود و وقتی که جنازه کسی را در آنجا دیدم گفتم خدا به پدرومادرش رحم کند. پسر دیگرم به من گفت که این محمدرسول است. من قبول نمیکردم. نیروهای امنیتی نگذاشتند پیکر بچهام را ببینم و همینطوری در بیمارستان و حیاط و خیابان من را با زور و کشانکشان میبردند.»
او اضافه کرده: «چرا بچه مرا از یک متری با اسلحه کشتید؟ مگر او چه کار کرده بود؟ من چه کنم که خون او پایمال نشود؟ من حتی اجازه نداشتم فرزند خودم را ببینم و ببوسم.»
یکی از مخاطبان توانا از شهر رشت میگوید: «مادر محمدرسول خیلی مورد آزار قرار گرفته است. او را تهدید کردهاند که پسر دیگرش را هم از او میگیرند. نیروهای اطلاعاتی چه سر مزار محمد رسول و چه اطراف خانهشان مزاحمت ایجاد میکنند، چند بار صفحه اینستاگرامشان (مادر و برادر محمدرسول) را بستهاند تا صدای دادخواهی آنها را خاموش کنند، لطفا صدای خانوادههای دادخواه باشید و آنها را فراموش نکنید.»
- همراهان گرامی، خانوادههای دادخواه به شدت تحت فشار هستند. اخیرا گزارشهای متعددی از افزایش فشار بر آنها از طریق تهدید جانی یا تهدید بازداشت فرزندان دیگرشان دریافت کردهایم. لطفا این عزیزان را تنها نگذارید و از آنها حمایت کنید.
#محمدرسول_مومنی_زاده #رشت #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصاویری از مادر محمدرسول مؤمنیزاده در سالگرد جانباختن فرزندش
او با حضور در کوچه بن بستی که محمد رسول را محاصره کردند و به قتل رساندند، قتلگاه فرزندش را گلباران کرد.
این مادر داغدار به یکی از مخاطبان توانا گفته:
«بر محمد رسول چه گذشت. شمر و حرمله یزید یهو به فرزندم حمله ور شدن. من فدای اون تنهایی و مظلومیت برم عزیز مادر .
تا زندهام نمیبخشم، قاتلان فرزندم باید در بن بست گیر کنند.»
با سپاس از مخاطب توانا که این تصاویر را برای ما ارسال کرد.
#محمدرسول_مومنی_زاده #مهسا_امینی #رشت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او با حضور در کوچه بن بستی که محمد رسول را محاصره کردند و به قتل رساندند، قتلگاه فرزندش را گلباران کرد.
این مادر داغدار به یکی از مخاطبان توانا گفته:
«بر محمد رسول چه گذشت. شمر و حرمله یزید یهو به فرزندم حمله ور شدن. من فدای اون تنهایی و مظلومیت برم عزیز مادر .
تا زندهام نمیبخشم، قاتلان فرزندم باید در بن بست گیر کنند.»
با سپاس از مخاطب توانا که این تصاویر را برای ما ارسال کرد.
#محمدرسول_مومنی_زاده #مهسا_امینی #رشت #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech