This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درد مادر مصطفی را مادر ابراهیم کتابدار میداند، او حالا برای مصطفی لالایی و مرثیه میخواند.
«دادخواهی» کلیدواژهای است که مادران و پدران بسیاری را به هم پیوند داده است.
مصطفی کریمبیگی، جوان ۲۶ ساله، از جمله کسانی بود که در ۶ دی ماه ۱۳۸۸، که مصادف با عاشورا بود، با شلیک مستقیم گلوله جاودانه شد.
او مانند هزاران هزار مرد و زن ایرانی به تقلب و تخلف در انتخابات معترض بود. ولی پاسخ اعتراضش را با گلوله دریافت کرد.
مادر او «شهناز اکملی» میگوید: «بچه من چیزی نگفته بود، بچه من اسلحهای دستش نبود، چطور به خودشان اجازه دادند که همانجا رأی صادر کنند؟ بدون اینکه محاکمهای کنند. چه جوری بچههای ما را کشتند و اینطوری ما را داغدار کردند؟»
بیشتر بخوانید:
«شهناز کریم بیگی؛ مادری که خونبهای فرزندش را آزادی ایران میداند»
https://bit.ly/2BI5ewk
به نظر شما سایر شهروندان چگونه میتوانند برای دادخواهی مصطفیها و ابراهیمها به خانوادههای دادخواه یاری برسانند؟
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #ابراهیم_کتابدار #عاشورای۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دادخواهی» کلیدواژهای است که مادران و پدران بسیاری را به هم پیوند داده است.
مصطفی کریمبیگی، جوان ۲۶ ساله، از جمله کسانی بود که در ۶ دی ماه ۱۳۸۸، که مصادف با عاشورا بود، با شلیک مستقیم گلوله جاودانه شد.
او مانند هزاران هزار مرد و زن ایرانی به تقلب و تخلف در انتخابات معترض بود. ولی پاسخ اعتراضش را با گلوله دریافت کرد.
مادر او «شهناز اکملی» میگوید: «بچه من چیزی نگفته بود، بچه من اسلحهای دستش نبود، چطور به خودشان اجازه دادند که همانجا رأی صادر کنند؟ بدون اینکه محاکمهای کنند. چه جوری بچههای ما را کشتند و اینطوری ما را داغدار کردند؟»
بیشتر بخوانید:
«شهناز کریم بیگی؛ مادری که خونبهای فرزندش را آزادی ایران میداند»
https://bit.ly/2BI5ewk
به نظر شما سایر شهروندان چگونه میتوانند برای دادخواهی مصطفیها و ابراهیمها به خانوادههای دادخواه یاری برسانند؟
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #ابراهیم_کتابدار #عاشورای۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مریم کریمبیگی، کنشگر مدنی و خواهر جاویدنام مصطفی کریمبیگی از جانباختگان عاشورای ۸۸ روز یکشنبه ۸ اسفندماه در دفتر پیگیری وزارت اطلاعات، بازجویی شد. از مریم خواسته شده تا امروز دوشنبه ۹ اسفندماه نیز همراه با مادرش شهناز اکملی، در این محل حاضر شود. خانه خانم اکملی و دخترش روز دوشنبه دوم اسفند توسط نیروهای امنیتی بازرسی شده و تعدادی از لوازم شخصی آنها از جمله تلفنهای همراه، لوازم الکترونیکی و تمام تصاویر مربوط به جانباختگان اعتراضات سال ۸۸ ضبط شده بود.
شهناز اکملی تا کنون چند بار احضار، بازداشت و زندانی شده است. او از زمان به قتل رسیدن مصطفی، مادری دادخواه شد. حالا دخترش مریم را احضار و بازجویی میکنند.
اخیرا، رژیم به خانوادههای دادخواه فشار زیادی وارد میکند تا آنها را به سکوت بکشاند. این نشاندهنده ترس حکومت از دادخواهی و همبستگی مردم با محوریت دادخواهی است.
دادخواهی و تقاضا برای روشنشدن حقیقت علل قتل عزیزان، عاملان و عاملان و جلوگیری از تکرار فاجعه کشتار مردم، جرم نیست.
#دادخواهی #مریم_کریمبیگی #مصطفی_کریمبیگی #شهناز_اکملی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی تا کنون چند بار احضار، بازداشت و زندانی شده است. او از زمان به قتل رسیدن مصطفی، مادری دادخواه شد. حالا دخترش مریم را احضار و بازجویی میکنند.
اخیرا، رژیم به خانوادههای دادخواه فشار زیادی وارد میکند تا آنها را به سکوت بکشاند. این نشاندهنده ترس حکومت از دادخواهی و همبستگی مردم با محوریت دادخواهی است.
دادخواهی و تقاضا برای روشنشدن حقیقت علل قتل عزیزان، عاملان و عاملان و جلوگیری از تکرار فاجعه کشتار مردم، جرم نیست.
#دادخواهی #مریم_کریمبیگی #مصطفی_کریمبیگی #شهناز_اکملی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی، از جانباختگان عاشورای ۸۸ در آخرین پنجشنبه سال بر مزار فرزندش حاضر شد. او در اینستاگرام چنین نوشته است:
«تقویم میگوید چند روزی به بهار مانده است اما چگونه است که دلم هنوز در همان زمستان لعنتی جا مانده است، راستش هنوز زمستان بود که مرا هم به جرم تکرار صدای اسم تو به زندان بردند و بعدتر هم دوباره در زمستان بود که یک سال به زندان محکومم کردند.
در زمستان دیگری نیز به خانهیمان که تمام دیوارهایش عکس تو را آویختهام حمله کردند و هرچه داشتیم بردند و برای خواهرکت هم پروندهای گشودند.
راستش پسرم میخواستم برایت از بهار بنویسم اما هنوز سخت زمستان است
ما اسیر زمستانیم پسرم، اما کدام زمستان مانده است که این یکی بماند؟ کدام بهار از راه نرسیده و پردههای سیاه زمستان را کنار نزده؟
بهار ما هم خواهد رسید و من بهار را به دستان تو خواهم رساند مصطفای من»
در نوروز، هوای خانوادههای دادخواه و نیز خانوادههای زندانیان سیاسی را داشته باشیم.
#شهناز_اکملی #مصطفی_کریمبیگی #یاری_مدنی_توانا #نوروز۱۴۰۱
@Tavaana_TavaanaTech
«تقویم میگوید چند روزی به بهار مانده است اما چگونه است که دلم هنوز در همان زمستان لعنتی جا مانده است، راستش هنوز زمستان بود که مرا هم به جرم تکرار صدای اسم تو به زندان بردند و بعدتر هم دوباره در زمستان بود که یک سال به زندان محکومم کردند.
در زمستان دیگری نیز به خانهیمان که تمام دیوارهایش عکس تو را آویختهام حمله کردند و هرچه داشتیم بردند و برای خواهرکت هم پروندهای گشودند.
راستش پسرم میخواستم برایت از بهار بنویسم اما هنوز سخت زمستان است
ما اسیر زمستانیم پسرم، اما کدام زمستان مانده است که این یکی بماند؟ کدام بهار از راه نرسیده و پردههای سیاه زمستان را کنار نزده؟
بهار ما هم خواهد رسید و من بهار را به دستان تو خواهم رساند مصطفای من»
در نوروز، هوای خانوادههای دادخواه و نیز خانوادههای زندانیان سیاسی را داشته باشیم.
#شهناز_اکملی #مصطفی_کریمبیگی #یاری_مدنی_توانا #نوروز۱۴۰۱
@Tavaana_TavaanaTech
مریم کریمبیگی بازداشت شد
امیر رییسیان وکیل دادگستری، در یک توئیت کوتاه، خبر داد که مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی از جانباختگان عاشورای ۸۸، بازداشت شد.
طبق اطلاعات دریافتی صبح امروز ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به محل سکونت مریم کریمبیگی ضمن تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی، او را بازداشت کردند.
پیش از این در ماههای گذشته، ماموران به خانه او هجوم برده و لوازم شخصی او و مادرش را برده بودند. در ماههای اخیر مریم کریمبیگی بارها تحت بازجویی قرار گرفته و تهدید به اخراج از دانشگاه شده بود.
در سال ۱۳۹۷, زمانی که شهناز اکملی مادر مصطفی و مریم بازداشت شده بود، ماموران وزارت اطلاعات با مریم تماس گرفته و او را تهدید کرده بودند که خانهات را آتش میزنیم.
این دختر با شهامت، با آنکه در طی این سالها استرس زیادی را بابت تماسهای تهدیدآمیز وقت و بی وقت نیروهای اطلاعاتی متحمل شده بود، هیچگاه از دادخواهی دست نکشید و همواره در کنار خانوادههای دادخواه حضور داشت. مریم توجه ویژهای به کودکان خانوادههای زندانیان یا جانباختگان داشت. دختران ابراهیم کتابدار، دختر اسماعیل عبدی و ... شاهد مهربانیهای مریم کریمبیگی بودهاند.
محمد کریمبیگی، پدر مریم و مصطفی، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ بوده است و مادر مریم هم به دلیل تلاشهایش برای دادخواهی چند بار بازداشت شده است.
مریم همواره صدای زندانیان سیاسی بود، وقتش است که حالا همگی صدای مریم کریمبیگی باشیم و به بازداشت او اعتراض کنیم. جرم او دادخواهی است!
#مریم_کریم_بیگی #مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #دادخواهی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امیر رییسیان وکیل دادگستری، در یک توئیت کوتاه، خبر داد که مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی از جانباختگان عاشورای ۸۸، بازداشت شد.
طبق اطلاعات دریافتی صبح امروز ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به محل سکونت مریم کریمبیگی ضمن تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی، او را بازداشت کردند.
پیش از این در ماههای گذشته، ماموران به خانه او هجوم برده و لوازم شخصی او و مادرش را برده بودند. در ماههای اخیر مریم کریمبیگی بارها تحت بازجویی قرار گرفته و تهدید به اخراج از دانشگاه شده بود.
در سال ۱۳۹۷, زمانی که شهناز اکملی مادر مصطفی و مریم بازداشت شده بود، ماموران وزارت اطلاعات با مریم تماس گرفته و او را تهدید کرده بودند که خانهات را آتش میزنیم.
این دختر با شهامت، با آنکه در طی این سالها استرس زیادی را بابت تماسهای تهدیدآمیز وقت و بی وقت نیروهای اطلاعاتی متحمل شده بود، هیچگاه از دادخواهی دست نکشید و همواره در کنار خانوادههای دادخواه حضور داشت. مریم توجه ویژهای به کودکان خانوادههای زندانیان یا جانباختگان داشت. دختران ابراهیم کتابدار، دختر اسماعیل عبدی و ... شاهد مهربانیهای مریم کریمبیگی بودهاند.
محمد کریمبیگی، پدر مریم و مصطفی، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ بوده است و مادر مریم هم به دلیل تلاشهایش برای دادخواهی چند بار بازداشت شده است.
مریم همواره صدای زندانیان سیاسی بود، وقتش است که حالا همگی صدای مریم کریمبیگی باشیم و به بازداشت او اعتراض کنیم. جرم او دادخواهی است!
#مریم_کریم_بیگی #مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #دادخواهی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
مریم کریمبیگی بازداشت شد
مریم کریمبیگی بازداشت شد امیر رییسیان وکیل دادگستری، در یک توئیت کوتاه، خبر داد که مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی از جانباختگان عاشورای ۸۸، بازداشت شد. طبق اطلاعات دریافتی صبح امروز ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به محل سکونت مریم کریمبیگی ضمن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانه شهناز اکملی بعد از بازداشت دخترش، مریم کریم بیگی
»مردم را میکشند و زبانشان هم دراز است»
این جمله را مریم در یکی از توئیتهایش با تصویر سنگ مزار برادرش منتشر کرده بود.
۱۲ سال پیش در عاشورای خونین ۸۸ با شلیک گلوله مصطفی کریمبیگی، پسر شهناز اکملی را از او گرفتند.
پس از آن خانم اکملی زنی دادخواه شد و همراه با سایر مادران پرچم دادخواهی را برافراشت و به همین سبب او را زندانی کردند. اسفند پارسال خانهشان را زیر و رو کردند و بعد هم بازجوییهای پیاپی دخترش. تمام این سالها با تهدید و ایجاد استرس برای خانوادهای که فرزندشان را ظالمانه کشتند، شبانه به خاک سپردند و در آزار دادنشان کوتاهی نکردند.
حالا هم دختر خانم کریمبیگی را باز به خاطر دادخواهی و «ایستادگی و مقاومت و کمنیاوردنش» بازداشت کردند و خانهتان را چنان که در ویدیو میبینید زیر و رو کردهاند.
همه باید صدای مریم کریمبیگی و شهناز اکملی باشیم و دادخواه ستمی که بر این خانواده رفته است.
#مریم_کریم_بیگی
#شهناز_اکملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
»مردم را میکشند و زبانشان هم دراز است»
این جمله را مریم در یکی از توئیتهایش با تصویر سنگ مزار برادرش منتشر کرده بود.
۱۲ سال پیش در عاشورای خونین ۸۸ با شلیک گلوله مصطفی کریمبیگی، پسر شهناز اکملی را از او گرفتند.
پس از آن خانم اکملی زنی دادخواه شد و همراه با سایر مادران پرچم دادخواهی را برافراشت و به همین سبب او را زندانی کردند. اسفند پارسال خانهشان را زیر و رو کردند و بعد هم بازجوییهای پیاپی دخترش. تمام این سالها با تهدید و ایجاد استرس برای خانوادهای که فرزندشان را ظالمانه کشتند، شبانه به خاک سپردند و در آزار دادنشان کوتاهی نکردند.
حالا هم دختر خانم کریمبیگی را باز به خاطر دادخواهی و «ایستادگی و مقاومت و کمنیاوردنش» بازداشت کردند و خانهتان را چنان که در ویدیو میبینید زیر و رو کردهاند.
همه باید صدای مریم کریمبیگی و شهناز اکملی باشیم و دادخواه ستمی که بر این خانواده رفته است.
#مریم_کریم_بیگی
#شهناز_اکملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهناز اکملی، مادر مصطفی و مریم کریمبیگی، در این ویدیوی کوتاه میگوید که از زمانی که مصطفی را به قتل رساندند صدای دادخواهی او بلند شده است و امروز دخترش را هم به خاطر دادخواهی بازداشت کردهاند اما این کار صدای آنها را خاموش نخواهد کرد.
او همچنین اطلاع میدهد که مریم کریمبیگی اعلام کرده که از زمان بازداشت دست به اعتصاب غذا زده است و جز آب، چیزی نمیخورد.
مریم کریمبیگی امروز در تماس تلفنی به مادرش اطلاع داد که به زندان اوین و بند ۳۰۹ منتقل شده است.
دادخواهی امروز حلقه وصل ایرانیان است. بر ماست که از خانواده.های دادخواه حمایت کنیم. به نظر شما چگونه میتوان به شهناز اکملی و مریم کریمبیگی یاری رساند؟
#شهناز_اکملی #مریم_کریم_بیگی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او همچنین اطلاع میدهد که مریم کریمبیگی اعلام کرده که از زمان بازداشت دست به اعتصاب غذا زده است و جز آب، چیزی نمیخورد.
مریم کریمبیگی امروز در تماس تلفنی به مادرش اطلاع داد که به زندان اوین و بند ۳۰۹ منتقل شده است.
دادخواهی امروز حلقه وصل ایرانیان است. بر ماست که از خانواده.های دادخواه حمایت کنیم. به نظر شما چگونه میتوان به شهناز اکملی و مریم کریمبیگی یاری رساند؟
#شهناز_اکملی #مریم_کریم_بیگی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جای خالی مریم...
۲۴ خرداد ۱۴۰۱ ماموران جمهوری اسلامی با یورش به خانه مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی از جانباختگان اعتراضات سال ۸۸، ضمن تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی، او را بازداشت کردند. مریم طی تماسی از زندان اعلام کرد که دست به اعتصاب غذا زده است.
طرح از رضا عقیلی
@rezacartoon
https://tavaana.org/fa/Mariam_Karimbeigi
#کارتون #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۴ خرداد ۱۴۰۱ ماموران جمهوری اسلامی با یورش به خانه مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی از جانباختگان اعتراضات سال ۸۸، ضمن تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی، او را بازداشت کردند. مریم طی تماسی از زندان اعلام کرد که دست به اعتصاب غذا زده است.
طرح از رضا عقیلی
@rezacartoon
https://tavaana.org/fa/Mariam_Karimbeigi
#کارتون #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیایید ما هم صدایشان باشیم
دل نوشتهای از زندان قرچک برای شهناز اکملی: پارهای از دل غمدیده در سوگ پسر کشته شدهاش و پاره دیگر قلبش در هجر دختر در بند کشیدهاش.
این رسم حاکمیت استبداد است، از زمان بازداشت مریم عزیزم، دردی بر جانم نشسته است یادآور روزهای تلخ، نمیتوانم اشکها و ضجههای مادر سعید زینالی را فراموش کنم وقتی که وجودش ماهها در زندان مچاله شده بود، گوشهایش از یک سو دنبال صدای الناز بود از سوی دیگر مشامش بوی سعید را میجست،
مادر رامین حسینپناهی، از یک سو لالایی کردستان را برای فرزند اعدامیاش میخواند و سوی دیگر سرود آزادی برای فرزند دربندش،
مادر ستار بهشتی، هم نام ستار را فریاد میکشید و هم چشمانش به دنبال سحر میدوید.
مادر پویا بختیاری که رخت سیاه چهلم پسرش بر تن داشت در کنج سلول مونا را به آغوش میکشید، فرزانه انصاریفرد که بر سر مزار برادر میگریید حکم زندان خود پدر و برادر را به جان میخرید.
این قصه از دهه ۶۰ آغاز شده است مادر محسنی که داغ سه جوان خوش قامتش را میکشید فاطمه ۱۳ ساله را در زندان لاجوردی به زیر بال و پر میگرفت و نوههایش را پناه میداد،
مادر لطفی، مادر بهکیش و مادر معینی داغ بر داغ و زخم بر زخمشان مینشاند.
شهناز عزیزم، اکنون مریم در همان سلولی نشسته که سالها پیش تو در پی دادخواهی پسرت نشستی. میدانم چه رنجی بر جان خستهات چنبره زده اما صدای رسای دادخواهی مادرانهات، تداوم ایستادگی و مقاومت توست و راهی است برای تحقق عدالت له شده، در زیر چکمههای بی رحم استبداد.
«جنبش دادخواهی مادران سرزمینمان پویاست بیایید ما هم صدایشان باشیم.»
نرگس محمدی زندان قرچک
- لازم به ذکر است شهناز اکملی دیروز با مریم کریمبیگی ملاقات داشته، مریم بعد از ۱۰ روز اعتصاب غذا به لحاظ جسمی بسیار ضعیف و لاغر شده بود. و برای مادرش تعریف کرد که یک بار در حین بازجویی، یک بار در حضور بازپرس و بار دیگر در راهرو بازداشتگاه از حال رفته و زمین خورده بود. گفت دو روز پیش وثیقهاش را از ۲۰۰ میلیون به ۸۰۰ میلیون تومان تبدیل کردهاند، اما هنوز هیچ ابلاغ قانونی به خانوادهاش برای تودیع وثیقه صورت نگرفته است.
#ما_هم_دادخواهیم #مریم_کریمبیگی #مصطفی_کریمبیگی #اعتصاب_غذا #نرگس_محمدی #شهناز_اکملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دل نوشتهای از زندان قرچک برای شهناز اکملی: پارهای از دل غمدیده در سوگ پسر کشته شدهاش و پاره دیگر قلبش در هجر دختر در بند کشیدهاش.
این رسم حاکمیت استبداد است، از زمان بازداشت مریم عزیزم، دردی بر جانم نشسته است یادآور روزهای تلخ، نمیتوانم اشکها و ضجههای مادر سعید زینالی را فراموش کنم وقتی که وجودش ماهها در زندان مچاله شده بود، گوشهایش از یک سو دنبال صدای الناز بود از سوی دیگر مشامش بوی سعید را میجست،
مادر رامین حسینپناهی، از یک سو لالایی کردستان را برای فرزند اعدامیاش میخواند و سوی دیگر سرود آزادی برای فرزند دربندش،
مادر ستار بهشتی، هم نام ستار را فریاد میکشید و هم چشمانش به دنبال سحر میدوید.
مادر پویا بختیاری که رخت سیاه چهلم پسرش بر تن داشت در کنج سلول مونا را به آغوش میکشید، فرزانه انصاریفرد که بر سر مزار برادر میگریید حکم زندان خود پدر و برادر را به جان میخرید.
این قصه از دهه ۶۰ آغاز شده است مادر محسنی که داغ سه جوان خوش قامتش را میکشید فاطمه ۱۳ ساله را در زندان لاجوردی به زیر بال و پر میگرفت و نوههایش را پناه میداد،
مادر لطفی، مادر بهکیش و مادر معینی داغ بر داغ و زخم بر زخمشان مینشاند.
شهناز عزیزم، اکنون مریم در همان سلولی نشسته که سالها پیش تو در پی دادخواهی پسرت نشستی. میدانم چه رنجی بر جان خستهات چنبره زده اما صدای رسای دادخواهی مادرانهات، تداوم ایستادگی و مقاومت توست و راهی است برای تحقق عدالت له شده، در زیر چکمههای بی رحم استبداد.
«جنبش دادخواهی مادران سرزمینمان پویاست بیایید ما هم صدایشان باشیم.»
نرگس محمدی زندان قرچک
- لازم به ذکر است شهناز اکملی دیروز با مریم کریمبیگی ملاقات داشته، مریم بعد از ۱۰ روز اعتصاب غذا به لحاظ جسمی بسیار ضعیف و لاغر شده بود. و برای مادرش تعریف کرد که یک بار در حین بازجویی، یک بار در حضور بازپرس و بار دیگر در راهرو بازداشتگاه از حال رفته و زمین خورده بود. گفت دو روز پیش وثیقهاش را از ۲۰۰ میلیون به ۸۰۰ میلیون تومان تبدیل کردهاند، اما هنوز هیچ ابلاغ قانونی به خانوادهاش برای تودیع وثیقه صورت نگرفته است.
#ما_هم_دادخواهیم #مریم_کریمبیگی #مصطفی_کریمبیگی #اعتصاب_غذا #نرگس_محمدی #شهناز_اکملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
دلنوشته نرگس محمدی از زندان قرچک برای شهناز اکملی
بیایید ما هم صدایشان باشیم دل نوشتهای از زندان قرچک برای شهناز اکملی: پارهای از دل غمدیده در سوگ پسر کشته شدهاش و پاره دیگر قلبش در هجر دختر در بند کشیدهاش. این رسم حاکمیت استبداد است، از زمان بازداشت مریم عزیزم، دردی بر جانم نشسته است یادآور روزهای تلخ،…
مریم کریمبیگی، خواهر زندهیاد مصطفی کریمبیگی از کشتهشدهگان عاشورای سال هشتادوهشت به سه سال و هفت ماه حبس محکومشد.
شهناز اکملی، مادر او در صفحه اینستاگرامش با اعلام این خبر نوشت؛
حکم مریم صادر و ابلاغ شد. دخترم به سه سال و هفت ماه زندان محکوم شدهاست. این حکم از بابت اتهام اجتماع و تبانی میباشد که مصداق آن دیدار با خوانندهی مورد علاقهاش ابی بوده است.
از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام نیز به یکسال و بابت نگهداری سه شیشه آبجوی دستساز به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و جریمه نقدی محکوم شده است.
البته مقدار حبس اجرایی همان سه سال و هفت ماه است.
#یاری_حقوقی_توانا #مریم_کریم_بیگی #ابی #مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #زندانیان_سیاسی #به_جرم_دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
مریم کریمبیگی، خواهر زندهیاد مصطفی کریمبیگی از کشتهشدهگان عاشورای سال هشتادوهشت به سه سال و هفت ماه حبس محکومشد.
شهناز اکملی، مادر او در صفحه اینستاگرامش با اعلام این خبر نوشت؛
حکم مریم صادر و ابلاغ شد. دخترم به سه سال و هفت ماه زندان محکوم شدهاست. این حکم از بابت اتهام اجتماع و تبانی میباشد که مصداق آن دیدار با خوانندهی مورد علاقهاش ابی بوده است.
از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام نیز به یکسال و بابت نگهداری سه شیشه آبجوی دستساز به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و جریمه نقدی محکوم شده است.
البته مقدار حبس اجرایی همان سه سال و هفت ماه است.
#یاری_حقوقی_توانا #مریم_کریم_بیگی #ابی #مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #زندانیان_سیاسی #به_جرم_دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی، در سیزدهمین سالگرد جانباختن فرزندش، با انتشار پیامی از طرف خانوادهاش از همه خواست که صدای زندانیان خیزش انقلابی باشند. او در توییتر نوشت:
«امروز سیزدهمین سالگرد مصطفای ماست، هر سال قرار ما مزار مصطفی بود و مراسم و سرود و آغوش مادران و پدران داغدار، حقاً هم آرام میگرفتیم از این حضور دوستان و عزیزانمان.
امسال اما ترجیحمان این بود که اگر کسی میتواند جایی برود به مزار کشتهشدگان این ماههای اخیر برود، امسال بیشتر از آنکه بخواهیم صدای مصطفایمان که حالا سیزده سال است زیرخاک آرمیده باشیم مایلیم تا صدای فرزندانمان که در زندان با احکام سنگین و اعدام مواجه هستند باشیم و از شما میخواهیم تا حمایتهایتان را از پارههای تن ما که در زندانند دریغ نکنید.
خانواده مصطفی کریمبیگی
۶ دی ماه ۱۴۰۱»
- لازم به ذکر است، طی ۱۳ سال گذشته، این مادر دادخواه هرگز پرچم دادخواهی را پایین نگذاشت و الگوی بسیاری از مادران دیگر شد. او چندین بار بازداشت شد، به زندان رفت، تهدید شد، و اخیرا پس از مدتها آزار و تهدید و ارعاب، دخترش را بازداشت و به حبس محکوم کردند.
#مصطفی_کریم_بیگی #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #دادخواهی #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز سیزدهمین سالگرد مصطفای ماست، هر سال قرار ما مزار مصطفی بود و مراسم و سرود و آغوش مادران و پدران داغدار، حقاً هم آرام میگرفتیم از این حضور دوستان و عزیزانمان.
امسال اما ترجیحمان این بود که اگر کسی میتواند جایی برود به مزار کشتهشدگان این ماههای اخیر برود، امسال بیشتر از آنکه بخواهیم صدای مصطفایمان که حالا سیزده سال است زیرخاک آرمیده باشیم مایلیم تا صدای فرزندانمان که در زندان با احکام سنگین و اعدام مواجه هستند باشیم و از شما میخواهیم تا حمایتهایتان را از پارههای تن ما که در زندانند دریغ نکنید.
خانواده مصطفی کریمبیگی
۶ دی ماه ۱۴۰۱»
- لازم به ذکر است، طی ۱۳ سال گذشته، این مادر دادخواه هرگز پرچم دادخواهی را پایین نگذاشت و الگوی بسیاری از مادران دیگر شد. او چندین بار بازداشت شد، به زندان رفت، تهدید شد، و اخیرا پس از مدتها آزار و تهدید و ارعاب، دخترش را بازداشت و به حبس محکوم کردند.
#مصطفی_کریم_بیگی #مریم_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #دادخواهی #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی، متنی به یاد فرزندش نوشت که در عاشورای ۸۸ توسط جمهوری اسلامی کشته شد. عاشورای هر سال برای مامان شهناز، یادآور آن واقعه تلخ است.
«امسال عاشورا هوایش مثل چهارده سال پیش سرد نیست، اتفاقا گرمترین روزهای سال است، اما من همچنان با صدای نوحهها و یاداوری عاشورای چهاردهسال پیش لرز خفیفی بر تمام بدنم مینشیند، دقت که میکنم حتی کمی هم سردم است، انگار در سرمای سردخانهای که جسد بیجانت را دیدم ماندهام، صداها مرا رها نمیکنند پرتابم میکنند به آن سال سیاه، هر صدایی انگار با شکل عجیبی دور سرم میچرخد و دستم را میکشد تا به سمت خیابانی ببرد که جانت را گرفتند. این روزها حالم مثل روز اول است و انگار که هنوز مرهمی نیست بر زخم دلم، مصطفی جانم امسال هم لحظهای نبود که به یادت نباشم.
قربان چشمان سیاه و خونینات بروم
مراقب همهی ما باش
مادرت شهناز»
shahnaz.akmali
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امسال عاشورا هوایش مثل چهارده سال پیش سرد نیست، اتفاقا گرمترین روزهای سال است، اما من همچنان با صدای نوحهها و یاداوری عاشورای چهاردهسال پیش لرز خفیفی بر تمام بدنم مینشیند، دقت که میکنم حتی کمی هم سردم است، انگار در سرمای سردخانهای که جسد بیجانت را دیدم ماندهام، صداها مرا رها نمیکنند پرتابم میکنند به آن سال سیاه، هر صدایی انگار با شکل عجیبی دور سرم میچرخد و دستم را میکشد تا به سمت خیابانی ببرد که جانت را گرفتند. این روزها حالم مثل روز اول است و انگار که هنوز مرهمی نیست بر زخم دلم، مصطفی جانم امسال هم لحظهای نبود که به یادت نباشم.
قربان چشمان سیاه و خونینات بروم
مراقب همهی ما باش
مادرت شهناز»
shahnaz.akmali
#مصطفی_کریم_بیگی #شهناز_اکملی #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شهناز اکملی، مادر جاویدنام مصطفی کریمبیگی، از جانباختگان اعتراضات عاشورای ۸۸ و محمد کریم بیگی پدر مصطفی، در متنی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردند، بر تداوم دادخواهی تاکید کردهاند:
«مصطفی، پسرم، ۱۴ سال است که جانمان در حسرت در آغوش گرفتنت میسوزد. هر سال ششم دیماه برای ما سردترین و تاریکترین روز سال است. با دلهره از خواب میپرم. از همان شروع صبح، خاطرات هولناک آن روز، دلشوره و اضطراب را به جان خودم و دیگر اعضای خانوادهمان میریزد.
تو را تصور میکنم که لبخند میزنی و چهرهام در اشک دفن میشود. گریه امانم نمیدهد. حوالی ظهر که میشود قلبمان از جا در میآید، تکهتکه میشود، خرد میشود و به زمین میریزد. غروب که میشود از تمام حروف اسمت خون میچکد.
پسرم، زخم عمیقی که از ۱۴ سال پیش با خود داریم، مثل روز اول تازه است. غم کشته شدن تو ذرهای التیام پیدا نکرده است.
مصطفی، پسرم، تا جان در بدن دارم دادخواه خون تو هستم. پسرکم، پسر عزیز جوان ۲۶ ساله من، اگر بودی امروز تازه ۴۰ ساله میشدی.
امید به عدالت و دادخواهی تنها چیزی است که ما را در این برزخ خونآلود بعد از قتل تو سرپا نگه داشته است.
مصطفی، پسرم، دادخواهی متوقف نمیشود، دادخواهی نه جرم، بلکه خود دادی است بر بیداد. حالا دیگر صدای دادخواهی از هر سوی ایران به گوش میرسد. پسرم، مصطفی، تا زندهام، دادخواهت میمانم.
از طرف پدر و مادر دادخواهت»
shahnaz.akmali
mohamad_karimbeigi
#شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #عاشورای۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مصطفی، پسرم، ۱۴ سال است که جانمان در حسرت در آغوش گرفتنت میسوزد. هر سال ششم دیماه برای ما سردترین و تاریکترین روز سال است. با دلهره از خواب میپرم. از همان شروع صبح، خاطرات هولناک آن روز، دلشوره و اضطراب را به جان خودم و دیگر اعضای خانوادهمان میریزد.
تو را تصور میکنم که لبخند میزنی و چهرهام در اشک دفن میشود. گریه امانم نمیدهد. حوالی ظهر که میشود قلبمان از جا در میآید، تکهتکه میشود، خرد میشود و به زمین میریزد. غروب که میشود از تمام حروف اسمت خون میچکد.
پسرم، زخم عمیقی که از ۱۴ سال پیش با خود داریم، مثل روز اول تازه است. غم کشته شدن تو ذرهای التیام پیدا نکرده است.
مصطفی، پسرم، تا جان در بدن دارم دادخواه خون تو هستم. پسرکم، پسر عزیز جوان ۲۶ ساله من، اگر بودی امروز تازه ۴۰ ساله میشدی.
امید به عدالت و دادخواهی تنها چیزی است که ما را در این برزخ خونآلود بعد از قتل تو سرپا نگه داشته است.
مصطفی، پسرم، دادخواهی متوقف نمیشود، دادخواهی نه جرم، بلکه خود دادی است بر بیداد. حالا دیگر صدای دادخواهی از هر سوی ایران به گوش میرسد. پسرم، مصطفی، تا زندهام، دادخواهت میمانم.
از طرف پدر و مادر دادخواهت»
shahnaz.akmali
mohamad_karimbeigi
#شهناز_اکملی #مصطفی_کریم_بیگی #عاشورای۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech